واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: کرمانشاه دیار تاریخ و اساطیر است. سرزمین عاشقانه های جاوید. سرزمین شیرین و فرهاد، قلم برای توصیف استان کرمانشاه و غنای تاریخی و فرهنگی آن عاجز است؛ به همان اندازه عاجز و سخت که بخواهیم به سادگی به بنای قدیمی «فرهادتراش» نگاه کنیم. به همان اندازه سخت که بخواهیم به آرامی و بدون تفکر از کنار بزرگ ترین کتیبه جهان بگذریم.
اینجا سرزمین کردهای غیور است. اینجا رنگ عشق قرمز است و گرم. هنوز هم هستند کسانی که زندگی ماشینی آنها را بی روح و دل آزرده نکرده است و بر سر مسائل انسانی و آنچه عنوانی به نام غیرت دارند سر می دهند.
تاق بستان، قلعه یزدگرد، مجموعه آثار قصر شیرین (بان قلعه، عمارت خسرو، چهارقابی)، مجموعه آثار بیستون (کاخ خسرو، پل خسرو و فرهادتراش)، مجموعه آثار هرسین (ساعت آبی، دروازه سنگی و...) در این مجموعه به همراه صدها اثر تاریخی و طبیعی مکانی خوب برای بازدید مسافران است.
به طور کلی در استان ۳ هزار اثر تاریخی برآورد شده است که حدود ۷۱۶ اثر آن به ثبت آثار ملی و یک اثر به ثبت آثار جهانی رسیده است. آثار متعددی به صورت طبیعی مانند سراب ها، تالاب ها و مناطق کوهستانی وجود دارد و می توان به سراب صحنه بیستون، کنگاور، نیلوفر، تالاب هشیلان، آبشار پیران، یاوری، گیلانغرب، غار قوری قلعه، کوه های پرآو، دالاهو، سفیدکوه، شاهو، دالاخانی، آتشکده، نوا، بمو، قلاجه، دشت های صحنه، بینوار، بیستون، هرسین، اسلام آباد، کرند و رودهای قره سو، گاماسیاب، دینور، رازآور، مرگ، جامیشان، سیروان و الوند اشاره کرد.
بیستون اما در میان آثار تاریخی جایگاه ویژه و متفاوتی دارد. کمیته میراث جهانی یونسکو در سی امین اجلاس خود در لیتوانی، مجموعه باستانی بیستون را در فهرست آثار جهانی ثبت کرد. بیستون پس از ثبت تخت جمشید، چغازنبیل، نقش جهان، تخت سلیمان، پاسارگاد، بم و منظر فرهنگی آن و سلطانیه، هشتمین اثر ایرانی است که در فهرست جهانی یونسکو به ثبت می رسد.
بیستون در ۳۰ کیلومتری شرق شهر کرمانشاه بر سر راه همدان - کرمانشاه قرار دارد. کوه بهستان در ۳۰ کیلومتری شرق کرمانشاه استوار شده است. کوه بهستان در ادوار مختلف به صورت های بغستان، بگستان، بهستان، بهستون، بهیستون، بگیستان و بیستون در متون تاریخ آمده و امروز نیز به بیستون مشهور است. در محوطه بیستون ۲۹ اثر به ثبت ملی رسیده است.
▪ تپه نادری
تپه نادری نخستین اثر (از سمت شرق) در این مجموعه بزرگ محسوب می شود. درازای این تپه یک هزار و ۲۰۰ متر و پهنای آن ۳۰۰ متر است. علاوه بر آن که این تپه قدمتی ۵ هزار ساله دارد، بقایای سفال های قدیمی و قلعه ای که در دوره نادرشاه ساخته شده، روی این تپه قابل مشاهده است.
▪ پل معروف به صفوی بیستون
بالادست پل بتونی کنونی که بر سر راه صحنه به کرمانشاه واقع است، پل آجری عظیمی از بناهای عصر صفوی دیده می شود. این پل بر سر راهی است که در زمان صفویه از قزوین به همدان و کرمانشاه کشیده شده بود و به بغداد می رسید. درازای پل بیستون ۱۱۵ متر و پهنای آن با احتساب جان پناه دوطرف ۶۹۰ سانتیمتر است. پهنای جان پناه هر یک ۳۷ سانتیمتر و بلندی آنها از سطح پل ۵۰ سانتیمتر است که از آن فقط قسمتی باقی است. در طول پل
۲ دهنه اصلی و ۲ دهنه کوچک تر در شرق دهانه های اصلی قرار دارد.
▪ غار مرخِر
مرخر در اصطلاح ادبی به معنای غاری است که فضای ورودی آن گرد است و به غلط غار خُر نامیده می شود. این غار در نزدیکی روستای بیستون به طول ۲۷ متر قراردارد که قدمت بقایای باستانی آن حداقل به دوره پارینه سنگی میانی موستری Mousterian))تا عصر حاضر می رسد. این غار مقابل رودخانه گاماسیاب بر دامنه کوه بیستون واقع شده است.
▪ غار مرتاریک
این غار در حد فاصل دامنه و دیواره ای مرتفع واقع شده و مشرف بر یک سکوی طبیعی است. دهانه غار در ارتفاع ۳ متری دیواره واقع شده است.
▪ غار مرآفتاو
این غار در نزدیکی غار مرتاریک واقع شده، ۲۶ متر عمق دارد و دهانه آن به سمت شمال شرقی است. دهانه غار حدود ۶ متر ارتفاع دارد و به تدریج از ارتفاع آن کاسته می شود تا جایی که در انتهای غار به ۲ متر می رسد.
▪ غار مردودر
مرتفع ترین غار با بقایای دیرینه سنگی در این بخش بیستون است. این غار ۲۰ متر عمق و حدود ۱۷۰ متر مربع مساحت دارد. ارتفاع سقف غار بین یک تا ۳ متر است. غار مردودر ۲ دهانه دارد. دهانه اصلی در جهت جنوب - جنوب غربی مشرف بر دره ای پر شیب و کم عرض است که به پرتگاهی منتهی می شود. دهانه دیگر غار جهت شرقی - جنوب شرقی مشرف بر کوره راهی است که به غارهای مر آفتاب و مرتاریک منتهی است.
▪ آتشدان پارتی
در شمال حجاری داریوش در بیستون، بنایی از دوره پارتی باقی مانده است. به عقیده پروفسور لوشای، رئیس هیأت حفاری ایران و آلمان، این بنا پرستشگاهی است که در زمان اشکانیان همزمان با آثار دیگر این دوره در بیستون ساخته شده است. این پرستشگاه دوره پارتی که بر تخته سنگ منقوش اشکانی قرار دارد، از ۲ صفه به وسیله ۱۰ پله که از سنگ کوه در آورده شده ، به هم مربوط می شود. درازای هریک از پله ها حدود ۸۰ سانتیمتر است و به طور نامنظم تا نقش ولگش ادامه دارند. در دوره اسلامی قسمتی از این محل برای قبرستان استفاده شده است.
▪ شهر اشکانی بغستان
در دامنه کوه بیستون، در شمال شرقی دریاچه، یک چشمه ، دژ مادها و نقش برجسته داریوش، یک منطقه مسکونی اشکانی به طول ۸۰۰ متر و به عرض قریب به۳۰۰ متر قراردارد که با توجه به بقایای مکشوفه، اشکانی بودن آن به ثبوت رسیده است.
▪ سنگ بلاش
در دامنه کوه بیستون، در حدود چهارصد متری شرق گودرز، تخته سنگ بزرگی هست که بر آن نقش هایی کنده شده است. تخته سنگ چهارضلعی نامنظمی است به بلندی ۲۵۰ سانتیمتر که گرداگرد آن به ۶ متر می رسد. در ۳ طرف آن نقش هایی با برجستگی کم حجاری شده است. نقش میانی این سنگ، یکی از جانشینان گودرز دوم یعنی ولگش (ولخش = ولاش) است.
▪ مجسمه هرکول
در بهمن ماه سال ۱۳۳۷ هنگامی که کارگران شرکت شوسه برای ساخت راه جدید همدان به کرمانشاه در دامنه کوه بیستون مشغول خاکبرداری و خروج سنگ از پای کوه و تسطیح جاده بودند، در حین کار به مجسمه نسبتاً بزرگی برخورد کردند که قسمتی از شانه آن از زیر خاک نمایان شد. در دوران پارتی، ورثرغنه یکی از محبوب ترین خدایان بود که اغلب به صورت پیکره های گلی و سنگی نشان داده شده است. یک نمونه از این دست پیکره هرکول (ورثرغنه) است. هرکول به صورت شخص نیرومند عریانی با مو و ریش مجعد در حال استراحت بر پوست شیری نشان داده شده که بر سکویی به طول ۲/۲۰ متر به پهلوی چپ به طور نیم خیز به آرنج تکیه داده است.
▪ غار شکارچیان
بر دامنه کوه بیستون، بالای سر مجسمه هرکول، غاری معروف به «غار شکارچیان» است. چنین به نظر می رسد که این غار پیش از این که یک پناهگاه باشد؛ غار شکارچیان و مخفیگاهی برای آنها بوده است چون موقعیت مکانی غار طوری است که تا به آن نزدیک نشویم دیده نمی شود.
▪ نقش برجسته میتریدات دوم
در بیستون اثر یادگاری از میتریدات دوم موجود است. این بنای یادگاری در فاصله هرکول و کتیبه داریوش حجاری شده است. متأسفانه کتیبه شیخ علیخان زنگنه مقداری از این نقش را محو کرده است ولی هنوز می توان در طرف چپ آن ۲ صورت بزرگ را به خوبی تشخیص داد. بقایای کتیبه یونانی بالای آن نقش و همچنین اثر نقش دیگری در طرف راست آن مشهود است. در طرف چپ آن تصویر ۳ اسب سوار با یک کتیبه کوتاه یونانی دیده می شود.
پروفسور گیرشمن معتقد است که انتخاب جای این نقش برجسته در پایین نقش برجسته داریوش شاهنشاه هخامنشی اتفاقی نیست؛ شاه اشکانی می خواسته خود را اعقاب سلسله شکوهمند هخامنش بنمایاند و سلسله جدید اشکانی را به آن پیوند دهد.
در جهت شرقی نقش برجسته میتریدات دوم، روی همان صخره یکی از جانشینان او - گودرز دوم (۴۶-۵۱ م) - یک کتیبه و نقش به جا گذاشته است. در این نقش پیروزی گودرز دوم بر رقیبش، مهرداد نشان داده شده است.
▪ کتیبه وقفنامه شیخ علیخان زنگنه
شیخ علیخان اعظم زنگنه شاه سلیمان صفوی در زمان حیات خود برای سادات فاطمی و تعمیرات کاروانسرای بیستون رقباتی چند را وقف کرده و وقفنامه خود را روی یکی از حجاری ها (نقش گودرز و مهرداد) کنده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]