محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826061959
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران
با آن که بسیاری از اصلاحات در قانون خانواده ی ایران از قوانین غیر ایرانی، به ویژه قوانین اروپایی ریشه گرفته است، ولی منبع اصلی "قانون خانواده" ی کنونی ایران، در حقیقت حقوق شیعه اثنی عشری است.با این حال ما ناگزیریم منبع دیگر این تأثیر گذاری، یعنی "سنت و عرف" را نیز در توضیح و تعبیر قوانین خانواده در ایران بشناسیم. قصد این مقاله پژوهش در این زمینه ی گسترده نیست، بلکه ارایه ی نشانه هایی از گرایشها در روابط خانوادگی میان زنان و شوهران، پدران و مادران و فرزندان و جز آن است که در ادبیات عامه ی ایران نیز متجلی است. مایه ی اصلی ادبیات عامیانه در بیش تر موارد بسیار کهنه است، با این حال چون این ادبیات از یک سو عقاید عامه را بازتاب می دهد، و از سوی دیگر نیز بر این عقاید تأثیر میگذارد. بررسی و ارزیابی آن، و نیز تعیین مقبولیتی که به اصلاحات و قانون گذاری اجتماعی میدهد، ارزشمند است. در ادبیات عامه ی ایران، برای قصهگوی یک داستان، سلسله مراتب خانوادگی امری بدیهی و مسلم است. این موضوع با ظرافت بسیاری در داستان "تقسیم غاز" خلاصه شده است (آرن- تامسون، گونه ی 1533)؛ در این داستان سر غاز را به شوهر میدهند که سرپرست خانواده است، دلش را به زن میدهند که مظهر عشق است، رانهایش را به پسران میدهند که پا جای پای پدر میگذارند، و بال های غاز را به دختران میدهند، چون از خانه بیرون میروند و دور میشوند. کدخدای ده نیز، که در تقسیم غاز داوری میکند و بدن غاز را برای خود برمیدارد، بیشک نشانی است از جنبه ی پذیرفته شدهای در جامعه ی روستایی است.ما در این داستان و در همه ی قصههای عامه، تأکید را بر "خانواده ی هستهای" می بینیم که در تقابل با "خانواده ی گسترده" است. گر چه در داستانی که نخستین بار در مرزبان نامه آمده است و هنوز هم در ادبیات شفاهی رایج است، زنی را میبینیم که وقتی قرار می شود که شوهر، یا پسر و یا برادر خود را برای زنده ماندن انتخاب کند، برادرش را برمیگزیند، چون برای او فقط برادر جانشین ناپذیر است . با این حال در قصههای ایرانی به طور کلی ازدواج ساختار اصلی برای یک خانواده است."اقتدار" در خانواده همیشه نقش عمده ی خود را بازی کرده است. توقع پدران و مادران ، به ویژه از دختران، و تا حد زیادی نیز از پسران، این است که آنان انتخاب همسر را به والدین خود واگذارند. البته گاهی نیز از فرزندان در این باره نظری خواسته می شود. در داستان "اسب دریایی" (کره دریایی) سه دختر پادشاه با فرستادن سه خربزه ی رسیده به حضور پدر، توجه او را به آمادگی خود برای ازدواج جلب می کنند. این اقتدار و اختیار والدین، البته همیشه هم با نفوذ و موفق نیست و مخالفت جوانان با خواستههای والدین، یا مخالفت پادشاه، به عنوان قدرت مطلق، با خواستههای پدران و مادران موضوعی همیشگی در قصههاست. در یک داستان چهره ی زیبای پسری فقیر چنان شاه را مجذوب خود میکند که دختر خود (یا دختر ملکالتجار) را، بدون توجه به نامزدهای قبلی یا خواستههای پدر و مادر دختر و خود دختر، به همسری این پسر در میآورد. لیکن در بسیاری از قصهها نیز شاه همچون یک میانجی ظاهر میشود. در یک قصه، شاه پدر و مادران دختر و پسر را به سبب کوتاهی در شناخت و پذیرش خواستههای فرزندانشان سرزنش و توبیخ میکند.در این قصه ها ازدواج رمانتیک کم تر معمول است، لیکن ما از ازدواجهایی میان دختران و پسران فراری و ملاقاتهای پنهانی آنان نیز خبر داریم. عمومیترین عقیده ی رمانتیک، عشق با نخستین نگاه است، گاهی به شخص مورد نظر، و بیش تر به تصویر چهره ای یا بازتاب چهره ای در یک استخر یا آیینه.ازدواجهای اجباری، با وجود استثنایی که در نخستین داستان از مجموعه داستان های "حاتم طایی" وجود دارد، به طور کلی مورد پذیرش داستانسرایان نیست. در نخستین داستان مجموعه ی حاتم طایی، شاه خرسها حاتم را میرباید و او را به ازدواج دخترش درمیآورد، و سپس یک پری دریایی او را میرباید و به ازدواج با خودش وادار میکند و چون حاتم هر دو زن را به سلامت به سرزمین خود می آورد، میتوان چنین پنداشت که این دو ازدواج قابل قبول به شمار آمده است.همچنین ممکن است زنی به عنوان جایزه به کسی داده شود. در چنین مواردی، معمولا دختر حرفی برای گفتن و اعتراض ندارد. قهرمان یا برنده ی جایزه احتمالا کاری مفید برای پدر دختر انجام داده است یا در شفای بیماری مرموز دختر (البته به کمک جادو) موفق شده است. همچنین ممکن است تکالیف یا آزمایشهایی، گاهی یکی دشوارتر از دیگری و معمولا از نوع تکلیف هایی که تنها با وسایل ماورای طبیعی میتوان آن ها را انجام داد، بر عهده ی او بگذارند. این آزمونها در چهارچوب داستانی ِ مجموعه ی "حاتم طایی" توسط عروس آینده وسیلهای برای ناامید کردن خواستگاران ناخواسته نیز هستند و این نمادی استثنایی برای قدرت داشتن زن است.یا گاه انتخاب همسر به بخت و اقبال سپرده می شود. مثلا شاهینی بر فراز سر جمعیتی رها میشود و بر سر قهرمانی فرود میآید، یا شاه زادهای نارنج یا توپی را به هوا پرتاب میکند و کسی که آن را میگیرد با او ازدواج می کند.موضوعی که در قصهها برای قصهگویان کاملا روشن است این است که دو انسانی که با هم ازدواج میکنند، پس از بسته شدن پیمان ازدواج اخلاقا موظفند آن را بپذیرند. قصه های رمانتیک به همین جا پایان نمییابند. برای کشف این که پس از ازدواج چه چیزی روی می دهد، باید به گونهی دیگری از قصه، یعنی قصههای خندهدار ، هزل و یا حتی حکایت های اندوه آور بنگریم. برخی از این گونه قصهها بسیار قدیمی هستند، ولی برخی نیز در مقوله ی " فولکلور معاصر" قرار می گیرند. این گونه داستانها مواردی از دیدگاههای مرسوم در باره ی نقش و منش زنان و شوهران را برای ما روشن می سازند.با وجود رمانتیک بودن آغاز ازدواجها در قصههای عامه ی ایرانی، روابط میان زنان و شوهران در بیش تر قصهها زیاد هم رضایتبخش به نظر نمیآیند. اگر فقط این منبع از قصهها را مورد بررسی و قضاوت قرار دهیم، بیش تر شوهران مستبد، ستمگر، خودخواه و بد گمان و بیش تر زنان نادان، شلخته، نق نقو، و خدعهگر هستند.« تاجری چنان در باره ی زنهایش سهلانگاری میکند که دو تا از آنان از تنهایی و بیکسی میمیرند و زن سوم خود را به صورت یک عروسک جان دار درمیآورد و بدین ترتیب تاجر به خطای خود پی میبرد.»،« آهنگری زنش را به این دلیل که فقط برای خودش غذا میپزد و او را در آن سهیم نمیکند کتک میزند.» شخصیت اصلی بیش تر داستانهای ابلهانه، زنی احمق است. شلختگی زن امری مسلم و عادی است. «مردی دو زن داشت، یکی از زنان خانه را پاک و پاکیزه نگه میداشت، غذای شوهر را میپخت و از او مراقبت میکرد، لیکن به خودش نمیرسید. در حالی که زن دیگر کاملا خلاف زن اول عمل میکرد. داستانسرا میگوید که با همه ی این ها شوهر هر دو را یکسان ارج مینهاد.» عام ترین تصویری که از زن ترسیم شده است، بدون درنظر گرفتن این که داستانسرا زن است یا مرد، به تحقیق تصویر زن غرغرو است. برخی از این داستانها جنبه ی بین المللی دارند. مثلا روایت ویژهای از داستان "شرط خاموشی" و "بلفاگور" با رنگ و بوی ایرانی و اسلامی در ایران نیز وجود دارد. از جمله داستانهای گونه ی نخست داستان شوهری ساکت و خاموش است که ریش و سبیلش را تراشیده و لباس زنانه پوشیده و مثل یک زن بزک کرده است. مثالی از گونه ی دوم نیز آن است که «مردی زن غرغرویش را در چاهی میاندازد. وقتی که میخواهد او را از چاه بیرون بکشد و آزاد کند، ماری بهجایش از چاه بیرون میآید، مار به آن مرد قول یاری میدهد، به شرطی که زن را در چاه باقی بگذارد. سپس مار دور گردن شاه میپیچید، و فقط به فرمان آن مرد از گردن او باز میشود، شاه آن مرد را برای انجام این کارش وزیر اعظم خود میکند. مار به آن مرد (که اکنون وزیر شده است) هشدار میدهد که دیگر چنین چیزی از او نخواهد. ولی هنگامی که مار به گردن پادشاهی دیگر میپیچید. این شاه از شاه اولی درخواست میکند که وزیر اعظمش را بفرستد تا مار را از گردن او جدا کند. مرد این بار در گوش مار به نجوا میگوید که زنش از چاه گریخته است. مار نیز از ترس زن غرغروی او گردن شاه را رها میکند.»داستانسرای ایرانی میگوید که هرگز نباید به رازداری زن باور کرد. " پدری پسرش را پند میدهد که: اول با پاسبان رفاقت نکند، دوم هرگز از بیگانه ای پول قرض نگیرد، سوم هرگز به زنش اطمینان نکند. پسر برای آزمودن این پند پدر با پاسبانی دوست میشود، از یک آشنای بازاری پول قرض میکند، و به زنش میگوید که مردی را کشته است. پس از دعوایی با زنش، زن از خانه بیرون میرود و شوهر خود را به جنایت متهم میکند. پاسبان راه خانه ی او را نشان میدهد، و طلبکار تقاضای پس دادن پولش را میکند."داستانهای خیانت همسر به همان اندازه که در ایران رواج دارد در جاهای دیگر جهان نیز معمول است، لیکن در بیش تر داستانهای ایرانی ما رنگ مذهبی مییابیم. اگر زنی هنگامی که دارد تخم مرغ جمع میکند، رویش را از خروس نپوشاند این کار میتواند نشانه ی آشکاری از ریا و بیوفایی زن باشد. چنین زنی شوهرش را نخست برای آوردن نخود سیاه به هندوستان و سپس برای آوردن خیار به مراکش می فرستد. شوهر به زنش بد گمان میشود و او را با معشوقش غافلگیر میکند.اغلب ممکن است، قصه منبعی ارزشمند درباره ی رسم و آداب ازدواج ، یا منبعی درباره ی گرایشهای عامه به چنین موضوعهایی باشد. در این قصه ها اشاره هایی نیز به چند زنی شده است که پذیرفتنی یا بیاعتبار بودن آنها، به ندرت مشخص شده است.« پینه دوزی دوزنه به همسایهاش، که آهنگر است، میگوید به دلیل رقابت میان دو زن و بر انگیخته شدن یکی علیه دیگری از او به خوبی مواظبت میشود! آهنگر نیز زن دومی میگیرد و پس از آن که از دعوای همیشگی میان دو زن به ستوه میآید به مسجد پناه میبرد. در مسجد پینهدوز را میبیند و در مییابد که او این قصه را فقط برای این گفته بوده است تا مصاحبی در مسجد داشته باشد.»طبق قانون حمایت خانواده مصوبه ی 1346ش، اگر مردی بدون رضایت همسر خود با زن دیگری ازدواج کند، زن میتواند طلاق بگیرد. ولی زنان قصه از چنین حمایت قانونیای برخوردار نیستند و برای چنین هدف و خواستی تدابیری به کار میبرند. « بازرگانی میخواهد زن دیگری بگیرد. زن اولش به خانه ی مجاور نقبی میزند و خود را همچون نوعروسی جا میزند. او با مکر و نیرنگ شوهرش را وادار میکند تا میان او و زن اولش (یعنی خودش) مقایسه ای بکند و از زنش بد بگوید و به این گونه شوهر را رسوا میکند.»در قصه ها بچه نداشتن حالتی ناخوشایند پنداشته میشود. « بازرگانی بیفرزند عروسکی بلورین برای زنش میخرد. عروسک را در گهوارهای کنار پنجره میگذارند. از قضا پسر پادشاه عروسک را میبیند و عاشقش میشود. بازرگان و زنش نمیدانند چه گونه مساله را حل کنند. خوشبختانه خواهر زن بازرگان نشان میدهد که میتواند جای عروسک را بگیرد و باب طبع شاهزاده قرار گیرد. »داستانهای بسیاری با سرگذشت پادشاهی بیفرزند که موهای سفیدش را در آینه ی سلمانی دیده است، آغاز میشود. درویشی نزد پادشاه میآید و به او پیشنهاد کمک میدهد، به این شرط که پادشاه پسر خود را در سن چهارده سالگی به او تسلیم کند. سپس سیبی به شاه میدهد که با زن سوگلیاش بخورد. پس از موعد مقرر پسری به دنیا می آید. چهارده سال بعد باز درویش نزد شاه میآید، و با وجود التماس شاه، پسر را با خود میبرد. این داستان پایانی خوش دارد.گاهی نیز فرزند خواندگی تنها راه چاره شناخته شده است. « پادشاهی هنگام شکار گم میشود و شب را در دهکدهای میگذراند. شاه فرشتهای را روی بام خانه ی کدخدا میبیند که به او میگوید بچهای امشب در آن جا به دنیا میآید که سرنوشتش این است که در سن هیجده سالگی به وسیله ی گرگی پاره پاره میشود. شاه آن پسر را به فرزندی می پذیرد و میکوشد تا سرنوشت او را تغییر دهد، لیکن موفق به این کار نمیشود.».در قصههای ایرانی شخصیت خوبی برای پدر و مادر ترسیم نمیشود. پدران اغلب بیرحم، سهلانگار و بد گمان نشان داده شده اند. «پدری پسرانش را برای چراندن بز میفرستد. بز به دروغ به پدر پسران شکایت میکند که به او علف داده نشده است. پدر پسرانش را از خانه بیرون میکند.».« هیزمشکنی مهمانانی به خانه دعوت میکند. ولی زن و مادرزنش، پیش از آمدن مهمانان، غذای تهیه شده برای آنان را میخورند و دختران هیزمشکن را برای خوردن غذا سرزنش میکنند. پدر خشمگینانه دخترانش را از خانه بیرون و در بیابان رها میکند.»برخی از پدران و مادران برای خشم خود علتهای بسیار یافته اند.دختران هیزمشکنی سهم حلوای پدر را میخورند و جای آن گِل میگذارند. پدر دخترانش را در بیابان رها میکند، لیکن بخت به ایشان رو میکند. شاه آنها را مییابد و با دختر کوچک تر ازدواج میکند و دو خواهر دیگر را هم به وزیرانش میدهد. « پادشاهی دستور میدهد تا دختر نازش را بکشند. ولی پسرش دختر را محرمانه پنهان میکند تا به چهارده سالگی میرسد. شاه حقیقت را در مییابد و پسر و دختر را تبعید میکند.»گرایش فرزندان نیز به پدر و مادر خود گرایشی بهتر از پدر و مادرها به فرزندانشان نیست. « ماه پیشانی به آسانی فریب ملا باجی خیانتکار را میخورد و مادرش را میکشد ولی ظاهرا نباید او را برای کشتن مادر زیاد سرزنش کرد، زیرا مادرش پس از مرگ به شکل ماده گاوی در میآید و به او کمک میکند. دختر درویشی با کچلک رفیق میشود و به کمک او به پدرش خیانت میکند. و عاقبت او را میکشد. دیوی دختری را که در بیابان گم شده مییابد و با او ازدواج میکند. فرزندی نیمه دیو و نیمه انسان از آن دو زاده میشود. دختر و دیو با هم طرح قتل برادر زن را میریزند، لیکن بچه دیو هر دو را میکشد و زندگی دایی خود را نجات میدهد.»در روابط میان خواهران و برادران نیز صفات بیاعتبار و پستی مانند بیرحمی، خیانت، حسادت و تقلب ظاهرن برجسته و مسلط است. اغلب، جوانترین پسر قربانی میشود. دو برادر، کوچکترین برادر خود را در چاهی میاندازند. دختران حسود پادشاه نقشه ی قتل برادر جوانتر خود را میریزند. مردی دو برادر کوچکتر خود را بر سر ارث فریب میدهد. برادری خواستگاری را به خیال کمک به خواهرش رد میکند. زن ثروتمندی خواهر فقیرش را به دروغ متهم و از خانه بیرون میکند. دختر حسودی که میخواهد خواهر تازه عروسش را مسموم کند، به اشتباه با همان سم خود را میکشد. از خویشاوندان دیگر نیز در قصهها سخن میرود. عمو و دایی و عمه و خاله نیز مانند ناپدریها و نامادریها شخصیتهای بدخواهی انگاشته میشوند. در داستان "گل خندان"، در روایتهای گوناگون، جای عمه ی بیرحم با نامادری عوض میشود. داستان "سه برادر"، از عمو نقشی شبیه به نقش غول در ادبیات عامه ی غربی، یا درویش بدنهاد در قصههای ایرانی ترسیم میکند. «هر پسری باید یک سال به نوبت به عموی خود خدمت کنند. اگر پسری وظیفهاش را بدون خطا انجام دهد، میتواند با دختر عمو ازدواج کند، و اگر از عهده ی آن برنیاید خواهد مرد. دو برادر بزرگتر زندگیشان را بر سر این کار میبازند. کوچکترین برادر وضع را عوض میکند. او نه تنها وظایف بزرگ و دشواری که بر عهدهاش گذاشته شده است، انجام میدهد، بلکه کاری میکند که زندگی بر عمویش چنان تنگ شود که بهستوه آمده و تسلیم او شود.»زن پدرهای بیرحم در قصهها بسیار زیادند. همه ی قهرمانان زن در داستانهای گل خندان، ماه پیشانی، و سنگ صبور از نامادریهای خود در رنج و عذابند. شاه زاده ی جوان داستان "اسب دریایی" از دست زن پدر حسودش زجرکش میشود. مادرزنها نیز، آنچنان که در حکایت شوخی آمیز زیر نشان داده شده است، هدف و آماج طبیعی این جامعه ی مردزده هستند. « بازرگانی فقط به این شرط راضی به زن گرفتن میشود، که آن زن هیچ خویشاوندی نداشته باشد. این بازرگان زنی را پیدا میکند که فقط یک مادر دارد. مادرزن قول میدهد که هیچگاه دخترش را نبیند. پس از یک سال، بازرگان به مادرزنش اجازه میدهد از دخترش دیدار کند. بازرگان در جایی گوش میایستد و میشنود که مادرزنش، زنش را میآموزد که چه گونه شوهر را بفریبد. بازرگان قرار را به هم میزند و از آن به بعد مادرزنش را از آمدن به خانهاش منع میکند. از آن پس زن و شوهر پیوسته به خوشی زندگی میکنند.»آنچه گذشت نمونههایی از شخصیتها و گرایشها در گروهی از قصههای عامیانه ی فارسی بود که به روابط خانوادگی مربوط میشد.بدیهی است که کسی نمیخواهد ادعا کند که این نوع تحقیق را میتوان جایگزین تحقیق جدیتر جامعهشناختی در رفتار واقعی انسان ها کرد. لیکن دنیای قصه و مردمی که در این دنیا زندگی میکنند برای خردسالان، و حتی بسیاری از بزرگسالان، در نخستین بار که این قصه ها را از زبان مادربزرگها، مادران یا دایههایشان میشنوند، کاملا واقعی مینماید. زمانی که کودکان به اندازه ی کافی بزرگ شدند و طبیعت افسانهای قصه ها را دریافتند، اصول اخلاقی و معنوی ای که تلویحا در این قصه ها آمده، و از پیش عمیقا در ضمیر ناخودآگاه آنان جای گرفته است، با رشد طبیعی بعدیشان کاملا از میان نمیرود. از این رو برای آن که بدانیم مردم در یک فرهنگ معین چه گونه میاندیشند، دانستن آن چه که در کودکی به آنان گفته شده است سودمند خواهد بود. ال. پی. الول ساتن / برگردان :علی بلوکباشیتهیه و تنظیم به همراه تلخیص : زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 275]
صفحات پیشنهادی
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران-روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایرانبا آن که بسیاری از اصلاحات در قانون خانواده ی ایران از قوانین غیر ایرانی، به ویژه ...
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران-روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایرانبا آن که بسیاری از اصلاحات در قانون خانواده ی ایران از قوانین غیر ایرانی، به ویژه ...
چهره ی یک جامعه ی اسلامی
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران-روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایرانبا ... خود برمیدارد، بیشک نشانی است از جنبه ی ...
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران-روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایرانبا ... خود برمیدارد، بیشک نشانی است از جنبه ی ...
پدر قصهگويي ايران درگذشت
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران-روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایرانبا آن که بسیاری از ... در ادبیات عامه ی ایران، ...
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران-روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایرانبا آن که بسیاری از ... در ادبیات عامه ی ایران، ...
پدر قصهگويي ايران درگذشت
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران-روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایرانبا ... در ادبیات عامه ی ایران، برای قصهگوی یک ...
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران-روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایرانبا ... در ادبیات عامه ی ایران، برای قصهگوی یک ...
سرنوشت زنان و اندازه ی سیــنه ها
روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ی ایران-با آن که بسیاری از اصلاحات در قانون خانواده ... در این قصه ها ازدواج رمانتیک کم تر معمول است، لیکن ما از ازدواجهایی میان دختران و ...
روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ی ایران-با آن که بسیاری از اصلاحات در قانون خانواده ... در این قصه ها ازدواج رمانتیک کم تر معمول است، لیکن ما از ازدواجهایی میان دختران و ...
طلاق عاقبت زني شد كه عروسك بازي ميكرد
روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ی ایران روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ی ایران-با آن که بسیاری از اصلاحات در قانون خانواده ی ... "اقتدار" در خانواده همیشه نقش عمده ی خود ...
روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ی ایران روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ی ایران-با آن که بسیاری از اصلاحات در قانون خانواده ی ... "اقتدار" در خانواده همیشه نقش عمده ی خود ...
لیست مطالب بخش(فولکلر عامیانه)
ادبیات عامیانه و فولکلر ایران - روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ایران - ویزگی های قصه های عامیانه ایرانی - ترانه های عامیانه - فولکلر ایران - مراکز آموزش زبان فارسی در ...
ادبیات عامیانه و فولکلر ایران - روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ایران - ویزگی های قصه های عامیانه ایرانی - ترانه های عامیانه - فولکلر ایران - مراکز آموزش زبان فارسی در ...
برگ و آينه (مجموعه داستان كوتاه)
روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ی ایران در ادبیات عامه ی ایران، برای قصهگوی یک داستان، سلسله مراتب خانوادگی امری بدیهی ... شخص مورد نظر، و بیش تر به تصویر ...
روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ی ایران در ادبیات عامه ی ایران، برای قصهگوی یک داستان، سلسله مراتب خانوادگی امری بدیهی ... شخص مورد نظر، و بیش تر به تصویر ...
فولکلور ایران
وی در کتاب "قصه های عامیانه ی ایرانی" که در سال ١٩٢۵ در پاریس چاپ کرد، قصه ها و مثل هایی از فارسی به ... پس از شهریور ١۳٢٠ش و تبعید رضا شاه با رواج اندیشه های مترقیانه در ادبیات و ادب شناسی ایران، میل به ..... روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ی ایران ...
وی در کتاب "قصه های عامیانه ی ایرانی" که در سال ١٩٢۵ در پاریس چاپ کرد، قصه ها و مثل هایی از فارسی به ... پس از شهریور ١۳٢٠ش و تبعید رضا شاه با رواج اندیشه های مترقیانه در ادبیات و ادب شناسی ایران، میل به ..... روابط خانوادگی در ادبیات عامیانه ی ایران ...
همسرم كتك ميزند و ميگويد كه يك شوخي است
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران گر چه در داستانی که نخستین بار در مرزبان نامه آمده است و هنوز هم در ادبیات شفاهی ... تا حد زیادی نیز از پسران، این است که آنان ...
روابط خانوادگی درادبیات عامیانه ی ایران گر چه در داستانی که نخستین بار در مرزبان نامه آمده است و هنوز هم در ادبیات شفاهی ... تا حد زیادی نیز از پسران، این است که آنان ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها