تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن از اندك خدا خشنود مى شود و بسيارش او را ناراحت نمى كند و منافق از اندك خدا نا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1866320940




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روند ظهور فمينيسم در چهار قرن اخير ( قسمت اول)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 روند ظهور فمينيسم در چهار قرن اخير ( قسمت اول)
روند ظهور فمينيسم در چهار قرن اخير ( قسمت اول) نويسنده:سرور اسفنديار شکل گيري فمينيسم نهضت فرهنگي رنسانس را مي توان نقطه عطفي مهم در تاريخ بشريت دانست که در شکل گيري حرکت اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و فرهنگي جهان معاصر ، نقش تعيين کننده اي داشت. نتيجه قطعي رنسانس ، در هم ريختن مناسبات اجتماعي و به زير سؤال رفتن بسياري از اصول و ارزش هاي رايج بود.پيدايش مکاتب مهم و متعدد فلسفي ،سياسي و اقتصادي از دستاوردهاي اين انقلاب بود.فمينيسم ، محصول عصر روشنگري در اروپاست و اومانيسم از بنيادي ترين مباني فکري بسياري از فمينيست ها محسوب مي شود. در عصر روشنگري اروپا، جريان هاي فکري به وجود آمد که اندک اندک صبغه اجتماعي و سياسي به خود گرفت و بيشتر اين جريان ها در صدد تخريب تفکر ديني بوده و آن را نوعي تاريک گرايي قلمداد مي کردند.زن در اروپا در حيطه قانوني قرار داشت که مردان را مجاز مي کرد زن خود را به دلخواه کتک بزنند اين ضرب و جرح ، اقدامي روشنفکرانه در جهت حمايت از زن در قانون هم محسوب مي شد.طرح نظريه برابري زن و مرد به قرن هفدهم باز مي گردد. برخي نخستين فمينيست را « آن براد استريت» مي دانند که آبيگالي آدامز ، همسر جان آدامز از رهبران جنگ هاي استقلال آمريکا ، حرکت وي را ادامه داد. اين حرکت در دوران انقلاب فرانسه شکل گرفت و توسط کندور سه و سن سيمون ادامه يافت.مري استل که او را يکي از نخستين فمينيست هاي انگليسي دانسته اند ، با تأکيد بر ظرفيت زنان براي تفکر منطقي به موانع رشد آنان اشاره کرد. وي زنان را اندرز مي داد که از ازدواج بپرهيزند ، ذهن شان را پرورش دهند واز زندگي عاري از وابستگي به مردان لذت ببرند.فمينيسم Feminism واژه اي فرانسوي است و تا کنون در فرهنگ پارسي گويان معادل هايي چون: زن گرايي ، زن اصالي ، زن وري و زنانگي براي آن آمده است که آغاز پيدايش آن به اوائل قرن نوزدهم به عنوان جنبش استيفاي حقوق زنان بر مي گردد ؛ زيرا اين جنبش پاسخ و واکنشي بود در برابر تبعيض هاي غير انساني در غرب که کمتر از صد سال است مورد توجه قرار گرفته است.« روزاليندر دلمار » فمينيست را اين طور تعريف نموده : فمينيست کسي است که معتقد باشد ، زنان به دليل جنسيت ، گرفتار تبعيض هستند ، نيازهايي مشخص دارند که ناديده و ار ضا نشده مي ماند ، که لازمه ارضاي اين نيازها ، تغييري اساسي در نظام اجتماعي ، اقتصايد و سياسي است. فمينيسم امروزه به « دفاع از حقوق اساسي زنان براساس آرمان برابري طلبي» اطلاق مي شود. جنبش هاي دفاع از حقوق زنان در آغاز براي اعتراض به برخي نابرابري هاي اجتماعي شکل گرفتند ، اما با گذشت زمان به جرياني فرهنگي و سياسي تبديل شدند. برخي انديشمندان مي گويند که بهتر است به جاي واژه فمينيسم از واژه فمينيسم ها استفاده بشود چون گرايش هاي فمينيستي به قدري مختلف اند که نمي شود آنها را در يک مفهوم واحد جمع کرد.انگيزه مظلوميت زن در تاريخ معاصر غرب از جايگاه صنفي و افکار زن گرايانه عدول و در چارچوب نهضت سياسي و حزبي نمودار گشته است. و از اين پس فمينيسم جديد نقاب از چهره بر گرفت و در گونه افراطي به جاي دفاع از حقوق زنان و طرح ساديسم گونه مبارزه با جنس مذکر و حتي مردکشي انجاميد. فمينيسم به عنوان يک نهضت سياسي در سال 1848 با نام نهضت « سينکافالز» در آمريکا طرح شد . در همين سال نخستين منشور دفاع از حقوق زنان در آمريکا اعلام گرديد. از آن پس دانشمنداني چون « آگوست کنت » و « جان استئارت ميل » نظريه برابري زن و مرد را در چارچوب حقوق فردي و اومانيستي مطرح کردند.از مبارزه اوليه فمينيسم ، مي توان به « المپ دوگوژ ، ترواني دو مريکور » اشاره نمود. « المپ دوگوژ» ( 1793-1748) يک عضو انقلابي از حزب فرانسوي « ژيروندن ها» هنگام تولدش « ماري گوژ» و دختر نامشروع يک نجيب زاده و زن قصاب مونتوبان در جنوب فرانسه بود. او عليه تعصب تنگ نظرانه موجود در شهر زادگاهش و رفتاري که پدرش نسبت به مادرش داشت عصيان کرد. علاوه تجربه ازدواح و دو فرزند ، تأييد ديگري بود بر دلسردي و توهم زدايي او. وي به پاريس گريخت، نامش را تغيير داد و بر روي صحنه رفت. ديري نپايد که به نوشتن نمايشنامه و رساله نيز مشغول شد او در نوشته هايش الغاي تجارت برده و ايجاد کارگاه هاي عمومي براي بيکاران و تئاتر ملي زنان را مطالبه مي کرد.در سال 1791 ، « المپ» اعلاميه حقوق زنان را در پاسخ به اعلاميه حقوق بشر مردان ، منتشر کرد که در آن حقوق برابر زن و مرد در حوزه قانون ، دولت و آموزش مطالبه شده بود.ترواني دو مريکور او يکي از منتقدان بي پرواي روند مرد سالار بود. اسم او هنگام تولد ژوزف ترواني و دختر يک خانواده تهيدست کشاورز در «ادرن» بود. او در پاريس به دنيا آمد و تا پيش از انقلاب زندگي معشوقه گي پيشه ( روسپي گري) کرد. ديري نپائيد که در گردهمايي هاي بزرگ زنان در فضاي باز سخنراني مي کرد و لباس سواري مي پوشيد تا آزادي تحرک بيشتري داشته باشد.ترواني با حزب ژيروندن ها متحد شد. اما شهرت و شناختگي او آنقدر زياد بود که مانع اعدام شدنش گشت. اما در ژوئن 1793، او هنگامي که در پارک توييلري قدم مي زد و از سوي گروهي از زنان مورد حمله قرار گرفت.ترواني در اثر سنگسار از ناحيه سر صدمه ديد و هرگز سلامتي خود را باز نيافت. او از سر درد و افسردگي ممتد رنج مي برد. ترواني در آسايشگاه بيماري رواني بستري شده و باقي زندگي خود را در آنجا سپري کرد.امواج فمينيست موج اول از دهه 1850 شروع مي شود تا 1920 ادامه مي يابد. از زنان مشهور موج آغازين فمينيسم ، از « مري استل» ( 1731-1666) ياد شده است. اين نويسنده انگليسي ، زنان را اندرز مي داد که از ازدواج بپرهيزند ، ذهن شان را پرورش دهند و از زندگي عاري از وابستگي به مردان لذت ببرند.در يکي از منابع ، تأثير اصلي بر موج اول فمينيسم را به « مري ولستون کرافت» با انتشار کتاب حقانيت حقوق زنان (1792) باز مي گرداند.بي ترديد مهم ترين و نظام يافته ترين تلاش زنان براي نقد وضع موجود و طرح حقوق مورد در خواست شان را بايد در کتاب دفاع از حقوق زنان اثر مري ولستون کرافت انگليسي دانست که « نخستين بيانيه بزرگ فمينيستي به زبان انگليسي» تلقي مي شود و معمولا در نگارش تاريخ فمينيسم آن را نقطه آغاز اين انديشه مي دانند ياحتي از آن به عنوان « انجيل فمينيسم» ياد مي کنند.او عقيده داشت که نابرابري هاي ميان زنان و مردان ، نه نتيجه تفاوت طبيعي (زيستي) بلکه ناشي از تأثير محيط و به ويژه اين واقعيت است که زنان از آموزش محروم اند. او نشان داد که هم زنان و هم جامعه ، در کل از محدود کردن زنان به موقعيت پايين تر ، زيان مي بينند.« شارلوت گيلمن» يعني بزرگ ترين جامعه شناس و اقتصاد دان موج اول فمينيسم از منتقدان «خانه» بود. او مي نويسد: « خانه ، قديمي ترين نهاد مالزوما دون ترين آنها نيز هست ... خوردن ، خوابيدن ، تنفس، لباس پوشيدن ، استراحت ، و سرگرم شدن - اينها فعاليت هاي خوبي هستند ؛ اما آيا از ساير فعاليت ها مقدس ترند؟»گيلمن در کتاب « جامعه ساخته مردان» نشان مي دهد که مردان بوده اند که در سراسر تاريخ مشکلات بشري هم چون جنگ را به وجود آورده اند : « ما از جنگ هاي مردان ، جر و بحث هاي مردان ، رقابت مردان ، جنايات و بدي هاي مردان و مشکلات و درد و رنج هايي که بر ما تحميل مي کنند ، خسته شده ايم». او مي گفت، « همه مشکلات سياسي تنها وقتي حل مي شود که ارزش هاي زنان به جامعه شکل دهد».به عقيد ه او : « کار فرآيند اصلي حيات بشري است و تاز ماني که زنان به شکلي برابر با مردان وارد آن فرآيند نشوند از نظر ذهني و بينش محدود مي مانند.»مشخصات موج اول فمينيسم اين است که زناني که در اين نهضت شرکت داشتند داراي توقعات حقوقي و سياسي بودند؛ يعني خواستار حق مالکيت ، حق اشتغال و حق رأي گرفتن و رأي دادن در نظام سياسي کشورشان بودند، و در مورد حق حضانت ، اصلاحاتي را مي خواستند. پيشگامان اين نهضت ، زنان فرانسوي ، و تقريبا هم زمان با آنها انگليسي ها و آمريکايي ها بودند.اين انقلاب صنعتي بود که براي زنان انگيزه برابري طلبي در فرصت ها را ايجاد کرد؛ انقلاب صنعتي بود که نخستين مرحله در تغيير منزلت زنان را به وجود آورد - يعني حذف موانع حقوقي و عرفي در راه مشکلات کامل زنان در فعاليت هاي جهان.در بحث موج اول فمينيسم توجه به يک نکته بسيار مهم است. از يک طرف، زنان خواهان حق برابر در پاره اي از زمينه ها بودند ؛ و از طرفي ، نظام سرمايه داري جديد هم طرفدار حق مالکيت و اشتغال زنان بود؛ چون با انقلاب صنعتي و تحولاتي که به وجود آمد ، جامعه ي اروپايي از دوران فئوداليسم خارج شد و به سمت سرمايه داري رفت ، به وجود آمدن کارخانه هاي بزرگ با توليد فراوان ؛ نيازمند کارگران بي درد سر و کم توقع با دستمزد کم، بودند. مهم ترين نقش سرمايه داري در آن زمان ، ايجاد تغيير در وضعيت زنان و قرار دادن آنها در موقعيت هاي متعارض بود. سرمايه داران علاوه بر بازارهاي داخلي نيم نگاهي هم بر بازارهاي خارجي داشتند و براي بالا بردن توليد کارخانه ها بايد قيمت تمام شده کالاها را پايين مي آوردند واين نيازمند پايين آوردن هزينه هاي جاري کارخانه مي شد و يکي از مهم ترين گزينه ها ، استخدام زنان در کارخانه ها بود چون زنان کارگراني کم هزينه بودند. در قرن نوزدهم و بيستم در شرايطي جنگي هم نياز به نيروي کار زنان نيز افزايش مي يافت و لازم بود در بسياري از صنايع نيروي کار زنان جايگزين مرداني شود که به جبهه اعزام مي شدند. پس از پايان جنگ نيز با شروع نوسازي و افزايش ظرفيت صنعتي نياز به کارگران غير ماهي و با دستمزد پايين بيش از پيش افزايش پيدا کرد. ويل دورانت مي گويد: وضعيت به قدري بغرنج بود که زن ها گاهي وقت ها تا پانزده ساعت و گاهي تا بيست ساعت با حداقل دستمزد در کارخانه هاي ريسندگي بافندگي ، کار مي کردند، در حالي که شوهران آنان بيکار بودند. تقريبا در دو دهه ي آخر قرن نوزدهم ، جنبش فمينيسم بين المللي مي شود ، نهضت فمينيسم تا اواخر نوزدهم توفيق چنداني نيافت. به طوري که تا اوايل قرن بيستم رژيم هاي مختلف غربي داراي يک ويژگي مشترک بودند و آنان بي اعتنايي به حقوق زنان بود. در اواخر سده ي نوزدهم و اوايل قرن بيستم ، اولين سازمان هاي بين المللي زنان شکل مي گيرد.اوايل قرن بيستم جنبش طرفداري از حقوق زن در انگلستان به رهبري دوشيزه « پانک هورست» آغاز گرديد و توانست در سال 1919 تأثيرات نه چنان عميق بر قوانين انگلستان بگذارد. در اين دوره ، زنان براي رسيدن به حق رأي ، حق آموزش و کار به مبارزه سازمان يافته اي دست زدند.اين موج با دستيابي به حق رأي براي زنان انگليس در سال 1918 به پيروزي دست يافت و پس از آن فروکش کرد. برخي ، دو دهه قرن بيستم را سال هاي خيزش موج اول فمينيسم مي نامند. از سال 1920 تا 1960 شاهد يک دوران فترت در مبارزات فمينيستي هستيم. جنگ جهاني اول نفرت از خشونت و ميل به انعطاف نرمي را در افکار عمومي ملل جنگ زده تشديد کرد و چون روحيات مردانه را در بروز خشونت مؤثر مي دانستند ، زمينه طرح حضور زنان در عصر سياست و برخورداري آنان از برابري قانوني شدت يافت. پس از جنگ جهاني دوم و در سال 1945، نظريه برابري زن و مرد طرفداران بسياري يافت و سرانجام براي اولين بار در اعلاميه جهاني حقوق بشر که از طرف سازمان ملل متحد در سال 1948 ميلادي منتشر شد ، تساوي حقوق زن و مرد به صراحت و در سطح جامعه ملل مطرح گرديد. از آن پس در معاهدات بين المللي به مسائل زنان توجه بيشتري شد. از جمله اين معاهده ها مي توان به کنوانسيون حقوق سياسي زنان 1952، کنوانسيون رضايت براي ازدواج 1962، و کنوانسيون محو کليه اشکال تبعيض عليه زنان 1979 اشاره کرد.موج دوم فمينيسم اين موج از اوايل و نيمه دهه 1960 به بعد مطرح شد و بر اهميت نقطه نظر زنان تأکيد مي کرد. طرفداران اين موج ، در رابطه با مفاهيم ، به بازسازي و انقلاب معتقدند.موج دوم فمينيسم در واپسين سال هاي حاکميت صورت بندي اقتصادي ، اجتماعي و سياسي اي شکل گرفت که از آن با عنوان سرمايه داري سازمان يافته ياد مي کنند. سرمايه داري سازمان يافته با رشد تمرکز در سرمايه و شکل گرفتن صورت هاي جديدي از سازمان دهي کار و گسترش بخش وخدمات و نيز دگرگوني هايي در کارکرد ها و نقش دولت در حيات اقتصادي و اجتماعي همراه بود. تغيير در موقعيت ايالات متحده در نظام جهاني نيز به صورت هاي مستقيم و غير مستقيم بر نظام سرمايه داري آمريکا و دولت تأثير داشت. دگرگوني هاي ناشي از اين تحولات با تغييراتي که در ساختار اشتغال ، نيازهاي بازار کار ، نيازهاي آموزشي و به تبع آن نظام آموزشي ، فن آوري هاي منجر به آزاد سازي زمان ( منظور وقت آزادي است که با تسهيلات و فن آوري هاي جديد به دليل بالا بردن سرعت انجام کار به دست مي آيد مانند وسايل برقي و مکانيکي ) و غيره به همراه داشت، در موقعيت اجتماعي و اقتصادي زنان در قشرها و منزلت هاي متفاوت اجتماعي تأثيراتي بر جاي گذاشت که از لحاظ ساختاري زمينه ظهور موج جديدي از جنبش زنان شد. جنگ دوم جهاني زمينه مناسبي براي حضور زنان در نيروي کار ايجاد کرد. در سال 1942 کميسيون نيروي کار جنگ اعلام کرد که به چهار ميليون نيروي کر نياز است. بخشي از اين نيرو نخست از ميان بيکاران تأمين شد اما از سال 1943 بسيج زنان به امري اجتناب ناپذير تبديل گشت.رسانه هاي گروهي زنان را تشويق به کار بيرون از خانه و کمک به اقتصاد جنگي مي کردند. در طول جنگ شش ميليون زن شاغل شدند. جنگ همچنين باعث شد راه ورود زنان به رشته هاي مختلف علمي در دانشگاه ها گشوده شود. دانشگاهها در رشته هايي از زنان ثبت نام کردند که قبلا در آن راهي نداشتند.روندي که از سده نوزدهم در جهت انتقال کارکردهاي توليدي کارخانه به سوي نظام اقتصادي کلان سرمايه داري آغاز شده بود ، در دهه هاي پس از جنگ دوم سرعت بيشتري يافت و گستره وسيع تري را تحت پوشش قرار داد. اين امر باعث شد خدمات خانگي کم اهميت تر جلوه داده شود و از سوي ديگر ، زنان بتوانند وارد بازار کار شوند و با دستمزد خود « کارهاي خانگي» را بخرند. در دهه 70 ، يک زن فمينيست، به جهت تيپ ظاهري خود ، به راحتي از ديگر زنان تشخيص داده مي شد.کشورهاي غربي با سيل هجوم دختران به دانشگاهها مواجه شد و آمار دختران دانشگاهي و تحصيل کرده بالا رفت و آنان در واقع پياده نظام جريان موج دوم فمينيستي اند. کتاب جنس دوم ، اثر سيمون دوبووار فمينيست فرانسوي، منشاء تحول در دهه ي 1960 شد ؛ يعني آغاز گر موج دوم فمينيست بود.در اين دهه فمينيست ها با رد کليت ازدواج و تأکيد بر تجرد و حرفه اقتصادي ، آرمان هاي خود را مطرح مي کردند. شعار زنان بدون مردان و با رفتارهاي مردانه ، مربوط به همين دوره است و از دستاوردهاي مهم اين دوره عبارتند از : 1) مبارزه براي جدايي روابط جنسي از توليد مثل در کشورهاي غربي ؛ 2) ظهور جنبش آزادي زنان در تمام امور ، از جمله حق تسلط بر بدن و روابط جنسي؛ 3) کاهش زاد و ولد و افزايش آمار طلاق و تضعيف نظام خانواده؛4) ايجاد مؤسسات فرهنگي و مطبوعاتي زنان ؛5) به دست آوردن قدرت هايي در زمينه اقتصادي و سياسي.موج سوم فمينيستموج سوم فمينيسم که از دهه هشتاد شکل گرفت و همچنان تداوم دارد. محصول تحولات ساختاري اقتصادي - سياسي و گفتاري اخير است.از اوايل دهه 90، جهان غرب به نقش هاي سنتي و نهاد خانواده ، رويکرد دوباره داشته و از حرکت هاي تند فمينيستي موج دوم کاسته شد. زيرا آثار سوء افراط در حرکت هاي زن مدارانه، بيش از همه دامان زن را گرفت و خشونت روز افزون در محيط خانواده و محيط کار و عدم امنيت جنسي ، از آثار دوره پيش بود. فمينيست هاي مدرن در دهه هاي اخير سعي مي کنند با ظاهري زنانه و رفتاري ظريف تمايز خود را از مردان به نمايش بگذارند.از جمله بازنگري هاي نگرش فمينيستي در موج سوم ، بحثي است که « بتي فريدان»، « جمين گرير» ، «جين بتکه الشتين» مطرح کرده و به « احياي مادري» مشهور است.بتي فريدان مي گويد: امروز تنهايي زنان مستقل سلامت رواني آنها را تهديد مي کند. اکنون زنان به يک بحران جديد هويت مبتلا شده اند که اسم خاصي ندارد. چطور ممکن است زناني که در چنين مشکلات و بحران هاي بغرنج و خطر آفريني به سر مي برند ، خوشبخت ناميده شوند. اگر زنان به آنچه مي خواستند رسيده اند ، پس مشکل کجاست؟ جواب اين معما يک چيز بيشتر نيست و آن همان برابري حقوق مرد و زن است که موجب همه بلايا شده است. زنان افسرده و غمگين هستند چون آزادند ، زنان اسير و برده آزادي خود شده اند ... حرکت و نهضت زنان براي کسب آزادي و برابر ي که بارها در گوش ما زمزمه مي شد، دشمن سر سخت خود زنان شده است. الشتين در کتاب مرد عمومي و زن خصوصي ، به دفاع ز زندگي خصوصي و خانواده فرزند محور مي پردازد و مادر بودن را فعاليتي پيچيده ، غني، چند رويه، پر زحمت و شادي آفرين مي داند که زيستي طبيعي ، اجتماعي، نمادين و عاطفي است. اينان بر اين باورند که سن ، قوميت ، طبقه، نژاد ، فرهنگ ، جنسيت ، تجربه و هيچ تلاشي براي کشاندنشان به يک اردوگاه ايدئولوژيک واحد مثمرثمر نيست. زنان بايد با ايجاد زبان و شيوه هاي تفکر جديدي درباره هويت خويش ، خويشتن را از معاني ستمگرانه اي که مردان بر آنها تحميل کرده اند رها سازند.فمينيسم امروزي چنين خود را معرفي مي کند : « فمينيسم را کليتي بدانيم با تقسيمات فرعي و مستقل ... فمينيسم ، نه مکتب فکري جا افتاده ، که مبحثي پويا و درگير مبارزه است.» مي توان ويژگي مهم موج سوم فمينيسم را تلاش آن براي پاسخ دادن به مشکله يا به بيان « چيمن» ، معضل تفاوت دانست. در اين موج جديد ، ميزان تأکيد بر تفاوت هاي ميان زنان و مردان هم از لحاظ عملي و هم نظري مورد بحث و نقد ، قرار گرفته است. جريان فمينيسم در موج سوم با به رسميت شناختن تفاوت ها و اعتبار بخشيدن به آنها ، توانست راهکارهاي بهتري نسبت به دو موج ديگر پيدا کند. منبع: ماهنامه ي پيام زن/خ
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 514]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن