واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
صميميت واقعي همسران تعامل بين همسران چگونه است؟صميميت واقعي بين همسران سبب بهبود قوام خانواده و رشد روحي و رواني مناسب فرزندان مي شود. حال ببينيم تعامل بين همسران به چه صورت است؟روابط جنجاليعموما در اين نوع روابط، همسران بر سر کوچک ترين و بي اهميت ترين موضوع جنگ و جدال و دعوا راه مي اندازند، آنها مکررا دعوا مي کنند و پس از چند دقيقه، دعوا و نزاع خاتمه پيدا کرده؛ به هم عاشقانه ابراز علاقه مي کنند، انگار که هيچ اتفاقي نيفتاده. به اينها همسران جنجالي و پر آشوب مي گويند، يعني ارتباط خيلي شکننده است و با کوچک ترين حادثه اي مثل يک دست انداز بزرگ در چالش مي افتند، ولي به جهت اينکه خود را حين دعوا تخليه مي کنند، بعد از دعوا خيلي راحت قربون صدقه هم مي روند، معمولا اطرافيان از رفتار اين همسران تعجب مي کنند. روابط اجتنابيبه نوع ديگر از روابط همسران، رابطه اجتنابي گفته مي شود، يعني بي سر و صدا و بدون اينکه کاري با هم داشته باشند در کنار هم زندگي مي کنند، در مسايل طرف مقابل هم حساس نيستند و اصولا به طور مستقيم کاري به قضاياي ديگري ندارند، به اين جهت که مي ترسند مبادا در اين بين اختلافي شروع شود يا دعوايي رخ دهد، روابط اين زن و شوهرها به تدريج رو به سردي مي رود، زيرا از ترس اينکه مبادا اتفاقي بيفتد حرفي نمي زنند، در واقع مشکلات را درون خود نگه مي دارند، و در نتيجه کم کم فاصله بين آنها بيشتر و بيشتر مي شود. روابط تصديقيزن و شوهرهاي تصديقي به همسراني گفته مي شود که اصولا گفتگوهاي منطقي و عقلاني با هم دارند، در ارتباطاتشان احساسي و عاطفي نمي شوند و به گونه اي خيلي منطقي مثل دو همکار با هم صحبت مي کنند، فرضا مي گويد در فلان مورد، شما تشکر کرديد ولي به گونه اي که من انتظار داشتم نبوده، اتفاقا اين نوع همسران نيز روابط خيلي گرمي ندارند. در گروه اول به دليل اينکه هم ابراز عواطف مثبت به هم دارند و هم منفي و در واقع برون ريزي احساسي دارند، ارتباط گرم تري دارند، در واقع گروه دوم و سوم با نگاه به زندگي همسران با روابط جنجالي اظهار مي دارند اي کاش ما هم دعواي آنها را داشتيم، و هم عشق ورزي هاي آنها را! زن و شوهرهاي تصديقي که بسيار مودبانه، متين و موقر با هم گفتگو مي کنند، ولي ابراز علاقه اي به هم نمي کنند، هرگز روابط پرشوري ندارند، دسته سوم زن و شوهرهاي اجتنابي هم که هيچ توجهي به نکات حساس ندارند و اصولا بين اين همسران بيشتر سکوت حاکم است!!!تعامل مناسب بين همسران چگونه بايد باشد؟اگر قرار باشد تعامل مناسبي را بين همسران در نظر بگيريم و بخواهيم ارزيابي کنيم فکر مي کنيد کداميک از 3 رابطه فوق بهتر است؟حقيقتا بايد گفت در رابطه صحيح به هر کدام از اين روابط تا حدي نيازمنديم، هم گفتگوي منطقي و هم اينکه هرگز در بسياري از مسايل اشاره مستقيم نداشته باشيم؛ چرا که اشاره مستقيم از بسياري از موارد ضرورتي ندارد. به عنوان مثال: در ارتباط با خانواده همسر، هرگز نبايد اشاره کنيم که فرضا پدر و مادر تو چنين مسئله اي را دارند. در واقع اين حوزه ما نيست که بخواهيم دخالتي کنيم، يعني محفل خانواده همسر درب ورود ممنوعي دارد که اجازه ورود به آن را نداريم. مسئله خانواده هر يک از زوجين مسئله شخصي و حوزه خصوصي وي محسوب مي شود که ما حق دخالت در آن را نداريم، حتي به عنوان همسر. از طرفي هر يک از طرفين نياز دارد عواطف مثبت و منفي خود را با امنيت بيان کند، نه اينکه همواره دعوا داشته باشيم، ولي اگر هم زماني همسرمان خسته شد و اظهار خستگي کرد، طرف مقابل به گونه اي رفتار نکند تا احساس همسرش بلوکه شود و حق ابراز احساس منفي را داشته باشد. از طرف ديگر روابط منطقي نيز نبايد منجر به اين شود که در گفتگوي منطقي، جايي براي ابراز احساسات همسر نباشد. در روابط صحيح زناشويي به همه اينها نياز داريم به شرط اينکه هيچ يک از اين روابط به شکل افراطي صورت نگيرد، وگر نه مي تواند به زندگي ما آسيب برساند. . . به عنوان مثال: هر يک از طرفين به راحتي پذيرا باشد که ممکن است همسرش زماني حوصله وي را نداشته باشد، نه اينکه با اعتراض بيان کند حوصله من را نداري؟!در حالي که زن و شوهر واقعي کساني هستند که اين حق را براي طرف مقابل قايل شوند که عقايد و احساسات مثبت و منفي را براحتي ابراز کند، بدون ترس از اينکه ممکن است ابراز عقايد سبب طرد وي شود. همسران بايد بتوانند انتظارات خود را با امنيت کامل ابراز کنند، تا تعاملات کامل و کافي با هم داشته باشند، بدون اينکه به اصل احساسشان آسيبي برسد. در واقع فرد بايد به گونه اي رفتار کند که حتي پس از شنيدن سخنان منفي، (مثل قبل از اينکه اين احساسات را شنيده بود)، همسرش را دوست بدارد. در زندگي زناشويي هم بايد مثل دوستي هايمان باشيم همانگونه که وقتي به راحتي به دوستمان مي گوييم حوصله ام را سربردي، ولي او همانقدر ما را دوست دارد که اگر به او مي گفتيم دلم برايت تنگ شده! منظور اين است که همان صميميتي که با دوستمان داريم، در روابط با همسرمان هم پياده کنيم، ولي متاسفانه در ارتباط زوجين به گونه اي است که «وقتي همه چيز مورد انتظار من است خوب است» ولي اگر به هر دليلي مطابق انتظار من نبود، «چرا اين احساس منفي را داري»، اصلا تو را نمي خواهم و تو را دوست ندارم و در مقابل من حق و حقوقي را نبايد طلب کني!!!بنابراين تعامل مناسب بين زوجين ترکيبي است از گفتگوهاي سازنده، منطقي و داراي امنيت براي ابراز هرگونه عواطف، ضمن اينکه مراقب باشيم به حوزه هاي خصوصي طرف مقابل نزديک نشويم. در غير اين صورت، در افرادي که به هر دليل (احيانا به دليل مشکلات تربيتي در دوران کودکي، کم توجهي يا توجه زياد. . . ) که اين حالت ها بروز مي کند، يادآوري مي شود که در صورت ادامه رفتار، روابط به سردي مي گرايد و صميميت از بين مي رود. عموما اين افراد خيلي طبيعي مي دانند که «تو بايد در خدمت من باشي» در صورتي که اين افراد بايد بدانند روابط بين دو همسر تعاملي است که هميشه نمي تواند به ميل يکي از طرفين باشد، در اين رابطه انتظارات همسر شما نيز بايد برآورده شود. در مواقعي هم ضرورت دارد هر يک از طرفين از خواسته خود صرف نظر کند، تا خواسته همسرش نيز برآورده شود. در صورتي که وي واقعا زير بار نرود، فاصله ها بيشتر شده، بتدريج حس خانواده بودن و تعامل گرم داشتن از بين خواهد رفت، در چنين خانواده هايي بچه ها به شدت آسيب مي بينند، و فرزندانشان به جاهايي ديگر کشيده مي شوند که گرماي عاطفي را دريافت کنند. . . . منبع: ماهنامه دنياي سلامت شماره 33/س
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]