تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسن مجتبی (ع):خردمند به کسى که از او نصیحت مى خواهد، خیانت نمى کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816428886




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شغل مرد هزار چهره سینمای ایران


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شغل مرد هزار چهره سینمای ایران
شریفی نیا در سالهای مشروطه
محمدرضا شریفی‌نیا را در حال تدریس به کودکان دبستانی تصور کنید، به نظر می‌رسد خیلی خوب بتواند این کار را بکند، اما اینکه چطور بتواند آنها را با خود همراه کند هم باید ماجرایی داشته باشد.به گزارش جهان، این بازیگر امروزی یا همان آچار فرانسه سینمای ایران روزی معلم خوبی بوده، آنقدر که توانسته مدرسه‌ای که در آن تدریس می‌کرده را با آموزش خاصی که می‌داده نمونه کند: «سال آخر دبیرستان بودم و نزدیک به گرفتن دیپلم که از طرف همان مدارس ملی که در آنجا درس می‌خواندم، دعوت به تدریس شدم. من هم رفتم و زیر نظر مرحوم نیرزاده معلم کلاس اول دبستان شدم.سبک خیلی خاصی را در تدریس پایه ریزی کرده بودم که با نمایش درس می‌دادم. خیلی هم سر و صدا کرد و جزو مدارس نمونه کشور شدیم. هر سال، کنکوری برای کلاس اول برگزار می‌شد، که تعداد زیادی آدم می‌آمدند و ما مجبور بودیم از بین آنها 40 نفر را انتخاب کنیم. نوع ارتباط و تربیتی که با بچه‌ها داشتیم فوق العاده بود.»شریفی نیا از آن سال‌هایی که به بچه‌های کلاس اولی درس می‌داده با خوبی یاد می‌کند و با قاطعیت می‌گوید که بهترین روش آموزشی را برای شاگردهایش به کار می‌گرفته: «فکر می‌کنم خیلی تخصصی آموزش می‌دادم. شاید بر هیچ یک از کارهایی که کردم صحه نگذارم بجز آموزشی که به کلاس اولی‌ها می‌دادم. مطمئنم که بهترین شیوه آموزشی را برای کلاس اولی‌ها داشتم.به بچه‌ها دیکته سال ششم می‌گفتم و امتحان نهایی از آنها می‌گرفتم. و حق هم نداشتند از 20 کمتر بگیرند، چون می‌گفتم من درسم را داده‌ام، شما هم که آدم‌های کم هوشی نیستید پس نباید اشتباه کنید، کسی هم که قرار بود تنبیه شود، تنبیه‌اش این بود که مشق ننویسد، نه اینکه جریمه شود. یعنی اگر خلافی می‌کرد جریمه‌اش این بود که با سواد نشود.»اما این همه روش منحصر به فرد شریفی نیا برای آموزش کلاس اولی‌ها نبوده: «ما قصه‌‌ای داشتیم پسری به نام «اکبر» که از روستا به شهر می‌آید و با آدم‌ها برخورد می‌کند. در طول سال این قصه را تعریف می‌کردیم و هر دفعه درس‌مان (حروف الفبا، ریاضی، علوم اجتماعی، تعلیمات اخلاق، قرآن) را یک جوری به داستان ربط می‌دادیم.مثلا یک روز با لباس محلی و یک طبق بر روی سر که پر بود از لبو وارد کلاس می‌شدم و شعر می‌خواندم و به آنها «لام» درس می‌دادم و ریاضیات و درس اخلاق را هم در آن می‌گنجاندم. کلاس‌های من هم به شکل دایره برگزار می‌شد یعنی همه دور هم می‌نشستیم و یکدیگر را می‌دیدیم و نمایش اجرا می‌کردیم. هر کدام به نحوی در ماجرا شریک می‌شدند.»او هم مثل خیلی از معلم‌ها همچنان با شاگردهای قدیمی‌اش در ارتباط است: «از شاگردهایم هم چنان خبر دارم. بچه‌های آن دوران دور هم جمع می‌شوند و می‌آیند و همدیگر را می‌‌بینیم. همه‌شان تحصیل کرده‌اند و آدم‌های موفقی در کارشان شده‌اند. از همان دورانی که درمدرسه با بچه‌ها بودیم استفاده کردیم و با توجه به نیاز کودکان شروع به نوشتن کتاب کردم. کتاب‌هایی که می‌نوشتم را برای آنها می‌خواندم و نظراتشان را می‌پرسیدم، تکمیل‌اش می‌کردم و بعد چاپش می‌کردم.» تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 396]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن