تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 17 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):چه بسا روزه‏دارى كه از روزه‏اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‏اى ندارد و چه بسا شب زنده‏دارى كه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826798144




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حكومت معاويه سخترين روزگار شيعه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حكومت معاويه سخترين روزگار شيعه
حكومت معاويه سخترين روزگار شيعه نويسنده: علامه سيد محمد حسين طباطبايى پس از شهادت امير المؤمنين على عليه السلام به موجب وصيت آن حضرت و بيعت مردم، حضرت حسن بن على عليهما السلام كه پيش شيعه دوازده امامى،امام دوم مى‏باشد متصدى خلافت‏شد ولى معاويه آرام ننشسته به سوى عراق-كه مقر خلافت‏بود-لشكر كشيده با حسن بن على به جنگ پرداخت. وى با دسيسه‏هاى مختلف و دادن پولهاى گزاف،تدريجا ياران و سرداران حسن بن على را فاسد كرده بالاخره حسن بن على را مجبور نمود كه به عنوان صلح،خلافت را به وى واگذار كند و حسن بن على نيز خلافت را به اين شرط كه پس از در گذشت معاويه،به وى‏برگردد و به شيعيان تعرض نشود،به معاويه واگذار نمود (1) . در سال چهل هجرى،معاويه بر خلافت اسلامى استيلا يافت و بلافاصله به عراق آمده در سخنرانى كه كرد به مردم اخطار نموده و گفت:«من با شما سر نماز و روزه نمى‏جنگيدم بلكه مى‏خواستم بر شما حكومت كنم و به مقصود خود رسيدم‏» (2) !! و نيز گفت:«پيمانى كه با حسن بستم لغو و زير پاى من است!!» (3) معاويه با اين سخن اشاره مى‏كرد كه سياست را از ديانت جدا خواهد كرد و نسبت‏به مقررات دينى،ضمانتى نخواهد داشت و همه نيروى خود را در زنده نگهداشتن حكومت‏خود به كار خواهد بست و البته روشن است كه چنين حكومتى سلطنت و پادشاهى است نه خلافت و جانشينى پيغمبر خدا.و از اينجا بود كه بعضى از كسانى كه به حضور وى بار يافتند به عنوان پادشاهى سلامش دادند (4) و خودش نيز در برخى از مجالس خصوصى،از حكومت‏خود با ملك و پادشاهى تعبير مى‏كرد (5) اگر چه در ملا عام خود را خليفه معرفى مى‏نمود. و البته پادشاهى كه بر پايه زور استوار باشد وراثت را به دنبال خود دارد و بالاخره نيز به نيت‏خود جامه عمل پوشانيد و پسر خود يزيد را كه جوانى بى‏بند و بار بود و كمترين شخصيت دينى نداشت،ولايت عهدى داده به جانشينى خود برگزيد (6) و آن همه حوادث ننگين را به بار آورد. معاويه با بيان گذشته خود اشاره مى‏كرد كه نخواهد گذاشت‏حسن عليه السلام پس از وى به خلافت‏برسد،يعنى در خصوص خلافت‏بعد از خود،فكرى ديگر دارد و آن همان بود كه حسن عليه السلام را با سم شهيد كرد (7) و راه را براى فرزند خود يزيد هموار ساخت.معاويه با الغاى پيمان نامبرده مى‏فهمانيد كه هرگز نخواهد گذاشت‏شيعيان اهل بيت در محيط امن و آسايش بسر برند و كما فى السابق به فعاليتهاى دينى خود ادامه دهند و همين معنا را نيز جامه عمل پوشانيد (8) . وى اعلام نمود كه هر كس در مناقب اهل بيت‏حديثى نقل كند هيچگونه مصونيتى در جان و مال و عرض خود نخواهد (9) داشت و دستور داد هر كه در مدح و منقبت‏ساير صحابه و خلفا حديثى‏بياورد،جايزه كافى بگيرد و در نتيجه اخبار بسيارى در مناقب صحابه جعل شد (10) و دستور داد در همه بلاد اسلامى در منابر به على عليه السلام ناسزا گفته شود (و اين دستور تا زمان عمر بن عبد العزيز خليفه اموى‏«99-101»اجرا مى‏شد) وى به دستيارى عمال و كارگردانان خود كه جمعى از ايشان صحابى بودند،خواص شيعه على عليه السلام را كشت و سر برخى از آنان را به نيزه زده در شهرها گردانيدند و عموم شيعيان را در هر جا بودند به ناسزا و بيزارى از على تكليف مى‏كرد و هر كه خود دارى مى‏كرد به قتل مى‏رسيد (11) . سخت‏ترين روزگار براى شيعه سخت‏ترين زمان براى شيعه در تاريخ تشيع،همان زمان حكومت‏بيست‏ساله معاويه بود كه شيعه هيچگونه مصونيتى نداشت و اغلب شيعيان اشخاص شناخته شده و مارك دار بودند و دو تن از پيشوايان شيعه (امام دوم و امام سوم) كه در زمان معاويه بودند،كمترين وسيله‏اى براى برگردانيدن اوضاع ناگوار در اختيار نداشتند حتى امام سوم شيعه كه در شش ماه اول لطنت‏يزيد،قيام كرد با همه ياران و فرزندان خود شهيد شد،در مدت ده سالى كه در خلافت معاويه مى‏زيست تمكن اين اقدام را نيز نداشت. اكثريت تسنن،اين همه كشتارهاى ناحق و بى‏بند و باريها را كه به دست صحابه و خاصه معاويه و كارگردانان وى انجام يافته است،توجيه مى‏كنند كه آنان صحابه بودند و به مقتضاى احاديثى كه از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم رسيده،صحابه مجتهدند و معذور و خداوند از ايشان راضى است و هر جرم و جنايتى كه از ايشان سر بزند معفو است!!!ولى شيعه اين عذر را نمى‏پذيرد، زيرا: اولا:معقول نيست‏يك رهبر اجتماعى مانند پيغمبر اكرم صلى الله عليه و اله و سلم براى احياى حق و عدالت و آزادى بر پا خاسته و جمعى را هم عقيده خود گرداند كه همه هستى خود را در راه اين منظور مقدس گذاشته آن را لباس تحقق بخشند و وقتى كه به منظور خود نايل شد،ياران خود را نسبت‏به مردم و قوانين مقدسه خود آزادى مطلق بخشد و هر گونه حقكشى و تبهكارى و بى بند و بارى را از ايشان معفو داند،يعنى با دست و ابزارى كه بنايى را بر پا كرده با همان دست و ابزار آن را خراب كند. و ثانيا:اين روايات كه صحابه را تقديس و اعمال ناروا و غير مشروع آنان را تصحيح مى‏كند و ايشان را آمرزيده و مصون معرفى مى‏نمايد از راه خود صحابه به ما رسيده و به روايت ايشان نسبت داده شده است و خود صحابه به شهادت تاريخ قطعى با همديگر معامله مصونيت و معذوريت نمى‏كردند،صحابه بودند كه دست‏به كشتار و سب و لعن و رسوا كردن همديگر گشودن و هرگز كمترين اغماض و مسامحه‏اى در حق همديگر روا نمى‏داشتند. بنابر آنچه گذشت،به شهادت عمل خود صحابه،اين روايات صحيح نيستند و اگر صحيح باشند مقصود از آنها معناى ديگرى است غير از مصونيت و تقديس قانونى صحابه. و اگر فرضا خداى متعال در كلام خود،روزى از صحابه در برابرخدمتى كه در اجراى فرمان او كرده‏اند اظهار (12) رضايت فرمايد،معناى آن،تقدير از فرمانبردارى گذشته آنان است نه اينكه در آينده مى‏توانند هر گونه نافرمانى كه دلشان مى‏خواهد بكنند. پي نوشت : 1-تاريخ يعقوبى،ج 2،ص 191 و ساير تواريخ. 2-شرح ابن ابى الحديد،ج 4،ص 160.تاريخ طبرى،ج 4،ص 124.تاريخ ابن اثير،ج 3،ص 203. 3-همان مدرك. 4-تاريخ يعقوبى،ج 2،ص 193. 5-تاريخ يعقوبى،ج 2،ص 202. 6-يزيد مردى بود عياش و هوسران و دائم الخمر،لباسهاى حرير و جلف مى‏پوشيد،سگ و ميمونى داشت كه ملازم و همبازى وى بودند،مجالس شب نشينى او با طرب و ساز و شراب برگزار مى‏شد،نام ميمون او«ابو قيس‏»بود و او را لباس زيبا پوشانيده در مجلس شربش حاضر مى‏كرد!گاهى هم سوار اسبش كرده به مسابقه مى‏فرستاد (تاريخ يعقوبى،ج 2،ص 196.مروج الذهب،ج 3،ص 77) 7-مروج الذهب،ج 3،ص 5.تاريخ ابى الفداء،ج 1،ص 183. 8-النصايح الكافيه،ص 72،نقل از كتاب الاحداث. 9-روى ابو الحسن المدائنى فى كتاب الاحداث قال:كتب معاوية نسخة واحدة الى عماله بعد عام الجماعة:انى برئت الذمة ممن روى شيئا من فضل ابى تراب و اهل بيته النصايح الكافيه،تاليف محمد بن عقيل،چاپ نجف،سال 1386 هجرى،ص 87 و 194. 10-النصايح الكافيه،ص 72 و 73. 11-النصايح الكافيه،ص 58،64،77 و 78. 12-سوره توبه،آيه 100. شيعه در اسلام صفحه 47 منبع: درگاه پاسخگویی به مسایل دینی/س





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن