تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هر كس به خدا توكل كند، مغلوب نشود و هر كس به خدا توسل جويد، شكست نخورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821063315




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اعجاز بیانی قرآن 4


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اعجاز بیانی قرآن (4)
قرآن
برخى از اهل فن گفته‏ اند: در قرآن كریم بسیارى از فاصله‏ها با حروف ‏«مد» و «لین‏» و افزودن حرف نون ختم مى‏شوند و حكمت آوردن چنین حروفى، ایجاد نوعى آهنگ است. سیبویه نیز گفته است: «آنان - یعنى عرب - چنان چه مى‏خواستند به سخن خود آهنگ بدهند، حروف الف و یاء و نون را اضافه مى‏كردند و با این كار صدا را كشیده مى‏خواندند. اما اگر مقصودشان ایجاد آهنگ نبود، از آوردن این ‏حروف خوددارى مى‏كردند. در قرآن نیز این شیوه بسیار غنى‏تر و شایسته‏تر به كار گرفته شده است. اما چنان چه با یكى از این حروف خاتمه نیابد و مثلا با یك حرف ‏ساكن پایان پذیرد، یقینا این حرف به پیروى از آواى جمله و تقطیع واژگانى آن آمده ‏و متناسب با لحن گفتار، به شایسته‏ترین نحو در موضع خود نشسته است. البته، چنین حروفى اغلب در جملات كوتاه آمده و از «حروف قلقله‏» یا بانگ‏دار و یا طنین‏انداز و یا حروف دیگرى است كه در نظام موسیقى، لحنى براى آن قایل شده‏اند. تاثیر شیوه برانگیختن با صدا در زبان بر دل همه آدمیان طبیعى است. در قرآن كریم‏ نظمآهنگ اعجازگون صوت‏ها همگان را مخاطب قرار مى‏دهد، چه آنان كه زبان را مى‏فهمند و چه آنان كه نمى‏فهمند. بنابر این، كلمات قرآن كریم از حروفى تشكیل شده كه اگر یكى از آن بیفتد یا عوض شود یا حرف دیگرى به آن افزوده شود، اختلالى پدید مى‏آید و در روند وزن‏ و طنین و آهنگ ضعفى آشكار مى‏شود و حس گوش و زبان را با اشكال روبه رو خواهد كرد و سرانجام،  انسجام عبارت‏ها و زبدگى مخرج‏ها و مسندهاى حروف و پیوستگى آن را به یك دیگر با اشكال روبه‏ رو خواهد كرد و به هنگام شنیدن، ناهنجارى به هم راه خواهد داشت.‏» گفته‏اند: این جنبه از اعجاز قرآن در درجه نخست ‏به احساسات مبهمى ‏بر مى‏گردد كه در قلب خواننده یا شنونده بر مى‏انگیزد. به عبارتى دیگر، حروف به‏ شكل بى‏نظیرى در كنار هم قرار مى‏گیرند كه به هنگام شنیدن، بدون وجود دستگاه‏هاى موسیقى و بدون وجود قافیه یا وزن و بحر، چنین آهنگ با شكوهى از آن به سمع مى‏رسد. در جایى از قرآن، زكریا خطاب به خداوند مى‏گوید: قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَ لَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِیًّا1 . یا هنگامى كه به كلام حضرت مسیح ‏در گهواره گوش فرا مى‏دهیم: قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا  وَجَعَلَنِی مُبَارَكًا أَیْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا 2 . یا آن جمله آهنگین كه درباره ‏فرمان بردارى پیامبران سخن مى‏گوید: إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِیًّا 3 . یا آن لحن و آهنگ وحشت‏ناك كه دیدار با خداوند را در روز قیامت توصیف‏ مى‏كند، وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَ قَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا 4 یا آهنگ دل نشین و شیرینى كه خداوند رحمان با آن پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله را مورد خطاب قرار مى‏دهد. آهنگى كه دل‏ها را مسخر مى‏كند: طه  مَا أَنزَلْنَا عَلَیْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن یَخْشَى تَنزِیلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى  الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى  لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى  وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى  اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى 5اما هنگامى كه قرآن به سخن از جانیان و عذابى كه براى آنان در نظر گرفته شده‏ مى‏پردازد، لحن آن به آهنگى مسین مبدل مى‏شود و در گوش‏ها طنین مى‏اندازد. كلمات قرآن كریم از حروفى تشكیل شده كه اگر یكى از آن بیفتد یا عوض شود یا حرف دیگرى به آن افزوده شود، اختلالى پدید مى‏آید و در روند وزن‏ و طنین و آهنگ ضعفى آشكار مى‏شود و حس گوش و زبان را با اشكال روبه روخواهد كرد و سرانجام،  انسجام عبارت‏ها و زبدگى مخرج‏ها و مسندهاى حروف و پیوستگى آن را به یك دیگر با اشكال روبه‏ رو خواهد كرد و به هنگام شنیدن، ناهنجارى به هم راه خواهد داشت‏». واژگان، گویى سنگ‏هاى سختى‏اند كه پرتاب مى‏شوند: إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ  تَنزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ 6 . ولى زمانى كه ملائكه تسبیح‏گویان از خداوند براى مؤمنین طلب مغفرت مى‏كنند، واژگان، مانند شمش‏هاى طلا روان مى‏شوند: رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَیْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِیلَكَ 7 اما هنگامى كه از روز قیامت ‏سخن به میان مى‏آید، از كلمات نا آرام و عصبى و عبارات مقطع، هول و هشدار مى‏بارد: وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِینَ مَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَلَا شَفِیعٍ یُطَاعُ 8 . سپس نوبت ‏به گلایه مى‏رسد و چه‏ گلایه‏اى كه سودى ندارد: یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِیمِ الَّذِی خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ  فِی أَیِّ صُورَةٍ مَّا شَاء رَكَّبَكَ 9 . و زمانى هم مژدگانى داده مى‏شود... ملائكه به‏ مریم مژده مى‏دهند كه حضرت مسیح متولد خواهد شد: یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ 10 و یا فریادى با كلمه‏اى عجیب مانند دشنه: فَإِذَا جَاءتِ الصَّاخَّةُ  یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ  وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ  وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ  لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ 11 دیگر این كه این تنوع در سبك و لحن حروف و عبارات در معمارى قرآن، بافت ‏بى‏نظیرى است كه نه پیش و نه پس از آن بوده و یا خواهد بود. تمام این امور در كمال سادگى به وقوع پیوسته‏اند، و اثرى از ساختگى و یا تكلف در آن مشهود نیست. واژه‏ها بسیار روان جریان مى‏یابند، وارد قلب مى‏شوند و پیش از دست ‏به كار شدن عقل و تحلیل و تفكر و تامل آن احساس مبهمى را كه آدمى را به خشوع وامى‏دارد، بر مى‏انگیزد. به عبارتى، با رسیدن سخن قرآن به گوش و تماس با قلب، احساساتى را بر مى‏انگیزد كه ما تفسیرى براى آن نداریم. این صفت ‏به علاوه تمام ‏صفات دیگر، روى هم رفته از قرآن پدیده‏اى مى‏سازد كه تفسیر پذیر نیست و مانند هم ندارد. 12 نظم آهنگ درونى قرآن
قرآن کریم
«موسیقى بیرونى‏» دست آورد صنایعى مانند قافیه، سجع و تجزیه یا تقسیم ‏سخن منظوم به مصراع‏هاى مساوى و اوزان و بحور قرار دادى است كه همگى ‏قالب‏هاى مجرد لفظى و پیوسته به شمار مى‏آیند. اما «نظماهنگ درونى‏» دست آورد جلالت تعبیر و ابهت‏ بیان پدید آمده از مغز كلام و كنه آن است. فاصله نوع نخست ‏با نوع دوم نیز بسیار است، زیرا در نوع دوم، زیبایى لفظ و شكوه‏مندى معنا، پیوندى ‏ناگسستنى دارند و مؤانست میان این دو نوایى احساس انگیز پدید مى‏آورد و نسیمى ‏روح نواز را به وزیدن وا مى‏دارد و درون آدمى را به خلجان مى‏نشاند. استاد «مصطفى محمود» در بیان راز شگفت معمارى قرآن كه در سبك خود بى‏نظیر و در اسلوبش یگانه است، چنین مى‏گوید:«این راز یكى از عمیق‏ترین رازهاى ‏ساختار كلامى قرآن است.قرآن نه شعر است و نه نثر و نه كلامى مسجع، بلكه ‏قسمى معمارى سخن است كه موسیقى درونى را آشكار مى‏سازد. باید دانست كه میان موسیقى درونى و موسیقى بیرونى فاصله بسیار است. براى ‏مثال بیتى از شعرهاى ‏«عمر بن ابى ربیعه‏» را كه شعرهایش به داشتن موسیقى و آهنگ مشهور است، از نظر مى‏گذارنیم:  قال لى صاحبى لیعلم مابی                                          اتحب القتول اخت الربابشنونده وقتى این بیت را مى‏شنود، از موسیقى آن به وجد مى‏آید، اما موسیقى‏ این شعر از نوع بیرونى است و شاعر با آوردن كلامى موزون در دو مصراع متساوى و با نشاندن یك پایان بندى هم سان - یاء ممدود - در هر كدام از دو مصراع، به آهنگین‏ شدن سخن خود كمك كرده است. موسیقى در این بیت از خارج به گوش مى‏رسد و نه از داخل و به عبارتى، پایان بندى (قافیه) و وزن و بحر، موسیقى را مى‏سازند. اما هنگامى كه این آیه را تلاوت مى‏كنیم: وَالضُّحَى وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى 13 با شطرى رو به رو هستیم كه از قافیه، وزن و مصراع بندى قراردادى تهى است و با این همه سرشار از موسیقى است و از هر حرف آن نوایى دل پذیر مى‏تراود. این نوا از كجا و چگونه ‏پدید آمده است؟ این همان نظماهنگ یا موسیقى درونى است. نظماهنگ درونى، رازى از رازهاى معمارى قرآن است و هیچ ساختار ادبى یاراى برابرى با آن را ندارد.استاد«مصطفى محمود»در بیان راز شگفت معمارى قرآن كه در سبك خود بى‏نظیر و در اسلوبش یگانه است، چنین مى‏گوید:«این راز یكى از عمیق‏ترین رازهاى ‏ساختار كلامى قرآن است.قرآن نه شعر است و نه نثر و نه كلامى مسجع، بلكه ‏قسمى معمارى سخن است كه موسیقى درونى را آشكار مى‏سازدهم چنین وقتى مى‏خوانیم: الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى 14 . یا وقتى سخنان زكریا خطاب به خداوند را تلاوت مى‏كنیم: قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِیًّا 15. یا سخن خداوند خطاب به موسى را مى‏شنویم كه: إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَكَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى‏ 16یا سخنانى را كه خداوند با آن مجرمین را وعده كیفر مى‏دهد تلاوت مى‏كنیم كه: إِنَّهُ مَن یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیى 17.هر كدام از این عبارت‏هاداراى بنیان موسیقیایى قائم به ذاتى است كه موسیقى آن را درون واژه‏ها و ازلا به لاى آن به شكلى شگرف بیرون مى‏تراود. وقتى قرآن حكایت موسى را بازگو مى‏كند، شیوه‏اى سمفونیك و حیرت انگیزپیش مى‏گیرد: وَلَقَدْ أَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَى  فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُم مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى  18 . واژگان در اوج سلاست‏اند. كلماتى مانند «یبسا» یا «لا تخاف دركا» - به معناى لا تخاف ادراكا - تجسمى از رقت‏اند، گویى كلمات در دستان خالقشان ‏ذوب مى‏شوند، نظام مى‏گیرند و نظم و آهنگى بى‏مانند در آنان تجلى مى‏یابد. این ‏نظماهنگ، ساختارى است كه در تمام كتب عرب مانندى نداشته و ندارد. میان این نظماهنگ و شعر جاهلى، یا شعر و نثر معاصر هیچ گونه شباهتى فراهم ‏نیست و على رغم تمام كینه توزى‏هاى دشمنان كه براى كاستن از شان قرآن صورت‏ پذیرفته، تمام تاریخ حتى یك نمونه از تلاش‏هاى تقلیدگونه و كیدهاى دشمنانه را محفوظ نداشته است. در میان این همه هیاهو، عبارت‏هاى قرآن خصوصیات‏ منحصر به فرد خود را دارند و چون پدیده‏اى تفسیر ناپذیر جلوه مى‏كنند. یگانه ‏توجیه باورمندانه‏اى كه مى‏توان از آن داشت، این است كه قرآن سرچشمه‏اى دارد دور از دسترس انسان. اكنون، به ایقاع 19زیباى نغمه آمیز این آیات گوش فرا دهید: رَفِیعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ یُلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن یَشَاء مِنْ عِبَادِهِ لِیُنذِرَ یَوْمَ التَّلَاقِ 20فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ 21فَالِقُ الإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّیْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا 22یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ 23لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِكُ الأَبْصَارَ 24خواندن قرآن با آواز خوش وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا 25 نویسنده: آیت الله محمد هادی معرفتتنظیم: گروه دین و اندیشه1- مریم 42- مریم 30 و 31 3- طه 584- طه 1115- طه 1 - 86- قمر 19 و 207- غافر 78- غافر 189- انفطار 6-810- آل عمران 4511- عبس 33- 3712- مصطفى محمود، محاولة لفهم عصرى للقرآن، ص 447-445. 13- ضحى 1 و 214- طه 515- مریم 416- طه 1617-  طه 7418- طه 77 - 7919- ایقاع:هم آهنگ ساختن آوازها. 20- غافر 1521- انعام 9522- انعام 9623- غافر 24- انعام 103.ر.ك:محاولة لفهم عصرى للقرآن ص 19-12. 25- مزمل 4 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن