تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):در انسان پاره گوشتى است كه اگر آن سالم و درست باشد، ديگر اعضاى بدنش هم با آن سا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816712903




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هزاران آفرین بر جان حافظ


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هزاران آفرین بر جان حافظدرس سحرمقدمه در باب حافظ:
حافظ در نگاه شریعتی
شاعران بسیاری بوده اند که بسیار هم شعر گفته اند اما نام و یاد هیچ یک از ایشان نه بر صفحه دل ها نشست و نه بر صحیفه روزگاران. ولی حافظ آمد و نرفت و ماند و ماندگار شد.دگران روند و آیند و تو همچنان بمانیحافظ خود به شاه شجاع گفته بود: کم نبودند که شعر گفتند و کم نیز شعر نگفتند، اما شعرهای هیچ‌کدام از دروازه این شهر بیرون نرفت.نه هر کو نقش نظمی زد کلامش دلپذیر افتدولی کلام و سخن حافظ و شعر و شاعری وی مقبول قلوب افتاد.زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گوید / که می برند تحفه سخنت دست به دست دست به دست شد و دروازه شهر را درنوردید و سمع مردم عراق را نوازش داد.عراق و پارس گرفتی به شعر خود حافظ / بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است بغداد را گرفت و تبریز را هم؛ و سر از سرزمین حجاز برآورد.فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق / نوای بانگ غزل های حافظ شیراز از آنجا نیز گذشت و به مصر رسید و به چین، و به اقصای روم و ری.حافظ حدیث سحر فریب خوشت رسید / تا مصر و چین و به اطراف روم و ری و پس از زمین راهی آسمان شد و به قدسیان آسمان نشین رسید.قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند
حافظ
و اینجاست که حافظ زمینیان سست عناصر را مخاطب خود می سازد و می گوید وقتی فرشتگان آسمان زمزمه شعر‌های مرا دارند، شما چرا نه؟!ز کارها که کنی شعر حافظ از بر کنحافظ به شعرهای خود تعلق خاطر داشت و آنها را سرمایه‌ای هنگفت تلقی می کرد و نیز جبران نبود هر چیز.حافظ از مشرب قسمت گله بی انصافی است / طبع چون آب و غزل های روان ما را بس بزرگان ما نیز همین موضع و نظرگاه بر نظم و کلام وی داشته اند.کسی همچون مرحوم ملا محسن فیض که در وادی معنا و معنویت دستی دارد، و عالمی شاعر و شاعری غزلسراست . غزلی این چنین از خود به یادگار دارد.  ای یار مخوان ز اشعار الا غزل حافظ! اشعار بود بیکار الا غزل حافظ! استاد غزل سعدی است نزد همه کس،‌لیکن دل را نکند بیدار، الا غزل حافظ! آنها که تهیدستند از گفته خود مستند کس را نکند هشیار، الا غزل حافظ! شعری که پسندیده است آنست که آن دارد آن نیست به هر گفتار الا غزل حافظ! و کسی همچون مرحوم حاج ملا هادی سبزواری «ره» که یکه تازی است در وادی فلسفه و عرفان و نیز در اوج طهارت و پاکی، و آنقدر پاک که وقتی تصور می کند با داشتن آن دانش عظیم و وسیع ممکن است غبار غروری بر دامان وی بنشیند شبانه و مخفیانه شهر سبزوار را ترک می‌گوید و از جامه و لباس روحانیت بیرون می‌شود، و خود را به کرمان می‌رساند، و در مدرسه طلاب، خادم ایشان می‌شود، و جاروکش آنها و ... حال این انسان پاک و طاهر و عارف در باب حافظ چنین می‌گوید: هزاران آفرین بر جان حافظ ایا غواص دریای حقیقت همه غرقیم در احسان حافظ چه گوهرهاست در عمان حافظ راستی؛ در عمان حافظ چیست؟حافظ چه دارد که دیگران نه؟!حافظ چه کرده است که دیگران نه؟!شاید این نیم بیت پاسخی باشد که خود پیشاپیش داده و زحمت ما را نخواسته است.هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم یعنی علفی هرز و خودرو و خودسر نبوده‌ام، بلکه تربیت یافته‌ام و مرا پرورش داده اند.به همان دست که می‌پروردم می‌رویم درست همچون قالی بافی که در برابر خود نقشه‌ای دارد و بر طبق آن بافت می‌کند، حافظ نیز کتاب خدا قرآن کریم بر پیش روی نهاد و تار و پود سخن خویش را مطابق و موافق آن بافت کرد. از این رو صادقانه دعوی کرد:ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد/لطایف حکمی با نکات قرآنی و راز ماندگاری حافظ را نیز در همین باید جست که: از پیش خود کاری نکارد.آنچه سلطان ازل گفت بکن آن کردم و از پیش خود چیزی نگفت.آنچه استاد ازل گفت بگو می‌گویم و استاد ازل و معلم نخست همانا خداوند است که برای نخستین بار بر کرسی نشست و آدم را تعلیم کرد.وَ عَلَّمَ آدمَ اْلَاسماءَ کُلَّهاو طبیعتاً هر کسی شیوه آدمیت را که همان «تقواپیشگی» است سیره خود سازد، او نیز لایق مکتب خداوند و تعلیم وی خواهد بود.اتقوا الله یعلمکم اللهو حافظ تقوا را پیشه ساخت و از این رو خداوند آموزگارش شد و به وی آموخت و نخستین آموخته خداوند قرآن بود.علم القرآنو از آنجا که لیاقت او را فزون یافت، شیوه سخن و بیان را نیز به وی تعلیم کرده و آموخت.علمه البیانآنکه در طرز غزل نکته به حافظ آموخت / یار شیرین سخن و نادره گفتار من استادامه دارد ...آیت الله حائری شیرازیتهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن