واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رسالت فیلسوفان حوزوی از منظر مقام معظم رهبری
یکی از رشته های مهم و اساسی در حوزه های علمیه، علوم عقلی خصوصا فلسفه بوده است که در دامن حوزه علمیه تشیع فیلسوفان بزرگی همچون فارابی، ابن سینا، خواجه نصیر، میرداماد، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، علامه طباطبایی، امام خمینی، مرتضی مطهری و صد فیلسوف دیگر رشد یافته است. پس از پیروزی انقلاب این جریان رشد بیشتری یافته و با تأسیس مراکزی همچون موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، دانشگاه باقرالعلوم، دانشگاه مفید، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، و انجمن حکمت و فلسفه اسلامی، ظرفیت های بیشتری برای حضور بین المللی و پاسخ به پرسش های جهانی و داخلی وجود دارد. شناخت این رسالت برای پیشبرد دین مبین اسلام و فلسفه اسلامی امری ضروری و تارخی است.با توجه به اندیشه های مقام معظم رهبری برخورد و مواجهه علمی و نظری فلیسوفان حوزوی با نظام جمهوری اسلامی و حضور بین المللی صور مختلفی می تواند داشته باشد که اهم آنها عبارتند از:1- تبیین تئوریک مبانی نظری و تقویت علمی مشروعیت حکومت، همراه با پاسخ فلسفی و عقلانی به شبهات وارده بر مشروعیت نظام و ارکان قدرت؛«بايد انسان بتواند در ميدان چالشهاى فكرى امروز دنيا سينه سپر كند. امروز دنيا، دنياى تعارض فلسفهها و فكرهاست. يكى از دلايلى كه انقلاب اسلامى توانسته است در مقابل كارشكنيهاى غرب ايستادگى كند [...]همين است؛ ما فكر به ميدان آورديم؛ ما مثل يك كودتا عمل نكرديم. امروز تفكرات اجتماعى و سياسى جمهورى اسلامى، تفكرات سياسى و اجتماعى غرب را به طور جد به چالش كشيده است؛ همين مسئلهى مردمسالارى دينى و مسئلهى پيگيرى عدالت. [...]پس پايهى فكرى را بايد قوى كرد تا انسان در پيكار انديشهها و افكار گوناگون در امروز دنيا بتواند بايستد و جبههى خودش را حفظ كند.»(1)2- وارد نمودن گفتمان فلسفی به گفتمان های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و ارائه چشم اندازهای روشن برای مدیران و نهادهای مختلف در خروج از بن بست ها و گشایش راه های بهتر در تحقق اهداف و اجرای بهتر امور براساس مبانی معرفتی و فلسفی حکمت اسلامی.مقام معظم رهبری در این باره می فرماید:«نقصِ فلسفه ما این نیست که ذهنی است؛ زیرا فلسفه طبیعتش ذهنی است و طبعاً با ذهن و عقل سر و کار دارد. نقص فلسفۀ ما آن است که این ذهنیت، امتداد سیاسی و اجتماعی ندارد.[...] در مبانی فلسی ما نقاط مهمی وجود دارد که چنانچه گسترش و تعمق یابد، جریان های بسیار فیاضی در خارج از محیط ذهن پدید می آورد که تکلیف وجامعه و حکومت را معین می سازد، تکلیف اقتصاد و ... را نیز روشن می کند. شما باید دنبال این نقاط بگردید و آنها را مشخص کرده، روی آنها کار کنید و براساس آن، یک دستگاه فلسفی طراحی کنید.»(2)3- در نقش چشم بیدار جامعه به آسیب شناسی گذشته و آینده بینی حرکت نظام سیاسی و شناخت موانع پیش رو بپردازد و امکان های مختلف بر سر راه نظام را معرفی نماید.«اين انقلاب بايد بماند و برنامه تاريخى و جهانى خويش را به بار نشاند[...لذا] بايد توليد نظريه و فكر، تبديل به يك ارزش عمومى در حوزه و دانشگاه شود و در قلمروهاى گوناگون عقل نظرى و عملى، از نظريهسازان، تقدير بعمل آيد [...]. بايد ايدهها در چارچوب منطق و اخلاق و در جهت رشد اسلامى با يكديگر رقابت كنند و مصاف دهند تا جهان اسلام، اعاده هويت و عزت كند و ملت ايران به رتبه اى جهانى كه استحقاق آن را دارد بار ديگر دست يابد.»(3)4- از آنجا که جمهوری اسلامی ایران دارای یک رسالت بزرگ جهانی است و به عنوان پايگاه دين اسلام و نقطهيى كه ادعا مىكند اسلام در اينجا تحقق پيدا كرده است، فیلسوفان حوزوی در عرضه صحیح و مستدل جهانبینی اسلامی و بر خورد با انديشهها و افكار گوناگون در دنیای امروز دارای نقش و وظیفه هستند.مقام معظم رهبری می فرماید:«سؤالم اين است كه در مقابل اين همه نياز و استفهام در داخل و خارج و برحسب اوضاع جديد اعتقادى و سياسى عالم، جمهورى اسلامى بهعنوان پايگاه دين اسلام و نقطهيى كه ادعا مىكند اسلام در اينجا تحقق پيدا كرده است، براى عرضه كردن، چه چيزى را در آستين خود آماده دارد و براى اين همه دهانهاى باز، كدام غذا را آماده كرده است؟ ما چه چيزى داريم؟ چه مىخواهيم عرضه كنيم؟ البته براى عرضه كردن، ما خيلى چيزها داريم. اگر همين مواد خامى كه در اختيارمان است - مثل عنصر از معدن درآمدهى طلا، يعنى همين آيات قرآن و احاديث - در سطح دنيا منتشر كنيم، خودش خيلى چيز است.»(4)5- رصد فلسفه های غربی و جذب آن در فلسفه اسلامی از دیگر امکان های نقش آفرینی فیلسوفان در گفتمان جمهوری اسلامی است.«فلسفه هم اگرچه در حوزهها رايج است، اما درحقيقت بايد گفت كه مهجور است. فلسفه بايد در حوزهها رواج پيدا كند. فلسفه فقط اين نيست كه ما كتاب منظومه يا اسفار را بگيريم و از اول تا آخر بخوانيم؛ نه، تبحر در فلسفه به اين معناست كه ما بتوانيم از تمام افكار فلسفى موجود دنيا - كه به شكل ساعتنگارى پيش مىرود و ساعتبهساعت فكر فلسفى مطرح مىشود - و از مادهى فلسفهى موجود خودمان مطلع باشيم و در مقابل فلسفههاى غلط و انحرافى، خودمان را در حال آمادهباش نگهداريم و احيانا اگر نقطهى مثبتى در آنها هست، از آن نقطهى مثبت استفاده بكنيم. فلسفهى ما اينطورى پيشرفت مىكند؛ والا در حد شناخت افكار و كلامات بزرگان به اين اندازه ارزشى ندارد. فلسفه بايد ما را به معرفت كامل برساند. بايد ديد در وادى معرفت در سطح بشرى، چهكار دارد مىشود. بايستى پىدرپى كارهاى جديد، افكار جديد، روشها و متدهاى جديد در حوزه مطرح بشود.»(5)سید مهدی موسوی...........................منابع:1. سخنرانى مقام معظم رهبری در ديدار با روحانيون، 17/08/1385.2. سخنرانى مقام معظم رهبری در جمع نخبگان و فضلای علوم عقلی حوزه علمیه قم، زمستان1382. فصلنامه معارف عقلی، پیش شماره 2، پاییز1384.3. پاسخ مقام معظم رهبری به نامه جمعى از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علميه 16/11/1381.4. سخنرانى مقام معظم رهبری در ديدار با اساتيد، مسؤولان، فضلا و طلاب بنياد فرهنگى باقرالعلوم(ع)،01/11/1368.5. بيانات مقام معظم رهبری در آغاز درس خارج فقه،31/06/1370.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 338]