محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844918675
تعلیم و تربیت اسلامی؛ علم یا فرآیند؟
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تعلیم و تربیت اسلامی؛ علم یا فرآیند؟ نويسنده:کیوان بلندهمتان(1) مقالهی حاضر ضمن بررسی معانی متفاوت تعلیم وتربیت، وجوهی را که میتوان در آن از « علم تعلیم وتربیت اسلامی» سخن گفت، بررسی مینماید و مهمترین مشکلاتی را که بر سر راه هر رویکرد وجود دارد، برمیشمارد؛ خصوصاً رویکرد استنباطی را به تفصیل بررسی میکند.تلاشهای زیادی دربارهی چند و چون تعلیم و تربیت اسلامی صورت گرفته است، اما اینك سؤالی رودرروی آن مطرح است، و آن این است كه «آیا تعلیم و تربیت اسلامی میتواند یك علم باشد؟». مقالهی حاضر ضمن بررسی معانی متفاوت تعلیم وتربیت، وجوهی را كه میتوان در آن از «علم تعلیم وتربیت اسلامی» سخن گفت، بررسی مینماید و مهمترین مشكلاتی را كه بر سر راه هر رویكرد وجود دارد، برمیشمارد؛ خصوصاً رویكرد استنباطی را به تفصیل بررسی كرده و بر آن است كه «تجربی» بودن یا «نقلی» بودن چنین علمی با مشكلاتی همچون متفاوت بودن گزارههای دینی، مقولهی داوری و توجیه، نبود روششناسی مناسب، عدم وضوح مفهومی و هرمنوتیكی روبهرو است. درنهایت، مقاله توصیه میكند كه تعلیم و تربیت اسلامی، نه به مثابه یك علم، بلكه به مثابه یك فرآیند درنظر گرفته شود كه در آن صورت، سخن بسیاری برای گفتن دارد. واژگان كلیدی: تربیت اسلامی، علم تجربی، علم نقلی، روششناسی، فرآیند تربیت اسلامی سخن از تربیت دینی(۲) یكی از جذابترین مباحث عرصهی تعلیم و تربیت است. چه آنكه در طول تاریخ بشریت تا اوایل عصر روشنگری،(۳) دین مهمترین عامل تعلیم و تربیت انسانها بوده و از عصر روشنگری به بعد نیز، همواره دین یكی از بهترین عوامل تربیت انسانها بهشمار میآمده است. در جامعهی ایرانی پس از انقلاب نیز سخن از تربیت دینی نوباوگان این مرز و بوم در رأس فعالیتهای متولّیان امر دین و تربیت درآمد. سمینارهایی در اینباره برگزار و كتابهایی در این زمینه منتشر شد، در دورههای تحصیلات تكمیلی، واحدهای «تعلیم و تربیت اسلامی» گنجانده شد و رشتهی «فلسفهی تعلیم و تربیت»، با عنوان فرعی «تعلیم و تربیت اسلامی»(۴) شناخته شد و.... اینك كه تعلیم و تربیت اسلامی در حوزهای آكادمیك قرار گرفته، ضروری است كه ابعاد مختلف آن بیشتر مورد كندوكاو قرار گیرد. بدیهی است مهمتر از پرداختن به چند و چون تعلیم و تربیت اسلامی، بررسی خود تعلیم و تربیت اسلامی است؛ یعنی پرداختن به این مهم كه «تعلیم و تربیت اسلامی به چه معناست و آیا میتوان سخن از علم تربیت اسلامی به میان آورد؟».این مقاله درصدد بررسی این سؤالات است؛ اما موضع اتخاذ شده عمدتاً نقادانه خواهد بود تا زمینه ای برای بازاندیشی در این مقولهی مهم فراهم آید. ۱) تعلیم و تربیت به چه معناست؟ این سؤالی است كه در مشربهای مختلف، جوابهای مختلفی به آن داده میشود و هر گونه تلاش برای به دست دادن تعریفی از آن، جز ایجاد مشربی جدید كار چندانی از پیش نخواهد برد؛ لذا بهتر است به جای ارائهی تعریفی از آن، و به مقتضای بحث، از كاربردهای این اصطلاح بپرسیم؛ یعنی به هنگام به كار بردن اصطلاح تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) چه معنایی میتواند مد نظر باشد. در این صورت است كه ما قادر خواهیم بود از ابهام و ایهام مفاهیم جلوگیری كنیم و به تبیین موضوع موردنظر بپردازیم. چنان مینماید كه سه معنای این اصطلاح كاربرد بیشتری دارد. این سه معنا عبارتاند از: نهاد متولی تعلیم و تربیت و سازمانهای آن،(۵) فرآیند تربیتی،(۶) و علم تربیت(۷)(۱). ۱-۱) از گذشتههای دور آموزش و پرورش در مراكز خاصی صورت میگرفته است. آكادمی افلاطون، باغ اپیكور، دانشگاه جندی شاپور و اسكندریه، نظامیهها، مكتبخانهها و مواردی از این قبیل، نمونههایی برجسته در طول تاریخ هستند كه مركزیّت آموزشی و پرورشی داشتهاند. بعدها در دوران مدرن، دولتها رسماً سازمانهایی را برای تولیت این امر خطیر دایر كردند و آموزش و پرورش رسمی به وجود آمد. اینك چنان معمول است كه هرگاه از واژهی آموزش و پرورش استفاده شود، ذهن متوجه این سازمانها و مراكز میگردد. در محاورات روزمره، یكی از موارد كاربرد اصطلاح تعلیم و تربیت، اشاره به چنین مراكزی است. ۱-۲) آموزش و پرورش یك فرآیند است؛ فرآیندی كه در آن مربّی سعی میكند رشد متربّی را تسهیل كند. در این فرآیند اهدافی ارزشمند انتخاب میشود و مربّی و متربّی در تعامل با هم میكوشند كه به آن اهداف برسند. در این معنا، تعلیم و تربیت جریانی است كه به واسطهی آن، جامعه در تلاش است كه نوباوگان خود را بهگونهای مطلوب بپروراند(۲). و تعلیم و تربیت به مثابه یك فرآیند(۸) تلقی میشود. ۱-۳) بشر همواره در تلاش برای بررسی پدیدههای اطراف خود بوده است. تعلیم و تربیت نیز (چه به عنوان یك فرآیند و چه به عنوان یك سازمان) از این قاعده مستثنا نیست. علاقهمندان به پدیدههای انسانی (عالمان علوم انسانی) از جنبههای مختلف روانشناختی، جامعهشناختی، انسانشناختی، تاریخنگاری و دیگر حوزهها، هر یك به فراخور حال خود، حوزهی تعلیم و تربیت را یكی از موضوعات جذاب و مهم در كار خود شناخته و بدینسان به بررسی آن پرداختهاند، بهگونهای كه رفته رفته دانش تربیتی پدید آمده است. امروزه هنگام بهكاربردن اصطلاح تعلیم و تربیت، نظر ما متوجه شاخهای از معرفت بشری میشود كه به بررسی فرآیند تربیتی (كاربرد دوم) و بعضاً سازمان تربیتی (كاربرد اول) میپردازد. این بررسی به طرق گوناگون و از جنبههای مختلف صورت میگیرد و یافتههای آن در دانشكدههای علوم تربیتی ارائه میشود. در این كاربرد، تعلیم و تربیت به مثابه یك علم(۹) تلقی میشود (كه البته متأثر از فلسفهی خاص خود است). اینك با توجه به آنچه در بالا تشریح گردید، میتوان گفت كه مراد از تعلیم و تربیت اسلامی میتواند اشاره به یكی از این سه معنا باشد؛ یا تربیت اسلامی به معنای نهادها و مراكزی است كه در آن به تربیت پرداخته میشود، یا اشاره به فرآیندی است كه در آن سعی میشود متربّیان، در مجموع، واجد دو وصف «مؤمن» و «مسلم» گردند؛ یا اشاره به دانشی دارد كه از طریق بررسی این سازمانها و فرآیندهای تربیتی پدید آمده است. ۲) تعلیم و تربیت اسلامی به مثابه یك علم، ناظر به كاربرد سوم اصطلاح آموزش و پرورش است. اما در این صورت باز میتوان پرسید كه این به چه معناست؟ در اینجا ما باز به كاربرد این اصطلاح توجه میكنیم. در نگاهی به آثار منتشر شده در این باره، میتوان سه رویكرد را از هم تفكیك كرد؛ در یك رویكرد به بررسی مؤسّسات تربیتی در سیر تاریخی آنها پرداخته میشود؛ در رویكرد دیگر به بررسی اندیشهها و نظرهایی پرداخته میشود كه اندیشمندان مختلف در گذر زمان آنها را ساخته و پرداختهاند؛ و در رویكرد سوم، خود فرد، به استنباط پرداخته، نظریهای منسجم و بسامان را دربارهی تربیت پدید میآورد.۲-۱) در یك معنا علم تعلیم و تربیت اسلامی عبارت است از بررسی مجموعهی اعمالی كه مسلمانان در تاریخ حیات خود به نام تعلیم و تربیت انجام داده اند. از همان عصر بعثت، جمعی به عنوان معلم و مربّی به آموزش و پرورش دیگران همت میگماردند. كانون این آموزشها، مساجد بود. رفتهرفته مكتبخانهها و نظامیهها و مراكزی این چنینی به وجود آمدند. پس از تشكیل دانشگاههای مدرن، تعلیم و تربیت اسلامی در مراكز خاصی كه «حوزه» نام گرفتند، به كار خود ادامه داد. بررسی اعمال مربیان و متربیان، اهداف و روشهای حاكم بر این مراكز، محتواهای آموزشی و برنامههای ارائه شده، سازمان و تشكیلات این مراكز و دیگر نكات مرتبط با نظامهای آموزشی میتواند یكی از معانی تعلیم و تربیت اسلامی به مثابه یك علم باشد. علم تعلیم و تربیت اسلامی در این معنا، درصدد بررسی آن دسته از مراكز آموزشی است كه در طول تاریخ، پسوند «اسلامی» داشتهاند(۳). چنین علمی بهوضوح، یكی از شاخههای علم تاریخ خواهد بود و روشها و مفاهیم خود را از این علم وام خواهد گرفت. این رویكرد را كه بنا به ماهیتش میتوان «رویكرد تاریخ آموزش و پرورش اسلامی»(۱۰) نامید، بیش از آنكه با فرآیند تربیتی (كاربرد دوم) سروكار داشته باشد، با سازمان تربیتی (كاربرد اول) سروكار دارد. سؤال اساسی در بارهی این رویكرد این است كه آیا هدف، صرفاً بررسی تاریخی است یا احیای آن چنان تربیتی از طریق اخذ نكات قوّت گذشتگان و انطباق آن قوّتها با زمان حاضر؟ و در صورتی كه بدیل دوم انتخاب شود، سؤال این است كه پیریزی یك نظام آموزشیِ مبتنی بر اسلام به چه معناست؟ آیا منظور آن است كه كادر متولّی این نظام (اعم از وزیر و رؤسا و معلمان و...) مقید به اسلام باشند؟ یا آنكه قوانین و مقررات سازمان، اسلامی باشد؟ یا آنكه اهداف، روشها، محتوا و ... اسلامی باشد؟ در هر حال پیریزی یك نظام آموزشیِ مبتنی بر اسلام (یا هر دین دیگری) با این سؤال جنجالبرانگیز دست به گریبان خواهد شد كه آیا باید در مدارس، دین آموزش داده شود، چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم؟ موافقان و مخالفان هر یك، دلایل خاص خود را اقامه كردهاند و بحث از آن هرچند بسیار مهم است، خارج از بحث فعلی ماست(۴). ۲-۲) در معنای دیگری، علم تعلیم و تربیت اسلامی عبارت است از بررسی مجموعهی اقوالی كه متفكران مسلمان با گرایشهای مختلف فكری (شیعه، سنی، فیلسوف، عارف، فقیه، متكلم و...) دربارهی نحوهی تربیت كودكان و شاگردان بیان كردهاند. این مطالب كه عمدتاً رنگ و بوی دستوری(۱۱) (هنجاری) دارد، عمدتاً به صورت پراكنده یا حاشیهای، در خلال نوشتههای آنان در باب اخلاق قابل دسترسی است. نمونهی چنین متفكرانی، غزالی، ابن قیّم، شهید ثانی، فیض كاشانی، ابن سینا، مولوی، سعدی و... هستند كه میتوان از آثارشان مطالبی را دربارهی جنبههای مختلف تربیت (دینی، اخلاقی، عقلانی، اجتماعی و غیره) استخراج كرد. با الگوبرداری از روشهای نگارش تاریخ فلسفه، میتوان این مباحث را ذیل نام اندیشمندان، جمعآوری و تدوین و تبویب نمود(۵). در این معنا میتوان تعلیم و تربیت اسلامی را در مقام یك علم، شاخهای از معرفت بشری دانست كه در آن اقوال متفكران مسلمان دربارهی تعلیم و تربیت جمعآوری و تدوین میشود. این رویكرد را میتوان «رویكرد آرا و اندیشههای تربیتی مسلمانان» نامید. در این رویكرد سؤال اساسیِ قابل طرح آن است كه آیا هدف، صرفاً جمعآوری و تدوین آن آراست، یا نقادی و جدا كردن سره از ناسره و درنهایت، بهكارگیری نكات مثبت آن؟ در صورتی كه بدیل دوم انتخاب شود، سؤال آن است كه آیا میتوان آن اقوال را از ظرف تاریخی ـ فرهنگیشان جدا كرد و موارد منتزَع را در زمان فعلی به كار گرفت؟(۶). ۲-۳) در یك معنای دیگر، علم تعلیم و تربیت اسلامی میتواند تلاشهای یك متفكر برای استنباط مفاهیم تربیتی از دل قرآن و احادیث قطعیالورود باشد. در این رویكرد كه میتوان آن را «رویكرد استنباطی» نامید، سعی بر آن است كه به شیوهای سامانمند در باب تعلیم و تربیت نظریهپردازی(۱۲) شود(۷). سامانمندی، حدّ ممیزهی آن از رویكرد دوم است و در آن تلاش میشود كه مبانی، اصول، اهداف و روشهای تعلیم و تربیت، به صورت منظم،(۱۳) از منطوقات قرآن و حدیث استنباط گردد. در رویكرد استنباطی، هدف اصلی نظریهپردازی است؛ یعنی ارائهی نظریهی نظاممند دربارهی تعلیم و تربیت انسان(۸)، تا از این طریق، با اعتصام به وحی الهی، افقهای دیگری به روی مسائل تربیتی گشوده شود. هرچند دو رویكرد پیشین نیز حامل معنای «علم بودن تربیت اسلامی» هستند، آنچه عمدتاً ناظر به اصطلاح «تعلیم و تربیت اسلامی به مثابه یك علم»، است همین رویكرد استنباط است و ادامهی مباحث این نوشتار به بررسی علم تعلیم و تربیت اسلامی در این معنا میپردازد. سؤالی كه در اینجا مطرح است و میتواند به وضوحِ اصطلاح علم تربیت اسلامی كمك كند، آن است كه منظور از كلمهی «علم» در این عبارت چیست؟ آیا منظور، علم تجربی است یا علمی متفاوت با علوم تجربی؟ ۳) با نگاهی به ویژگیهای علم تجربی میتوان وجوه تمایز آن از معرفت دینی را بازشناخت. با درك این تمایزات نیز میتوان گفت كه تعلیم و تربیت اسلامی نمیتواند یك علم تجربی باشد. برای تحكیم این مدعا توجه به نكات زیر راهگشا خواهد بود: ۳-۱) علوم تجربی با امور واقع(۱۴) سروكار دارد، نه با امور هنجاری، زیباشناختی و... در علوم تجربی تلاش بر آن است كه رابطهی میان دو یا چند متغیرِ(۱۵) موجود در عالم واقع از طریق مشاهدهی كنترل شده (در معنای فنی متدولوژیكال آن) سنجیده شود؛ بنابراین، گزارههای علوم تجربی دو ویژگی دارند: اول آنكه گزارههای تجربی ناظر به امور جزئیاند؛ بدین معنا كه صرفاً به بررسی چهرهای خاص از واقعیت، از منظری خاص میپردازند(۹)؛ و دوم آنكه، گزارههای تجربی توصیفیاند؛(۱۶) بدینمعنا كه آنچه را كه هست بیان میكنند. این قانون كه «نیروی جاذبهی بین دو جسم رابطهی مستقیم با جرم آن جسم دارد» به بهترین وجه دو ویژگی مذكور را در خود دارد و از منظری فیزیكی به توصیف رابطهی میان جاذبه و جرم دو شیء میپردازد. گزارههای دینی یا عمدتاً گزارههایی هنجاریاند و به تصریح یا تلویح، عمل به امری را از انسان میخواهند، یا آن كه گزارههایی كلیاند، كه كاملاً متفاوت با گزارههای جزئیِ توصیفگر امور واقعاند. اینك به این عبارات كه در تعلیم و تربیت اسلامی كاربرد فراوان دارد دقت كنید: كسی كه به خدا ایمان دارد، از نیروی بالقوهای در درون خود برخوردار است كه در حال سكون، حتی از خود او نیز پنهان است؛ اما اگر این نیرو به جنبش درآید، مظهر تحولات درونی عظیم و اقدامات چشمگیری خواهد شد، در حالی كه خود فرد، آنها را از خویش گمان نمیبرد. در این روش تربیتی [روش تحریك ایمان]، مقصود، پدید آوردن چنین جنبشی است كه حاصل آن احساس تكلیف و انگیختگی عمیق درونی است....(۱۰). كاملاً واضح است كه هیچ یك از این گزارهها، دو ویژگی بالا را ندارد و نمیتوان گفت كه تعلیم وتربیت اسلامی را میتوان یك علم به معنای تجربی آن دانست. ۳-۲) علوم تجربی، بنا به ماهیت توصیفی و جزئی بودن گزارههایش از وضوح مفهومی(۱۷) برخوردار است؛ به عبارت دقیقتر، علوم تجربی به بررسی روابط میان دو یا چند متغیر، و برای دقیق شدن در كار خود، به تعریف متغیرها و نوع رابطهی بین آنها میپردازد. او تلاش میكند تا آنجا كه ممكن است تعاریف خود را عملیاتی،(۱۸) یعنی قابل مشاهده و اندازهگیری سازد، تا هم محقّق بتواند تحقیق خود را ادامه دهد و هم دیگران بتوانند از راه همان تعاریف، مجدداً موضوع را مورد بررسی قرار دهند. باز به همان عبارت نقل شده در بالا دقت كنید. چگونه میتوان این مفاهیم را عملیاتی كرد و چگونه میتوان آن را سنجید؟! ۳-۳) علوم تجربی، براساس آنچه گفته شد، دو ویژگی عمده دارند: اول آنكه، تجربیاند؛ یعنی دادهها محصول تجربه (در معنای متدولوژیكال آن) هستند؛ و دوم آنكه، تجربهپذیرند؛ یعنی قابلیت آزمون همگانی(۱۹) را دارند. این به آن معناست كه اگر دیگران بخواهند، میتوانند با همان روش به آن نتایج برسند. تجربهپذیری با حوزهی داوری و زمینهی توجیه مرتبط است. اگر فرضیّات دانشمند (در زمینهی كشف(۲۰))، توانست از آزمون تجربی سربلند بیرون آید (زمینهی توجیه(۲۱))، در آن صورت اعتبار علمی دارد، وگرنه، نه (۱۱). باز هم در همان عبارات منقول در بالا دقت كنید. این بیانات، مأخوذ از تجربه (به معنای روششناسی آن) نیستند و تجربهپذیر كردن آن هم ممكن نیست و موضوعی است كاملاً فردی و درونی.۴) برخی از فلاسفه، مانند دیوید كار (۱۲) معرفت دینی را حوزهای مستقل و متفاوت از دیگر حوزهها (اخلاق، علوم تجربی، متافیزیك و...) میدانند. البته این نظریه مقبول مینماید و در میان علمای اسلامی نیز، مثلاً غزّالی یا خواجه نصیر، در وهلهی اول، علوم را به دو دستهی بزرگ نقلی و غیرنقلی تقسیم كردهاند. علوم نقلی یا معرفت دینی دو ویژگی عمده دارند: اول آنكه، منظور از نقلی بودن علم، اخباری بودن آن است؛ بدین معنا كه دادهها نه محصول تجربه، بلكه عمدتاً محصول نقل نسل به نسل گفتاری و نوشتاری وحی الهی است. دوم آنكه توجیه یك مدعای دینی آنگاه ممكن است كه، به صورت روشمند، مستدل به آیات و احادیث باشد. این معنا در علم تعلیم و تربیت اسلامی مقبولترین معنای ممكن است. با داشتن چنین تلقیای از علم تربیت اسلامی، محقق میتواند به استنباط اهداف، مبانی، اصول و روشهای تربیتی بپردازد. یك مثال به وضوح مفهوم كمك خواهد كرد: «در اكثر كتابهای تربیت اسلامی كه با رویكرد استنباطی نگاشته شده است، یكی از اهداف اساسی تعلیم و تربیت، رسیدن (رساندن) فرد به مقام تقواست. تاكنون یك هدف تربیتی از وحی الهی استنباط گردیده است. در مرحلهی دوم باید این مدعا توجیه شود؛ بنابراین فردی كه به این هدف رسیده است، به بیان آیات و روایاتی میپردازد كه استدلالی (مجموعه استدلالاتی) برای تحكیم مدعایش فراهم آورد.» چنانچه محقق بتواند نظامی از اندیشه در بارهی تعلیم و تربیت فراهم آورد كه آن نظام، مبتنی بر آیات و روایات قطعی الورود باشد، در آن صورت او توانسته است به علم تعلیم و تربیت اسلامی دست یابد. با این وصف، علم تربیت اسلامی در این معنا نیز با مشكلات چندی مواجه است؛ این مشكلات عبارتاند از: روشمندی، وضوح مفهومی و هرمنوتیك. ۴-۱) همچنانكه گفته شد، توجیه یك مدعای دینی آنگاه ممكن است كه به صورت روشمند، مستدل به آیات و احادیث باشد. دیگر علوم نقلی توانستهاند برای خود نظامی از روش (روششناسی(۲۲)) فراهم آورند كه با آن بتوانند به توجیه مدعیات خود و داوری در باب دیگر مدعیات بپردازند؛ مثلاً علم فقه توانسته است «اصول فقه» را برای استنباطات فقهی و توجیه آنها به وجود آورد. یا حدیثشناسی متكی به «علم الحدیث» و «رجال» و «درایه» است. اما تعلیم و تربیت اسلامی تاكنون نتوانسته است روشهای مورد نیاز خود را پدید آورد، تا بتوان بر مبنای آن به توجیه و داوری پرداخت. ۴-۲) مشكل دیگر متون تربیت اسلامی، عدم وضوح مفهومی و به عبارتی، ابهام(۲۳) و ایهام(۲۴) واژهها، مفاهیم و اصطلاحات است. ایهام به دو یا چند پهلویی واژهها اشاره دارد، اما ابهام به غیرمشخص بودن، كلی بودن، روشن نبودن گسترهی كاربرد و مواردی اینچنینی ارجاع میدهد. به این عبارات كه در ضمن توصیههای كلی نخستین همایش جهانی تعلیم و تربیت اسلامی آمده است، دقت كنید: هدف تعلیم و تربیت اسلامی ایجاد انسان صالح و درستكاری است كه به معنای صحیح كلمه، الله را بپرستد، بنای حیات دنیوی و مادیاش را بر مبنای شریعت استوار سازد و این حیات را به خدمت دینش درآورد.... هدف تعلیم و تربیت باید رشد متوازن كل شخصیت انسان، از طریق تربیت روح، عقل، «خود» عقلانی، احساسات و عواطف، و حواس جسمانی باشد؛ بنابراین تعلیم و تربیت باید تسهیلات لازم را برای رشد انسان در جمیع ابعاد و وجوه، یعنی ابعاد و وجوه روحانی و معنوی، عقلی، تخیلی، جسمانی، عملی و تجربی و زبانی، هم در ساحت فردی و هم درساحت جمعی فراهم آورد و همهی این ابعاد و وجوه را در جهت صلاح و نیل به كمال به كار اندازد. هدف نهایی تعلیم و تربیت اسلامی این است كه تسلیم محض به الله، در قلمرو فرد، در قلمرو جامعه و به طور كلی در قلمرو انسانیت تحقق پذیرد (ملكیان، ۱۳۸۱، ص۵۵ ـ ۵۶). كاملاً واضح است كه این عبارات اصلاً وضوح مفهومی ندارند و پر هستند از ایهام و ابهام در عباراتی كه سعی شده توسط آنها هدف از تعلیم و تربیت اسلامی بیان شود (همان، ص۵۶). ۴-۳) تلاش برای وضوح مفهومی هم چندان مفید نیست، چون به محض انجام چنین كاری، اختلافنظرها شروع میشود و كار به خرق اجماع میكشد (همان). ریشهی این مسئله را باید در جایی دیگر جست. این اختلاف نظرها به دلیل ماهیت موضوع است؛ یعنی درگیر شدن با متون وحیانی. متن وحیانی فی نفسه صامت است و این تفسیر مفسر است كه متن را به سخن میآورد. در اینجا سخن از هرمنوتیك(۲۵) است. فردی كه با متن روبهرو میشود سعی میكند متن را بفهمد و فهمیدن، از طریق تفسیر آن ممكن میگردد. متن از طریق عمل تفسیر شفاف میشود، به سخن میآید و «معنای» خود را نشان میدهد(۱۳). در فهم چگونگی تفسیر متن توجه به سه نكته اهمیت شایان دارد: اول: هر مفسری برای تفسیر متن با پیشفهمها و پیشفرضهای خود به متن مینگرد. برآمدن شناخت چه از گونهی فهمیدن و چه از گونهی تبیین، همیشه بر یك پیشفهم یا پیشدانسته استوار گردیده و با به كار گرفتن آن آغاز میشود، اما جدای از این پیشفهمها، پیشفرضها نیز كه از خارج از متن بر متن تأثیر میگذارند، در عمل تفسیر نقش مهمی را ایفا میكنند. دوم: هر مفسری به هنگام تفسیر، از علایق و انتظارات خود سود میبرد؛ چه آنكه این علایق و انتظارات خاص است كه «سؤالاتی» را پیش روی مفسر میگذارد. عمل تفسیر در واقع پاسخگویی به این سؤالات است؛ پس علایق و انتظارات شخص مفسر كه وی را به سؤال كردن از متن و فهمیدن آن وامیدارد، از مقدمات و مقوّمات فهم متن است. سوم: هرمتنی به عنوان یك «واحد» معنای «واحدی» را افاده میكند. تنها كسی میتواند متنی را تفسیر كند كه برای متن «وحدت» قایل باشد. معنای واحد، «مركز معنای متن» و به تعبیری دیگر «روح متن» است؛ یعنی آن دیدگاه اصلی كه همهی مطالب متن بر محور آن تنظیم یافته است. هنگامی تمام متن فهمیده میشود كه این مركز معنای متن كشف شده باشد. مهم این است كه تفاوت در پیشفهمها و پیشفرضها، علایق و انتظارات و سؤالات، و نیز تفاوت در برداشتها از اینكه «مركز معنای متن چیست»، سبب میشود كه بتوان از یك متن، تفاسیر مختلفی را ارائه كرد. این نكته به همانسان كه در دیگر حوزههای معرفت دینی صادق است، در مورد تربیت اسلامی نیز صادق است و به همین خاطر كتابهایی كه در رویكرد استنباطی تعلیم و تربیت اسلامی نوشته شدهاند، دارای جهتگیریها و تنوع زیادی هستند و اندیشمندان مختلفی هم كه در این زمینه نوشتهاند به این متون ایراد وارد میكنند. اما در زمینهی تعلیم و تربیت اسلامی این مسئله وقتی دشوارتر میشود كه به نكتهای دیگر توجه كنیم؛ هرمنوتیك به تعدد تفاسیر میرسد، در حالی كه در تعلیم و تربیت، خصوصاً در آموزش و پرورش عمومی، «وحدت عمل» یك اصل ضروری است(۱۴). چگونه میتوان وحدت عمل را در تربیت به وجود آورد، در حالی كه تعلیم و تربیت اسلامی، بنا به ماهیتش، ضرورتاً به تنوع آرا و نظریهها میرسد؟ ۵) گرچه تعلیم و تربیت اسلامی به مثابه یك علم، با مسائل متعددی روبهروست، اما تعلیم و تربیت اسلامی به مثابه یك فرآیند، سخن بسیاری برای گفتن دارد. تعلیم و تربیت اسلامی به مثابه یك فرآیند، بر آن است كه افراد را از طریق فرآیندها و جریاناتی ویژه، عملاً متدین بار آورد. انبیای عظام نیز نیامدند كه در باب تعلیم و تربیت نظریهپردازی كنند، بلكه از مردم «خواستهاند» كه خدا را در كانون عواطف، افكار و رفتارهای خود قرار دهند. این به آن معناست كه تعلیم و تربیت دینی به دینورزی تحویل مییابد و بسته به آنكه مفهوم خدا چگونه در عواطف، افكار و رفتارها محوریت یافته باشد، اصناف مختلف دینورزان خواهیم داشت؛ افرادی كه به گونههای مختلف خدا را پرستش میكنند و در سلوك خاص خود، سیر الی الله دارند... و البته تبیین این معنا تحلیلهای دقیق میطلبد و مجال وافر(۱۵). اما یك سؤال اساسی در اینجا هم میماند كه چگونه میتوان این فرآیند را شناخت؟یادداشتها: ۱. فرانکنا میان فرآیند تربیتی و دانش تربیتی تمایز قایل شده است. اما در اینجا سازمان تربیتی به آن معانی اضافه شده است. دربارهی نظر فرانکنا ر.ک: Frankena, K. William (۱۹۶۶). Toward a philosophy of the education, in: Martin J. Rich (ed.): Reading in philosophy of education. Wadworth publishing co. Inc. Belmont, California. ۲. فرانکنا بر آن است که «جامعه در تلاش است که نوباوگان خود را آن گونه که مطلوب است (نه صرفا آنگونه که مطلوب میداند) بپروراند». این معنا مناقشهبرانگیز است؛ چه آنکه در برخی حالات، برخی نظامها، معتقدند که نوباوگانِ خود را آنگونه که مطلوب میدانند تربیت کنند؛ اما بر مبنای بحث فرانکنا این نوع نظامها را نمیتوان تربیتی دانست. به عبارتی، بحث فرانکنا دایرهی تربیت را محدود میکند. ۳. نمونههایی از این کارها عبارتاند از: فلسفه تعلیم و تربیت (دکتر علی شریعتی)، تاریخ آموزش در اسلام (احمد شلبی)، سیر فرهنگ و تاریخ تعلیم و تربیت (مرتضی راوندی)، مختصری از تاریخ تعلیم و تربیت در ایران (عیسی صدیق)، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام (کمال درانی)، مدارس نظامیه و تأثیرات علمی و اجتماعی آن (نوراللّه کسایی) و... ۴. فرانکنا یک تحقیق کلاسیک در این باره دارد: Frankena, William, (۱۹۶۶). public education and good life. In Rich (ed.): Reading in philosophy of education. Wadworth publishibg co. Inc. Belmont, California. ۵. پژوهشکدهی حوزه و دانشگاه با همکاری انتشارات سمت مجموعهای چند جلدی را با عنوان آرای دانشمندان مسلمان درباره تعلیم و تربیت منتشر کرده است. ۶. هرست (P.H. Hirst) در نقدهای خود بر آن است که متن دینی در بافت اجتماعی خاصی نزول یافته و تعمیمپذیر به دیگر اعصار نیست. این موضع او هرچند میتواند نسبت به متن مقدس مناقشهبرانگیز باشد، در مورد «تفسیرهای» متن مقدس من آن را میپذیرم. ر.ک: Bagheri, Khosro, (۲۰۰۱). Islamic education. Alhoda publishing, Tehran. p:۷ ۷. نمونههایی از این کارها عبارتاند از: تعلیم و تربیت اسلامی (علی شریعتمداری)، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی (خسرو باقری)، اهداف تربیت از دیدگاه اسلام (پژوهشکده حوزه و دانشگاه)، تعلیم و تربیت اسلامی: مبانی، منابع و اصول (علیاکبر حسینی) و... ۸. برای مثال رک: مقدمهی کتاب روش تربیتی اسلام: «به خود میگفتم و پیش خود میاندیشیدم: چگونه میتوانیم از این واقعیت روشن غفلت داشته باشیم و ندانیم که اسلام هم دارای راه و روشی برای تربیت است و این راه را بهخوبی در قرآن مجید به خواستاران خویش نشان داده است؟» و سپس توضیح میدهد که چگونه به ناگاه به نظامی از تربیت در قرآن دست مییابد: «در برابر خود روش کامل و جامعی از تربیت اسلامی را ملاحظه میکردم که هرگز قبل از آن به ذهنم خطور نکرده بود! روش کاملی که کوچک و بزرگ را جا نگذاشته...» (محمد قطب، (۱۳۶۲). روش تربیتی اسلام ترجمهی سیدمهدی جعفری. تهران، انجام کتاب، ص۱و۳). ۹. جزئی بودن گزارههای تجربی را دقیقا در همان معنای مذکور در متن مدنظر قرار دادهام. به تعبیری، گزارههای علوم تجربی، هرچند به لحاظ صوری و ظاهری، به صورت کلی و معمولاً با الفاظ «همه»، «هیچ» و «هر» بیان میشوند، این گزارهها به لحاظ محتوایی، جزئیاند و صرفا روابط خاص دو یا چند پدیده را از منظری خاص مدنظر قرار میدهند. دربارهی دیگر خصوصیات علم و گزارههای علمی رک: عبدالکریم، سروش (۱۳۷۹). علم چیست؟ فلسفه چیست؟ تهران، صراط . ۱۰. ر.ک. خسرو باقری؛ نگاهی دوباره به تربیت اسلامی. تهران، مدرسه، (۱۳۷۹)، ص۱۰۸. این متن به شکلی کاملاً اتفاقی انتخاب شده است. ذکر این نکته هم الزامی است که نویسندهی این متن معرفت دینی و علم تجربی را ـ تا آنجا که من خبر دارم ـ یکی نمیداند. ۱۱. تمایز میان دو حوزهی کشف و داوری را برای اولینبار رایشنباخ، فیلسوف علم آلمانی، صورت داد و پس از آن در میان فلاسفهی علم پذیرفته شد. برخی هم با بیان اینکه این تمایز کاستیهایی دارد، به بازسازی آن پرداختهاند. برای آگاهی از نظر رایشنباخ و نقدهای آن، ر.ک: ـ خسرو باقری (۱۳۸۲). هویت علم دینی؛ (تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۸۲) ص۲۵ـ۲۶ و ۱۸۵ـ۱۸۶. به هرحال آنچه مهم است این است که علوم تجربی قابلیت آزمون همگانی را دارند و در زمینهی داوری باید به شکل تجربی از آزمون سربلند بیرون آیند. مشکلسازی زمینهی داوری برای تعلیم و تربیت اسلامی را از منبع زیر آوردهام: ـ مصطفی ملکیان، ۱۳۸۱. «تأملاتی چند در باب امکان و ضرورت اسلامی شدن دانشگاهها؛ در: راهی به رهایی؛ (تهران: نگاه معاصر ۱۳۸۱) ص۶۱ـ۶۲. ۱۲. برخی به مانند هرست (Hirst) و مکنزی (Mackenzie) اساسا برآناند که دین نمیتواند حوزهای جدا در میان معارف داشته باشد. درمقابل، برخی مانند کار (D.Carr) آن را حوزهای جدا میدانند. برای آگاهی از نظرات آنان رک Bagheri, khosro (۲۰۰۱): Islamic education. Alhoda publishing, Tehran. ch.۱ ۱۳. در نگارش مبحث هرمنوتیک، از کتاب زیر (خصوصا فصل اول آن) سود بردهام: ـ محمد مجتهد شبستری، هرمنوتیک: کتاب و سنت. تهران، طرح نو. گرچه چنان مینماید که موضع ایشان هرمنوتیک رومانتیک است (رک: باقری. هویت علم دینی، ص۷۸)، اما در اینجا تکیه بر نکاتی شده است که در دیگر رویکردهای هرمنوتیکی نیز مبناست. گرچه میتوان گفت اگر این رویکرد سنتی هرمنوتیک برای تعلیم و تربیت اسلامی مشکلساز باشد، بالطبع، دیگر رویکردها، به وجه اولی مشکلساز خواهند بود. ذکر این نکته نیز الزامی است که در مجموع، هرمنوتیک بر دانش تربیتی از طریق متدولوژی تأثیر میگذارد. اما آن تأثیر متفاوت از بحث فعلی است. در خصوص تأثیر آن بر روششناسی رک: Usher, Robin (۱۹۹۶). "A critique of the neglected epistemological assumption of educational research". In: D. Scott & Usher (ed.): Understanding educational research. Routledge. New York. ۱۴. اینکه وحدت عمل در تعلیم و تربیت از ضروریات تربیتی است، به انحای مختلف و در زمینههای مختلف به بحث گذاشته شده است؛ مثلاً مرحوم دکتر هوشیار در بحث از اصول ششگانه و دکتر شکوهی، از آن، در هماهنگ کردن عوامل متعدد مؤثر در تعلیم و تربیت بحث نمودهاند. بحث فعلی متن، هرچند بحث مرحوم دکتر هوشیار را پایه و اساسِ کار گرفته است، عمدتا ناظر به این بحث دکتر شکوهی است که «موفقیت اقدامات تربیتی در گرو وحدت عملی است که باید، علیرغم تعدد عوامل ذی مدخل در آن، از آغاز تا پایان، بین همهی عوامل اجرایی مربوطه موجود باشد.» رک: ـ محمدباقر هوشیار، اصول آموزش و پرورش؛ (تهران: دانشگاه تهران ۱۳۳۵) صص۴۶ـ۴۷. ـ غلامحسین شکوهی، تعلیم و تربیت و مراحل آن؛ (مشهد: به نشر ۱۳۷۸) مقدمهی کتاب.منبع:فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ۴۰ ۱۵. یک تحلیل دقیق از فرآیند تربیت دینی کار هودسن (W. D. Hudson) است. رک: دی. هودسن، آیا تعلیم و تربیت دینی ممکن است؟ در: گفتارهایی پیرامون رویکردها و روشهای تربیت اخلاقی؛ ترجمه و تدوین دکتر سیدمهدی سجادی (اصفهان: جنگل، ۱۳۸۲). پی نوشتها:۱. دانشجوی دوره دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تربیت معلم ( خوارزمی) تهران ۲ . religious education ۳ . enlightenment ۴ . islamic education ۵ . institution of education ۶ . process of education ۷ . science of education ۸ . education as a process ۹ . education as a science ۱۰ . History of Islamic Education ۱۱ . normative ۱۲ . theorizing ۱۳ . systematic ۱۴ . facts ۱۵ . variable ۱۶ . descriptive ۱۷ . conceptual clarity ۱۸ . operational ۱۹ . inter subjective testability ۲۰ . context of discovery ۲۱ . context of justification ۲۲ . methodology ۲۳ . vagueness ۲۴ . ambiguity ۲۵ . hermeneutic منبع:فصلنامه حوزه و دانشگاه
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 702]
صفحات پیشنهادی
تعلیم و تربیت اسلامی؛ علم یا فرآیند؟
تعلیم و تربیت اسلامی؛ علم یا فرآیند؟ نويسنده:کیوان بلندهمتان(1) مقالهی حاضر ضمن بررسی معانی متفاوت تعلیم وتربیت، وجوهی را که میتوان در آن از « علم تعلیم ...
تعلیم و تربیت اسلامی؛ علم یا فرآیند؟ نويسنده:کیوان بلندهمتان(1) مقالهی حاضر ضمن بررسی معانی متفاوت تعلیم وتربیت، وجوهی را که میتوان در آن از « علم تعلیم ...
مراحل تعليم و تربيت
مراحل تعليم و تربيت آدمى از آن زمان که پا به عرصه حيات مي گذارد تا هنگامى كه به درجه ي ... راز اين تفاوت را در توجه اسلام به جنبه هاى معنوي علاوه برتغييرات ظاهرى و درونى ... چنان كه مى دانيم دانشمندان علوم تربيتى، مراحل رشد و تربيت را پنج يا شش مرحله ...
مراحل تعليم و تربيت آدمى از آن زمان که پا به عرصه حيات مي گذارد تا هنگامى كه به درجه ي ... راز اين تفاوت را در توجه اسلام به جنبه هاى معنوي علاوه برتغييرات ظاهرى و درونى ... چنان كه مى دانيم دانشمندان علوم تربيتى، مراحل رشد و تربيت را پنج يا شش مرحله ...
فلسفه تعليم و تربيت در جهان امروز
رشتة فلسفة تعليم و تربيت، تحولات و تطوراتي را پشت سر نهاده كه در دو مرحله قابل .... كار خود را اعمال و فرايندهاي واقعي تربيتي قرار ميدهد، نه نظريه پردازي تربيتي. .... فلسفة تعليم و تربيت اسلامي، يكي از علوم فلسفي يا فلسفههاي مضاف است كه ...
رشتة فلسفة تعليم و تربيت، تحولات و تطوراتي را پشت سر نهاده كه در دو مرحله قابل .... كار خود را اعمال و فرايندهاي واقعي تربيتي قرار ميدهد، نه نظريه پردازي تربيتي. .... فلسفة تعليم و تربيت اسلامي، يكي از علوم فلسفي يا فلسفههاي مضاف است كه ...
تآملی بر تعلیم و تربیت اسلامی(1)
[2] امّا بیان این نكته لازم است كه تعلیم و تربیت اسلامی با علم تعلیم و تربیت كاملاً ... در علمیّت تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش، مانند دیگر علوم، اتفاق نظر ندارند. ... [14] و بالاخره برخی نیز معتقدند كه تربیت فرآیندی تصادفی است كه روش علمی به ...
[2] امّا بیان این نكته لازم است كه تعلیم و تربیت اسلامی با علم تعلیم و تربیت كاملاً ... در علمیّت تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش، مانند دیگر علوم، اتفاق نظر ندارند. ... [14] و بالاخره برخی نیز معتقدند كه تربیت فرآیندی تصادفی است كه روش علمی به ...
تآملی بر تعلیم و تربیت اسلامی(2)
این اختلاف، اختلاف در روشهای اقتصادی یا شیوه های حکومتی و یا در نوع ... از نظر امام، در تعلیم و تربیت اسلامی، "تزکیه مقدم بر تعلیم است"[66]و اهمیت این معنی به ... درکار نباشد علم توحید هم به درد نمی خورد"[67]با چنین نگرشی به تعلیم و تربیت است ...
این اختلاف، اختلاف در روشهای اقتصادی یا شیوه های حکومتی و یا در نوع ... از نظر امام، در تعلیم و تربیت اسلامی، "تزکیه مقدم بر تعلیم است"[66]و اهمیت این معنی به ... درکار نباشد علم توحید هم به درد نمی خورد"[67]با چنین نگرشی به تعلیم و تربیت است ...
کليات و مفهوم تعليم و تربيت
کليات و مفهوم تعليم و تربيت تعليم و تربيت، عبارت است از فراهم آوردن زمينه ها و عوامل ... خوانندگان، تعريف آن را اززبان چند صاحب نظر اين علم (يا فن) بيان مى داريم. .... قرآن كريم تأكيد مى كند كه تربيت و تزكيه ي پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و ...
کليات و مفهوم تعليم و تربيت تعليم و تربيت، عبارت است از فراهم آوردن زمينه ها و عوامل ... خوانندگان، تعريف آن را اززبان چند صاحب نظر اين علم (يا فن) بيان مى داريم. .... قرآن كريم تأكيد مى كند كه تربيت و تزكيه ي پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و ...
رابطه قرآن و تعلیم و تربیت
به همين منظور تربيت در اسلام داراي راه و رسم منسجم و كاملي است. ... علم تعليم و تربيت يا به تعبيري معروفتر علوم تربيتي، از جملة علوم بين رشتهاي است. اين علم از ...
به همين منظور تربيت در اسلام داراي راه و رسم منسجم و كاملي است. ... علم تعليم و تربيت يا به تعبيري معروفتر علوم تربيتي، از جملة علوم بين رشتهاي است. اين علم از ...
از سال تحصيلي آينده رشته «تعليم و تربيت اسلامي» در حوزه ...
از سال تحصيلي آينده رشته «تعليم و تربيت اسلامي» در حوزه علميه قم تدريس ميشود ... و تخصصي است كه در آن از تجربه دانشكدههاي علوم تربيتي نيز استفاده شده باشد. ... سایت واضح آرشیو وب فارسی می باشد و هیچ یک از مطالب درج شده را تایید یا رد ...
از سال تحصيلي آينده رشته «تعليم و تربيت اسلامي» در حوزه علميه قم تدريس ميشود ... و تخصصي است كه در آن از تجربه دانشكدههاي علوم تربيتي نيز استفاده شده باشد. ... سایت واضح آرشیو وب فارسی می باشد و هیچ یک از مطالب درج شده را تایید یا رد ...
روشهاي تعليم و تربيت اسلامي (قسمت دوم)
روشهاي تعليم و تربيت اسلامي (قسمت دوم)-روشهاي تعليم و تربيت اسلامي ... پردازيم: الف-تشويق:تشويق از ريشه ي شوق، عبارت از سخن يا عملى است كه بدان وسيله ازفعل فا. ... (1)امام صادق (عليه السلام)هشام بن حكم را كه داراى استعدادى درخشان در علم كلام و ...
روشهاي تعليم و تربيت اسلامي (قسمت دوم)-روشهاي تعليم و تربيت اسلامي ... پردازيم: الف-تشويق:تشويق از ريشه ي شوق، عبارت از سخن يا عملى است كه بدان وسيله ازفعل فا. ... (1)امام صادق (عليه السلام)هشام بن حكم را كه داراى استعدادى درخشان در علم كلام و ...
اهداف تعليم و تربيت از ديدگاه اسلام
اهداف تعليم و تربيت از ديدگاه اسلام با توجه به مبانى انسان شناختى اسلامى از ... مى توان اهداف تعليم وتربيت را به سه طبقه ي هدف غايى و نهايى، اهداف متوسط يا زمينه .... كاميابى پرورد تربيت خورشيد روحانى بودمنبع آن علم سبحانى بودعقل و دل گردد ز ...
اهداف تعليم و تربيت از ديدگاه اسلام با توجه به مبانى انسان شناختى اسلامى از ... مى توان اهداف تعليم وتربيت را به سه طبقه ي هدف غايى و نهايى، اهداف متوسط يا زمينه .... كاميابى پرورد تربيت خورشيد روحانى بودمنبع آن علم سبحانى بودعقل و دل گردد ز ...
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها