تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):انسان بايد براى آخرتش از دنيا، براى مرگش از زندگى و براى پيرى‏اش از جوانى، توشه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834852330




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تآملی بر تعلیم و تربیت اسلامی(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تآملی بر تعلیم و تربیت اسلامی(1)
تآملی بر تعلیم و تربیت اسلامی(1) تهیه کننده: سید امیرحسین کامرانی رادمنبع: راسخون علم تعلیم و تربیت اسلامیدین مقدس اسلام دارای نظامی فراگیر و شامل است. به نحوی كه هر متخصص متعهد و منصفی از هر فنی، به نحوی با نظرات دین اسلام سروكار دارد. چرا كه اسلام همانند دیگر ادیان الهی بر تمام شئون انسانی اعم از اقتصاد، اجتماع، سیاست، حكومت، ... و به خصوص حوزه تعلیم و تربیت اشراف دارد. سرّ این واقعیت به طور اجمال این است كه، اساساً دین را برنامه زندگی بشر دانسته‌اند.[1] پس منطقاً این برنامه باید در تمام شئون زندگی او منطبق باشد. توجه مستقیم خطابات قرآنی و بقیه كتب آسمانی به انسان، نشان از توجه عمیق و دقیق همه ادیان الهی به ویژه اسلام به نفس انسانی و ابعاد مختلف وجودی او است. توجه اسلام به ابعاد فردی انسان، اعم از بعد عاطفی (وجدان، امیال، ‌غرایز، احساسات و...)، عقلانی (خرد، دانش، شناخت، افكار، عقاید و...) رفتاری و نیازهای زیستی، روحی روانی، عاطفی و... نشانگر این اهمیت است. تربیت در اسلام دارای راه و رسم منسجم و كاملی است. به همین منظور در قرآن و سنت برای انسان یك برنامه زندگی كاملاً منسجم و نظام‌دار طراحی شده است. انسان برای بهره بردن از آن برنامه كامل، سالم و همه جانبه باید تحت یك تربیت صحیح و البته فراگیر به نحوی كه تمام طول عمر او و همه جوانب و ابعاد انسانی‌اش را در بر گیرد، باشد.[2] امّا بیان این نكته لازم است كه تعلیم و تربیت اسلامی با علم تعلیم و تربیت كاملاً منطبق نیست. بنابراین ابتدا باید روشن شود كه علم تعلیم و تربیت چیست و سپس نسبت آن با تعلیم و تربیت اسلامی بیان گردد. علم تعلیم و تربیت برای معرفی هر علم بهترین راه تعریف، بیان ابعاد و ویژگی‌های آن علم می‌باشد. امّا درباره علم تعلیم و تربیت این وضع قدری متفاوت است. زیرا غالب دانشمندانی كه در حیطه تعلیم و تربیت صاحب رأی می‌باشند، هم در تعریف و ماهیت علم تعلیم و تربیت و هم در ابعاد و ویژگی‌های آن اختلاف نظر دارند. بسیاری از آنها حتی در علمیّت تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش، مانند دیگر علوم، اتفاق نظر ندارند. بنابراین ابتدا مختصراً به تعریف تعلیم و تربیت می‌پردازیم، سپس سیری كوتاه در نظرات مختلف و متعددی در زمینه علم بودن و یا نبودن آن از ابتدا تاكنون خواهیم داشت. آن گاه به برخی ویژگی‌های آن اشاره نموده و در آخر ارتباط آن را با اسلام بیان خواهیم كرد. تعریف علم تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) تعریف علم تربیت (Pedagogie) همانند خود تربیت (Education) بسیار مشكل و دشوار است. زیرا هنوز درباره محتوا و روش آن اتفاق نظر مشخصی وجود ندارد و علم بودن آن مورد تردید می‌باشد. در دائره المعارف فلسفی لالند[3] آمده است: پداگوژی (تعلیم و تربیت) از ریشه یونانی است و آن وظیفه برده‌ای بوده است كه اداره و هدایت اطفال را به عهده داشته است. بنابراین معنا از تربیت، اهلیّت این فرد به اصطلاح مربی را هم می‌توان تكنیك دانست، هم كاری هنری، و هم ناشی شده شده از فلسفه و نیز علم. بعضی از فلاسفه تعلیم و تربیت چون «امانوئل كانت»[4] مشكل تعریف و تربیت را به مشكل بودن ماهیت تربیت ربط می‌دهند و معتقدند: برخلاف آنچه مردم تصور می‌كنند تعلیم و تربیت بزرگ‌ترین و دشوارترین مسائل مبتلا به انسان است. او در بین ابداعات بشر دو مورد را از بقیه مشكل‌تر می‌داند، هنر مملكت‌داری یعنی حكومت، و هنر تعلیم و تربیت. وی معتقد است، مردم هنوز درباره معنای واقعی این دو اختلاف نظر دارند.[5] برخی دیگر از فلاسفه تعلیم و تربیت در تعریف «تربیت» و «آموزش و پرورش» با مشكل مواجه شده تا جایی كه افراد صاحب‌نظری مانند پیترز[6] معتقدند: ‌فلاسفه جدید، تلاش در راه ارائه تعریف از «تربیت» و «آموزش و پرورش» را رها كرده و یا به حداقل تعریف یعنی تعریف فرضی بسنده كرده‌اند.[7] دور كیم،[8] جامعه شناس معروف، تعلیم و تربیت را یك نظریه علمی می‌داند. كه با استفاده از داده‌های علوم دیگر نظیر روان شناسی و جامعه شناسی به ارزیابی نظام‌ها و روش‌های تربیتی می‌پردازد و به این طریق عمل مربیان را توضیح داده و هدایت می‌كند. [9] به اعتقاد برخی دیگر از صاحب نظران، تربیت فعالیتی مداوم، جامع (توجه به همه آنچه برای به كمال رسیدن انسان لازم است، همه ابعاد وجودی و نیازهای فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی انسان) و برای همه (فرد فرد جامعه) و برای رشد و تعالی و تكامل انسان و غنای فرهنگی و تعالی جامعه. تربیت هم نیازی مستقل و هم وابسته، هم نهایی و هم واسطه‌ای، هم هدف است و هم وسیله، هم زیربنای اجتماع است و هم غایت است و هم مقصود. [10] آیا تعلیم و تربیت یك علم است؟ همچنان كه گفته شد در میان اندیشمندانی كه در حوزه تعلیم و تربیت فعالند، در علمیّت تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش، به عنوان یك علم مانند دیگر علوم، البته با ویژگی‌های مربوط به خود، اختلاف نظر وجود دارد. هر علمی سعی دارد تا قلمرو خود را مشخص كند، موقعیت‌های و واقعیت‌های مربوطه را بیان كرده و قوانین حاكم بر آن را كشف كند.[11] امّا تا قرن 18 میلادی به كارگیری روشهای علمی معروف و متداول، در تعلیم و تربیت مرسوم نبوده و حتی صاحب‌نظرانی همچون ژان ژاك روسو[12] نیز از به كارگیری آن در تعلیم و تربیت احتیاط می‌كردند و منتظر تدوین رساله‌ها و متون علمی در این زمینه بودند.[13] متفكری چون كانت به تربیت تجربی (غیر علمی) بیشتر دلبسته بود تا روش علمی آزمایشی. او معتقد بود تربیت هنری است كه فقط با جمع شدن تجارب چند نسل كامل خواهد شد.[14] و بالاخره برخی نیز معتقدند كه تربیت فرآیندی تصادفی است كه روش علمی به هیچ وجه در آن راه نیافته است.[15] با این همه، پیشرفت‌ همه علوم مربوط به آدمی، به تدریج بحث درباره پدیده‌های انسانی بسیار پیچیده را، بدون این كه سبب تخریب آن شود، امكان پذیر كرد، و با تجزیه و تحلیل‌های نسبتاً دقیق علمی موقعیت‌های تربیت، كم و بیش به تحقق علم تربیت و به پیدایش آنچه امروزه به علوم تربیتی معروف است انجامید.[16] در قرن نوزدهم فعالیت‌هایی در زمینه علمی كردن تعلیم و تربیت صورت گرفت ولی چندان قانع كننده نبود. تا بالاخره در قرن بیستم برای اولین بار شخصی به نام لوسین سل لوریه[17] «طرح كلی علم پداگوژیك»[18] را زیر عنوان معنای «واقعیات و قوانین تربیت»، منتشر نمود. مؤلف مذكور از علمیت تعلیم و تربیت به شدت دفاع می‌كرد و معتقد بود كه: هدف تعلیم وتربیت جستجوی قوانین مربوط به پدیده‌هایی است كه در تربیت به ظهور می‌رسد، بر آن تأثیر می‌گذارد و از مقدمات معینی استنتاج شده است. او معتقد است: این علم موجب نظم و روشنی شده و به ما اجازه می‌دهد تا اندازه‌ای پیش بینی كنیم كه در شرایط یكسان، نتایج فلان روش یا شیوه تربیتی چه خواهد بود. در لغت نامه معروف بویسون[19] آمده است: تعلیم و تربیت علم تربیت است، اعم از تربیت بدنی، ذهنی و اخلاقی. در این علم از داده‌های علومی نظیر فیزیولوژی، روان شناسی، تاریخ و... استفاده می شود. دور كیم نیز تعلیم و تربیت را یك نظریه علمی، جان دیویی،[20] و نیز اشخاصی مثل پل لاپی[21] آن را به دلایل مختلف علم می‌دانند و خطوط اصلی آن را پی‌ریزی شده می‌دانند و معتقدند كه: علوم تربیتی از مجموع نظم و مقررات و شیوه‌هایی[22] كه واقعیت‌ها و موقعیت‌های مختلف تعلیم و تربیت را در بافت تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، فنی و سیاسی آن پی‌جویی می‌كند، تشكیل می‌شود. امّا در عین حال، حتی تا اواخر قرن بیستم نیز بسیاری از متخصصان از آن با احتیاط سخن می‌گفتند. آنان تعلیم و تربیت را همانند برخی پیشینیان، هنر و حرفه می‌دانند نه علم. به نظر آنان تعلیم و تربیت تنها هنر و یا فنی كاربردی است كه می‌كوشد حتی الامكان روشهای علمی را در تحقیقات خود به كار برد.[23] از مجموع آنچه گفته شد می‌توان نتیجه گرفت كه، در هر صورت تعلیم و تربیت یك علم است. البته این علم نیز مانند علوم دیگر دارای ویژگی‌های منحصر به خود می‌باشد. بهتر است در این بخش به همین مناسبت به برخی از ویژگی‌های این علم اشاره كنیم. ویژگی‌هایی كه برخی را به این غلط فاحش واداشته است كه در علم بودن تعلیم و تربیت تشكیك نمایند. ویژگی‌های علم تعلیم و تربیت 1. موضوع تربیت، انسان است و انسان موجودی پیچیده است. نوع زندگی فردی و به تبع اجتماعی او نیز دائماً در حال تحول و دگرگونی می‌باشد، بسیاری از ابعاد وجودی او هنوز در هاله‌ای از ابهام باقی مانده است. به همین دلیل علم تعلیم و تربیت نیز از جهات مختلف دارای پیچیدگی فوق العاده‌ای است. 2. علم تعلیم و تربیت یا علوم تربیتی، از جمله علوم بین رشته‌ای (Interdisciplinary) است. این علم از مجموعه‌ای از علوم انسانی و غیر انسانی از قبیل: تاریخ، اقتصاد، آمار، ریاضیات، فیزیولوژی، روان شناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی، مردم شناسی، و حتی فلسفه و هنر و... بهره می‌برد. 3. علم تعلیم و تربیت صرفاً یك علم نظری محض نیست بلكه علمی كاربردی است. یافته‌های این علم در عمل برای تربیت انسان به كار گرفته می‌شود و اساساً سودمندی علم تعلیم و تربیت به كاربردی بودن آن است. 4. در تعلیم و تربیت، همانند برخی علوم دیگر، علاوه بر یافته‌ها و نظریه‌های علمی، یك سیستم و نظام تربیتی نیز پی‌ریزی می‌گردد تا آن یافته‌ها و نظریه‌های علمی در عمل به كار گرفته شود. این سیستم دارای سلسله‌ای از اهداف، مبانی، اصول، شیوه‌ها، خط مشی‌ها، ... و روش‌های ویژه‌ای می‌باشد. آنچه درباره جوان بودن علم تعلیم و تربیت گفته شد، نه تنها درباره نظام تربیتی صادق است، بلكه باید گفت نظام‌های تربیتی موجود در عالم به مراتب از خود علم تعلیم و تربیت جوان‌تر است. علم تعلیم و تربیت اسلامی از آنچه درباره تعلیم و تربیت گفته شد به دست آمد كه تعلیم و تربیت جدید، همانند دیگر علوم انسانی، بیشتر در قرون اخیر، به خصوص در قرن بیستم، دچار تحول و دگرگونی و رشد بوده است. امّا در اسلام و منابع اسلامی به تربیت به معنای عام آن از همان ابتدای ظهور این دین مقدس الهی اهمیت فوق العاده‌ای داده شده است. انسان موضوع تربیت و یكی از اساسی‌ترین موضوعات مطالعاتی این علم محسوب می‌شود. چرا كه تربیت را «فراهم آوردن زمینه برای پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمام استعدادهایی می‌داند كه خداوند بالقوه در نهاد او به ودیعت نهاده است.»[24] این انسان تنها به وسیله كسی می‌تواند به درستی شناسانده شود و سپس تربیت گردد كه خود خالق اوست. لذا بهترین منبع مطالعه انسان و علم انسان شناسی، منابع متصل به وحی الهی، یعنی قرآن و روایات می‌باشد. در منابع اسلامی به این نكته مهم تذكر داده شد كه زمام تربیت انسان باید به دست كسی باشد كه از رمز و راز او و زوایای آشكار و پنهان و ابعاد مختلف وجودی‌اش، حتی از خود آدمی آگاه‌تر است. كسی كه گل وجودش را سرشته، خمیر مایه فطرتش را به دست خویش آفریده باشد،[25] در آن از روح خود دمیده،[26] عقل، ‌عاطفه، وجدان و معنویت خواهی را در ذاتش نهاده و همیشه با او می‌باشد كه: و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید.[27] در منابع اسلامی آنچه هدف ارسال رسل و بعثت انبیاء الهی ـ علیهم السّلام ـ شمرده شده است، تربیت انسان و انسان سازی و به فعلیت رساندن تمام گنجینه‌ها و استعدادهای نهفته در درون وی بوده است.[28] هدف از آفرینش انسان و تربیت او جز این نمی‌تواند باشد. اتفاقاً در قرآن خداوند نیز به عنوان مربی انسان معرفی شده است.[29] چنان كه اشاره شد در علم تعلیم و تربیت از جمله مهمترین امور، نظریه‌پردازی و نیز پی‌ریزی یك نظام تربیتی منسجم و كارآمد می‌باشد و مهمترین عناصر در یك نظام تربیتی عبارتند از: اهداف، مبانی، اصول، شیوه‌ها، خط مشی‌ها، و روش های تربیتی، ‌كه بخش زیادی از آن در منابع اسلامی آمده است، بقیه امور از قبیل، راهبردها، وسایل و ابزار، تكنیكها و فنون، یا عبارت اخرای همان چهار امر است یا فرعی از فروعات همانهاست كه باید از علوم دیگر كمك گرفته شوند. در تعلیم و تربیت اسلامی از جهت منابع علمی تنوع بسیاری مشاهده می‌شود. قرآن كریم و روایات، منابع بسیار غنی و عمیقی در جهت استخراج و استنباط بسیاری از مسائل مربوط به تعلیم و تربیت به حساب می‌آیند.[30] فلاسفه و مربیان مسلمان تعلیم و تربیت با استفاده از منابع غنی و پایان ناپذیر وحی و میراث گرانقدر انبیاء الهی و ائمه اطهار علیهم السلام آثار گرانسنگی را از خود در تربیت به یادگار گذاشته‌اند. منابع موجود در این زمینه كه از قدیم توسط فلاسفه و مربیان مسلمان تعلیم و تربیت به نگارش درآمده، می‌تواند شاهد این مدعا باشد. در این زمینه به برخی از این منابع به عنوان نمونه اشاره می‌گردد: 1. منابع قدیم، نظیر: اخلاق ناصری (خواجه نصیرالدین طوسی)، كیمیای سعادت (امام محمد غزالی)، تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق (ابوعلی مسكویه)، محجه البیضاء (فیض كاشانی)، معراج السعاده (ملا احمد نراقی)، جامع السعادات (ملا محمد مهدی نراقی) و... 2. منابع جدید نظیر: تعلیم و تربیت در اسلام (شهید مرتضی مطهری)، آیین تربیت و اسلام و تعلیم و تربیت (ابراهیم امینی)، شرح چهل حدیث (امام خمینی ره) و... لازم به ذكر است كه بسیاری از دانشمندان مسلمان در لابلای مباحث دیگر نظیر اخلاق، بخش‌هایی از فلسفه، مباحث تفسیری، سیره انبیاء و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و...، به مسائل تربیتی نیز پرداخته‌اند. اما متأسفانه در بخش مهم تدوین علم تربیت اسلامی به معنای مصطلح و نیز در ارائه نظریه تربیت و ارائه یك نظام تربیتی جامع و كارآمد، اندیشمندان مسلمان تحرك چندانی از خود نشان نداده‌اند. متفكران مسلمان كه می‌بایست با استفاده از آموزه‌های وحیانی قرآن و نیز روایات پربار ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ و نظرات فیلسوفان و مربیان بزرگ مسلمان، از طرفی بنای یك علم بی‌نظیر تربیت اسلامی را بنهند و از طرف دیگر در اندیشه‌ نظریه پردازی در تعلیم و تربیت اسلامی و ارائه یك نظام منسجم و كارآمد تربیتی اسلامی باشند، چنان كه خود معترفند، بیشتر متأثر از فیلسوفان تعلیم و تربیت در مغرب زمین بوده و تنها به یافته‌های علوم جدید در غرب اكتفا كرده‌اند. برخی از آنها با اعتقاد به تعلیم و تربیت سكولار (Secular Education) اساساً منابع اسلامی حتی قرآن را منبع مناسبی برای مطالعه در این زمینه‌ها نمی‌دانند و برخی نیز تنها با نگاهی سطحی به این امر مهم تنها به رنگ و لعاب سطحی از اسلام به تربیت و Islamize كردن آن بسنده كردند.[31] دقت در ابعاد مختلف تربیت، ‌به خصوص در بعد اهداف، مبانی، روشها و توجه و اهمیتی كه در دین مقدس اسلام به این امور در زمینه مسایل تربیتی داده شده است، مسئولیت صاحب‌نظران مسلمان تعلیم و تربیت را دو چندان می‌كند و از آنان بیش از یك نگاه سطحی انتظار دارد. آنها خود معتقدند كه در اسلام منابعی كه بتوان از آن برای ترسیم سیمای تعلیم و تربیت اسلامی استفاده برد، نظیر قرآن و سنت شریف نبوی ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ بسیار است. لكن از آنها در جهت پی‌ریزی یك نظام منسجم تربیتی بهره‌برداری نشده است. البته در دهه‌های اخیر برخی از آنها به فكرچاره افتاده و بانی كنفرانس‌هایی در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی بوده‌اند تا بلكه بتوانند در این زمینه گام‌هایی را بردارند.[32] نتیجه تعلیم و تربیت اسلامی به عنوان بیان آنچه كه برای تربیت انسان مورد نیاز بوده است، ‌توسط خداوند و انبیاء الهی و نیز ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ به اندازه كافی بیان شده است. مطالعه قرآن و دیگر منابع اصیل اسلامی هر اندیشمند منصف را به این واقعیت و حقیقت غیر قابل انكار می‌رساند. منابع موجود در این زمینه كه از قدیم توسط فلاسفه و مربیان مسلمان تعلیم و تربیت به نگارش درآمده، می‌تواند به فهم این امر به طالبان حقیقت كمك نماید، كه به برخی از آنها و نیز به آثاری از مربیان و نویسندگان معاصر اشاره شد. اما، تعلیم و تربیت اسلامی به معنای علم تعلیم و تربیت و نیز ارائه نظریه تربیتی و سیستم تعلیم و تربیت اسلامی هنوز بسیار جوان و كم سابقه است و هنوز فعالیت‌های بیشتری را طلب می‌كند تا به یك علم تمام عیار و نظریه‌ای علمی و نیز سیستمی فراگیر و كامل تبدیل گردد. البته در این ارتباط اگر نقصی نیز مشاهده شود، كه می‌شود، مربوط به دست اندكاران امر مطالعه و نظریه‌پردازی، برنامه‌ریزی و پی‌ریزی یك نظام تعلیم و تربیت اسلامی و در آخر اجرای آن در مرحله عمل می‌باشد. غايت تعليم و تربيتحضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) می فرمایند:... بدان‏كه نفس انسانى گرچه به يك معنا، كه اكنون ذكر آن از مقصود ما خارج است، مفطور بر توحيد، بلكه جميع عقايد حقه است، ولى از اول ولادت آن در اين نشئه و قدم گذاشتن در اين عالَم، با تمايلات نفسانيه و شهوات حيوانيه نشو و نما كند؛ مگر كسى كه مؤيّد من عنداللّه باشد و حافظ قدسى داشته باشد و آن چون از نوادر وجود است، جزو حساب ما نيايد؛ ما متعرّض حال نوع هستيم.و در مقام خود مبرهن است كه انسان در اول پيدايش، پس از طى منازلى، حيوان ضعيفى است كه جز به قابليت انسانيّت، امتيازى از ساير حيوانات ندارد و آن قابليّتْ ميزان انسانيت فعليه نيست. پس، انسان حيوانى بالفعل است در ابتداى ورود در اين عالم؛ و در تحت هيچ ميزان جز شريعت حيوانات، كه اداره‏ى شهوت و غضب است، نيست؛ و چون اين اعجوبه‏ى دهر ذات جامع يا قابل جمعى است، از اين جهت براى اداره‏ى آن دو قوّه، صفات شيطانى را از قبيل كذب و خديعه و نفاق و نميمه و ساير شيطنت‏هاى ديگر نيز به كار مى‏برد؛ و با همين سه قوّه، كه اصول مفسدات و مهلكات است، ترقى كند؛ و اين‏ها نيز در او نموّ و ترقى روزافزون نمايند و اگر در تحت تأثير مربّى و معلّمى واقع نشود، پس از رسيدن به حد رشد و بلوغ، يك حيوان عجيب و غريبى شود كه در هريك از شئون مذكوره گوى سبقت از ساير حيوانات و شياطين ببرد، و از همه قوى‏تر و كامل‏تر در مقام حيوانيت و شيطنت شود. و اگر بر همين حال روزگار بر او بگذرد و جز تبعيت هواى نفس در شئون ثلاثه نكند، هيچ‏يك از معارف الهيه و اخلاق فاضله و اعمال صالحه در او بروز نكند؛ بلكه جميع انوار فطريه‏ى او نيز خاموش گردد.پس، تمام مراتب حق ـ كه از اين سه مقام كه ذكر شد، يعنى معارف الهيه و اخلاق و ملكات فاضله و اعمال صالحه، خارج نيست ـ زيرپاى هواهاى نفسانيه پايمال گردد و متابعت از تمايلات نفسانيه وملايمات حيوانيه نگذارد در او حق، به هيچ‏يك از مراتب جلوه كند، و كدورت و ظلمت هواى نفس تمام انوار عقل و ايمان را خاموش كند و ولادت ثانويه كه ولادت انسانيه است، از براى او رخ ندهد و در همان حال بماند و ممنوع و مصدود از حق و حقيقت شود تا آن‏كه از اين عالم با همين حال رحلت كند و در آن عالَم، كه كشف سريره شود، خود را جز حيوان يا شيطانى نيابد و از انسان و انسانيت اصلاً يادى نكند و در آن حال در ظلمت‏ها و عذاب‏ها و وحشت‏هاى بى‏پايان بماند تا خداى تعالى چه خواهد.پس، اين حالِ تبعيت كامل است از هواى نفس، كه منع كامل كند از حق؛ و از اين جا مى‏توان فهميد كه ميزان بازماندن از حق متابعت هواى نفس است؛ و مقدار بازماندن نيز مقتدر شود به مقدار تبعيت؛ مثلاً اگر به واسطه‏ى تعليم انبيا و تربيت علما و مربيان، مملكت انسانيت اين انسان كذايى، كه در اوّل ولادت با آن سه قوّه هم‏آغوش بود و با ترقى و تكامل او آنها نيز ترقى و تكامل مى‏كردند، تحت‏تأثير تربيت واقع شد، و كم‏كم تسليم قوّه‏ى مربيه‏ى انبيا و اوليا عليهم‏السلام گرديد، ممكن است چيزى بر او نگذرد جز آن‏كه قوه‏ى كامله‏ى انسانيه، كه در او به طريق استعداد و قابليت وديعه گذاشته شده بود، فعليت پيدا كند و ظهور نمايد و تمام شئون و قواى مملكت برگردد به شأن انسانيت و شيطان ايمان آورد به دستش؛ چنانچه در دست رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ايمان آورد؛ فرمودند: «إنَّ شَيطانى آمَن بِيَدى؛ شيطان من به دست من ايمان آورد.» و مقام حيوانيت او تسليم مقام انسانيتش شود، به طورى كه مركب مرتاض راهوار عالم كمال و ترقى و براق آسمان‏پيماى راه آخرت شود و ابدا سرخودى نكند و چموشى ننمايد؛ و بعد از تسليم شدن شهوت و غضب به مقام عدل و شرع، عدالت در مملكت بروز كند و حكومت عادله‏ى حقّه تشكيل شود كه كاركن در آن و حكم‏فرماى در آن، حق و قوانين حقّه باشد و قدمى بر خلاف حق در آن گذاشته نشود و به كلى از باطل و جور، عارى و برى گردد [33] ....جوان و تربیتجوان از ديدگاه امام خميني(رحمت الله علیه) بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، همواره به جوانان و نيروي جواني توجه و نظر خاصي داشتند و نياز کشور به جوانان را، نيازي هميشگي دانسته و به ياري جوانان براي اصلاح کشور اميدوار بودند. ايشان در سخناني خطاب به جوانان مي فرمايد:«ما هميشه محتاج به شما جوانها هستيم. ما بعدها براي کشورمان احتياج به فعاليت شما جوانهاي برومند داريم و من اميدوارم که در همه مراحل، شما با مردانگي با هم همراهي کنيد و اين نهضت را به پيش ببريد». ايشان همچنين همت جوانان و اراده قاطع ملت را، مايه روسفيدي ملت و اسلام ميخواند و کسب و حفظ استقلال کشور و الاهي شدن آن را به همت ملت به ويژه جوانان وابسته ميداند.[34] جوان از ديدگاه مقام معظم رهبريمقام معظم رهبري، همواره از حضور جوانان در عرصه هاي مختلف علمي و عملي حمايت کرده و آنان را به معرفت و شناخت و قدرداني دوران جواني توصيه نموده و مي فرمايد:«دلهاي جوانان نوراني است و فطرتهاي آنان سالم و دست نخورده است. آلودگي آنان به زخارف و آلودگيهاي دنيا، به بندهاي گراني که پول دوستي و مال دوستي و جاه طلبي و قدرت طلبي و اين چيزها بر پاي انسان مي زند، براي آنها خيلي کمتر است. جوانان بايد درمقابل شهوات و هوسهايشان و درمقابل همه آن انگيزه هايي که آنان را به چنين رذايلي فرامي خواند، مقاومت کنند.[35] جوان و تربيت - عوامل تأثيرگذار در تربيت جوانان"تربيت" به معناي رشد و نمو حرکت انسان به سمت غايت و هدفي است که او را به کمال ميرساند.[36] تربيت آرامترين، مطمئن ترين و مفيدترين عاملي است که منشأ تحولات اجتماعي ميشود. تربيت، روندي بسيار طولاني دارد و تقريباً در همه مراحل عمر آدمي، از تولد تا مرگ نقش خود را ايفا مي کند و در برخي مراحل برجسته و تعيين کننده، و در مقاطعي ديگر کم رنگ و محدود است. امام علي(ع) خطاب به فرزند گرانقدرش امام حسن(ع) در مورد پرداختن به امر مهم تربيت مي فرمايد:«فرزندم! پيش از آنکه قلب سخت شود و انديشه ات مشغول گردد به تربيت تو مبادرت نمودم».[37] عوامل تأثيرگذار در تربيت جوانان عوامل بسيار زيادي در تربيت و شکل گيري شخصيت جوانان مؤثر است که مهمترين آنها عبارت اند از : «زمينه ژنتيکي و ارثي محيط، خانوادگي، محيط آموزشي (مدرسه)، محيط اجتماعي (نفوذ همسالان، نهادها، مراکز اطلاع رساني و رسانه هاي گروهي،عامل رشد (تحولات مربوط به عامل سني)،عامل مذهب و درنهايت، اراده خودساز شخصيت که هر يک از اين عوامل، در زمان خاص تأثيرات خود را بر انسان اعمال مي نمايند».[38] نکته قابل توجه در تربيت جوان، پرداختن به تمامي جوانب متنوع در وجود اوست که ميتواند شخصيت او را متعادل و هماهنگ با اجتماع خود سازد. نقش خانواده و رسانه ها در تربيت جواناننخستين محيطي که هر فردي در آن قدم ميگذارد، خانواده است. در حقيقت زيربناي اصلي شخصيت هر انساني نيز در محيط خانواده شکل مي گيرد. والدين افزون بر اينکه در تمامي دوران زندگي نقش بسيار مهم و ارزنده اي در تربيت فرزند دارند، تأثيرشان در دوره حساس و مهم جواني بيش از ساير دورانهاست.والدين با شناخت و آگاهي از ويژگيها و نيازهاي جوانان و با ايجاد محيطي امن و فضايي لبريز از صفا و صميميت و برقراري ارتباطي دوستانه با جوانان، مي توانند پناهگاه بسيار خوبي براي حل مشکلات آنان باشند. آنان با گفتاري منطقي و به دور از هرگونه زورگويي، لجاجت و خشونت و رفتاري توأم با احترام و بزرگداشت شخصيت جوان، ميتوانند مشاوري امين و دلسوز و شايسته براي فرزندان جوان خود باشند.امروزه بسياري از کشورهاي جهان، با روي آوردن جوانان به انواع انحرافات، به اهميت و نقش مهم نهاد خانواده در تربيت نسل جوان پي برده اند و از اين رو، خانواده ها را در راه هدايت و تربيت فرزندان تشويق ميکنند. نقش رسانه ها در تربيت جوانان در جهان امروز، پيشرفت فناوري و علوم، حد و مرز را از کشورها برداشته و فرهنگ و علم و دانش بشري به راحتي براي همگان قابل دسترسي است. جوان امروز در جهاني زندگي ميکند که افکار، انديشه و رفتار اوبا الگوبرداري از رسانه هاي رايج عصرکنوني شکل ميگيرد.رسانه ها،بويژه رسانه هاي الکترونيکي باتوجه به قابليتها و کارکردهايي که دارد، مي تواند در راه حفظ سلامت و بهداشت روان و تربيت جوانان نقش تعيين کننده اي ايفا کند. اين ابزار همچنين ميتواند زمينه ساز ايجاد ناهنجاريهاي مختلف رفتاري و اخلاقي در آنان باشد. بنابراين، براي مصون ماندن از عوارض مخرب رسانه هاي جهاني، بالابردن سطح اطلاعات و آگاهي نسل جوان براي استفاده صحيح و مفيد از اين ابزار ضروري است.در اين باره، نقش رسانه هاي داخلي کشورهاي اسلامي در راه ارتقاي چنين آگاهيها و ترويج فرهنگ اصيل اسلامي و رساندن آن به گوش جوانان جهان، بسيار مفيد و مؤثر به شمار مي آيد. ورزش و جوانان - هنر و تأثير آن بر جوانانبدن انسان،همانند روح و روان او، در تمامي عمر به مراقبت و حفظ سلامت نياز دارد. از شمار چيزهايي که در ورزيدگي و سلامت جسم و روان انسان نقش بسزايي دارد، ورزش است. نياز به ورزش در دوران جواني بيش از ساير زمانها احساس مي شود. پرداختن به اين فعاليت بدني، افزون بر اينکه توان و قدرت جسمي جوانان مي افزايد، آثار روحي و معنوي زيادي را به دنبال خواهد داشت که ازجمله، موجب تقويت اراده و چيزه شدن بر بسياري از مشکلات خواهد شد.ورزش موجب تخليه انرژيهاي زايد بدن و درنتيجه، آرامش جسم و روان ميگردد. ورزش اعتماد به نفس جوانان را افزايش داده و بر عزت و احترام آنان در نزد ديگران مي افزايد. هنر و تأثير آن بر جوانان انسان از زيباييها لذت مي برد و هميشه به دنبال آنهاست. نسل جوان باتوجه به طبيعت وجودي خويش، بيش از ساير افراد طالب زيبايي و جمال هستند. يکي از جلوه هاي بيان زيبايي ها و تجسم ظرافتهاي موجود در جهان طبيعت و آفريده هاي خداوندي، هنر است که ضمير پاک و روشن جوان، تحت تأثير هنرمنديهاي جذاب و پرمعناي هنرمندان متعهد قرار مي گيرد. اگر در اين زمينه صاحبان انديشه و هنر جلوه هاي زيباي فرهنگ اسلامي و رشادتها و ايثارهاي مردان و زنان قهرمان تاريه را در قالب شعر، فيلم، نقاشي و ساير گونه هاي هنري به شکل گويا و پرمحتوا و در عين حال زيبا ارائه دهند، افکار جوانان جهان را مجذوب وقايع حقيقي تاريخ نموده و نقاب چهره الگوهاي دروغعين و کاذب که – براي گمراهي جوانان هر لحظه به ظاهري فريبا جلوه نمايي ميکنند – کنار مي رود و جوان که شيفته حقيقت و جمال واقعي است، با سرمشق گرفتن از اين رادمردان راستين تاريخ، راه سعادت را مي پيمايد. آسيبها و مشکلات جوانانانسان هميشه در معرض آسيبها و آفتهاي گوناگون قرار دارد، ولي جوانان بيش از ساير افراد در تيررس اين آفات هستند و شدت آسيب پذيري آنان، باتوجه به حساسيت اين دوران بيش از ديگران است. علي(ع) خطاب به جوانان، تعبيرات مهم و ظريفي دارد که بسيار حائز اهميت است. ايشان دوره جواني و موقعيت جوان را در سه جمله توصيف ميکند:«در تيررس حوادث و گرفتاريها هستي، هدف بيماريها و امراض گوناگون واقع مي شوي و درمعرض آسيبها و آماج بلاها قرار مي گيري».[39]بررسی تربیت کودک در روایات اسلامی و سیره عملی اهل‏بیت(علیهم‏السلام)موضوع تربیت فرزند، از دیرباز جزو موضوعات اساسی و بنیادی اسلام بوده است. در دنیای امروز با توسعه و رشد مهارناپذیر تکنولوژی و پیشرفت‏های چشمگیر آن، و نیز در عصر رویکرد دوباره بشر به مسئله دین و تربیت الهی موضوع تربیت فرزند، هم‏چنان چشم‏گیر می‏نماید. امروز حتی خانواده‏های غربی نیز به خوبی دریافته‏اند که بازی‏های رایانه‏ای، سایت‏های سرگرمی، چت‏های اینترنتی، تلویزیون، سینما، و... نیازهای روحی فرزندشان را تأمین نمی‏کند و بنیان خانواده را اکسیری جز تربیت صحیح فرزند، استوار نخواهد نمود. نوشتار حاضر بر آن‏است که نگاهی کوتاه به تربیت دینی کودک در روایات اسلامی بیندازد. ضرورت تربیت فرزند صالح تربیت، مجموعه روش‏ها و راهکارهایی است که از آغاز زندگانی انسان، به‏کار گرفته شده است تا او در مسیر صحیح رشد و ترقی قرار گیرد و در پرتو این آموزش‏ها، بتواند خود را از انحراف نجات دهد و راه سعادت و کمال را در پیش گیرد. پیامبر گرامی اسلام(صلی‏الله‏علیه‏وآله) فرموده‏اند: اَلوَلَدُ الصّالِحُ رَیحَانَةٌ مِن رَیَاحِینِ الجَنَّةِ؛ فرزند صالح گلی است از بوستان بهشت[40]. هم‏چنین فرمودند: مِن سَعَادَةِ الرَّجُلِ الوَلَدُ الصَّالِحُ؛ فرزند صالح نشانه خوشبختی فرد است. [41]امام‏صادق(علیه‏السلام) نیز فرمودند: مِیرَاثُ اللّهِ مِن عَبدِهِ المُؤمِنِ الوَلَدُ الصَّالِحِ...؛ میراث خداوند به بنده مؤمنش فرزند صالح است[42].نام‏ گذاری شایسته مسئله مهمی که در تربیت فرزند نیز تأثیر دارد، انتخاب نام شایسته برای کودک است. بسیاری از افراد هستند که در بزرگ‏سالی، نام خود را به دلیل عدم تناسب تغییر می‏دهند و حتی برخی از جوانان و نوجوانان نیز از گفتن نام اصلی خود، به دلیل سبُک و سخیف بودن، پرهیز می‏نمایند. از آن جا که اسلام به شکوه و جلال مسلمانان توجه ویژه دارد، آنان را از نام‏گذاری‏های ناشایست و غیر متین برای فرزندان، باز داشته است. حتی از نام گذاریِ نیک، به «حقی مسلّم بر گردن پدر و مادر» تعبیر شده است. امام کاظم(علیه‏السلام) می‏فرماید: اَوَّلُ مَا یَبَرُّ الرَّجُلُ وَلَدَهُ اَنْ یُسَمِّیهِ بِأِسمٍ حَسَنٍ فَلیُحَسِّن اَحَدُکُمُ اسْمَ وَلَدِهِ؛ نخستین کار نیکی که شخص برای فرزندش انجام می‏دهد این‏است که نام نیکو بر او بگذارد. پس شایسته است هر یک از شما نام فرزند خود را نیکو قرار دهد. [43]هم‏چنین روایت شده است که فردی نزد رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله) آمد و پرسید: ای رسول خدا! حق فرزندم بر من چیست؟ فرمودند: نام و تربیتش را نیکو کنی و او را در محیطی خوب پرورش دهی. [44]امام صادق(علیه‏السلام) در سخنی فراگیر و کامل در پاسخ ابن حمید، که برای مشورت در مورد انتخاب نامی برای فرزندش شرف‏یاب شده بود، فرمودند: از نام‏هایی که بندگی خدای را می‏رساند (انتخاب کن و) بر او بگذار. [45]گذشته از این مطلب، احادیثی موجود است که مبتنی بر تغییر برخی نام‏ها توسط اهل بیت(علیهم‏السلام) می‏باشد که آنان این‏گونه ناخرسندی خود را از گذاشتن این‏دسته نام‏ها اِبراز داشته‏اند؛ آن‏سان که آورده‏اند رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله) نام افراد و اماکنی که زیبنده نبود، تغییر می‏داده‏اند. [46]همچنین آمده است که امیرالمؤمنین(علیه‏السلام)، با این‏که نام مادر و همسرشان فاطمه(علیهاالسلام) بود، نام یکی از دختران خود را نیز فاطمه نهادند. [47]و نیز نگاشته‏اند شدت علاقه به حضرت زهرا(علیهاالسلام) در اهل بیت(علیهم‏السلام) به گونه‏ای بود که امام کاظم(علیه‏السلام) نام چهار دختر خود را فاطمه گذاشتند؛ فاطمه کبری، فاطمه وسطی، فاطمه صغری، فاطمه اخری که به فواطم اربعه شهرت یافتند. [48]امام رضا(علیه‏السلام) نیز فرموده‏اند: لایَدخُلُ الفَقرَ بَیتاً فِیهِ اسْمُ فَاطِمَة مِنَ النِّسَاءِ؛ در خانه‏ای که نام یکی از زنان فاطمه باشد محرومیت داخل نمی‏شود. [49]این ویژگی در خانواده امام حسین(علیه‏السلام) نیز دیده می‏شود و فاطمه کبری و فاطمه صغری از دختران او به شمار می‏روند. [50]این در حالی است که فضای سرکوب شیعیان، بر جامعه حاکم شده بود و رعب و وحشت بر سر آنان که نام فرزندان خود را علی و فاطمه می‏نهادند، سایه افکنده بود. امام حسین(علیه‏السلام) نیز در آن فضای تهدید و ارعاب، دست به مبارزه‏ای آشکار زده و با این نام‏گذاری به پاسداشت جایگاه و احترام این دو دُردانه آفرینش بر می‏خیزند. لزوم تربیت فرزند از سنین کودکی همان‏گونه که کارشناسان تربیت کودک نیز اذعان دارند، بهترین دوره برای تربیت فرزند، دوران کودکی است. زیرا در این سنین حس تقلید و نیز حس پذیرش آموزه‏های تربیتی، در سطح بالایی از توانمندی قرار دارد و کودک به خوبی آن‏چه را که به او آموخته می‏شود، فرا می‏گیرد. امیرالمؤمنین(علیه‏السلام) به فرزند خود امام مجتبی(علیه‏السلام) می‏فرماید: «قلب کودک نورس همانند زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود. ازاین‏رو در تربیت تو شتاب کردم، پیش از آن‏که دل تو سخت شود و اندیشه‏ات به چیز دیگری مشغول گردد، تا به استقبال کارهایی بشتابی که صاحبان تجربه، زحمت آزمودن آن را کشیده‏اند و تو را از تلاش و یافتن بی‏نیاز ساخته‏اند».[51]رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله) در مورد تربیت از سنین کودکی فرموده‏اند: مَن رَبّی صَغِیراً حَتَی یَقُولُ لااِلهَ اِلاّ اللّه لَمْ یُحَاسِبهُ اللّهُ؛ هر کس فرزندش را از کودکی تربیت کند تا او بتواند بگوید لا اله الا الله، خداوند از او حساب نخواهد کشید. [52]ضرورت مهرورزی و توجه به عواطف کودکانه رشد معنوی و تربیت اخلاقی مستلزم پرورش سالم عواطف کودک است. در این زمینه نیز روایات بسیاری وارد شده است؛ امام صادق(علیه‏السلام) فرموده‏اند: اِنَّ اللّه لَیَرحَمُ العَبدُ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِه؛ همانا پروردگار بنده‏اش را به دلیل زیادی مهرورزی نسبت به کودک خود می‏بخشاید. [53]هم‏چنین از رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله) روایت شده است: مَن قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً وَ مَن فَرَّحَه فَرَّحَهُ اللّهُ یَوم القِیَامَةِ؛ هر کس فرزند خود را ببوسد خدا بر او پاداشی می‏نویسد وهر کس فرزندش را خوشحال کند خدا او را در روز رستاخیز شاد می‏گرداند. [54]و در جای دیگری فرموده‏ اند: اُحِبُّوا الصِّبیَانَ وَ ارْحَمُوهُم؛ کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنان مهربان باشید. [55]همچنین روایت شده است که روزی مردی خدمت پیامبر اکرم (صلی‏الله‏علیه‏وآله) رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! من ده فرزند دارم ولی هرگز کودکانم را نبوسیده‏ام. پیامبر اکرم (صلی‏الله‏علیه‏وآله) فرمودند: کسی که رحم نکند [مورد]رحم [واقع [نمی‏شود. [56]رعایت حدود محبت و اظهار علاقهبا این‏که در اسلام درباره اظهار علاقه نسبت به کودکان سفارش شده است اما این مهرورزی و علاقه نباید مَصالح واقعی را تحت‏الشعاع قرار بدهد، بلکه می‏باید با اظهار محبتِ مهارشده، با کودکان رفتار کرد. زیرا در برخی از موارد، اظهار محبتِ بی‏حساب، باعث فدا شدن مصالح بزرگتری می‏شود و یا موجب سوء استفاده کردن کودک و در اصطلاح عامیانه «لوس» شدن او می‏گردد. باید توجه داشت نوازش‏های بدون حد و حصر و توجیه‏نشده و خارج از حد اعتدال، اثرات سوئی را بر روان کودک بر جای می‏گذارد؛ پُرتوقعی، زودرنجی، ضعف در برابر مشکلات، ناامیدی، عقده حقارت، سرخوردگی از اجتماع و بسیاری فشارهای روانی دیگر، زاییده ارتباطات مهرآمیز افراطی با کودک است. امام باقر(علیه‏السلام) در این راستا می‏فرماید: شَرُّ الابَاءِ مَن دَعَاهُ البِرُّ اِلَی الاِفرَاطِ وَ شَرُّ الاَبنَاءِ مَن دَعَاه التَّقصِیرِ اِلَی العُقُوقِ؛ بدترین پدران کسی است که [در نیکی از حد اعتدال خارج شود و] به زیاده‏روی بگراید و بدترین فرزندان فرزندی است که در اثر کوتاهی، به عاق والدین دچار شود. [57]نگاشته‏اند؛ روزی جمعی از دوستان امام باقر(علیه‏السلام) به منزل ایشان آمدند. یکی از فرزندان خردسال ایشان دچار تب شدید و بیماری سختی بود. امام نیز از این موضوع سخت ناراحت بودند به گونه‏ای که آرامش نداشتند و آثار اندوه در چهره ایشان دیده می‏شد. مهمانان با مشاهده سیمای اندوهگین امام، بر حال ایشان نگران شده و با خود گفتند اگر این فرزند از دنیا برود حتماً از اندوه و پریشانی برای امام اتفاقی می‏افتد. در همین اثنا، صدای گریه زنان از اتاق مجاور شنیده شد و همگی دانستیم که برای کودک اتفاقی افتاده. اندکی بعد با خبر شدیم که فرزند خردسال امام از دنیا رفته است. امام به اتاق مجاور رفت و پس از ساعتی بازگشت اما بر خلاف انتظارِ حاضرین، دیگر در چهره ایشان اثری از پریشانی دیده نشد، به امام عرض کردند: وقتی که ما نزد شما آمدیم به گونه‏ای پریشان بودید که ما نگران حال شما شدیم [اما اینک اثری از ناراحتی در شما نمی‏بینیم!]. امام فرمودند: ما نیز [مثل شما]دوست داریم که عزیزانمان تندرست و به دور از آسیب باشند ولی زمانی که امر الهی سر رسید و تقدیر خدا محقق گردید [گردن نهادن در برابر] امر خدا برایمان عزیزتر است. [58]به بیان دیگر، درست است که محبت به فرزند جایگاه ویژه‏ای دارد اما نباید همه چیز را فدای آن نمود و از وظیفه اصلی سرباز زد. توجه عاطفی بیشتر به دختراسلام بین دختر و پسر فرق نمی‏گذارد و ملاک برتری را در تقوا می‏داند، و خداوند به هر کس بخواهد دختر و به هر کس که خواست پسر می‏دهد. مهم این‏است که فرزند، سالم و صالح باشد. قرآن کریم می‏فرماید: «یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّکُورَ اَو یُزَوِّجُهُم ذُکْرَاناً وَ اِنَاثاً وَ یَجعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیماً اِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ؛ خداوند به هر که بخواهد دختر و به هر که بخواهد پسر می‏دهد و یا پسر و دختر را با هم به وی عطا می‏کند و آن‏که را بخواهد نازا می‏نماید. به‏درستی‏که او دانای تواناست»[59]اسلام شدیداً سنت ناپسند و جاهلی اکراه از دختر داشتن را رد می‏کند و بر خلاف افکار ظاهربین که پسر را بیشتر دوست می‏دارند، در بعضی از موارد دختر را برتر از پسر قلمداد می‏کند و دلیل آن را وجود پاره‏ای از ویژگی‏های ذاتی که در درون آن‏هاست، برمی‏شمارد. رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله) در این‏باره می‏فرماید: نِعمَ الوَلَدُ البَنَاتُ مُلَطِّفَاتٌ مُجَهِّزَاتٌ مُؤمِنَاتٌ مُبَارَکاتٌ مُفَلَّیَاتٌ؛ دختران چه فرزندان خوبی هستند؛ با لطافت و مهربان، آماده به خدمت‏رسانی، یار و غمخوار [اعضای خانواده]، بابرکت و پاکیزه کننده [در خانواده برای پدر و مادر ]. [60]و نیز فرموده‏اند: اِنَّ اللّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی الاُناثِ اَرَقٌّ مِنهُ عَلَی الذُّکُورِ؛ خداوند متعال بر دختران مهربان‏تر است تا پسران. [61]در برخی موارد دختران برتری نیز دارند. امام صادق (علیه‏السلام) فرمودند: البَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ البَنُونُ نِعمَةٌ وَ اِنَّما یُثَابُ عَلَی الحَسَنَاتِ و یُسألُ عَنِ النِعمَةِ؛ دختران نیکی و پسران نعمت‏اند و همانا بر نیکی‏ها پاداش داده و از نعمت‏ها سؤال می‏شود. [62]اسلام با در نظر داشتن روحیات لطیف دختر، به والدین دستور داده که در برخی از رفتارهای خانوادگی مانند تقسیم هدایا، دختران را مقدم شمارند. آموزش‏های دینی و تقویت مبانی اعتقادی کودک بدون تردید، یادگیری از مهم‏ترین فرایندهای روانی است که زمینه‏های آن از سنین کودکی شکل می‏گیرد و به تدریج با بالا رفتن سن کودک، استعدادهای او نیز بیشتر شکوفا می‏شود. کودک به دلیل وجود حس قوی تقلید، تلاش می‏کند تا رفتاری همسان با والدین خود بازسازی کند. وجود این حس، به او کمک فراوانی در یادگیری می‏نماید. والدین نیز می‏باید از این حس قوی به سود فرزند خود بهره‏برداری کنند و با آموزش‏های ابتدایی، کم‏کم زمینه‏های آشنایی با تعالیم دینی و مبانی اعتقادی، به ویژه نماز، را در او به وجود آورند. امام صادق (علیه‏السلام) می‏فرمایند: هنگامی که کودک به سه سالگی رسید لا اله الا اللّه را به او بیاموزید و او را رها کنید (همین مقدار کافی است). وقتی هفت ماه دیگر گذشت محمد رسول اللّه (صلی‏الله‏علیه‏وآله) را به او آموزش دهید و سپس او را رها کنید تا چهار ساله شود. آن‏گاه صلوات فرستادن را به او بیاموزید. در پنج سالگی به او سمت راست و چپ را آموزش دهید و قبله را نشان او داده و بگویید سجده کند. آن‏گاه او را تا شش سالگی واگذارید. فقط پیش روی او نماز بخوانید و رکوع و سجود را یادش دهید تا هفت سالش هم تمام شود. وقتی هفت سالگی را پشت سر گذاشت، وضو ساختن را به او تعلیم دهید و به او بگویید نماز بخواند، تا هنگامی که نه ساله شد وضو و نماز را به نیکی آموخته باشد. و هنگامی که آن‏دو را به خوبی یاد گرفت خدا پدر و مادر او را به خاطر این آموزش‏شان خواهد آمرزید. [63]تعلیم دیگر آموزش‏های لازم و ارتقاء سطح دانش و معرفت کودکگذشته از ضرورت تعلیم کودک و آشنا نمودن او با اصول اعتقادی، آموزش‏های دیگری نیز ـ و لو در حد آشنایی ـ برای کودکِ در حال رشد ضروری است. امام صادق(علیه‏السلام) به جمیل‏بن‏درّاج فرمودند: بَادِرُوا اَحدَاثَکُم بِالحَدِیثِ قَبلَ اَن تَسبِقَکُم اِلَیهِم المُرجِئَةُ؛ فرزندانتان را با کلام [ما] آشنا کنید پیش از آن که مرجئه [و دیگر فرقه‏های منحرف عقیدتی [بر شما سبقت بگیرند [ و آنان را منحرف سازند]. [64]و نیز:عَلِّمُوا صِبیَانَکُم مِن عِلمِنَا مَا یَنفَعُهُم اللّهُ بِهِ لا تَغلِبَ عَلَیهِمُ المُرجِئَةُ بِرَأیِهَا؛ کودکانتان را به دانش ما آموزش دهید که برای آنان سودمند است تا مرجئه [و منحرفین] با دیدگاه‏های خود آنان را مغلوب خود نسازند. [65]اهل‏بیت عصمت و طهارت(علیهم‏السلام) همواره عنایت ویژه‏ای به آموزش فرزند و بالا بردن سطح درک و معرفت او نشان می‏دادند.پي نوشت : [1] شریعت در آینه معرفت، آیت الله عبدالله جوادی آملی، ص 93؛ و شیعه در اسلام، علامه سید محمد حسین طباطبایی، ص 3. [2] التربیه الاسلامیه (اصولها و منهجها و معلمها)، دكتر عاطف السید، مصر (اسكندریه)، مركز الدلتا للطباعه. [3] Andre Lalande: Vocabulaire Technique Critique de la Philosophie. [4] Immanuel Kant. [5] امانوئل كانت، تعلیم و تربیت، انتشارات دانشگاه تهران، ترجمه غلامحسین شكوهی، تهران، 1363، ص 11. [6] R.S. Paters. [7] كلیات فلسفه آموزش و پرورش، هری شفیلد، ترجمه دكتر سرمد، ص 45. [8] Emile Duikheim. [9] مبانی و اصول آ.پ، غلامحسین شكوهی، آستان قدس رضوی، مشهد، 1375، چ 8، ص 58. [10] مبانی برنامه‌ریزی آموزشی، یحیی فیوضات، مؤسسه نشر ویرایش، تهران، 1374، چ 2، ص 21. [11] شكوهی، همان، ص 55. [12] Jean Jauques Rousseau. [13] شكوهی، ‌همان، ص 56. [14] امانوئل كانت، همان، ص 56. [15] شكوهی، همان، ص 56. [16] شكوهی، همان، ص 57. [17] Lucien Cellerier. [18] Esquisse dune science pedagoqgique. [19] Dictionnaire de Pedagogie de BUISSON. [20] John Dewey. [21] Paul LAPI. [22] Dscipline. [23] شكوهی، همان، ص 57 ـ 60. [24] تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مرتضی مطهری، صدرا، تهران، ص 77. [25] حجر، 26؛ یس، 77؛ مؤمنون، 12؛ مریم، 67؛ حج، 66 و... [26] حجر، 29؛ ص، 72. [27] ق، 16. [28] فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیائه... و یثیروا لهم دفائن العقول....» نهج البلاغه، خ 1، ترجمه محمد دشتی، نشر شاكر، قم 1370، چ 1، ص 38. [29] . اسراء، 24. [30] در این زمینه رجوع كنید به پایان نامه كارشناسی ارشد با عنوان «روش‌های تربیت انذار و تبشیر در قرآن، اسدالله طوسی، كتابخانه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره). [31] بحوث المؤتمر التربوی، تحریر: الدكتور فتحی حسن ملكاوی، عمان، جمعیه الدراسات و البحوث الاسلامیه، 1991. [32] . در این زمینه رجوع كنید به: گامی به سوی نظریه‌پردازی در تعلیم و تربیت اسلامی، ترجمه چندین مقاله از دانشمندان مسلمان تعلیم و تربیت، از كتاب: بحوث المؤتمر التربوی، تحریر: الدكتور فتحی حسن ملكاوی، عمان، جمعیه الدراسات و البحوث الاسلامیه، 1991، مترجمان غلامرضا متقی فر و اسدالله طوسی، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، 1380. [33] چهل حديث، حضرت امام خمينى(رحمت الله علیه)، ذيل حديث دهم.[34] محمد شريفي نيا،«جواني و تربيت از ديدگاه امام خميني»، تربيت اسلامي، مرکز مطالعات تربيت اسلامي وابسته به معاونت پژوهشي وزارت آموزش و پرورش ، ش5، ص128.[35] کودک، نوجوان و جوان از ديدگاه مقام معظم رهبري، مرکز مطالعات تربيت اسلامي،ج2، ص94.[36] تعليم و تربيت از ديدگاه مقام معظم رهبري، مرکزمطالعات تربيت اسلامي، ج1، ص53.[37] نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، نامه 31، ص523.[38] همان [39] نهج البلاغه، نامه 31، ص519. [40]وسائل الشیعة، ج15، ص97. [41]همان. [42]همان. [43]همان، ج15، ص122؛ فروع کافی، ج2، ص86. [44]همان، ج15، ص123. [45]همان، ج15، ص128؛ فروع کافی، ج2، ص86. [46] همان، ج15، ص122.[47]الارشاد، ج1





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 646]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن