تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 17 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):روز قيامت محبوب‏ترين آدميان نزد خداوند فرمان‏برترينِ آنها از او است
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826840591




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اولین خروس


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اولین خروس

بین خروس‏های مزرعه‏ی نوروزخان یک مسابقه‏ی همیشگی برقرار بود؛ مسابقه‏ی قوقولی قوقو. این مسابقه اول هر صبح برگزار می‏شد. آن هم این جوری بود که هر خروسی زودتر از همه‏ی خروس‏ها از خواب بیدار شود و قوقولی قوقو کند، او برنده‏ی مسابقه است. برنده‏ی این مسابقه با اینکه جایزه‏ای نمی‏گرفت، همه‏ی خروس‏ها دوست داشتند برنده‏ی این مسابقه باشند؛ چرا که اصل خروس بودن را سحرخیزی می‏دانستند و اینکه همه را از خواب بیدار کنند.یک روز صبح خروس‏ها با صدای خروس برنده از خواب بیدار شدند. چشم‏های‏شان را مالیدند و دنبال صاحب صدا گشتند. می‏خواستند ببینند این بار برنده کیست؟ هر خروسی به خروس بغل‏دستی‏اش نگاه می‏کرد؛ اما همه خواب‏آلود بودند و معلوم بود خروس برنده نیستند. معمولاً خروس برنده وقتی همه را از خواب بیدار می‏کرد، خیلی جار و جنجال می‏کرد و برنده بودن خودش را اعلام می‏کرد. آن روز تا هنگام شب هیچ‏کس نفهمید خروس برنده کیست؟ خیلی‏ها می‏گفتند: «شاید این خروس برنده خیلی فروتن است و دوست ندارد کسی بداند او سحر خیزترین خروس است!»بعضی‏ها می‏گفتند: «می‏خواهد ما را سرکار بگذارد.»بعضی‏ها هم می‏گفتند: «می‏خواهد از کنجکاوی بترکیم!»چند تای دیگر می‏گفتند: «چطور طاقت می‏آورد خودش را معرفی نمی‏کند؟»فردا صبح دوباره با صدای اولین خروس، خروس‏ها از خواب پریدند. چشم‏های‏شان را مالیدند و به هم دیگر نگاه کردند؛ اما باز هم خروس برنده معلوم نبود. تا غروب آن روز هم، همه خروس‏ها با آب و تاب درباره‏ی این مساله حرف می‏زدند. فردا و پس فردا و فردای پس فردا هم همین اتفاق افتاد.
خروس
یک شب تاجک کوچولو که بیشتر اوقات برنده‏ی این مسابقه بود و از اینکه خروسی پیدا شده که بالا دست اوست و آنقدر مغرور است که خودش را هم معرفی نمی‏کند، خیلی عصبانی بود، با خودش گفت: «هر طور شده او را شناسایی می‏کنم. امشب تا صبح نمی‏خوابم ببینم این خروس مغرور کیست که چند شب است ما را سرکار گذاشته است.»تاجک تا صبح چشم بر هم نگذاشت. نزدیکی‏های صبح صدای آن خروس را شنید. به دور و برش نگاه کرد. همه‏ی خروس‏ها خواب بودند. پس این خروس، بین آنها نبود. پس صدای او از کجا می‏آمد؟ تاجک دقت کرد ببیند صدا از کجا می‏آید. صدا از نزدیک کلبه‏ی نوروزخان می‏آمد. تاجک به طرف کلبه به راه افتاد. پرید روی پشته‏ای که رو به روی پنجره‏ی کلبه بود تا خروس سحرخیز را نگاه کند. حتما چون این خروس سحرخیزتر از همه بود، نوروزخان آن را برای خودش نگه داشته بود. تاجک هر چه روی پشته پایین و بالا پرید و داخل کلبه را نگاه کرد، خبری از خروس سحرخیز نبود. فقط نوروزخان داشت نماز می‏خواند. تاجک با تعجب به سوی دوستانش که تازه از خواب بیدار شده بودند و قوقولی قوقو می‏کردند برگشت و با هیجان گفت: «بچه‏ها! بچه‏ها! صدا از کلبه‏ی نوروزخان می‏آید! خروسه هر که باشد آنجاست!»ادامه دارد....
خروس
محدثه رضاییگروه کودک و نوجوان سایت تبیان *********************************** مطالب مرتبطگلک، بهارش کو؟ سارا و دانه ی برف موجودی شبیه دایناسور کوچولو بوی گل قرمزی کتاب در آب نامه‏های پروانهمحاکمه بچه خرس کهکشانی سنگر چوبیعسل و کیک وانیلیباغ گردو  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 395]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن