واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آخرین پیامبری که به بهشت می رود
شكر اين است كه به جنگ خدا نرويم و هر چه گفت، بگوييم چشم. معصيت و فعل حرام جنگ با خداست، مثل چشم چراني ،غيبت و ريا... اينها جنگ با خداست، گفته نكن و من انجام ميدهم.گفتار های اخلاقی عالم ربانی آیت الله ناصری ما هميشه و آن به آن مشمول عنايات حضرت هستيم، همه عالم وجود نه فقط ما. اين نعمتهايي كه خدا براي عامه مخلوقاتش ارزاني داشته، به احترام و عنايات امام زمان(عليه السلام) است. به دعا، لطف و وجود امام زمان(عليه السلام) است؛ چون امام زمان(عليه السلام) روح عالم وجود است. لذا مي فرمايند : لولا الحجةُ لَساخَتِ الأرضُ.نعمتهاي حضرت لا تُعَدُ و لا تُحْصي است (إن تَعُدوا نعمَتَ اللهِ لا تُحْصوها ... )1كسي قدرت شمارش نعمتهاي الهي را ندارد.كوچكترين منظومهها، منظومه شمسي ماست. منظومههايي هستند كه 40 خورشيد و ماه در آنها طلوع و غروب ميكنند. امام زمان(عليه السلام) نماينده حضرت حق هستند. ولي نعمتِ عالم وجود، حضرت حق است به وساطت حضرت بقية الله الاعظم(عليه السلام). بايد بيشتر به ياد ايشان باشيم، غافليم آقا.يكي از صفات مؤمنين و اولياي الهي به جاي آوردن شكر نعمتهاي الهي است.(لَئِنْ شَكَرتُمْ لأزيدَنَّكم و لَئِن كفَرتُمْ إنَّ عَذابي لَشَديد)2انسان بايد در هر حالي شاكر باشد. خداوند چقدر به ما نعمت داده است مگر ما طلبكار بودهايم. ما را صحيح و سالم آفريده، چندين كارخانه در وجود ما آفريده است، گوش، چشم، زبان و عقل و... شكر اينها را به جا آوريم، نمك شناس باشيم.شغل حضرت سليمان بن داود(عليه السلام) حصير بافي بود و خوراكش نيز از همين شغلش بود با اينكه صاحب مكنت و سلطنت عظيمي بود كه همه اينها را خودش از خدا خواسته بود، در روايت هست حضرت سليمان(عليه السلام) به خاطر حساب و كتاب زيادي كه دارند آخرين پيامبري هستند كه وارد بهشت ميشوند. شكر اين است كه به جنگ خدا نرويم و هر چه گفت، بگوييم چشم. معصيت و فعل حرام جنگ با خداست، مثل چشم چراني ،غيبت و ريا... اينها جنگ با خداست، گفته نكن و من انجام ميدهم.انسان بايد با خدا رفيق باشد (يا رفيقَ لِمَنْ لا رَفيقَ لَه...) آقا خداوند سريع الرضاست ، زود ميبخشد و زود آشتي ميكند. به كسي غير خودش نگو، در ميان شب 2 ركعت نماز بخوان از خدا عذر خواهي كن، توبه كن. تمام گناهانت را نابود ميكند بلكه گناهان را تبديل به حسنه ميكند. خداي به اين مهرباني را سزاوار رفاقت است. خدا دوست خوبي است.از اميرالمؤمنين(عليه السلام) روايتي به اين مضمون داريم : مؤمنين شاكر خدا هستند، يعني نعمتهاي خدا را در نظر مي آورند از او تشكر ميكنند. و خدا هم از ما تشكر ميكند .(فإنُّ الله شكورٌ..) تشكر خدا به اين است كه نعمتت را اضافه ميكند . فإنْ شكَرتُمْ لأزيدنَّكم.شكر هر چيزي به حسب خودش است، شكر چشم تنها به گفتن الحمدُالله نيست بلكه شكرش اين است كه به آنجا كه مولا راضي است نگاه كني و به جايي كه خدا رضايت ندارد نگاه نكني. و هم چنين گوش. شكر عقايد را آقا بجا بياوريد، در روايت است روزي حضرت عيسي(عليه السلام) در راه رسيدند به فردي كه خيلي بيمار بود، و دائماً ميگفت : خدايا از نعمتهايي كه به من دادي و به بقيه مردم ندادي تشكر ميكنم ، حضرت عيسي(عليه السلام) گفت:خدا كدام نعمت را به تو داده كه اين چنين شكر او را بجا ميآوري؟ و او گفت : به من ايمان راسخ داده است، اين بيماريها مهم نيست!تمام كارهاي ما حساب و كتاب دارد.شغل حضرت سليمان بن داود(عليه السلام) حصير بافي بود و خوراكش نيز از همين شغلش بود با اينكه صاحب مكنت و سلطنت عظيمي بود كه همه اينها را خودش از خدا خواسته بود، در روايت هست حضرت سليمان(عليه السلام) به خاطر حساب و كتاب زيادي كه دارند آخرين پيامبري هستند كه وارد بهشت ميشوند. مال من عمل من است كه به همراه خودم مي برم، اما چيز ديگري نميتوانم ببرم. حضرت سليمان فرزندي داشت كه فوت كرد، ايشان خيلي ناراحتي كرد، دو مَلَك آمدند براي دلداري حضرت، يكي از آنها گفت ما دو نفر اختلاف داريم و اختلاف ما را حل كنيد. من كشت و زرعي داشتم و ايشان آمده و محصولاتم را از بين برده است، چرا اين كار كرده است؟ حضرت سليمان به او گفتند: چرا اين كار را انجام دادي و كشت و زرع ايشان را نابود كردهاي؟ در جواب گفت : ايشان در جاده و مسير عبور كشت و زرع كرده، من هم از اين جاده عبور ميكنم در نتيجه محصول ايشان از بين رفت. حضرت به مَلَك اولي گفتند: اين شخص ضامن نيست و تو نبايد در مسير عبور و مرور كشت ميكردي. ملك اول به حضرت گفت : سليمان، دنيا جاده است، در مسير رفتن است، چه كسي مانده كه بچه تو بماند. اين دنيا جاي ماندن نيست. نخواهي بروي به زور ميبرندت.دل نبنديم آقا.والسَّلام عليكم و رَحْمَةُ الله و بَركاتُهمنبع :سایت دارالهدی تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]