تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى كه در دنيا به امانتى خيانت كند و آن را به صاحبش برنگرداند و آنگاه بميرد بر دين...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803285313




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انديشه هاي سياسي و اجتماعي فارابي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
انديشه هاي سياسي و اجتماعي فارابي
انديشه هاي سياسي و اجتماعي فارابي ابو نصر محمد فارابي الطرخاني درسال 251 ش . / 259 ق . در روستاي وسيج در فاراب و از بلاد ماوراء النهر به دنيا آمد و در سن هشتاد سالگي در دمشق درگذشت . فارابي در اين مدت ، به تحصيل ، تأليف و تدريس علم ، به ويژه درزمينه ي فلسفه (1 ) و منطق ، اشتغال داشت ، به گونه اي که کوشش وافر او درترجمه و تفسير آثار افلاطون ، ارسطوو نوآوري در فلسفه ، موجب شد که وي را « معلم ثاني » (2) بنامند ومؤسس فلسفه ي اسلامي لقبش دهند . بنابراين ، انديشه هاي سياسي و اجتماعي فارابي بيش از آن که متأثر از تحولات علمي در يونان باستان باشد ، از اعتقادات اسلامي تأثير پذيرفته است . (3) در اين درس ، برخي از انديشه هاي سياسي و اجتماعي فارابي را مورد بحث قرار مي دهيم : مدينه ي فاضله : نظريه ي « مدينه ي فاضله » برجسته ترين انديشه ي سياسي فارابي است که وي براي اصلاح وضعيت سياسي و اجتماعي پر از فساد و بي عدالتي زمان خود ( متوکل و منصور عباسي ) مطرح ساخت . اين انديشه مـتأثر از طرحي است که پيش از آن ، افلاطون درنظريه ي « دولت ايده آلي » (4) براي اصلاح جامعه ي يونان ارائه داده بود . اما فارابي به آن رنگ و بوي اسلامي و قرآني داد . (5) و از اين رو ، مدينه ي فاضله ي فارابي شباهت ها و در عين حال ، تفاوت هاي بسياري ، به ويژه در اصول و اهداف ، با نظريه ي « دولت ايده آل » افلاطون دارد . عمده ترين تفاوت اين دو به نقشي است که فارابي - برخلاف افلاطون – به وحي ( عقل فعال ) درهدايت وسعادت ساکنان مدينه مي دهد . (6) مدينه ي فاضله ، شهر ، دولت يا اجتماعي است که در آن همکاري زيادي براي نيل به سعادت دنيوي و اخروي وجود دارد . به بيان ديگر ، در چنين شهري ، مردم سعادت خود و ابزار نيل به آن را مي شناسند . و براي دست يابي به آن ( سعادت ) با يکديگر همکاري مي کنند . البته اين همکاري ، شرط بقا و حيات مدينه ي فاضله نيز شمرده مي شود ؛ زيرا مدينه ي فاضله همانند تن آدمي است که اعضايي دارد و اگر اين اعضا با يکديگر هماهنگ نباشد ، حاصل کار آن چيزي نيست که سعادت انسان را تأمين نمايد . بنابراين ، کامل و سالم بودن اعضا و نيز هماهنگي و همکاري آن ها از شروط لازم براي فراهم آمدن سعادت است . (7)البته در مدينه ي فاضله همه ي انسان ها در يک سطح نيستند ؛زيرا هر يک از انسان ها در بدو تولد، داراي فطرتي متفاوت با ديگري است. علاوه بر آن ، تربيت متفاوت ، فطرت هاي گوناگون پديد مي آورد . گوناگوني فطرت ها موجب گرايش به علوم و صنايع متعدد است . اين مسأله تفاوت درشغل ، ثروت و سلسله مراتب اجتماعي را ايجاد مي کند. پس مدينه ي فاضله يک نظام طبيعي است که در آن تفاوت وجود دارد ، اما اين تفاوت ، عامل رشد ، توسعه و پيشرفت است .(8)در نقطه ي مقابل مدينه ي فاضله ، مدينه جاهله قرار دارد که بدون درک آن ، فهم مدينه ي فاضله دشوار است . البته مدينه ي جاهله يا جامعه ي ناسالم به مدينه هاي متعددي چون فاسقه و ضاله تقسيم مي شود . اما وجه مشترک همه ي اين جوامع آن است که سعادت در آن به تلاش براي نيل به سلامت جسم ، فراواني نعمات ( خوش گذراني ) ، زيادي ثروت ( مال اندوزي ) ، افزوني شهرت ( شهرت طلبي ) ، وآزادي بي حد و حصر ( هرج و مرج خواهي ) محدود مي شود. چنين نگرشي انحراف از نظام آفرينش است ؛ زيرا سعات بشر در سعادت دنيوي خلاصه نمي شودکه به روش هاي درست و نادرست حاصل آيد ، بلکه سعادت داراي بعد دايمي ، جاودانگي و الهي نيز هست که مدينه ي جاهله از آن بي بهره است . (9)رهبرجامعه و ويژگي هاي او هر جامعه به رهبر ، و جامعه ي سالم به رهبر فرزانه نيازمند است . ضرورت وجود رهبر همانند ضرورت وجود عقل درجسم است ؛ به اين معنا که جسم بدون عقل سالم ، توانايي به کارگيري درست و هماهنگ اعضاي بدن را ندارد . جامعه ي بدون رهبر نيز به هرج و مرج و نيستي مي انجامد . علاوه بر آن ، کامل بودن عقل ، وي را شايسته ي فرمان روايي بر جسم آدمي ساخته است . بنابراين، رهبر نيز بايدکامل ترين فرد جامعه باشد تا امکان رسيدن به مدينه ي فاضله ( جامعه ي سالم ) که وسيله اي براي تکامل مادي و معنوي است ، فراهم آيد . (10)کامل ترين فرد براي تصدي رهبري جامعه ي سالم کسي است که واجد صفات دوازده گانه ي(1) تندرستي، (2) هوشمندي ، ( 3) راست گويي ( و راست روي ) ، ( 4) والامنشي ، (5 ) دادگري ، (6 ) دليري ، (7 ) درک قوي ، ( 8) حافظه ي توانا ، (9 ) فصاحت در بيان ، ( 10) علاقه ي به علم ، (11 ) پرهيز از گناه ، (12 ) بي اعتنايي به ثروت باشد . اما هر گاه فردي جامع اين صفات در جامعه پيدا نشود و دو فرد يا جمعي از افراد واجد صفات مذکور باشند آنان رهبران جامعه خواهند بود (11) به نظر فارابي ، جانشين ( يا جانشينان ) رهبر جامعه علاوه بر صفاتي که رهبر جامعه بايد داشته باشد ، بايد داراي اين صفات نيز باشند : 1-خردمندي 2- توانايي در وضع قوانيني جديد ؛ 3- آگاهي و به کار گيري قوانين و آداب رهبر قبلي ؛ 4- مهارت در به کارگيري سلاح و مهمات به هنگام جنگ ؛ 5- بصيرت و دور انديشي در مواجهه با اوضاع جامعه ؛ 6-برخورداري از تجربه و داشتن بياني روشن و رسا در تحريک مردم به فرمان برداري از خود و قوانين جديد . (12)علم مدني هدف زندگي انساني ، نيل به سعادت است . دست يابي به سعادت فقط از طريق علم مدني ( علم سياست ) تحقق مي پذيرد ؛ زيرا علم مدني ، علمي است که به « نحوه ي ايجاد شرايط زندگي بهتر که در آن آرامش و امنيت وجود داشته باشد [ مي پردازد ] ...در سايه ي امنيت و آرامش ... پرورش استعدادها ... و مرا حل رشد و کمال . .... »( 13) ( سعادت ) ميسر مي شود . البته فراهم آوردن شرايط زندگي مطلوب ، ايجاد آرامش ، پرورش استعدادها و تحقق کمال ، صرفاً در پرتو رهبري فرزانه و همياري صميمانه و زندگي در مدينه ي فاضله صورت مي گيرد . موضوع علم مدني رفتار انساني است . از اين رو ، علم مدني به مطالعه و بررسي رفتار ارادي و غير ارادي ، هدف يا هدف هاي رفتار و طبقه بندي آن ، منشأ ظهور و شرايط تحقق رفتار ، ابزار لازم براي تولد رفتارمطلوب و مانند آن مي پردازد . اين بررسي در دو بعد صورت مي گيرد : نخست اين که علم مدني در جهت مطالعه ي رفتار موجود و نحوه ي شکل گيري آن گام بر مي دارد . دوم آن که رفتار مطلوب ( مدينه ي فاضله ) و راه هاي وصول به آن را ، که تنها وسيله ي راه يابي به سعادت حقيقي است ، مدنظر قرار مي دهد . (14)جايگاهي که فارابي براي علم مدني درطبقه بندي علوم درنظر گرفته است ، موضوع مورد مطالعه ي علم مدني را روشن تر مي گرداند . از نظر فارابي ، علوم به نظري و عملي قابل تقسيم است .( 15) و علم مدني جزئي از علوم عملي است .و علم مدني شامل دو بخش اخلاق و سياست( 16) است . اخلاق به تعريف و تبيين سعادت مي پردازد و در سياست ، راه هاي رساندن جامعه به سعادت حقيقي به بحث گذا شته مي شود و اگر ساکنان مدينه ي فاضله از طريق علم اخلاق ، سعادت را خوب بشناسند و راه هاي وصول به آن را به وسيله ي علم سياست بياموزند ، به سعادت دنيوي و اخروي ( سعادت حقيقي ) دست نخواهند يافت . (17)اجتماع انسان فطرتا ً اجتماعي است ، همچنين براي زنده ماندن و نيل به سعادت و کمال ، نيازمند اجتماع است . به بيان ديگر ، انسان براي اين که سعادتمند شود ، آفريده شده است و براي دست يابي به آن چاره اي جز زندگي اجتماعي ندارد . البته انسان قادر است به تنهايي زندگي کند ، اما زندگي فردي او را در تأمين حوايج مادي و معنوي خويش مدد نمي رساند ، بلکه سعادت دنيوي و اخروي فردي و جمعي در گرو کمک و همياري انسان ها است . از اين رو ،اجتماع مجموعه اي از افراد ، روابط انساني ، همياري و هدفمندي ( سعادت خواهي ) است که به منظور تأمين نيازهاي زيستي و انساني پديد مي آيد . (18)اجتماع مورد نظر فارابي داراي مراتب گوناگوني است ؛ به اين معنا که در جامعه بر اساس استعدادهاي فطري و توانايي هاي اکتسابي ، تقسيم کار و جود دارد . در نتيجه ، هر يک از انسان ها در يک مرتبه و موقعيت اجتماعي ، اقتصادي ومانند آن قرار دارد و در مجموع ، همه ي انسان ها قادرند نيازهاي همديگر را تأمين نمايند . همچنين اجتماع ، از نظر فارابي ، به اجتماع کامل و ناقص تقسيم مي شود . اجتماعي که قادر باشد نيازهاي اعضاي خويش را برآورد « اجتماع کامل » است . درمقابل ، ده محله ، کوي و منزل که قادر به برآوردن تمامي حوايج خود نيست . « اجتماع غير کامل » است . به بيان ديگر ، فارابي اجتماعي را که هدف آن نيل به سعادت از طريق همکاري باشد ، « اجتماع کامل » مي داند . (19)اجتماع کامل به سه صورت تشکيل مي شود : 1-اجتماع عظما : اجتماعي که از ملت هاي بسياري تشکيل شده است ( مانند امپراتوري ها ) 2- اجتماع وسطا : از جمع آمدن يک ملت در محدوده ي جغرافيايي خاصي تأسيس مي شود . 3-اجتماع صغرا : بخشي از يک ملت است که در يک شهرزندگي مي کنند . بنابراين ، اجتماع کامل بر اساس وسعت ، جمعيت و ميزان همکاري و همياري به انواع گوناگوني تقسيم شده اند . اما به عقيده ي فارابي ، هر چه اجتماع بزرگ تر باشد ، نيکوتر و کامل تر است ؛ زيرا اجتماع بزرگ تر امکانات بيش تري براي تأمين حوايج مردم در اختيار دارد . البته فارابي يادآوري مي کند که صرفاً نيازها و تلاش براي تأمين آن ها عاملي براي گرد هم آمدن انسان ها نيست ، بلکه شرايط گوناگون جوي موجب اختلاف در خلق و خوي ، کشت و زرع و تشکيل اجتماعات متفاوت مي شود. (20) شهروندان از نظر فارابي ، شهر از جمله اجتماعات کامل است . کامل بودن شهر تا حد زيادي مرهون پويايي و تحرک شهروندان است . اين تحرک ، که در جهت نيل به کمال مطلوب ( سعادت ) صورت مي گيرد ، هيچ گاه متوقف نمي شود ؛ زيرا پس از دست يابي به درجه اي از مطلوبيت ، در پي دست يافتن به شرايط بهتر است . اين ويژگي شهروندان تحت تأثيرشرايط اقليمي (نظام طبيعي) ، عوامل محيطي (نظام اجتماعي ) ، ويژگي هاي شخصيتي ( نظام فردي ) و به ويژه مشيت الهي شکل مي گيرد . (21 )به دليل پويايي و تحرک ، شهروندان حق ندارند که در تعيين سرنوشت خود شرکت کرده ، در تبيين ويژگي هاي شهرشان مشارکت جويند و درتدارک زمينه هاي مشاركت خويش همكاري نمايند ؛ چرا که هيچ انساني ابزار انسان ديگر نيست تا به خدمت ديگري درآيد . البته فقط در اين صورت است که همه ي شهروندان امکان شکوفا کردن استعدادهاي خود را ، که لازمه ي جامعه ي انساني تر و الهي تر است ، مي يابند . (22)به عقيده ي فارابي ، همه ي شهروندان از توانايي برابر براي رشد و تکامل خود و شهرشان برخوردار نيستند؛ چون انسان ها از ذات و سرشت نابرابر برخوردارند وعوامل گوناگون محيطي ، اجتماعي و اقليمي به يک نسبت بر همه ي آن ها تأثير نمي گذارد. اين نابرابري منجر به تضاد و رکود نمي شود، بلکه موجب تعاون و تحرک است؛ زيرا نابرابري موجب نيازمندي و تلاش و همکاري براي تأمين آن است.(23)اگر چه شهروندان از توانايي ذاتي برابر براي رسيدن به رشد فردي و اجتماعي بي بهره اند ، ولي حکام شهري بايد امکانات مساوي براي آنان فراهم آورند . در اين صورت ، تحرک آغاز شده براي دست رسي به سعادت و تحقق جامعه ي خوب و مطلوب تداوم مي يابد. بنابراين ، با وجود تفاوت در بين شهروندان ، هيچ گاه حکومت مطلوب اين تفاوت ها را وسيله اي براي تبعيض قرار نمي دهد. (24)خلاصه ي مطالب : ابو نصر فارابي متولد 259 هجري در زمينه ي فلسفه، منطق و ترجمه ي آثارافلاطون و ارسطو سرآمد روز گار خود بود و انديشه هاي سياسي او بنياد فلسفه ي سياسي را در اسلام استوار ساخت . بخشي از انديشه هاي سياسي او به اين شرح است : 1-مدينه ي فاضله : نظريه ي « مدينه ي فاضله » برجسته ترين انديشه ي سياسي فارابي است .اگر چه انديشه ي مدينه ي فاضله ي او متأثر از نظريه ي « دولت ايده آلي » افلاطوني مي باشد ، ولي او اين انديشه را به رنگ و بوي وحي آراسته است . از نظر فارابي ، مدينه ي فاضله ، اجتماعي است که در آن همکاري زيادي براي نيل به سعادت دنيوي و اخروي وجود دارد . علاوه بر آن ، مدينه ي فاضله از اعضاي سالم ، هماهنگ و هم ازهدف برخوردار است . مدينه ي فاضله يک نظام طبيعي است که در آن تفاوت ديده مي شود، ولي مبراي از تبعيض است . مدينه ي فاضله در مقابل مدينه ي جاهله يا مدينه ي ناسالم قراردارد . 2-رهبرجامعه و شرايط آن : هر جامعه به رهبر ، و جامعه ي سالم به رهبر فرزانه نيازمند است . ضرورت وجود رهبر همانند ضرورت وجود عقل درجسم است . رهبر ( يا رهبران ) بايد کامل ترين فرد جامعه باشد . کامل ترين فرد جامعه داراي صفاتي همچون تندرستي ، هوشمندي ،راست گويي ، والامنشي ، دادگري ، دليري ، درک قوي ، حافظه ي توانا ، فصاحت در بيان ، علاقه مندي به علم ، پرهيز از گناه و بي اعتنايي به ثروت است . همچنين رهبر و جانشينان او بايدخردمند ، بصير ، دورانديش، مجرب و فصيح باشند . 3-علم مدني : هدف زندگي انساني ، نيل به سعادت است ، دست يابي به سعادت فقط از طريق علم مدني ( علم سياست ) به دست مي آيد ؛ زيرا علم مدني علمي است که نحوه ي ايجاد شرايط زندگي بهتر – يعني : زندگي همراه با آرامش و امنيت – را در پرتو رهبري فرزانه و همياري صميمانه ي مردمي فراهم مي آورد . موضوع علم مدني رفتار انساني ( مطالعه ي رفتار موجود و نشان دادن راه هاي نيل به رفتار و جامعه ي مطلوب ) است . علم مدني جزئي از علوم عملي است و آن نيز به دو بخش اخلاق و سياست تقسيم مي شود . 4-اجتماع : انسان فطرتاً اجتماعي است . همچنين براي زنده ماندن و نيل به سعادت و کمال، نيازمند زندگي اجتماعي مي باشد ؛ زيرا اجتماع ، مجموعه اي از افراد و روابط انساني هدفمند ( سعادت خواه ) است . البته در اجتماع به دليل وجود تفاوت هاي فطري و اکتسابي ، تقسيم کار و سلسله مراتب اجتماعي پديد مي آيد . چنين اجتماعي به آن دليل يک اجتماع کامل است که مي تواند نيازهاي اعضايش را برآورد . اجتماع کامل به سه صورت اجتماع عظما ، و سطا و صغرا است . 5-شهروندان : از نظر فارابي ، شهر از جمله اجتماعات کامل است . کامل بودن شهر تا حدود زيادي ، مرهون پويايي و تحرک شهروندان در جهت دست يابي به کمال مطلوب و مطلوب تر است . به همين دليل ، شهروندان حق تعيين سرنوشت خويش را دارند . البته همه ي شهروندان از توانايي برابر براي نيل به رشد و کمال برخوردار نيستند ، ولي اين تفاوت موجب تعاون و تحرک بيش تر مي گردد . با اين وصف ، حکام براي آنان امکانات مساوي به منظور رسيدن به سعادت فراهم مي آورند . در واقع ، حکومت مطلوب ، تفاوت ها ي موجود در انسان ها را وسيله اي براي تبعيض قرار نمي دهد . پي نوشت : 1- فارابي شيعه بود . برخي از دلايل اين مسأله عبارتند از : اول اين که وي علاقه اي مفرط به فلسفه داشت ، در حالي که عقايد اهل تسنن با فلسفه سازگاري ندارد . دوم اين که مرگ وي در خاندان شيعي سيف الله حمداني روي داد . 2- ارسطو را « معلم اول » گويند ؛ زيرا او علم منطق را سروسامان داد . 3- فارابي مؤسس فلسفه ي اسلامي ، رضا داوري اردکاني ، ص 49 - 52 .4-منظور دولتي است که در آن فرمان رواي کشور ، مصالح مملکت را فداي مصالح شخصي خود نکند. 5- فلاسفه ي شيعه ، شيخ عبدالله نعمه ، ترجمه ي سيد جعفر غضبان ، ص 411 . 6- « فارابي بنيانگذار فلسفه سياسي در اسلام » ، مجيد عنايت ، روزنامه ي همشهري ، ( 7 مرداد 1372 ) ، ص 56 .7- فارابي ، مؤسس فلسفه اسلامي ، داوري اردکاني ، ص 170 - 172 .8- انديشه ي اجتماعي متفکران مسلمان از فارابي تا ابن خلدون ، آزاد ارمکي ، ص 227 - 228. 9- انديشه ي اجتماعي متفکران مسلمان از فارابي تا ابن خلدون ، آزاد ارمکي ، 141 - 142 .10- انديشه هاي اهل مدينه فاضله ، ابو نصر محمد فارابي ، ترجمه ي جعفر سجادي ، 260 - 261. 11- تاريخ فلسفه در اسلام ، محمد شريف ج 2 ، ص 174 .12- انديشه هاي اهل مدينه ي فاضله ، فارابي ، ص 276 .13- تاريخ انديشه هاي اجتماعي در اسلام ، هدايت الله ستوده ، ص 63 .14- انديشه اجتماعي متفکران مسلمان از فارابي تا ابن خلدون ، آزاد ارمکي ، ص 230 .15- در اين مورد ، در درس نخست بحث شده است . 16- علم مدني مترادف با علم سياست و گاه مترادف با اخلاق و سياست آمده است .17- شناخت اجتماعات از ديدگاه فارابي و ابن خلدون ، غلامعلي خوشرو ، ص 28 .18- همان ، ص 40 .19-تاريخ فلسفه در اسلام ، محمد شريف ، ج 2 ، ص 166.20- شناخت اجتماعات از ديدگاه فارابي و ابن خلدون ، آزاد ارمکي ، ص 46.21- فارابي و سير شهروندي در ايران ، محمد منصور فلامکي ، ص 160 - 173. 22 - همان. 23- همان .24- همان .منبع: کتاب انديشه هاي سياسي مسلمانان آموزش عقيدتي سياسي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 637]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن