واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عشق لازم است اما كافى نيست نويسنده:زهرا رضايى دستش را روى زنگ خانه گذاشت و تا باز شدن در از روى آن برنداشت. به سرعت وارد خانه شد. مقنعه اش را همان جا، جلوى در آشپزخانه انداخت و مانتويش را روى مبل ها و بعد داخل آشپزخانه شد. مادرش او را بغل كرد و بوسيد و گفت:- قربون دختر گلم برم.به غذاى روى ميز نگاه كرد و بعد سگرمه هايش را درهم كشيد و گفت:- شما كه مى دونين من قورمه سبزى دوست ندارم.مادر گونه هايش را بوسيد و گفت:- غر نزن عزيزم، زنگ زدم پيتزا برات بيارن.•••معلم كارنامه را به دست مادر داد. مادر نگاهى به نمره ها انداخت و بعد با تعجب رو به معلم كرد و گفت: - چرا من كه اين قدر دارم زحمت مى كشم. اون دست به سياه و سفيد نمى زنه.معلم سرى تكان داد و گفت:- خيلى لوسش كردين.باورش نمى شد. او سعى كرده بود دخترش راحت و شاد باشد تا بتواند با خيالى آسوده درسش را بخواند. چشم هايش را بست. صداى شوهرش در گوشش پيچيد:- دارى اين دخترو بد بار ميارى. دارى لوسش مى كنى!•••آيا بچه هاى امروز نسبت به بچه هاى نسل قبل لوس تر شده اند اين نكته اى است كه خيلى زياد درباره آن حرف مى زنند. والدين اغلب متهم مى شوند كه سختگيرى هاى لازم را ندارند و اجازه مى دهند كه فرزندانشان پى در پى اشتباه كنند و نمى گذارند آنها به اشتباهات خود پى ببرند. زيرا مى ترسند دچار افسردگى شوند!امروزه مى شنويم كه پدر و مادرها به بى ادبى هاى فرزندانشان اهميت نمى دهند و به جاى اين كه پيامد كارهاى خلاف و نسنجيده آنها را گوشزد كنند، سعى مى كنند جلوى مجازات شدن آنها را بگيرند. پدر و مادرهاى دوران ما اغلب به خاطر اشتباهات فرزندانشان سرزنش مى شوند و بستگان و نزديكان به جاى ارائه راه حلى منطقى، فقط در فكر سرزنش آنها هستند.پدر و مادرهاى امروزى كه هنوز از سخت گيرى هاى پدر و مادرانشان آزرده هستند، سعى مى كنند به فرزندانشان عشقى را بدهند كه فكر مى كنند پدر و مادرشان از آنها دريغ كرده اند؛ اما نمى دانند اين عشق بى منطق چه مصائبى را به دنبال خواهدداشت.به نظر مى رسد تربيت فرزندان تنها وظيفه اى است كه والدين فكر مى كنند قادر به انجامش هستند؛ اما وقتى با فريادهاى خشمگينانه فرزندشان روبه رو مى شوند، مى فهمند چيز زيادى از تربيت فرزند نمى دانند. شايد علت اين اشتباه آن است كه والدين فكر مى كنند اگر گفتارشان را دائم تكرار كنند، فرزندانشان سرانجام پنبه ها را از گوششان بيرون مى آورند و رفتارشان را تغيير مى دهند.گاهى اوقات پدر و مادر به انتظار فردا مى نشينند، فردايى كه سر فرزندشان به سنگ بخورد و متوجه اشتباهش بشود كه البته اين سر به سنگ خوردن كمى دير اتفاق مى افتد و جز افسوس و ندامت و پشيمانى براى والدين ارمغان ديگرى ندارد.والدين امروزى بايد بياموزند كه اگر به تمام خواسته هاى فرزندانشان تن بدهند، در حق آنها لطفى كه نكرده اند، ظلم هم كرده اند. خواسته هاى بچه ها هيچ وقت تمامى ندارد. از آنجا كه بچه ها نمى توانند ميان خواسته ها و نيازهاى واقعى شان تفاوتى قائل شوند، اين وظيفه هر پدر و مادرى است كه به جاى آنها اين تفاوت ها را تشخيص دهند.اكثر والدين با وظيفه بزرگ كردن و تربيت فرزندان با عشق و خوش بينى برخورد مى كنند و عشق را عامل مهمى مى دانند؛ ولى اگر اين عشق كافى نبود، چه بايد كرد مسئوليت شما به عنوان يك والد اين است كه محدوديت هاى مناسبى را درنظر بگيريد، فرزندتان را سالم و ايمن نگه داريد و درخانه خود نظم برقرار كنيد. بايد بياموزيد كه عشق لازم است؛ اما كافى نيست. بايد به معجون عشق، سخت گيرى را اضافه كنيد تا كامل شود. بايد بياموزيد كه ميان سخت گيرى و انعطاف پذيرى تعادل برقرار كنيد.منبع: http://www.iran-newspaper.comتصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]