تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه خداوند خير بنده اى را بخواهد، واعظى از درون او برايش قرار مى دهد كه او را به ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816707712




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خدا را چگونه احساس می‏کنید؟


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان:  خدا را چگونه احساس می‏کنید؟
 خدا را چگونه احساس می‏کنید؟
آن صدای آشناوقتی بچه‏ها به کلاس آمدند جمله‏ای را با خطی بسیار زیبا بر تابلو دیدند:چه دلیلی بر وجود خدا دارید؟ او را چگونه احساس می‏کنید.خانم پرسید: «این جمله را چه کسی نوشته است؟»همه ساکت شدند. دست خط، شبیه هیچ‏یک از بچه‏های کلاس نبود. خانم گفت: «هیچ‏کس ننوشته است؟»کسی جواب نداد. خانم گفت: «این جمله خود به خود که روی تابلو سبز نشده است؛ یا شما نوشته‏اید یا فرشته‏ای از آسمان به زمین آمده و این را نوشته و یا ... چه می‏‏دونم جنّی، پری‏ای، روحی، چیزی مثل این نوشته است.»بچه‏ها آهسته خندیدند.خانم گفت: «البته خیلی مهم نیست که چه کسی نوشته است. مهم‏تر آن است که هر نوشته نویسنده‏ای دارد؛ هر چند او را ندیده باشیم. حالا چه کسی می‏تواند به این دو سوال نوشته شده روی تابلو جواب بدهد؟»دست‏ها بالا رفت و هر کس پاسخی داد. کسی گفت: «هر خانه سازنده‏ای دارد. این جهان خانه‏ی بزرگی است. پس باید سازنده‏ای داشته باشد.»دیگری گفت: «اوست که خورشید را می‏آورد.»چهارمی گفت: «و ماه و ستارگان را!»نفر پنجم گفت: «و ما و پدر و مادرمان را!»بچه‏ها جواب می‏دادند، اما خانم ساکت بود. خانم در آخر گفت: «جواب‏های خوبی دادید؛ اما فکر نمی‏کنید جواب‏های بهتری مانده باشد؟ اگر بیشتر فکر کنید می‏توانید به آنها برسید. می‏دانید بچه‏ها، خدا از دل ما خبر دارد و با قلب ما سخن می‏گوید. ما با گوش دل‏مان صدایش را می شنویم. از صدای آشنایی که در دل احساس می‏کنیم می‏دانیم که او وجود دارد.»خانم ادامه داد: «روزی کسی به امام صادق (علیه‏السلام) گفت: «مرا به سوی خدایم راهنمایی کن.»می‏دانید امام صادق (علیه‏السلام) چه پاسخی داد؟ از او پرسید: «آیا هیچ‏گاه بر کشتی نشسته‏ای؟»  گفت: «بله».
 خدا را چگونه احساس می‏کنید؟
امام پرسید: «آیا برایت پیش آمده که دریا توفانی، کشتی شکسته شده باشد و تو امید نجاتی نداشته باشی؟» گفت: «بله.»فرمود: «لحظه‏ای که امیدت از هر جا بریده شده بود، آیا نقطه‏‏ی روشنی در دلت احساس نمی‏کردی که بتواند تو را از توفان، دریا و غرق شدن نجات دهد؟» گفت: «بله.»فرمود: «او خداوند است.» سپس خانم از پشت میز بیرون آمد و رو به بچه‏ها ایستاد.- آیا می‏دانید منظور از این کشتی چیست؟موج‏ها کدام‏اند؟ و ناخدا کیست؟ توفان‏ها از کجا می‏آیند و ما چگونه می‏توانیم در برابر توفان‏ها مقاومت کنیم؟تا هفته‏ی بعد درباره‏ی این سوال‏ها فکر کنید. امروز من فقط آیه‏ای از قرآن را به شما معرفی می‏کنم. هر گاه خودم آن را می‏خوانم صدای خدا را نزدیک  قلبم احساس می‏کنم. شما هم می‏توانید احساس کنید؛ البته به شرط آنکه دست‏کم یک‏بار در آن کشتی توفانی نشسته باشید. خانم آنگاه خواند:«اوست که شما را در خشکی و دریا به حرکت می‏آورد، تا آنگاه که در کشتی قرار گیرید و باد ملایمی به حرکت‏شان آورد، شادمان می‏شوند، ناگاه باد شدیدی می‏وزد و امواج از هر سو به آنها هجوم می‏آورد و در آن لحظه که یقین می‏کنند راه گریزی ندارند، خدا را از روی اخلاص می‏خوانند که اگر ما را نجات‏دهی سپاس‏گزار خواهیم بود.»مرتضی دانشمندپوپکتنظیم: بخش کودک و نوجوان*************************************مطالب مرتبطکمک بی دریغ خداوند با چند تا درخت دوست هستی؟ وقتی کودک بودی  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن