تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 24 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آنگاه که روزه مى ‏گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه ‏دار باشند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1865111616




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«علل و آثار انسجام اجتماعي»


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
«علل و آثار انسجام اجتماعي»
«علل و آثار انسجام اجتماعي» نويسنده: خليل منصورى انسجام اجتماعي، مشخصه‌ها، مفهوم، علل و عوامل و آثارى دارد كه اگر مورد دقت نظر و توجه واقع شود مي‌تواند بركات متعددى براى جامعه اسلامى داشته باشد. در اين مقاله نويسنده كوشيده است كه به تبيين مفاهيم گفته شده بپردازد. شاخص اجتماعى بودن چند نفرى در يك كشتى نشسته‌اند كه به سوى مقصدى معلوم و مشخصى در حركت است. آنان مي‌بايست چند ماهى را در كنار هم زيست كنند و به قولى يكديگر را تحمل كنند. هيچ آشنايى با يكديگر ندارند و تنها عامل گرد هم آمدن آنان مقصد مشترك و تنها وسيله انحصارى يعني همين كشتى است. آنان كم‌كم متوجه حضور يكديگر و خصوصيات و روحيات هم آشنايى بيشتري پيدا مي‌كنند و باب گفت‌وگو و آشنايى در ميانشان به تدريج قوت مي‌گيرد و به دوستي و معاشرت مي‌انجامد. آنان مي‌بايست به گونه‌اى رفتار كنند تا كشتى به سلامت به مقصد برسد و در مشكلات و چالش‌هاى پيش رو همراه و همگام و ياور يكديگر باشند. براي اين كه كمتر دچار تنش و درگيرى شوند از برخى از خواسته‌هاى و نيازهاى شخصى چشم مي‌پوشند و در جست‌وجوى آرامش و يا حفظ آن تا پايان مسير و رسيدن به مقصد راهكارهايى را شناسايى و به مورد اجرا مي‌گذارند. اين گونه است كه هم سفر را بر خود آسان مي‌كنند و هم راه را كوتاه. در اين جا تمركز بر روى فرد يا افراد نيست بلكه معطوف به رفتارهاى شمارى از افراد است كه رفتار جمعي بروز مي‌دهند. البته در روان‌شناسى اجتماعى اين پرسش مطرح است كه آيا چيزى به نام گروه و جامعه وجود خارجى دارد يا نه؟ فلويد آلپورت بر اين باور است كه «پاى شما نمي‌تواند به يك گروه گير كند» معناى اين گفته آن است كه گروه‌ها تنها در ذهن افراد وجود دارند. به نظر وي، گروه‌ها و جوامع چيزى بيش از مجموعه مشتركى از ارزش‌ها، عقايد، انديشه‌ها و عادت‌هاى افراد نيست كه همزمان در ذهن چند نفر حضور دارد. اين ديدگاهى است كه آيت الله مصباح يزدي آن را برگزيده و در بسيارى از كتب و مقالاتش بر آن تأكيد مي‌ورزد. وى مي‌كوشد آيات قرآنى را موافق اين الگو و مدل ارايه شده، تحليل و تبيين كند. در مقابل دوركيم (1898) و وارينر (1956) براى گروه‌ها و جامعه هويت مستقلى قايل هستند كه بايد به آنها به صورت پديده‌هاى مستقل و يگانه‌اى در محيط نگريست. به نظر ايشان نمي‌توان همه رفتارها اجتماعى را به سطح فردى فروكاست و در اين سطح به تبيين آنها پرداخت؛ زيرا جنبه‌ها و وجوه منحصر به فرد و يگانه‌اى در گروه و جامعه مستقل از افراد و اشخاص وجود دارد. علامه طباطبايى (ره) در كتاب الميزان و شهيد مرتضى مطهرى (ره) در كتاب جامعه و تاريخ اين ديدگاه را مدل و الگوى خوبى براى تفسير و تبيين بسيارى از آيات قرآن مي‌يابند كه مي‌تواند به آسانى مسايلى چون اجل امت‌ها را توضيح دهد. احتمالا موافق اين هستيم كه بسيارى از فعاليت‌هاى زندگى ما متضمن تعامل ما با افراد ديگر است. خانواده، همكاران و مانند آنها همگى شامل تعامل‌هايى ميان يك گروه از افراد است. در روان‌شناسى اجتماعى ثابت شده كه نفوذ اجتماعى چگونه رفتار فرد را تحت تأثير قرار مي‌دهد. اين خود بيانگر تأثيرات جامعه و گروه بر فرد است كه مي‌توان از آن به پديده مستقلى به نام جامعه پى برد. بسيارى از مردم در حضور گروه و جمع احساس ترس و اضطراب مي‌كنند كه اين خود نشانه ديگرى از تأثير چيزى به نام گروه و جامعه بر فرد است؛ در حالى كه همين شخص در برابر تك تك اين افراد چنين حالتى ندارد. مشخصه‌هاى گروه و جامعه جامعه همان گروه بزرگ با هدفى والاتر و برتر است كه به شكل ملت- كشور و ملت- دولت سازماندهى مي‌شود. اين افراد به شكل جامعه و ملت سازماندهى مي‌شوند تا فعاليت‌هاى مشخصى را براى رسيدن به اهداف و مقاصد يكسانى در تعاملات روزانه خود نشان دهند. ادراك‌هاى مشترك و پيوندهاى عاطفى و وابستگي‌هاى متقابل و نقش‌هاى اجتماعى آنان را بيش از پيش به يكديگر وابسته مي‌كند و نوعى وحدت و يكپارچگى را در ميان آنان تشديد مي‌نمايد. مفهوم انسجام اجتماعي در روان‌شناسي اجتماعى از پديده‌اى به عنوان روح نزديك بودن و يا عدم آن در يك جامعه و يا گروه سخن مي‌گويند كه اثر مهمى روى رفتار افراد جامعه به جا مي‌گذارد. در گروه‌هاي اجتماعى مي‌توان به آسانى اين مسئله را شناسايى و آثار و پيامدهاى وجودى و ملموس آن را ردگيرى كرد. به عنوان نمونه، برخى از مفسران ورزشى از تيم‌هايى نام مي‌برند كه بهترين مواد (نفرات تيمى و ستارگان به نام فوتبال) را در اختيار دارند، اما نمي‌توانند اين مواد را به هم بچسبانند. در چنين مواردي، اين احتمال وجود دارد كه فقدان نزديكى يا حتى وجود دشمنى نهان در ميان برخى از اعضاى تيم در عملكرد رضايت بخش تيم ورزشى اختلال ايجاد مي‌كند. براى توصيف چنين وضعيت و ويژگى در ميان يك تيم ورزشي يعنى فقدان نزديكى ميان افراد گروه از اصطلاحات چندى چون فقدان احساس يگانگى و يا اقليم عاطفى سخن مي‌گويند. بيشترين اصطلاحاتى كه در اين جا از سوى مفسران و روان‌شناسان اجتماعى به كار مي‌رود اصطلاح فقدان انسجام در ميان اعضاى تيم است. در تعريف انسجام مي‌گويند كه ويژگي‌اى است كه در آن نيروى اعمال شده بر اعضا و جامعه براى ماندن در گروه بيش از كل نيروهايى است كه مي‌كوشد آنان را به ترك گروه وادار سازد و انسجام ايشان را از ميان بردارد. به سخن ديگر، گروه‌ها و جوامع‌ايى كه در آنها اعضا يكديگر را دوست دارند و مي‌خواهند در حضور يكديگر باقى بمانند و فعاليت كنند، گروه‌ها و جوامع منسجم هستند. چنان كه گروه‌ها و يا جوامع‌ايى كه اعضاى آن به يكديگر جذب نشده‌اند، جوامع از هم پاشيده‌اى هستند كه از نظر سطح انسجام در پايين‌ترين حد خود قرار دارند. آثار انسجام اجتماعي از آن جايى كه اعضا و يا جوامع‌ايى كه جذب گروه و يا ائتلاف خاصى مي‌شوند، سخت‌تر كار مي‌كنند تا به هدف‌هاى ائتلاف برسند، انسجام آنان معمولا با بارورى بيشترى همراه است. به اين معنا كه اعضاى گروه و يا جوامع‌ايى كه به طور كامل از انسجام برخوردارند در مقايسه با اعضا و جوامع‌ايى كه داراى انسجام كمترى هستند، امكان بيشترى دارند تا به هدف خود دست يابند؛ زيرا توافق آنان موجب مي‌شود تا نوعى ارتباط عاطفى در ميان آنان برقرار گردد. به سخن ديگر، در جوامع با انسجام قوى نوعى موافقت پديد مي‌آيد. يك دليل براى اين موافقت و همدلى اين است كه همگونى در جوامع و گروه‌هاى منسجم مورد تأكيد دايمى قرار مي‌گيرد. وقتى شما اعضاى يك گروه را دوست بداريد، ممكن است تمايل بيشترى در سازش با عقايد آنان داشته باشيد و اين باور را خواهيد داشت كه هماهنگي، احساس‌هاى خوبى را كه در گروه و جوامع منسجم وجود دارد، افزايش مي‌دهد. نتيجه نهايي انسجام، يكپارچگى گروه و جوامع هم هدف است. در اين صورت توافق و هماهنگى بيشترى از سوى گروه‌ها و جوامع روى موضوع‌ها و پديده‌ها رخ مي‌دهد و نتيجه آن كارايى بيشتر است به طورى كه فرآيند زمانى رسيدن به هدف و مقصد كاهش مي‌يابد و افراد جامعه با آرامش و امنيت روانى بهترى فعاليت مي‌كنند؛ زيرا اميد دستيابى به موفقيت در آنان افزايش يافته و فعاليت‌ها از سوى اعضا مفيد و سازنده ارزيابى مي‌شود. افزايش اميد در جوامع و اعضاى گروه يكى از مهم‌ترين عوامل روانى در پيشرفت جوامع و رسيدن به اهداف والاتر است. افزايش نفوذ از ديگر آثار و كاركردهاى انسجام گروهى يا اجتماعى جوامع است. مفهوم نفوذ آن است كه كسى توان تاثير قرار دادن ديگران را از طريق گفتار و رفتار خود دارا باشد. هنگامي كه در عرف از نفوذ اجتماعى سخن به ميان مي‌آيد به اين معنا است كه او يا با پول خود و يا از طريق دوستى و آشنايى توانايى انجام كارهايى را دارد كه از همه كس بر نمي‌آيد. هنگامى كه در روان‌شناسى اجتماعى از نفوذ اجتماعى شخص و يا گروه سخن گفته مي‌شود منظور توان همرنگ كردن افراد با گروه و مهار و كنترل آنان از سوى گروه است. در روابط بين‌الملل، جوامع و ملت‌هايى منسجم نيز از چنين خصوصيتى برخوردارند. هنگامى كه ملت‌ها و جوامع منسجم بخواهند كارى را پيش ببرند راحت‌تر و آسان‌تر از ملت‌ها و جوامع غير منسجم به هدف دست مي‌يابند. اين گونه است كه فشار روانى اعمال شده از سوى ملت‌هاى منسجم بيش از فشارى است كه از سوى ملت‌ها و جوامع غير منسجم و پراكنده اعمال مي‌شود. از اين رو مي‌توان از قدرت نرم جوامع منسجم سخن گفت. قدرتي كه با كمترين هزينه بيشترين و بزرگترين بهره را به همراه خواهد داشت. از اين جا با كاركرد ديگرى از انسجام جوامع روبه‌رو مي‌شويم. جوامع منسجم همان اندازه كه مي‌توانند اعمال نفوذ بر ديگر جوامع داشته باشند و آنان را با خود همراه ساخته و اهداف و مقاصد خود را به كرسى بنشانند، مي‌توانند در برابر فشارهاى گروه‌ها و جوامع رقيب به آسانى مقابله كرده و از برخورد با آن برآيند و يا دفع كنند. در برخى از موارد اين قدرت نرم است كه به عنوان بازدارنده عمل كرده و از فعاليت و تلاش‌هاى رقيب مي‌كاهد و يا رفع مي‌كند به گونه‌اى كه از همان آغاز به سراغ اعمال فشار نمي‌روند. تلاش‌هاى جوامع رقيب هنگامى موفقيت‌آميز خواهد بود كه جوامع از انسجام كمترى برخوردار باشند. از اين رو در بحث از علل و عوامل انسجام و همدلى مي‌بايست بر روى علل و عواملى تاكيد كرد كه بتواند نيروهاى اعمال شده بر اعضا براى ماندن در گروه و ائتلاف را بيش از كل نيروهايى قرار دهد كه مي‌كوشد تا آنان را به ترك ائتلاف و اتحاد وادار سازد و جلوى انسجام و تقويت آن را بگيرد. به سخن ديگر افزايش همدلى (الفت و محبت درونى و عاطفي) به جاى همرنگى (اتحاد تحت فشارهاى بيروني) و يا همنوايى (منفعت مشترك) نفوذ جوامع منسجم را از دو جهت تقويت مي‌كند. از يك سو تاثيرگذارى و يا درجه نفوذ آنان را براى اعمال قدرت نرم افزايش مي‌دهد و از سوي ديگر با اعمال قدرت‌هاى ضد انسجام بيرونى مقابله مي‌كند و از تاثيرگذارى آن كاسته و يا باز مي‌دارد. بنابراين به جاي همرنگى كه تحت تاثير فشارهاى بيرونى نوعى از انسجام غير واقعى و همراهى و تسليم را فراهم مي‌آورد، و يا به جاى همنوايى كه همانند اشتراك سرمايه‌داران و همگرايى در جلب و كسب منافع است و پس از رسيدن به منفعت از هم فرو مي‌پاشد، همدلى مي‌نشيند كه به معناى تسليم واقعى در برابر اهداف گروه و جامعه و يا جوامع منسجم است. گروه‌ها و جوامع منسجم هرگز تظاهر به متابعت نمي‌كنند كه در باطن با دشمن همراهى و همگامى كنند و به منافع و اهداف جوامع خود ضربه زنند. در صورتى كه عامل همگرايي، همرنگى يا همنوايى باشد، احتمال تظاهرى متابعت از گروه و جوامع افزايش مي‌يابد و در صورت برداشتن عالم (فشار بيروني) يا رسيدن به هدف كوتاه (نوايى و دارايى مطلوب) از گروه و جامعه جدا و به جرگه مخالفان مي‌پيوندد. در جوامع مدرن عامل مهم ائتلاف‌هاى بين‌المللي را مي‌توان همرنگى (تحت اعمال قدرت و زور سخت) يا همنوايى (منافع مشترك) دانست. از اين رو به سرعت اين گونه ائتلافات با كوچكترين تغيير در متغيرات و يا تغيير ماهيت از هم فرو مي‌پاشد. علل و عوامل انسجام دانسته شد كه عوامل چندي،گروه‌ها و جوامع را به هم نزديك مي‌كند. يكى از اين عوامل همنوايى است. در جهان امروز از اصلي‌ترين عوامل همگرايي، اتحاد و ائتلاف مي‌توان به دو عامل همنوايى و همرنگى اشاره كرد. كشورهاى توسعه يافته، ائتلافات خود را برپايه همنوايي سامان مي‌دهند و به اين شيوه رقيبان اصلى جهانى خود را از صحنه رقابت‌ها حذف مي‌كنند. در همنوايى عقايد نقش مهمى بازى نمي‌كند. افراد يا جوامع مختلف مي‌توانند با عقايد گروه همراه شوند و ممكن است چنين همراهى را از نظر اعتقادات بروز ندهند. بنابراين لزومى نيست تا گروه از عقايد مشتركى پيروى كنند و از نظر بينشى همراه باشند و يا حتى معتقد به درستى عقايد ديگرى باشند؛ زيرا اگر اين فرد و يا جامعه در موقعيت ديگرى قرار گيرد چه بسا به صورتى كاملا متفاوت عقيده متضادى را بپذيرد و به آن پاي‌بند باشد. از اين رو مي‌تواند دمكراسى با ديكتاتورى و سرمايه‌دارى با نظام ضد سرمايه‌دارى گرد هم آيند و ائتلافى را شكل بخشند. همرنگى دومين عامل در ائتلاف و اتحاد گروه‌ها و جوامع مدرن كنونى است؛ به اين معنا كه افراد و يا جوامع‌اى در برابر قدرت سخت تسليم فشارها مي‌شوند و خود را با آن جوامع همرنگ مي‌كنند تا حفظ شوند. در حقيقت جامعه‌اى با جوامع ديگر همرنگ مي‌شود كه تقاضاى مستقيمي براى پذيرش همراهى و همگامى با آنان را مطرح مي‌سازد و فرد و يا جامعه مي‌بايست تسليم اين فشار شده و با گروه همراه گردد. اين همان همرنگى است كه تحت فشارهاي بيرونى و قدرت سخت ايجاد مي‌شود. كسان يا جوامع‌اى كه روى خوش به اين درخواست مستقيم نشان ندهند به صورت‌هاى مختلف منزوى و از حقوق و مزاياى مسلم خود محروم گشته و گاه تنبيه و مجازات مي‌شوند. شايد اصطلاح محور شرارت براى بيان اين موقعيت مصطلع شده باشد كه بيرون از به اصطلاح اجماع جهانى قدرت و زور سخت، گروه و يا جامعه‌اى نمي‌خواهد تسليم اين فشار بيرونى شده و همرنگ آنان گردد. گروه‌هاى فشار براي همرنگى از استقلال راى به شدت ابراز انزجار مي‌كنند. چنين رفتارى از سوى گروه فشار ناهمنوايى و يا ضد همنوايى خوانده مي‌شود. اين پاسخ‌ها به اعمال فشار همانند مخالف با خواسته‌هاى اكثريت و يا اجماع جهانى ارزيابى مي‌شود و به عنوان مخالفان از همرايى با جوامع جهانى منزوى مي‌گردند؛ زيرا اين گونه رفتارها با هنجارهاى آنان مغاير است. عوامل انسجام و وحدت واقعي، عواملى هستند كه ما از آنها به عنوان همدلى ياد مي‌كنيم. ريشه‌هاي همدلى را مي‌توان در بينش (عقايد) و نگرش (روش‌هاى ملى و راهكارها و سازوكارهاي رسيدن به هدف) و نيز عواطف و احساسات (ابعاد روان‌شناختي) جست‌وجو كرد. به نظر مي‌رسد كه همدلى اگر ريشه در بينش نه روش‌ها و عواطف داشته باشد، موثرتر، پايدارتر و واقعي‌تر است؛ زيرا روش‌ها و سازوكارها كه از آن به مكانيزم عمل ياد مي‌شود مي‌تواند دستخوش تغيير گردد؛ چنان كه عواطف و احساسات نيز از پايه‌هاى سست و ضعيف‌ترى نسبت به دو عامل پيشين برخوردار مي‌باشند و تغيير چنان كه از واژه قلب برمي‌آيد در آن امري طبيعى است؛ اما بينش‌ها و عقايد كه فرآيند زمانى طولانى را مي‌طلبد تا پديدار شود، بازتاب و آثار آن نيز به نوبه خود از پايدارى بيشترى برخوردار است و به زودي دگرگون نمي‌شود. از اين رو قرآن مسئله ايمان را از عوامل اصلى و بنيادين انسجام ميان افراد و گروه‌ها و جوامع انسانى برشمرده است. البته نگرش نيز به جهت فرآيند دست كم طولانى در پديدارى از نوعى ثبات نسبى برخوردار مي‌باشد كه مي‌تواند خود عاملى براى انسجام كم‌رنگتر به شمار آيد. عامل تهديد نيز يكى از عوامل انسجام گروه و يا جوامع است. گروه و جوامع به طور طبيعى در برابر تهديدها منسجم مي‌شوند. البته اين انسجام به جهت ماهيت عامل، از استحكام و قوام كمترى برخوردار بوده و بسيار شكننده مي‌باشد. از اين رو ائتلاف گروه‌ها و جوامع بر پايه تهديد مشترك نوعى سست از انسجام شمرده مي‌شود. در ضمن واكنش اعضا و جوامع از جهت نوع و چگونگى و نيز شدت و ضعف انسجام بستگى به ماهيت تهديد و ميزان و شدت و ضعف آن دارد. علل انسجام از نظر قرآن اگر بخواهيم از نظر ارسطويى به اين مسئله بنگريم مي‌توانيم چهار علت اصلى را در مسئله انسجام بر پايه قرآنى ردگيرى كنيم. به اين معنا كه مي‌توان علت فاعلي، مادي، صورى و غايى را در آيات قرآن شناسايى و تبيين كرد.علت فاعلى انسجام از نظر قرآن كسى جز خداوند نيست؛ زيرا قرآن خداوند را به عنوان منشاء ايجادى انسجام در راس علت‌العلل قرار مي‌دهد. در منظومه‌اى كه قرآن براى بينش و تفكر انسانى ترسيم و تصوير مي‌كند، خداوند محور و مركز همه فعل و انفعالات است. اين به معناى پذيرش جبر نيست، بلكه بيانگر هدايت و ربوبيت خداوند بر همه هستى به طور كلى و جزيى و اعمال قدرت كامل اوست به طورى كه چيزى بيرون از ملك و قدرت او قرار نمي‌گيرد و همه در احاطه علمى و عملى او مي‌باشند. از اين رو در تعبيرات قرآنى و نيز نبوى و ولوى (ولايتي) سخن از بين‌الامرين يعني فاز سومى غير از جبر و اختيار است. بنابراين نگرش و رويكرد، خداوند به عنوان منشا و علت فاعلى و اصلى انسجام امت شناسايى و معرفى مي‌شود. اگر مسافران كشتي را هدف واحدى گرد آورده باشد؛ در اين جا يعنى انسجام اسلامى بيش از هدف به عنوان علت غايى مي‌توان علت ماديى نيز شناسايى كرد و از آن سخن گفت. خداوند به عنوان علت فاعلى و منشاء انسجام اسلامى موجبات اشتراك در عقايد را فراهم مي‌آورد و همه را تحت عنوان عقايد توحيدى اسلام سامان‌دهى مي‌كند. كسانى كه بر كشتى اسلام سوار شده‌اند با فاعليت خدا اين كار را مي‌كنند. آنان از همان آغاز به نوعى شناخت از خود و هستي و ديگرانى مي‌شوند كه با آنان هم سفرند. عقايد مشترك و بينش توحيدى به عنوان علت مادى عمل مي‌كند. علت صورى كه مي‌توان از آن در انسجام اسلامى سخن گفت علل و عواملى است كه در آيات متعدد قرآن بر آن تاكيد شده است تا ائتلاف و انسجام اسلامى معنا و مفهوم ديگرى يافته و از قدرت و توان بالاو برترى برخوردار گردد. از جمله اين علل صورى مي‌توان به معاونت در نيكي‌ها و تقوا ياد كرد كه در آيه تعاونوا على البر و التقوى بر آن تاكيد شده است. نكته جالب در آيات قرآنى آن است كه اسلام در همه چيز نگاه جامع و كامل به مسئله مي‌اندازد. از آن جايى كه انسان اسلام و قرآن برنامه‌هايش جمع ميان دين و دنيا، دين و سياست، دين و زندگى و مانند آن است در كنار نيكى به تقوا اشاره مي‌كند. امر به معروف و نهى از منكر همانند كارهاى ديگرى چون انفاق و معاونت و كمك به برادران دينى به اين معنا و مفهوم است كه زندگى دنيايى انسان با آخرت گره خورد و جدايى ندارد. هرچند كه براي هر يك از امور معنوى و به ظاهر اخروى مي‌توان آثار و پيامدهاى دنيوى و مادى بيان كرد ولى تاكيد ما بر اين است كه اسلام در يك منظومه به مسايل مي‌نگرد و هرگز ميان آنان گسست و جدايى نمي‌اندازد. معرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 367]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن