تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1821196594
وقف نامهي مسجد حاج محمد ابراهيم تاجر اصفهاني (مسجد جزايري)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقف نامهي مسجد حاج محمد ابراهيم تاجر اصفهاني (مسجد جزايري) نويسنده: سيد سعيد مير محمد صادق مقدمهاز مساجد قديم تهران و بازار - واقع در محلهي بازار و انتهاي بازار عباسآباد در بيرون از بازارچهي حاج قاسم و در ابتداي کوچهي مزيني - مسجد حاج محمدابراهيم تاجر اصفهاني است(1)از باني آن اطلاعات چنداني در دست نيست و همين اندازه ميدانيم که فرزند آقا محمدجعفر و اصلا اصفهاني بود که در تهران سکونت داشت و به تجارت تنباکو ميپرداخته است (2)وقفنامهي مسجد بر پارچهاي به ابعاد 41 ضربدر 78 سانتيمتر مربع است که در 30 سطر و به خط شکسته نستعليق و آيات آن به خط نسخ نگارش شده است و در لولهي شمارهي يک بايگاني مرکزي سازمان اوقاف و امور خيريه نگهداري ميشود. و البته آثار پارگي و آب خوردگي سند، پس از مرمت آن، به وضوح به چشم ميخورد. از اين وقفنامه دو سواد و يک کتيبه نيز وجود دارد. از دو سواد، يکي موررخ هشتم برج اسد سال اودئيل 1331 ه.ق، به شمارهي 4463، با نشان «وزارت معارف و اوقاف و فوايد عامه» و به صورت طوماري به ابعاد 5 / 22 ضربدر 120 سانتيمتر مربع در 53 سطر و به خط شکسته نستعليق است. سواد ديگر وقفنامهي مذکور، بدون تاريخ و شماره و روي کاغذي با نشان «وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه» است. اين دو سواد در حال حاضر در بايگاني مرکزي سازمان اوقاف و امور خيريه، به شمارهي 82، نگهداري ميشود. وقفنامهاي هم به صورت سنگ نبشته در خود مسجد وجود دارد که در هشت سطر و ابعاد 54 ضربدر 96 سانتيمتر مربع به نگارش درآمده و در حقيقت خلاصهاي از وقفنامهي مسجد، و تنها اثري است که پس از بازسازي بنا در 1335 ه.ش به جاي مانده است.نکتهي قابل توجه از مقايسهي وقفنامهي اصلي با رونوشتهاي مکتوب، اختلاف اندک در نسخهبرداريها و تعداد سجلات آنهاست. به طوري که در وقفنامهي اصلي، 27 سجل؛ در رونوشت بيتاريخ مذکور، 26 سجل، و در رونوشت مورخ هشتم برج اسد سال اودئيل 1331 ه.ق، 24 سجل موجود است. همچنين در رونوشت مورخ هشتم برج اسد سال اودئيل 1331 ه.ق، تأييديهاي از سوي حجتالاسلام محمدصادق طباطبايي، پسر ميرزا سيد محمد طباطبايي معروف به سنگلجي ازروحانيون طراز اول تهران به چشم ميخورد که در اصل وقفنامه و رونوشت بدون تاريخ، ذکري از آن نيست و براي مزيد اطلاع در اينجا ميآيد.بسم تعالي، قد صح و وضح الوقف المسطور علي الجهات المسطوره کما سطر و التولية و النظارة کما سطر لدي في 29 صفر المظفر 1300؛ محل خاتم مبارک حضرت حجةالاسلام مرحوم مغفور آقاي آقا سيد صادق اعلي الله مقامه الشريف (محمدصادق بن محمد مهدي الحسيني الطباطبايي).مسجد حاج محمدابراهيم تاجر اصفهاني، امروزه به مسجد جزايري معروف است (3)و در 1335 ه.ش بر اساس نقشهاي که مهندس لرزاده براي ساختمان آن کشيده بود تجديد بنا شد و در حال حاضر داراي يک شبستان با مساحت 175 متر مربع، بالکني با مساحت 100 متر مربع و يک آبدارخانه و انبار کوچک در حدود سه متر مربع است (4)بر اساس اطلاعات مندرج در طومار مذکور، موقوفات حاج محمدابراهيم تاجر اصفهاني شامل يک باب مسجد و پنج باب دکان و دکه به انضمام سه باب دکان ديگر ميشد که - وقف سه دکان - بين او و کربلايي علي گلپايگاني - پدر همسر وي (5)مشترک بوده است. در وقفنامهي حاضر، واقف همچون ديگر بانيان خير، براي تمامي امور مسجد حتي جزئيترين کارها دستورالعملها و تکاليف خاصي تعيين کرده است که در اين جا بدان پرداخته ميشود.بر اساس مندرجات وقفنامه، توليت مسجد مادامالعمر با خود واقف است و پس از او به فرزندان پسر از پسر و يا پسر از دختر ميرسد که پسر از پسر براي امر توليت مقدم است. در صورتي که در ميان فرزندان کسي نباشد توليت بر عهدهي عالم شهر است که در صورت تعدد علما، يک نفر از ميان آنان،بايد براي امور متوليگري اين مکان به قيد قرعه انتخاب شود. از شروطي که واقف براي متوليان بعد از خودش قرار داد، آن است که متوليان موظف ميشدند جمع و خرج يک سالهي مسجد را به اطلاع امام جماعت آن و برخي از بزرگان محل برسانند. امام جماعت نيز نميبايست بيش از اندازه غيبت داشته باشد و در صورت تکرار غيبت، از سوي خود نايبي قرار دهد. اين نکته را هم بايد افزود که امام جماعت علاوه بر عشر منافع حقالتوليه، از سه باب دکان نيز سهم ميبرد.بر اساس نظر واقف، درآمد پنج باب مغازه که بر مسجد وقف شده است، پس از کسر عشر منافع حق توليت و هزينهي تعميرات و تغييرات، ميبايست صرف تعمير و تخليهي مستراحها و چاههاي آن و خريد دلو وريسمان شود و در صورتي که از محل درآمد مبلغي باقي ماند، به ترتيب صرف استخدام خادم براي مسجد، خريد چراغ و فانوس براي روشنايي آن و خريد بوريا و جز آن گردد. اگر هم مسجد هيچگونه مخارجي نداشت مبلغ را پسانداز و در سالهاي بعد خرج کنند.واقف، نظر مساعدي هم به امور ديني و مذهبي و مسائل آموزشي دارد؛ زيرا در وقفنامه چنين متذکر ميشود که اگر منافع و درآمدي از موقوفات، زياد آمد آن را صرف منبر و ترويج مسائل ديني و تعليم قرآن و ذکر مصايب اهلبيت نمايند.متن وقف نامههوبسم الله الرحمن الرحيمالحمد لله الذي وقف و وفق عباده لتحصيل الخيرات و جعلها سببا لرفع الدرجات و الصلوة و السلام علي محمد و آله الهادين الي سبل المبرات والذين بمحبتهم تقبل الطاعات و الاعمال الصالحات.اما بعد، بر خازنان جواهر قادسهي عقول سليمه و حواس مستقيمه که به براهين عقليه و دلايل نقليه، سود و زيان هر کار و فايده و خسران هر کردار را شناختهاند، واضح و لايح است که نقد عمر عزيز سرمايهي بازار روز عرصات و متاع گرانبهاي هستي جز تحصيل اعمال صالحات را نشايد / و ذخايري که (يوم لاينفع مال و لابنون) (26 / 88) به کار نيايد، نبايد. و حطام بيثبات دنياي فاني جز صداق حوريان بهشتي قرار دادن چه کار آيد. خوشوقت و فيروزبخت آن ديدهي دل بيدار توفيق يار که اين بضاعت کاسده و سلعهي فاسده را با گوهر گرانبهاي اضعاف مضاعف کالا / معاوضه و معامله نموده در ميعاد (يوم تجد کل نفس ما عملت من خير محضرا) (30 / 3) به موجب وثيقهي محکمهي (من ذا الذي يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له اضعافا کثيرة) (245 / 2) در صحيفهي مربحهي (و مثل الذين ينفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من انفسهم کمثل حبة / بربوة اصابها و ابل فاتت اکلها ضعفين) (265 / 2) خزاين بيحساب اجر و ثواب در تحت تملک و حوزهي تصرف مخلد خويش آورد و با حياتي جاودان در غرفات جنان مصاحب حور و غلمان (متکئين علي رفرف خضر و عبقري حسان) (55 / 76) بساط نشاط و عشرت گسترد / و حبذا حال خجسته مآل دانش نصيبي که به هدايت و ارشاد آيهي وافي هدايهي (و ما تقدموا لانفسکم من خير تجدوه عندالله) (110 / 2) در دار دنيا که مزرعهي آخرت است (6)، تخمي صالح در کشتزار عمل افشاند تا به بهانهي دانه، مني و به ازاي مني خرمني، چنانچه مصدوقهي (مثل الذين / ينفقون اموالهم في سبيل الله کمثل حخبة انبتت سبع سنابل في کل سنبلة مأة حبة والله يضاعف لمن يشاء والله واسع عليم) (261 / 2) ناطق است، فراهم آرد و به دلالت نصوص صريحه و اخبار صحيحه اربح تجارات / و انفع معاملات صدقهي جاريه است که فايده و نماي آن علي مر الدهور و الاعوام به متصدقين عايد و راجع ميگردد. و به شهادت عقل و نقل، افضل و اکمل صدقات جاريه احداث مساجد و معابد و بقاع و تحبيس و توقيف عقار و ضياع به جهت تعمير و بقاي بقاع و ارتزاق و / انتفاع طلبهي علوم دينيه و معارف يقينيه و ناشرين آثار و اخبار عليهي نبويه و نحو ذلک است.پس توفيق رباني شامل حال فرخنده مآل عاليشأن عزت و سعادت توأمان خيرالحاج والتجار حاجي محمدابراهيم تاجر تنباکوفروش اصفهانيالاصل خلف مرحوم مغفور آقا محمدجعفر / [محل مهر: سلام علي ابراهيم] اصفهاني گرديد که در دارالخلافهي طهران در محلهي بازار احداث مسجدي نموده و دکاکين متصله به مسجد مزبور ساخته و آنها را نيز وقف نموده که منافع آنها از قرار تفصيل ذيل در مصارف مسجد مزبور و امام آن صرف شود، لهذا وقف صحيح مؤبد شرعي و حبس مخلد ملي نمود - قربة الي الله / و طلبا لمرضاته موازي پنج باب از دکاکين مزبوره و دکه [اي] را که محدود به حدود ذيل ميباشند.حد اول از درب مردانه مسجد مزبورحد آخر تا سه باب باقيمانده از دکاکين به درب زنانه مسجدحدي به مسجد مزبورحدي به شارع عامبر کافه و قاطبهي مؤمنين از اين جهت که هر ساله منافع حاصلهي از اين پنج باب و دکهي متصلهي به هم بعد از وضع عشر از منافع از بابت حقالتوليه و پس از اخراج مخارج عين موقوفه / از جهت تعمير و تغيير در آنها به نحو متعارف و براي حفظ و بقاي آنها چنانچه احتياج افتد مثل آنکه مدعي به هم رساند يا غاصبي بخواهد غصب نمايد و نحوها که محتاج به دادن وجهي به غير شود به نحو متعارف ملاکين بقيه را بعد از مصارف مزبوره صرف مسجد مزبور و مرافقآن از بيتالخلا و منبع / و چاه منبع نمايند و چنانچه در همهي تعمير و مخارج به هم رسد و مداخل وفا به کل آنها ننمايد اول تعمير بيتالخلا نمايند و بعد از آن منبع و پس از آنها تعمير مسجد و پس از فراغ از آنها آنچه متعلق به منبع و چاه است صرف نمايند از دلو و ريسمان و تنقيهي چاه و نحوها و پس از / تعميرات و مخارج مزبوره اگر فاضل آيد منافع موقوفه استيجار خادمي نمايند از براي خدمت مسجد مزبور و چنانچه چيزي فاضل آيد صرف روشنايي مسجد مرقوم و آنچه متعلق باصباح است از قبيل چراغ و فانوس و غيرها و صرف بورياي مسجد نمايند و هرگاه در سنهي اولي / محتاج به تعمير و مخارج نشوند و وجه از موقوفهي باقي بماند و فاضل آيد، متولي ضبط و حفظ نمايد آن را از براي سنهي بعد که صرف تعمير و ساير مخارج به نحو مزبور نمايد و چنانچه در سنهي ثانيه نيز تعميري به هم رساند و مخارجي نباشد که صرف در آنها شود متولي مختار است که در وجوه بري که / متعلق به مسجد باشد صرف نمايد از قبيل منبر و ترويج مسائل دينيه و تعليم قرائت و ذکر مصايب اهلبيت عليهمالسلام و چنانچه در سنه [اي] منافع وفا به مخارج آن ننمايد و يا ديني بماند تکميل و اداي آن در سنهي لاحقه نمايند. و بايد به نحو مزبور مراعات ترتيب / نمايند و مبتداء سنه در صرف منافع از غرهي شهر ذيحجةالحرام من شهور سنهي 1266، يکهزار و دويست و شصت و شش هجري ميباشد.و توليت موقوفه را واقف مشاراليه مادام حياته به نفس نفيس خود موفوض داشته و بعده باولاده الذکور / والذکور من الذکور والذکور من الاناث و ذکور از ذکور مقدم است بر ذکور از اناث و هکذا ما تعاقبوا و تناسلوا؛ و شرط است [شد] (9)در متولي بعد واقف در جميع طبقات رشد و امانت و تقدم طبقهي اولي بر ثانيه با اتصاف / به وصفين مزبورين و در صورت تعدد و اتصاف کل به وصفين معتبرين هر يک که قيام و اقدام نموده مستقل و متعين است و عندالتنازع و التشاجر بينهم و تساويهم رجوع به قرعه نمايند و در صورت فقدان کسي که متصف به وصفين / باشد در طبقهي اول طبقهي ثانيه مقدم است و هکذا و چنانچه در طبقات هيچ کس اهليت نداشته باشد يعني رشيد و امين نباشد توليت راجع است به عالم بلد و عند تعدد العالم با علم مسلم و عند التعدد و الاشتباه نيز / رجوع به قرعه نمايند و شرط ديگر در طبقات بعد از واقف آنکه مداخل و مخارج مزبورهي هر ساله بايد به اطلاع و استحضار امام مسجد مزبور و جمعي از عدول از اهل بلد بوده باشد، به اين معني که سالي يک دفعه مداخل و مخارج آن سال را به ايشان / بنمايد.و صيغةالوقف جامعة لجميع الشرايطه المعتبرة في الشريعة المقدسة - علي صادعها آلاف التحف والتحيه - حسب ما زير و رقم في هذه الوريقه سمت جريان پذيرفته (10)و قبض شرعي به عمل آمده همچنين واقف مشاراليه واقف مؤبد صحيح شرعي لازم اسلامي نموده / سه باب ديگر از دکاکيني که متصله به مسجد مزبورند با اتصال آنها به يکديگر که واقعند در سمت جنوب مسجد که محدود ذيل ميباشند.حد اول آنها از سه باب مانده از آخر پنج باب به در مسجد زنانهحد آخر آنها الي درب مسجد زنانهحدي به مسجد مزبورحدي به شارع عامقربة الي الله و طلبا لمرضاته بر مؤمنين از جهت صرف منافع حاصله از آنها هر ساله بعد از وضع عشر /(11)از منافع از بابت حقالتوليه و پس از تعمير و مخارج عين موقوفه کما فصل في السابق بقيه را به امام مسجد مزبور رسانند، به شرط آنکه امامتش به نحو امامت شرعيه بوده باشد و غايب نباشد به غيبت معتد بها و معرض کلي به امامت نباشد و زياد از / يک سال غيبت او طول نکشد و در زمان غيبت معتد بها نايب و خليفه[اي] از او در مسجد باشد و در صورت مسافرت به سفر زيارات چنانچه نايبي از براي خود قرار ندهد و زمان زياد از يک سال طول نکشد نيز راجع به خودش باشد و در ساير اسفار اگر چه / يک سال هم نگذرد، مستحق چيزي نباشد و در صورتي که از براي مسجد امامي نباشد به وصف مزبور متولي آن وجه را در وجوه بر صرف نمايد از قبيل ترويج مسايل دينيه و تعليم قرائت و ذکر مصايب اهلبيت طهارت عليهمالسلام / و نحوها. و توليت آن کما زبر في السابق للواقف و بعده للمزبورين في السابق علي الترتيب و التفصيل.توضيح آنکه اين سه باب با دکان هفت ثمن هر يک را واقف مشاراليه بر امام مسجد مزبور وقف نمود و يک ثمن / ديگر آنها را عاليشأن کربلايي علي خلف مرحوم آقا محمدطاهر گلپايگاني بر امام موصوف مرقوم، وقف نموده و صيغةالشرعيه جاري شده / و جميع شرايط معتبرهي در وقف به عمل آمده از قبض و غيرها. وقفا لازما صحيحا شرعيا (فمن بدله بعد ما سمعه فانما ائمه / علي الذين يبدلونه) (2 / 181) و کان ذلک في حادي عشر من ذيقعدةالحرام من شهور سنهي 1266.[محل مهر:] يا ابراهيم خليلالله[محل مهر:] سلام علي ابراهيمسجلات1. قد اقر و اعترف جناب کهف الحاج حاجي محمدابراهيم علي الوقف المرقوم المسطور جميعا حرره محمدباقر في رجبالمرجب في سنة؛ [محل مهر:] يا باقرالعلوم.2. قد اقر و اعترف الواقف المرقوم بجميع ما رقم و انا العبد العاصي؛ [محل مهر:] عبده محمدباقر3. بسم الله خيرالاسماء؛ قد اقر و اعترف جناب الحاج الواقف علي حسب ما زبر فيه لدي الجاني في يوم الخميس الخامس و العشرين من رجبالمرجب سنهي 1271؛ [محل مهر:] عبده الراجي محمد ابن محمد...(12)4. قد وضح و صح تمام ما زبر فيه لدي في 5 شهر رجبالمرجب 1271؛ [محل مهر:] عبده سيد محمدمهدي ابن مرتضي الحسني الحسيني (13)5. بسمالله تعالي شأنه؛ قد اعترف جناب الحاج المسطور، زيد عمره، بما في الصحيفه لدي عبدالجاني في ليلة السادس و العشرين في ربيعالاول 1280؛ [محل مهر:] عبده حسن ابن نصرالله الحسيني(14)6. قد اقر الواقف وفقه الله من المواقف بما رقم فيه لدي الخائف؛ [محل مهر:] يا يحيي7. قد اعترف الواقف بجميع ما رقم لدا، اقل السادات؛ [محل مهر:] حسن الحسيني8. بسمه تعالي؛ صدر الوقف من الواقف الموفق بشرايطه حتي الاقباض و قبول المتولي و الحاکم لدي حسب ما فيه؛ [محل مهر:] الراجي عفو ربه عبدالحسين ابن علي (15)9. بسمالله؛ قد وقف الواقف انجاه الله في المواقف کما رقم مشتملا علي جميع صحة و لزوما حسب ما درج بمحضر اقل خدام الشريعة؛ [محل مهر:] عبده الراجي عبدالحسين (16)10. بسمالله تعالي؛ اقر بالوقف بشرايطه لدي؛ [محل مهر:] المحتاج الي الله الغني، علي (17)11. هوالله تعالي؛ قد وقع ما فيه کما فيه بمحضري و انا العبد الخاطي؛ [محل مهر:] اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسولالله12. قدت جرت صيغة الوقف علي ما ذکر فيه لدي؛ [محل مهر:] عبده ابوالحسين الموسوي13. بسمالله و الحمدلله: اعترف الواقف وفقهالله تعالي بما فيه عندي؛ [محل مهر:] عبده محمود بن محمدعلي (18)14. [محل مهر:] الراجي الي الله محمد ابن محمود15. هوالله... قد اقر عالي الشأن الحاج محمدابراهيم بتمام ما رقم فيه و نسباليه فيه في شهر ربيعالاول سنهي 1282؛ [محل مهر:] افوض امري اليالله عبده حسين الخليلي16. بسمالله تعالي؛ قد اعترف جناب الحاج محمدابراهيم بالوقف علي الوجه المسطور لدي في ليلة الرابع عشر من شهر ربيعالثاني 1271؛ [محل مهر:] العبد المذنب ميرزا محمد (19)17. بسمالله تعالي شأنه في الثامن عشر من ربيعالمولود سنه 1282،ر اشرف علي الحاج عالي شأن الحاج محمدابراهيم الواقف وفقهالله بمراتبه بجميع ما في هذه الوريقه من الوقف و التولية علي التفصيل المرقوم حرره العبد الخاطي؛ [محل مهر:] عبده محمدصالح ابن حسن الموسوي (20)18. قد اقر الواقف المروقم بتمام ما رقم في المتن لدي؛ [محل مهر:] احمد شريف19. هو اعترف بالوقف المرقوم لشرايطه لدي العبد الاقل؛ [محل مهر:] الراجي الي الله علي20. بسمالله تعالي؛ صح بما زبر فيه لدي العاصي؛ [محل مهر:] محمدکاظم21. قد اقر و اعترف الواقف المرحوم بجميع ما زبر فيه انا العبد العاصي؛ [محل مهر:] عبده محمدهاشم22. بسمالله تعالي؛ اقر الوقف بشرايطه لدي؛ [محل مهر:] عبده عبدالحسين23. [محل مهر:] صحح ملکالتجار.24. هو بسمالله تعالي؛ قد وقع جميع ما رقم فيه لدي حرره؛ [محل مهر:] العبد المذنب عبدالله (21)25. اقر و اعتراف بالوقف المزبور، حرره العبد الخاطي؛ [محل مهر:] عبده الراجي محمدجعفر ابن محمدعلي26. انا شاهد علي ذلک بر مضمون(22)متن مشهدي رجب خباز ولد آقا حسنعلي سمناني؛ [محل مهر:] رجبآقا27. انا شاهد علي ذالک بر مضمون(23)متن مشهدي علي بارفروش ولد کربلائي عباس؛ [محل مهر:]...(24)عليپي نوشت : 1- حجت بلاغي در فهرستي که از مساجد تهران به دست داده، اين مسجد را به اشتباه مسجد حاج عبدالکريم اصفهاني ناميده است. براي اطلاع بيشتر رک: بلاغي، حجت، تاريخ مرکز تهران و مضافات (بخش ضمائم؛ فهرست مساجد تهران)، ج 2، بيجا، بينا، بيتا، ص 26.2- منزل مسکوني حاج محمدابراهيم تاجر، در نزديکي مسجد و در ابتداي کوچهي دکتر کاظمخان قرار داشت که مشتمل بر دو دست و يک باب بود و اين از آماري که در 1269 ه.ق از تهران تهيه شده است، به خوبي مستفاد ميشود. همچنين بر اساس اين آمار، او در اين محل داراي پنج باب دکان بود و به استثناي يکي از آنها که بسته بود، مابقي شامل يک باب خبازي، يک باب بقالي، يک باب تنباکوفروشي و يک باب علافي ميشد. حاج محمدابراهيم با مشارکت ملا محمد، چهار باب دکان ديگر نيز در همين محله داشت که عبارت بود از يک باب بقالي، يک باب علافي، يک باب حليمي و يک باب ديزيپزي. براي اطلاع بيشتر در اين باره، رک: آمار دارالخلافهي تهران (اسنادي از تاريخ اجتماعي تهران در عصر قاجار)، به کوشش سيروس سعدونديان و منصوره اتحاديه (نظام مافي)، تهران، نشر تاريخ ايران، 1369 ش، صص 142 و 179.3- علت شهرت اين مسجد به جزايري، نسبت برخي از ائمهي جماعت اين مسجد به جزايري است؛ از آن جمله مرحومان آيتالله سيد نصرالله جزايري، سيد محسن جزايري، سيد صدرالدين جزايري، سيد محمدعلي جزايري و... (تحقيقات ميداني: مصاحبه با حاج عباس لعلي، فرزند واقف).4- تحقيقات ميداني.5- تحقيقات ميداني.6- اشاره به حديث نبوي «الدنيا مزرعةالاخرة» است؛ براي اطلاع بيشتر، رک: احياءالعلوم، ج 4، ص 14؛ کنوزالحقايق، طبع هند، ص 64 (به نقل از: فروزانفر، بديعالزمان، احاديث مثنوي، تهران، اميرکبير، 1361 ه.ش، ص 112.).9- در متن: به همين صورت آمده است.10- در متن: پذيرفته.11- در متن: «از» تکرار شده است.12- در متن پاک شده است.13- وي متولد 1185 ه.ق است. فتحعلي شاه او را در 1237 ه.ق امام جمعهي تهران کرد. براي اطلاع بيشتر، رک: محبوبي اردکاني، حسين، چهل سال تاريخ ايران در دورهي پادشاهي ناصرالدين شاه [تعليقات بر المآثر والآثار اعتمادالسلطنه]، ج 2، اساطير، 1368 ه.ش، ص 742؛ او صاحب شرح نهجالبلاغه به فارسي نيز هست. رک: طهراني، شيخ آقابزرگ، الذريعه الي تصانيفالشيعه، ج 14، بيروت، دارالاضواء، بيتا، ص 148.14- وي خلف مرحوم حاجي سيد نصرالله استرآبادي - طاب ثراه - است.(آگاهي فوق برگرفته از سواد وقفنامهي مورخ هشتم برج اسد سال اودئيل 1331 ه.ق است.).15- اين مهر مربوط به مرحوم مغفور حجتالاسلام شيخ عبدالحسين طهراني، فرزند علي معروف به شيخالعراقين است. او از بزرگان، علما و مجتهدان اماميهي اواخر قرن 13 ه.ق است که به سال 1286 ه.ق در سن 67 سالگي در کاظمين درگذشت. براي اطلاع بيشتر، رک: مير محمدصادق، سيد سعيد، «مسجد - مدرسهي شيخ عبدالحسين»، مجلهي مسجد، س 5، ش 66، صص 69 - 67.16- بر اساس سواد وقفنامهي تاريخدار، اين مهر متعلق به مرحوم آقا شيخ عبدالحسين شوشتري است. اعتمادالسلطنه، او را از علماي بزرگ و از ائمهي جماعات دارالخلافهي تهران برشمرده است. براي اطلاع بيشتر، رک: اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، المآثر والآثار، به کوشش ايرج افشار، تهران، اساطير، 1363 ه.ش، ص 214.17- اين مهر متعلق به حاج ملاعلي کني، روحاني برجسته و عالم طراز اول و نافذالکلام تهران در عهد ناصري است. او در 1220 ه.ق در قريهي کن، از قراء حومهي غربي تهران، به دنيا آمد و در 27 محرم 1306 ه.ق در تهران در سن 85 سالگي درگذشت. وي سومين متولي مسجد و مدرسهي خان مروي است؛ براي اطلاع بيشتر، رک: مير محمدصادق، سيد سعيد، «مسجد و مدرسهي خان مروي»، مجلهي مسجد، س 5، ش 29، ص 75.18- بر اساس مندرجات سواد وقفنامهي تاريخدار،اين مهر متعلق به مرحوم آقا محمود کرمانشاهي است. از فرزند محمدعلي و مقيم تهران بود. از آثار او ميتوان به تنبيهالغافلين در رد صوفيه، معجون الهي و شرح دعاي سمات اشاره کرد. وي در 1269 ه.ق درگذشت و قبر او در کربلا در رواق پايين پا واقع است. براي اطلاع بيشتر، رک: اعتمادالسلطنه، پيشين، ص 244.19- اين مهر متعلق به حاج ميرزا محمد اندرماني، از مجتهدان طراز اول تهران در عهد ناصري است. اعتمادالسلطنه در باب شخصيت او مينويسد: «به واقع او در ترويج شرع مقدس و کمک به مسلمانان و حل و فصل مشکلات مسلمين بر اساس موازين و قوانين شرع، کوشش فراوان نمود و بر اکثر علماي دارالخلافه رياست و تقدم داشت». او دومين متولي مدرسهي خان مروي پس از تبعيد حاج ميرزا مسيح تهراني است. براي اطلاع بيشتر، رک: اعتمادالسلطنه، پيشين، ص 206؛ مير محمدصادق، سيد سعيد، «مسجد و مدرسهي مروي»، پيشين، ص 75.20- بر اساس سواد وقفنامهي تاريخدار، اين مهر متعلق به حجتالاسلام آقا ميرصالح عرب است.21- بر اساس مندرجات سواد وقفنامهي تاريخدار، اين مهر متعلق به مرحوم آقا شيخ عبدالله مجتهد معروف به کهکي است.22- در متن: مذمون.23- در متن: مذمون.24- در متن پاک شده است.منبع: ميراث جاويدان معرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1008]
صفحات پیشنهادی
وقف نامهي مسجد حاج محمد ابراهيم تاجر اصفهاني (مسجد جزايري)
وقف نامهي مسجد حاج محمد ابراهيم تاجر اصفهاني (مسجد جزايري)-وقف نامهي مسجد حاج محمد ابراهيم تاجر اصفهاني (مسجد جزايري) نويسنده: سيد سعيد مير محمد صادق مقدمهاز ...
وقف نامهي مسجد حاج محمد ابراهيم تاجر اصفهاني (مسجد جزايري)-وقف نامهي مسجد حاج محمد ابراهيم تاجر اصفهاني (مسجد جزايري) نويسنده: سيد سعيد مير محمد صادق مقدمهاز ...
.com ::: احداث 25 مسجد در تهران
وقف نامهي مسجد حاج محمد ابراهيم تاجر اصفهاني (مسجد جزايري)-وقف نامهي مسجد حاج ... (مسجد جزايري) نويسنده: سيد سعيد مير محمد صادق مقدمهاز مساجد قديم تهران و بازار .
وقف نامهي مسجد حاج محمد ابراهيم تاجر اصفهاني (مسجد جزايري)-وقف نامهي مسجد حاج ... (مسجد جزايري) نويسنده: سيد سعيد مير محمد صادق مقدمهاز مساجد قديم تهران و بازار .
احداث 25 مسجد در تهران
وقف نامهي مسجد حاج محمد ابراهيم تاجر اصفهاني (مسجد جزايري) وقفنامهاي هم به صورت سنگ نبشته در خود مسجد وجود دارد که در هشت سطر و ابعاد 54 .... و به شهادت عقل و نقل، ...
وقف نامهي مسجد حاج محمد ابراهيم تاجر اصفهاني (مسجد جزايري) وقفنامهاي هم به صورت سنگ نبشته در خود مسجد وجود دارد که در هشت سطر و ابعاد 54 .... و به شهادت عقل و نقل، ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها