تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بزرگ ترين مصيبت ها، نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798437065




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. جام جم: استدلال‌هاي عملي ولايت فقيه«استدلال‌هاي عملي ولايت فقيه» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ جام جم به قلم عباس محمدنژاد است كه در آن مي‌خوانيد؛ ولايت فقيه كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي با مصوبه مجلس خبرگان به قانون اساسي ايران اضافه شد، يك اصل مترقي در فقه شيعه است كه نظام سياسي مشروع در دوران غيبت امام معصوم را بيان مي‌كند.ريشه اين اصل مهم و حياتي هم برخلاف ادعاي برخي كه عامدانه مطرح مي‌كنند تنها برگرفته از ديدگاه‌هاي امام راحل نيست، بلكه ريشه آن به قرن‌ها پيش برمي‌گردد. آن زماني كه شيخ‌مرتضي انصاري در كتاب مكاسب خود به بحث ولايت فقيه مي‌پردازد يا كساني چون صاحب جواهر، احمد نراقي و كاشف‌الغطاء فراتر از شيخ‌مرتضي انصاري منصب فقيه جامع‌الشرايط را در تمامي حوزه‌ها از جمله حوزه امور سياسي گستر‌انده و آن را تنها در افتا و قضا محدود نمي‌كنند. اما اگر از ريشه‌هاي مبحث ولايت فقيه و استدلال‌هاي نظري آن بگذريم كه خود حديثي است مفصل حيات 30 ساله انقلاب اسلامي و نقش مهم ولي‌فقيه در اين 3 دهه، دليلي عملي و عيني است كه جايگاه رفيع ولايت فقيه را بيش از پيش ثابت مي‌كند.چه آن زمان كه امام خميني(ره) در جايگاه ولي‌فقيه زمانه با تدبير و دورانديشي خود كشور را از گذرگاه‌هاي خطرناك سال‌هاي اوليه پس از پيروزي انقلاب با وجود گرايش‌هاي مختلف و گاه تند سياسي، ترورهاي كور دهه 60، دوران جنگ تحميلي، تحريم و محاصره و فشارهاي داخلي و خارجي به سلامت عبور داد و چه دوران رهبري آيت‌الله خامنه‌اي كه تدبير و دورانديشي ايشان غائله‌هاي خطرناكي را در عرصه منطقه‌اي، جهاني و ملي خنثي كرد.در اين ميان، نقش ولي‌فقيه در خنثي كردن فتنه اخير، برجستگي خاص و منحصربه‌فردي دارد؛ از آن جهت خاص كه فضايي ايجاد شد كه نه تنها عوام كه خواص نيز در برخي مواقع دچار شك و ترديد شدند، گروهي از آنها در صف دشمنان قرار گرفتند و برخي ديگر با سكوت خود بر ابهام‌ها افزودند، اما هدايت‌هاي هوشمندانه و راهگشاي رهبر انقلاب بويژه در خطبه‌هاي 29 خرداد و 21 ماه مبارك رمضان تاثيري شگرف در افشاي لايه‌هاي پنهان و آشكار توطئه داشت. ايشان در مقطعي سعي بر ايجاد آرامش در فضاي كشور داشتند، در مقطعي بر ضرورت نقش نخبگان اشاره كردند و در زماني بحث بصيرت بويژه بصيرت خواص را مطرح كردند.رهبري در جريان وقايع اخير با تدبير، حكمت و قاطعيتي كه نشان دادند و برمبناي بصيرت بالا، توانستند حوادث اخير را به‌گونه‌اي مديريت كنند كه به آرامش منتهي شود. به منظور دشمن‌شناسي، برخوردي قاطع و صريح با دشمن داشتند، حوزه دوستان را از حوزه دشمنان جدا كردند، بارها از نقش خواص گفتند و مثال‌هاي متعددي در اين باب مطرح كردند. در سخناني از عاشورا گفتند و در جاي ديگر از جنگ صفين مثال زدند. پس از حضور ميليوني مردم در تظاهرات‌ 9 دي نيز از شناخت لحظه و نياز زمان سخن مي‌گويند. ايشان اگر چه با اتكا به دورانديشي خود، افول و سقوط جريان فتنه را پيش‌بيني كرده بودند اما هيچ‌گاه از شرح اهداف اين جريان غافل نبودند. حاصل چنين مديريتي است كه مردم ايران در سالروز پيروزي انقلاب اسلامي چنين حضور باشكوهي را به نمايش مي‌گذارند و بساط جريان فتنه را براي هميشه از صحنه كشور جمع مي‌كنند.جمهوري اسلامي:كلينتون ماموريت صهيونيستي ناكام«كلينتون ماموريت صهيونيستي ناكام»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا به دوره گردي سياسي پرداخته تا بلكه بتواند با جوسازي در منطقه عليه جمهوري اسلامي ايران و تحريك ديگران براي هماهنگي با سياستهاي ناكام واشنگتن بر شكست هاي مستمر آمريكا سرپوش بگذارد. شواهد نشان مي دهند اين تحركات سياسي در واقع يك « ماموريت صهيونيستي»است كه اجراي آن به آمريكا محول شده است.دست و پا زدن آمريكا در منطقه و در سطح كشورهاي داراي « حق وتو » اگر چه تازگي ندارد ولي اين دور جديد فعاليتهاي واشنگتن با تبليغات رسانه اي بيشتر همراه است و در واقع هدف آنست كه رسانه ها ماموريت تامين نوعي « آتش تهيه » را بر عهده داشته باشند تا سفر كلينتون با اهداف و نتايج پيش بيني شده همخواني داشته باشد ولي در بدشانسي اين بانوي ناكام همين بس كه حتي اين بار هم وي به موفقيت خود اميدي ندارد و هرچه بيشتر تلاش مي كند كمتر نتيجه مي گيرد. مشكل بزرگ آمريكا اينست كه حتي از « لابي صهيونيستي » هم در اين زمينه كاري ساخته نيست و آنها عموما با درهاي بسته مواجه مي شوند و حتي در صورت استقبال هم پاسخ روشن شفاف و صريحي كه براي واشنگتن و صهيونيستها دلگرم كننده باشد دريافت نكرده و نمي كنند و اين ماموريت صهيونيستي حتي براي آمريكا هم تحقير كننده است .اجلاس 1 +5 بارها تشكيل جلسه داده ولي به توافق روشني دست نيافته است . مذاكرات فشرده اي صورت گرفته ولي هنوز هم از تفاهم و پيشرفت خبري نيست . اينكه چرا واشنگتن در اين زمينه با چنين بن بست زجر دهنده اي مواجه است موضوع مهمي است كه براي درك ابعاد آن به هوش و استعداد چندان زيادي احتياج نيست .نيروي محركه اصلي در پشت اين تلاشها را صهيونيستها و « لابي صهيونيستي » تشكيل مي دهند و آمريكا خود نيز مجري سياستهاي ديكته شده اي است كه از جانب عناصر رواني و افراطي صهيونيست در تل آويو به آنها تحميل شده است .« باراك اوباما » و دستيارانش قطعا حوادث پرحاشيه مرتبط با سفر « بنيامين نتانياهو » به واشنگتن را فراموش نكرده اند و قاعدتا به خاطر دارند كه نخست وزير رژيم صهيونيستي با چه الفاظي و از چه موضعي با وي به عنوان رئيس جمهور آمريكا سخن گفت و چگونه وي را تحقير نمود.همين الفاظ و همين موضع گيريها در مقياس وسيع تري توسط « آويگدور ليبرمن » وزير خارجه رژيم صهيونيستي در جريان سفرهاي زنجيره اي وي در كشورهاي اروپائي آمريكاي لاتين و... عينا تكرار شده و با واكنش منفي همراه گرديده است.مقامات صهيونيستي در جريان سفر به روسيه هم تلاش كردند مسكو را به رودرروئي با ايران فرا بخوانند و از موضعي سخن گفتند كه گوئي مسكو را كارگزار صهيونيستها مي شناسند كه البته پاسخهاي دندان شكني دريافت كردند. اكنون اين عجوزه آمريكائي تلاش مي كند در نقش كارگزار صهيونيستها به تكرار همان اراجيف بپردازد و حال آنكه مي داند بهره اي بيشتر از گذشته عايد وي نخواهد شد.خانم كلينتون در مناسبات با پكن هم سعي دارد چين را با خود همراه سازد. وي طي هفته هاي اخير سياستهاي خصمانه عليه چين را علني تر ساخته است . امضاي قرارداد فروش 6 5 ميليارد دلار جنگ افزار فوق مدرن به تايوان خشم پكن را برانگيخته و در عين حال طرح سفر « دالائي لاما » رهبر جدائي طلبان تبت به آمريكا و ديدارش با اوباما در كاخ سفيد موضوعي نيست كه خوشايند پكن باشد.آمريكا در يك فاصله كوتاه زماني دو حركت مغاير منافع ملي و دقيقا بر ضد امنيت ملي چين انجام داده و در عين حال از پكن مي خواهد عليه ايران با آمريكا و صهيونيستها همصدا شود!خانم كلينتون در سفر به منطقه از قطر عربستان و ساير شيخ نشين هاي عرب حاشيه جنوبي خليج فارس خواست كه با خواسته هاي اسرائيل براي اعمال فشار بر ايران همراهي كنند. اين رفتار كلينتون براي تمامي اعراب تحقيرآميز است چرا كه در ماههاي اخير نه تنها تمامي خواسته هاي اعراب از آمريكا براي مهار گستاخي هاي رژيم صهيونيستي بدون پاسخ مانده بلكه حتي واشنگتن از اعراب خواسته است نسبت به شرارتهاي اين رژيم بي تفاوت بمانند و با پذيرش تمامي اقدامات جنايتكارانه صهيونيستها با آنها بر سر ميز مذاكره بنشينند و به خواسته هاي آنها تمكين كنند!مهمترين اقدامات و خواسته هاي رژيم صهيونيستي از اينقرارند.1 استمرار عمليات شهرك سازي صهيونيستي كه اخيرا سرعت و شتاب بيشتري به خود گرفته است .2 تشديد عمليات اشغال و تصاحب املاك فلسطيني ها در شرق بيت المقدس و « كوچ اجباري » فلسطيني ها بمنظور بر هم زدن « بافت جمعيت » بيت المقدس به زيان اعراب3 اعمال فشار بر فلسطيني ها بمنظور فراموش كردن هميشگي موضوع بازگشت 4 5 ميليون فلسطيني مهاجر و نفي ابدي حق بازگشت آنها4 توسل به عمليات نظامي عليه فلسطيني ها در غزه و كرانه باختري بمنظور تحميل موضع انفعالي به فلسطيني ها5 تحريك جناح فتح و طيف محمود عباس به عدم تفاهم با حماس در مذاكرات قاهره .خواسته هاي صهيونيست ها در اين موارد خلاصه نمي شود ولي دقيقا در همين شرايط آمريكا و رژيم صهيونيستي از اعراب مي خواهند كه ايران را به عنوان يك « كانون خطرساز » تلقي كنند و بجاي « خطر جدي اسرائيل » به « خطر موهوم ايران » بينديشند و آنرا اعلام كنند!تصادفي نيست كه اين روزها تل آويو به مركز ثقل فعاليتهاي ضد ايراني آمريكا و صهيونيست ها تبديل شده و طرفين با تشكيل يك « ستاد مشترك سياسي تبليغاتي » عليه ايران تلاش مي كنند اهداف تازه اي را دنبال كنند. اتخاذ چنين رويكردي براي آمريكا و رژيم صهيونيستي هرگز تازگي نداشته و حساسيت كسي را بر نمي انگيزد و خشم و كينه آمريكا و صهيونيستها نيز دقيقا به همين خاطر است كه چرا دستاوردي از ميان اينهمه دوره گردي و تلاش فشرده حاصل نمي شود.سفر دريادار « مايك مولن » رئيس ستاد ارتش آمريكا به تل آويو و طرح ديدار از شيخ نشين هاي خليج فارس بهمراه سفر ژنرال « ديويد پترائوس » فرمانده نيروهاي آمريكائي در منطقه كه قرار است با سفر « ويليام برنز » و « جيمز استاينبرگ » و دو فرمانده بلندپايه نظامي هماهنگ شود در واقع نوعي تهاجم سياسي تبليغاتي براي بزرگنمائي طرحهائي است كه واشنگتن در نظر دارد به كمك آن بر شكست هاي بزرگ خود در عراق و افغانستان و يمن سرپوش بگذارد و چنين وانمود سازد كه گويا هنوز « ابتكار عمل » را در اختيار دارد.حتي اگر ستاد مركزي هماهنگي ها در اجراي طرح جديد واشنگتن هم در تل آويو مستقر نمي شد باز هم تمامي ابعاد اين بازي رسوا آشكار مي بود و همه مي دانستند كه واشنگتن براي تامين چه اهدافي و براي سرپوش گذاشتن بر چه چيزي تصميم به جو سازي هاي كنوني گرفته است.واشنگتن مايل است چنين وانمود كند كه اولا ايران يك « كانون خطرساز » است . ثانيا در منطقه گويا همه از قدرت روزافزون ايران دچار وحشت شده اند! ثالثا در منطقه گويا تمام دنيا به آمريكا پناه برده اند كه واشنگتن دست به كار شود و كاري صورت دهد هرچند اين آرزوي آمريكا و صهيونيستها است كه دنياي معاصر چنين دروغها و جوسازيهائي را باور كند ولي اكنون همه مي دانند كه اين بازي رسوا در ذهن عليل صهيونيستها طراحي شده و آمريكا موظف به اجراي آن شده است و همانند ساير طرحهاي صهيونيستي پيشاپيش محكوم به شكست و ناكامي است .رسالت:نقدي بر لايحه بودجه سال89«نقدي بر لايحه بودجه سال89»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد کاظم انبارلويي است كه در آن مي خوانيد؛نقدهاي نمايندگان محترم مجلس در نشست مشترک دولت و مجلس و برخي نقدهاي مطرح در رسانه ها را در مورد بودجه سال89 خواندم. هيچ ايرادي در اين نقدها بر لزوم شفا ف سازي عملکرد مالي شرکت ملي نفت به عنوان بزرگترين بنگاه اقتصادي دولت ترتب ندارد. براي بيان حساسيت موضوع کافي است بدانيم که بودجه شرکت ملي نفت در سال89 رقمي نزديک به کل بودجه عمومي دولت است.آيا وقتي که براي بررسي و دقت در بودجه عمومي دولت صرف مي شود معادل زماني است که صرف بودجه شرکت ملي نفت مي شود؟سال گذشته هنگامي که بند7 بودجه که مربوط به شرکت ملي نفت مي شد مطرح شد هيچ موافق و مخالفي بحث نکردند و پيشنهاد کميسيون تلفيق ظرف چند ثانيه راي آورد. در حالي که دهها موضوع برنامه اي و بودجه اي در لابه لاي اجزاي پيشنهاد که هر کدام در اندازه يک لايحه و طرح مستقل است مطرح بود. اما حساسيت کسي را برنينگيخت و همين عدم حساسيت در شوراي نگهبان ديده شد. نگاهي به تفريغ بودجه سالهاي84 تا87 نشان مي دهد اين عدم حساسيت چه زيانهايي براي بودجه نويسي پديد آورده است . نقدهاي نمايندگان محترم مجلس در نشست مشترک دولت و مجلس و برخي نقدهاي مطرح در رسانه ها را در مورد بودجه سال89  خواندم. هيچ ايرادي در اين نقدها بر لزوم شفا ف سازي عملکرد مالي شرکت ملي نفت به عنوان بزرگترين بنگاه اقتصادي دولت ترتب ندارد. براي بيان حساسيت موضوع کافي است بدانيم که بودجه شرکت ملي نفت در سال89   رقمي نزديک به کل بودجه عمومي دولت است.آيا وقتي که براي بررسي و دقت در بودجه عمومي دولت صرف مي شود معادل زماني است که صرف بودجه شرکت ملي نفت مي شود؟سال گذشته هنگامي که بند7  بودجه که مربوط به شرکت ملي نفت مي شد مطرح شد هيچ موافق و مخالفي بحث نکردند و پيشنهاد کميسيون تلفيق ظرف چند ثانيه راي آورد. در حالي که دهها موضوع برنامه اي و بودجه اي در لابه لاي اجزاي پيشنهاد که هر کدام در اندازه يک لايحه و طرح مستقل است مطرح بود. اما حساسيت کسي را برنينگيخت و همين عدم حساسيت در شوراي نگهبان ديده شد. نگاهي به تفريغ بودجه سالهاي84  تا87  نشان مي دهد اين عدم حساسيت چه زيانهايي براي بودجه نويسي پديد آورده است.پيوست شماره3  بودجه که اختصاص به بودجه شرکتهاي دولتي دارد شرکت ملي نفت را به شماره طبقه بندي220000  با درآمدي معادل114  هزار ميليارد تومان و هزينه اي معادل87  هزار ميليارد تومان به ثبت رسانده است. آيا پيش بيني چنين درآمدي و برآورد چنان هزينه اي با توجه به اينکه سال آينده اولين سال اجراي قانون هدفمند کردن يارانه هاست واقعي به نظر مي رسد؟اگر تمامي1470  ميليون بشکه نفتي را که شرکت ملي نفت در سال آينده توليد مي کند با قيمت65  دلار بفروشد، پيش بيني درآمد آن کمتر از95  هزار ميليارد تومان مي شود.عدد114  هزار ميليارد تومان با چه محاسباتي تقويم شده است حال آ نکه شرکت ملي نفت در سال آينده براساس ماده يک قانون هدفمند کردن يارانه  ها590  ميليون بشکه از1470  ميليون بشکه توليدي را بايد با نصاب هاي مقرر در قانون هدفمند کردن يارانه ها به پالايشگاه هاي نفت بفروشد.حداکثر درآمدي که براساس نصابهاي مورد نظر که مي شود به عنوان درآمد پيش بيني کرد20  هزار ميليارد تومان خواهد بود.لذا پيش بيني درآمد شرکت ملي نفت به80  هزار ميليارد تومان هم نمي رسد تا چه رسد به114  هزار ميليارد تومان؛ از سوي ديگر جمع جبري هزينه هاي6  شرکت بهره بردار نفتي در پيوست شماره3  بودجه سال89  و نيز4  شرکت طرف معامله شرکتهاي ياد شده و نيز20 شرکت زير مجموعه شرکت ملي نفت که همگي دست اندرکار اکتشاف، استخراج، تدارک و توزيع و پالايش نفت هستند، به36  هزار ميليارد تومان نمي رسد. چگونه است که رقم هزينه هاي شرکت ملي نفت در پيوست شماره بودجه با عدد87  هزار ميليارد تومان برآورد شده است.آيا در شرکت ملي نفت کارشناسان محترم و حسابداران و حسابرسان مي توانند تصوير درستي از تقويم محاسبات پيش بيني درآمد و برآورد هزينه بزرگترين بنگاه اقتصادي کشور را در سال89  ارائه دهند؟نکته مهمتر اينکه جداول شماره3  خلاصه بودجه کل کشور در سال89  نشان مي دهد265  هزار ميليارد ريال مستند به بند اول منابع حاصل از نفت و فرآورده هاي نفتي و134  هزار ميليارد ريال مستند به بند هفتم مربوط به منابع حاصل از استفاده از صندوق توسعه ملي مندرج در جدول شماره4  اختصاص به بودجه عمومي دولت دارد. جمع اين دو رقم به400  هزار ميليارد ريال مي رسد.طراحان بودجه از پيش بيني درآمد114  هزار ميليارد تومان نفت، فقط40  ميليارد تومان آن را براي بودجه عمومي گذاشته اند . سوال اين است که74  هزار ميليارد تومان آن تحت چه مکانيسمي در بودجه هزينه مي شود آيا درست است دولت، مجلس و شوراي نگهبان تنها به40  هزار ميليارد تومان درآمد نفتي نظارت کنند و از نظارت بر74  هزار ميليارد تومان آن در سال آينده پرهيز کنند؟مردم سالاري:کرملين و تحريم ايران«کرملين و تحريم ايران»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم علي ودايع است كه در اَن مي‌خوانيد؛دستگاه ديپلماسي ايران روزهاي سرنوشت سازي را  پشت سر مي گذارد.ايران پنجه در پنجه غرب ايستاده است تا از حقوق هسته اي خود دفاع کند; کاخ سفيد به دنبال تحريم ايران است. در ميان اين نبرد شرکايي که تا ديروز روي آنها حساب مي کرديم گاه مواضعي به خود مي گيرند تا نگراني منتقدين ديروز رنگ واقعيت به خود گيرد.روس ها دلا يل عدم همکاري خود در زمينه هاي گوناگون از جمله مساله اس-300 و نيروگاه بوشهر را مشکلات فني اعلام مي کنند و دائم ژست هاي متفاوتي مقابل ايران مي گيرند; سخنگوي دستگاه ديپلماسي ايران آنان را به رعايت عهدنامه هاي خود با تهران فرا مي  خواند و اصول اخلاقي را ياد آوري مي کند اما در چرخشي ناگهاني روسها علنا از تحريم ايران حمايت مي کنند.روز گذشته، ناتاليا تيموکووا، سخنگوي مدودف، رئيس جمهوري روسيه، گفت در صورتي که ايران اعتماد جامعه بين المللي در مورد صلح آميز بودن برنامه هاي اتمي خود را به دست نياورد، نمي توان وضع تحريم بين المللي عليه اين کشور را مردود تصور کرد.خانم تيموکووا به نقل از رئيس جمهوري روسيه گفت که اين کشور «از ايران مي خواهد در زمينه اطلاع رساني در باره برنامه هاي هسته اي خود از نزديک و به شکلي فعالانه و گسترده تر با آژانس بين المللي انرژي اتمي و ساير کشورها همکاري کند.»سخنگوي رئيس جمهوري روسيه گفت که جامعه بين المللي بايد اطمينان حاصل کند که برنامه هسته اي ايران کاملا صلح آميز است و افزود "اگر ايران به اين تعهدات عمل نکند، آنگاه استفاده از تحريم ها عليه اين کشور را منتفي نمي دانيم."اين مواضع کرملين درواقع دسته گلي براي بدرقه بنيامين نتانياهو محسوب مي شود.البته اين موضع مسکو در قبال تهران دور از ذهن نبود ; تفاهم هاي تسليحاتي روسيه و آمريکا، تسليم اوکراين به روسيه همه آنچه که روسيه طلب مي کرد را در دل خود داشت تا روس ها خود پرچم تحريم ايران را در دست بگيرند.امروز چين تنها کشوري است که با تحريم ايران مخالفت مي کند; چيني ها که از خريداران عمده نفت صادراتي ايران واز سرمايه گذاران جديد در مناطق نفتي جنوب ايران محسوب مي شوند، به دليل منافع اقتصادي خود مانع از تصويب قطعنامه جديدي عليه تهران شده اند.ايالات متحده در تلاش براي قانع کردن چين به حمايت از قطعنامه احتمالي تحريم ايران، کوشيده است ديگر صادرکنندگان عمده نفت را به تامين نفت مورد نياز چين ترغيب کند و به گفته ناظران، اقداماتي مانند حمايت تسليحاتي از تايوان را براي وارد کردن فشار سياسي بر دولت چين دنبال کرده است.بي شک امروز که بازارهاي داخلي را قرباني کالاهاي نامرغوب وارزان چيني مي کنيم احتمالا  نوع روابط ديروز با روسيه را فراموش کرديم تا پکن نيز امتيازاتي که از واشنگتن طلب مي کند را به چنگ آورد.كيهان: نه فتنه گر، نه واسطه«نه فتنه گر،نه واسطه»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن مي خوانيد؛«تجمعات ضد نظام كه قرار بود با مراسم رسمي نظام در روز پنجشنبه - 22 بهمن - همزمان باشد بطور بالقوه بعنوان آخرين فرصت مخالفان براي راه اندازي يك تظاهرات بزرگ براي چند ماه به حساب مي آمد. بعضي از اعضاي جنبش مي گويند كه شانس تغيير در ايران به تدريج از دست مي رود.»اين بخشي از يادداشت روزنامه واشنگتن پست است كه يك روز پس از راهپيمايي عظيم 22 بهمن نوشته شده است. در مورد راهپيمايي الهي - مردمي روز 22 بهمن گفتني هاي زيادي وجود دارد كه در اين مجال كوتاه تنها به مواردي از آن اشاره مي شود.1- راهپيمايي عظيم امسال در واقع كاركرد يك رفراندوم را داشت هرچند از آن مهمتر بود چرا كه شهروندان براي انداختن يك راي در صندوق معمولا به بيش از نيم ساعت وقت گذاري نياز ندارند و حال آنكه مردم ايران در راهپيمايي ها به حداقل يك نيم روز وقت گذاري نياز دارند. تظاهرات عظيم 22 بهمن يك همه پرسي واقعي در مورد رهبري نظام جمهوري اسلامي بود كه البته با توجه به جايگاه قدسي و ملكوتي رهبري ديني بايد گفت يك بيعت واقعي - و البته بسيار پرشور - بود كه ميزان محبوبيت و مقبوليت رهبر معظم انقلاب اسلامي را به شيوايي نشان داد. همه مي دانند كه اين بار برخلاف سال هاي قبل صدا و سيما و ساير رسانه هاي رسمي كشور كوچكترين مانوري روي دعوت اين گروه يا آن گروه سياسي - با هر گرايش - و يا اين شخص يا آن شخص سياسي - با هر گرايش - نكرد و تظاهرات در واقع صرفا به دعوت رهبر معظم انقلاب اسلامي انجام شد.كيفيت راهپيمايي هم به گونه اي بود كه حضرت آيت الله خامنه اي - دامت بركاته - در كانون توجه راهپيمايان قرار داشت تنوع و گستردگي تصاوير ايشان و سربندهاي اعلام حمايت از رهبري بر هر تصوير يا شعار ديگري غلبه داشت اين بخصوص در شهري مثل تهران كه گاهي - دردمندانه - شاهد هتك حريم رهبري در بيانيه هاي سران فتنه و يا در تجمعات آشوب طلبانه بود، متمركزتر بود. مردم در واقع در 22 بهمن پاسخ 8 ماه هتاكي بعضي از معاندان داخلي و خارجي عليه رهبر معظم را دادند اين هتاكي ها بدون ترديد ريشه اي صهيونيستي - آمريكايي داشت حدود 50 ميليون ايراني در بيستمين سال رهبري حضرت آيت الله خامنه اي با ايشان بيعت تازه كردند و اين از نظر عدد و آداب فراتر و باشكوهتر از بيعت حدود 30 ميليون نفري مردم در خرداد 68 بود. دشمن اراده كرده بود كه از اعتبار قطب مركزي نظام ديني بكاهد ولي خداي متعال اراده ديگري داشت و صد البته اراده خدا غالب است.2- سران فتنه طي هفته هاي منتهي به تظاهرات عظيم 22 بهمن با كمك گرفتن از بعضي واسطه هاي اصولگرانما تلاش وسيعي كردند تا وضعيت را عادي سازي كنند و عليرغم جناياتي كه مرتكب شده بودند بار ديگر بعنوان خودي نظام و مردم جلوه گر شوند بر اين اساس چندين نامه خصوصي و چند بيانيه عمومي صادر كردند و بعضي از واسطه ها هم دوره افتادند كه بله حالا كه اين ها از مطالبات! خود كاسته اند خوب است كه رهبري و نظام هم آغوش بگشايند و جنايات اين ها را ناديده بگيرند يعني دوباره اين ها مجال پيدا كنند كه خون و آبروي مردم و نظام را بر زمين بريزند و دندان طمع دشمنان را عليه مردم تيز نمايند.سران داخلي فتنه گمان مي كردند كه نظام براي مشاركت گسترده مردم در تظاهرات يك بار ديگر به سراغ آن ها مي آيد و تصاوير آنان از صدا و سيما پخش مي شود و اين فرصتي را براي چانه زني آنان فراهم مي كند اما نظام به آنان اعتنا نكرد نه به درخواست هاي آزمندانه - و در عين حال مكر آلود - وقعي گذاشت و نه اجازه داد كه بار ديگر در رسانه هاي رسمي كشور مطرح گردند. از اين رو اين جريان با نزديك شدن به روز 22 بهمن بار ديگر به انتقاد تند عليه نظام روي آورد و بيانيه هاي شداد و غلاظ داد و گمان مي كرد مي تواند در مراسم سالگرد انقلاب در تهران رخنه كند و از طريق بلند كردن صداهاي اعتراضي و آشوب طلبي نظام جمهوري اسلامي را وادار كند تا به آنان توجه كند و آن ها را به حساب آورد كه اين هم نشد، اين بار اين مردم بودند كه سران فتنه را با صراحت و فرياد رسا از خود راندند و مهر باطل را بر پيشاني شان كوبيدند. آنان نه توانستند نظام را وادار به شنيدن كنند و نه توانستند مردم را دچار انحراف نمايند. جالب اين است كه حزب مشاركت يك روز پس از شكست سنگين سران فتنه از مردم در بيانيه رسمي نوشت: «از رهبران نظام مي خواهيم وجود اعتراض و بحران در كشور را به رسميت بشناسند» شبيه همين عبارت را واسطه هاي ديگري نيز بيان كردند در واقع درد بزرگ آنان اين است كه كشور درگير بحران نيست و نظام نيز حاضر به پذيرش تحليل هاي اذهان بحران زده نمي باشد. خط وجود بحران در كشور طي چند سال گذشته همواره توسط چهره هاي خاص سياسي مطرح گرديده و از اين عبارت جز دشمنان نظام استقبال نكرده اند.3- يك نكته كليدي ديگر اقتدار نظام جمهوري اسلامي بود. دشمنان خارجي و داخلي طي ماههاي گذشته روي اين عبارت كه «كار از دست نظام خارج شده» تبليغ زيادي مي كردند تا از يك سو به مخالفين ترسوي نظام روحيه و جسارت بدهند و از سوي ديگر در سطح خارج از كشور وانمود كنند كه شرايط فروپاشي نظام در داخل فراهم شده و لذا بايد با صراحت و حجم بيشتر عليه آن وارد عمل شد. در اين ميان بسياري از گروههاي سياسي در داخل و پاره اي از دولت هاي خارجي همه توشه و توان خود را در سبد معارضه با نظام گذاشتند ولي نتيجه همه اين سرمايه گذاري ها اين شد كه دست آخر بگويند: «استقرار سنگين نيروهاي امنيتي عمدتاً مانع استفاده تظاهرات كنندگان از فرصت 22 بهمن شد» در واقع اين عبارت واشنگتن پست كه به شكل هاي ديگر توسط محافل خارجي و داخلي تكرار گرديد، اعتراف به اقتدار نظام و توانايي نيروهاي حافظ آن در كنترل مخالفين است و اين البته در حالي است كه در همين صحنه نظام اقتدار مردمي خود را نيز در بالاترين سطح به رخ مخالفان خود كشيده است. روزنامه نيويورك تايمز در روزجمعه نوشت: «برخلاف مراسم روزعاشورا و... كه توسط مخالفان تحت الشعاع قرار گرفت، مراسم سي ويكمين سالگرد انقلاب به رهبري و هواداران آن تعلق گرفت». اين نكته اي است كه به هر حال مخالفان را وامي دارد تا در مورد سياست نفوذ انگلي به مراسم اصلي و يا سياست آشوب در كف خيابان تجديدنظر كنند كه البته صداي آن از لابلاي رسانه هاي آمريكايي و انگليسي به گوش مي رسد.4- يك نكته ديگر در اين ماجرا نقش كليدي و راهبردي آمريكايي ها و انگليسي ها در توطئه شكست خورده در روز 22 بهمن بود. روزنامه واشنگتن پست اعتراف كرد كه ماهها روي بهم زدن مراسم روز 22 بهمن كار شده و قرار بود ميوه چند ماه فعاليت در روز پنجشنبه چيده شود. سايت فارسي بي بي سي به مطلبي كه بطور متفق القول در رسانه هاي مشهور آمريكايي درج شده بود اشاره كرد و نوشت كه : «همه روزنامه هاي مهم آمريكايي مانند نيويورك تايمز، واشنگتن پست و لس آنجلس تايمز از «برنامه ريزي گسترده قبلي» براي مانور معترضان در روز 22بهمن تهران خبر داده اند.» روزنامه لس آنجلس تايمز بعد از شكست در 22بهمن نوشت: « به برنامه تازه اي نياز است»، روزنامه نيويورك تايمز نوشت: «فضاي چنداني براي فعاليت مخالفان باقي نمانده است»، «معترضان در درياي هواداران نظام ناپديد شدند» و به نحو معناداري افزود: «سبزها كاملاً نااميد نشده اند»، تلويزيوني بي بي سي همان روز گفت: «خيابانهاي اصلي محل برگزاري راهپيمايي در تصرف هواداران نظام است و مخالفان امكان حضور در اين خيابانها را ندارند.» بر اين اساس مي توان گفت آمريكايي ها دقيقاً از پروژه خبر داشته اند. خبرهاي اين پروژه چگونه به دست آنان رسيده است آيا آنان خود طراحان اصلي ماجرا نبوده اند؟ و آيا يك وحدت آشكار ميان امثال موسوي و خاتمي با محافل اطلاعاتي آمريكا ديده نمي شود؟ مرور عبارات اين رسانه ها فقط بخشي از ماجرا را تبيين مي كند ولي از همين مقدار مي توان فهميد كه معناي «چيدن ميوه 8 ماه فعاليت در 22 بهمن» يعني چه؟ اين چه ميوه اي است؟ آيا ميان اين ميوه و مضامين مصاحبه ميرحسين موسوي با سايت كلمه و بيانيه روز 23 بهمن حزب مشاركت مبني بر اينكه بايد وجود بحران در كشور به رسميت شناخته شود، ارتباطي وجود ندارد؟5- در تظاهرات 22 بهمن ريزش شديد آراي جريان فتنه كاملاً نمودار بود. ترديدي نيست كه نزديك به چند ميليون از جمعيت واجدشرايط رأيي كه در تظاهرات 50 ميليوني 22 بهمن هم آمده بودند در انتخابات به ميرحسين موسوي رأي داده بودند اين ها بر حسب شعارها و تصاويري كه در دست شان بود با يك حس و حال مضاعف شركت داشتند آنان از يك سو فرياد شوق انگيز تجديد عهد و پيمان با رهبري را سر دادند و از سوي ديگر بغض فرو خفته خود را عليه كساني كه به نام پاسداري از رأي آنها به فتنه گري عليه نظام و رهبري مظلوم آن روي آوردند، خالي كرده و از امثال موسوي و خاتمي ابراز برائت كردند. بر اين اساس بعضي از نزديكان اين جريان اين را بزرگترين خسارت جريان فتنه دانسته اند. عباس عبدي عضو حزب مشاركت مي نويسد: «منشأ كم و كمتر شدن مخالفان از 13 آبان شروع شد و بعد از عاشورا شديدتر خود را نشان داد. تا جايي كه كسي حاضر نيست مسئوليت وضعي كه پيش آمده را بپذيرد حالا هر كسي - از اعضاي جريان آشوب- خودش رهبر خودش است! من نمي فهمم اين يعني چه؟»بر اين اساس بايد گفت تظاهرات عظيم 50 ميليوني روز 22 بهمن از يك سو استحكام نظام را به رخ جهانيان كشيد و از سوي ديگر ميرايي و رو به پايان بودن جرياني كه ادعا مي كرد آينده ايران را در دستان خود دارد را به اثبات رساند.حسن ختام اين مقال جمله اي از حضرت آيت الله خامنه اي است كه در پيام تشكر خود خطاب به ملت بزرگ ايران فرمودند: «آيا حضور دهها ميليون انسان بصير و پرانگيزه در جشن سي و يك سالگي انقلاب كافي نيست كه معاندان و فريب خوردگان را كه گاه رياكارانه دم از مردم مي زنند، به خود آورد» و افزودند: «اين ملت... تصميم خود را گرفته است... و هر مانعي را از سر راه بر خواهد داشت.»سياست روز:محكمات نظام جمهوري اسلامي«محكمات نظام جمهوري اسلامي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي سياست روز به قلم علي دارابي است كه در آن مي‌خوانيد؛هر نظام حكومتي فارغ از ايدئولوژي و جهان‌بيني حاكم بر آن، داراي اصول بنيادين و پايه اي است كه همه شهروندان آن جامعه خود را مكلف و ملزم به وفاداري، حفظ و پاسداشت آن مي دانند. در نظام جمهوري اسلامي كه برخاسته از اسلام عزيز و متكي بر آراي عمومي مردم است، برخي اصول بنيادين به مثابه محكمات نظام هستند كه ميزان وفاداري، اعتقاد، التزام شهروندان بر اساس اين شاخصه ها سنجيده مي شود.اما در مرحله بالاتر، نخبگان و مسئولان، كوشندگان و فعالان سياسي، كارگزاران و دولتمردان كه در حلقه اول خادمان كشور هستند بايد رفتار، عملكرد و مواضع آنان نسبت معنادار و مستقيمي با اين محكمات داشته باشد.در شرايط بس خطير و كنوني كشور، بازخواني و مروري دوباره بر محكمات نظام جمهوري اسلامي مي تواند شاخصه اي براي تميز مدعيان از غير مدعيان نظام باشد و افكار عمومي هم براساس همين سنجه ها درباره جريانات سياسي، نخبگان، احزاب، تشكل هاي سياسي و اشخاص روحاني و دانشگاهي داوري كند.در يك دسته بندي كلي مي توان شاخصه‌هاي زير را به عنوان محكمات نظام جمهوري اسلامي برشمرد:1- مردم سالاري: امروزه بزرگترين جلوه از دموكراسي هاي رايج در دنياست. حق رأي، آزادي انتخابات، مشاركت سياسي شهروندان، نماد بزرگي از مردم سالاري است. در نظام جمهوري اسلامي كه امام خميني (ره) حفظ آن را بر همه امور واجب تر دانسته است.مردم سالاري ديني كه همان ترجمان اسلاميت و جمهوريت نظام است، از هم انفكاك ناپذير و جدانشدني هستند. به بهانه اسلاميت نمي توان جمهوريت را تضعيف كرد و برعكس.حفظ جمهوريت به همان اندازه واجب است كه اسلاميت آن. موافقان و مخالفان يكي از دو بي شك مردم سالاري ديني را نشانه گرفته اند كه بزرگترين مظهر و نشانه نظام مستقركنوني است.2- ولايت فقيه و رهبري: براساس آموزه هاي ديني ديدگاه هاي معمار كبير انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني(ره) و نيز اصول مندرج در قانون اساسي كه ميثاق همه ملت است، نظام جمهوري اسلامي همان گونه كه مستظهر به پشتيباني ملت و اتكاي آراي عمومي است، متكي بر حاكميت ولايت فقيه مجتهد عادل و جامع الشرايط در رأس حكومت است.ولايت فقيه، استمرار راه انبياء و تداوم بخش ولايت ائمه عليهم السلام در زمان غيبت امام عصر(عج) است.ولي فقيه به عنوان جانشين امام عصر(عج) مشروعيت و مقبوليت توأمان ديني و مردمي براي اداره و رهبري جامعه را بر عهده دارد.امروز ملت بزرگ ايران همان عهد و پيماني را كه با امام خميني (ره) بسته بود با خلف صالح او حضرت آيت ا... خامنه اي (مدظله العالي) دارد.ميزان نزديكي و دوري و نحوه تنظيم روابط و مناسبات نخبگان و اشخاص با ولايت و رهبري و اهتمام بايسته براي عملي شدن رهكردها و انديشه هاي ايشان شاخصه اي بزرگ و محكم بر پايبندي به محكمات نظام جمهوري اسلامي است.3- خط امام خميني(ره): مراد از خط؛ سيره، روش، انديشه ها و به خصوص وصاياي گران قدر امام خميني (ره) است. استكبار ستيزي، دفاع از فلسطين و آرمان قدس، دفاع از محرومان، مستضعفان و كوخ نشينان در برابر زراندوزان و اشرافي گري و كاخ نشينان، طرد توأمان تحجر و واپس گرايي، غرب زدگي و تجديد نظر طلبي، دفاع از اسلام ناب محمدي(ص) در برابر اسلام آمريكايي به مثابه اسلام بدلي و تقلبي، تقدم حفظ نظام بر همه امور عدالت خواهي، توجه به شرايط زمان و مكان و اقتضائات زمانه در استنباط احكام فقهي و صدور فتوا براي حل مشكلات و برون رفت از بن بست ها در راستاي گره گشايي و كارآمدي نظام را بايد از مهمترين شاخصه هاي خط و سيره امام خميني (ره) برشمرد.آيا به راستي ادعاي برخي مدعيان بي عمل در پيروي خط امام خميني(ره)، در شرايط كنوني و خروج عليه اركان نظام، نسبتي با اطاعت و تبعيت از خط آن حكيم فرزانه دارد؟ و چه زيبا در وصف حال چنين اشخاصي گفته بود كه ميزان حال فعلي افراد است. آيا برخي فعالان سياسي كه امروز به مطرودان امام خميني (ره) تمسك كرده اند مي توانند خود را در زمره مدعيان خط امام بدانند؟4- قانون گرايي: قانون در هر جامعه اي حبل المتين و فرقاني براي اداره امور است. همه امور و مناسبات في مابين نهادها، قواي حاكم، حاكميت و ملت بر پايه قانون است.حق و تكليف شهروندان و حاكميت در قانون تعريف شده است. وظايف، مأموريت ها، مطالبات، انتظارات و سوگندها و ميثاق ها در قانون به درستي نهادينه شده است.تشخص و هويت هر جامعه و شهروندان آن به ميزان پايبندي و وفاداري آنان به قوانين است. هرگونه بي قانوني، خروج از نظم و آغاز استبداد و ديكتاتوري كه خود منشأ هرج و مرج و نوعي آنارشيسم مي?باشد را گوياست.استبداد رأي، يكه سالاري، عدم اعتقاد به كار جمعي، ناديده انگاشتن تضارب آراء و جدال احسن، تحميل يك عقيده يا سليقه خاص بر اكثريت، از جمله مصاديق بي قانوني و عدم پايبندي به حاكميت قانون در اداره كشور است.در شرايط كنوني كشور و فراز و فرودهاي آن نسبت اشخاص، نخبگان حوزه و دانشگاه، احزاب و تشكل هاي سياسي، كوشندگان و فعالان سياسي و كارگزاران نظام را بايد به ميزان وفاداري و پاي بندي آنان به محكمات نظام جمهوري اسلامي (مردم سالاري ديني، ولايت فقيه و رهبري، خط امام خميني(ره)، قانون گرايي) مورد ارزيابي قرار داد كه هر ميزان عملكردها، مواضع و رفتارها با اين شاخصه ها و سنجه ها نزديك تر، خودي تر و به ميزان فاصله گيري از حلقه خودي ها، دورتر است. خدا كند از مرز نظام بيرون نمانيم كه خسران دنيا و آخرت را براي خود خريده ايم. اميد كه چنين نباشد.آفرينش:عراق جديد وانتخابات پارلماني«عراق جديد وانتخابات پارلماني»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش است كه در آن مي‌خوانيد؛با نزديک شدن به زمان برگزاري دومين دور انتخابات پارلماني عراق پس از سقوط رژيم حزب بعث ( به رهبري صدام حسين ) نزديک به 6500 نامزد از حدود 300 ائتلاف وحزب براي دست يابي به 325 کرسي پارلماني مجلس ملي اين کشور رقابت هاي خود را آغاز کرده اند . انتخابات پارلماني 16 اسفند ماه در واقع آخرين گام براي ساختن عراق جديد است.عراقي که پس از سقوط صدام وحزب بعث اينک در چارچوب قانون اساسي جديد وبا خروج تدريجي نيروهاي آمريکايي از اين کشور روز به روز به سمت بومي سازي امنيت در کشور حرکت کرده است . بومي سازيي که پس از خروج نيروهاي ايالات متحده از شهرها در تابستان گذشته وبه دست گرفتن امنيت توسط نيروهاي دولتي اينک در صورت موفقيت آميز بودن روند برگزاري انتخابات در اين کشور حدود 90 هزار نيروي نظامي در تابستان آينده از اين کشور خارج خواهند شد وگام هاي آخر امنيت در عراق مستقل برداشته خواهد شد.حدود 19 ميليون عراقي واجد شرايط در انتخابات آتي قرار است سرنوشت جامعه 32 ميليوني عراق را با دستان خويش رقم زنند سرنوشتي که پس از ايجاد قانون اساسي عراق جديد وتقسيم قدرت ميان شيعيان ،کردها واعراب سني نوع بازي سياسي آينده عراق وچگونگي تقسيم قدرت وانتخاب دولت ونخست وزير را مشخص خواهد کرد .در اين ميان اينک کردها وشيعيان برخلاف دوران تسلط چند دهه اي حزب بعث از موضع ضعف بيرون آمده ودر مقابل اعراب اهل سنت با توجه به جمعيت اقليتي خود سهمي متناسبي در ساخت عراق جديد يافته اند .   بي شک انتخابات آينده عراق از آنجا که اکثريت راي دهندگان از ميان شيعيان بوده وبالتبع نخست وزير ودولت آينده نيز از ميان آنان خواهد بود به نوعي رقابت ميان ائتلاف هاي تازه شکل گرفته اي همانند ائتلاف ملي عراق وائتلاف دولت قانون خواهد بود . در اين حال بايد توجه داشت که تقسيم قدرت در پارلمان آينده عراق بويژه در ميان شيعيان بر محور احزابي همچون اعلاي اسلامي عراق ،حزب الدعوه وجريان صدر خواهد بود.نوري المالکي نخست وزير فعلي عراق پس از خروج نظاميان آمريکايي از شهرها همواره آزمون سختي را پشت سر گذاشته است آزموني که چنانچه با موفقيت از سوي راي دهندگان همراه خود مي تواند بار ديگر وي را بر کرسي نخست وزيري اين کشور ابقا» کند . در اين حال نوري المالکي وساختار سياسي عراق در چند ماه گذشته بحران هايي را پشت سر گذاشته اند که هنوز آثار وپيامد هاي برخي از آنها در جامعه وسياست عراق موجود است.انفجارهاي چهارشنبه سياه ، اختلال در روابط با سوريه ،افزايش فعاليت حزب بعث ونيروي القاعده از جمله اين بحران ها بوده اند که برخي از آنها همانند بحران بر سر تنظيم قانون انتخابات عراق باعث تعويق انتخابات شد .به علاوه مهم ترين چالش يکماه گذشته يعني راس هيات بازخواست وعدالت مبني بر محروميت بعثي ها از شرکت در انتخابات مجلس عراق باعث ايجاد فشارهاي بسياري از سوي برخي سياست مداران سني ، احزاب سياسي هوادار حزب بعث وکشورهايي همانند عربستان وترکيه به عراق شد .در اين ميان تهديد به تحريم انتخابات از سوي فهرست العراقيه مطرح شده است تحريمي که هر چند ممکن است تاثير زيادي بر فضاي انتخابات نگذارد اما موجب ايجاد اهرم فشاري از سوي کشورهاي عرب سني منطقه بر دولت عراق خواهد شد .بي شک استدلال طرفداران روند بعث زدايي مبتني بر قانون اساسي عراق است قانوني که با توجه به فجايع حزب بعث آنان را از شرکت در ساخت سياسي کشور ممنوع کرده است واينک نيز با وجود فشارهاي متعدد در عراق ،حمايت حداکثري از شيعيان ، کردها  وحتي بسياري از اعراب سني  روند بعث زدايي باعث شده است تا شرايط انتخابات عراق آماده تر شود  و دولت نوري المالکي با حمايت شخصيت هاي بزرگي همچون آيت الله سيستاني راه برگزاري انتخاباتي سالم وهمراه با آرامش را با وجود تلاش هاي تروريستي حزب بعث والقاعده هموار تر کند .  قدس: تحديد رابطه ايران و انگليس ؛ مطالبه ملي«تحديد رابطه ايران و انگليس ؛ مطالبه ملي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آن مي‌خوانيد؛رئيس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي در پاسخ به نامه سفير انگليس در تهران تأکيد کرد، اکثريت نمايندگان مجلس ايران خواستار کاهش و حتي قطع رابطه ايران و انگليس هستند.هفته گذشته، «سايمون گس» سفير انگليس در تهران در نامه‌اي سرگشاده به بروجردي با اشاره به درخواست نمايندگان براي کاهش روابط دو کشور، نوشت: «چنين اقدامي تأسف آور خواهد بود و اين اقدام به نفع هيچ يک از طرفين نخواهد بود.» سفير انگليس در اين نامه اتهامهاي وارده به کشورش مبني بر دخالت در امور داخلي ايران را رد کرده است.شخصيت سياسي اين کشور در تاريخ مناسبات ايران و انگليس، بيانگر روابط ظالمانه از سوي لندن و ذهن هر شهروند ايراني مملو از ستمها و زورگويي هاي حقوقي، سياسي و امنيتي دولتهاي اروپايي بويژه دولت انگليس بوده است.سراسر دوران قاجار تا پيروزي انقلاب اسلامي، انگليس يا به تنهايي مترصد چپاول ايران بوده است و يا با همراهي ديگر دولتهاي غربي، به نحوي از انحا، منافع ملت ايران را غارت نموده است. در اين نوشتار، مجال پرداختن به عملکرد اين دولت استعماري در ارتباط با ايران نيست، بلکه جهت تنوير افکار عمومي با عنايت به موضعگيري نمايندگان و مطالبه عمومي مبني بر کاهش و يا قطع رابطه با انگليس، به برخي از عملکردهاي ناصواب اين دولت در روابط پس از انقلاب اشاره مي شود.پيروزي انقلاب اسلامي سبب گرديد، منافع دولتهاي استعماري در ايران تعطيل و جايگاه آنها در مناسبات منطقه اي و فراتر از جغرافياي همسايگان در شعاع گسترده تر جهان اسلام به خطر بيفتد و بيداري ملتها و دولتها متأثر از عنصر الهام بخش انقلاب اسلامي تحميل زور گويي هاي بلوک غرب را با چالشها و هزينه هاي متعددي براي آنها مواجه نمايد.انگليس در سال 1359 رابطه خود را با تهران به خاطر تعطيل شدن لانه جاسوسي آمريکا و به خواست واشنگتن قطع کرد و اين وضعيت تا سال 67 به مدت 8 سال ادامه داشت. سپس به محض از سرگيري روابط با ايران، آشکارا پشت سر سلمان رشدي مرتد قرار گرفتند و با سلاح وي به مقدسات اسلامي اهانت نمودند. در نتيجه، اين رابطه پس از سه ماه، دوباره قطع شد.در دوران 8 ساله جنگ عراق عليه ايران، انگليس از ديگر شرکاي سياسي غربي اش عقب نماند و در رقابتي تنگاتنگ، بر خلاف عرف ديپلماتيک از بغداد حمايت تسليحاتي به عمل آورد. گزارش 2000 صفحه اي قاضي اسکات به پارلمان انگليس در سال 1375 ، بيانگر نقض تعهدهاي بين المللي مبني بر عدم تأمين تسليحات طرفين درگير مي باشد و نشانگر آن است که انگليس مقادير زيادي اسلحه غيرمتعارف به ارزش ميلياردها دلار به عراق فروخته است.پر واضح است، دولتمردان پير استعمار پس از رخداد سياسي سال 1376 با خرسندي از تحولات سياسي اجتماعي ايران، سير حوادث را متناسب با خواسته هاي زياده طلبانه خود ارزيابي مي کردند و به همين دليل در رقابتهاي سياسي که چهره هاي مورد نظر آنها از دستيابي به قدرت بازماندند، سکوت نکردند و با مواضع مداخله جويانه، پروسه دموکراتيک جمهوري اسلامي را مخدوش جلوه دادند.پس از انتخابات دوره هفتم مجلس شوراي اسلامي، جک استراو وزير خارجه انگليس، مدعي شد: «انتخابات هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي ايران يک انتخابات ناقص بود. همه مي توانند به راحتي قضاوت کنند که اين انتخابات از ابتدا مشکل داشت؛ زيرا از همان ابتدا حداقل نيمي از نامزدهاي اصلاح طلب به صحنه رقابتي انتخابات دعوت نشدند.» وي در ادامه ادعا کرد ميزان رأي دهندگان 25 درصد کمتر از سطح رأي دهندگان در انتخابات آزاد سال 1376 بود.در حوادث پس از انتخابات سال جاري، نقش بيگانگان در تحريک، ترغيب، تهييج و تشجيع اغتشاشگران قابل کتمان نيست. نقش سفارت انگليس، رسانه هاي اين دولت که مبين دخالت آشکار و خلاف رويه ديپلماتيک است، از مصاديق حمايت از براندازي و هواخواهي اغتشاشگران مي باشد. اين موضوع نمايندگان ملت را بر آن داشته است تا براي پاسخ به افکار عمومي، موضوع کاهش و حتي قطع رابطه را در دستور کار قرار دهند.ميليبند وزير امور خارجه انگليس مي گويد: «ايران را بايد همچنان در قبال دل نگرانيهاي بين المللي، درگير نگه داشت.» وي در اظهاراتي بي ادبانه و گستاخانه که دخالت در امور داخلي ايران است، مي گويد: «ملازمات حوادث اخير در ايران را با نگراني جدي دنبال مي کنيم.»رهبر معظم انقلاب در 29 تير 1388 در خصوص مداخلات بيگانگان و نقض حاکميت ملي، در سخناني فرمودند: «دشمنان ملت ايران از رسانه هاي خود، علناً براي گروه هاي غافل و نادان اغتشاشگر، دستورالعمل چگونگي ايجاد ناامني، تخريب و درگيري پخش مي کنند و از طرف ديگر مدعي مي شوند که در امور داخلي ايران دخالت نمي کنند، در حالي که آشکارترين دخالتها را انجام مي دهند.»بدون ترديد، تعقيب مشي حمايت از مخالفان از سوي دولتمردان انگليس، جدا از استراتژي سياستهاي غرب، محور آنها نيست. همراهي لندن با واشنگتن در جهت گيري عليه ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي، بيانگر مخرج مشترک موضعگيريها نسبت به تهران مي باشد.پيروزي اصولگرايي و تأکيد بر احياي انديشه بنيانگذار انقلاب اسلامي پس از سال 1384 و متعاقب آن پيروزي جريان ضد آمريکايي در کشورهاي عراق، لبنان، فلسطين و بحرين، بازي با حاصل جمع صفر را به نمايش گذاشت و آنها را مصمم نمود در انتخابات آتي با تلاشهاي گسترده، مانع وقوع حادثه مشابه سال 84 در ايران و منطقه شوند. اقدامهاي انگليس در عرصه هاي مختلف با اين هدف برنامه ريزي گرديد تا در وهله نخست طيف اصولگرايي و حامي گفتمان امام و رهبري در مصدر قدرت قرا�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن