واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مروري اجمالي بر زندگاني آيت الله شيخ قاسم گرگري آذربايجان و ارانـ قفقازيه جنوبيـ در طول تاريخ از وجوه مختلف در فرهنگ و تاريخ ايران داراي اهميت بوده است تا پيش از يورش مغولي اگر خراسان بزرگ كانون تحولات بود بعد از اين يورش اهميت قبل از اسلام آذربايجان و اران آن مجدداًَ احيا و در دورهي ايلخانان به جهت موقعيت استراتژيك از اهميت ويژهاي برخوردار گرديد. با اين حال در بررسيهاي صورت گرفته مجال چنداني براي توجه به شعر و ادب فارسي در اين نواحي در اين دوره فراهم نشده است واضح است مسايل پراهميت سياسي، اقتصادي و اجتماعي اين دوران پرتلاطم توجه به اين مقوله را تحتالشعاع خود قرار دهد.طي سالهاي اخير دو اثر ارزشمند يكي «نزهة المجالس» گردآوردهي خليل جمال شيرواني به كوشش دكترمحمدامين رياحي و ديگري «سفينه تبريز» گردآوردهي ابوالمجدمحمدبن مسعود تبريزي به كوشش نصرالله پورجوادي انتشار يافته است كه اطلاعات ذيقيمتي از شعر و ادب و زبان رايج اين مناطق ارايه ميدهند. در اين مقاله براساس اين دو كتاب ارزشمند نگاهي به شعر و ادب فارسي در ارّان و آذربايجان خواهد شد. آنچه به موضوع مورد بحث اهميت بيشتر ميدهد آن است كه روشن ميسازد در اين عصر هنوز زبان گفتاري مردم آذربايجان و اران به تركي آذربايجاني تغيير نيافته است علاوه بر وجود اشعار متعدد به فارسي (زبان ملي ايرانيان)، سرودههاي محلي (فهلوي) اصطلاحات و واژههاي بومي مردم در اين منابع وجود دارد كه بافتههاي بياساس و پايه برخي در مورد زبان مردم اين نواحي را كاملاً رد مينمايد.به نام خدادرد دل با استاندار محترم آذربايجان شرقيجناب آقاي دكتر سبحاناللهيبا سلام و تحيتبيشك دوران خدمت جنابعالي از دورههاي قابل توجه در پيشرفت و ترقي آذربايجان ميباشد. مساعي و تلاشهاي صورت گرفته اين دوره براي احراز جايگاه واقعي تبريز و آذربايجان شرقي زحمات قابل تقدير و از باقيات صالحات به شمار خواهد رفت.جناب آقاي دكتر سبحاناللهي توجه شما به مسايل فرهنگي شهر قهرمانپرور تبريز فصل درخشاني از خدمات شماست برگذاري مراسمهاي متعدد فرهنگي همايشهاي چون «بزرگداشت مشروطيت»، «همايش عظيم و بينظير صفويه در گسترهي تاريخ ايران زمين»، «احياي ربع رشيدي» و «بزرگداشت صراف تبريزي»... نتايج پرحاصل اين توجه به مسايل فرهنگي اين خطه قهرمانخيز است.آنچه بيان گرديد نه از باب تملق است كه شما را نيازي به آن نيست و نه به طمع خواستهاي است بلكه واقعيتي عيني است غرض از بيان اين مطالب يادآوري صحبت شفاهي حقير با جنابعالي در ميهماني همايش صفويه در استانداري است كه در مورد آثار استاد سيدجمال ترابي طباطبايي است دقايقي را تصديع كردم. در ادامه آن تصديع جسارتاً به عرض ميرساند فرموده بوديد كه به دفتر جنابعالي تلفن و ايشان با شما صحبت نمايند. به علت مشغله كاري عليرغم چند مورد تماس با دفتر استانداري موفق به صحبت با جنابعالي نشده اند با ايمان به حسن ظن جنابعالي و توجه به خدماتي كه به آذربايجان داشتهايد جهت جلب توجه كارگشاي شما مجدداً زحمت ميدهد گرچه توضيح واضحات است: استاد سيدجمال ترابي طباطبايي بيشك يكي از مفاخر ارجمند نه آذربايجان بلكه ايران است كه عليرغم شهرت در مراكز معتبر و علمي خاك پاك تبريز را بر شهرت و ثروت تهران و خارج ترجيح داده است. تا وقتي بزرگاني چون وي در جمع ما هستند بايستي قدر و قيمت ايشان را بدانيم. بعد از فقدان ايشان اظهار تأسف چه سودي خواهد داشت. مهمتر آن كه دستهاي مشكوك و مرموز با اهداف ضداسلامي و ضد ايراني درصدد تاريخسازي براي هويتسوزي آذربايجان از ماهيت اسلامي و ايران آن تلاشهاي هماهنگ و سازمانيافتهاي دارند ضرورتي به تعيين مصاديق ندارد. وظيفه ماست تا امكان استفاده و اشاعه علم و دانش امثال ايشان را فراهم آوريم. و با اتكا به پشتوانههاي علمي و فرهنگي اين بزرگان مدافع سربلندي، هويت اصالت و تاريخ اسلامي آذربايجان سرفراز باشيم. جاي تأسف است كه در بنياد ايرانشناسي شيعه آذربايجان شرقي جاي ايشان خالي است. در حالي كه به اعتراف دوست و دشمن وي يكي از اركان ايرانشناسي، سكهشناسي، باستانشناسي، نسبشناسي است.جناب آقاي دكتر سبحاناللهي استاد ترابي آرام و بيهياهو منزلش كانون پررونق پژوهشگران و محققان است ضمن راهنمايي و تربيت دانشپژوهان جوان و آثار متعددي در تاريخ، باستانشناسي، سكهشناسي آذربايجان تأليف كرده اند كه قسمتي چاپ و قسمت عمدهاي از آن هنوز به چاپ نرسيده است. يكي از آثار گرانسنگي كه استاد تصحيح كردهاند «درّ خوشاب» نام دارد كه در تاريخ مشروطيت تبريز و داراي اطلاعات ارزشمندي از وقايع و جريانات تاريخ اين دوره مهم آذربايجان است. به وزن شاهنامه فردوسي سروده شده است. اين كتاب را استاد حروفچيني، نمونهخواني، آماده چاپ نموده اند متأسفانه جايي چاپ آن را برعهده نگرفته است. بسيار مناسب خواهد بود در يكصدمين سالگرد انقلاب مشروطيت، ستاد اين مراسم ضمن دعوت از استاد جهت سخنراني، چاپ اين اثر را متقبل گردد. يكي ديگر از آثار ارزشمند استاد «تاريخ تبريز به روايت سكه» است و آثار ديگر در مورد باستانشناسي آذربايجان دارند كه آماده چاپ است. سرور ارجمند لازم به توضيح نيست هزينه لازم براي يك تحقيق چه ميزان است در حالي كه آثار استاد ترابي هم با هويت اصيل اسلامي به انجام رسيده فقط همت صاحب همتي را ميطلبد كه منتشر شوند. ايشان بدون چشمداشت مادي خواستار نشر آنها است با توجه به نظر مساعد و قدمهاي خيري كه جنابعالي به مسايل فرهنگي و تاريخي آذربايجان و تبريز عزيز برداشتهايد منباب خدمت ديگر به تاريخ و فرهنگ زادگاهتان اين صاحب همت غير از شما نخواهد بود. توجه و دستور شما در اين باب محققان و پژوهشگران و اهل فرهنگ آذربايجان و تبريز را مديون خود خواهد نمود، هر كجا باشيد و هر مسئوليتي كه داشته باشد. و در پايان از خداوند توفيقات روزافزون را براي شما خواهانم.رحيم نيكبخت ميركوهيپژوهشگر تاريخ معاصر آذربايجانبه نام خدادين در مقابل حكومت پهلوييا گسست ديني حكومت از مردمرحيم نيكبختبا رسميت يافتن مذهب شيعه عُلما به عنوان نواب عام نقش غيرقابل انكاري در حيات سياسي اجتماعي ايران داشتهاند. اوجگيري مخالفتهاي گسترده با حكومت پهلوي در سال 1356 دستاندركاران امنيتي حكومت را بر آن داشت تا به ريشهيابي مخالفتهاي مذهبي يا به عبارت ديگر تقابل دين و حكومت بپردازند. چگونگي گسست فكري و فرهنگي حكومت از مردم و دين يا به عبارت ديگر تقابل دين با حكومت پهلوي را از گزارشهاي برجاي مانده ميتوان رهگيري نمود. يكي از اين بررسيهاي سرّي سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك) در سال 1356 «بررسي اجمالي درباره وضعيت و تحولات دستجات و سازمانهاي برانداز غيركمونيست در ايران» ميباشد. قسمتي از اين بررسي به روحانيون افراطي به اصطلاح مامورين امنيتي ساواك اختصاص يافته است. سيري در اين قسمت گسست حكومت از دين باورهاي ديني را به خوبي روشن ميسازد:در اين بررسي نخست به جايگاه مذهب در عصر صفوي اشاره شده كه اين دو نيرو يعني حكومت و مذهب «به موازات و با حمايت يكديگر به حل و فصل مسايل حكومتي ميپرداختند» در ادامه اشارهاي به جريان مشروطه شده كه روحانيون «در زمره طبقات برگزيده جامعه بودند» و در تدوين قوانين نكاتي را براي حفظ قدرت خود منظور كردند» در اين جا بدون آن كه به مخالفت و عناد حكومت رضاخان با مذهب و نهادهاي مذهبي شود، عنوان شده است، روحانيون بعد از شهريور 1320 «مجدداً به صورت نيروهاي فعالي در عرصه سياسي و اجتماعي مملكت وارد گرديد و جناحي از آن به رهبري آيتالله كاشاني و جمعيت فدائيان اسلام تا زمان ملي شدن صنعت نفت و همگام با هواداران مصدق فعاليت مشترك داشتند.»به تحليل يك سويه تهيهكننده اين گزارش معارضات علما تا اين زمان متوجه دولتها بود نه نظام شاهنشاهي، ليكن بعد از اصلاحات ارضي و لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي و سپس انقلاب سفيد شاه، علما در برابر كل نظام حكومتي ايستادند. از جمله مسايلي كه باعث اين رويارويي گرديد. اصلاحات ارضي است. بياساس بودن اين تحليل، مُنتسب كردن رويارويي علما و مراجع با حكومت به مخالفت اصلاحات ارضي آشكارتر از آن است كه نياز به ارايه دليل داشته باشد.دلايل ديگر اين تقابل در اين گزارش سري چنين برشمرده شده است:ـ مخالفت با قوانين آزادي زنانـ رخنه بهائيان در شئون اقتصادي و اجتماعي كشورـ اجراي قانون اساسي و آزادي تعميم عدالت اقتصاديـ روابط دولت ايران و اسرائيلـ عدم اجراي قوانين اسلاميبه غير از مورد اصلاحات ارضي كه بيشتر جنبه تبليغاتي به منظور تخطئه مخالفان دارد موارد فوقالذكر به اعتراف مأمور تهيه گزارش عوامل گسست مردم از حكومت و تقابل و مخالفت با آن است. رواج ابتذال و فرهنگ منحط غربي، عدم اجراي قوانين اسلامي، تبعيض اقتصادي، اجتماعي، تسلط روزافزون يهوديان و بهائيان در تمامي اركان حياتي جامعه، مهمترين عوامل رويگرداني و نارضايتي مردم از حكومت پهلوي بود كه در سخنان و اعلاميههاي امام خميني(ره) اشارات متعددي به آنها وجود دارد در اين گزارش تحليلي اشاره شده است كه واقعه 15 خرداد سال 1342 اثرات غيرقابل انكاري در مردم مذهبي به ويژه جوانان ايجاد كرد كه به تشكيل گروه هاي برانداز مذهبي با هدف اجراي قوانين اسلامي با شيوه انقلابي منجر گرديد.حكومت پهلوي پس از وقايع سال 1342 و 1343 نه تنها به فكر ترميم گسست خود با نهاد دين نبود بلكه به شكل گستردهتري در ابعاد اقتصادي، سياسي و اجتماعي اين گسست را عامدانه تشديد ميكرد. مثلاً سياست فرهنگي باستانگرايي مخالفت علني با فرهنگ ديني جامعه و اسلام و مذهب تشيع بود. تغيير تاريخ هجري شمسي به شاهنشاهي اوج شتاب جدايي حكومت از جامعه و باورهاي ديني مردم آن حكايت از آن دارد كه حكومت پهلوي نه تنها براي خهويت سالامي ايران بهايي نميدهد بلكه مشروعيت حكومت خود را هم به دوران قبل از اسلام باز ميگرداند. ثروت سرشار حاصل از نفت حمايت بيدريغ آمريكا از حكومت پهلوي دو عامل مهم تشديد اين گسست بود زيرا حكومت مشروعيت سياسي خود را از مردم نداشت و تا نيازي به حمايت آنها داشته باشد از سوي ديگر درآمد هنگفت نفت هزينههاي تجمل و تجدد غربگرايانه را تأمين ميكرد. منتهي در آبان 1356 درگذشت مشكوك فرزند ارشد امام خميني معادله و ثبات به ظاهر مستحكم حكومت پهلوي را به چالش جدي كشاند. اين واقعهـ يعني رحلت غريبانه و شهادتگونه فرزند يكي از مراجع تقليد بزرگ ايران كه به اجبار دور از وطن خويش استـ فرصت مناسبي براي يادآوري مبارزات مخالفتهاي او با حكومت پهلوي بود. در شرايط سال 1356 نه تنها گسست حكومت و مردم ترميم نگشته بلكه ديگر ترميم آن هم قابل تصور نيست. محرم سال 1356 نشانههاي جدي جدايي ترميمناپذير حكومت از مردم كه از 1341 روزبهروز بيشتر شده بود بروز كرد. كاهش اختناق ولو بسيار اندك، واقعيت موجود جامعه را روشن نمودكه فرصت مناسبي بود كه اين عوامل نارضايتي و رويگرداني مردم از حكومت توسط وعاظ و مبلغين مذهبي بازگو گردد:«متعاقب اين فعاليتها درج مقالهاي تحت عنوان «ايران و استعمار سرخ و سياه» موجب انجام تظاهراتي از طرف عدهاي از طلاب علوم ديني و تعطيل حوزههاي علميه قم و مشهد گرديد و در بعدازظهر روز 19/10/36[56] به تظاهرات اخلالگرانه وسيع طلاب علوم ديني در شهر قم و حمله به محل حزب رستاخيز ملت ايران و كلانتري 1 شهر قم انجاميد...»نتيجهاي كه مقام تهيهكننده گزارش به آن اشاره ميكند جالب توجه است:«مجموع فعاليتهاي فوق موجب گسترش نفوذ و تثبيت موقعيت [امام] روحالله خميني در بين قشرهاي متعصب مذهبي گرديد. چه در فعاليتهاي بالا غير از روحانيون افراطي و متعصبين مذهبي گروهها و جناحهاي ديگر دخالت داشتند و اين امر نيز عامل موثر در ايجاد زمينه براي توسعه نفوذ روحالله خميني و هواداران وي به شمار ميرود.»آنچه غيرمستقيم به آن اعتراف شده است چيزي نيست جز پيوستن مردم به قدرت معنوي مخالف حكومت، كه اين جدايي از حكومت و پيوستن به نهضت ريشهاي جز باورهاي ديني و مذهبي ندارد زيرا ادبار نظام پهلوي و اقبال مردمي از رهبري بزرگ بود كه در وهله اول يك عالم ديني و مرجع عظيم تقليد است.منبع: www.historylib.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 409]