محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854153708
قلندريه
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
قلندريه تاليف احمد ياشار اجاق(استاد تاريخ دانشگاه حاجت تپه ترکيه) Kalenderiler, Yuzyillar, Ahmet Yasar Ocak, Turk Tarih Kurumu, 1999اين کتاب از يک مقدمه، منابع، مدخل، سه بخش و خاتمه تشکيل شده است. مولف سبب تاليف کتاب را انجام تحقيقي مستقل درباره قلندريه عنوان کرده و اعتقاد دارد که شناخت طريقت هاي ديگر و صوفيان بزرگ بدون شناخت قلندريه ممکن نخواهد بود. قصد مولف از قلندريه، چنان که در مقدمه مي گويد، نه تنها طريقت نسج يافته در ايران که طريقت هاي بعدي ديگر چون يسويه، حيدريه و وفائيه نيز هست. اما او در عمل بيشتر به بکتاشيه مي پردازد که در قلمرو دولت عثماني فعاليت مي کردند. او مي کوشد ارتباط بکتاشيه را با قلندريه نشان دهد. مدخل کتاب به تاريخ پيدايش و توسعه قلندريه اختصاص دارد که نزديک به يک پنجم حجم کتاب است. بخش نخست، تاريخ قلندريه در دوره سلجوقيان آناتولي و عثمانيان را نشان مي دهد. در بخش دوم، فلسفه، ارکان، آيين و عبادات قلندريه بررسي مي شود. در بخش سوم و آخر، ارتباط قلندريه با طريقت هاي ديگر جست و جو مي شود.خلاصه کتاب و نظريات مولفپيدا شدن قلندريه، ريشه در بحران هاي اجتماعي دوره عباسيان دارد و پايگاه اجتماعي آن، طبقه موالي در جامعه آن روزگار بوده است. يکي از ريشه هاي اختلاف بين موالي و اعراب آن است که موالي، اسلام را به رنگ آيين و مذهب گذشته خود انجام مي دادند و اين رفتار مقابله با اسلام منصوص اعراب بود. نمود اين اختلاف پيدا شدن ملامتيه در دوره عباسي است. ريشه پيدا شدن قلندريه نيز همين ملامتيه است.قلندريه کساني هستند که در زندگي روزمره و اجتماعي با نظم و قانون و عرف جامعه مخالفت مي ورزيدند. نقطه مشترک شعائر قلندريان، ترک هرگونه تعلق دنيوي است. ايشان محرک عبادات ديني را نيز عشق الهي مي دانند. شمس تبريزي و عثمان بابا دو نمونه لطافت و خشونت قلندري هستند. محل پيدا شدن اين نحله در محدوده ايران و هند است و اصطلاح قلندر نيز مأخوذ است از لغت هندي Kalandar که اصطلاحا به معني کسي است که مخالف قانون عمل مي کند. در واقع راهبان هندي بيشترين نقش را در شکل گرفتن قلندريه داشته اند. قلندريان اساس فقر و تجرد را از ملامتيه گرفته اند. هر چند که سهروردي و جامي ملامتيه را طايفه اي مبارک مي دانند اما اين گروه در دوره عثماني مورد تکفير شيخ الاسلام ها قرار گرفتند؛ البته سهروردي و جامي هم بعضي از فاسقان ملامتيه را ملحد و زنديق دانسته اند. خلاصه اين که قلندريه، شعبه اي از ملاميته است، هر چند شکل تغيير يافته اي از آن مي باشد.ابو احمد ابدال چشتي، بابا طاهر عريان، و درويش آهوپوش از نخستنين قلندريان هستند. اما در حقيقت جمال الدين صابي موسس اين نحله بود و اساس و نظريه آن توسط جمال الدي بنياد نهاده شد. محمد بلخي، محمد کردي، شمس کرد، ابوبکر نکساري، جلال درگزيني و ابوبکر اصفهاني از جمله خلفاي جمال الدين صابي بودند که طريقت قلندريه را در خاورميانه منتشر ساختند. شهرهاي دمياط و قاهره در مصر، دمشق در سوريه و موصل در عراق از مراکز طريقت قلندريه بود، اما مرکاز عمده اين طريقت در ايران بود. يعني هر چند که ايران منشا اين طريقت بود، اما قلندريان براي توسعه نحله خود در مصر، سوريه و عراق نيز فعاليت داشتند. به هر حال ايران محل فعاليت شعبه هاي مختلف قلندريه در سال هاي بعد بود.حيدريه طريقتي از جنس قلندريه است که پس از خود طريقت قلندريه، بزرگ ترين طريقت محسوب مي شود. موسس آن شيخ قطب الدين حيدر است که پس از جمال الدين صابي هدايت قلندريان به عهده او بود. پس از او هدايت آن بر عهده شيخ الاسلام احد جام نامقي قرار گرفت. جانشين او شاه نعمت الله ولي بود که سلسله نعمت اللهيه به او مي رسد. نعمت اللهيه به دليل تساهل در اعتقادات و فعاليت زياد مبلغين کثير السفر از هند تا آذربايجان و آناتولي منتشر شد.قلندريان در آلماليغ و بش باليغ و شرق ترکستان و مرکز دولت اويغور ديده مي شوند. با وجود گسترش اسلام در اين منطقه، مردم به اسلام با رنگ و مذهب پيشين بودايي خود عمل مي کردند. بنابر اين قلندريه تسهيل کننده مناسبي براي عمل به اسلام در عين حفظ آداب کهن بود. قلندريان در هند و در دوره سلاطين دهلي فعاليت چشمگيري داشتند. از جمله شخصيت هاي اين طريقت در دوره مذکور سيد ابوبکر طوسي و شيخ شهاب الدين ملتاني است.#درباره قلندريان هند بايد توجه داشت که هر سه اصطلاح قلندريه، حيدريه و جولاقيه در اين زمان در هند و تبت استفاده مي شد و مهم ترين شاخصه عبادت هاي قلندريان در منطقه مذکور سماع آتش بود.بخش اول: قلندريان در امپراتوري عثمانيالف. قلندريان از قرون سيزدهم تا پانزدهم ميلاديآمدن قلندريان به منطقه آناتولي مربوط به دوره حمله مغول است. در اين دوره سلسله هاي مختلفي از جمله کبرويه، سهروديه، حيدريه، وفائيه و يسويه به منطقه مذکور وارد شدند. ابوبکر نکساري از جمله صوفياني بود که به آناتولي آمده و خانقاهي تأسيس کرد. پيروان او به جولاقيه مشهور شدند. او زمان جلال الدين مولوي را درک کرده و با وي در ارتباط بوده است. وفائيه نيز از سلسله هاي مهم قلندري بودند که در قرن سيزدهم در شورش بابا الياس نقش عمده اي داشتند. موسس اين سلسله تاج العارفين سيد ابوالوفاء بود که در بين ترک ها شهرت زيادي داشت. وفائيه نيز هم چون يسويه ريشه در ملامتيان خراسان داشتند. اين دو سلسله با مذهب سني رسمي جامعه مخالفت مي ورزيدند که در نيجه اين مخالفت مطرود جامعه گشتند. تاثير عمده وفائيه بر دولت عثماني از دو منظر قابل توجه است: نخست اين که شيخ ادب عالي که موسس معنوي سلسله عثماني بود متاثر از وفائيه بود. ديگر اين که موسس سلسله بکتاشيه که پيروان فراواني ميان سربازان عثماني داشت، حاجي بکتاش ولي بود که از خانقاه وفائيه به شمار مي رفت. شيخ عمر گرهي، حاجي مبارک حيدري و خليفه شيخ محمد حيدري از ديگر صوفيان مهم اين دوره هستند. ايبک بابا و بارک بابا دو صوفي مهم ديگري هستند که ابتدا در سلطانيه ايران فعاليت داشتند. اطلاعات مربوط به بارک بابا بيشتر در منابع عربي ضبط شده است زيرا او از دمشق آمده بود. پيروان بارک بابا در ايران با حمايت مغولان به فعاليت خود ادامه مي دادند. البته آداب و عادات ايشان مورد پسند جامعه نبود و به هر مملکت که مي رفتند مطرود جامعه قرار مي گرفتند. تنها کتابي که اطلاعات مفيدي راجع به بارک بابا دارد رساله کلمات بارک بابا است که در آماسيه استنساخ شده است. به هر حال اين گروه در دعوت مردم به اسلام و نيز فعاليت هاي سياسي بين مغولان نقشي آشکار داشتند. نکته مهم درباره ايشان اين است که مردم آن روزگار ايشان را حيدري خطاب مي کردند.شمس تبريزي، اوحدالدين کرماني و فخر الدين عراقي از صوفيان طبقه عالي محسوب مي شدند که به دليل شرايط نامساعد جامعه در آن روزگار امکان فعاليت و توسعه پيدا نکردند.قلندريهدر جامعه آناتولي آن روزگار چهار طايفه موجود بودند: قاضيان، اخيان، ابدالان و باجيان. اعتقاد بر اين است که ابدالان روم در سال 1240م و پس از شورش باباييان تشکيل شد و بخشي از يسويه و حيدريه است. هم چنين ايشان را قلندري و بکتاشي نيز دانسته اند. اما در واقع ابدالان، نامي بود که بر مريدان بابا الياس نهاده شد. اين گروه از دنيا بريده، بدنه شجاع دولت جنگجوي در حال تشکيل عثماني بودند و بيشترين اطلاعات از اين گروه امروزه در دست است، به جماعت گيوک لو بابا و مريدانش مربوط مي شود. ابدال نيز شخصيت مهم ديگري از اين گروه است که اطلاعاتي راجع به او در دست است.قلندريان در قرن پانزدهم ميلاديخوشبختانه درباره قلندرياندر قرن پانزدهم ميلادي اطلاعات بيشتري در دست است. در اين دوره دو نام ديگر به سلسله هاي قلندريه افزوده مي شود. اين دو نام ايشيک و تورلاق است. کاي گوسوز ابدال شيخ قلندريه پس از موسي ابدال گيوکلو بابا بود. او را درويش عريان مي خواندند. او پس از طي دوره اي از زندگاني در آناتولي، به مصر مراجعت نمود. سيد علي سلطان و سيد رستم از شخصيت هاي قلندري ديگر در اين دوره بودند. حاجيم سلطان نيز از قلندريان حيدري و از طايفه حاجي بکتاش بود. قلندري ديگر، سلطان شجاع الدين بود که نه تنها بين قلندريان معتبر بود بلکه در بين قاضيان عثماني نيز اعبتار زيادي داشت. او امروز نيز بين علويان آناتولي جايگاه مخصوصي دارد. قويون بابا از شخصيت هاي ديگر قلندريان بود که در عصر سلطان محمد فاتح مي زيست. او که از خراسان آمده بود، در عثمانجيک ساکن شده و زندگي صوفيانه اي را مي گذراند. قويون بابا از قلندرياني بود که حيدري نبودند. مزار او را سلطان بايزيد دوم بنا کرد.بيشترين اطلاعات راجع به قلندريان قرن پانزدهم را مي توان درباره عثمان بابا پيدا کرد. زيرا يکي از مريدان او به نام کوچک ابدال که در طول زندگي با او مي زيست، کتابي در شرح زندگي او تحرير کد که مناقب نامه نام دارد. عثمان بابا در دوره حمله تيمور به آناتولي وارد شده بود. او شمايل و هيأتي خاص داشت و تمامي موهاي سر و صورت و ابروي خود را مي تراشيد. عثمان بابا به همراه مريدانش شهر به شهر مي گشت و مخصوصا در منطقه بالکان فعاليتي گسترده و مسافرت هاي دائمي داشت. با اين که او هميشه با حاکمان مشکل داشت، اما روابطش با سلطان محمد فاتح خوب بود و در فتح بالکان نيز نقشي عمده ايفا نمود. در واقع عثمان بابا بر سلسله قلندريه مهر تثبيت زد. بقعه عثمان بابا در شهر وارنا است.با بررسي فعاليت هاي صوفيان ذکر شده مي توان اهميت و نقش قلندريان را در قرن پانزدهم دريافت. قلندريان در منابع عثماني در اين دور ايشيک، ابدال و حيدري خوانده مي شدند و در بالکان نام هاي درويش و تورلاق بر ايشان اطلاق مي گرديد. ايشيک اصطلاح عام براي مخاطب ساختن همه طريقت هاي مختلف قلندريه مي بود، اما قلندريان خود را به اين اصطلاح نمي خواندند.ج. قلندريان در قرن شانزدهم و هفدهم ميلاديمصداق اصطلاح قلندري، صوفياني بودند که از منطقه ايران به آناتولي مهاجرت مي کردند. تربت بطال غازي و تربت سيد غازي مهم ترين مراکز قلندريان در اين دروه بود. اين گروه که براي تبليغ اسلام به دورترين نقاط شرق و غرب مسافرت مي کردند، مورد اتهام جاسوسي قرار مي گرفتند. هر چند که ظاهرا دولت عثماني نتوانست چنين بهره اي از قلندريان ببرد.حيدريان که لباس صوفيانه مي پوشيدند و موهاي سر و صورت را مي تراشيدند، بيشتر به همراه مريدان در سفر بودند. ظاهرا در اين سفرها راهزني نيز مي کرده اندکه اخبار آن در دفاتر مهمه ديده مي شود. اين گروه مواد مخدر استعمال مي کردند و در مراسم مذهبي با کارد خود را مي زدند.جاميه سلسله ديگري از قلندريان در اين دوره بودند که ظاهري زيبا و آراسته داشتند و به سياحت و موسيقي معروف بودند.قلندريه در قرون شانزده و هفده نتوانست حمايت شايسته اي از دولت عثماني به دست آورد و دولت عثماني سلسله رسمي تصوف يعني بکتاشيه را حمايت مي کرد. بنابر اين قلندريه نيز بکتاشيه را به عنوان نقاب خود قرار دادند و در زمان تاسيس دولت عثماني قلندريان صاحب امتياز شدند و سعي دولت بر اين بود که آنان را جلب کند. از طرفي به ايشان اجازه داده نمي شد که اعمال خلاف عرف جامعه مرتکب شوند. پس از فتح استانبول چندين مرکز قلندر خانه به حمايت دولت تاسيس شد. اين قلندرخانه ها اولين و آخرين نمونه هاي قلندرخانه هايي بود که به دست دولت ساخته مي شد. پس از اين دوره قلندرخانه ها بايسته مي شدند و يا تحت نظارت و اصلاح شديد دولت قرار مي گرفتند. قلندريان به کرات مورد محاکمه قضاوت دولت عثماني قرار مي گرفتند. اتهام ايشان اعتقاد به تناسخ و حلول و عدم پايبندي به عبادات بود. در واقع رفتار دولت عثماني با قلندريان تا دوره سلطان بايزيد دوم مناسب بود. اما پس از آن که يکي از قلندريان به جان سلطان سوء قصد کرد، قلندريان دائما دستگير شده و به آناتولي فرستاده مي شدند. نامه اوزون حسن به بايزيد دوم نشان مي دهد که او نيز رفتار خوبي با قلندريان نداشت، چه به سلطان خبر مي دهدکه قلندريان را از مملکت خود رانده و از شر ايشان خلاص شده است. ده سال پس از اخراج قلندريان از قسمت هاي غربي و مرکزي دولت عثماني، دولتمردان با اشتباه بودن سياست خود دراين باب پي بردند. در حقيقت ايشان باعث شده بودند که صوفيان در منطقه اي خاص جمع شوند. تجمع صوفيان در منطقه شرقي دولت عثماني خواستگاه فعاليت هاي سياسي بعدي صوفيان در دولت صفويان بود.#سلطان سليمان قانوني نيز دستور تفتيش قلندرخانه ها و زاويه هاي قلندريان را صادر کرد. سبب اصلي اين دستور مشکلات سياسي بين دولت عثماني و دولت صفوي بود. در کل اساس قلندريه مخالفت بود که در نخستين شورش قلندريان به رهبري بابا الياس نمود يافت. شيخ بدر الدين، تورلاق کمال، شاه قلي، شاه ولي و شاه قلندر از ديگر قلندرياني بودند که شورش هايي را رهبري کردند. البته شورش هاي متأخري که قلندريان انجام مي دادند براي جلب نظر صفويان و گرفتن کمک مالي از ايشان بود. در تغيير نظر عثمانيان نسبت به قلندريان بسيار موثر بود. اما در واقع دليل اصلي عصيان قلندريان شرايط بد اقتصادي و اجتماعي در آن دوره و دور شدن از اعتقادات ناب تصوف بود که باعث سقوط اخلاقي و اجتماعي قلندريان شد.بخش دوم: نظريه، ارکان، آيين، عبادات و تشکيلات قلندريهقلندريه از آيين هاي بودايي، مانوي، زردشتي، شيعي و حروفي تأثير پذيرفته بودند. فقر و تجرد، ملامت، وحدت وجود و جمال پرستي نظريه قلندري را تشکيل مي داد. ارکان اين سلسله نيز عبارت بود از شيوه لباس، تراشيدن موي سر و صورت، رياضت، سياحت، گدايي و تجرد. آيين و عبادات ايشان نيز شامل سماع آتش، ذکر و سماع و استعمال مواد مخدر بود. زاويه سيد قاضي، زاويه سلطان شجاع الدين، زاويه عريان بابا، زاويه حاجي بکتاش، و زاويه بابا ابدال از مراکز مهم قلندريان بود.بخش سوم: قلندريان و ديگر طريقت هاي صوفيهقلندريه بر اهل حق، خاکساريه، خلوتيه و مولويه تأثيري آشکار داشتند. حتي خاکساريه را مي توان شعبه اي از قلندريه دانست. اما بيشترين تأثير قلندريه در بکتاشيه ديده مي شود. چه حاجي بکتاش خود شيخي حيدري بود. در واقع بکتاشيه از دل قلندريه بيرون مي آيد. اما تفاوت بکتاشيه با قلندريه در اين است که در قرن هفدهم و با حمايت دولت عثماني سلسله بکتاشيه توسعه يافته، اما درهمين دوران قلندريان روز به روز محدودتر شده و نهايتا از بين رفتند.درباره نظر جامعه نسبت به قلندريان بايد اذعان کرد که عالمان و فرهيختگان روزگار پيشين در کل نظر مساعدي نسبت به قلندريان نداشتند، چه در محدوده ايران و چه در محدوده روم. عامه مردم نيز نسبت به آنان خوش نظر نبودند ، هر چند بعضي از مردم ايشان را تکريم و احترام مي کردند. از ديد اروپاييان نيز قلندران مانند ساحراني بودند که از آينده خبر مي دادند. اما جالب است که بقعه هاي مشايخ قلندريه هميشه زيارتگاه مردم بوده است. قلندريان، شاعراني نيز داشتند که صارق ابدال، سحر ابدال، محي الدين ابدال، قويون ابدال، حيرتي و خيالي بيگ از آن جمله هستند.به نظر نويسنده کتاب قلندريه، اهميت قابل توجه قلندريه در اين است که موجب پيدايش سلسله بکتاشيه شد که مهم ترين نقش را در دولت عثماني بازي کرد. چرا که بيشتر سربازان دولت عثماني از بکتاشيه بودند.منابعالف. منابع تصوف1. قلندرنامه ها: قلندرنامه هاي خواجه عبد الله انصاري، سيد حسين انيسي، مناقب جمال الدين صابي، ولايت نامه عثمان بابا، مناقب حاجي بکتاش، ولايت نامه موسي ابدال، ولايت نامه سيد علي سلطان و ...2. طبقات الصوفيه: نسايم المحبه از امير عليشير نوايي، عوارف المعارف از سهروردي، نفحات الانس جامي و ...مناقب نامه ها، مناقب العارفين، مناقب خواجه جهان و ...ب. منابع تاريخي1.اسناد و دفاتر مهمه2. وقايع نامه ها و مسالک و ممالک: تاريخ فيروزشاهي، تواريخ آل عثمان و ...3.تذکره ها: تذکره دولتشاه سمرقندي، درر الکافيه، روضات الجنات و ...4.سفرنامه ها: سفر نامه ابن بطوطه، کلاويخو و ...ج . منابع ادبي1. دواوين شعرا2. تذکره شعراتحقيقات جديدمداخل قلندر و قلندري در دايره المعارف اسلام، مدخل قلندريه در دايره المعارف ترک و ...منبع: www.historylib.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1992]
صفحات پیشنهادی
قلندريه
قلندريه تاليف احمد ياشار اجاق(استاد تاريخ دانشگاه حاجت تپه ترکيه) Kalenderiler ... مولف سبب تاليف کتاب را انجام تحقيقي مستقل درباره قلندريه عنوان کرده و اعتقاد.
قلندريه تاليف احمد ياشار اجاق(استاد تاريخ دانشگاه حاجت تپه ترکيه) Kalenderiler ... مولف سبب تاليف کتاب را انجام تحقيقي مستقل درباره قلندريه عنوان کرده و اعتقاد.
ملامتيه و قلندريه در ادب فارسي
9 ا کتبر 2008 – ملامتيه و قلندريه در ادب فارسي ما حضرت عشق را نديديم در كوي قلندري مقيميم هم ميكده را خدايگانيم هم دردپرست را نديميم ما بنده اختيار ياريم ...
9 ا کتبر 2008 – ملامتيه و قلندريه در ادب فارسي ما حضرت عشق را نديديم در كوي قلندري مقيميم هم ميكده را خدايگانيم هم دردپرست را نديميم ما بنده اختيار ياريم ...
مست و قلندر ، مست مست اند
مروري بر جنبش قلندران و ملامتيان، با نگاهي به كتاب «قلندريه در تاريخ» دكتر ... شايد بيشتر به همين دليل است كه تاريخ جنبشهايي مانند «جنبش قلندريه» تاريخي ...
مروري بر جنبش قلندران و ملامتيان، با نگاهي به كتاب «قلندريه در تاريخ» دكتر ... شايد بيشتر به همين دليل است كه تاريخ جنبشهايي مانند «جنبش قلندريه» تاريخي ...
«دا» برترين اثر ادبي سال شناخته شد
همچنين آثار دکتر محمدرضا شفيعي کدکني همچون «قلندريه در تاريخ» ، تصحيح «منطق الطير» ، «تذکرهالاوليا» و «مصيبت نامه» عطار، بع عنوان برترين آثار در حوزه ...
همچنين آثار دکتر محمدرضا شفيعي کدکني همچون «قلندريه در تاريخ» ، تصحيح «منطق الطير» ، «تذکرهالاوليا» و «مصيبت نامه» عطار، بع عنوان برترين آثار در حوزه ...
هزار شکر که ياران شهر بي گنه اند (1)
(ازکوچه رندان،1364/41) (9) براي شناخت بهتر مکتب رندي مي توان به ريشه هاي آن در گرايش هاي مختلف صوفيان از قبيل: «ملامتيه،قلندريه، و حلاجيه نگاهي انداخت. حافظ در ...
(ازکوچه رندان،1364/41) (9) براي شناخت بهتر مکتب رندي مي توان به ريشه هاي آن در گرايش هاي مختلف صوفيان از قبيل: «ملامتيه،قلندريه، و حلاجيه نگاهي انداخت. حافظ در ...
مناسبات تشيع و تصوف در آناتولى
28در تعاليم بسيارى از اين طريقت ها نظير حيدريه، قلندريه، بابائيه، بكتاشيه و سماويه كه خود اساساً داراى منشأ شيعى باطنى بودند، تشيع و تصوف به شكلى گسترده ...
28در تعاليم بسيارى از اين طريقت ها نظير حيدريه، قلندريه، بابائيه، بكتاشيه و سماويه كه خود اساساً داراى منشأ شيعى باطنى بودند، تشيع و تصوف به شكلى گسترده ...
نقدي بر «هزارهي دوم آهوي كوهي»
او در حوزهي شعر، تحقيق و نقد ادبى، سبكشناسى شعر فارسى و عرفان ايرانى آثار بسيارى منتشر كرده است، كه از آن جملهاند: «قلندريه در تاريخ»، «موسيقى شعر»، «اين ...
او در حوزهي شعر، تحقيق و نقد ادبى، سبكشناسى شعر فارسى و عرفان ايرانى آثار بسيارى منتشر كرده است، كه از آن جملهاند: «قلندريه در تاريخ»، «موسيقى شعر»، «اين ...
بررسي تاثير تصوف بر ادبيات ايران منتشر شد
"پيشاهنگان تصوف در تذكره الاوليا"، "فقر و غنا در تصوف"، "ارادت در تصوف"، "شاه و فرمانروا در نظر مولانا"، "سيري در قلندريه سروده سنايي"، "حافظ و خرقه صوفي" و.
"پيشاهنگان تصوف در تذكره الاوليا"، "فقر و غنا در تصوف"، "ارادت در تصوف"، "شاه و فرمانروا در نظر مولانا"، "سيري در قلندريه سروده سنايي"، "حافظ و خرقه صوفي" و.
شفيعي كدكني، استاد بارز ادبيات معاصر ايران / تاه ترين آثار ...
دكتر كدكني در خصوص آخرين فعاليتش به خبرنگار ما مي گويد: «قلندريه» تازه ترين كتابم است كه در 24فروردين رونمايي و عرضه شد. شفيعي كدكني با بيان اينكه چهار ...
دكتر كدكني در خصوص آخرين فعاليتش به خبرنگار ما مي گويد: «قلندريه» تازه ترين كتابم است كه در 24فروردين رونمايي و عرضه شد. شفيعي كدكني با بيان اينكه چهار ...
محمدرضا شفیعی کدکنی
قلندريه در تاريخ در سیر دگردیسی یک اندیشه ترجمه تصوف اسلامي و رابطه ي انسان و خدا نوشته رينولد نيكلسون تصحیح غزلیات شمس تبریز شما هم رأی بدید ...
قلندريه در تاريخ در سیر دگردیسی یک اندیشه ترجمه تصوف اسلامي و رابطه ي انسان و خدا نوشته رينولد نيكلسون تصحیح غزلیات شمس تبریز شما هم رأی بدید ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها