تبلیغات
تبلیغات متنی
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راهاندازی کسبوکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
دلایل ممنوعیت استفاده از ظروف گیاهی در برخی کشورها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1860706639
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: زلال قلم – قسمت دوم refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
زلال قلم – قسمت دوم
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
![زلال قلم – قسمت دوم](http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/781/789/3496/29.jpg)
زلال قلم – قسمت دوم دل نوشته هایی در ولادت حضرت ابوالفضل(علیه السلام) ماه بنیهاشم محمدکاظم بدرالدینماه، مقابل قامت رشید ایثار، خم شده است.در دستان تعظیم، مولودیه میدرخشد. تبسمها میآیند. عطر خوش ساقی، در لحظههای عطشناک و کویری زمین جاری است. رشادتها، به امروز اقتدا کردهاند. برکت یکدست سپید، ارمغان گلخندههای حجیم است.«فضل» فراوان، دستاورد امروز است.امروز، باید سلام داد به چهره درخشان وفا و همراه با ثانیهها، چنین خواند:«من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو»باب الحوایجیاد نیک «عباس علیهالسلام »، بوی سبز ادب و معرفت را میپراکند.نام نورانیاش، پاسخگوی تمامیِ توسلهای رو به دریا است.امروز، روز توسل به او، برای کسب معرفت است.چشمهای همه اعصار، از سروستان کرامات «ابوفاضل علیهالسلام » پُر است.هر که امروز دل را در سفری تا آخر فضایل نَبَرد، از دریای وصلِ ساقی، چیزی نچشیده است.طرحهای فتوتدر شاهبیت غزلهای وفا و احساس، نام عباس علیهالسلام ، پُر تلألؤ است.کتابِ سرخِ کربلا، با این نام بزرگ، در کنار حسین بن علی علیهالسلام کامل میشود.کربلا، مرحلهای از خاک بود که وفایِ عباس، در آن حضور داشت و فرات، لایقِ پذیرایی از چنین دریادلی نبود.این شرم، هنوز بر پیشانیِ فرات باقی است و دستان مقبول او، بوسهبارانِ آسمانهاست.حالا پس از قرنها، هر جایِ «از خودگذشتگی» را بنگری، هر گوشه طرحهای فتوت را نظر افکنی، باز هم نام عباس، جذاب است.مولود امروز، دنیایی از حمایت و دلاوری است؛ بنیه قویِ ایثار است؛ بازوی پر غرورِ ایمان است که سیاهدلیِ زمینیان را محو میکند.خدا خواست عشق، بییاور نباشدسودابه مهیجیتنها بهانه آمدن تو این بود که عشق، در روز مبادا تنها نماند. هنوز در بطنِ «شدن» شکل نگرفته بودی که تمام کائنات، از هراسِ آن روز خونین، آن عاشورای سرخ، دست به کار تدبیر بودند و در پی چارهای که در آن هنگامه در راه، «عشق» بییاور نباشد و خدا چنین خواست که تو باشی و پدیدار شدی... آغاز شدی.رونق بزم عطشصدای پایت در رخوت زمین پیچید و آنها به لرزه درآمدند.آب، این فلسفه جاری، روزی که از تو سرپیچید، به خاک سیاه نشست. حدیث آن روزِ بیشبیه، از ازل بر جبین آبهای جهان حک بود. قطرهها از آغاز زمین میدانستند که روزی مردی با پیرهنی از دریا، در پی جرعههای یک نهر سنگیندل، جگر کویر را میشکافد و خود را به تیرها و نیزههای بیوقفه میسپارد.مردی که ساقیانه، بزم عطش را رونق بود و شراب مردافکنی که در ساغر داشت، به لبهای خماران نرسید.تو آغاز شدیتو آغاز شدی؛ با بازوانی خیبرگشا و بلندبالاییِ پرطاقتی که نسب از حیدر کرّار داشت و میراثدار تمام صبر بیباک علوی بود؛ از دامان زنی خدایی که چراغ خانه علیِ بیفاطمه بود و هرگز، جز به کنیزی فرزندان زهرا رضایت نداد.فرات، از همان صبح میلاد، چشم به راه تو بود و خواب دستهای دلیر تو را میدید.مشکهای بیقرار روزگار، از همان موسم، با نام تو بغض میکردند و تمام لبتشنگان زمین، با اسم تو سیراب میشدند.خوش آمدی پسر امالبنین...!خوش آمدی، قمر بنیهاشم!...آه، در این چشمها چه شجاعتی موج میزند! این دستها چه خوبند برای ساقی شدن! این بازوان، چه بینظیرند که علمدارِ آتیه حسین من باشند!این پیشانی بلند، بیگمان تلاوت «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفار رُحَماءُ بَینَهُم» است.در آن روز جگرسوز، موسای نینوا، چه هارون خجستهای خواهد داشت و حرم رسول اللّه، چه عموی مهربان و عاشقی!آغوش طفلی که امروز در آغوش من است، فردا، تاب خواهد داشت تا تمام کودکان تشنهام را در خویش بگیرد.خوش آمدی عباس من! شانههایت را رویینهتن کن، برای به دوش کشیدن مشکی که از جنس گریههای سر در چاه پدر خواهد بود. چشمهایت را مهیا کن تا شعبگیِ کینه را تاب بیاورد و زانوانت را که اگر بر خاک افتادند، در محضر «حسین» به ادب برخیزند؛ حتی اگر آغوش عاشقت، بیدست و بیادامه مانده باشد.از همین امروز، آغوش بگشا بر روی تمام آینده نیزه و شمشیر و تشنگی؛ آتیهای که پر از نالههای سهسالگی دخترکان و بیتابی ششماهه است؛ آتیهای به رنگ خون گلوی حسین، به رنگ اسارت زینب، به رنگ فرات جاری و شهیدانِ عطشزده... .خوش آمدی پسر امالبنین! منتظر باش برای روزی که فاطمه به مادریات بیاید.ماه بنیهاشمفاطره ذبیحزادهآسمان مدینه، در دستافشانی نور و آینه غرق است.ستارهها در حوالی خانه مولا علی علیهالسلام ، گرد آمدهاند تا از رخسار فروزان ماهِ بنیهاشم، قدحهای نور بردارند.اینک، زمان تولد کهکشان حماسه است و پنجره بیتاب قلبها، همه بر دستان نوگل علی علیهالسلام دخیل بستهاند.امشب، در بوستانِ دامانِ امالبنین علیهاالسلام ، کانون تمام خوبیها و مردانگیها، گل داده است تا عالمیان، شیدا و مدهوش نسیم خوش جانبازیاش شوند.امشب، مدحِ مرامِ آسمانی عباس علیهالسلام ، محفلِ شبانه قدسیان را برکت میدهد.امشب، هدیه خدایِ مهربان به پسران فاطمه علیهاالسلام ، برادری است از جنس وفای اباالفضل؛ برادری که شجاعت و غیرتِ علی علیهالسلام در چشمانش جاری است و ارادت و محبت فرزندان زهرا علیهاالسلام ، در سینه پاکش فوران میکند.باب الحوایجآفتابِ عشق، از ابتدای نام بلند تو طلوع میکند، ای مرید دلداده حسین!فصل چراغانِ نیکیها و فضیلتها، از حوالیِ سبزِ حضورِ تو متولد میشود، ای پدر خوبیها و فضائل، خاک، سر برمیدارد تا بر پیشانی بلند و مردانه تو سجده آورد، ای عبدصالح خدا!در نگاه تو، نسیم عطرآگین بهشت شناور است و در بازوان دلیرت، غیرتی علیوار جولان میدهد!بعد از آمدنت، تفسیر ادب و متانت را باید در دیدگانِ نجیبِ تو جُست.با آمدنت، دیگر لحظهها، نگرانِ غربت حسین علیهالسلام نیستند.تا تو هستی، زینب علیهاالسلام ، به همت برادرانه تو دلگرم است. تا تو هستی، علی علیهالسلام با خیال آسوده، دستان حسینش را به گرمی دستهای ارادتِ تو میسپارد.یا بابالحوائج! تا تو باشی، نخلهای تنهای مدینه، به بازوان ستبر تو تکیه دارند و بغض تمام حاجتها، به شفاعت دستانِ بریده تو گشایش مییابند.رشک بهشتیانآسمان، خم میشود تا بر بازوان تو، بارانِ بوسه ببارد. پلکِ خیس ابرها، درست در جایی میچکد که پدرت علی علیهالسلام ، بر حواشی آن، یک دشتِ پرشکوفه از بوسه، به یادگار میگذارد.تو آمدهای؛ با صلابتی که نسب آن، به شجاعانِ «کلابی» میرسد و ارادت به کودکان فاطمه علیهاالسلام که از مشیِ عارفانه امالبنین علیهاالسلام حکایت دارد.تو میآیی، تا مشقِ شمشیرِ دلیرانه پسر حیدر، لرزه بر پشت اهالیِ مکاره صفین بیاندازد.تو میآیی تا سینه فراخ تو، گنجینه علم لدنی بوتراب علیهالسلام شود. اینک ای علمدار شوریده حسین علیهالسلام ، ای سقایِ بیمشک نینوا!به یمن معراجِ چشمانت که در لحظه وداع، در دامانِ صمیمیتِ یاس، لاهوتی شد، به میمنتِ نذر آسمانی مادرت که دستانِ سپید تو را به قربانگاه حسین فاطمه میکشاند، به شادباش نگاهِ خواهرانه زینب علیهاالسلام ، به قنداقه کوچک تو و به شرافت آن مقامِ بهشتی تو که تمام شهیدان در حسرت آنند، کام تشنه ارادتمان را به حلاوتِ زمزمِ وصالِ خود سیراب کن!استوار و سربه زیرسعیده خلیلنژادمهربان و باسخاوت و دلیرباشکوه و استوار و سر به زیرمثل هرچه قله پایدارمثل ماه، ماهِ نیمه، پرتلألؤ، پر ز نوریادگار فاتح بزرگ خیبر و حُنینیکهتاز عرصه وفا، و پاسدار حرمت حسینبا توام برادر صبور و سربلند من مرهم دل غمین و قلب دردمند من!ای شبیه رودهای پرخروشای درست مثل سایه درخت، دلپذیرمایه امید هرچه دردمند و بیکس و اسیر!فتح قله زمان به دست توستای وفا و صبر و استقامت از تو یادگارمثل ابر، پر سخاوتیبر دل تمام عاشقان ببارماه کوچههای بنیهاشمعباس محمدیتا پلک میگشایی، زندگی آغاز میشود.هوا از نفسهای تو جریان مییابد. ابرهای همه عالم به سوی تو میآیند تا غربتشان را مشتاقانه سر بر شانهات بگریند.تمام کاینات، میخواهد در دستهای کوچک تو آرام بخوابد. ماه، پشت تمام پنجرهها سرک میکشد و از سقف همه ایوانها آویزان میشود تا شاید یک بار برایش دستی تکان دهی. تو ماه کوچههای دلتنگ بنیهاشمی؛ ماهی که تمام شبها میتابد تا هیچ سقفی، بیچراغ به خواب نرود، ماهی که دستهایش را به آبها میدهد تا ماهیها در نوازش سرانگشتانش، آرام آرام لالایی بخوانند.من حاضرم سوگند بخورم که تمام شبهایی که تو را دیدهاند، مثل همه این ستارهها و ابرها و درختها و آسمان و... روز قیامت، نام بلندت را بر زبان خواهند آورد؛ روزی که دستهای آبآور تو، همه تشنگان شفاعت را سیراب خواهد کرد. شاید هیچکس امروز باور نکند که فرداهایی نه چندان دور، با همین دستهای کوچک، بزرگترین گرهها را خواهی گشود. هیچکس در خواب هم نمیدید که فرداهایی زودتر از این فرداها، دستهای تو، پشت همه سقاخانهها، چه دردها را که شفا نخواهد داد.هیچکس باور نخواهد کرد که این همه ستاره از آخرین لبخند تو بر آسمان ریخته است.تمام کوهها، پیش پایت سر فرود خواهند آورد و هر چه رود خروشان، سر به زیرترین آبشارها خواهد شد.با تو، پرندهها در جنگلها پر خواهند زد، درختها پرنده خواهند داد و آهوان، زیباتر خواهند شد.خاک، امروز میزبان قدمهای مهربان و استوار تو خواهد بود و باد، در آغوش کوچک تو آرام خواهد گرفت و توفان، پلکهای تو به آخر خواهند رسید.امروز، تمام آبها به تو سلام خواهند کرد و بارانها به خیر مقدمت خواهند آمد و همه درختها، پرندههایشان را برای تو به پرواز درخواهند آورد.برای اولین بار که پلک میگشایی، زندگی آغاز میشود و هوا در نفسهای همیشه معطر تو جریان مییابد و تمام رودها از شوق آمدنت گریه میکنند.تا خیمههای جوانمردیخدیجه پنجینمیدانم جهان این خوشبختی شگرف را مدیون کدام دعای مستجاب بود که خدا، نام متبرک تو را به پیشانی زمین نوشت و سرنوشت آبها را به سخاوت دستانت سپرد؟ثانیههای مبارک، مژده آمدنت را بیتاب شدند و هیجان، در بستر تمام رودها شتاب گرفت. از همان لحظه نخستین میلادت، پروانهها مسیر نگاه لاهوتیات را تا دورترین شعاع شیفتگی به رقص آمدند و تمام ستارهها، زیارت خوان چشمهایت شدند. تو آمدی تا خیمههای جوانمردی و غیرت را ستون شوی.انگار خدا کلید تمام قفلهای بسته را به کرامت دستان تو سپرده است که به محض شکفتن نامت، عقدهها باز میشود!چهره آسمانیات، چقدر با روشنان ماه نسبت داشت آنگاه که ماه، بر مدار چهاردهم متوقف میشد! لبخندت، رایحه گلهای بهشت را میپراکند در شامه خاک.آیین تو مردانگی است و شیوهات جانبازی.آقا! لبهای فرات، برای بوسیدن لبهایت ترک برداشته است. اگر زمزمه تمام آبهای جهان را یکجا جمع کنی، مدح تشنگی سقایی است که عطش لبهایش تمام آبها را، حسرت به دل گذاشته. تو آمدی و بر پیشانی محرم، نامت روشن و تابناک، طلوع خواهد کرد و از هیبت نگاه حیدریات، زهره کوهها آب خواهد شد. تو از دامان شجاعت برخاستی و در آغوش مردانگی بالیدی.کودکان حرم، آمدنت را به شوق ایستادهاند.بیتابی تیرها را جز نگاه شیفته چشمان تو پاسخی خواهد بود؟!باب الحوائج!تمام جادههای وصال، از حوالی نامت میگذرند. تمام درهای بسته به یک سخاوت نگاهت باز میشود. «شیرینتر از عسل گام برمیداری و باشکوهترین سرودها، به شرمساری پس مینشینند. شیرینتر از عسل شمشیر میزنی و بلندترین حماسهها به احترامت زانو میزنند. شیرینتر از عسل میمیری و زیباترین مرگها، در آرزوی تو آه میکشند».منبع:برگزیده از ماه نامه های ادبی
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 601]
صفحات پیشنهادی
زلال قلم – قسمت دوم
زلال قلم – قسمت دوم دل نوشته هایی در ولادت حضرت ابوالفضل(علیه السلام) ماه بنیهاشم محمدکاظم بدرالدینماه، مقابل قامت رشید ایثار، خم شده است.در دستان تعظیم، مولودیه ...
زلال قلم – قسمت دوم دل نوشته هایی در ولادت حضرت ابوالفضل(علیه السلام) ماه بنیهاشم محمدکاظم بدرالدینماه، مقابل قامت رشید ایثار، خم شده است.در دستان تعظیم، مولودیه ...
ویژه نامه اعیاد شعبانیه
زلال قلم نگاهی دیگر حضرت عباس علیه السلام در آينه آفتاب دریای معرفت عنایاتی شگرف – قسمت اول عنایاتی شگرف – قسمت دوم آیینه تمامنمای علی علیهالسلام ...
زلال قلم نگاهی دیگر حضرت عباس علیه السلام در آينه آفتاب دریای معرفت عنایاتی شگرف – قسمت اول عنایاتی شگرف – قسمت دوم آیینه تمامنمای علی علیهالسلام ...
جهان ماهیان قسمت دوم
زلال قلم – قسمت دوم دل نوشته هایی در ولادت حضرت ابوالفضل(علیه السلام) ماه بنیهاشم محمدکاظم بدرالدینماه، ... حدیث آن روزِ بیشبیه، از ازل بر جبین آبهای جهان حک بود.
زلال قلم – قسمت دوم دل نوشته هایی در ولادت حضرت ابوالفضل(علیه السلام) ماه بنیهاشم محمدکاظم بدرالدینماه، ... حدیث آن روزِ بیشبیه، از ازل بر جبین آبهای جهان حک بود.
زلال سخاوت
زلال قلم – قسمت دوم. ... این خوشبختی شگرف را مدیون کدام دعای مستجاب بود که خدا، نام متبرک تو را به پیشانی زمین نوشت و سرنوشت آبها را به سخاوت دستانت سپرد؟
زلال قلم – قسمت دوم. ... این خوشبختی شگرف را مدیون کدام دعای مستجاب بود که خدا، نام متبرک تو را به پیشانی زمین نوشت و سرنوشت آبها را به سخاوت دستانت سپرد؟
جهان ماهی ها آخرین قسمت
زلال قلم – قسمت دوم ... امروز، باید سلام داد به چهره درخشان وفا و همراه با ثانیهها، چنین خواند:«من غلام قمرم غیر ... حدیث آن روزِ بیشبیه، از ازل بر جبین آبهای جهان حک بود.
زلال قلم – قسمت دوم ... امروز، باید سلام داد به چهره درخشان وفا و همراه با ثانیهها، چنین خواند:«من غلام قمرم غیر ... حدیث آن روزِ بیشبیه، از ازل بر جبین آبهای جهان حک بود.
عنایاتی شگرف – قسمت دوم
عنایاتی شگرف – قسمت دوم عنايات قمر بني هاشم عليه السلام به مسيحيان ديدي گفتم ابالفضل شما باب الحوائج استجناب حجه الاسلام آقاي حاج ..... زلال قلم – قسمت سوم ...
عنایاتی شگرف – قسمت دوم عنايات قمر بني هاشم عليه السلام به مسيحيان ديدي گفتم ابالفضل شما باب الحوائج استجناب حجه الاسلام آقاي حاج ..... زلال قلم – قسمت سوم ...
اشعار و رباعیاتی در ولادت امام سجادعلیه السلام
زلال زمزمى از ديده تا به دامان است درّ ثمين بشارت شيعيان حجت ز رب العالمين آمدز مصباح هدى نور خداوند مبين آمدز افلاك جلالت اخترى تابنده ... زلال قلم – قسمت دوم ...
زلال زمزمى از ديده تا به دامان است درّ ثمين بشارت شيعيان حجت ز رب العالمين آمدز مصباح هدى نور خداوند مبين آمدز افلاك جلالت اخترى تابنده ... زلال قلم – قسمت دوم ...
مرد مواضع(قسمت دوم)
مرد مواضع(قسمت دوم)-مرد مواضع(قسمت دوم) مواضع توحيدىدر قسمت اول اين مقاله، با ... نيز مواضع سياسى - اجتماعى شهيد مطهرى، برگرفته از زلال شريعت است، استنباطها و ... را در عرصه قلم و بيان و پاسخگويى و شبههزدايى در خصوص مكاتب سوسياليستى ...
مرد مواضع(قسمت دوم)-مرد مواضع(قسمت دوم) مواضع توحيدىدر قسمت اول اين مقاله، با ... نيز مواضع سياسى - اجتماعى شهيد مطهرى، برگرفته از زلال شريعت است، استنباطها و ... را در عرصه قلم و بيان و پاسخگويى و شبههزدايى در خصوص مكاتب سوسياليستى ...
راه اندازی تخصصی آکواریوم آب شور ( قسمت دوم )
راه اندازی تخصصی آکواریوم آب شور ( قسمت دوم )-صفحه ها : [1] 2 3 mehran486826th May 2008, 05:07 PMکلیه سئوالات در مورد آکواریوم آبشور در این تاپیک ...
راه اندازی تخصصی آکواریوم آب شور ( قسمت دوم )-صفحه ها : [1] 2 3 mehran486826th May 2008, 05:07 PMکلیه سئوالات در مورد آکواریوم آبشور در این تاپیک ...
آموزش پرورش ماهی در آکواریوم(قسمت دوم)
آموزش پرورش ماهی در آکواریوم(قسمت دوم)-آموزش پرورش ماهی در آکواریوم(قسمت دوم) ... توسط ذغالی فیلتراسیون شود، که در آنصورت آب شفاف، زلال و کریستالی خواهد بود. ..... های نر در انتهای متصل به بدن شکل آن زوکی شبیه به نوک قلم نی سر شده است.
آموزش پرورش ماهی در آکواریوم(قسمت دوم)-آموزش پرورش ماهی در آکواریوم(قسمت دوم) ... توسط ذغالی فیلتراسیون شود، که در آنصورت آب شفاف، زلال و کریستالی خواهد بود. ..... های نر در انتهای متصل به بدن شکل آن زوکی شبیه به نوک قلم نی سر شده است.
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها