واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: در خانواده نادرزاده، همه پس از یادگیری قرآن، مدرس علوم قرآنی شدهاندشغل خانوادگی: مربی قرآناینجا خانه مربیان قرآن است. همه مربیاند و البته همه در زمینه قرآن شاگردی هم میکنند. اینجا علاقه یکی از اعضای خانواده باعث گرایش بقیه به آیههای وحی شده است. اینجا یکی دیگر از خانههای نور است که ساکنان آن حامل آیات الهی در ذهنشان شدهاند. حرکت به سمت یادگیری و سپس ترویج قرآن کریم در خانواده نادرزاده از مادر خانواده شروع شده و حالا به نوهها هم رسیده اس. زهرا نادری اولین مدرس زن موسسه مهد قرآن به حساب میآید که از حدود دودهه پیش، آموزش قرآن را به دیگران آغاز کرده است. البته آموزش قرآن باعث نشده که او از فرزندانش غافل شود. مادر خانواده مدتهاست که حافظ کل قرآن شده. مریم و فرزانه نادرزاده هم دو دختر خانم نادری هستند که به ترتیب 15 و 10 جزء قرآن را از بر کردهاند تا در زمره حافظان و قاریان قرآن کریم قرار بگیرند. این ارث نورانی حالا به نوههای خانواده هم رسیده است. کوچکترین اعضای خانواده نادرزاده هم این روزها کمکم خود را برای حفظ آیات الهی آماده میکنند.مادرم زمانی که ما را باردار بودند، مراتب قرآن میخواندند من و خواهرم هم در طول نه ماه بارداری سه بار قرآن را ختم کردیم.-میگویند عشق به کلام وحی در خانوادههای قرآنی موروثی است. خیلی کم پیش میآید که عضوی از عضو دیگر تاثیر نگیرد دو شیفته آیههای الهی نشود. گام برداشتن در راه قرآن چطور در خانوادهتان همگانی شده؟
زهرا نادری: در خانوادهای که اساس و پایهاش را آیههای قرآن تشکیل میداد، رشد کردهام . در آغوش مادرم سورههای کوچک را از بر میخواندم و این نخستین خاطرههایم از دوران پیش از دبستان است. به مدد حفظ همین آیهها بود که در مدرسه جزو دانش آموزانی بودم که همیشه شاگرد اول میشدند و همه مطمئن بودند که بعد از گرفتن دیپلم در دانشگاه قبول میشوم اما مانع بزرگی پیشپایم بود. آن زمان دانشگاهها زیاد اسلامی نبود. خیلی از این ماجرا ناراحت بودم و این مادرم بود که آرامم کرد و با ثبتنام در کلاسهای قرآنی راه تحصیل بهشت را پیشپایم گذاشت.- حتماً بچهها هم به تبعیت از مادر به حفظ آیات الهی علاقهمند شدند، اینطور نیست؟مریم نادرزاده: مادرم آنقدر با قرآن مانوس بود که تصمیم گرفت برای نگهداری همزمان از ما و حضور در محافل قرآنی چارهای پیدا کند. ایشان نخستین مربی زن مهد قرآن شهر تهران بود. این افتخار به راحتی به دست نیامده و حاصل سالها زحمات ایشان است شور و شوق و علاقه من و خواهر کوچکم به قرآن برای ایشان راهگشا شد و خودمان خواستیم که در کلاسهای مهد قرآن حضور داشته باشیم.فرزانه نادرزاده: حالا که فکر میکنم، میبینم هیچکس مرا مجبور نکرد که قرآن بخوانم و آن را حفظ کنم. رفتار مادرم خیلی خوب بود. با اینکه خودش مدرس قرآن بود، هفتههای اول زیاد به ما سخت نمیگرفت و اصلاً اصراری به حفظ و شنیدن تلاوت آیات نداشت ولی ما کمکم با قرآن آشنا شدیم و خودمان به حفظ آیات علاقه پیدا کردیم.- این روزها قرآن آموزان بیشتر علاقه دارند که بهطور فشرده در طول یک تا دو سال قرآن را حفظ کنند و سریع وارد جرگه حافظان کل قرآن شوند اما شما انگار اصراری به حفظ سریع تمام قرآن ندارید چرا؟نادری: یادم میآید یک بار خدمت آقای پرهیزکار بودیم و ایشان گفت که خیلی موافق حفظ سریع قرآن نیست. علت را که پرسیدیم، گفتند که تحفیظ سریع باعث میشود زمان کمی برای تثبیت آیههای حفظ شده باقی بماند. بنابراین حافظ پس از زمان کمی چون تلاش نکرده محفوظات را تثبیت کند، بعضی آیهها را فراموش خواهد کرد. در واقع تمرین حفظ باید همراه با تثبیت، آن هم به مرور زمان باشد. من نظر ایشان را خیلی پسندیدم.- یعنی شما دوست ندارید زودتر حافظ کل شوید؟مریم: آرزوی قلبیمان است که از حافظان کل قرآن باشیم اما برای آن عجلهای نداریم. با قرآن مانوس بودن برایمان فقط به این معنی نیست که آن را حفظ کنیم. من و خواهرم حالا به مادرمان پیوستهایم و با همین محفوظاتی که داریم به کودکان هم آموزش میدهیم.- یاد گیری و آموزش همزمان قرآن به دیگران باید تاثیر خوبی در زندگیتان داشته باشد. اینطور نیست؟نادری: از زمانی که مسئوول مرکز بانوان مهد قرآن شدهام، لطف خدا را بیش از پیش احساس میکنم. شاید باورتان نشود اما حس میکنم با نفس جوانهایی که در این مهد به طور دائم در حال مطالعه، تفکر و تحفیظ کلام خدایند، جان تازه میگیرم. از برکت این رابطههاست که زندگیام همیشه رو به راه بوده است. از خدا خواستهام تا آخرین لحظه عمرم از کاری که انجام میدهم، بازنشسته نشوم.- آموزش قرآن به کودکان چه حس و حالی دارد؟مریم: کار من در مهد قرآن، آموزش حفظ به کودکان است. آنها موجوداتی پاک و معصومند که ارتباط با آنها، جسم، جان قلب را از گناه دور میکند. شاگردانی داشتهام که در هفت سالگی حافظ کل قرآن شدهاند وقتی صفحههای آخر آیا هم تمرین میکردیم، حس عجیبی داشتم. آن روزها خیلی سرحال و امیدوار بودم و مدام خدا را شکر میکردم که این بچهها را سر راه زندگیام قرار داده است.- همهتان تجربه مادر شدن را دارید با حفظ قرآن توسط بچههایتان در سن خیلی کم موافقید؟نادری: هیچوقت بچهها را مجبور به آموختن قرآن نکردهام تا آنها را به محلهایی میبردم که در آنها قرآن تلاوت میشد. تشویقشان میکردم که با این کلام مانوس شوند اما به محض اینکه حس میکردم ممکن است خسته شوند، آزادشان میگذاشتم.مریم: در این زمینه از مادرم الگو گرفتهام. ایشان آرام آرام ما را با مسائلی مانند حجاب و مسائل دینی آشنا میکردند. یادم میآید هنوز به سن تکلیف نرسیده بودم که چادر داشتم و با شور و شوق آن را سر میکردم. حواس مادرم به من بود و تا احساس میکرد خسته شدهام، خودش میآمد و چادر را از سرم بر میداشت. اینکه هیچوقت مجبور به کاری نمیشدیم، بزرگترین تشویق برای ما بود.فرزانه: مادرم زمانی که ما را باردار بودند، مراتب قرآن میخواندند من و خواهرم هم در طول نه ماه بارداری سه بار قرآن را ختم کردیم. باورم این است که این رفتار مادر روی جنین هم تاثیر زیادی دارد. الان از مادر هر کودکی که در زمینههای قرآنی موفقیتی به دست آورده است، بپرسید، خواهد گفت که در زمان بارداری بسیار قرآن میخواندهاند.- خیلی از والدین نمیدانند که فرزندانشان را در کدام موسسه قرآنی ثبتنام کنند. به عنوان کسانی که با این محافل آشنایی داشتهاید، شرایط یک موسسه قرآنی مطلوب را چه چیزهایی میدانید.نادری: شنیدهام بعضی از این موسسهها در طول یک سال هزینههای قابل توجهی دریافت میکنند تا بتوانند به صورت فشرده مراجعان را تبدیل به حافظان کل قرآن کنند. با این روش زمانی برای تثبیت وجود ندارد و به نظر میرسد قرآن پژوه فقط به دنبال مهر تاییدی برای حافظ بودنش است. به نظرم والدین باید در این باره دقت نظر زیادی داشته باشند تا مربیان قرآنی خوبی را در موسسهها پیدا کنند. رفتار مربیان یک مرکز گاهی میتواند باعث دفع کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان از قرآن شود.- شما هم با نظر مادرتان موافقید؟مریم: درباره آموزش بزرگسالان نظری ندارم و مهارتم در آموزش کودکان است. مربی قرآن باید با روحیه کودکان آشنایی داشته باشد، با آنها بازی کند و از هر راهی مثل خواندن شعر و قصه، مفاهیم قرآنی را به کودک آموزش دهد والدین اگر فرزندشان کوچک است، سعی کنند از ابتدا موسسه خوبی را برای کودک در نظر بگیرند که او بتواند سالها در همان جا به تحصیل قرآن بپردازد.فرزانه: من هم موافق عجله در آموزش و حفظ قرآن نیستم. قرآن باید همراه با آرامش و تمرینهای طولانی در دل نهادینه شود.- داشتن خانوادهای قرآنی از برکتهایی است که نصیب هر کس نمیشود. فکر میکنید زندگیتان با زندگی خانوادههای دیگر چه تفاوتهایی دارد؟نادری: همیشه در دعاهایم میخواهم که این برکت به همه اطرافیانم نازل شود. از جوانی به این درک رسیدهام که اگر مادر خانوادهای با قرآن همراه باشد، میتواند همسر و فرزندانش را هم قرآنی کند. به همین دلیل در محافلی که در سال 54 برگزار میشد، دورههای آموزش به خانمهای خانهدار را راهاندازی کردم. فکر میکنم به دلیل اینکه در بیشتر سالهای زندگیام خادم قرآن پژوهان بودهام، خداوند به من لطف کرده است و صاحب چنین فرزندان و عروس، دامادها و همسر صالحی شدهام.مریم: من و خواهرم زمانی که مجرد بودیم، آرزویمان این بود که با خانوادههایی مذهبی وصلت کنیم. برای همین هم در جلسه خواستگاری پیش از هر چیز به آقای داماد گفتیم که باید اجازه دهد به فعالیتهای قرآنی ادامه دهیم. آرامش خاصی در خانوادهمان وجود دارد که فکر میکنم تمام خانوادههای قرآنی از این آرامش بهرهمند هستند.مربی قرآن باید با روحیه کودکان آشنایی داشته باشد، با آنها بازی کند و از هر راهی مثل خواندن شعر و قصه، مفاهیم قرآنی را به کودک آموزش دهد- کنار روزهای شیرین زندگی مسلما روزهای تلخی هم وجود دارد. خوب است از آن روزها هم بگویید.نادری: راستش نمیدانم این انس با قرآن است که سختی را وارد زندگی نمیکند یا اینکه سختی وجود دارد و ما به دلیل همراه بودن با قرآن و آرامشی که به ما میدهد، متوجه دشواریهای زندگی نمیشویم.فرزانه: همین دو ماه پیش بود که یک بار دیگر قرآن در زندگیام معجزه کرد. پزشکان یک بیماری عفونی را در پسر کوچکم تشخیص دادند و محمد سه روز در بیمارستان بستری شد. به چند پزشک مراجعه کردیم و همهشان عنوان کردند که میزان عفونت بسیار بالاست و حالا حالاها درمان کامل انجام نمیشود. خیلی پریشان حال شدم. سجاده دعایم را باز کردم و همانجا بود که به خدا گفتم من و پسر کوچکم به دلیل اینکه با کلام او همراه بودهایم، مطابق وعدهاش نباید در چنین شرایطی باشیم. بعد شروع به خواندن سوره یاسین کردم. خانوادگی علاقه ویژهای به این سوره داریم. باورتان نمیشود، بعدش انگار معجزه شد. هر سه پزشک گفتند که آزمایشهای جدید ذرهای عفونت را نشان نمیدهد و محمد اصلا بدون دلیل و اشتباهی بستری شده است.آنها تعجب کرده بودند اما مطمئن بودم که این از معجزههای تلاوت سوره زیبا و دلنشین یاسین است. معصومه اصغری، مجله همشهریه آیهتنظیم برای تبیان: شکوری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 835]