تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):روزه و حج آرام‏بخش دل‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846115344




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روايت سال‌هاي كشف حجاب


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روايت سال‌هاي كشف حجاب
نمايي از کلاه پهلوي
 يك روز در پشت صحنه سريال «كلاه ‌پهلوي»ماجراي كلاه‌پهلوي و كشف حجاب در دوران رضاخان داستان‌هاي عجيب و غريبي را به همراه داشت، ماجراهايي كه هر يك از آنها را مي‌توان به قصه‌هاي تاريخي تبديل كرد. هرچند گوشه‌هايي از اين برش تاريخي در فيلم‌ها و سريال‌هاي پس از انقلاب گنجانده شده است.اما نكته قابل توجه اين‌كه هر يك از اين روايت‌ها تنها اشاره‌اي كوتاه به داستان كشف حجاب خانم‌ها و اجبار براي استفاده از كلاه معروف به «كلاه‌پهلوي» براي آقايان داشته‌اند، اما هيچ كدام درباره تاثيرات و پيامدهاي كشف حجاب كاري انجام نداده‌اند. تا اين كه ضياءالدين دري، كارگرداني كه سريال موفق «كيف انگليسي» را در كارنامه كاري خود دارد، ساخت سريال «كلاه‌پهلوي» را به تهيه‌كنندگي محمدرضا تخت‌كشيان در 15 تير سال 85 مقابل دوربين برد.داستان «كلاه‌پهلوي» روايتگر تصميمات حكومتي در دوران رضاخان است؛ دوراني كه از پيش از تاجگذاري رضا پهلوي يعني سال 1308 آغاز و تا شهريور 1320 همزمان با خروج رضاخان ادامه پيدا مي‌كند. گروه تهيه و توليد به همراه گروه كارگرداني حدود 3 سال و اندي است كه كار فيلمبرداري اين مجموعه را آغاز كرده و پس از طي مراحل مختلف تازه به قسمت‌هاي اول و مراسم آشنايي فرماندار شهر سامان با بزرگان آن منطقه يعني حاجي‌خان رسيده‌اند. آنچه مي‌خوانيد گزارشي است از حضور يكروزه خبرنگار «جام‌جم» در پشت صحنه سريال كلاه‌پهلوي.در كوچه پس‌كوچه‌هاي خيابان پامنار درست روبه‌روي بازار بزرگ تهران در كوچه‌اي پيچ در پيچ كه به خيابان صوفيان معروف است، خانه‌اي قديمي قرار دارد كه برخلاف ديگر خانه‌هاي اين محله دري آهني دارد، آنجا منزل حاجي‌خان در شهر سامان است.ماجراي كلاه‌پهلوي و كشف حجاب در دوران رضاخان داستان‌هاي عجيب و غريبي را به همراه داشت، ماجراهايي كه هر يك از آنها را مي‌توان به قصه‌هاي تاريخي تبديل كرد. هرچند گوشه‌هايي از اين برش تاريخي در فيلم‌ها و سريال‌هاي پس از انقلاب گنجانده شده است.به گوشه‌اي از حياط بزرگ خانه حاجي‌خان كه با سايه درخت انجير پوشيده شده بود، رفتم و در سكوت به دالان‌هاي تو در تو كه شبيه انباري يا زيرزمين‌هاي تنگ و تاريك بود خيره شدم. صداي ضياءالدين دري «دوستان خسته نباشيد» سكوت حياط را به هم زد و هر يك از عوامل براي رفع خستگي به گوشه‌اي رفتند. رضا كيانيان بازيگر نقش حاجي‌خان با گريمي بسيار متفاوت از آنچه تاكنون در سينما و تلويزيون ديده شده با چشماني به رنگ خاكستري و سبيل‌هاي چخماخي همراه با داريوش فرهنگ كه در نقش صمصام ايفاي نقش مي‌كند، از اتاق نشيمن حاجي‌خان بيرن مي‌آيند و گره صحنه با تغييراتي كه ايجاد مي‌كنند صحنه را براي جلسه معارفه حاجي‌خان مرد بانفوذ شهر سامان با فرخ فرماندار جديد اين شهر آماده مي‌كنند.داستان كلاه‌پهلوي از سفر برخي دانشجويان ايراني براي تحصيل در فرانسه آغاز مي‌شود. فرخ يكي از اين دانشجويان است كه پس از پايان تحصيلات خود با يك دختر فرانسوي ازدواج مي‌كند و به ايران بازمي‌گردد. اين آدم تحصيلكرده ايراني پس از ورود به ايران به واسطه ارتباط‌هايي كه در حكومت پهلوي داشته، به عنوان فرمانده شهر سامان منصوب مي‌شود و نكته قابل توجه اين‌كه دليل انتخاب فرخ براي فرمانداري تغيير بافت سنتي اين شهر و شبيه‌سازي آن به معماري فرانسه بوده است.صحنه‌هاي اين تغيير و تحولات سال 1386 در شهرك سينمايي دكوربندي و تصويربرداري شده است و حالا پس از گذشت حدود 2 سال از آن زمان، دري تصميم گرفته قسمت پنجم سريال را كه صحنه آشنايي فرماندار جديد با حاجي‌خان است را به تصوير بكشد.البته ناگفته نماند كه كارگردان اين مجموعه تلويزيوني معتقد است مراحل توليد كلاه‌پهلوي طبق استاندارد توليد سيما پيش رفته و با دلايلي هم كه در گپ كوتاه قبل از فيلمبرداري صحنه معارفه برشمرد تا اندازه‌اي به كم و كيف مرحله توليد اشاره كرد: 15 تيرماه سال 1385 ساخت اين مجموعه تاريخي رسما آغاز شد و تا همين لحظه هم حدود 38 ماه يعني 3 سال و اندي طول كشيده است كه در اين مدت هم با 13 ماه تعطيلي ناخواسته مواجه شديم كه اگر از اين 38 ماه كم شود 25 ماه مفيد است كه براي اين مجموعه 50 قسمتي تاكنون وقت صرف شده است. به همين دليل براي 2500 دقيقه فيلمبرداري با نگاتيو با توجه به همه حساسيت‌هايي كه دارد، روند معقولي بوده است. ضمن اين‌كه مجموعه كلاه‌پهلوي يك سريال «الف» ويژه است و همچنين ازجمله سريال‌هايي نيست كه به يك يا 2 لوكيشن خاص محدود شود. كلاه‌پهلوي بيش از 100 لوكيشن با بيش از 1000 صحنه دارد و اگر ميانگين بگيريم، در هر لوكيشن بيش از 10 ساعت تصويربرداري شده است.داستان «كلاه‌پهلوي» روايتگر تصميمات حكومتي در دوران رضاخان است؛ دوراني كه از پيش از تاجگذاري رضا پهلوي يعني سال 1308 آغاز و تا شهريور 1320 همزمان با خروج رضاخان ادامه پيدا مي‌كند. نظام سلطه به جاي مدرنيسمضياءالدين دري، كارگردان خوش‌ذوق و البته خوش صحبتي است كه نشستن پاي صحبت او خالي از لطف نيست و خود او هم علاوه بر اطلاعات تاريخي و اشراف كامل بر حوادث و وقايع تاريخ معاصر دوست دارد، هر آنچه را كه مي‌داند در اختيار ديگران بگذارد. درست به همين دليل بود كه بعد از پايان توضيحاتي كه در خصوص كم و كيف توليد اين مجموعه داد خود او بي مقدمه سراغ كلاه‌پهلوي رفت و داستان را از سال 1308 آغاز كرد و گفت: داستان كلاه‌پهلوي از سال 1308 شروع مي‌شود و تا خروج رضاخان از ايران در شهريور سال 1320 ادامه دارد و من در اين سريال تمام اين دوران را به نمايش مي‌گذارم. در واقع از طريق برخي از شخصيت‌ها سعي كرده‌ام كه به زندگي مردم در آن دوران نزديك شوم و به كمك بازيگران حرفه‌اي تئاتر و سينما 12سال زندگي مردم را در اين دوران روايت كرده‌ام؛ بنابراين به جاي اين‌كه بخواهم به وقايع تاريخي به شكل خاص و مستندگونه اشاره داشته باشم، بازتاب و خروجي تصميمات حكومت در يك دوره 12 ساله در زندگي مردم را به تصوير كشيده‌ام. به اين معنا كه حكومت تصميم مي‌گيرد مردان كلاه‌پهلوي به سر بگذارند، حكومت تصميم مي‌گيرد كلاه‌پهلوي منسوخ شود، حكومت تصميم مي‌گيرد خانم‌ها بي‌حجاب شوند، حكومت تصميم مي‌گيرد مجامع مختلط زن و مرد به وجود آيد، حكومت تصميم مي‌گيرد روحانيت را از حوزه سياست خارج كند، حكومت تصميم مي‌گيرد تا جاي ممكن زندگي روزمره مردم را از حالت سنتي خارج و به زندگي اروپايي نزديك كند و بعد هم اسم آن را مدرنيسم مي‌گذارد. در واقع با آوردن مظاهر بيروني از فرهنگ غرب، بافت زندگي مردم را تا اندازه‌اي تغيير داد، اما چون اين تغييرات در فرهنگ بومي و ايراني ريشه نداشت، نتوانست پاسخگو باشد و رفته رفته فرهنگ سلطه جايگزين مدرنيسم شد.رضا كيانيان به جاي حاجي‌خانصحبت‌هاي دري به اينجا كه رسيد دستيار محمدرضا تخت‌كشيان تهيه‌كننده از آماده بودن صحنه براي فيلمبرداري خبر داد و كارگردان هم علي‌رغم اين‌كه مايل به ادامه بحث بود صحبت‌هاي خود را قطع كرد و با اشاره به اين صحنه كه آن را صحنه‌اي حساس و البته طولاني دانست ادامه سوال و جواب‌ها را به پس از فيلمبرداري موكول كرد. به همراه دري به اتاق بزرگ عمارت رفتم؛ اتاقي به رنگ آبي نيلي با پيشخوان‌هايي با گچبري‌هاي گل و مرغ كه در هر يك از اين پيشخوان‌ها عكس‌هايي از جواني حاجي‌خان و شرح دلاوري‌هاي او كه هر يك از آنها در گوشه‌اي از عكس نوشته و قاب شده بود، خودنمايي مي‌كرد. در قسمت بالاي اتاق تشكي خاكستري با فرش پوستي قرار داشت كه دور تا دور آن با مخده‌هاي قرمز رنگ پوشيده شده بود و حاجي‌خان كه مرد بانفوذ اما نابيناي شهر سامان بود روي تخت خاني خود نشسته بود.صمصام كه خود او يكي از مردان مورد اطمينان حاجي‌خان بود، در سمت راست او نشست و به ترتيب فرماندار جديد شهر به همراه مباشر خود در كنار صمصام نشستند. پس از تمرين اين صحنه همه‌چيز براي فيلمبرداري آماده بود، اما دري ترجيح داد بار ديگر اين صحنه را تمرين كند و بدون اشكال فيلمبرداري كنند، چراكه معتقد بود گروه فيلمبرداري در مصرف نگاتيو بايد صرفه‌جويي كند و اين مطلبي بود كه بارها در طول كار آن را گوشزد كرد و با آمادگي كامل فيلمبرداري را آغاز كرد.شرايط براي ضبط اين سكانس پلان طولاني مهيا بود. گروه صحنه ذغال‌هاي سرخ شده براي منقل را آوردند و در آتشدان فلزي قرار دارند و انبرك و سوزن را در سيني منقل گذاشتند. با فرمان ضياءالدين دري، نورالله نوكر خان با سيني چاي وارد مي‌شود و سلام مي‌كند. با ورود نوكر، خان صمصام سيني منقل را پيش مي‌كشد و نورالله چاي را تعارف مي‌كند.حاجي‌خان با شنيدن صداي نورالله: ها. نورالله اومدي؟ بيا وافور را بگير.
كلاه پهلوي
نورالله: چشم آقا.حاجي‌خان در حالي كه سعي مي‌كند اسم فرماندار جديد شهر سامان را به ياد آورد با مكث مي‌گويد: آقاي...؟صمصام: باستاني.حاجي‌خان: آقاي باستاني بهتون برنخوره، ترياك نه منع شرعي دارد نه قانوني. انحصارشم مال دولته، مثل سيگار و تنباكو عوايدش هم صرف راه‌آهن مي‌شه. (بلند مي‌خندد و در حالي كه سعي مي‌كند خنده‌اش را جمع كند) ادامه مي‌دهد: من موندم يه مشت ملت افيوني چطور مي‌خوان صناعت درست كنند. (اين‌بار صمصام هم همراه با حاجي‌خان مي‌خندد)نورالله، وافور را به سمت لب‌هاي حاجي‌خان مي‌آورد، در اين لحظه فرخ فرماندار جديد شهر سامان با ابروهايي درهم به گونه‌اي كه به نظر مي‌رسد از حرف حاجي‌خان خوشش نيامده است، سيگار خود را روشن مي‌كند.حاجي‌خان در حالي كه وافور را به لب دارد: مي‌گن آدم فقط يك بار لبش به اين بدمصب بخوره تا آخر عمر خماره، بگذريم اين حرفا شليته و تنبون نمي‌شه.بوي سيگار فرخ در هوا پخش است، حاجي‌خان در حالي كه بو مي‌كشد، وافور را پس مي‌زند و خطاب به فرخ: اين بوي سيگار شماست؟ لابد فرنگيه.سيد ضياءالدين دري: حوادث تاريخي نشان ميدهد كه موضوع كشف حجاب نقطه عطف حضور زنان در تاريخ معاصر ايران استكيانيان پس از اطمينان از خوب بودن صحنه، بلند مي‌شود و به يكي از اتاق‌هاي خانه مي‌رود؛ فرصت را مناسب ديدم تا با او نيز درباره كلاه‌پهلوي صحبت كنم، به همين دليل بود كه پس از سلام و احوالپرسي، خواستم سوال خود را مطرح كنم كه اين بازيگر سينما و تلويزيون از گفتگو امتناع كرد و صحبت درباره كلاه‌پهلوي را به وقت ديگر موكول كرد؛ البته مجتبي وحيدي، دستيار توليد دليل گفتگو‌نكردن كيانيان را گريم سنگين او عنوان كرد و گفت كه اين حجم گريم، او را عصبي و خسته مي‌كند؛ اما به نظر مي‌آيد اين دليل اصلي نيست و علت را جاي ديگر بايد جستجو كرد؛ از سوي ديگر، داريوش فرهنگ هم پيش از اين گفته بود كه مصاحبه نمي‌كند اما در نهايت اين سوال در ذهنم تداعي شده كه چطور بازيگري حاضر مي‌شود در يك سريال تلويزيوني با مخاطب ميليوني بازي كند، اما حاضر به گفتگو با روزنامه جام‌جم كه وظيفه عمده آن، معرفي محصولات سازمان صداوسيما در حوزه رسانه است، نمي‌شود و اصلا دليل حضور يك خبرنگار براي تهيه گزارش پشت صحنه، معرفي و بازتاب بيشتر فعاليت‌هاي يك گروه است؛ گروهي كه تا اين لحظه 3 سال و نيم روي يك پروژه تلويزيوني كار مي‌كنند.
كلاه پهلوي
مواجهه زنان با پديده كشف حجابدر همين فكرها بودم و به دنبال جوابي براي سوال خود مي‌گشتم كه دري پيش آمد و گفت: «خب من آماده‌ام كه پاسخگوي سوالات شما باشم.» با لبخندي اين حس همكاري را پاسخ دادم و اين پرسش را مطرح كردم.مخاطب سيما، شما را به عنوان يك تاريخ‌نگار تلويزيوني از شرح وقايع تاريخ معاصر مي‌شناسد؛ در واقع بازتاب موفقيت كيف انگليسي اين انتظار را ايجاد كرده است، حالا پس از گذشت 10 سال از سريال كيف انگليسي چه بخش از تاريخ را در كلاه‌پهلوي مطرح مي‌كنيد؟دري قبل از پاسخ به اين سوال كمي در انتقاد به برخي تعاريف از كلاه‌پهلوي كه در برخي رسانه‌ها عنوان شده است، گفت: متاسفانه در گفت و شنود‌ها يا سيناپسي كه روابط عمومي سازمان در اختيار رسانه‌ها قرار مي‌دهد، خلاصه داستان‌هايي ذكر مي‌شود كه بعضا كليت ماجرا را زير سوال و لطف كار را از بين مي‌برد؛ به عنوان مثال در خلاصه داستان كلاه‌پهلوي چنين آمده كه پسركي در فرانسه تحصيل كرده و پس از بازگشت به ايران، فرماندار شهري مي‌شود و باقي ماجرا اما داستان، خيلي پيچيده‌تر از اين است كه فردي بيايد و فرماندار شود؛ چراكه اين پروژه علاوه بر جذابيت‌هاي داستان و درام 6 نقش اول مرد و 6 نقش اول زن دارد و شايد بيش از 10 نقش دوم مرد و 10 نقش دوم زن دارد و اين هرم همين‌طور گسترده‌تر مي‌شود؛ بنابراين داستان كلاه‌پهلوي را مي‌توان از نگاه 6 شخصيت اصلي مرد و در عين حال مي‌توان از منظر 6 شخصيت اول زن تعريف كرد؛ بنابراين لزوما كسي نمي‌آيد فرماندار يا خان يك منطقه شود بلكه همه با هم تنيده شده و موضوع خيلي وسيع‌تر از اين حرف‌هاست كه آقايي فرماندار شود و به حكم حكومت، چادر از سر خانمي بردارد.وي پس از اين توضيحات متذكر شد: در پاسخ مشخص به سوال شما بايد بگويم من هميشه به نقش زنان در شكل‌گيري حوادث تاريخي بدقت نگاه كرده‌ام و مطالعاتم نشان مي‌دهد موضوع كشف حجاب نقطه عطف نقش زنان و در واقع واكنش‌هاي آنها به اين پديده بوده است؛ به همين دليل مساله كشف حجاب و چگونگي برخورد با اين پديده، هدف اصلي است؛ اما در كنار آن، مسائل ديگر كه در اين موضوع تنيده شده، مطرح مي‌شود.دري معتقد است: حضور خانم‌ها در اين مجموعه با توجه به محوريت كشف حجاب، بسيار حائز اهميت است؛ چراكه حضور خانم‌ها در داستاني كه محور اصلي آن خانم‌ها هستند در بستر تاريخ بسيار مهم است و حتي كوچك‌ترين نقش، حرفي براي انتقال مفهوم دارد. در واقع حضور آنها بي‌دليل يا حتي مكمل نقش ديگري نيست بلكه خيلي مستقل وارد ميدان مي‌شوند. بنابراين به گمان من، اگر به كلاه‌پهلوي دقت شود، بالغ بر 20 قصه سينمايي درباره خانم‌هاي اين سريال مي‌توان ساخت. به همين دليل مطمئن هستم پس از پخش اين مجموعه، ايده‌هاي بسياري براي آينده سريال‌سازي از سوي كارگردا‌نان ديگر ايجاد خواهد شد و موضوعات متنوعي را درباره موقعيت خانم‌ها و شرايط آنها در جامعه به وجود مي‌آورد. كشف حجاب يكي از مهم‌ترين وقايع مطرح در تاريخ معاصر است كه حرف آن همواره مطرح شده. حال اين سوال مطرح است 6 خانمي كه نقش اصلي را بازي مي‌كنند، چه بخشي از اين تاريخ را بررسي مي‌كنند. دري در توضيح گفت: برخي پيام‌آور پديده كشف حجاب هستند درست مثل «عاليه» زني كه در شهر سامان زندگي مي‌كند و از پوشش رنگارنگي كه در طراحي لباس براي او تعريف شده، پيداست كه از اولين زنان متجدد شهر است. برخي ديگر، قرباني‌هاي اين واقعه هستند؛ قرباني‌هايي كه با خود يك ويراني و انهدام را مي‌آورند. البته در كنار اين ويراني، پديده‌هاي نسبتا خوبي هم وجود دارند، چراكه هيچ پديده‌اي بد مطلق نيست، حتي بدترين چيزي كه راجع به آن صحبت مي‌شود، در لحظه‌هايي موثر است. به عنوان نمونه، پديده كشف حجاب، بهانه اي شد كه برخي خانم‌ها وارد عرصه اجتماع شدند، تحصيل كردند و دنيا را ديدند كه اين وجه ماجرا خوب است، اما چون اين مقوله و شيوه اجراي آن بدون برنامه‌ريزي و شناخت قبلي از آراي عمومي بود، مسائلي را به همراه آورد كه حتي قشر تحصيلكرده را هم دچار آسيب كرد و حالا اين مساله در سريال كلاه‌پهلوي تحليل مي‌شود.
كلاه پهلوي
وي در ادامه همچنين توضيح داد: البته اين تحليل به صورت تحليل و توضيح صرف نيست، بلكه اين مسائل در روند يك درام پرتنش درون قصه مطرح مي‌شود و مخاطب مسائل مطرح شده را همراه با درام قصه به آساني متوجه خواهد شد و به هيچ عنوان به صورت پيچيده مطرح نشده است، بلكه پيچيدگي در مفاهيم درام است. بنابراين گمان نمي‌كنم مجموعه كلاه‌پهلوي به لحاظ ايجاد ارتباط با مخاطب بخصوص مخاطب عام دچار مشكل شود. موفقيت مجموعه تلويزيوني كيف انگليسي در زمان خود كم‌نظير بود و حتي مي‌توان گفت اثرات آن تا امروز هم مانده است، اما آيا كلاه‌پهلوي مي‌تواند موقعيت و موفقيت كيف انگليسي را به عنوان يك سريال الف ويژه كسب كند؟ دري در پاسخ چنين گفت: موفقيت يك مجموعه تلويزيوني به عوامل مختلفي بستگي دارد و تنها قصه و ساختار نيست بلكه يك مجموعه عوامل بايد دست به دست هم دهند تا مجموعه‌اي به موقعيت مناسب دست يابد، اما در مواردي ممكن است كه يك سريال الف ويژه هم با شكست مواجه بشود و به آن هدف مورد نظر نرسد، اما الان كه در مرحله فيلمبرداري هستيم، اميدواريم كه مجموعه موفقي از كار درآيد و جدا از موقعيت مناسب، در پخش فاكتورهايي چون مونتاژ و صداگذاري كه در مرحله تدوين است و همين طور موسيقي موفق عمل كند، چراكه با وجود اين عناصر به كالاي فرهنگي تبديل خواهد شد.اين كارگردان در تكميل صحبت‌هاي خود موقعيت مناسب براي پخش را عامل مهمي در ديده شدن يك مجموعه دانست و گفت: اگر تلويزيون انباشت‌هايي از كارهاي تاريخ معاصر مانند كلاه‌پهلوي يا كيف انگليسي را داشته باشد و آنها را بجا و نابجا در موقعيت مناسب و نامناسب روي آنتن آورد، بالطبع يك نوع زدگي ايجاد مي‌كند، ما نبايد فكر كنيم كه فقط فيلم سينمايي دچار آسيب بشود، در تلويزيون هم اين خطر وجود دارد. دانستن كم و كيف گذاشتن كلاه بر سر مردم از سوي رضاخان موضوع جالب و در عين حال پيچيده‌اي است كه دانستن آن، خالي از لطف نيست و درست به همين دليل است كه بايد منتظر بود تا «كلاه‌پهلوي» دري و گروه سازنده آن روي آنتن رود و بعد به قضاوت نشست.هوا رو به تاريكي است، از خانه سمندون كه حالا خانه حاجي‌خان است، بيرون مي‌آيم و در كوچه پس‌كوچه‌هاي تنگ و تاريك به كلاه‌پهلوي فكر مي‌كنم، به خودم مي‌آيم. در پيچ در پيچ كوچه‌هاي تاريك، خودم را پيدا مي‌كنم؛ خلوتي كوچه، ترسي عجيب در دلم مي‌اندازد؛ گروه را فراموش مي‌كنم و با دلهره فراوان، تمام پيچ‌ها را مي‌دوم تا به خيابان اصلي برسم.تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن