واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کشف حجاب
مبارزه با حجاب اسلامی زنان مسلمان در كشورهای اسلامی هیچگاه یك پدیده درونی نبوده و منشأ بیرونی داشته است. این پدیده، تهاجمی استعماری با هدف مسخ هویت اسلامی مردم، ایجاد انشقاق و جدائی در میان ملل مسلمان، ترویج فرهنگ غرب، رواج ابتذال در جوامع اسلامی و نهایتاً انهدام اساس استقلال مسلمانان میباشد. «همفری» كارشناس و جاسوس معروف انگلستان در كشورهای اسلامی كه از فعالان رواج فرهنگ غربی در میان ملل مسلمان میباشد، در كتاب خاطرات خود به موارد متعددی از خصوصیات مسلمانان از جمله اعتقاد به مبانی اسلامی، حفظ حجاب اسلامی، استحكام كانونهای خانواده و تبعیت فرزندان از روش پدران و نیاكان اشاره كرده و لزوم مبارزه با این مبانی و ارزش ها را مورد تأكید قرار داده است. وی كه مأمور اعزامی وزارت مستعمرات انگلیس به كشورهای اسلامی بوده، از بیحجابی و برداشتن حجاب زنان و رواج بیبند و باری به عنوان یكی از مؤثرترین روش ها در مبارزه با استقلال ملت های مسلمان یاد كرده است. توصیههای «همفری» در بسیاری از كشورهای اسلامی توسط دولت هائی كه به دربار لندن و یا متحدان اروپائیش وابسته بودهاند، به اجرا گذارده شده است. اسماعیل پاشا در مصر كه در 1863 میلادی بر تخت سلطنت نشست در 1870 به آزادی زنان با مفهوم اروپائی آن در كشورش رسمیت داد. در الجزایر نیروهای اشغالگر فرانسوی برای در هم شكستن انقلاب مردم، از جمله به مبارزه علیه حجاب زنان روی آوردند. در تركیه، مقابله با حجاب اسلامی از نخستین برنامههای كمال آتاترك برای اسلام زدائی بود. این برنامهای بود كه در كنار سایر تصمیمات از جمله منسوخكردن دادگاه های شرعی، تعطیل مدارس علوم دینی، جایگزین كردن قوانین اروپایی به جای نظام شریعت، رواج رسمالخط لاتین، تغییر تاریخ هجری به میلادی، اعلام تعطیلی یكشنبهها به جای جمعهها و ... به اجرا گذارده شد. در افغانستان نیز امانالله خان با تأسیس «انجمن حمایت از نسوان» در 1928، بانی مبارزه با حجاب زنان مسلمان آن كشور گردید. كشف حجاب در ایران كشف حجاب در ایران نیز پدیده خودجوش داخلی نبود و محركهای خارجی داشت. این پدیده ناشی از تأثیر فرهنگ و آداب و رسوم غربی تحت عنوان «تجددخواهی» در میان ایرانیان، به ویژه كسانی است كه افكار و زندگی غربی را تجربه كردهاند. در این بین اراده دولتمردان نقش مكمل داشته و در اشاعه آن تأثیر بسزایی داشته است.براساس شواهد تاریخی اولین نشانههای كشف حجاب از دربار ناصرالدین شاه قاجار آغاز شد. مسافرتهای شاه به اروپا و مشاهدات وی از وضعیت پوشش زنان اروپائی در انتقال فرهنگ آن دیار به كشور و در ابتدا به دربار و دارالخلافه تأثیر به سزایی داشت. به تدریج موضوع كشف حجاب در قالب تجدد خواهی به محافل روشنفكری و اشعار شعرا نفوذ كرد و درمطبوعات منعكس شد.این وضعیت كم و بیش تا پایان دوره قاجار ادامه داشت. میل حكام قاجار به كشف حجاب و مقاومت خانوادهها سبب شد تا پدیده كشف حجاب به غیر از دربار و محافل نزدیك به شاه، رشد چندانی نیابد. هر چند در اواخر دوره قاجار و در جریان نهضت مشروطه و پس از آن، سیاسیون «نوگرا» و «منورالفكر» گام هایی در حذف پوشش اسلامی بانوان و اشاعه بیحجابی در جامعه برداشتند و نویسندگان و شعرایی چون ایرج میرزا، میرزاده عشقی، عارف قزوینی و ملكالشعرای بهار در این زمینهها قلم فرسایی كردند. آنان مشروطه را به معنای تجدد خواهی خوانده و بیحجابی را از مظاهر تجددخواهی قلمداد كردند.طراحان و منادیان كشف حجاب میدانستند كه برای رسمیت بخشیدن به این پدیده باید زمینههای لازم ابتدا در كانون های خانواده فراهم آید. از دید آنان مخالفت مرد با بیحجابی همسر در معابر عمومی عامل اصلی عدم پیشرفت كشف حجاب بود.از این رو، برنامههای اولیه درجهت تغییر ذهنیت سرپرست خانواده تدوین شد و سپس جنبه رسمی و قانونی یافت. در وهله نخست از كاركنان دولت آغاز كردند، زیرا آنان در كنترل دولت بودند و دولت نظارت بیشتری بر رفتار آنان داشت. از سوی دیگر، پذیرش این تغییرات توسط آنان، میتوانست راه را برای پذیرش سایر افراد جامعه نیز هموار كند. بدین منظور و برای رسمیت یافتن كشف حجاب، قانون اتحاد شكل البسه و تبدیل كلاه در چهار ماده و هشت تبصره در جلسه 6 دی 1307 و در سومین سال پادشاهی رضاخان ـ دوره هفتم قانونگذاری مجلس شورای ملی ـ به تصویب رسید. گرچه بسیاری از روحانیون از جمله مراجع، ائمه جمعه، مفتیهای اهل سنت و ... از این مقررات مستثنی شدند، امّا اجرای این قانون با مقاومت گستردهای در تهران و چند شهر دیگر روبرو شد و روحانیون نیز پیشتاز این مخالفتها بودند. تشكیل جمعیت بیداری نسوان ـ دی 1305ـ ترویج دكلته و منع چادر از سوی ملكه، حضور خانواده سلطنتی با وضع زننده در قم ـ نوروز 1307ـ ، مسافرت امانالله خان افغان به همراه همسرش ثریا به ایران ـ خرداد 1307ـ و حضور تعدادی از زنان افغانی همراه آنها كه در میهمانی ها حجاب را رعایت نمیكردند و در بازگشت به افغانستان نیز با لباس و كلاه اروپایی از شهرهای ایران عبور میكردند، از نشانههای گرایش دربار رضاخان به كشف حجاب بود.در 1310 ش. مجلس شورای ملی ورود هیأتی از سوی «جامعه ملل» را برای جلوگیری از آنچه كه «تجاوز به حقوق زن در شرق» خوانده میشد، صادر كرد. در این سال به دستور رضاخان «زنان باید در برداشتن حجاب خود آزاد باشند و اگر فردی یا ملایی متعرض آنان شد، شهربانی باید از زنان بیحجاب حمایت كند.تشكیل «كنگره زنان شرق» در 1311 ش. در تهران و دعوت از زنان بیحجابِ كشورهای دیگر از دیگر گام های رضاخان برای مبارزه با حجاب بانوان بود. در این كنگره كه به ریاست «شمس پهلوی» برگزار شد، از بیحجابی به عنوان مظهری از تمدن یاد شد ودر مورد آن تبلیغات فراوان به عمل آمد. استفاده از مراكز تعلیم و تربیت و ایجاد مدارس آموزشی به سبك اروپا از دیگر عوامل زمینهساز كشف حجاب در ایران عصر رضاخان بود. گرچه سابقه ایجاد این مدارس نیز به دوره ناصرالدین شاه باز میگشت، امّا رضاخان در آستانه اعلام كشف حجاب، مشوق توسعه این مدارس بود. سفر رضاشاه به تركیه در خرداد 1313 و مشاهدات وی از بیحجابی در آن كشور، او را در پیگیری روند مقابله با حجاب مصمم تر ساخت. رضا شاه در جریان این سفر به سفیر كبیر ایران «مستشار الدوله صادق» گفت:«ما عقب هستیم و فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم خصوصاً زنان اقدام كنیم.» و در 11 آذر 1314 به محمود جم رئیسالوزرا گفت: «نزدیك دو سال است كه این موضوع ـ كشف حجاب ـ سخت فكر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتی كه به تركیه رفتم و زنهای آنها را دیدم كه «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در كارهای مملكت به آنها كمك میكنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. 5رضا شاه در 22 اردیبهشت 1314 «جمعیت زنان آزادیخواه ایران» را تحت ریاست شمس پهلوی به عنوان گام تازهای برای پیشبرد روند بیحجابی در كشور تأسیس كرد. در مرحله بعد وزارت داخله برای ایجاد هماهنگی بیشتر میان لباس متحدالشكل مردان و كشف حجاب زنان، مقررات جدیدی در مورد نوع پوشش وضع كرد. سپس شاه نیز به وزرا و نمایندگان مجلس اعلام كرد كه حذف حجاب زنان را آغاز كنند. در قدم اول بیحجابی از زنان وزرا، معاونان، وكلا و مسئولان كشور آغاز شد.حكومت، قانون كشف حجاب را پیش از اعلام رسمی آن در 17 دی 1314، به ولایت ابلاغ كرده بود. این قانون در مرحله اجرا با مقاومت های خونینی روبرو شد و قیام در مسجد گوهر شاد در تیر 1314 از نمونههای آن است.آیت الله قمی، آیتالله شیخ عبدالكریم حائری، آیتالله سید یونس اردبیلی، آیتالله سید محمد تقی خوانساری، آیتالله حجت كوهكمرهای و آیتالله میرزا محمد آقازاده از جمله مراجع وعلمای سرشناس بودند كه نسبت به اقدامات رضاخان در ترویج بیحجابی شدیداً اعتراض كردند. بسیاری از علما و روحانیون نیز در اعتراض به كشف حجاب تبعید شدند.در 17 دی 1314 رضاشاه با همسر و دختران كشف حجاب كرده خود، در مراسم جشن فارغالتحصیلی دختران دانشسرای مقدماتی حضور یافت. همهی مسئولان كشوری كه در این جشن دعوت شده بودند، طبق یك برنامه از پیش طراحی شده با همسران بدون حجاب خود شركت كردند. رضاشاه در سخنانی در این مجلس اظهار داشت:«باید خیاطها و كلاه دوزها را تشویق كرد كه مدهای قشنگ به بازار بیاورند. ما میلههای زندان را شكستیم. حالا خود زندانی آزاد شده وظیفه دارد كه برای خودش به جای قفس، خانه قشنگی بسازد. »مراسم روز 17 دی 1314 در حقیقت رسمیت بخشیدن به كشف حجاب در كشور بود. پس از آن، مطبوعات به تجلیل از این رویداد پرداختند و بیحجابی را آزادی زن، تجدد او و همتاییاش با پیشرفت و ترقی مردم اروپا تلقی كردند.كشف حجاب در سالهای باقی مانده حكومت رضاخان اجباری بود و حجاب اسلامی مظهر عقبماندگی شمرده میشد. به همین دلیل نیز، برداشتن چادر از سر زنان به اجبار، بخشی از وظیفه مأموران انتظامی شده بود.كشف حجاب بسیاری از مفاسد اخلاقی در جامعه را در پی داشت و خشم بسیاری از مردم به ویژه قشر مذهبیون را برانگیخت. بسیاری از زنان مؤمنه، برای حفظ حجاب از منازل خارج نمیشدند و خود را در خانه حبس كردند. بسیاری نیز تلاش میكردند تا حجاب خود را در كوچه و خیابان، به دور از چشم مأمورین، حفظ كنند. پس از سقوط رضا شاه، ظاهراً قید اجبار از كشف حجاب برداشته شد، امّا مطبوعات حكومتی همچنان در ستایش اقدام رضاخان قلم میزدند و درباره مظاهر «تمدن» و «تجددخواهی» و «عقبنماندن از پیشرفت اروپائیها» مطلب مینوشتند. برنامه كلی حكومت نیز در دورهی حكومت پهلوی دوم همچنان تبلیغ بر بیحجابی بود و باكسانی كه علیه آن اقدام میكردند و یا تبلیغ به حجاب در برنامههایشان بود، برخورد میشد. این در حالی بود كه تعداد بسیاری از زنان كه در دورهی رضاخان به اجبار از پوشش اسلامی محروم شده بودند، در دوره پهلوی دوم و در پی آزادیهای نسبی سالهای اول پس از سقوط رضاخان به حجاب اسلامی خود بازگشتند. منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 455]