واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حضرت سليمان و گنجشک عاشققلب واحد، معبود واحدخداوند در قرآن بيان مي دارد: ما جعل الله لرجل من قلبين في جوفهخدا در درون هيچ مردي دو قلب ننهاده است (احزاب آيه 4)حال كه انسان يك قلب دارد نمي تواند جز يك معبود و معشوق بيش تر داشته باشد. از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: القلب حرم الله فلاتسكن حرم الله غيرالله؛ قلب حرم خداوند است و درحرم او غير او را ساكن مكن. (بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 70، ص 25)اگر خداي هستي كه همه چيز و همه كس را آفريده و بهتر از هركسي، پروردگاري مي كند و اگر اين خدا، يكتا و يگانه است و انسان نيز تنها يك قلب دارد كه بتواند درآن كسي را دوست بدارد و منزل دهد، پس چگونه است كه به خود جرات مي دهد كه كس ديگري را ساكن اين خانه كند و يا بدتر از آن، خدا را جا ندهد و هر كس و ناكسي را به درون آورد و سكونت دهد؟از اميرمؤمنان (ع) روايت شده كه راه رسيدن به كشف الغطاء و منزلت انسان كامل آن است كه جلوي درخانه دل نشسته و اجازه ندهيم هركسي وارد اين خانه شود.اين درحالي است كه ما تنها مدعيان عشق و ديوانگي هستيم و نه تنها در يكتاپرستي و يگانه خواهي به دروغ رفته ايم بلكه دوگانه و يا چندگانه پرستانيم كه خود را به نيرنگ فريفته ايم.دل درگرو عشق ديگري داريم و مدعي عشق و جنون هستيم و چون زليخا لاف «قد شغف حبا» بر مي داريم. داستان ما حكايت آن گنجشكي است كه عشق همسر مي خواهد درحالي كه دل درگرو عشق ديگري دارد.اگر دل آدمي متوجه خدا شد و ديگري را پذيرا نشد آن زمان است كه دل به ياد خداوند آرام مي گيرد و زندگي بر او آسان مي شود. (طه آيه 124 و نيز رعد آيه 28)لزوم عشق خالص
درروايت آمده است كه روزي حضرت سليمان (ع) گنجشك نري را ديد كه به گنجشك ماده مي گويد: چرا خود را از من باز مي داري و بي اعتنايي مي كني، درحالي كه من اگر بخواهم تاج و تخت سليمان را به نوكم گرفته و در دريا اندازم. (ان سليمان عليه السلام راي عصفورا يقول لعصفوره: لم تمنعين نفسك مني؟ ولو شئت اخذت قبه سليمان بمنقاري فالقيتها في البحر)حضرت سليمان(ع) تبسم كرد وهر دو را خواست و به گنجشك نر گفت: آيا مي تواني چنين كاري بكني؟گنجشك نر گفت: خير اي پيامبر خدا؛ ولي خوب است كه مرد از قدرت خودش درنزد همسرش تعريف كند و كاري كند كه در نزد همسرش بزرگ و با اقتدار جلوه كند. از اين رو من اين جمله را گفتم. و البته عاشق نسبت به آن چه مي گويد سرزنش نمي شود.سپس حضرت سليمان (ع) روبه گنجشك ماده كرد و گفت: چرا از او كناره مي گيري درحالي كه تو را دوست مي دارد؟گنجشك ماده گفت: او مرا دوست نمي دارد بلكه تنها ادعاي عشق و دوستي مي كند؛ زيرا با وجود من يكي ديگر را دوست مي دارد. (فقالت: يا نبي الله انه ليس محبا ولكنه مدع لانه يحب معي غيري.)حضرت سليمان(ع) با شنيدن اين كلام از گنجشك ماده متاثر شد؛ زيرا دانست كه عشق و محبت مي بايست خالص باشد و ديگري برندارد. (بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 14، ص95).راه رسيدن به آرامش خداييانسان عاشق خداوند يكتا، مي بايست اين گونه باشد وتنها با خدا مونس باشد وعشق خود را به او تقديم دارد و در اين خانه دل، تنها آن يكتا و يگانه را سكونت دهد. اگر اين گونه عمل كند به آرامش و سكونتي دست مي يابد كه به هيچ چيز ديگر آن را عوض نمي كند.در روايت است كه اميرمومنان علي (ع) فرمود: من آنس بالله استوحش من الناس؛ هر كسي با خدا مونس شود از مردم مي رمد. (غررالحكم ص 635)اگر دل آدمي متوجه خدا شد و ديگري را پذيرا نشد آن زمان است كه دل به ياد خداوند آرام مي گيرد و زندگي بر او آسان مي شود. (طه آيه 124 و نيز رعد آيه 28)بسياري از مردم خود را گرفتار بدبختي ها و سختي ها و تنگدستي ها مي بينند، و آرزو دارند دمي دل هايشان آرامش يابد و براي به دست آوردن آن به هر چيزي چنگ مي زنند، درحالي كه خداوند در آيه 124سوره طه مي فرمايد كه اينان سوراخ دعا را گم كرده اند و به جاي آن كه همه چيز را در ياد خدا و ذكر او بجويند به جاي ديگر مي روند و خود را به سختي مي افكنند.در روايتي از امام صادق (ع) آمده است: ان الله عز و جل يقول: من شغل بذكري عن مسالتي اعطيته افضل ما اعطي من سالني؛ خداوند مي فرمايد هركس خود را به ذكر من مشغول دارد و خواسته خود را به ذكر من فراموش كند، به او چيزي بهتر از آن چه درخواست كننده مي خواهد مي بخشم.(اصول كافي، كليني، ج2، ص 501)بنابر اين اگر حتي نياز و حاجتي داريم به جاي گفتن آن، اگر خود را تنها به عشق او متوجه سازيم مي توانيم اميدوار باشيم كه بهتر ازآن خواسته اي كه در دل داريم به دست آوريم.حضرت مريم و روزي آسمانيدر داستان حضرت مريم كه قرآن گزارش مي كند آمده است كه آن حضرت (س) همواره در محراب عبادت بود و تمام شبانه روز خويش را وقف خدا نموده بود و از روزي آسماني مي خورد. از اين رو حضرت زكريا (ع) از وي مي پرسد كه اين خوراك و طعام از كجا آمده است؟ آن حضرت (س) پاسخ مي دهد كه اين ها همه روزي پروردگارم است كه بي واسطه براي او فراهم مي آورد.پس پروردگارش آن دختر را به نيكي از او بپذيرفت و به وجهي پسنديده پرورشش داد و زكريا را به سرپرستي او گماشت و هر وقت كه زكريا به محراب نزد او مي رفت، پيش او خوردني مي يافت مي گفت: اي مريم، اينها براي تو از كجا مي رسد؟ مريم مي گفت: ازجانب خدا، زيرا او هركس را كه بخواهد بي حساب روزي مي دهد» ( آل عمران آيه 37)اما هنگامي كه حضرت مريم (س) فرزندش را به دنيا آورد خداوند به وي فرمان داد تا براي كسب روزي خويش حركت كرده و درخت خرما را تكان دهد تا از آن درخت خشك، خرماي تازه بر زمين ريزد. «نخل را بجنبان تا خرماي تازه چيده برايت فرو ريزد.»(مريم آيه 25)در روايت است كه اميرمومنان علي (ع) فرمود: من آنس بالله استوحش من الناس؛ هر كسي با خدا مونس شود از مردم مي رمد. (غررالحكم ص 635)در تفسير آمده است كه حضرت مريم (س) پس از آن كه اين خطاب آمد كه برخيز و درخت را بجنبان تا خرماي تازه بر تو فرو ريزد. به خداوند عرضه داشت:بار خدايا پيش از اين خودت روزي مرا در محراب حاضر مي كردي. حالا چرا مي گويي درخت را تكان بدهم و روزي بخورم؟خطاب آمد:پيش از اين تمام افكارت متوجه ما بود از اين رو تمامي خواسته ها و نيازهايت را برآورده مي ساختيم ولي اكنون گوشه اي از دلت متوجه فرزندت شده است. از اين رو به همان اندازه كه دلت از ما جدا شده گفتيم تا براي روزي خود درخت را تكان دهي تا خرماي تازه بر تو فرو ريزد و از آن بخوري. (تفسير اثني عشر، ج 8، ص 169)بنابر اين هرچه انسان خالص تر باشد و ذكر و ياد خداوند، تنها ذكر و ياد او گردد، بهره بيش تر مي برد و هرچه دورتر شود، از بهره اش نيزكاسته مي شود.انسان مي بايست نسبت به خداوند عاشق پيشه اي مجنون باشد و كسي ديگر را نبيند و ياد نكند تا يكتاپرست واقعي شمرده شود.اي يكدله و صد دله، دل يك دله كنمهر دگران را زدل خود يله كن.نويسنده: احسان رضاييتنظيم براي تبيان: شکوري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 394]