محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828250503
حافظ در نگاه شریعتی
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حافظ در نگاه شریعتیبخش اول :
شریعتی یك دوره مجموعة آثار در 38 مجلد دارد كه در همة آنها ـ به استثنای یكی دو مورد ـ چند بار نام حافظ آمده است. این بسامد فراوان حاكی از آشنایی شریعتی با اندیشه این بزرگ ترین شاعر زبان فارسی است. توجه به این نكته كه شریعتی در شرایط اجتماعی ـ سیاسی خاصی به سر میبرد كه غالباً تلألؤ اندیشههای فلسفی، سیاسی، و ایدئولوژیك نوپدید، هرگونه اندیشة بومی را در سایه برده بود، اهمیت این آشنایی را دوچندان میسازد. هم چنین تعیین جایگاه شاعری و نیز اندیشه ی حافظ از زبان مردی كه هر اندیشه و آیینی را به دقت نقادی میكرد و به دشواری میپذیرفت و با همة عناصر فرهنگی بومی یا بیگانه نقادانه روبهرو میشد، ارزش و اعتباری بلند دارد. شریعتی در رشته ی ادبیات فارسی تحصیل كرده بود، مطالعه ی ممتدی روی آثار شاعران و نویسندگان سرزمین خود داشت و یكی از نخستین ترجمههای نقد ادبی را پدید آورده بود. او هم شعر میسرود، هم داستان برای كودكان و نوجوانان مینوشت، و در كنار این همه، خالق یكی از شاهكارهای نثر معاصر فارسی، یعنی «كویر» بود. به علاوه تفسیرها و تحلیلهای نو و دقیقی درباره ی ادبیات داشت و صاحب نوعی نظریة ادبی و نقد ادبیات بود. از این رو توجه او به حافظ اهمیت بسیار دارد، بویژه این كه او به پرداخت و ترویج نوعی ایدئولوژی متهم است و اتهام خود ایدئولوژیها نیز این است كه ادبیات را ابزار قدرتجویی و وسیلة تبلیغ سیاسی میكنند؛ و بدین گونه آن را تحریف یا تباه میسازند! پس، امعان نظر در تفسیر و تحلیلهای شریعتی از حافظ و شیوه نگاه او به شعر و اندیشه وی میتواند نوع ایدئولوژی شریعتی و تفاوت آن را با ایدئولوژیهای معاصر او نیز روشن سازد.آثار شریعتی در كنار اندیشههای تازه و بدیعی كه در خود جای داده، تنیده با این گونه رویآوریها به ادبیات و فرهنگ سنتی و بومی ایران است و چنین كاری در روزهایی كه توجه به سرمایههای فرهنگی بومی نوعی ارتجاع و عقب ماندگی شمرده میشد و در برابر، آشنایی با فرهنگ بیگانه نشانه ی ترقی و تجدد بود، بسیار شایسته ی درنگ و تأمل است. یك مرور كلی در فهرست اعلام آثار شریعتی نشان میدهد كه اندیشه او تا چه حد با فرهنگ و ادبیات بومی سرزمین خود گره خورده است. از این میان اشاره به آثار و اندیشههای فردوسی ، سعدی ، مولوی و حافظ بیش از دیگران است. شریعتی هر یك از این شاعران را از بعد ویژهای مورد بررسی قرار میدهد. عظمت اندیشه مولوی را در تاریخ تفكر انسانی، یگانه و بیهمانند میشناسد؛ دلبستگیهای ملی و میهنی فردوسی را میستاید. بر سعدی نكتههای سخت میگیرد. اما در این میان حافظ را شاعری متفاوت میشمارد. شاعری كه ـ به تعبیر او ـ هم در بند دلبستگیهای زمینی است و هم در جست و جوی ماوراء: «حافظ چیز دیگری است، نه منوچهری زمینی است و نه مولوی آسمانی، روحش فاصله ی زمین و آسمان را پر كرده است».[1]البته شریعتی هیچ گاه یك فرصت فراخ برای تحلیل اندیشه حافظ یا هیچ شاعر دیگری را پیدا نكرد، و اصولاً چنین دغدغهای هم نداشت.او در جست و جوی آرمانی بزرگتر بود. در نتیجه آنچه كه در آثار او در عطف توجه به حافظ و اندیشة او آمده است، تنها مشتمل بر وجوهی از اندیشه و شعر حافظ است. این وجوه چندگانه را میتوان بدین صورت تفكیك و صورتبندی كرد:1ـ ابعاد هنری شعر حافظ: شریعتی قدرت درك عمیقی از آثار هنری داشت. این حقیقت را هم سراسر آثار او گواهی میدهد و هم یك بار، یكی از آشنایان بزرگ هنر و ادبیات امروز نیز گواهی داده است.[2] این قدرت درك هنر و اندیشه در تحلیلهای كوتاه شریعتی از حافظ نیز دیده میشود. با توجه به این كه آرای شریعتی درباره ی حافظ مربوط به چهار یا حتی پنج دهه پیش از این است و در آن سالها هنوز هیچ یك از تفسیرهای نوین حافظ شناسی پدید نیامده بود، این آراء حائز اهمیت و اعتباری قابل توجه است. شریعتی چند بار شعر حافظ را تفسیر و نقد زیبایی شناسانه میكند، و انطباق مضمون آن را با شكل و موسیقی آن نشان میدهد كه یك نمونه ی آن را از كتاب «در نقد و ادب» در این جا میآوریم با تذكر به این نكته كه «در نقد و ادب» در نخستین سالهای دهه ی 30 ترجمه و حاشیه نویسی شده است: «هنر بزرگ حافظ در این است كه سخنش بیآن كه در نظر اول به چشم بخورد، مملو از صنایع گوناگون لفظی و معنوی است. از همانها كه در كتب معانی و بیان و بدیع و عروض و قافیه آمده است، ولی نه بدانگونه كه شاعران متصنع و متكلف ما میكنند، بلكه آن چنان كه پل والری میگوید: این صنایع «همچون ویتامینها كه در میوه نهفته باشند» در سخنش پنهان است و خواننده از آن ها استفاده میكند بی آنكه جز طعم و شهد و عطر میوه را به ظاهر احساس كند. در این بیت: در چمن باد سحر بین كه ز پای گل و سرو/به هواداری آن عارض و قامت برخاست میبینید كه جز با دقت و تفكر خاصی برای یافتن صنایع بدیعی در شعر، نمیتوان دریافت كه لطف شعر در این جا معلول صنعت معمولی تشبیه است و آن هم تشبیه مرجـّح كه، «مشبه به» بر «مشبه» ترجیح داده میشود و آن یكی از طریق مبالغه است. عارض به گل و قامت به سرو تشبیه شده و آن دو بر این دو ترجیح داده شده است و این ترجیح را باد سحر بیان میكند نه ادات تفضیل و تشبیه؛ و نیز صنعت لف و نشر مرتب به گونة خاصی در آن هست و اینها هم چنان هنرمندانه در آن نهفته است كه لطف آن پیداست و تكلف آن پنهان. زلف به اندازهای به حلقه و شب تشبیه شده كه به ابتذال كشیده شده است، اما در شعر زیر خواننده است كه با حافظ در انجام این تشبیه هم كاری میكند و این به نظر من بزرگترین هنر یك شاعر یا نویسنده است كه خواننده را با خود در كارش سهیم كند نه آن كه در برابر اثر وی بیتفاوت و بیكاره و صرفاً منفعل بماند: دوش در حلقة ما صحبت گیسوی تو بود/تا دل شب سخن از سلسلة موی تو بود كلمات «حلقه، گیسو، دل شب، سلسله مو» جز روابط پیدای دستوری، روابطی پنهانی با یكدیگر دارند كه در آن به صورت غیرمستقیمی صنعت تشبیه آمده است. منتهی به جای آن كه در شعر آمده باشد، در مغز خوانندة شعر صورت میبندد و این بزرگترین هنر شعری حافظ است.»[3]2ـ در حوزه معنی: شریعتی در حوزه معنی نیز از لطیفه كاریها و شگردهای حافظ در طرح اندیشههای بلند و بدیع سخن میگوید. اگر این گونه شرح و تحلیلهای شریعتی در یك مجموعه گرد میآمد و در فرصت لازم بسط و گسترش مییافت، بیتردید یكی از زیباترین شرحهای شعر حافظ را پدید میآورد. بسیاری از نمونههای مورد توجه شریعتی در حوزه معنی شناسی شعر حافظ، مشتمل بر اندیشههای باریكی است كه غالباً یا از چشم شارحان او دور مانده است، و یا از روی آنها سرسری گذشتهاند، و او گاهی به این گونه غفلتها نیز اشاره میكند: «در اشعار زیر كه لطافت، عمق، و اعجاز هنر شعری به اندازهای لطیف و غیرعادی است كه غالباً از چشم احساس خوانندگان و حتی حافظ شناسان گریخته است، كلمات، برخلاف جایگاهی كه منطق زبان به آن ها اختصاص میدهد، قرار گرفتهاند. و وسعت احساس و شدت اثر و دامنه بیمرز معانی آن كه در «فهمیدن» نمیگنجد، همه زاییده این بدعت گذاری شاعر در برابر سنت منطقی زبان است: سالها دفتر ما در گرو صهبا بود رونق میكده از درس و دعای ما بود مطرب از درد محبت عملی میپرداخت كه حكیمان جهان را مژه خون پالا بود ....»[4] و یا در همین زمینه در شرح یك بیت دیگر حافظ مینویسد: «در اندرون من خسته دل ندانم كیست/كه من خموشم و او در فغان و در غوغاست افسوس! چه كسی است در این عالم كه یارای فهمیدن این معانی زیبای پر اعجاز را داشته باشد؟ عشق، ازدواج، همسری، فرزند، خانواده، خویشاوندی و زندگی مشترك در میان آدمیان چیست؟ بازی مسخره و آلودهای كه یك سویش حیوان است و یك سویش پول، و در این قالبهای كثیف و تنگ و زشت و عفن، این قطرههای زلال آسمانی كه از جنس خداست؟ قطرههای مذاب جان گداخته از آتش عشق است، ایمان مذاب است، اخلاص ناب ...».[5]شریعتی بخش عمدهای از شعر حافظ را تأویل به اندیشه عرفانی میكند، و در آن معانی بسیار بكر و بلند میجوید. این گونه تفسیرها با توجه به وقوف گسترده شریعتی بر حوزههای مختلف اندیشه دینی و ایدئولوژیهای متفاوت عصر خود اعتبار سنگینی برای اندیشههای حافظ پدید میآورد؛ زیرا این مفسر اندیشههای حافظ با همه شارحان شعر او تفاوتی بنیادی دارد. او یك تیپ سنتی دینی یا ادبی نیست، بلكه یكی از نوگرایان دینی است كه در زمینة ادبیات و هنر نیز، همیشه به نوگرایی میاندیشد . حال یك نمونه از این تفسیرهای عرفانی را مرور كنیم: «عرفان ما، معرفت را نمیگیرد، حب و عشق را میگیرد به عنوان پیوند انسان با خدا. جلوهای كرد رخش دید ملك عشق نداشت/عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد برای همین است كه از ملائك میخواهد كه آدم را سجده كنند؛ چرا كه فرشته نمیداند عشق چیست، چنان میكند كه او را ساختهاند و دستور دادهاندو خود تشخیص و ارادهای ندارد (فرشته عشق نداند كه چیست ای ساقی ...). برای مسئلهای به این اندازه عمیق، یكی از عالیترین امكانات را ـ لااقل در زبان فارسی ـ شعر دارد و فهم اینها نه تنها به شناخت عرفان و ادبیات ما كمك میكند، بلكه به طور بسیار دقیق و علمی به فهم خود عرفان ودایی و مذهب ودایی و تصوف هندی نیز كمك میكند. دوش وقت سحر ـ وقت سحر، سحر دیشب نیست، شب آفرینش است، شب ازل است ـ از غصه نجاتم دادند. وندر آن ظلمت شب ـ آغاز خلقت ـ آب حیاتم دادند. بیخود از شعشعه پرتو ذاتم كردند؛ چرا كه ذات یكتا متجلی شد، زیباییاش را تجلی داد و انسان عاشق آن زیبایی شد و اضطراب و عشق انسان، نتیجه این عشق و قرارگرفتن انسان در برابر آن زیبایی و جمال مطلق است. باده از جام تجلی صفاتم دادند زیبایی ـ كه صفتی است در ذات آفرینش و از صفات ذات او ـ تجلی كرد، و چون شرابی مرا مست كرد. باز شب خلقت را در غزل بسیار معروف دیگری توصیف میكند: دوش دیدم كه ملائك در میخانه زدند/گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند پیمانه مظهر عشق است، همان «امانت» است، و عشق در گل آدم و در فطرتش سرشته است، بنابراین اگر آدمی به فطرت و خویشتن خویش بازگردد، خدا را خواهد یافت. این تمام درسی است كه مذهب هند میدهد. دوش دیدم كه ملائك در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند ساكنان حرم ستر و عفاف ملكوت با من راه نشین باده مستانه زدند بنابراین در رابطه انسان و خدا ـ به این شكل كه فلسفه خلقت «ودائی» میگوید ـ نه تنها یك جهان بینی، شناختی از جهان، شناختی از توحید، شناختی از انسان، شناختی از رابطه انسان و جهان بر وحدت وجود، شناختی از رابطه انسان و خدا در رابطه عشق هست، بلكه مجموعاً جهان بینی فلسفی «ودا» را بهوجود میآورد، جهانبینیای كه به میزانی كه بیان و روح ـ آدمی قدرت دارد، زیبا و عمیق است.»[6] 3ـ جهان بینی و هستی شناسی حافظ: با همه زیبایی و راز و لطافتی كه شریعتی در اندیشههای عرفانی حافظ نشان میدهد، هستی شناسی او را مشتمل بر اندیشههای پوچ انگار و نیهیلیستی میبیند كه منطقاً منجر به ایدئولوژی «اغتنام فرصت» و هدنیسم میگردد. بدیهی است كه آشتیدادن این هستیشناسی با آن اندیشههای سرشار از راز و لطافت عرفانی مقداری شگفتی و تناقض دارد. اما در هر حال هم شعر حافظ مجموعه شگفتی از تناقضهاست و هم شریعتی جهان بینی عرفانی را متفاوت از جهانبینی دینی و هستی نگری پیامبرانه میداند كه هستی را سرشار از معنی و كمال میدیدند، و شریعتی خود نیز در هستی شناسی خویش نسب از این تیره اندیشه برده بود. شریعتی معتقد است كه عرفان شرق اساساً بر پوچی استوار است.[7] از این رو جهان بینی حافظ نیز بیرون از این دایره قرار نمیگیرد. «حافظ میگوید كه: جهان و هر چه در آن است هیچ در هیچ است، پس دم را غنیمت شمار» در این شعر دو پایه وجود دارد: پایه اول جهان بینی حافظ است. بر این اساس كه حافظ جهان را چگونه میبیند: مجموعهای از پدیدههای بیشكل، بیارتباط، بیهدف، بیمقصود، هیچ در هیچ! پایه دوم: پس دم را غنیمت بشمار! این شیوه و طریقه فرزانگی فردی و اجتماعی حافظ است...».[8]جبرگرایی حافظ نیز با این جهانبینی و ایدئولوژی انطباق دارد، و تأیید دیگری بر اندیشههای معطوف به لذت و كام او فراهم میآورد! شریعتی جبرگرایی را اندیشهای جهتدار و دستآویز و دست پخت نظامهای سیاسی اغواگری مانند رژیم سلطنتی معاویه میداند. این تعبیر دقیق كه سالها بعد در آرای یكی از برجستهترین چهرههای نوگرایی دینی در جهان معاصر ـ نصر حامد ابوزید ـ مورد تأیید قرار گرفت،[9] شالوده رویكرد شریعتی به موضوع جبرگرایی است. اما او با آن كه بارها از جبرگرایی حافظ سخن میگوید، و اساساً او را یكی از مبلغان جبرگرایی میداند، آرای او را از نوع تبلیغات سیاسی نمیشمارد، با این وصف لحن طنز آلود سخن او در روایت اندیشههای حافظ پنهان نمیماند:«وقتی حافظ میگوید:
چو قسمت ازلی بیحضور ما كردند/گر اندكی نه به وفق رضاست خرده مگیریعنی تو را صدا نزدند كه: آقا اینطور دوست داری یا آنطور؟ خودش ما را درست كرده، همانطور كه خودش خواسته، بعد هم ول داده روی زمین، حالا هر طور كه هست، هست. از ما كه اجازه نگرفتند كه چطور باشد؟ اختیار كه به ما ندادند. به قول یكی دیگر از شعرا كه آن شعر را تصحیح میكرد، و اگر آن فلسفه درست باشد این فلسفه درستتر است كه: اگر همهاش نه به وفق رضاست، خرده مگیر، چون جبر است!».[10] 4ـ سلوك اجتماعی ـ سیاسی حافظ: شریعتی یك مصلح فرهنگی و اعتقادی است و در نتیجه نوع رویارویی او با بخش اجتماعی ـ سیاسی اندیشههای حافظ، پیشاپیش روشن است و بدیهی است كه بسیاری از آرای حافظ در زمینههای مدیحهگویی و بویژه ستایش قدرت سیاسی زمان، از نظر او مردود است. البته شریعتی در هیچ جا، به تفصیل درباره مدیحهگویی حافظ سخن نگفته است. اما هم از شیوه انتقاد او از سنت مدیحهگویی در شعر فارسی كه به تفصیل در پارهای از آثار او آمده است، و مطابق آن شعر كهن فارسی را به شدت انحطاط آلود میداند، و هم با توجه به یك تركیب پرمعنی كه در توصیف دستآورد شاعران مدیحهگو به كار میگیرد، و آن را چند بار در آثار خود تكرار میكند، یعنی تركیب «ادرار شاه شجاع»، میتوان نوع تلقی او را از مدیحهگوییهای حافظ نیز دریافت. این تركیب اضافی از دو بخش «ادرار» در معنی« ماهیانه و صله»، و نام ممدوح حافظ «شاه شجاع» ساخته شده است. بخش اول آن از شعر مشهور سعدی «مرا در نظامیه ادرار بود» گرفته شده، اما شریعتی آن را با مفهومی ایهامی به كار میبرد، تا دستاورد مدیحهگویی حافظ را نیز نشان داده باشد. شریعتی، مدیحهگویی را موجب كور شدن آگاهی سیاسی در سرزمین خود میدانست، و چون در این زمینه وضع خواجه شیراز چندان بهتر از برخی مدیحهگویان دورههای گذشته نبوده است، با این تعبیر كنایهآمیز وضعیت سیاسی او را نیز نشان داده است. با این وصف، شریعتی ـ علی رغم فضای سیاسیـ ایدئولوژیك چیره بر عصر او ـ نه این نقص كار حافظ را دستاویز هیاهو علیه او میسازد، و نه بهانه انكار ارزشهای كار حافظ در زمینههای دیگر میكند. آزاداندیشی و غنای فكری او موجب آن میشد كه خود را از این فضای التهاب زده كنار بكشد، و اندیشه و هنر را با عیار ایدئولوژیهای سیاسی نسنجد. اما در هر صورت نقد مفصل و مبسوطی كه شریعتی در برخی از آثار خود بر سنت مدیحهگویی نوشته، در كنار تحسین و ستایشی كه از ادبیات و هنر هشیاری بخش میكند و این هر دو برآمده از تعهد فكری ـ سیاسی شریعتی است، میتواند اندیشههای حافظ را نیز در زمینه جبرگرایی و مدیحهگویی به پرسش و استیضاح بكشد!ادامه دارد...پی نوشت ها :[1]ـ شریعتی، علی: مجموعه آثار 33، ص 912.2ـ شفیعی كدكنی، محمدرضا : گاهنامه ویژه شعر نو ، چاپ خارج ، شماره 1 ، ص 32 : گفت و گو با دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی ( این گفت و گو بعدها در یکی از شماره های ایران فردا و نیز در کتاب " در جست و جوی نیشابور " درج شد).3ـ مندور، محمد: در نقد و ادب، ترجمه علی شریعتی، 53.4ـ شریعتی، علی: مجموعه آثار 35، ص 382، ادامة این بحث را در همان جا ببینید.5ـ همان، 33، ص 53.6- همان،14، صص 276-2787- همان، 11، ص 1358- همان، 23، صص 5 -69- نصر حامد ابوزید : نقد گفتمان دینی ، ترجمه حسن یوسفی اشکوری و ... ، 90 .10- شریعتی ، علی : مجموعه آثار 25 ، ص 138دکتر محمود درگاهیتنظیم:بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 514]
صفحات پیشنهادی
حافظ از نگاه شریعتی(2)
حافظ از نگاه شریعتی(2)-حافظ در نگاه شریعتی (2)بخش اول ، بخش دوم :5ـ شارحان حافظ و مفسران شعر او: حافظ شناسی در عصر شریعتی هنوز دوران سنـّتی خود را ...
حافظ از نگاه شریعتی(2)-حافظ در نگاه شریعتی (2)بخش اول ، بخش دوم :5ـ شارحان حافظ و مفسران شعر او: حافظ شناسی در عصر شریعتی هنوز دوران سنـّتی خود را ...
حافظ در نگاه شریعتی
حافظ در نگاه شریعتی-حافظ در نگاه شریعتیبخش اول :شریعتی یك دوره مجموعة آثار در 38 مجلد دارد كه در همة آنها ـ به استثنای یكی دو مورد ـ چند بار نام حافظ آمده است.
حافظ در نگاه شریعتی-حافظ در نگاه شریعتیبخش اول :شریعتی یك دوره مجموعة آثار در 38 مجلد دارد كه در همة آنها ـ به استثنای یكی دو مورد ـ چند بار نام حافظ آمده است.
دكتر محمود درگاهي در گفتگو با ايسنا: شريعتي ، حافظ را ...
12 ا کتبر 2008 – اما من ، با تاملي در اين مقالات ، در آنها نقصهايي ديدم و مقاله "حافظ در نگاه شريعتي" را نگاشتم. وي ادامه داد: از طرفي نيز برايم اهميت داشت كه از ديدگاه ...
12 ا کتبر 2008 – اما من ، با تاملي در اين مقالات ، در آنها نقصهايي ديدم و مقاله "حافظ در نگاه شريعتي" را نگاشتم. وي ادامه داد: از طرفي نيز برايم اهميت داشت كه از ديدگاه ...
حافظ مصلح اجتماعی است
حافظ در نگاه شریعتی-حافظ در نگاه شریعتیبخش اول :شریعتی یك دوره مجموعة آثار ... [10] 4ـ سلوك اجتماعی ـ سیاسی حافظ: شریعتی یك مصلح فرهنگی و اعتقادی است و .
حافظ در نگاه شریعتی-حافظ در نگاه شریعتیبخش اول :شریعتی یك دوره مجموعة آثار ... [10] 4ـ سلوك اجتماعی ـ سیاسی حافظ: شریعتی یك مصلح فرهنگی و اعتقادی است و .
«حافظ و عرفان ايران» بررسي ميشود
حافظ در نگاه شریعتی هم چنین تعیین جایگاه شاعری و نیز اندیشه ی حافظ از زبان مردی كه هر اندیشه و آیینی را به ... با این گونه رویآوریها به ادبیات و فرهنگ سنتی و ...
حافظ در نگاه شریعتی هم چنین تعیین جایگاه شاعری و نیز اندیشه ی حافظ از زبان مردی كه هر اندیشه و آیینی را به ... با این گونه رویآوریها به ادبیات و فرهنگ سنتی و ...
هزاران آفرین بر جان حافظ
هزاران آفرین بر جان حافظدرس سحرمقدمه در باب حافظ: حافظ در نگاه شریعتی شاعران بسیاری بوده اند که بسیار هم شعر گفته اند اما نام و یاد هیچ یک از ایشان نه بر صفحه ...
هزاران آفرین بر جان حافظدرس سحرمقدمه در باب حافظ: حافظ در نگاه شریعتی شاعران بسیاری بوده اند که بسیار هم شعر گفته اند اما نام و یاد هیچ یک از ایشان نه بر صفحه ...
دکتر شریعتی از دیدگاه دکتر چمران
دکتر شریعتی از دیدگاه دکتر چمران با گرامیداشت یاد و نام پرچمدار جهاد و مبارزه شهید ... در فرودگاه بینالمللی دمشق، امام موسی صدر، دکتر چمران، نماینده آقای حافظ اسد، ...
دکتر شریعتی از دیدگاه دکتر چمران با گرامیداشت یاد و نام پرچمدار جهاد و مبارزه شهید ... در فرودگاه بینالمللی دمشق، امام موسی صدر، دکتر چمران، نماینده آقای حافظ اسد، ...
قرآن از نگاه امام حسین(ع)
قرآن از نگاه امام حسین(ع)-قرآن از نگاه امام حسین علیه السلامامام حسین علیهالسلام مراتب ... امام حسین(ع) و کربلا از نگاه دکتر شریعتی-امام حسین(ع) و کربلا از نگاه دکتر . ... از جمله حبیب این پیر حافظ قرآن به امام حسین (ع) در شب عاشورا گفت: اگر هفتاد ...
قرآن از نگاه امام حسین(ع)-قرآن از نگاه امام حسین علیه السلامامام حسین علیهالسلام مراتب ... امام حسین(ع) و کربلا از نگاه دکتر شریعتی-امام حسین(ع) و کربلا از نگاه دکتر . ... از جمله حبیب این پیر حافظ قرآن به امام حسین (ع) در شب عاشورا گفت: اگر هفتاد ...
13 آبان سالروز انقلاب دوم/ شريعتي: جهت گيري ضد استكباري ...
27 ا کتبر 2008 – شريعتي مطرح شدن تشكيل دفتر حافظ منافع آمريكا در ايران را در نگاه كلي يك پيروزي بسيار بزرگ براي ايران دانست و در اين رابطه افزود: با گذشت ...
27 ا کتبر 2008 – شريعتي مطرح شدن تشكيل دفتر حافظ منافع آمريكا در ايران را در نگاه كلي يك پيروزي بسيار بزرگ براي ايران دانست و در اين رابطه افزود: با گذشت ...
متن در «متن»
در گفتوگويي كه ميخوانيد نيز دكتر بيژن عبدالكريمي از يك منظر هرمنوتيكي خاص به تحليل نگاه شريعتي به سنت ميپردازد، منظري كه اكنون هم در غرب و هم در ايران ...
در گفتوگويي كه ميخوانيد نيز دكتر بيژن عبدالكريمي از يك منظر هرمنوتيكي خاص به تحليل نگاه شريعتي به سنت ميپردازد، منظري كه اكنون هم در غرب و هم در ايران ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها