محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846374354
دوست ندارم به هر قیمتی فیلم بسازم
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دوست ندارم به هر قیمتی فیلم بسازم
واروژ کریممسیحی 17 سال پس از فیلم تحسینشده "پرده آخر" سرانجام دوباره روی صندلی کارگردانی نشست و جایزه بهترین فیلم جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر را با "تردید" برد. او امیدوار است فاصله میان فیلمهای دوم و سومش بسیار کمتر از دو دهه باشد. داستان اقتباس و ساختن فیلم بر اساس یک اثر کلاسیک جهانی حرکت روی لبه تیغ است. حساستر آنکه اگر فرهنگ اقتباسکننده از فرهنگ جایی که از آن اقتباس میکند متفاوت باشد. واروژ کریممسیحی (که زیاد هم اهل حرف زدن نیست) پس از 17 سال، با اقتباس از "هملت" شکسپیر به سینما برگشته و با "تردید" سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از جشنواره فجر برده است. به بهانه اکران عمومی "تردید" سراغ این کارگردان و تدوینگر صاحبسبک سینمای ایران رفتیم و با او به گفتگو نشستیم. گویا ماجرای "تردید" به سالها قبل برمیگردد، به زمانی که "پرده آخر" را ساخته بودید، یعنی دهه 70.ـ واروژ کریممسیحی کارگردان "تردید": درست است. البته من به طور مفصل در یک گفتگو درباره فیلمنامه "تردید" توضیح دادهام که طرح فیلمنامه به همراه چند طرح دیگر جز موضوعهایی بوده که از همان اوایل دهه 70 در پی ساختن آنها بودم که البته هیچ کدامشان به نتیجه نرسید. تا اینکه بالاخره در نیمه دوم دهه 80 شاید بتوان گفت کامل? اتفاقی به کمک آقای رضابالا که مسئول بخش فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی است این طرح در چرخه تولید افتاد.واروژ کریممسیحی 17 سال پس از فیلم تحسینشده "پرده آخر" سرانجام دوباره روی صندلی کارگردانی نشست و جایزه بهترین فیلم جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر را با "تردید" برد. او امیدوار است فاصله میان فیلمهای دوم و سومش بسیار کمتر از دو دهه باشد.* حالا سئوال این است که اول چرا هملت و چرا به شکل امروزی؟ـ اینکه چرا هملت، برای اینکه من این نمایشنامه را خیلی دوست دارم و اصل نمایشنامه آنقدر قوی و عظیم است که فکر میکردم اگر بخشی از آن را هم موفق بشوم از کار دربیاورم، لابد کار خوبی خواهد شد. ولی اینکه چرا امروزی، برای اینکه اگر من آن را تبدیل میکردم به یک موضوع ایرانی که در یکی از ادوار تاریخی ما اتفاق میافتاد ـ مثل کاری که کوروساوا در "سریر خون" با نمایشنامه مکبث کرده ـ به نظرم بخت تولید آن به صفر میرسید. فکرش را بکنید در این شرایط چه کسی حاضر میشود برای تولید فیلمی تاریخی آن هم به سنگینی متنی که از هملت اقتباس شده سرمایهگذاری کند؟ در نتیجه فکر کردم بهترین شکل آن، این است که آن را به شکل امروزی دربیاورم.* حالا در شکل معاصرش، فکر میکنید چقدر به اصل نمایشنامه هملت وفادار ماندهاید؟ـ اوایل که شروع کردم روی طرح کار کردن، قصد من این بود تا حد امکان به اصل متن وفادار بمانم و تا آنجا که امکانش هست و من بلدم مفاهیم گم نشود. اما واقعیت این است که نشد. یعنی به نظرم نمیشود. همین که فضا عوض میشود، زمان و مکان عوض میشود، لباسها عوض میشوند، شرایط اجتماعی و روابط عوض میشوند.همه این تغییرات به ناچار تغییرات دیگری را با خودشان میآورند و خود به خود بعضی چیزها از دست میروند. با این حال من سعی کردم تا حد امکان جوهر آدمها و بعضی از مفاهیم نزدیک به اصلشان باقی بماند.* ولی شما شخصیتهایی که در نمایشنامه وجود ندارند را به کار اضافه کردید، مثل بازپرس یا خانم افراسیابی؟ـ حضور بازپرس یکی از نتایج معاصر شدن قصه است. وقتی به جای دربار و سلطنت مجبور شدم شبکه مافیایی را جایگزین کنم که هم دست به قاچاق میزند وهم آدم میکشند، خیلی طبیعی است که سر و کله بازپرس هم پیدا شود. ولی در مورد خانم افراسیابی، معمول? اطراف آدمهایی مثل روزبهان و صمصامی از اینگونه آدمها پیدا میشوند. علاوه بر این افراسیابی کاری را برای فیلم انجام میدهد که معادلش در اصل نمایشنامه، برخی از درباریها هستند.* زمان فیلم مربوط به کدام دوره است؟ آیا میتوان تاریخی برای آن در نظر گرفت؟ـ فیلم معاصر است. اما وقتی میگوییم معاصر معنی آن فقط همین امروز نیست بلکه شامل کل دوره معاصر میشود.* اما ظاهر شخصیتهای شما خیلی به دوره معاصر شبیه نیست. چون طبقه مرفهی که امروز وجود دارد و از طریق زد و بندها به ثروت فراوان رسیده است مانند بقیه لباس میپوشد و تفاوت زیادی با بقیه ندارد؟ـ درست است. ظاهر برخی شخصیتهای ما فرق میکند و مثل? کراوات میزنند، اما خیلی هم از روی سهو نیست. موضوعی را برایتان بگویم؛ ما برای یافتن و انتخاب محلهای فیلمبرداری به خانههای چند نفر از همینها که میگویید تازه به دوران رسیدهاند رفتیم. به نظرم آنقدر بدسلیقه و بیقواره آمدند که فکر میکردم به هیچ شکل نمیشود تصاویر به درد بخوری از این مکانها گرفت و اگر هم میخواستیم دستکاری کنیم که هم تصاویر درست و هم واقعیت رعایت شده باشد، مشکلات جدید پیش میآمد که از خیر آن گذشتیم.* از ادیپ تا هملت و اصول? در تراژدیها یک نوع تقدیر وجود دارد. سرنوشتی که خدایان رقم میزنند. "تردید" تا چه اندازه به تفکر قرن بیستم ربط دارد؟ـ درست است. همه تراژدیها از یونان باستان گرفته تا هملت و بقیه، همه یک پایان تراژیک دارند. این قانون تراژدی است. یعنی قهرمانان تراژدیها میدانند که چه سرنوشتی در انتظارشان است اما نمیدانند چگونه، چطور و کجا اتفاق خواهد افتاد. اما فیلمنامه "تردید" یک فرقی دارد، اینکه قهرمان قصه یا بهتر است بگوییم قرمانان قصه به کمک شکسپیر کشف میکنند دقیق? چه سرنوشتی در انتظارشان است و طبیعی است سعی کنند و بتوانند آن را دستکاری کنند و به همین علت است که آخر کار گرچه لت و پار اما زنده میمانند.* علت تاًکید شما بر وجود رابطه فیلم و هملت شکسپیر از ابتدا تا انتها چیست؟ چون بالاخره مخاطب بعد از چند صحنه متوجه این اقتباس خواهد شد.
ـ اول? همه مخاطبان مثل شما نمایشنامه هملت را نخواندهاند و شاید بتوان گفت توضیح واضحات به نظر میرسد. ولی همین الان من کسانی را میشناسم که فیلم را دیدهاند واگر توضیحات "گارو" نبود شاید اصل? متوجه قصه نمیشدند. فکر میکنید چند درصد تماشاچیان ما هملت خوانده باشند؟ اما گذشته از این نکته اصلی این است که سیاوش به عنوان قهرمان قصه که یک روشنفکر است نمیتواند هملت را نخوانده باشد، پس اگر خوانده بالاخره جایی باید متوجه شود آنچه در زندگیاش دارد اتفاق میافتد، شبیه سرنوشت هملت است. از همین نقطه است که سیاوش به چیزی آگاه میشود که خود هملت در نمایشنامه اصلی از آن بیخبر است و از اینجای قصه به بعد هر صحبتی که بین قهرمانان فیلم درباره نمایشنامه میشود، در واقع جزو ساختمان فیلمنامه است تا در انتها راه حلی پیدا کند برای گریز از یک سرنوشت تراژیک.* شخصیت روزبهان به چه اندازه نشاندهنده یک اشرافیت رو به اضمحلال است؟ آیا این ایده اصلاً وجود داشته است؟ـ اتفاقاً این اشرافیت یا هر چه اسمش را بگذاریم رو به اضمحلال نیست. این طبقه وجود داشته و دارد. فقط دارد جا عوض میکند. درست است که روزبهان در انتهای فیلم کشته میشود، اما کسی مثل صمصامی جوان هست که جای او را بگیرد. اگر دقت کرده باشید کسانی مثل خانم افراسیابی هم که از ریزهخواران این طبقهاند باقی میمانند و به محض کشته شدن روزبهان به سمت صمصامی میرود.* یکی از جذابیتهای هملت روبرو شدن او با حقیقت است و نوع برخورد او با این مسئله. سیاوش با توجه به شغلی که برای او انتخاب شده بیشتر با واقعیت روبرو است. هملت خیلی دیر واقعیت را متوجه میشود اما سیاوش نماینده آدمهایی است که با این واقعیت روبرو میشود و اینگونه عمل میکند که نباید در مقابل این واقعیت وا داد.ـ ببینید! سیاوش اصل? اهل اندیشه است تا عمل. چون اگر مرد عمل بود قاعدت? باید بلافاصله پس از مرگ پدر جایش را میگرفت. اما او همه چیز را رها کرده و زندگیاش را گذاشته است روی تحقیق فرهنگهای بومی. وقتی هم که واقعیت را میفهمد باز در تردید است و باز این گارو است که پیشنهاد میدهد حداقل برای مطمئن شدن از واقعیت دست به آزمایش بزنند. اما مهتاب برخلاف آن دو نفر و "افلیای" نمایشنامه هملت اهل عمل است و برای همین هم وقتی وارد ماجرا میشود، در واقع موتور حرکت است و حاضر نیست آنچه را سرنوشت رقم زده، بپذیرد.* چیزهایی که به قصه اضافه کردهاید به چه دلیل بوده است؟ به عنوان مثال بچه معلول که علاوه بر تطابقش با "لایرتیس" نمایشنامه به نظر میرسد بخشی از درون انوری (محمد مطیع) را بازی میکند.ـ همانطور که خودتان هم اشاره دارید شخصیت دانیال اضافه نشده بلکه معادل لایرتیس در نمایشنامه هملت است و اما اینکه چرا با این شکل و شمایل، برای اینکه ساختمان قصه ایجاب میکرد. حالا اگر برگردیم به اول صحبتمان که تغییر زمان و مکان قصه با خودش تغییرات میآورد، یکی همین مورد لایرتیس یا دانیال است. اگر دانیال مثل لایرتیس میتوانست فکر و عمل کند، قطع? سرانجام قصه نمیتوانست این باشد. چون کافی بود آنچه را سیاوش و بقیه در مورد شباهت سرنوشتشان با نمایشنامه کشف کردند به او هم منتقل کنند. در آن صورت قطعا واکنش دانیال نمیتوانست کشتن سیاوش باشد. پس دانیال باید شخصیتی داشته باشد که بشود او را به یک ماشین آدمکشی تبدیل کرد و اما اینکه آیا او تمثیل بخشی از دورن انوری است من ترجیح میدهم چیزی تفسیر نکنم و بگذارم بیننده فیلم خودش تصمیم بگیرد.* لزوم وجود نقشهایی مثل خلیفه (انوشیروان ارجمند) چیست و معرفی مراسم چه کارکردی در قصه دارد؟داستان اقتباس و ساختن فیلم بر اساس یک اثر کلاسیک جهانی حرکت روی لبه تیغ است. حساستر آنکه اگر فرهنگ اقتباسکننده از فرهنگ جایی که از آن اقتباس میکند متفاوت باشد. ـ اگر یادتان باشد در اصل نمایشنامه شبح پدر هملت بر او ظاهر میشود. حالا با توجه به تغییر زمان و مکان به نظر من قابل باور نمیآمد که همان کاری را بکنم که در اصل نمایشنامه هست، یعنی ظهور روح. پس باید راه حلی پیدا میکردیم که به نظرم رسید بهترین راه استفاده از سنن و مراسم بومی است که هنوز هم در جای جای ایران به شکلهای مختلف وجود دارد و اجرا میشود و اضافه کنید به اینکه کار سیاوش اصلا تحقیق در همین مقولات است. گروهی که صحنه را اجرا کردند یعنی غیر از ارجمند بقیه خودشان بودند. یعنی کسانی که در بلوچستان هنوز مراسم "گواتی" را اجرا میکنند و کارشان راندن بادهای خبیثی است که در بیمارانشان حلول میکند.* نوع ارتباط لائرتیس در هملت که ظاهری سالم دارد و خیلی متعصبانه با مسئله برخورد میکند با دانیال در چه چیزی است؟ـ لایرتیس در نمایشنامه کسی است همسنگ خود هملت. هم روشنفکر است و تحصیلکرده، هم رشید و شمشیرزن و این شخصیتی است که اگر در زمان معاصر در فیلم "تردید" میآمد، قطعا انتهای قصه را عوض میکرد. برعکس دانیال که میتوان گفت بیگناهترین و مظلومترین شخصیت قصه است، این امکان را به روزبهان میدهد که نقشهاش را بتواند اجرا کند.* علت اصرار عموی سیاوش برای ازدواج با مادر وی چیست؟ او که همهکاره شرکت است و همه مال و ثروت را در اختیار دارد، پس دلیلی برای این کار وجود ندارد؟ـ آیا دوست داشتن نمیتواند دلیل باشد؟ فرض کنیم عمو واقعا مادر سیاوش را دوست داشته باشد. چه اشکالی دارد؟ گذشته از این کسی که خودش میداند دستش به خون برادر آلوده است، ازدواج با همسر او که به لحاظ سنتی هم پسندیده است آیا موقعیت او را بهتر نمیکند؟ غیر از اینها گرچه جایی گفته نمیشود مادر سیاوش مستقیم در قتل شوهرش دست داشته، ولی شاید هم بشود فرض کرد گول خورده و شریک قتل باشد. حالا اگر یکی از این پیشفرضها را بپذیریم آن وقت ازدواج آنها منطقی یا حتی ضروری به نظر نمیرسد.* جنس بازی علیرضا شجاعنوری نشاندهنده منفی بودن شخصیت نیست و تا آخر هم مخاطب باور نمیکند او عامل این خباثتها باشد. این شکل از اجرا نقش را شما خواستید؟ـ اصلا علت انتخاب شجاعنوری به همین دلیل است. یعنی متضاد با آنچه قرار است بازی کند. به اضافه اینکه من به این کلیشهای که آدمهای منفی قصه همواره باید ظاهری نچسب و زمخت و به عبارتی بدمنظر باشد هیچ علاقهای ندارم. بلکه درست برخلاف این موضوع چون این عملکرد آدمهاست که درونشان را نشان میدهد و نه ظاهر آنها.* کریممسیحی 17 سال فیلم نساخت. وسواس شما مانع شد کار بعدی را شروع نکنید یا شرایط در این چند سال فراهم نبود؟
ـ همانطور که عنوان کردم شروع فیلمنامه "تردید" به اوایل دهه 70 برمیگردد. پس اینکه من نمیخواستم کار بعدی را شروع کنم درست نیست. هم "تردید" و هم فیلمنامههای دیگری بودند که دلم میخواسته بسازم. اما یا از ممیزی بیرون نیامدند یا شرایط اجازه نداده است. به خاطر میآورم مدتها دنبال ساختن "عشقنامه ملک مطران" بودم که هاشمینژاد نوشته و بدون هیچ ایرادی هم در گذشته تصویب شده است. اما بخشهای دولتی و خصوصی حاضر نشدند سرمایهگذاری کنند. اینکه میگویید وسواس دارم اینطور نیست، فقط فکر میکنم سینما یک متر و معیارهایی دارد که باید یک اندازه حداقلی را در آن رعایت کرد. نه اینکه چون میخواهیم فیلم بسازیم، پس هر چه پیش آمد فوری آستین را بالا بزنیم.* "تردید" دیالوگمحور است، انتخاب این نمای نقطه نظر و اینکه مخاطب قصه را از دیدگاه سیاوش دنبال میکند به نوعی مخاطب را دچار گنگی و مشکل ارتباط با فیلم نمیکند؟ـ به نظر من اینطور نیست. به هر حال این نوع ساختار در سینما اختراع من نیست. خیلی از آثار دیگر هستند که ساختار اینچنینی دارند و مخاطب را هم گیچ نمیکنند. البته این توضیح را هم بدهم که شکل اول فیلمنامه "تردید" به قول منتقدان از دید دانای کل بود. یعنی اینکه هر دو طرف قصه را دنبال میکردیم که خیلی هم مفصل بود. اما از دو جهت ما را دچار مشکل میکرد. یکی اینکه زمان فیلم طولانی میشد که سینمای ما فیلم بلندتر از حد معمول را نمیپذیرد. به اضافه اینکه هزینههایی که لازم داشت حداقل در توان ما نبود. به همین دلیل برای اینکه بالاخره فیلم ساخته شود من آن را تغییر دادم و به شکل فعلی درآوردم.واروژ کریممسیحی (که زیاد هم اهل حرف زدن نیست) پس از 17 سال، با اقتباس از "هملت" شکسپیر به سینما برگشته و با "تردید" سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از جشنواره فجر برده است. به بهانه اکران عمومی "تردید" سراغ این کارگردان و تدوینگر صاحبسبک سینمای ایران رفتیم و با او به گفتگو نشستیم. * در مورد انتخاب بازیگران چطور به این ترکیب رسیدید؟ به طور نمونه چرا بهرام رادان را انتخاب کردید؟ـ با توجه به شرایطی که بهرام رادان دارد، به عقیده من او برای نقش سیاوش مناسب بود. به خصوص در مرحله اول فیلمبرداری که موهای ایشان بلند و به سیاوش قصه ما نزدیکتر بود. اما وقتی فیلم دچار وقفه طولانی شد تا شروع مجدد کار وی به خاطر تعهداتی که داشت ناچار شده بود موهایش را کوتاه کند و ما هم دیگر چارهای نداشتیم. البته درباره انتخاب دیگر بازیگران هم فکر شده است، به طور نمونه ترانه علیدوستی شاید در مرحله فیلمنامه حضورش برای من مسلم بود. یا حامد کمیلی وقتی آمد و تست گرفتیم، احساس کردم خیلی به شخصیت گارو نزدیک است.محمد مطیع را از 30 سال پیش میشناختم و چون بازیگر توانمندی است همیشه میخواستم با وی همکاری کنم. درباره علیرضا شجاعنوری فکر میکردم دیگر کار بازیگری را دنبال نمیکند اما با این حال فکر کردیم، به او پیشنهاد دادیم و خوشبختانه قبول کرد. خانم گرکانی را اصلا نمیشناختم و برای نقش ماه طلعت از چند بازیگر تست گرفتیم تا اینکه یکی از دوستان وی را پیشنهاد داد. دیگران نیز به همین شکل انتخاب شدند.* فکر نمیکنید یکسری از بازیهای فیلم خیلی گلدرشت و اغراق شده به نظر میرسد؟ـ من اینطور فکر نمی کنم. اگر هم جایی این شکل به نظر می رسد حتما چیزی است که از آنها خواسته شده است. یعنی اینکه مشکل به من برمیگردد که پشت دوربین ایستاده بودم.* اقتباسهای سینمایی مختلف از "هملت" وجود دارد، کارگردانهای زیادی مانند سر لارنس الیویه، گریگوری کوزینتسف، فرانکو زفیرلی، کنث برانا و... از "هملت" استفاده کردهاند و بیشتر فیلمها لحن جدی دارند، اما در کار شما نوعی طنز دیده میشود؟ـ برای اینکه نمایشنامه هملت اصلا جدی است. ولی چون من به طنز علاقمندم فکر کردم در اقتباس میشود کمی هم طنز به آن افزود که البته بعدا به دلایلی منصرف شدم. اما شاید هنوز در جاهایی اثری از آن باقی مانده باشد.* فیلم شما جزو هفت فیلم نماینده ایران برای اسکار بود. نظرتان درباره این مسئله و انتخاب "درباره الی" به عنوان گزینه نهایی چیست؟ـ من هم در روزنامهها این موضوع را خواندم و متاسفانه فرصت نکردم خیلی از فیلمها از جمله "درباره الی"را ببینم. اما فیلم "شهر زیبا" ساخته اصغر فرهادی را در گذشته دیدم و آن را دوست داشتم. حالا هم اگر عدهای نشسته و بررسی کرده و چنین تصمیمی گرفتهاند، اتفاق خوبی است. اینکه یک فیلم خوب به نمایندگی از سینمای ایران به اسکار برود مهمتر از این موضوع است که آن را چه کسی ساخته باشد.* علاقمندان سینمای شما میخواهند بدانند آیا 17 سال طول میکشد تا فیلم دیگری بسازید؟ـ امیدوارم اینطور نشود، تلاش من بر این است که همین امسال کاری را شروع کنم. اما تا چه شرایطی پیش آید.منبع : تبیان تنظیم برای تبیان : مسعود رضا عجمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 453]
صفحات پیشنهادی
دوست ندارم به هر قیمتی فیلم بسازم
دوست ندارم به هر قیمتی فیلم بسازم واروژ کریممسیحی 17 سال پس از فیلم تحسینشده پرده آخر سرانجام دوباره روی صندلی کارگردانی نشست و جایزه بهترین فیلم ...
دوست ندارم به هر قیمتی فیلم بسازم واروژ کریممسیحی 17 سال پس از فیلم تحسینشده پرده آخر سرانجام دوباره روی صندلی کارگردانی نشست و جایزه بهترین فیلم ...
بهروز افخمی: این «سنپترزبورگ»، فیلم من نیست!
بهروز افخمی: این «سنپترزبورگ»، فیلم من نیست! ... که جایشان را به قاسم خانی و تنابنده دادند تا نیوشا ضیغمی و الناز شاکر دوست که جایشان را به شیلا خداداد و اندیشه فولادوند دادند. .... چون من علاقهای ندارم به هر قیمتی و با هر کیفیتی فیلم بسازم.
بهروز افخمی: این «سنپترزبورگ»، فیلم من نیست! ... که جایشان را به قاسم خانی و تنابنده دادند تا نیوشا ضیغمی و الناز شاکر دوست که جایشان را به شیلا خداداد و اندیشه فولادوند دادند. .... چون من علاقهای ندارم به هر قیمتی و با هر کیفیتی فیلم بسازم.
«خروس جنگي» براي رونق به جشنواره آمد
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، نشست فيلم «خروس جنگي» ديشب با حضور عوامل ... باشم چون دوست ندارم در كارگرداني كار را تكرار كنم و ميخواهم فيلمهاي مختلفي بسازم. ... خاصي، به هر قيمتي مردم را بخندانند، نباشد و تنها خواستم فيلم خوبي بسازم.
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، نشست فيلم «خروس جنگي» ديشب با حضور عوامل ... باشم چون دوست ندارم در كارگرداني كار را تكرار كنم و ميخواهم فيلمهاي مختلفي بسازم. ... خاصي، به هر قيمتي مردم را بخندانند، نباشد و تنها خواستم فيلم خوبي بسازم.
دوست ندارم زنم كارگر خانهها باشد
مردي در حضور قاضي دادگاه: دوست ندارم زنم كارگر خانهها باشد خبرگزاري فارس: مردي در حضور قاضي دادگاه گفت: همسرم كارگر منازل است اما ديگر حاضر نيستم با اين ...
مردي در حضور قاضي دادگاه: دوست ندارم زنم كارگر خانهها باشد خبرگزاري فارس: مردي در حضور قاضي دادگاه گفت: همسرم كارگر منازل است اما ديگر حاضر نيستم با اين ...
تنها وظیفه دارم فیلم خوب بسازم
تنها وظیفه دارم فیلم خوب بسازم-فرهنگ > سینما - اصغر فرهادی در نظرسنجی خبرآنلاین به عنوان چهره سال سینمای ایران انتخاب شد، هرچند خودش ترجیح میدهد از کلمه رقابت ...
تنها وظیفه دارم فیلم خوب بسازم-فرهنگ > سینما - اصغر فرهادی در نظرسنجی خبرآنلاین به عنوان چهره سال سینمای ایران انتخاب شد، هرچند خودش ترجیح میدهد از کلمه رقابت ...
سروش صحت: موتمن با سلیقه خود فیلم را ارتقا میدهد
موتمن اظهار داشت: «اینها به معنای آن نیست که دیگر دوست ندارم همانند «شبهای روشن» فیلم بسازم، اما دیگر فرصتی برای این کار به وجود نیامده است.
موتمن اظهار داشت: «اینها به معنای آن نیست که دیگر دوست ندارم همانند «شبهای روشن» فیلم بسازم، اما دیگر فرصتی برای این کار به وجود نیامده است.
بلدم تجاري بسازم ولي هنري ساختم
اگرچه فروش اين 2 فيلم ابتدا نزديك به هم پيش ميرفت اما آخرين آمار فروش حكايت از آن دارد كه ... اگر بخواهيم به دور و بر خودمان نگاه كنيم، چند نفر را پيدا ميكنيد كه عاشقانه همديگر را دوست ... ولي الان شك ندارم كه من براي شروع گيشه و تعيينكننده بودن گلزار، آگاهانه به ... شيئي كه به هر زوجي ميرسد، يك اتفاقي ميافتد و ما شاهد يك درام هستيم.
اگرچه فروش اين 2 فيلم ابتدا نزديك به هم پيش ميرفت اما آخرين آمار فروش حكايت از آن دارد كه ... اگر بخواهيم به دور و بر خودمان نگاه كنيم، چند نفر را پيدا ميكنيد كه عاشقانه همديگر را دوست ... ولي الان شك ندارم كه من براي شروع گيشه و تعيينكننده بودن گلزار، آگاهانه به ... شيئي كه به هر زوجي ميرسد، يك اتفاقي ميافتد و ما شاهد يك درام هستيم.
عبدالرضا كاهانی از فیلم «هیچ» میگوید
با توجه به این موضوع و همانطور كه اعلام كردم تجربه نشان میداد باید هر چه زودتر فیلم را اكران كنم. ... ذات این قصه فانتزی است، اما من دوست ندارم فیلم فانتزی بسازم.
با توجه به این موضوع و همانطور كه اعلام كردم تجربه نشان میداد باید هر چه زودتر فیلم را اكران كنم. ... ذات این قصه فانتزی است، اما من دوست ندارم فیلم فانتزی بسازم.
فیلمهای انتخاباتی در راه است
فیلمهای انتخاباتی در راه است-در فاصله کمتر از 45 روز به برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران هنوز سازندگان فیلمهای تبلیغاتی نامزدهای احتمالی مشخص ...
فیلمهای انتخاباتی در راه است-در فاصله کمتر از 45 روز به برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران هنوز سازندگان فیلمهای تبلیغاتی نامزدهای احتمالی مشخص ...
گفتگو با احسان خواجه امیری به بهانه خواندن تیتراژ «درمسیر ...
گفتگو با احسان خواجه امیری به بهانه خواندن تیتراژ «درمسیر زاینده.رود»-همایون ... از اول موسیقی فیلم را دوست داشتم و سعی کردم هر یک یا دوسال یکبار یک کار موسیقی فیلم انجام دهم. پس موسیقی ... دوست ندارم به راحتی خودم را خرج کنم، چون هر انسانی یک روزی تمام می.شود. این قدر .... خیلی دوست دارم فیلم بسازم، اما به عنوان تهیه کننده.
گفتگو با احسان خواجه امیری به بهانه خواندن تیتراژ «درمسیر زاینده.رود»-همایون ... از اول موسیقی فیلم را دوست داشتم و سعی کردم هر یک یا دوسال یکبار یک کار موسیقی فیلم انجام دهم. پس موسیقی ... دوست ندارم به راحتی خودم را خرج کنم، چون هر انسانی یک روزی تمام می.شود. این قدر .... خیلی دوست دارم فیلم بسازم، اما به عنوان تهیه کننده.
-
گوناگون
پربازدیدترینها