محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827276639
در پشت پرده چه می گذشت ؟ (قسمت اول)
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: در پشت پرده چه می گذشت ؟ (قسمت اول):خواستیم سرکی به پشت پرده ی روز های اول جنگ بکشیم ، که صیاد به دادمان رسید و برایمان خبر آورد که :(روز های اول جنگ از زبان شهید صیاد شیرازی)
ریشه توطئهای که در جنگ با ضد انقلاب به وجود آمده بود، به ابر قدرتها برمیگردد که پشتسرهم برای ما مسأله ایجاد میکردند تا نتوانیم به خودمان برسیم. همان زمانی که من مسؤول منطقه بودم، مرتب گزارش میرسید که شاهد و ناظر فعالیتهای ارتش عراق هستند. از ارتفاعات آقداغ ، ارتفاعات سلمانه ، تنگ هووان ، پاسگاه بیشکان و از منطقة مهران گزارش میرسید که ما میبینیم عراق به صورت وسیع در حال تدارک است، مانور میکند و نیروهایش دائم در تحرک هستند. بعدها این گزارشها به صورت جدیتر درآمد. دشمن با گلولة تانک پاسگاه گورسفید را در منطقة قصرشیرین زد. بچهها هم تعصبشان گل میکرد و مجبور میشدند با موشک تاو و وسایل دیگر آنها را بزنند. در نتیجه، بعضی مواقع نبردی در حد تیراندازی متقابل شروع میشد. این کارها، در جاهایی مثل نفتشهر باعث مشکل میشد. در نفتشهر هنوز تأسیسات و امکاناتی داشتیم که فعال بودند و داشتند کار میکردند.من به آنجاها میرفتم و همه را نگاه میکردم. گزارشهای ما به تهران داده میشد که وضعیت را اینطور میبینیم و به نظر میرسد که نیاز به آمادهباش داریم. جوری ذهن بنیصدر را منحرف کرده بودند که در غفلت باشیم و آنها حمله کنند.فرمانداران، استانداران به تهران میرفتند و میگفتند: اوضاع استانمان دارد بههم میخورد، ما چکار کنیم؟ مردم ما دارند به جوش میآیند. میگویند اگر کمک بخواهید، حاضریم کمک کنیم.در آخر، مجبور شدم بنیصدر را دعوت کنم به منطقة کرمانشاه؛ به قرارگاه خودمان. او را توجیه نظامی کنم و ببرمش توی نقطة موردنظر تا ایشان ببیند و از اینطریق، باورش بالا برود و تصمیم بگیرد.بنیصدر به کرمانشاه آمد و یک جلسة نظامی گذاشتیم. گزارش کلی را بنده دادم. بعد برادران ارتش و سپاه گزارشهای خود را دادند. قرارگاه همان قرارگاه واحد بود و ترکیب مقدس ارتش و سپاه در آن حضور داشتند. هیچجا آثار دوگانگی دیده نمیشد. جالب بود، به شدت از هم پشتیبانی میکردند.جلسه طولانی شد. هلیکوپتر آماده کرده بودند که برویم. متوجه شدم که اگر با هلیکوپتر برویم، موقع برگشتن، به تاریکی برمیخوریم. این بود که به بنیصدر پیشنهاد کردم فردا برویم یا اگر موافق است، از آنطرف با ماشین برگردیم. گفتند: حالا میرویم.از کرمانشاه به طرف قصرشیرین حرکت کردیم. و به سرعت به پاسگاه گورسفید رفتیم. ایشان دید که دیوارهای پاسگاه ژاندارمری با گلولة تانک سوراخ شده. خودش هم گزارش از عناصر پاسگاه گرفت. حتی طوری شد که یکی از چهرههای مؤمن ارتش، به بنیصدر گفت: دیگر کار از اینها گذشته که بخواهید نیرو بیاورید. شما باید مثل آنان که گندم روی زمین میکارند، مین بکارید تا اقلاً مانعی در برابر ورود راحت دشمن باشد.ما خیالمان راحت شد که نشان دادهایم. برگشتیم.جوری ذهن بنیصدر را منحرف کرده بودند که در غفلت باشیم و آنها حمله کنند.خیالمان راحت شد که مطلب را به رئیسجمهوری رساندیم که اوضاع خراب است و خطر تهدید میکند. گفتیم: اینها میروند و اقدام میکنند. متأسفانه نشان به همان نشان که هیچ اقدامی صورت نگرفت. انگار نه انگار که اطلاعات عینی به ایشان رسیده است. تا به آنجا که یکدفعه حملات عراق شروع شد.کمکم به طرف عزل شدن میرفتم. کسی که آمده بود جای مرا بگیرد، سرهنگ عطاریان بود. همه توطئهها زیر سر او بود که میخواست ما را از آنجا کنار بزند. وقتی که تحویل دادم، 24 ساعت هم نشد، جنگ تحمیلی شروع شد. جنگ تحمیلی آغاز شد؛ با آن هجوم گسترده هوایی دشمن. سپس حمله زمینی از محورهای غرب و جنوب شروع شد.این یک حرکت سراسری بود که دشمن از هوا با هواپیماها و از زمین با نیروهای زرهی شروع، و در مدت بسیار کوتاهی موفق شد دههزار کیلومتر مربع از خاک مملکت اسلامی را تصرف کند.دشمن، همچنان سازمانیافته، تلفات و ضایعات نداده و خیلی محکم بود. چنین نیرویی سرمست و مغرور است.در لب مرز غربی ، به دلیل ارتفاعات سرسختی که وجود دارد، به دشمن اجازه نمیدهد زیاد پیشروی کند. اگر بخواهد بیاید، مجبور است نیروهایش را کانالیزه کند. و اگر دشمن کانالیزه میشد، به خطر میافتاد. به همینخاطر، تاکتیک دشمن برای پیشروی و تجاوز این بود: در غرب، در نوار مرزی، خودی نشان بدهد ولی عمده هدف و تک اصلی در جنوب انجام شد. با اهداف کاملاً روشن که سرزمین خوزستان را تحت کنترل خود درآورد. از نظر اقتصادی، امکانات نفتی و تأسیسات بسیار گسترده داشتیم و عمده صدور نفت ما پایبند همان امکانات بود. در صورت تصرف خوزستان، ما فلج میشدیم.خیالمان راحت شد که مطلب را به رئیسجمهوری رساندیم که اوضاع خراب است و خطر تهدید میکند. گفتیم: اینها میروند و اقدام میکنند. متأسفانه نشان به همان نشان که هیچ اقدامی صورت نگرفت. انگار نه انگار که اطلاعات عینی به ایشان رسیده است. تا به آنجا که یکدفعه حملات عراق شروع شد.یک سال اول جنگ تحمیلی اوضاع به گونهای گذشت که این را باید از زبان آنهایی که در صحنه و در جریان بودند، شنید. البته در این زمان، برادران سپاه هنوز وارد صحنه نشده بودند. یعنی صحنه عمل که میدانی برای کار داشته باشند، برایشان ایجاد نشده بود. در منطقه جنوب، نیروی زمینی ارتش قرارگاهی درست کرده بود. این قرارگاه را برده بودند در پادگان دزفول. کنار پادگان، یک کارخانه لاستیکسازی هست که روکش لاستیک درست میکنند. برای کارهای خودشان یک زیرزمینی داشتند که چهاردهمتر عمق داشت. چند طبقه میرفت پایین. در ته زیرزمین، قرارگاه را دایر کرده بودند؛ از ترس موشکهایی که عراقیها به دزفول میزدند.
بنیصدر هم معمولاً به آنجا میرفت و جلسه میگذاشت. در اهواز، نیروهای مؤمن به انقلاب و نیروهای حزبالله در گروههای مختلف نامنظم کار میکردند. آن موقع، سیزده گروه نیرو آمده بود که شاید از همة آنها متشکلتر، گروه شهید چمران بود. اینها به اتکای موقعیت شهید چمران که وزیر دفاع یا نماینده حضرت امام در شورایعالی دفاع بود، جاپایی در مرکز داشتند و به او اجازه داده بودند اسلحه و امکانات جمعآوری کند. در ضمن، یک گوشه از منطقه را مثل منطقة دهلاویه آنطرف سوسنگرد به او داده بودند که کار کند. بقیه گروهها اذیت میشدند و اصلاً میدان عمل نداشتند. حتی سپاه که یک نهاد انقلابی بود، تازه وارد صحنه شده بود و جایگاهی نداشت. در محل گلف در اهواز، نیروهای بسیج میآمدند و سازماندهی میشدند. اینها نیز جاپایی در دارخوین و شرق رودخانه کارون پیدا کرده بودند.تمام نیروهای ارتش وارد صحنه شده بودند. قبل از اینکه جنگ تحمیلی رخ دهد، فقط تعدادی از یگانهای ارتش وارد صحنه نبرد با ضد انقلاب شده بودند. و بقیه یگانها دست نخورده و بکر بودند و هنوز آمادگی نداشتند عمل کنند. نیاز به تزریق انگیزه بود، به علت اینکه سرانشان، سران خود فروخته و منحرف بودند که قبل از انقلاب فراری، گرفتار یا تصفیه شدند و هنوز جایگزینی انجام نشده بود. و هنوز روح و انگیزة ایمانی حاکم نشده بود.ارتش مهمترین قدرتی بود که وارد صحنه شده و تنها توانسته بود خاکریز سراسری بزند. از جبهه آبادان خاکریز زدند تا دارخوین، بعد هم دب حردان و غرب اهواز و سوسنگرد و هویزه و دهلاویه. منطقه رودخانه سابله و بستان دست عراق بود. ارتفاعات میشداغ در دست عراق بود و دشمن پیشروی کرده بود تا پشت رودخانه کرخه . چندبار هم سعی کرده بود از رودخانه کرخه بگذرد و به شوش و پل نادری دزفول بیاید و تنها جادة مهم ارتباطی خوزستان را که جاده اندیمشک اهواز است، قطع کند. اگر این کار را کرده بود، سقوط خوزستان حتمی بود. ولی خداوند کمک کرد. نیروی هوایی در پل نادری دزفول، با هواپیما به جنگ تانک رفت و چه بسا بعضی از هواپیماها نیز سقوط کردند و از بین رفتند؛ به خاطر اینکه دشمن نتواند از پل بگذرد. اگر گذشته بود، جاده اندیمشک اهواز قطع میشد. ادامه دارد....منبع : نوید شاهد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]
صفحات پیشنهادی
در پشت پرده چه می گذشت ؟ (قسمت اول)
(قسمت اول)-در پشت پرده چه می گذشت ؟ (قسمت اول):خواستیم سرکی به پشت پرده ی روز های اول جنگ بکشیم ، که صیاد به دادمان رسید و برایمان خبر آورد که :(روز های اول ...
(قسمت اول)-در پشت پرده چه می گذشت ؟ (قسمت اول):خواستیم سرکی به پشت پرده ی روز های اول جنگ بکشیم ، که صیاد به دادمان رسید و برایمان خبر آورد که :(روز های اول ...
در پشت پرده چه می گذشت ؟ (قسمت دوم)
(قسمت دوم)-در پشت پرده چه می گذشت ؟(قسمت دوم)ادامه ... در اول قضیه که نیروهای ما در جبهه حضور یافتند، بنیصدر را امیدوار کرده بودند که به زودی حساب دشمن را میرسیم.
(قسمت دوم)-در پشت پرده چه می گذشت ؟(قسمت دوم)ادامه ... در اول قضیه که نیروهای ما در جبهه حضور یافتند، بنیصدر را امیدوار کرده بودند که به زودی حساب دشمن را میرسیم.
دبیرکل یک حزب اصلاح طلب: پشت پرده داریم کارهای خوبی می ...
دبیرکل یک حزب اصلاح طلب: پشت پرده داریم کارهای خوبی می کنیم! ... قرار بر این است که خاتمی به عنوان گزینه اول و میرحسین موسوی به عنوان اولویت دوم برای حضور در انتخابات ... بعد گذشت یک سال از فتنه و سربلندی جمهوری اسلامی از آزمونی دیگر به جاست در کنار . ... نقد كتاب: آذربايجان و جنبش طرفداران شريعتمداري (قسمت دوم) ...
دبیرکل یک حزب اصلاح طلب: پشت پرده داریم کارهای خوبی می کنیم! ... قرار بر این است که خاتمی به عنوان گزینه اول و میرحسین موسوی به عنوان اولویت دوم برای حضور در انتخابات ... بعد گذشت یک سال از فتنه و سربلندی جمهوری اسلامی از آزمونی دیگر به جاست در کنار . ... نقد كتاب: آذربايجان و جنبش طرفداران شريعتمداري (قسمت دوم) ...
کتاب دستورکار فيلمنامه نويسان نوشتن پرده دوم
از اين به بعد پشت ماشين تحريرتان مي نشينيد و ديگر مشکلي نداريد. وودي آلن براي نوشتن پرده دوم بايد همان کارهايي را انجام دهيم که در مورد پرده اول انجام داده ايم، منتها اين بار .... ما تنها با يک نما شاهد گذشت زمان مي شويم: پوسترهاي بزرگ ريتا هيورث، مرلين مونرو و راکوئل ولش روي ..... بازخوانی فیلم مادر،اثری ماندگاراز علی حاتمی/قسمت اول ...
از اين به بعد پشت ماشين تحريرتان مي نشينيد و ديگر مشکلي نداريد. وودي آلن براي نوشتن پرده دوم بايد همان کارهايي را انجام دهيم که در مورد پرده اول انجام داده ايم، منتها اين بار .... ما تنها با يک نما شاهد گذشت زمان مي شويم: پوسترهاي بزرگ ريتا هيورث، مرلين مونرو و راکوئل ولش روي ..... بازخوانی فیلم مادر،اثری ماندگاراز علی حاتمی/قسمت اول ...
مصدق و ملی شدن نفت -قسمت اول
مصدق و ملی شدن نفت -قسمت اول نويسنده:احمد یوسفی مقدمه: 50 سال قبل در شورای .... می کنیم می بینیم سیاست مکار و حیله گر انگلستان در پشت پرده، گردانندگی این ... که بعد از گذشت سالهای طولانی هنوز دست او و عوامل او خوانده نشده است مصدق ادعا می کرد ...
مصدق و ملی شدن نفت -قسمت اول نويسنده:احمد یوسفی مقدمه: 50 سال قبل در شورای .... می کنیم می بینیم سیاست مکار و حیله گر انگلستان در پشت پرده، گردانندگی این ... که بعد از گذشت سالهای طولانی هنوز دست او و عوامل او خوانده نشده است مصدق ادعا می کرد ...
استقبال مخاطب از فیلم های ایرانی روی پرده . چرا؟
این كه امروز می شود مطلبی نوشت كه در آن به دنبال دلایل استقبال مخاطب از فیلم ... از این فاكتورها سینمای ایران از ابتدای سال روزهای خوبی را پشت سر گذاشته است. .... فیلم سینمایی «پایان نامه» به رغم تمام پیش بینی ها و جنجال های جشنواره ای پس از گذشت دو . ... و یا اگر استقبال مردم را به دلیل جذابیت قسمت اول فیلم میدانند پس چرا در زمان ...
این كه امروز می شود مطلبی نوشت كه در آن به دنبال دلایل استقبال مخاطب از فیلم ... از این فاكتورها سینمای ایران از ابتدای سال روزهای خوبی را پشت سر گذاشته است. .... فیلم سینمایی «پایان نامه» به رغم تمام پیش بینی ها و جنجال های جشنواره ای پس از گذشت دو . ... و یا اگر استقبال مردم را به دلیل جذابیت قسمت اول فیلم میدانند پس چرا در زمان ...
رمانهای هزار و یک شب (قسمت سوم در حسرت عشق) : داستانهای ...
از جایش بلند شد و پشت به من روبروی پنجره ایستاد.پرده را کنار زد و در حالی که به بیرون نگاه می کرد گفت: _واقعاً راستشو می خوای بدونی؟ _بله. به طرفم برگشت و با ...
از جایش بلند شد و پشت به من روبروی پنجره ایستاد.پرده را کنار زد و در حالی که به بیرون نگاه می کرد گفت: _واقعاً راستشو می خوای بدونی؟ _بله. به طرفم برگشت و با ...
- ناگفتههاي كردزنگنه از پشت پرده 3 واگذاري و ماجراي يك تباني
ناگفتههاي كردزنگنه از پشت پرده 3 واگذاري و ماجراي يك تباني-راسخون: رئيس سابق ... وي در قسمت دوم اين مصاحبه خواندني براي نخستين بار واقعيت هايي را از نحوه ... به فروش رسيده مطرح مي كند كه موشكافي آن مي تواند به رسيدن بخشي از حقايق در چند و چون ... حال با گذشت حدود 10 ماه از تغيير رياست سازمان خصوصيسازي در رابطه با اين دو ...
ناگفتههاي كردزنگنه از پشت پرده 3 واگذاري و ماجراي يك تباني-راسخون: رئيس سابق ... وي در قسمت دوم اين مصاحبه خواندني براي نخستين بار واقعيت هايي را از نحوه ... به فروش رسيده مطرح مي كند كه موشكافي آن مي تواند به رسيدن بخشي از حقايق در چند و چون ... حال با گذشت حدود 10 ماه از تغيير رياست سازمان خصوصيسازي در رابطه با اين دو ...
قصه گردش لاك پشت ها
خانم لاك پشت و آقا لاك پشت تصميم گرفتند كه همراه پسرشان به گردش بروند . آنها بيشه اي كه ... يك هفته گذشت ، مادر به پدر گفت : مي خواهي چيزي بخوريم ، او كه نخواهد فهميد . پدر گفت : نه ما ... وامداري غرب به اسلام در علم نجوم (قسمت اول) ... پاى شكسته نشسته تا از پرده غيب چه برايد و از گردش فلك دون پرور چه زايد فى يوم الجمعه ... را مسخ ...
خانم لاك پشت و آقا لاك پشت تصميم گرفتند كه همراه پسرشان به گردش بروند . آنها بيشه اي كه ... يك هفته گذشت ، مادر به پدر گفت : مي خواهي چيزي بخوريم ، او كه نخواهد فهميد . پدر گفت : نه ما ... وامداري غرب به اسلام در علم نجوم (قسمت اول) ... پاى شكسته نشسته تا از پرده غيب چه برايد و از گردش فلك دون پرور چه زايد فى يوم الجمعه ... را مسخ ...
جهان و جهاني شدن ( قسمت اول )
به اين معني که ناگهان عنوان و اصطلاحي در افواه مي افتد و چنان شاي. ... جهان و جهاني شدن ( قسمت اول ) نکته اي که حتي اهل دانش و پژوهش نيز چندان به آن توجه ... بدهيم ممکن است فکر کنيم که جهاني شدن يک طرح پنهان است و محافل پشت پرده آن را پيش آورده اند . ..... مع هذا در عصر ما سخن هاي ديگري در اين باب گفته مي شود که نمي توان از آنها گذشت .
به اين معني که ناگهان عنوان و اصطلاحي در افواه مي افتد و چنان شاي. ... جهان و جهاني شدن ( قسمت اول ) نکته اي که حتي اهل دانش و پژوهش نيز چندان به آن توجه ... بدهيم ممکن است فکر کنيم که جهاني شدن يک طرح پنهان است و محافل پشت پرده آن را پيش آورده اند . ..... مع هذا در عصر ما سخن هاي ديگري در اين باب گفته مي شود که نمي توان از آنها گذشت .
-
گوناگون
پربازدیدترینها