محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832927350
روزهای زیبای ساختمان سوخته...
واضح آرشیو وب فارسی:برترینها: داستان خانه قشنگ فرناز رهنما روزهای زیبای ساختمان سوخته... خانه تازه عروس است و همه چيز نو و تروتميز. مهمان خانه فرناز رهنما هستیم. چهره آشناي او را اين روزها در نقش نازنين همسر دوم نيما افشار روانشناس ساختمان پزشکان هر شب روي صفحه جعبه جادويي مي بينيم.
خانه تازه عروس است و همه چيز نو و تروتميز. مهمان خانه فرناز رهنما هستیم. چهره آشناي او را اين روزها در نقش نازنين همسر دوم نيما افشار روانشناس ساختمان پزشکان هر شب روي صفحه جعبه جادويي مي بينيم. او کمتر از يک سال است ازدواج کرده و به قول معروف به خانه بخت رفته. هنوز سه، چهار ماهي از ازدواجش نگذشته بوده کار فيلمبرداري سريال ساختمان پزشکان شروع ميشود و به شدت درگير کار ميشود. حالا که ضبط سريالشان تمام شده تازه دارد طعم خانهداري و کدبانويي را مي چشد. خرده ريزهايي را که از ليست جهیزيه جا مانده را کم کم دارد به وسايل خانه اضافه ميکند. فرناز رهنما از داستان پيدا کردن خانه شان و بازسازي و خريد وسايل خانه و ... گفت و ما هم از سير تا پياز خانه و مبلمان آن برايتان عکس گرفتيم:
دوباره مي سازمت ...ما وارد خانه شديم و چشم تان روز بعد نبيند ديديم هيچ جوري نميتوان اينجا زندگي کرد. ديوارها و سقف ترک خورده بودند. همه چيز زنگ زده و زرد شده بودند. وقتي کارگرها آمدند رنگ بزنند دريچه کانال کولر را باز کردند و تکه هاي ذغال هر کدام به اندازه يک کفه دست از کانال کولر ريخت بيرون. با اينکه حسابي همه جا را تر و تميز و بازسازي کرديم با اين حال هنوز هم که هنوزه کولر را که روشن مي کنيم تکه هاي سوختگي تو مياد. بنگاهي به ما نگفته بود اينجا آتش گرفته. همسايه ها تعريف کردند. مجبور شديم همه چيز را از سير تا پياز عوض کنيم حتي قاب پنجرهها و در ورودي و ... خيلي روي طراحي و دکوراسيون خانه فکر کردم. براي اينکه ايده بگيرم بخشهاي مربوط به طراحي و دکوراسيون مجلات را ميخواندم. همين کسي که آمد ديوارها و کف را درست کرد ازيکي ازهمين مجلات پيدا کردم. فکرکنيد علاوه بر خريد جهیزيه و وسايل خانه بايد براي طراحي خانه هم وقت مي گذاشتم از کليد پريزها تا سرويسها و کابينت آشپزخانه و ...همه را عوض کرديم. از دل آگاهي نامهها براي انتخاب وسايل از مجلات ايراني تا مجلات خارجي را مرتب ميگرفتم و ميخواندم. سعي ميکردم همه چيز را به ذهنم بسپارم. دقت ميکردم مثلا روي باکسي که بالاي بوفه ميخورد بايد از گلداني بلند استفاده شود. حالا بماند بارها چيزهايي براي اينجا گرفتم آوردم خانه و ديدم که به خانه نميخورد. مجبور شدم بگذارم در انباري يا کمد تا حالا بعد استفادهاي برايشان پيدا کنم. خيلي به قواعد طراحي دقت نکردم و بيشتر دلي جلو رفتم. آگاهينامهها را ورق ميزدم تا آدم هاي ماهر و وارد را براي هر کاري پيدا کنم. عکس نمونه کارهايشان را ميديدم و از روي آنها قضاوت ميکردم.کسي را هم که اين ديوارها را برايمان ديزاين کرد از يکي از همين آگاهيها پيدا کردم. تصميم گرفتم از ترکيب طرحهاي مختلف استفاده کنم. خيلي بافتهاي مختلف داشت. دوست داشتم هم از طرح صخرهاي، هم کاغذ ديواري و هم بافت و رنگ استفاده کنم. از بين آن همه طرح بالاخره اينها را انتخاب کردم. وقتي پارکت را ميخواستيم انتخاب کنيم، خود فروشنده گفت اين رنگ فضاي خانهتان را کوچک ميکند، اما من چون دوست داشتم کمی به سرخي بزند، گفتم ايرادي ندارد و همين رنگ را انتخاب کردم.اين قسمت ديوار که بافت کاهگلي و آجري دارد را اول مي خواستم سنتي بچينم، اما متاسفانه بعد به دلايلي نشد. وسايلي که مدنظر داشتم را پيدا نکردم.
نور علي نوربزرگترين مشکلم اينجا گرد و خاک است. گرد و خاک از پا درم آورده. خانه ما چون پر پنجره هست گرد و خاک بيشتر هم هست، نزديک اتوبان هم که هستيم ديگر نور علي نوره. از اين ور گردگيري ميکنم و از آن ور دوباره کثيف ميشود. البته چون در مبلمان خانه هم از مشکي و رنگ هاي تيره زياد استفاده کردم گرد و خاک روي اين رنگها بيشتر خودش را نشان ميدهد. وقتي داشتم خانه را ميچيدم مادرم که خب سالهاست تجربه خانهداري دارد، بارها به من گفت گردگيري اين خانه اشکت را در ميآورد منتها من چون آن موقع هنوز خيلي تجربه نداشتم فکر کردم مهم نيست حالا يک کم بيشترگردگيري ميکنم، فکر نميکردم اينقدر سخت باشد حالا ميفهمم مادرم راست ميگفت. الان تقريبا هر روز يا نهايتا يک روز در ميان بايد گردگيري کنم واقعا آدم را بيچاره ميکند. مرتب دستمال و شيشه پاکن و اين چيزها دستم است.
عاشق خانهات باشدوست داشتم مبلمان خانهام ترکيبي از مدرن و سنتي باشد و همه اجزاي خانه ارتباطي با همديگر داشته باشند. يعني اگر ميز ناهار خوري و لوستر بالاي آن مدرن است زير آن گبه سنتي پهن باشد. البته ريسکش بالا بود چون شايد چيز خوبي در نميآمد. بعضي وسايل را هنوز نگرفتم و تازه الان دارم تهيه ميکنم. مثلا براي ديوار کنار ناهارخوري که الان خالي است، يک تابلو سفارش دادم و الان هشت ماه است منتظرم کشيدنش تمام شود. يک کارکوبيسم است که در آن خط هم کار شده. پراز رنگ است، سبز، آبي، قرمز، بنفش و ... . يکي ازدوستانم دارد ميکشد. آن هم باز يک کار سنتي و مدرن است. روي هم رفته سعي ميکردم هر چيزي را که ميخواهم بلافاصله نگيرم و صبر کنم تا چيزي را پيدا کنم که دوستش داشته باشم. اين را براي خودم يک اصل کردم، يک چيزي را يا نگير يا اگر ميگيري عاشقش باش. زمان مجرديم خيلي پيش آمده بود که چيزي را خيلي دوست نداشتم و فکر کردم حالابد نيست و بخرش اما بعد پشيمان شدم و استفادهاش نکردم. يک چيزي که در انتخاب رنگ وسايلم خيلي دقت کردم استفاده از رنگهاي خنثي مثل خاکستري است که قابليت ترکيب با هر رنگ ديگري را داشته باشند. مبلهاي راحتي خاکستري هستند و کوسن و پردهها قرمز و مشکي و سفيد. حالا اگر خسته بشوم فقط کافيه اين قرمز را مثلا به سبز يا بنفش يا هر رنگ ديگري تغيير بدهم.همسر همراه منبراي خريد بعضي وسايل به خاطر قيمت بالايشان ترديد داشتم اما بلاخره نتوانستم به وسوسه خریدشان غلبه کنم و خريدمشان. مثلا لوستر بالاي ميزناهار خوري را سه بار رفتم از پشت ويترين ديدم و هر دفعه گفتم نه ولش کن نميخواهد، خيلي گران است. اما بلاخره ديدم هيچ چيز پيدا نميکنم واقعا هم عاشقش شده بودم. هميشه آدم خاکستري هستم و اينطوري نيست که راجع به هر چيزي اينقدر به دلم راه بروم. مثلا درباره آدمهاي دور و برم خيلي خاکستري هستم و تکليفم معلوم نيست، نه سياهم و نه سفيد. اما درباره وسايل خانهام شوخي ندارم. البته شايد باز هم اين ترکيب سنتي و مدرن يک جورهايي همان نگاه خاکستري باشد. همسرم، کيارش، هم در انتخاب وسايل خانه بسيار همراه است اما من زمان بيشتري ميگذارم. مثلا بوفه را با هم ميديديم و ميخريديم اما براي وسايل داخل آن من ديگر خودم تنهايي پيگيري ميکردم. من آن طور که باب است هزارتا وسیله زائد که هرگز استفاده نخواهد شد در جهیزیه ام نگذاشتم. مثلا دیده ام تازه عروس ها کلی وسایل برقی برای آشپزخانه تهیه می کنند اما من بجز دو سه تا وسیله واجب چیز بیشتری نگرفته ام. خدا را شکر هم خانواده خودم و هم خانواده همسرم به سلیقه و نظرم احترام گذاشتند.
واسه اومدن به خونه لحظهشماري ميکنم براي طراحي خانهام و خريد وسايل و ... وقت زیادی گذاشتم، اما الان از نتيجه آن بسيار راضي و خوشحال هستم. خانهام را خيلي دوست دارم. وقتي بيرون هستم لحظهشماري ميکنم که زودتر کارم تمام شود و به خانه برگردم. با همهچيز خانهام دوست هستم. با هر کدامشان وقتي داشتم تهيهشان ميکردم دوست شدم و به خانه آوردمشان. خيلي درخانهام آرامش دارم. وقتي ميرسم يک قهوه درست ميکنم و آشپزي ميکنم. آشپزي را هم خيلي دوست دارم. غذاهاي ترکيبي از خودم درست ميکنم.غذاي معروفم که همسرم هم خيلي دوست دارد خورشت قيمه و پيتزاست! کيارش عاشق پيتزاست. خيلي اهل آشپزي نيست. از بعد ازدواج مان يک چيزهايي ميپزد، مثل همين پيتزا يا کباب تابهاي.کلا در کارهای خانه کمک میکند، مخصوصا در این چند ماهی که من درگیر ساختمان پزشکان بودم . اگر هم غذا نداشته باشیم، فوری زنگ میزند برایش پیتزا بیاورند.مرا به خانه ام ببر وقتي ما ميخواستيم خانه بخريم شرايط خاصي داشتيم. از طرفي مبلغ مشخصي بيشتر پول در اختيار نداشتيم و از طرف ديگر دوست داشتيم نزديکترين خانه به ايدهآلهاي ذهنيمان را پيدا کنيم.خيلي گشتيم. بودجه ما فقط به اندازه تهيه آپارتمان نسبتا کوچکی بود. آپارتمانهاي کوچک هم اکثرا چند واحد در هر طبقه هستند در حاليکه ما اصرار به تک واحدي بودن داشتيم. چون همسرم کارش در حوزه موسيقي است و گيتار ميزند، ميخواستيم سر و صداي تمرينش تا آنجا که ممکن است مزاحم همسايهها نشود البته ديوارها را هم آگوستيک کرديم. من عاشق خانه دل باز و پر نور هستم. دلم ميخواست خانهام به قول بنگاهيها دو کله باشد يعني هم سمت نشيمن و آشپزخانه و هم سمت اتاق خوابها پر از پنجره باشد. تا اينکه بنگاه اينجا را نشانمان داد. هم تک واحدي است و هم پر از پنجره و نور گير. خانه هاي دور و بر هم همه کوتاه تر از ساختمان ما هستند و ديد ما را نميگيرند. اتاق خوابها و حمام و سرويس بهداشتي از پذيرايي و آشپزخانه جدا است. نسبت به پولي هم که داشتيم بزرگ است. اما اين شکلي که نبود، درب و داغان. قبل از اينکه ما به اينجا بياييم خانه آتش گرفته بوده. باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترینها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1424]
صفحات پیشنهادی
روزهای زیبای ساختمان سوخته...
روزهای زیبای ساختمان سوخته...-داستان خانه قشنگ فرناز رهنما روزهای زیبای ساختمان سوخته... خانه تازه عروس است و همه چيز نو و تروتميز. مهمان خانه فرناز رهنما هستیم.
روزهای زیبای ساختمان سوخته...-داستان خانه قشنگ فرناز رهنما روزهای زیبای ساختمان سوخته... خانه تازه عروس است و همه چيز نو و تروتميز. مهمان خانه فرناز رهنما هستیم.
ساختمان پزشکان + تصاویر
روزهای زیبای ساختمان سوخته... چهره آشناي او را اين روزها در نقش نازنين همسر دوم نيما افشار روانشناس ساختمان پزشکان هر شب روي صفحه جعبه جادويي مي بينيم. او کمتر ...
روزهای زیبای ساختمان سوخته... چهره آشناي او را اين روزها در نقش نازنين همسر دوم نيما افشار روانشناس ساختمان پزشکان هر شب روي صفحه جعبه جادويي مي بينيم. او کمتر ...
برای اینکه عروسی زیبا باشیم
روزهای زیبای ساختمان سوخته... با اينکه حسابي همه جا را تر و تميز و بازسازي کرديم با اين حال هنوز هم که هنوزه کولر را که ... مثلا دیده ام تازه عروس ها کلی وسایل برقی ...
روزهای زیبای ساختمان سوخته... با اينکه حسابي همه جا را تر و تميز و بازسازي کرديم با اين حال هنوز هم که هنوزه کولر را که ... مثلا دیده ام تازه عروس ها کلی وسایل برقی ...
چهل روز نماز
ساختمان مسجد شروع شد و گوهرشاد هر چند روز يك بار جهت سركشي به ساختمان،, ... گوهرشاد به آن مادر دل سوخته گفت: چرا اين مطلب را زودتر با من در ميان نگذاشتي تا ... منبع:سرود شكفتنمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله ...
ساختمان مسجد شروع شد و گوهرشاد هر چند روز يك بار جهت سركشي به ساختمان،, ... گوهرشاد به آن مادر دل سوخته گفت: چرا اين مطلب را زودتر با من در ميان نگذاشتي تا ... منبع:سرود شكفتنمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله ...
بايگاني حكايت نخل هاي سوخته سر خونين شهر -7
بايگاني حكايت نخل هاي سوخته سر خونين شهر -7-بايگاني حكايت نخل هاي سوخته سر خونين ... شهيد غلامرضا نوراني فرزند، عبدخدر در روز سوم شهريور ماه سال 1328 در محله ... شكنجه گران گرفتار آيد اين بار او با كياستي خاص مومنان از ساختمان ساواك فرار .... در حالي كه لبخندي عميق بر لب داشت با مغزي پريشان، ارام و زيبا بر زمين غنوده بود.
بايگاني حكايت نخل هاي سوخته سر خونين شهر -7-بايگاني حكايت نخل هاي سوخته سر خونين ... شهيد غلامرضا نوراني فرزند، عبدخدر در روز سوم شهريور ماه سال 1328 در محله ... شكنجه گران گرفتار آيد اين بار او با كياستي خاص مومنان از ساختمان ساواك فرار .... در حالي كه لبخندي عميق بر لب داشت با مغزي پريشان، ارام و زيبا بر زمين غنوده بود.
مظنونان پرونده كشف جسد سوخته
مظنونان پرونده كشف جسد سوخته-خبرگزاري فارس: 2 مظنون اصلي پرونده كشف يك ... مأموران كلانتري جنتآباد از كشف يك جسد سوخته در يك خانه در حوالي شهر زيبا با خبر شدند. ... عمدي بوده و با پاشيدن يك ماده محترقه به گوشههاي ساختمان حريق ايجاد شده است. ... در پي اين موضوع، همسر مقتول با هماهنگي قضايي به عنوان تنها مظنون پرونده روز .
مظنونان پرونده كشف جسد سوخته-خبرگزاري فارس: 2 مظنون اصلي پرونده كشف يك ... مأموران كلانتري جنتآباد از كشف يك جسد سوخته در يك خانه در حوالي شهر زيبا با خبر شدند. ... عمدي بوده و با پاشيدن يك ماده محترقه به گوشههاي ساختمان حريق ايجاد شده است. ... در پي اين موضوع، همسر مقتول با هماهنگي قضايي به عنوان تنها مظنون پرونده روز .
بايگاني حكايت نخل هاي سوخته سر خونين شهر -6
بايگاني حكايت نخل هاي سوخته سر خونين شهر -6 تهران - حيات گرمي خورشيدي كه در كار طلوع ... شهيد عبدالرحيم نصاري، فرزند كاظم در روز دوم بهمن ماه سال 1338در يك خانواده ... از بنّايي و نقاشي ساختمان شروع كرد و بعد از مدتي ابتدا در يك كارگاه جوشكاري ..... به مصاف اهريمنان ددمنش شتافت و چه زيبا از اين آزماش سرخ فام، سرافراز بيرون آمد در ...
بايگاني حكايت نخل هاي سوخته سر خونين شهر -6 تهران - حيات گرمي خورشيدي كه در كار طلوع ... شهيد عبدالرحيم نصاري، فرزند كاظم در روز دوم بهمن ماه سال 1338در يك خانواده ... از بنّايي و نقاشي ساختمان شروع كرد و بعد از مدتي ابتدا در يك كارگاه جوشكاري ..... به مصاف اهريمنان ددمنش شتافت و چه زيبا از اين آزماش سرخ فام، سرافراز بيرون آمد در ...
رمان زیبای ( شبهای گراند هتل ) : داستانهای ایرانی و خارجی
سلام دوستان عزیزم از امروز می خوام این رمان زیبا رو شروع کنم امیدوارم لذت ببرین ... بیشتر جمعیت در باغ جمع بودند تا در ساختمان آجری کافه؛ به خصوص اطراف جایگاه نوازندگان و دور استخر. ..... من که دلم برای پری سیما سوخته بود رفتم جلو و بلندش کردم.
سلام دوستان عزیزم از امروز می خوام این رمان زیبا رو شروع کنم امیدوارم لذت ببرین ... بیشتر جمعیت در باغ جمع بودند تا در ساختمان آجری کافه؛ به خصوص اطراف جایگاه نوازندگان و دور استخر. ..... من که دلم برای پری سیما سوخته بود رفتم جلو و بلندش کردم.
مقابله با بوي غذاي سوخته يا رنگ
مقابله با بوي غذاي سوخته يا رنگ-مقابله با بوي غذاي سوخته يا رنگ نويسنده: الهام اسماعيلي وقتي ... يك پروژه نقاشي بيموقع در خانههميشه بهترين زمان براي رنگآميزي داخل ساختمان، نيمه اول سال است كه هم ... شومينه قرار دهيد و پوست مركبات مصرفي در طول روز را در سبد انداخته و به مرور در آتش بسوزانيد. ... تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله ...
مقابله با بوي غذاي سوخته يا رنگ-مقابله با بوي غذاي سوخته يا رنگ نويسنده: الهام اسماعيلي وقتي ... يك پروژه نقاشي بيموقع در خانههميشه بهترين زمان براي رنگآميزي داخل ساختمان، نيمه اول سال است كه هم ... شومينه قرار دهيد و پوست مركبات مصرفي در طول روز را در سبد انداخته و به مرور در آتش بسوزانيد. ... تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله ...
۳۰ روز و ۳۰ راز
۳۰ روز و ۳۰ راز-▪ روز اول: از کارهایی که ناچاری انجام دهی لذت ببر، نق زدن تنها تو را ... شیشه های رنگی کلیسا، هنگام عبور نور از آنها بسیار زیبا و درخشان می شوند. ... ساختمان با سنگ هایی ساخته می شود که در دسترس اند، نه با سنگ های حیاط خانه دیگران. ... ماجرای جوان 30 ساله که همسراولش را طلاق وهمسردومش را کشت افشاي راز جسد سوخته زن جوان ...
۳۰ روز و ۳۰ راز-▪ روز اول: از کارهایی که ناچاری انجام دهی لذت ببر، نق زدن تنها تو را ... شیشه های رنگی کلیسا، هنگام عبور نور از آنها بسیار زیبا و درخشان می شوند. ... ساختمان با سنگ هایی ساخته می شود که در دسترس اند، نه با سنگ های حیاط خانه دیگران. ... ماجرای جوان 30 ساله که همسراولش را طلاق وهمسردومش را کشت افشاي راز جسد سوخته زن جوان ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها