واضح آرشیو وب فارسی:برترینها: از اينكه زياد بگويم دوست دارم خجالت ميكشم سروش صحت اين بار در نقش كارگردان جدا از اينكه آنقدر درگير كارگرداني كار بودم كه فرصتي براي بازي برايم باقي نميماند اما بازي بچهها هم به قدري خوب بود كه واقعا ترسيدم خودم بازي كنم! در بعضي قسمتها اين پيشنهاد مطرح شد كه بهعنوان بازيگر مهمان وارد كار بشوم اما عملي نشد
سروش صحت از آن دست آدمهايي است كه نميشود او را به يك عنوان خاص محدود كرد. ممكن است يكسال از زمان خود را صرف كارگرداني يك سريال كند و سال بعد فقط مشغول بازيگري شود. بازيگري كه بهراحتي نقشهاي كوتاه را قبول ميكند و ترسي از اينكه نقشاش از چند سكانس كوتاه بيشتر نشود، ندارد. وجه فيلمنامهنويس سروش را فراموش نكنيم، او در سالهاي اخير با ايمان صفايي يك تيم 2نفره تشكيل داده و متنهايشان را با هم مينويسند. براي همين است كه وقتي روبهروي سروش براي گفتوگو مينشينم، سوالهايم مدام بين كارگرداني، فيلمنامهنويسي و بازيگرياش ميچرخد. تندتند حرف ميزند و ميخواهد خودش را به جشن فيلمنامهنويسان برساند؛ مراسمي كه قرار است در آن از دوست و همكار چندين و چند ساله و امروزش پيمان قاسمخاني تجليل شود. از چارخونه تا ساختمان پزشكان در اين فاصله رابطهام با تلويزيون قطع نشد. تله فيلم ساختم، در چند سريال بهعنوان بازيگر مهمان حضور داشتم، براي تلويزيون نوشتهام و... براي اينكه بين سريالهايم فاصله مشخصي باشد برنامهريزي خاصي وجود ندارد. پيشنهادهايي كه دارم را بررسي ميكنم و كاري كه در آن مقطع زماني بيشتر با حال و هوايم سازگار است را انجام ميدهم. وقتي كارگرداني ساختمان پزشكان به من پيشنهاد شد، چند سال بود كه براي سريال كارگرداني نكرده بودم و اين كار هم يك تيم نويسندگان خيلي خوب داشت. با تهيهكنندهاي به اسم محسن چگيني قبلا سابقه همكاري خوبي داشتم؛ طرح و ايده جذاب كار هم يكي از دلايل انجام اين كار بود. سعي كردم نقطه ضعفهاي گذشتهام را رفع كنم وقتي ميخواستم كار ساختمان پزشكان را شروع كنم، حسابي روي كارم در چارخونه فكر كرده و سعي كردم نقطه ضعفهايي كه آنجا داشتم را اينجا برطرف كنم. اصلا فكر ميكنم اين روند بايد براي هر آدمي در هر جايگاهي اتفاق بيفتد كه از كارها و تجربههاي قبلي خود استفاده كند، به انتقادهاي درستي كه در گذشته بر او وارد شده بود فكر و سعي كند آنها را رفع كند. ساختمان پزشكان را دوست دارم من ساختمان پزشكان، فضاي كار، جنس شوخيها و مدل بازيها را دوست دارم. الان از اينكه اينقدر دارم ميگويم دوست دارم، دوست دارم، خجالت ميكشم ولي وقتي بهعنوان يك طنز هر شبي به كار نگاه ميكنم لبخند روي لبم ميآيد و برايم شيرين است. تا اينجاي كار خيلي فيدبكهاي خوبي داشتم اما اين تعريفها نبايد باعث غره شدن آدم بشود. مردم ما آدمهاي مهربوني هستند كه اگر كاري را به هر دليلي دوست نداشتهباشند، ترجيح ميدهند سكوت كنند. ما به كمي زمان احتياج داريم تا بفهميم كارمان چقدر دلنشين بوده؟ فعلا كه حال همهمان خوب است. چند چهره جديد را معرفي كرديم در چيدن تركيب بازيگران به اين نتيجه رسيديم كه بايد چهرههاي با استعدادي كه روح تازهاي دارند وارد كار شوند و از تركيب بازيگران شناخته شده تلويزيوني و چهرههاي با استعداد تئاتري استفاده كنيم. بهنام تشكر و هوشنگ حريرچيان كه از بازيگران باسابقه تئاتر هستند، بسيار عالي كار كردند. اين تركيب شدن با چهرههاي شناخته شدهاي مثل شقايق دهقان و بيژن بنفشهخواه كه سابقه بيشتري در زمينه طنز داشتند، جذاب بود. از آن طرف ما بازيگرهايي مثل هومن برقنورد و آدمي مثل اميد روحاني را داشتيم كه باعث شدند تركيب بازيگرانمان خوشآب و رنگتر شود و همه سر جاي خودشان قرار گرفتند. انتخاب بهنام تشكر بهعنوان نقش اول ريسك داشت اما ريسكي بود كه همه ما معتقد بوديم از آن جواب خوبي ميگيريم. من و پيمان بازي بهنام را در نمايش خداي كشتار ديده بوديم و جنس بازياش را خيلي دوست داشتيم. نخستين جلسهاي كه با بهنام گذاشتيم و آمد صحبت كرديم براي تهيهكنندهمان رضايتبخش بود و خيالش راحت شد. الان فكر ميكنم با مجموعه ساختمان پزشكان چند چهره قوي و جديد به مجموعه بازيگران تلويزيون اضافه شد كه اين قدر با استعدادند كه هم ميتوانند در زمينه طنز فعاليت داشته باشند و هم در زمينههاي ديگر.
رابطه و بحثهاي من و پيمان، تعامل كارگردان با سرپرست تيم نويسندگان كار است. با هم درباره شخصيتها و طرح و روند و مسير قصه صحبت ميكرديم. من اگر نظري داشتم به او ميگفتم، اگر جاهايي را درست متوجه نشده بودم از پيمان ميپرسيدم. پيش ميآمد كه در مواقعي به پيمان ميگفتم فلان شوخي يا متن در اجرا بامزه شده و بيشتر از آن استفاده كنيد يا فلان قسمت متن در اجرا درنميآيد و يك فكري برايش بكنيد يا ديگر از آن استفاده نكنيد. يا بعضي چيزها هنوز گنگ است و تكليفش را در قصه معلوم كنيد. متقابلا پيمان به من ميگفت حواست به اينجاي داستان و منظور ما باشد. يا با اين شخصيت هنوز كار داريم و رابطه بين او و ديگر شخصيتها بايد اينجوري باشد. سروش فيلمنامه نويس من و پيمان سالهاست با هم رفيق و همكاريم. پيمان اين قدر نويسنده و مدير خوبي است كه وقتي هدايت تيم نويسندگان مجموعهاي را برعهده ميگيرد ديگر خيال من يا هر كارگردان ديگري از طرف او و متنهايش راحت است. در اين كار اين قدر خط كشي درستي داشت كه وقتي من متني را به همراه ايمان صفايي مينوشتم آنجا ديگر سروش فيلمنامهنويس بودم كه عضوي از تيم نويسندگان به سرپرستي پيمان قاسمخاني است. ميشود اين يك اتفاق را اين طور تعبير كرد كه سرپرستي كشتي متن دست پيمان بود. وقتي همه چيز اين قدر درست و دقيق است كار كردن برايم دلنشين ميشود. باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترینها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]