واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بازتاب كتاب"سازمانهاي يهودي و صهيونيستي در ايران "در يك روزنامه عرب روزنامه عرب زبان «الزمان» چاپ انگلستان با اشاره به نكات برجسته كتاب «سازمانهاي يهودي و صهيونيستي در ايران» به معرفي اين كتاب پرداخته است.در اين مقاله ميخوانيم:اخيراً مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي ايران در مورد سازمانها و مؤسسههاي يهودي و صهيونيستي در ايران كتاب مهمي منتشر ساخت. خواننده عرب امكان دارد براي اولين بار با ديدن عنوان اين كتاب وحشت كند. ولي اين كتاب به دوره حكومت شاه كه هم پيمان راهبردي اسرائيل در منطقه خاورميانه و حمايتگر مؤسسه هاي صهيونيستي در درون ايران بود، تعلق دارد.به نظر ميرسد كه مؤسسه ياد شده با وزارتخانهها و مؤسسات دولتي روابطي داشته باشد كه از طريق آن توانسته به اسناد محرمانه در مورد يهوديان ايران دست يابد، اسنادي كه فقط در آرشيوهاي سازمان اطلاعاتي شاه (ساواك) وجود دارد. كتابهايي درباره يهوديان و مؤسسهها و نقش آنها در تاريخ معاصر ايران كه به زبان فارسي نوشته شده باشند بسيار كم هستند چه رسد به اين كه اين كتابها به زبان عربي باشند. بنابراين، من به مؤسسات انتشاراتي پيشنهاد ميدهم كه اين كتاب را به زبان عربي ترجمه و منتشر كنند. من در اينجا سعي ميكنم كه به اين كتاب نظري افكنده و در پايان آن وضعيت يهوديان ايران را پس از انقلاب كه كتاب به آن اشارهاي نكرده است مورد بررسي قرار دهم.كتاب متشكل از مقدمه ناشر و ديباچه و فصول زير است: «يهود در تاريخ معاصر ايران»، «سازمانها و جمعيتهاي يهودي و صهيونيستي»، «انتقال يهود به فلسطين»، «كمكهاي مالي يهوديان ايراني به اسرائيل»، «اسناد پيوست» و «پيوستها».كتاب با استناد به اسناد و مدارك ساواك، زمينههاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي كه صهيونيست ها در دوره شاه در آن فعال بودند را مطرح ميسازد. كتاب مزبور از پيآمدهاي منفي آن روابط بر ملت ايران و ملتهاي همسايه عرب پرده بر ميدارد و ميان برخي از يهوديان و جمعيتها و مراكز آنها و ميان برخي ديگر از يهوديان كه در خدمت صهيونيستها و اسرائيل بودند تفاوت قايل ميشود. كتاب مزبور هم چنين از نقشي كه مؤسسات امنيتي اسرائيل همانند موساد با همكاري ساواك در سركوب جنبشهاي آزاديبخش ايران اعم از اسلامي و چپگرا و ملي ايفا كردند نيز پرده بر ميدارد.وضعيت جمعيتي و اقتصادي يهوديان ايرانكتاب، در مورد تعداد يهوديان و مراكز جغرافيايي محل سكونت آنها در ايران و همينطور نقش ثروتمندان و سرمايهداران يهود در اقتصاد ايران و مهمتر از هر چيز ديگر در مورد مهاجرت آنها به فلسطين از زمان پديد آمدن دولت اسرائيل در سال 1948 سخن ميگويد.كتاب به نقل از روزنامه «جروزالم پست» در مورد وضعيت اقتصادي يهوديان ايران در سال 1951 نوشته است: «حدود هفتاد هزار يهودي در ايران زندگي ميكنند كه با هيچ گونه اذيت و آزاري مواجه نميشوند، ميان آنها ده ميليونر و هزار يهودي بسيار متمول و حدود 5 هزار يهودي ثروتمند كه همگي بازرگان هستند وجود دارد. براي برخي از آنها، مهاجرت به اسرائيل از اهميت فوقالعادهاي برخودار است، البته با اين شرط كه آنها بتوانند داراييهاي خود را به اسرائيل منتقل كنند.» (اين مطالب به نقل از موسي د. برال، تنها نماينده پارلمان اسرائيل كه براي بررسي وضعيت يهوديان مهاجر از ايران به اسرائيل طي يك سفر اروپايي از تلآويو به تهران مسافرت نمود، بيان شده است.)كتاب به نقل از گزارش هاي سازمان اطلاعاتي پادشاهي سابق (ساواك) وضعيت اقتصادي و مالي يهوديان ايران را در اوايل دهه شصت ميلادي بررسي كرده است: «وضعيت اقتصادي و مالي يهوديان ايران بسيار بهتر از وضعيت مسلمانان و ديگر طبقات است (...) بيشتر سرمايهداران اصلي در ايران يهودي هستند. گفته ميشود كه اگر سرمايهداران يهود داراييهاي خود را از بانك بازرگاني و ديگر بانكها بيرون كشند دولت با بحران سختي رو به رو خواهد شد.» كتاب يادآور ميشود كه «يهوديان ايران همانند ساير مردم در زمينههاي مختلف فعاليت دارند ولي ويژگي بيشتر يهوديان توجه ويژه آنها به فرآوري شراب و فروش آن و تجارت كالاهاي قديمي و داروسازي و خريد و فروش جواهرات و صرافي و قاچاق و توليد هروئين و فروش آن و سمساري و خريد و فروش زمين و ايجاد بازار سياه و خريد و فروش پارچه است.» (گزارش ماهانه ساواك تحت عنوان: امور مذهبي ويژه يهود تاريخ ـ 6/3/1963).كتاب همچنين از آموزشهاي نظامي كه توسط مربيان اسرائيلي انجام ميگرفت ياد كرده و ميگويد كه نه فقط يهوديان بزرگسال بلكه كودكان آنها نيز آموزش نظامي ميبينند، گزارش ساواك در اين زمينه حاكي است: «مربيان اسرائيلي در مدرسه ويژه يهوديان واقع در خيابان تخت جمشيد تقاطع وصال شيرازي و به شماره 168، به دانشآموزان يهودي 6 تا 12 سال آموزش نظامي ميدهند. آنها با اسلحههايي همچون تفنگ و مسلسل آشنا ميشوند تا اينكه بتوانند آموزشهاي لازم براي ديگر سلاحها را بياموزند.» (صفحات 35 ـ 34)كتاب، تعداد يهوديان ايران را در آستانه انقلاب ايران يعني در سال 1978، حدود 67 هزار نفر برآورد كرده و ميگويد: «يهوديان در دوره ناصرالدين شاه قاجار (نيمه دوم قرن نوزدهم) سيزده هزار نفر و در دوره رضا پهلوي (نيمه اول قرن بيستم) بيست هزار نفر بودند.در ادامه آمده است كه طي دوره دهه پنجاه حدود پنجاه هزار نفر از يهوديان ايران به اسرائيل مهاجرت كردند. تحليلگران اين انتظار را دارند كه طي دهههاي شصت و هفتاد قرن جاري حدود 60 تا 70 هزار نفر يهودي به اسرائيل مهاجرت كنند.»تقسيمات جغرافيايي يهوديان ايراندر كتاب آمده است كه «علاوه بر تهران، يهوديان در قرون گذشته در شهرها و مناطق اصفهان، شيراز، كرمان، فسا، جهرم، تبريز، كاشان، شيراز، يزد، همدان، كرمانشاه، قصر شيرين، كردستان، اراك، گلپايگان، خوانسار، خمين، اهواز، خرمشهر و آبادان، بروجرد، خراسان و رشت سكني گزيدند. حدود 75 درصد باقيمانده يهوديان در شهرهاي ياد شده زندگي ميكردند. مجموعه مدارس (آليانس) مهمترين مؤسسه فعال در ايران بود. آليانس در واقع خلاصه كلمه (اتحاد بينالمللي اسرائيل) است.»كتاب بارها از دخالتهاي سفارت اسرائيل در امور داخلي ايران و خصوصاً در امور يهوديان ياد ميكند.كتاب در معرفي مؤسسهها و سازمان هاي يهودي فعال در ايران در دوره شاه همانند سازمان يهودي / السخنوت / به تفصيل صحبت كرده و ميگويد: «از ديگر فعاليتهايي كه سازمان يهودي در دوره پهلوي به آن اقدام ميكرد، فعاليتهاي اطلاعاتي جاسوسي در درون ايران و جذب و به كارگيري وابستگان دستگاههاي امنيتي و سياسي رژيم پهلوي بود.»مؤسسات و جمعيتهاي يهودي ديگر كه كتاب به بررسي آنها ميپردازد عبارتند از: «خلوتص»، «أرت»، «جمعيت يهوديان ايران»، «صندوق ملي يهود»، «سازمان زنان يهودي»، «مؤسسه هاتف ويژه زنان»، «سازمان هاتف ويژه جوانان»، «سازمان هاتف ويژه جوانان اصفهان»، «سازمان جوانان يهودي ايران»، «مركز فرهنگي كوروش كبير»، «مركز خيرخواه»، «جمعيت فرهنگي و بهداشتي يهوديان ايران»، «مركزالكرمل»، «كنگره وايزمن»، «جمعيت فارغالتحصيلان يهوديان ايران»، «جمعيت خيريه تعاون»، «جمعيت فرهنگي باغ صبا براي بالا بردن شأن يهود»، «جونيت»، «كميته توزيع مشترك»، «اردوگاه بهشتيه»، «مغبيت»، «بيتالدين»، «كنگره منورا»، «جمعيت پنهاني فرزندان صهيون»، «جمعيت اتفاق».ايران در دوره شاه مركز انتقال يهوديان از كشورهاي عربي و خصوصاً عراق به اسرائيل بود. ايران همين نقش را در آسيا بر عهده داشت و در انتقال يهوديان از پاكستان و هند به اسرائيل نيز دست داشت. شخصيتهاي سياسي يهودي ايران تبار در اسرائيل نقش مهمي ايفا ميكنند كه در اين ميان ميتوان به موشه قصاب رئيس جمهور اسرائيل، و موفاز، وزير دفاع اشاره كرد.يهوديان ايران پس از انقلاباز جمله اولين اقدامات رهبران اسلامي در پي پيروزي انقلاب مبدل ساختن سفارت اسرائيل به سفارت فلسطين در تهران بود. آيتالله خلخالي، رئيس دادگاههاي انقلاب نيز حبيبالله القانيان سرمايهدار بزرگ يهودي را به اتهام خدمت به نظام شاهنشاهي و انجام فعاليت جاسوسي به سود اسرائيل، اعدام كرد. انقلاب، فعاليت هاي سياسي يهوديان را محدود كرد ولي براي آنها در پارلمان يك كرسي اختصاص داد. تعداد زيادي از يهوديان كمي پيش از انقلاب و چند سال پس از انقلاب به خارج از ايران مهاجرت كردند و همين امر بدانجا منجر شد كه تعداد كنوني آنها به حدود 35 تا 50 هزار نفر برآورد شود.از آن سازمانها و مؤسسات عريض و طويل ديگر چيزي باقي مانده است و هر از گاهي جمعيتهايي ظاهر ميشوند كه خود را جمعيتهاي فرهنگي يهود اطلاق كرده و سركشي و سركوب فلسطينيها به وسيلهي اسرائيل را محكوم ميكنند. اين مورد در زمان شاه اصلاً اتفاق نميافتاد. يهوديان همچنان كنيسههاي خود را حفظ كرده و فعاليتهاي مذهبي و اجتماعي خود را در تهران و شيراز و شهرهاي ديگر افزايش دادند و در دوره رئيس جمهور خاتمي و گشايش فضاي سياسي در كشور، يهوديان دست به انتشار روزنامه ويژه خود زدند. وزارت كشور نيز به برخي مؤسسات يهودي همچون جمعيت زنان يهودي اجازه فعاليت فرهنگي و اجتماعي داد.يهوديان هنوز هم بسياري از املاك و هم چنين مغازههاي بازار بزرگ تهران و ديگر بازارها را تحت تملك خود دارند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]