تبلیغات
تبلیغات متنی
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852221399
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو حهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بصيرت و شجاعت، 2 عنصر لازم«بصيرت و شجاعت، 2 عنصر لازم» عنوان يادداشت روز روزنامه جام جم به قلم عباس محمدنژاد است كه در آن مي‌خوانيد؛ حدود 6 ماه از انتخابات رياست جمهوري گذشته اما جرياني هنوز فضاي سياسي جامعه را ملتهب نگه داشته است؛ روزي در پي مطالباتي غيرقانوني است، روزي ديگر در پي بر هم زدن دانشگاه‌ها، روزي ادعاي پيروي از امام را مطرح مي‌كند و روزي همه ارزشهاي امام را يكسره به محاق مي‌برد. البته اينها همه زيان‌هايي كه اين جريان به كشور وارد كرده، نيست.در اين نيمسال، اقدامات و حركت‌هاي اين جريان شكست‌خورده روند پيشرفت كشور را تحت تاثير قرار داده است و اگر نگوييم روند پيشرفت كشور كند شده، اما نمي‌شود منكر شد كه لااقل تحت تاثير فضايي قرار گرفته كه سررشته همه امور به جدال‌هاي سياسي وصل مي‌شود.مطالبات رهبري كه منشور پيشرفت و توسعه كشور در همه زمينه‌هاست، تحت تاثير فضاي سياسي جريان فتنه معطل مانده و قشر فرهيخته جامعه كه در فضاي توسعه روزافزون جهاني بايد موتور حركت كشور را فعال نگه دارد دچار اختلافاتي سطحي و فرسايشي شده است. نشست‌هاي كارشناسي در چارچوب كرسي‌هاي آزادانديشي در دانشگاه‌ها كه از تاكيدات مكرر رهبري بوده است تا دانشگاهيان در فضايي علمي و مستدل ديدگاه‌هاي خود را مطرح كنند و نقد شوند، چنان در حصار توهين و تخريب افراطيون محصور مي‌شوند كه مجالي براي طرح ديدگاه‌هاي علمي پيدا نمي‌كنند.لايحه مهم هدفمند كردن يارانه‌ها كه بدون استثنا مورد تاييد همه مسوولان قديم و جديد كشور است و كسي در ضرورت اجراي آن ترديد ندارد در ميان هياهوهاي سياسي معطل مي‌ماند و يكشبه به محاق مي‌رود و افرادي كه در دوران مسووليت خود توان اجراي چنين تصميم مهمي را نداشتند، براي اين كه ضعف خود را توجيه كنند به ترساندن مردم روي ميآورند. آيا اينها زيان به جامعه و مردم نيست؟ پاسخ اين زيان‌ها را جريان شكست‌خورده چگونه بايد بدهد؟ سردمداران جريان فتنه چگونه مي‌توانند ضررهايي را كه پياده‌نظام آنها در خيابانها به اموال عمومي وارد كردند، جبران كنند؟در اين ميان، برخي خواص نيز در قبال حوادث اخير نمره خوبي نگرفتند؛ مسوولاني كه در مقابل برخي هتاكي‌ها و توهين‌ها به ارزشهاي انقلاب سكوت كردند و يا زماني زبان به سخن گشودند كه رهبري موضعگيري كرده بودند و به جاي اين كه از قدرت نفوذ خود براي روشنگري استفاده كنند، پشت سر رهبري خود را پنهان كردند. اين كه رهبر انقلاب در اغلب سخنراني‌هايشان آحاد جامعه بويژه خواص را به هوشياري و بصيرت دعوت مي‌كنند، به خاطر تاثيري است كه خواص در ايجاد فتنه يا بالعكس دفع فتنه از خود بر جا مي‌گذارند، اما در فتنه اخير، آيا خواص واقعا نمره قبولي گرفته‌اند كه اگر گرفته بودند، اين غائله ادامه پيدا نمي‌كرد.در زمانه فتنه، بصيرت و شجاعت 2 عنصر لازم و ضروري براي آحاد جامعه و بويژه خواص است تا ضمن پالايش حق از باطل، هم مردم را آگاه كنند، هم با شجاعت در مقابل فتنه موضع بگيرند. اگر قرار باشد منافع شخصي را بر منافع جامعه ارجح قرار دهيم كه ديگر سخن از دين، اسلام و نظام تنها لغلغه زبان خواهد بود.مردم سالاري: گناه «شهروند» بودن«گناه شهروند بودن» عنوان يادداشت روز روزنامه مردم سالاري به قلم پژمان موسوي است كه در آن مي‌خوانيد؛ به تازگي وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي که اين روزها در تب و تاب سفرهاي استاني و شهرستاني براي دفاع از سياست هاي دولت احمدي نژاد است،... در جمعي، با انتقاد از روزنامه همشهري که به زعم وي با هدف تغيير ذائقه مردم به شهروند حقوق مدار وارد عرصه مطبوعاتي کشور شده است، عملکرد اين روزنامه و فرهنگسراهاي کشور را زمينه ساز بروز جنگ نرم دانسته است و عملکردهايي اين چنين را منجر به بروز حوادث اخير کشور دانسته است.با مروري بر اظهارات مشابهي که وي و ساير نزديکان وي طي ماه هاي اخير درباره مسائل مختلف کشور داشته اند، به اين نتيجه ساده اما منطقي مي رسيم که گويي «تحليل» و «واکاوي» جاي خود را به«سطحي نگري» «تقليل گرايي» داده است چرا که اگر جز اين بود، قطعا شاهد اظهاراتي از اين دست از جانب کساني که داراي مقامات ارشد در اين کشور هستند نبوديم. به واقع اگر روزنامه اي مانند همشهري «شهروند حقوق مدار» را ترويج داده باشد و در جهت فرهنگ سازي آن گام برداشته باشد، خبطي مرتکب شده است که حال مي بايست پاسخگوي اظهاراتي از اين دست باشد؟ اساسا مگر «شهروند حقوق مدار» و مفاهيمي از اين دست از نظر آقايان داراي اشکال است که به چنين اظهاراتي روي مي آورند؟ شايد برخي مردم ايران را تنها در حد مردماني مي دانند که بايد بله قربان گو بوده و بدون مطالبه اي از بزرگان مملکتي، تنها به اجراي آنچه به آنها ابلا غ مي شود، بپردازند.شايد برخي مردم ايران را اصولا در حد و اندازه «شهروند» نمي دانند زيرا به خوبي مي دانند که کلمه ساده اي مانند «شهروند»، بار حقوقي و اجتماعي بسيار زيادي رابه دنبال مي آورد که به دنبال آن ديگر نمي توانند هر طور که مي خواهند، با مردمانشان رفتار نمايند; اصولا هم يکي از تفاوت هاي اصلي مردم با شهروند در همين عامل نهفته است، شهروند پرسشگر است و به دنبال پاسخ به مطالباتش مي گردد، شهروند مطالبه محور است و براي تک تک اعمالي که به وي تحميل مي شود، دنبال علت و دليل مي گردد. از همين رو هم هست که بسياري با احتياط کلمه «شهروند» را بر زبان ميآورند زيرا مي دانند که شهروندان حقوقي دارند که نمي توان به سادگي آن را زير پا گذاشت و به آن بي توجهي کرد... بهتر آن است افرادي که روزي در جايگاه هاي رفيعي در اين کشور بوده اند، با احتياط در آنچه که بر زبان جاري مي کنند، بيشتر انديشيده و آنگاه به بيان اظهاراتي بپردازند که قطعا با بازتاب هاي گسترده اي در داخل و خارج از کشور مواجه خواهد شد.كيهان: اين يك حادثه نبود!«اين يك حادثه نبود!» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن مي خوانيد؛ «مباني و اصول آيت الله خميني كه متكي به فقه و سنت شيعه است، ديگر كارآمد نيست»، «قطع رابطه با آمريكا، خواسته تحميلي يك نفر بر كل مردم ايران است. دوران تك گويي به سر آمده است»، «حكومت ولايي با حكومت جمهور در تعارض است»، «نظريه كشف در باب ولايت فقيه (ديدگاه امام خميني) غيرعلمي و مخالف امنيت ملي است»، «جامعه ولايي انحصارگر و مستبد است»، «ولايت فقيه يعني خودكامگي و توسعه سياسي نفي خودكامگي است»، «نظريه عينيت سياست و ديانت (ديدگاه امام خميني و شهيد مدرس) زاييده افكار عاميانه و قديمي است»، «امام خميني و شهيد نواب صفوي خشونت گرا و كسروي و حكيمي زاده اصلاح طلب بوده اند»، «ولايت فقيه همان ديكتاتوري صالحان است و نظام جمهوري به عنوان دستاورد بزرگ بشريت، بهترين راه براي جلوگيري از ديكتاتوري است»...اينها تنها بخش كوچكي از هجمه وسيع و حساب شده از سوي كساني است كه داعيه خط امامي و اصلاح طلبي داشته و طي سالهاي اخير، علي الدوام در نشريات زنجيره اي (كه مستندات آن موجود است) عليه خط و آرمانهاي امام راحل (ره) روا داشته اند.انتشار تصاوير مربوط به هتك حرمت «عده اي بي ريشه» نسبت به تمثال حضرت امام(ره)، طي هفته اي كه گذشت، موجي از اعتراضات مردمي را عليه فتنه انگيزان و مسببين اين عمل ناپسند برانگيخت، اما فراتر از توهين به عكس امام(ره) توهين به انديشه هاي امام است كه نه فقط از سوي دشمنان تابلودار نظام بلكه از سوي عده اي كه خود را منتسب به خط امام دانسته و برچسب خط امامي بر پيشاني خود زده اند، سالهاست كه صورت مي گيرد.آقاياني كه امروز به علت افشاي چهره واقعي خود نسبت به پخش تصاوير اهانت به تمثال امام(ره) برمي آشوبند و فرياد وا اماما! سرداده و بيانيه صادر مي كنند و اتفاقا نه در عمل بلكه در حرف تابلوي حفاظت و حراست از آثار و انديشه هاي آن بزرگوار را يدك كشيده و سالهاست خود را يار امام جا زده اند! چرا طي سالهايي كه آن همه عليه انديشه هاي امام سمپاشي شد، دم برنياوردند و سكوت كردند؟! سكوتي كه شايد آن روزها- البته شايد- ناشي از غفلت و كوتاهي تلقي مي شد ولي امروز كه پرده ها كنار رفته و قدري غبار فتنه فرو نشسته، حكايت از همدلي و همراهي آنان با دشمنان امام(ره) دارد.مشكل اصلي مردم انقلابي و فرزندان خميني، پاره كردن عكس امام (ره) نيست- اگرچه از اين اقدام زشت و نفرت انگيز خون به دل مردم و اشك بر چشمان آنها نشسته و بي صبرانه منتظر دستگيري و محاكمه عاملان اصلي اين رخداد شوم هستند- بلكه مساله مردم با اين جماعت، ضديت آنان با «انديشه و آرمان» امام راحل است.شخصيت حضرت امام (ره) در بين آحاد مردم انقلابي ايران آنچنان رفيع است كه هيچكس نمي تواند در برابر جسارت به عكس ايشان بي تفاوت بوده و غيرت انقلابي اش به جوش نيايد. آيا مي توان در مورد اهانت هايي كه طي سالهاي اخير عليه تفكر امام خميني(ره) از سوي مدعيان اصلاح طلبي و حاميان و هوادارانشان صورت گرفته نيز ترديد كرد؟ آيا جرقه اهانت به امام، زماني كه يكي از مسئولان دولت اصلاحات در نشريه اي نوشت و گفت: «اگر بخواهيم همه حرف هاي امام را پياده كنيم، كشور از هم مي پاشد»، زده نشد؟ ماجراي اهانت به امام(ره) يك «حادثه» نبود بلكه «جريان» ممتدي است كه سالهاست از سوي دشمنان اسلام و انقلاب كليد خورده و اين روزها پرده از چهره پياده نظام هاي شكست خورده اين لشكر شوم فروافتاده است.منافقين جديد از يك سو نقاب انقلاب بر چهره زده و داعيه خط امامي و يار امامي دارند و از سوي ديگر با دشمن قسم خورده نظام و انقلاب پالوده مي خورند و از تعريف و تاييد و تمجيد آنان نه تنها اخمي- هر چند ظاهري- بر چهره شان نمي نشيند و بلكه قند هم در دلهاي غبار گرفته شان آب مي كنند. آنان به تعبير حكيمانه قرآن، مصداق منافقيني هستند كه از يك سو با مومنان ادعاي همراهي دارند و چون با شياطين و دشمنان خدا خلوت كنند با آنان نرد دوستي مي بازند.توهين واقعي به امام(ره) زماني اتفاق افتاد كه آرمان وي در حمايت از مردم مظلوم فلسطين با شعار «نه غزه، نه لبنان» عده اي، زير پا افتاد. زماني كه شعار «مرگ بر آمريكا» و استكبارستيزي در تجمع 13 آبان آنها حذف شد و زماني كه وقيحانه ادعا كردند بايد امام را به موزه سپرد! آيا اينها كمتر از پاره كردن عكس امام (ره) بود؟ آيا سردادن شعار جمهوري ايراني و حذف علني عنصر اسلام در اين شعار اصيل و انقلابي بدتر از پاره كردن تصوير امام(ره) نيست؟ آيا زماني كه دست به دامان شيخ ساده لوح و مطرود امام و كسي كه خون به دل حضرت روح الله(ره) كرده بود، مي شوند و براي تاييد تحركاتشان عليه نظام و توطئه سبز اموي فتوا طلبيده و رداي پدر معنوي جنبش ضدانقلابي خود را بر قامتش مي پوشانند، اهانت علني به امام و راه امام (ره) نمي كنند، مگر همين ها نيستند كه خود را ياران امام مي خوانند؟!مشكل اين جماعت اين است كه خود را طلبكار امام و انقلاب و مردم مي دانند! بد نيست آقايان يك بار هم كه شده عناوين و القابي چون خط امام و يار امام و نخست وزير امام! كه سالهاست براي خويش ساخته اند را كنار بگذارند و اگر خود را دلسوز نظام مي دانند- كه البته براي مردم خلاف اين امر ثابت شده است- به روند جرياني كه عليه امام و انقلاب طي سالهاي اخير به راه افتاده و اين روزها ضديت با امام را از لا به لاي جلسات شبانه، سخنرانيها و نشريات به كف خيابانها كشانده است و همينطور موضع گيريها و بيانيه هاي خود، نگاهي بيندازند تا بفهمند كه براي رسيدن به مقاصد سياسي و جناحي و كسب مناصب قدرت، همه چيز- حتي امام(ره)- را فداي خود كرده اند. بعيد است ندانند كه در پيشبرد مقاصد خود هرگز موفق نخواهند بود و مردم و نظام ذره اي، از اهداف و شخصيت والاي حضرت امام(ره) كوتاه نخواهند آمد.حضرت روح الله روح زنده اسلام در كالبد يكايك مردم ايران اسلامي و علاقه مندان به انقلاب است. مردم بر سر آرمانها و راه خميني بزرگ با هيچ كس معامله و مصالحه نخواهند كرد. اگر مردم ما روزگاري- آن هم بخاطر احترام به امام- با كساني كه خود را منصوب آن بزرگوار مي دانستند و در اين پوشش به امام عزيز جفا مي كردند، سر سازگاري و ملايمت داشتند، امروز ديگر براي امثال كروبي و موسوي و آدم هايي از اين جنس، تره هم خرد نمي كنند. مردم عاقل اند و از القاب و عناوين افراد عبور كرده اند. اين روزها رفتار و عملكرد آدمهاست كه مورد قضاوت مردم قرار مي گيرد.امروز قضيه و سير جرياني كه اهانت عليه انقلاب و اركان نظام و امام و رهبري را به خيابانها و تجمعات كشانده، براي همه روشن شده است، حتي براي آنهايي كه در اشتباه بودند. اين جماعت نيز به رغم تذكرات خيرخواهانه و رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب، اصرار به تكرار خطاهاي خود دارند و لجاجت هايي كه به خرج داده اند باعث شده تا در دايره طراحي هاي جديد دشمنان اسلام و انقلاب قرار گيرند. هر چند كه در برابر موج توفنده و غيرت دشمن شكن مردم انقلابي راه به جايي نبرده اند.رهبر انقلاب در سخنان اخير خود تاكيد كردند: «كساني كه در مقابل ملت قرار گرفته اند، بي ريشه هستند و در برابر عظمت ملت ايران و انقلاب اسلامي توانايي ماندن نخواهند داشت... دشمنان ملت ايران و نظام اسلامي همچون كف روي آب هستند كه از بين خواهند رفت و آن چيزي كه باقي مي ماند اصل نظام اسلامي است.»ابتكار: ابعاد يک اتفاق شوم اقتصادي«ابعاد يک اتفاق شوم اقتصادي» عنوان يادداشت روز روزنامه ابتكار است كه در آن مي‌خوانيد؛اقتصاد ايران در چه شرايطي قرار دارد؟ رکود يا رونق و رشد. برخي از کارشناسان مي گويند اقتصاد ايران در آستانه رکود است. واقعيت هاي حاکم بر جامعه و آمارهاي دولتي مانند آمارهاي بانک مرکزي نيز با سخناني که از رکود مي گويد، مي خواند. نمايندگان مجلس نيز نگران شده اند و با استفاده از اهرم استيضاح بر آنند که جلوي اتفاق شوم رکود را بگيرند. اما پرسشي که در پي اين اخبار مي آيد آن است که نظر دولتيان در مورد حال اقتصاد ايران چيست؟ يحيي آل اسحاق رئيس اتاق بازرگاني تهران از وجود رخوت در صنعت ايران خبر داد و گفت: «ممکن است در برخي واحدها که عمدتا واحدهاي بزرگي هستند رشد اقتصادي داشته باشيم اما آن چه که روشن است اين است که کل فضاي توليد وصنعت کشور در نشاط به سر نمي برد و واحدهاي توليدي ما با مشکلات زيادي روبرو هستند و آسيب هايي ديده اند که توجه ويژه اي مي طلبد.»در آن جلسه يکي ديگر از اعضا اتاق تهران از وزير صنايع خواست که وجود بحران در صنعت را باور کند، احمد پورفلاح با اشاره به بحث آمارها و تفاوت هاي موجود در آمارهاي ارائه شده توسط ارگان هاي مختلف خطاب به محرابيان گفت: «نسبت به آمار ارائه شده توسط بخش خصوصي بدبين نباشيد و آن را غلط قلمداد نکنيد. اين شکاف در ديدگاه را پرکنيد تا بتوانيم قبل از بروز مشکل از آن پيش گيري کنيم. آمار غلط سرمايه گذاران را به اشتباه مي اندازد.» گلايه ها و هشدار هاي اهالي صنعت در حالي ارائه مي شود که طي گزارش بانک مرکزي از اقتصاد ايران در سال 87 رکود جهاني بر وضعيت اقتصاد ايران شديدا تاثير گذاشته است و وضعيت بخش هاي مختلف اقتصادي در رکود به سر مي برند.در گزارش بانک مرکزي از تحولات اقتصادي ايران در "بخش واقعي نيمه اول سال 87 " آمده است: «بر اساس بر آورده هاي اوليه اقتصاد ايران در شش ماهه اول سال 1378 در مقايسه با دوره مشابه سال قبل، با کاهش نرخ رشد مواجه گرديده است.» بانک مرکزي در گزارش ديگري با عنوان نماگر هاي اقتصادي، که هر سه ماه در آن به اعلام اطلاعات آماري مي پردازد به وضعيت اقتصادي ايران در سال 87 در مقايسه سال هاي پيش از آن پرداخت است، در اين گزارش آمده است، تاسيس واحد هاي جديد صنعتي در 6 ماه اول سال 87 به نسبت سال قبل از آن 40 درصد و در بهره برداري ها 21 درصد کاهش داشته است.اين کاهش در حالي صورت گرفته است که بنا بر همين گزارش ايران در 9 ماهه منتهي به آذر ماه سال گذشته بيش از 71 ميليارد و 600 ميليون دلار نفت فروخته است و در همين مدت 14 ميليارد و 200 ميليون دلار صادرات غير نفتي داشته است. اين درحالي بود که يک هفته پيش از ارائه گزارش بانک مرکزي معاون اقتصادي وزارت صنايع و معادن هرگونه بحران در بخش صنعت را رد کرد و در عين حال از رونق در اين بخش خبر داد. افشين روغني در حالي اين سخنان را بر زبان آورده بود که انتقاد شديدي به مسئولان اتاق بازرگاني ايران که از بحران و استفاده نکردن از ظرفيت توليد واحدهاي صنعتي سخن گفته بودند، وارد کرد. اين در شرايطي است که گزارش بانک مرکزي مي گويد: «طبق نتايج بررسي عملکرد کارگاه هاي بزرگ صنعتي در شش ماهه اول سال 1387، شاخص توليد کارگاه هاي بزرگ صنعتي در اين دوره در مقايسه با مدت مشابه سال قبل 6/3 درصد افزايش دارد. اين در حالي است که اين شاخص در شش ماهه اول سال قبل از آن 11/4 درصد بود. همچنين در شش ماهه اول سال 1387 شاخص اشتغال کارکنان کارگاه هاي بزرگ صنعتي با 1/1 درصد کاهش نسبت به مدت مشابه سال قبل روبه رو بود.» رکود اقتصادي بر اساس گزارش بانک مرکزي فقط مختص بخش صنعت نيست بلکه در بخش کشاورزي و بورس و بانک ها نيز آمار ها نشان دهنده بازار رکودزده است، در گزارش بانک مرکزي رشد توليد ناخالص داخلي بر حسب فعاليت هاي اقتصادي در بخش کشاورزي در شش ماهه اول سال 87" 10/3-" اين در حالي است که اين رقم در سال 86 نشانگر 3/7 است، بر اساس در رشد بخش کشاورزي 17 درصد رلکود داشته است. در گزارش بانک مرکزي از وضعيت بخش کشاورزي آمده است: «آمار مقدماتي وزارت جهاد کشاورزي حاکي ازآن است که توليد محصولات زراعي، باغي و دامي در سال 87 نسبت به دوره مشابه سال قبل به ترتيب داراي رشد 14/8-، 24/5-و 6/0 درصدي مي باشد.»در بخش ساختمان و ساخت و ساز گزارشهاي بانک مرکزي روايتگر آن است که تعداد پرونده هاي ساختماني صادر شده در مناطق شهري از سه ماهه دوم 87 رو به کاهش بوده است بر اساس همين گزارش نرخ اين کاهش در سه ماهه دوم در کليه مناطق شهري 9/5-و در سه ماه سوم 33/2-درصد بوده است. کاهش صدور پروانه هاي ساختماني در مناطق مختلف شهري کشور را مي توان در کاهش سطح زير بناي ساختمان ها مشاهده کرد. گزارش بانک مرکزي در اين خصوص حاکي از آن است که سطح زير بناي طبقات در کليه مناطق شهري در سه ماهه سوم سال گذشته نسبت به سه ماهه سوم سال 86 حدود 31 درصد در شهرهاي بزرگ کاهش داشته است. رسالت: شما کجاييد؟«شما کجاييد؟» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛ مجمع روحانيون مبارز طي اعلاميه اي اعلام کرده است حاضر است براي نشان دادن دلبستگي به راه امام (ره) و تجليل از ياد او تقاضاي برگزاري راهپيمايي کند.راه امام (ره) کدام است؟ ياد او و تجليل از او چگونه انجام مي شود؟6 ماه است که از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري مي گذرد. در اين6 ماه امنيت ملي و اقتدار نظام به خاطر عدم پذيرش راي ملت توسط مجمع روحانيون مبارز در معرض تهديد قرار گرفته است!6 ماه است شکست خوردگان در انتخابات - کساني که مردم فقط راي اعتماد خود را از آنها دريغ کردند- به معارضه با نظام پرداخته اند!6 ماه است براي ارتش رسانه اي دشمن تفنگ و فشنگ تهيه مي کنند و مي خواهند چيزي را که آنها در خصوص اتهام نقض حقوق بشر و نقض آزادي هاي فردي تقاضا دارند اينها با زبان وقلم و عمل خود به ثمن بخس اثبات کنند!6 ماه است با ايجاد ناامني معيشت مردم را تهديد مي کنند،20 بسيجي مظلوم را کشتند، هزاران نفر را مجروح کردند و ميلياردها تومان به مردم خسارت زدند تا حس انتقام جويي خود را ارضا کنند!6 ماه است مخالفان نظام به مناسبتهاي گوناگون بيرون مي آيند و آرمانها و اهداف امام (ره) و نظام را به تمسخر مي گيرند!روز قدس و روز13 آبان و روز16 آذر به خيابانها مي آيند. اسلام را از جمهوري اسلامي حذف مي کنند دم از جمهوري ايراني مي زنند اسرائيل و آمريکا را از شعار مرگ بر آمريکا و مرگ بر اسرائيل حذف مي کنند و به جايش چين و روسيه را مي نشانند.مجمع روحانيون مبارز در ايامي که اين بي مهري به نظام، امام، انقلاب و مردم مي رفت کجا بود؟مجمع روحانيون مبارز خود آغازگر اين اوضاع فتنه آميز بود. مجمع روحانيون مبارز روز30 خرداد يعني6 روز پس از اعلام نتايج انتخابات را، روز اعتراض ناميد و اعلام راهپيمايي کرد. بنده همان موقع در سر مقاله اي تحت عنوان «شروع نوعي ديکتاتوري»1() نوشتم چنين روزي روز اعلام جنگ مسلحانه منافقين عليه امام و نظام جمهوري اسلامي است . عرض کردم شما به نام دموکراسي به دموکراسي اعلان جنگ داده ايد. به نام آزادي ، داريد آزادي مردم را سلب مي کنيد . اين کار را نکنيد ، دارند شما را بازي مي دهند...اما گوش شنوايي نبود.شما با اعلام راهپيمايي براي بزرگداشت ياد امام (ره) اعتراف داريد که به نور چشم ملت ايران اهانت شده است . چرا کار به اينجا رسيد که به خاطر اين اهانت قلب ملت ايران جريحه دار شود.گيريم که براي بزرگداشت ياد امام (ره) راهپيمايي برپا کرديد و وجدان خود را آسوده کرديد . اين ستمي را که به اين نظام الهي شده چگونه مي خواهيد جبران کنيد.طرفداران اندک خود را با دروغ تقلب به خيابانها آورديد تا چهره نظام را کريه نشان دهيد. اکنون که آبها از آسياب افتاده، مردم به طور خودجوش به خيابانها ريخته اندو برخورد با سران فتنه را مي خواهند و راهپيمايي هاي عظيم در سراسر کشور برگزار شده و هر روز بر حجم آن افزوده مي شود، ديگر چه فايده دارد که شما بياييد يا نياييد!شما به مردم بگوييد اصلا کجا هستيد ، چه مي کنيد و چطور شد اين همه ظلم به امام و مردم و رهبري را مي بينيد و سکوت مي کنيد!آيا الان مردم فقط نياز به دعوت شما دارند؟مردم که در خيابانها تبري خود را از اين تبهکاري و تولي خود را به امام و رهبري اعلام مي کنند ، آيا نيازمند دعوت شما هستند؟مردم مي گويند اگر مي خواهيد کمک کنيد برويد جلوي بوقهاي استکباري را که هر روز عليه ملت از زبان يک فرقه منحرف لجن پراکني مي کنند بگيريد .مردم امروز از خود سوال مي کنند؛ اين شرارت تا کي بايد ادامه پيدا کند، مردم هر روز از مسئولان سوال مي کنند چرا براي سران فتنه حاشيه امنيتي ايجاد شده است؟ قانون براي خاموش کردن فتنه حرف دارد . چرا جلوي اجراي قانون را گرفته ايد، آيا فريادهاي مردم را در خيابانها نمي شنويد؟پي نوشت:1 - سرمقاله رسالت88/3/31 جمهوري اسلامي: لايه هاي پنهان جنگ عراق«لايه هاي پنهان جنگ عراق» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛ انفجارهاي ديروز بغداد كه دومين حلقه از سلسله انفجارهاي بعد از تصويب اصلاحات قانون انتخابات بود لايه هاي پنهان تر جنگ عراق كه به سردمداري بوش كوچك و توني بلر به راه افتاد را نشان داد. واشنگتن و لندن از قدرت گرفتن كساني كه حاضر نيستند همچون مهره ها در اختيار بيگانگان باشند و عراق جديد را به طرف استقلال ببرند مخالفند و تلاش مي كنند از چنين واقعه اي جلوگيري نمايند.توني بلر نخست وزير بدنام انگليس درباره ضرورت حمله به عراق توجيهات جديدي را مطرح كرده و تصريح مي كند بخاطر مواضع تهديدآميز صدام عليه اسرائيل چنين تهاجمي ضرورت داشت حتي اگر هيچ سلاح كشتار جمعي هم در عراق يافت نمي شد. اعتراف بلر در حقيقت بخشي از لايه هاي پنهان در اين جنگ خانمانسوز را برملا مي كند.نخست وزير سابق انگليس اصرار مي ورزد حمله به عراق را اقدامي صحيح و ضروري معرفي كند و تجاوز نظامي تحت امر واشنگتن به عراق را موجه جلوه دهد. بلر مي گويد ماهيت تهديدآميز رژيم بغداد عليه اسرائيل اصلي ترين دليل وي براي اثبات ضرورت نابودي رژيم بغداد بوده و احتمال اينكه عراق سلاحهاي قدرتمندي در قلمرو سلاحهاي كشتار جمعي در اختيار داشته باشد فقط يكي از عوامل تصميم به حمله بوده است .بلر در توجيه جنايات جنگي انگليس و متحدانش در جنگ عراق ضمن تظاهر به همدردي با قربانيان جنايات اشغالگران با لحن تمسخرآميزي گفت : « اين كاملا بي معني است كه شما وارد جنگ شويد و ندانيد كه قرار است تاواني بپردازيد. البته من با تمامي كسانيكه چيزي در عراق از دست داده اند همدردي مي كنم ولي شما مي دانيد كه من در نهايت بايد اين تصميم را مي گرفتم . امروز بسياري از آنها كه در عراق جنگيدند و فرزندانشان را از دست دادند به جنگ در عراق افتخار مي كنند!بايد از توني بلر نخست وزير بدنام انگليس پرسيد آيا كارنامه سياه اشغالگران در عراق واقعا افتخارآميز است آيا دستاوردهاي افتخارآميزي نصيب مردم مظلوم عراق شده است 1 3 ميليون نفر كشته 2 5 ميليون نفر معلول و از كار افتاده 4 ميليون نفر يتيم و بي سرپرست و 5 ميليون نفر آواره بهمراه يك ويرانه بنام عراق را مي توان دستاورد افتخارآميزي به حساب آورد آيا نخست وزير جنگ افروز انگليس مي تواند از نتايج تصميمات جنون آميز خود دفاع كند و آيا هيچ انسان منصفي بر اين اظهارات او صحه مي گذارد !فراموش نكرده ايم كه توني بلر و دستيارانش در گزارشات « بكلي سري » سازمان هاي اطلاعاتي انگليس دستكاري كرده و با گنجانيدن واژه هاي رعب انگيز تلاش كردند مجلس عوام و ساير مراكز تصميم گيرنده را در مورد خطر رژيم بغداد فريب دهد و آنها را در مورد ضرورت حمله به عراق آنچنان نگران سازد كه همگي با تجاوز نظامي به اين كشور موافقت كنند. البته در ماههاي بعد محرز شد كه بلر در انگليس و بوش در آمريكا همه را فريب داده اند و با دستكاري اطلاعات طبقه بندي شده سعي كرده اند خواسته هاي خود را بر ديگران تحميل نمايند. اكنون بلر درخصوص علل و عوامل موثر در شروع جنگ موضع جديدي گرفته و مي گويد بخاطر منافع اسرائيل به عراق حمله كرده و حتي بدون پيدا شدن سلاحهاي كشتار جمعي هم بايد به عراق حمله مي شد.اين مسئله از نكته جديدي پرده برداري مي كند كه به 2 جنگ عليه عراق باز مي گردد و آن اينكه شرق و غرب در تشويق صدام براي جنگ 8 ساله عليه ايران دخالت مستقيمي داشتند و ظرفيت هاي نظامي تسليحاتي عظيمي را براي رژيم بغداد ايجاد كردند تا بتواند از طريق ماشين جنگي خود توان انقلاب اسلامي را به تحليل ببرد.البته صدام در جنگ عليه ايران سنگ تمام گذاشت ولي جنگ در همان مسير مطلوب صدام و حاميانش به پيش نرفت و لازم بود توان نظامي اضافي رژيم صدام تخليه شود. جنگ اول عليه رژيم بغداد طي يكصد روز توانست بخش اعظم زيرساختهاي رژيم صدام و بويژه ظرفيتهاي مرتبط با نيروي هوائي و دفاع ضد هوائي اين كشور را تقريبا منهدم كند و تحريم هاي گسترده اي را بر اين رژيم تحميل نمايد لكن هدف اصلي چنان جنگي نابودي رژيم صدام نبود بلكه استمرار حيات ننگين سياسي رژيم صدام دقيقا به اهداف و برنامه هاي آمريكا و متحدانش در منطقه ياري مي رساند و مشخصا ضرورت وقوع جنگ دوم عليه عراق را توجيه مي نمود.بلر در اظهارات اخير خود مشخصا به اين نكته اعتراف دارد كه موضوع ادعاي وجود سلاحهاي كشتار جمعي صرفا يك بهانه براي توجيه تهاجم نظامي به عراق و هدف اصلي آن انهدام ماشين جنگي عراق بوده است كه براي مقابله با انقلاب اسلامي در اختيارش قرار گرفته بود و اكنون با شكست آن طرح بايستي به كلي منهدم مي شد تا بعدا در اختيار معارضين صدام قرار نگيرد.اين مطالب در واقع بخش هاي نامكشوف و اسرار ناگفته اي است كه بدون آنها پرونده جنگ تحميلي 8 ساله عليه ايران و جنگ اول عليه عراق نيز كامل به نظر نمي رسيد. در واقع چنين به نظر مي رسد كه همان قدرتهاي پليدي كه صدام را مامور جنگ عليه ايران كردند بعدا به خاطر ناكامي وي سعي كردند فرصت ديگري به او بدهند تا يكبار ديگر عليه ايران وارد جنگ شود و چون او را ناتوان يافتند جز انهدام اسناد و مدارك و نابودي كامل ماشين جنگي عراق چاره اي نداشتند تا آنكه مبادا ظرفيتهاي تهاجمي و تسليحاتي صدام به دست انقلابيون مسلمان عراقي و نيروهاي معارض صدام بيافتد و احيانا روزي عليه رژيم صهيونيستي مورد استفاده قرار گيرد.اكنون خوبست يكبار ديگر اعترافات اخير توني بلر را مرور كنيم تا بهتر دريابيم كه وي عليرغم كارنامه سياه اشغالگران در عراق به خاطر انهدام ظرفيتهاي نظامي عراق و نابودي تمامي زيرساختهاي اقتصادي صنعتي اين كشور احساس غرور و افتخار مي كند و آنرا يگانه راهكار ممكن و تصميمي صحيح و لازم تلقي مي كند كه بايستي حتما اجرا مي شده است . امروزه اگرچه پرونده صدام بسته شده است ولي حاميان ديروز وي اكنون براي جلوگيري از خارج شدن مديريت عراق از اراده خود به باقيمانده هاي حزب بعث و گروه هاي تروريستي استعمار ساخته اي همچون القاعده متوسل شده اند. آنها مي دانند كه در فضاي امن عراق آنچه رخ خواهد داد به زيان بيگانگان و جنگ افروزان است . به همين جهت تروريسم را تقويت مي كنند تا مانع اين رويداد شوند.وطن امروز: فهم آقاي خاتمي از مردمسالاري«فهم آقاي خاتمي از مردمسالاري» عنوان يادداشت روز روزنامه وطن امروز به قلم امير شريفي پور است كه در آن مي‌خوانيد؛ 1- مردمسالاري چيست؟ اين پرسشي است که در پي انتخابات و حوادث ماههاي اخير شايد اذهان بسياري را مشغول خود کرده باشد. اين نوشته قصد ورود به حيطه مباحث نظري در باب اين مفهوم را ندارد اما سخنان جديد محمد خاتمي، رئيس‌جمهور سابق به نظر نگارنده آورد که براي فهم محتويات ذهن آقايان درباره مردمسالاري بايد پرسش ابتداي نوشته را دوباره و چند باره پرسيد. مردمسالاري چيست؟2- آقاي خاتمي در جمع شوراي احزاب اصلاح‌طلبان فارس «رهنمودهاي امام و موازين قانون اساسي» را «ملاک و معيار براي اصلاح امور و دستيابي به آرمانهاي ملت» دانسته و نسبت به عدم توجه به اعتراضات پس از انتخابات اظهار تاسف کرده است. وي همچنين اعتراضات را متوجه «عقب افتادن و انحراف از معيارهاي انقلاب» دانسته و ضمن انتساب نظريه مردمسالاري ديني به خود، نگراني خود را از خدشه‌دار شدن مردمسالاري در حوادث اخير ابراز کرده است. خاتمي در ضمن مدعي شده است که به دليل اعتراض اصلاح‌طلبان به شيوه مديريتي نظام و دولت، به آنان نسبت «برانداز» داده شده است.3- آقاي خاتمي! آيا تناقض گفتار و رفتار خود را بويژه در چند ماهه اخير نمي‌بينيد؟ آيا ادعاي «دعوت به قانون اساسي» از کساني که در انتخابات گذشته و پس از آن به‌طور علني خود را به ديوار استوار ساختارهاي قانوني کشور کوبيدند، مضحک نيست؟ حقيقتا چه فرآيندهاي منطقي‌اي در ذهن امثال شما جاري است؟ مدعي مردمسالاري مي‌شويد و 24 ميليون و به‌زعم بسياري، 40 ميليون راي را با دروغي که حتي خودتان هم باور نکرديد، ناديده مي‌گيريد. آيا دريا - دريا آب را انکار مي‌کنيد و در يک فنجان گنداب شيرجه مي‌زنيد؟ ساز و کار مردمسالاري در نظر شما چيست؟ آيا غير از برگزاري انتخابات با حضور ناظران مردمي که در همه انتخابات جمهوري اسلامي تحقق يافته است، راهکار ديگري مي‌شناسيد؟در انتخابات رياست‌جمهوري دهم نامزد مورد حمايت شما نزديک به 40 هزار ناظر در پاي صندوق‌ها داشت که از ابتدا تا انتهاي پروسه اخذ آرا در شعب اخذ راي حاضر و ناظر بودند که صورتجلسه صندوق‌ها را نيز امضا کرده‌اند، اما او حتي منتظر پايان راي‌گيري نيز نشد و خود را پيروز انتخابات ناميد و در روزهاي پس از آن، که کذب بودن ادعاي وي روشن شد، دروغي بزرگ گفت و برخي هواداران خود را فريفت. مردم ما هنوز از تبعات و مفاسد آن دروغ در رنجند.آقاي خاتمي! در جمع اطرافيان شما کسي نيست که به شما بفهماند 13 از 24 بزرگ‌تر نيست؟!آقاي خاتمي! مشکل شما و بسياري از اصلاح‌طلبان توهماتي است که حاضر نيستيد آنها را از ذهن خود بزداييد. توهم اکثريت داريد و هواداران خود را هرچند اقليت باشند و هرچند هر روز کمتر شوند، مردم مي‌ناميد. متوهميد که در خط امام (ره) هستيد.کدام آرمان امام باقي مانده که شما از آن عبور نکرده باشيد؟ هم مسلك‌هايتان ديگر کدام خطا را بايد مرتکب شوند تا باور کنيد در راه صحيحي گام برنمي‌داريد؟ کدام مفسد در عالم باقي مانده که از جماعت اطراف فتنه‌اي که برانگيختيد، حمايت نکرده باشد؟ آيا خط امام (ره) اين است؟ گمان مي‌کنيد اگر شما و بزرگانتان چندصباحي در اطراف دفتر امام امت (ره) پرسه زديد، تا ابد خط امامي هستيد و اين را ميراثي مي‌دانيد که تنها بر قامت شما مي‌زيبد. انگار نه انگار که امام ما آرمان‌هايي داشت و سخناني مي‌گفت، با کساني دوستي مي‌کرد و با گروهي دشمن بود. گروهي را به خود نزديک مي‌دانست و افرادي را نيز مغضوب مي‌داشت. جناب خاتمي! آيا پاسخ خود را به امام (ره) براي روزي که در انتظار همه ماست آماده کرده‌ايد؟دروغ ميرحسين موسوي (تقلب) حتي براي خود شما چنان مسخره است که در جلسات محفلي‌تان هم آن را موجب سقوط جبهه اصلاحات قلمداد کرديد. در سخنان اخيرتان هم براي يک‌بار که شده به خود جرأت نداديد که ادعاي او را صريحا تکرار کنيد که از سستي آن بيش از هرکس آگاهيد.آقاي خاتمي! اغتشاش و حمله به اموال عمومي را مي‌توان اعتراض آرام و قانوني نام نهاد؟4- آقاي خاتمي! سؤال ابتداي نوشته‌ام را از شما مي‌پرسم؛ به واقع مردمسالاري چيست؟به فرض که شما شيوه‌اي را نمي‌پسنديد يا بغض فردي را به دل گرفته‌ايد، آيا قاعده بازي مردمسالاري را نمي‌شناسيد؟ انتخابات را تنها وقتي سالم و قابل پذيرش مي‌دانيد که نتيجه‌اش به نفع شما رقم خورده باشد؟ «تحمل مخالف» را که به‌خاطر داريد؟از زماني که روند شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات‌هاي کشور آغاز شد همواره حتي هنگامي که خود مجري انتخابات بوديد نتيجه آن را گاه به تلويح و گاه به تصريح در ذهن هوادارانتان مخدوش کرديد. اگر قاعده بازي مردمسالاري را نمي‌دانيد يا ظرفيت پذيرش نتيجه آن را نداريد، بهتر است عالم سياست را رها کنيد و بيش از اين خلق خدا را نيازاريد.شما کجا، مردمسالاري کجا؟!دنياي اقتصاد: بن‌بست هسته‌اي و دو كار نيمه تمام«بن‌بست هسته‌اي و دو كار نيمه تمام»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمود صدري است كه در آن مي‌خوانيد؛جلسه نمايندگان پنج عضو دائم شوراي امنيت و آلمان كه قرار بود در آن راجع به تشديد تحريم‌هاي ايران گفت‌وگو شود، لغو شد.علت لغو اين نشست به صورت رسمي اعلام نشده، اما يك ديپلمات آمريكايي كه نام وي فاش نشده، به بي‌بي‌سي گفته است نماينده چين به علت مشغله كاري نمي‌توانسته است در اجلاس شركت كند.برنامه هسته‌اي ايران و اصرار آمريكا، فرانسه، انگليس و آلمان براي افزايش فشار بر ايران چنان جدي است كه باور كردن علل و دلايل اداري براي لغو چنين نشست مهمي، قدري دشوار است.هفته گذشته كه موضوع اين اجلاس سر زبان‌ها افتاد، ايران پيشنهاد تازه‌اي درباره مبادله اورانيوم مطرح كرد كه به احتمال زياد بر لغو اين اجلاس بي‌تاثير نبوده است. ايران در موضعي تازه كه توسط وزير خارجه اين كشور مطرح شد، پيشنهاد مبادله حدود يك سوم اورانيوم نيمه‌فرآوري شده خود با اورانيوم با غناي بالاتر را داد و اعلام كرد كه مابقي اورانيوم موجود در ايران نيز در سالهاي آينده مبادله خواهد شد.اين پيشنهاد با مخالفت فوري و صريح آمريكا روبه‌رو شد، اما چين و روسيه كه در شوراي امنيت حق وتو دارند، سكوت كردند. محتمل است كه آمريكا و متحدان اروپايي‌اش، به اين گمان افتاده باشند كه شايد روسيه و چين در مذاكرات همراهي لازم را از خود نشان ندهند و تصويب بيانيه يا اعلاميه‌اي سختگيرانه‌تر عليه ايران با مشكل مواجه شود؛ البته سابقه اين‌گونه مذاكرات و هم‌انديشي‌هاي چين و روسيه با ديگر اعضاي شوراي امنيت و آلمان نشان مي‌دهد كه در نهايت، شرقي‌ها با غربي‌ها عليه ايران متحد خواهند شد، اما اين همراهي معمولا براي غرب به ويژه آمريكا بي‌هزينه نبوده است.روس‌ها مي‌كوشند از اهرم ايران براي تحقق برنامه‌هاي امنيتي خود در بالكان و شرق اروپا استفاده كنند و چيني‌ها، اين مذاكرات را خرج تجارت جهاني خود و ترتيبات امنيتي شرق آسيا مي‌كنند.بنابراين، تعويق اين‌گونه مذاكرات را نمي‌توان رخدادي استراتژيك به شمار آورد. تنها فايده چنين تعويق‌هايي، ايجاد فرصت‌هاي تازه براي ايران است كه تدابيري تازه براي دفع فشار بازيگران جهاني بينديشد. در يك دهه‌اي كه از كشمكش ايران و غرب بر سر پرونده هسته‌اي مي‌گذرد، طرفين منازعه، تقريبا همه برگ‌هاي خود را رو كرده‌اند و اكنون ديگر نمي‌توان منتظر ابتكارات بزرگ و تعيين‌كننده نشست.تنها چيزي كه اكنون در دست طرفين است، مهارت‌هاي ديپلماتيك و استفاده از فرصت‌هاي زماني است. آمريكايي‌ها اين فرصت را معمولا صرف مذاكره با چين و روسيه براي متقاعد كردن آنها به مشاركت در طرح‌هاي فشار بر ايران مي‌كنند.آنچه كه ايران مي‌تواند در اين فرصت‌ها انجام دهد، به درستي معلوم نيست و از ديپلمات‌هاي ايراني انتظار هيچ معجزه‌اي نمي‌توان داشت؛ اما اين به معناي پايان تلاش‌هاي تهران نيست. ايران دست‌كم دو كار نيمه‌تمام منطقه‌اي و جهاني دارد كه زمان‌هاي تعليق مذاكرات، فرصتي مناسب براي پيگيري آنها است.كار نيمه‌تمام منطقه‌اي، پيگيري سياست گسترش و تعميق روابط با همسايگان به‌ويژه، عربستان و تركيه است.روابط تهران و رياض از دو دهه پيش و در پي دوران سخت بدگماني، رو به بهبود گذاشت، ولي در سالهاي اخير اين روند كند شده است كه مي‌توان در جهت حل اين مشكل گام برداشت. گسترش روابط با تركيه هم چندي است كليد خورده كه مي‌توان آن را ادامه داد.كار نيمه‌تمام جهاني نيز بهبود روابط با اروپا و شكستن انحصار روابط با چين و روسيه است.اين سياست نيز يك دهه پيش آغاز شد، اما ديري نپاييد كه در لابه‌لاي مباحث هسته‌اي گم شد.اگر اين دو دسته كار نيمه‌تمام دوباره از سر گرفته شوند، اين احتمال وجود دارد كه ايران در پرتو اعتمادسازي منطقه‌اي و جهاني، فرصتي تازه به دست آورد و شكل و محتواي مذاكرات هسته‌اي را تغيير دهد.اگر از اين سو چنين نشود و از آن سو سخت‌گيري‌ها ادامه يابد، هيچ اميدي به خروج مذاكرات هسته‌اي ايران و غرب از بن‌بست كنوني وجود ندارد.قدس: راهبرد ايران؛ دفاع از آرمان فلسطين«راهبرد ايران؛ دفاع از آرمان فلسطين» عنوان سرمقاله روزنامه قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آن مي‌خوانيد؛ مقام معظم رهبري، عصر ديروز در ديدار آقاي خالد مشعل رئيس دفتر سياسي حماس و هيأت همراه، با تجليل از مقاومت مردم فلسطين و گروه هاي مقاومت از جمله حماس، تأکيد کردند: تنها راه نجات فلسطين، مقاومت و ايستادگي، توکل به خدا، در کنار عمل و اقدام است.پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، معادلات منطقه اي دستخوش تحولات اساسي شد و جمهوري اسلامي ايران بنا بر اصل 154 قانون اساسي مبني بر حمايت از نهضتهاي آزاديبخش جهان، به پشتيباني از آرمان فلسطين پرداخت و رژيم صهيونيستي که تا پيش از انقلاب همپيمان استراتژيک ايران بود، نه تنها از سوي کشورمان مورد شناسايي قرار نگرفت، بلکه به دشمن شماره يک تبديل گرديد.اين موضعگيري که برخاسته از اصول ديني و ارزشهاي انقلابي و رهنمودهاي رهبر فقيد انقلاب اسلامي بود، موجب تشديد خصومت اسرائيل و همپيمانان غربي آن، بويژه ايالات متحده عليه ايران گرديد.موضوع دفاع از فلسطين در ايران افزون بر نگاه انساني، اسلامي و امنيتي يکي از يادگارهاي امام راحل مي باشد که با نفوذ معنوي خويش جهان اسلام را از خواب غفلت بيدار نمود و حمايت از مبارزان فلسطين را به عنوان يکي از مهم ترين دغدغه هاي جهان اسلام و مسلمانان معرفي کرد.اکنون آنچه با عنوان همراهي و دفاع از مردم مظلوم فلسطين مطرح مي شود، متأسفانه در برخي کشورهاي عربي و اسلامي به دليل سرسپردگي برخي سران آنها بتدريج در آستانه فراموشي است. از سوي ديگر، مواضع برخي دولتمردان کشورهاي اسلامي در سالهاي اخير بعضاً همراهي با رژيم صهيونيستي را ثابت مي نمايد.جمهوري اسلامي بر اساس آرمانهاي خود در دفاع از مردم بي پناه و مظلوم فلسطين کوتاهي ننموده و تاکنون مواضع حمايتي خود را اعلام نموده است، هر چند اقليتي همسو با برخي سازشکاران عرب نيز در کشور به چشم مي خورد.گروهي با رويکرد خاص سياسي، بر اين باورند که موضع جمهوري اسلامي ايران در برابر اسرائيل و فلسطين يک موضع «آرماني» است و اکنون که سه دهه از انقلاب گذشته است، بايد به «واقعگرايي» روي آوريم، به اين دليل که آرمانگرايي در مواردي با منافع ملي در تعارض است و هزينه هاي سنگيني بر کشور و ملت تحميل مي کند.اين ايده با ظهور اصلاح طلبان در دهه هفتاد شمسي نضج يافت و مطبوعات آن دوره بصراحت نوشتند که نبايد از فلسطينيها فلسطيني تر شد، چون فلسطينيان به سازش با رژيم صهيونيستي روي آورده و سازمان آزاديبخش فلسطين در سال 1993 با اسرائيل پيمان اسلو را امضا کرد. در شرايط کنوني هم حکومت خودگردان مشغول مذاکره و پيشبرد روند سازش با اسرائيل است.آنان بر اين باور بودند که بايد از حساسيتهاي مربوط به موضوع فلسطين و نيز خصومت با اسرائيل کاست تا از حساسيتها و مخالفتهاي جهاني با ايران کاسته شود. اين در حالي است که حضرت آيها... خامنه اي در فراز ديگري از بياناتشان در ديدار خالد مشعل فرمودند: «يکي از علل اصلي دشمني استکبار با جمهوري اسلامي ايران، موضوع فلسطين است و اگر ايران در قضيه فلسطين کوتاه مي آمد، بسياري از اين دشمني ها کم مي شد، ولي ما در اين قضيه ايستاده ايم و کوتاه نخواهيم آمد.»در حوادث پس از انتخابات نيز فتنه گران با آنکه سران اين جريان الگوي خود را امام(ره) معرفي مي کنند، در روز قدس شعار «مرگ بر اسرائيل» و «مرگ بر آمريکا» را نفي نمودند و اين يادگار و ميراث گرانسنگ بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي را حذف کردند، اين افراد در شعارهاي خود با طرح موضوع: «نه غزه نه لبنان، جانم فداي ايران» تلاش کردند قضيه پشتيباني از فلسطين را بر خلاف منافع ملي و امنيت ملي جلوه دهند. به عنوان مصداق ديگري مي توان اظهارات اصلاح طلبان را در نشست «فلسطين از نگاه ايراني» مطرح نمود که ايران را عامل طولاني شدن درگيريهاي فلسطين مي دانند، در حالي که سران اين جنبش نيک مي دانند که امام راحل همواره مدافع فلسطينيها بوده و مقام معظم رهبري نيز تاکنون بارها بر دفاع از مردم مظلوم فلسطين تأکيد کرده اند.به تازگي نيز در يکي از نشريات داخلي در ارتباط با بحث فلسطين مطالبي مغاير با منافع ملي درج شده است که با واکنش برخي نمايندگان مجلس روبه رو گرديد.در بخشي از مطالب اين نشريه، ادعاهاي صهيونيستها و حاميان آنها عنوان گرديده است: «چرا بايد از کساني دفاع کنيم که خودشان سرزمين خود را به صهيونيستها فروخته اند»، اين در حالي است که اين ادعا تاکنون بارها از سوي نمايندگان حماس و جهاد اسلامي در مصاحبه هاي متعدد تکذيب شده است. به عبارت ديگر، طرح چنين مطالبي بهانه اي براي مقاومت زدايي و کمرنگ کردن حمايتها از مبارزان فلسطيني است. در بخش ديگري از مطلب اين نشريه، به اختلاف شيعه و سني اشاره شده است: «مگر نه اينکه ما شيعه ايم و دفاع از سني ها چه مبنايي دارد.»در شرايط کنوني همبستگي شيعه و سني در جهان اسلام از مهم ترين راهبردهاي جمهوري اسلامي است و کساني که از بي تفاوتي و اختلاف اين دو فرقه اسلامي بيشترين نفع را مي برند آمريکا و اسرائيل مي باشند، به گونه اي که چشم انداز حضور آمريکا در خاورميانه و خليج فارس با اهتمام به دامن زدن اختلافهاي شيعه و سني توجيه پذير گرديده بود.بنابراين ملت فهيم، حليم و هوشيار ايران اسلامي همان گونه که تاکنون حمايت از گفتمان داخلي و خارجي امام(ره) را در پرتو تبعيت از منويات ولايت فقيه موجب پيشرفت، عظمت و اقتدار ايران مي داند، از اين پس نيز هيچ گاه نسبت به آرمانهاي امام(ره) کوتاه نخواهد آمد و به وظيفه اسلامي و انقلابي خويش عمل خواهد نمود.در روزهاي اخير نيز پس از جسارت به تمثال مبارک امام راحل موج عظيم اقشار گوناگون به صحنه آمدند تا به فريب خوردگان داخلي و حاميان آنها اعلام نمايند که همواره مدافع ارزشهاي انقلاب و امام(ره) هستند و نه تنها نسبت به هتک حرمت و زير پا نهادن آرمانهاي خميني کبير کوتاه نخواهند آمد، بلکه در صورت استمرار، به غافلان و خائنان درسي فراموش نشدني خواهند داد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 310]
-
گوناگون
پربازدیدترینها