واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: 12 جرم اصلاح طلبان در سرمقاله رسالت مخاطب اصلي بيانات مقام معظم رهبري و مردم در خصوص اين جرايم قوه قضائيه است. آيا مقامات قضائي پاسخ قانوني دارند؟ آيا نمي خواهند به اين جرايم مشهود به طور جدي رسيدگي کنند؟ سرمقاله امروز روزنامه رسالت بدین شرح است: حضرت آيت الله خامنه اي در ديدار روز چهارشنبه گذشته جمعي از نخبگان علمي و فرهنگي فرمودند: “از فرداي انتخابات عده اي بدون دليل و استدلال آن انتخابات عظيم را دروغ خواندند، آيا اين جرم کمي است؟و بعد فرمودند: “زير سوال بردن اصل انتخابات بزرگترين جرم است. گاهي نگارنده در بحث با جماعتي از همين دوم خردادي ها در خصوص بي مهري آنان به مردم و نظام در انتخابات به اينجا مي رسد که آنها مي پرسند جرم ما چيست؟مثلا در همين مناظره اخير زيبا کلام، وي از مهندس سيد مرتضي نبوي مي پرسد؛ “جرم آقايان.... چيست که بايد ماه ها در زندان بمانند. واقعا جرم اين آقايان چيست، چگونه به آن رسيدگي شد و اکنون چه سيري را دنبال مي کند؟ نگارنده به عنوان احدي از اين ملت مظلوم که نظاره گر اقدامات دوم خردادي ها در انتخابات بودم، فهرست زير را به عنوان يک کيفر خواست در ذهن دارم. 1- جرم دوم خردادي ها نشر اکاذيب، ايراد تهمت و افترا به نهادهاي قانوني فيصله بخش در امر انتخابات، تشويش اذهان عمومي، اهانت به اشخاص حقيقي و حقوقي و اهانت به40 ميليون راي دهنده به طور اعم و24 ميليون نفري است که به طور اخص به احمدي نژاد راي داده اند!2- جرم آنها اين است که قبل از شمارش آراء و قبل از اعلام نهادهاي مسئول در شمارش آراء و نظارت بر آن، خود را پيروز انتخابات اعلام کردند. يعني در دعوايي که هم شاکي بودند هم قاضي، انتظار داشتند مردم حکم آنها را بي چون و چرا بپذيرند. 3- جرم دوم خردادي ها ساختار شکني و اقدام عليه امنيت ملي کشور از طريق صدور فرمان آشوب خياباني، آن هم در ساعات اوليه صبح روز انتخابات که مردم به پاي صندوق راي رفته بودند. 4- جرم آنها بستر سازي براي مداخله بيگانگان در امور داخلي ايران و رضايت به فرمان شورش عليه نظام است. جرم آنها قرار گرفتن در کنار منافقين، سلطنت طلب ها، مارکسيست ها و دشمنان قسم خورده نظام عليه ملت ايران در اردوکشي خياباني و شهادت شماري از مردم شريف ايران و بسيجيان جان بر کف است. 5- جرم آنها به رسميت نشناختن حق مردم در اين انتخابات به عنوان اکثريت ملت که به دکتر محمود احمدي نژاد برگزيده ملت راي داده اند، مي باشد. 6- جرم دوم خردادي ها اعلام ديکتاتوري و همگرايي با اجانب در مقابله با ملت است. در اين همگرايي قانون اساسي را زير پا گذاشته و التزام عملي به ولايت فقيه را ناديده گرفتند. راي6 فقيه عادل و 6 حقوقدان را مبني بر صحت انتخابات به هيچ انگاشتند و تنفيذ مقام ولايت را مبني بر نظر شوراي نگهبان نپذيرفتند و با دولت قانوني به معارضه پرداختند. 7- جرم آنها اين است که ادب و آداب رقابت و اخلاق انتخابات را به هيچ انگاشتند، آزادي ملت در گزينش فرد مورد علاقه خود را به تمسخر و اهانت گرفتند، استقلال کشور را به خطر انداختند و براي دموکراسي در اردوکشي خياباني مجلس ختم گرفتند. آن هم مجلس ختمي که مرده اي در کار نبود!8- جرم آنها اين است که در مسير پيشرفت کشور و خدمت به مردم اخلال کردند و به جاي گفتمان پيشرفت، خدمت و عدالت گفتمان بي اعتمادي به نظام، خدمت به اجانب و وقفه در پيشرفت کشور را جايگزين نمودند و بيش از7 ماه از وقت ملت را تباه کردند. 9- جرم آنها اين است که با حذف شعار مرگ بر اسرائيل دل صهيونيست ها را شاد کردند و با حذف شعار جمهوري “اسلامي و جايگزين کردن شعار جمهوري “ايراني با اسلام اعلام جنگ کردند و تبري خود را از اسلام علنا اعلام نمودندو تولي به آمريکا و اسرائيل را بي هيچ شرمساري فرياد زدند. 10- جرم آنها اين است که توجه برخي نخبگان را از مسائل اساسي کشور منحرف کردند و آنها را به وادي مرده باد زنده باد کشاندند. در اين رويکرد، عقلانيت، منطق، برادري، سعد صدر، احترام به نظر مخالف و... را زير پا له کردند و به جاي آن فحاشي، کدورت و کينه توزي را جايگزين نمودند. 11- جرم آنها اين است در جنگ فقر و غنا جانب اغنياء را گرفتند و آراي طبقات محروم و روستاييان و مستضعفان را مسخره کردند. آنها را حتي شهروند درجه3 هم به حساب نياوردند!آراي فقرا را در خيابان هاي شمال شهر تهران در سطل هاي زباله سوزاندند و از گرماي حاصل از آن به قول خودشان شکاف دولت- ملت، ملت - ملت، فقرا- اغنياء، سنت - مدرنيته و... را فعال نگاه داشتند. 12- جرم آنها اين است که به احياي اموات سياسي پرداختند. يعني همان کساني که امام با خون دل آنها را از پيش پاي ملت برداشت. جرم آنها اين است که جلو افتادند و به منافقين و سلطنت طلب هاو... گفتند پشت سر ما بياييد و همه چيز را بسوزانيد و تخريب کنيد ما هواي شما را داريم!***اما انصاف بايد داد، ما هم در اين معرکه مرتکب خطاها و جرايمي شديم که به تشديد تضاد و درگيري افزود: 1- جرم ما اين بود که به آنها خوشبين بوديم و فکر مي کرديم آنها که مي گويند خط امامي هستند، حرمت امام، نظام و رهبري مظلوم آن را نگاه مي دارند!2- جرم ما اين بود که نمي دانستيم آنها در طراحي پيام هاي سياسي خود با شبکه هاي ماهواره اي دشمن قرار داد و بده بستان دارند!جرم ما اين بود که نمي دانستيم در ملاقات برخي از آنها با جرج سوروس در مورد برپايي انقلاب مخملي چه گذشته و در هماهنگي حرکت اجتماعي آنها با سرويس هاي سيا و موساد چه گفتگوهايي رفته است. 3- جرم ما اين بود که فکر مي کرديم يک مسابقه و رقابت جوانمردانه مثل انتخابات دوم خرداد است اگر شکست خورديم تبريک مي گوييم. اگر هم پيروز شديم حرمت رقيب را پاس مي داريم. 4- جرم ما اين بود که فکر کرديم همان قدر که ما به امام و نظام و مردم و انقلاب عشق مي ورزيم آنها هم اين گونه هستند. نمي دانستيم در لندن، پاريس، واشنگتن و تل آويو چه “آشي را براي “تلاشي انقلاب پخته اند!5- جرم ما اين بود که فکر مي کرديم آنها واقعا اين بيان نوراني امام(ره) را که تکرار مي کردند؛ “ميزان راي ملت است به آن معتقدند اما نمي دانستيم واقعا آراي ملت را آن هم در اين اندازه نجومي حاشا مي کنند. اگر آراء به هم نزديک بود مي شد يک جوري جر زد و بازي را به هم زد. اما11 ميليون اختلاف راي را حاشا کردن و تهمت تقلب و دروغگويي به بيش از 600 هزار برگزارکننده انتخابات را اصلا پيش بيني نمي کرديم. 6- جرم نامزد ما اين بود که به جاي سفر به تهران آن هم به سعادت آباد، جردن و... دولت نهم روستا به روستا، بخش به بخش و شهر به شهر مملکت را طي چهار سال رفت و پاي درد دل مردم نشست و يک تکاني به زندگي فقيرانه آنها داد. ميليون ها نامه را پاسخ نوشت و نهايتا راي خود را از همانجاها جمع کرد. ما اصلا پيش بيني نمي کرديم که اگر “جنوب عليه “شمال راي داد، امنيت ملي به خطر بيفتد، و اين جرم کمي نبود!7- جرم ما اين بود که بر عدالت تاکيد داشتيم. فقر را بر نمي تابيديم و تبعيض را ناروا مي دانستيم و مبارزه با فساد را تعطيل ناپذير مي انگاشتيم. همين جرايم براي زدن کليد آشوب در چند خيابان شمال شهر تهران با بسترسازي برخي خودي ها کفايت مي کرد. 8- جرم ما اين بود که روي فهم و درک برخي نخبگان و وفاداري آنان به مردم و نظام حساب باز کرده بوديم و به آنها حسن ظن داشتيم، فکر نمي کرديم اوضاع آن قدر پيچيده شود که از پشت خنجر بخوريم. 9- جرم ما اين بود که فکر مي کرديم راي يک کاسب، دانشجو، کارگر فقير و روحاني در قرائت ما از دموکراسي برابر است با راي يک سرمايه دار، يک سوسيال دموکرات يا ليبرال دموکرات، اما آشوب ها نشان داد آنها اين برابري را بر نمي تابند. 10- جرم ما اين بود که دست رقيب را نخوانده بوديم. برخي از آنها هنوز خروج بر حاکميت، همگرايي با دشمن و عبور از قانون اساسي را در دستور کار داشتند و ما از آن بي خبر بوديم. به هر حال هر دو رقيب مرتکب جرايمي شدند که بايد تاوان آن راهم پرداخت کنند. اما به نظر مي رسد جرمي که بالاتر از همه اينها است آن است که مردم تاوان جرايم را بپردازند. نبايد اين ظلم را به مردم روا داشت. نظام بايد جلوي اين ظلم را بگيرد. همه چيز و همه کس را به مدار قانون و عدالت برگرداند. اين به نظر مي رسد بهترين کاري است که مي شود براي حل مشکل پيش گرفت. راستي قوه قضائيه در برخورد با اين جرايم چه مي خواهد بکند. مخاطب اصلي بيانات مقام معظم رهبري و مردم در خصوص اين جرايم قوه قضائيه است. آيا مقامات قضائي پاسخ قانوني دارند؟ آيا نمي خواهند به اين جرايم مشهود به طور جدي رسيدگي کنند؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]