تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804087713




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. رسالت: بعثت امين ايمانيان «بعثت امين ايمانيان» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ رسالت به قلم سيد مسعود علوي است كه در آن مي‌خوانيد؛ امانت آسماني بعثت را به وارثان زمين سپردند.دستان مهربان يار به سوي ما گشوده شد.خورشيد بر پرنياني از هزاران هزار ستاره نشست.سبزه به شوق قدوم سرو، رقص كنان در آغوش نسيم وصل آرميد.عكس رخ يار  در جام “حرا درخشيد.عصاره تابناك تاريخ بر صحيفه سپيد بعثت چكيد.عرش رحمان را به زمينيان هديه كردند.آفتاب ناب بر ياسمن هاي بي تاب، تابيد و اشراق اشتياق پديد آمد.احساس ياس، شكوفه داد و شمايل شقايق برافروخت و لئالي لاله، افشان شد.در سرا پرده گل طربناكي پروانه، تبسم شمع مشتاقان را بشارت داد.هستي به تماشاي هستي نشست و به كهكشان بعثت رسولان، مهر منير “محمد رسيد.چه مبارك ايامي‌كه بهشت به جانب ايمانيان آمد.طومار هجران هدايت پيچيد و رواق ديده با چراغ رسالت آذين شد.          تابش آفتاب “علم بالقلم بر گلبرگ دل ها به عندليبان خوش الحان عشق، نويد صبح اميد بخشيد.با بعثت خاتم رسولان، يگانگي در مسند رفعت و رافت نشست و منتظران نور نجات به اوج آبي كرامت رسيدند.محمد (ص) بر سرير سپيد رسالت نشست؛ هم او كه هلال ابروانش محراب اهل حقيقت است و چشمانش چشمه لطف و لبانش شكوفه شيدايي.تصوير سيماي زيبايش در هيچ قابي نمي‌گنجد الا قاب قلب.بريده از غير، ياراي تماشاي سيمايش دارد و بس.مهتاب، فروغي از خزانه نور جبين اوست و خورشيد تابان، شكوفه‌اي است از بوستان اخلاق عظيم او.“حرا بي “محمد قطعه‌اي از زمين بود و با “محمد تمامت بهشت.“حرا سرچشمه نهر “غدير است و سر منشا شط “عاشورا.سراي وصال و منزلگه عطاست.بعثت يعني لوح لقاء، رقيمه رهايي و صحيفه تاريخ عشق.سلام سپيده دلان بر روشناي طلوع طلعت بعثت.چه دل افروز، روزي كه نويد توحيد از ناي امين وحي به گستره ارض رسيد.ياس ها از شميم نور، شكوفا شدند و سوره سبز “علق روييد و فلق از افق دلدادگان سر زد.بهار از مكه به گيتي گسترده شد و حرا دارالسرور گرديد و پيچك پارسايي بر دامنه “جبل النور پيچيد.صهباي صفا و تبسم شمع و طربناكي گل در بزم ياران پديدار شد.قطره هاي نصر و نور از سيماي ماه تراويد و انبوه ستاره هاي سعادت از سپهر رسالت برآمدند.خجسته باد مبعث  محمد مصطفي (ص) بر ايمانيان و عاشقان. آفتاب يزد: از مردم كمك بگيريد!  «از مردم كمك بگيريد!» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛ واكنش غلامحسين الهام به مصوبه مجمع تشخيص مصلحت نظام، غيرمترقبه نبود زيرا او يكي ازمخاطبان - و شايد از اهداف اصلي - مصوبه اخير است. همچنين او سخنگويي دولتي را به عهده دارد كه تاكنون از فرصت عضويت همزمان دو نفر در شوراي نگهبان و كابينه، بهره‌برداري حداكثري كرده است. اما اظهارنظر اخير او بايستي از زواياي گوناگون مورد توجه قرار گيرد. الهام ادعا كرده است: «ظاهراً الان مصلحت اين است كه به قانون اساسي عمل نشود و مصوبات مجمع خلاف قانون اساسي ابلاغ مي‌شود كه البته در مواردي اين اختيارات در اختيار مجمع است. ما هرآنچه قانون شود به آن عمل مي‌كنيم.» قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، شوراي نگهبان را در فصل مربوط به قوه مقننه تعريف نموده و لذا به نظر مي‌رسد كه بسياري از حقوقدانان مستقل و غيرحكومتي، عضويت همزمان در دولت و شوراي نگهبان -به عنوان بخشي از قوه مقننه- را ناقض اصل تفكيك قوا مي‌دانند . ضمن آنكه بر اساس همان قانون اساسي كه قرار است آقاي الهام و يازده همكار او از آن نگهباني كنند نهادي به عنوان مجمع تشخيص مصلحت نظام وجود دارد كه مي‌تواند -و بايد- در موضوعات اختلافي ميان مجلس و شوراي نگهبان اظهار نظر و تعيين تكليف نمايد. لذا مشخص نيست كه الهام بر چه مبنايي مصوبه اخير مجمع را برخلاف قانون اساسي مي‌داند؟ البته شايد بتوان از ديدگاه ويژه‌اي كه در سه چهار سال اخير بر بعضي عرصه‌هاي كشور حاكم شده است حق را به الهام داد. بر اساس اين ديدگاه ظاهراً مصوباتي كه برخلاف مطالبات، تمايلات و مصوبات دولت نهم باشد خلاف قانون اساسي است و حتي رئيس دولت حق دارد اجراي آنها را متوقف نمايد!‌ اظهارات الهام از اين زاويه نيز قابل بررسي است كه عضويت او در شوراي نگهبان سابقه‌اي طولاني دارد و در بخشي از اين مدت سمت سخنگويي شورا به عهده الهام بوده است. در همين مدت، مجمع تشخيص مصلحت نظام مصوباتي داشته كه همه آنها در روال مشابه با مصوبه اخير به تصويب رسيده است. اما تا قبل از اضافه شدن مسئوليت دولتي به مسئوليت قبلي الهام، هيچگاه شنيده نشد كه او در مقام » نگهبان قانون اساسي« از نقض اين قانون توسط مجمع تشخيص مصلحت سخن بگويد. نكته مهمتر كه همزماني آن با اظهارنظر اخير الهام، موجب جلب توجه بيشتر مي‌شود ايستادگي دولت در برابر كساني است كه به موجب اصل 27 قانون اساسي، خواهان برگزاري تجمع قانوني در اعتراض به عملكرد دولت هستند. آقاي الهام به خاطر محروم شدن دولت از دو كرسي شوراي نگهبان، اتهام نقض قانون اساسي را به مجمع تشخيص مصلحت وارد مي‌كند اما تاكنون در مورد نقض آشكار اصل 27 قانون اساسي توسط همكاران محبوب خود در وزارت كشور و محروم ساختن ميليون‌ها ايراني از يك حق مسلم، سكوت پيشه كرده و وظيفه خود را در پاسداري از قانون اساسي- به عنوان عضو ‌‌شوراي نگهبان- را انجام نداده است! آيا به نظر او احقاق حق قطعي ميليون‌ها معترض كه قرار بود ولي نعمت مسئولان باشند بر پيگيري »تضييع احتمالي حق دو عضو دولت« ترجيح و اولويت ندارد؟ چرا الهام به عنوان يك عضو شوراي نگهبان، با پافشاري بر اين حق عمومي به مردم كمك نمي‌كند و از آنها كمك نمي‌گيرد تا در برابر تخلفات قطعي كارگزاران حكومتي ايستادگي شود؟ امروز مردم شاهد ادعاهاي عجيبي هستند كه از طريق رسانه‌هاي عمومي نيز منتشر شده و مي‌شود. براساس همين ادعاها، نهادهايي كه بايستي در برابر مفاسد بايستند يا منافذ فساد را ببندند،‌ خود از وجود نوعي فساد يا ناتواني در مقابله با فساد رنج مي برند و طبق ادعاي رئيس دولت، اين ضايعه حتي بخش بازرسي عالي‌ترين نهاد كشور را نيز تحت تأثير قرار داده است. پس چه راهي بهتر از اين، كه عضو شوراي نگهبان در كنار حمايت‌هاي جانانه از مبسوط اليد بودن دولتمتبوع خويش، قدري به بسط يد مردم براي ايستادگي در برابر فسادهاي خانمان برانداز و آينده سوز نيز بينديشد: ‌الهام مدعي است كه مجمع تشخيص مصلحت نظام، قانون اساسي را نقض كرده است ‌مقام مافوق الهام تاكنون بارها ادعا كرده است كه عده‌اي با نفوذ، سال‌هاي طولاني ويژه‌خواري كرده‌اند و هنوز براي ادامه ويژه‌خواري‌هاي خويش دست و پا مي‌زنند. ‌ ‌بعضي همكاران الهام مدعي هستند كه مافيا در مراكز قانونگذاري و نظارت كشور نفوذ كرده است ‌ادعاهاي مقام دولت نهم نشان مي‌دهد كه مفسدان با نفوذ اقتصادي، مي‌برند و مي‌خورند و از طريق دوستان شفيق، مانع افشاگري عليه خويش مي‌شوند ‌عده‌اي در نقطه مقابل دولت، مدعي هستند كه افشاگري‌هاي نيم بند ماه‌هاي اخير، تنها نوعي ويژه‌خواري انتخاباتي بوده و فاقد هرگونه اصالتي مي‌باشد ‌‌به ادعاي رئيس دولت اصولگرا، مجلس اصولگرا قانوني وضع مي‌كند كه هدف آن »زمين زدن دولت « است ‌بر اساس اظهارات رئيس دولت، مجلس اصولگرا يك » وزير مظلوم« را تنها به جرم »استفاده از مدرك مجعول« از كرسي مي‌اندازد ‌فضاي رسانه‌اي و تبليغاتي كشور به گونه‌اي است كه طبق ادعاي رئيس دولت، يك شخص مومن و خودساخته - مشايي- تنها به جرم بازگويي مواضع دولت، مورد حمله علما، مراجع و رسانه‌ها قرار مي‌گيرد و »مظلوم « واقع مي‌شود ‌‌به ادعاي منتقدان اصولگرا و اصلاح‌طلب، دولت اقداماتي انجام داده كه تاوان آن در خالي شدن سفره ضعيف‌ترين اقشار جامعه قابل مشاهده است ‌‌و نهايتاً دست‌اندركاران انتخابات به گونه‌اي ‌عمل كرده‌اند كه حاصل آن عدم پذيرش نتيجه انتخابات توسط ميليون‌ها ايراني است و به تعبير علي لاريجاني موجب شده است كه »احساس گروه عمده‌اي از مردم نسبت به نتيجه انتخابات با آمارهاي رسمي اعلام شده، تفاوت دارد« و راستي به نظر آقاي الهام، بهترين راه براي بيمه كردن كشور در برابر همه مفاسد واقعي يا ادعايي فوق، چيست؟ آيا تمكين دولت به حق مصرح در اصل 27 قانون اساسي بهترين راهي نيست كه مي‌تواند احساس امنيت آهنين برخي افراد بـراي ويـژه‌خـواري‌هـاي سـيـاسي و اقتصادي يا احساس خودبزرگ‌بيني و خود منجي بيني عده‌اي ديگر را تعديل نمايد؟ چرا آقاي الهام كه همكاران او تا اين حد نگران تضييع »حق اعتراض مردم فرانسه« هستند براي مقابله با مفاسد در ايران، احياي حق تعطيل شده مندرج در قانون اساسي را تعقيب نمي‌كنند؟ ممكن است آقاي الهام بگويد امكان سوءاستفاده از تجمعات قانوني وجود دارد. در برابر اين احتمال نيز دو پاسخ قابل عرضه است. نخست آنكه در عرصه‌هاي ديگر نيز امكان سـوءاسـتفاده وجود دارد مثلاً‌ممكن است چهل سال يا چهارصد سال يا چهار هزار سال بعد كه كشور از وجود آقاي الهام و همكاران او محروم شده است كساني پيدا شوند كه حضور همزمان آنها در دولت و شوراي نگهبان، موجب چشم بستن بر نقض قانون اساسي توسط دولت شود و در برابر بي‌اعتنايي بعضي ماموران دولت به اصل 27 قانون اساسي سكوت نمايند. پاسخ دوم به فرض »سوء استفاده از تجمعات« آن است كه كسي نمي تواند بـه خـاطر ناتواني دستگاه‌هاي امنيتي در ايجاد امنيت بـراي تـجـمـع‌كـنـنـدگـان و جلوگيري از ايجاد آشوب توسط سوء استفاده گران، مردم را از حق تجمع و اعتراض خويش محروم نمايد.در يك كلام، بهتر است دولت قبل از نگراني براي اعضاي خود به فكر حقوق مردم باشد كه يك روز به بهانه حساس بودن شرايط، تضييع مي‌شود و روز ديگر به خاطر عدم توانايي دولت در جلوگيري از نفوذ آشوب طلبان احتمالي و لباس شخصي‌ها! البته اگر نيروهاي حافظ امنيت، فاقد امكانات انساني و تجهيزات پيشرفته براي ايجاد بستر تجمعات قانوني هستند دولت مي‌تواند به ياري آنها بشتابد. مثلاً به جاي اعطاي وام چهل ساله به عراق كه بازپرداخت آن از ده سال ديگر شروع مي‌شود، مي‌توان اين مبلغ را در اختيار نيروهاي انتظامي و وزارت اطلاعات قرار داد تـا بـه ابـزارها و روش‌هاي نوين و احترام آميز مجهز شوندو بـهانه‌اي براي جلوگيري از اجراي اصل 27 قانون اساسي باقي نماند. اگر اين كار انجام شود مردم بهترين مرجع براي ايــسـتـادگـي در نخستين گام‌ها از هرگونه انحراف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي خواهند بود؛ مگر آنكه مشكل اصلي برخي افراد، با اصل تجمع معترضان باشد!‌ كيهان: بعثت دوباره «بعثت دوباره» يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن مي خوانيد؛«او را به رسالت مبعوث گردانيد، در حالي كه مردم گمراه و سرگشته بودند و صواب از خطا نشناخته، راه فتنه مي پيمودند، هوا و هوس آنان را بسوي خود خوانده بود، از راهشان برده بود و كبر و نخوت از طريق صوابشان منحرف ساخته، از وفور ناداني سبكسر و خوار شده بودند و در عين سرگشتگي و تزلزل در كارها به بلاي ناداني گرفتار آمده بودند.» اين عبارات نغز، بيان امير سخن علي(ع) است كه به وصف جهان در عصر بعثت مي پردازد و خط جهالت و غفلت مردمان را به نيكي و با ظرافت به تصوير مي كشد. و در چنين شرايطي كه چرخه روزگار بر نقطه جهالت مي چرخيد و مردم پشت به قبله حقيقت سر بر سجده خدايگان دروغين و چوبين مي ساييدند و روشنايي از جهان رخت بربسته و ظلمت و سياهي عيان گرديده بود، با بعثت پيامبر اعظم(ص) و طنين انداز شدن نداي توحيدي «قولوا لااله الا الله تفلحوا»، «اسلام» در دل مبعث ولادت يافت تا سبيل سعادت را به بشريت و جماعت منحرف از حقيقت آدرس دهد و همگان را از آبشخور دانايي و عقلانيت سيراب نمايد و ننگ تعصب و جهالت را از آنها بزدايد؛ چرا كه بعثت رسول اسلام خط بطلاني بر نظام جاهلي با شاخص هايي چون قبيله گري، تعصب، جنگ و خونريزي بود. دعوت به اسلام از سوي نبي رحمت و مهرباني ها، پيام روشني براي تزويرپيشه گان، زراندوزان و زورگويان داشت كه بساط فريب، اشرافيت و خودكامگي شان را در صورت حدوث و بقاي آيين محمدي(ص) رو به پايان مي ديدند و در همين جا بود كه كارشكني ها به منظور عملياتي كردن طرح «براندازي اسلام» كليد خورد. دشمنان تابلودار اسلام به همراهي منافقين امت اسلامي كه به ظاهر به اسلام گرويده بودند اما كينه اسلام و محمد(ص) را به دل داشتند با ترفندها و دسيسه هاي متعدد و گوناگون عزم خود را جزم كردند تا نهال «اسلام» را از ريشه قطع كنند. در ابتدا جريان هاي معطوف به قدرت و آلوده به چرب و شيرين دنيا چاره كار را در آن يافتند كه «محمد(ص)» را با خود همراه نمايند و با پيشنهادات كلان مالي و اقتصادي و يا انتصاب او به پست هاي سياسي و ورود به حلقه قدرت، پيامبر(ص) را از ادامه دعوت به اسلام باز دارند چون مي پنداشتند هدف او رسيدن به رفاه مادي يا سهم خواهي از قدرت است؛ وقتي «محمد(ص)» را استوار ديدند كه به درشتي مي گويد: «اگر خورشيد را در دست راست و ماه را در دست چپ من بگذاريد من كوتاه نمي آيم» و مكر آنان كارگر نيفتاد به ترور شخصيت نبي اكرم(ص) كه پيام او بر كرامت انسان ها تكيه داشت دست يازيدند و ابلهانه پيام آور خرد و دانايي را مجنون، شاعر و ساحر - العياذ بالله - لقب دادند اما چنين نشد ... در شعب ابي طالب تحريم اقتصادي پيامبر(ص) و اصحاب او را در دستور كار قرار دادند باز هم نشد كه نشد ... يكي پس از ديگري دسيسه مي بافتند اما تمام همتشان و سعي و تلاششان حكايت از آن مي كرد كه در شوره زار تخم افكنده اند و ناگفته پيدا بود كه هيچ ثمره اي برداشت نكردند. كار كه بدانجا كشيد و سرخوردگي و نااميدي سراپايشان را فرا گرفت، توطئه دارالندوه را طراحي كردند تا به گمان خود اين بار با ترور و قتل رسول اسلام(ص) كه حامل رسالتي ماندني و ابدي بود به اصطلاح كار را يكسره كنند و بلكه پرتو حرارت بخش آيين محمدي(ص) به سردي بگرايد اما تشعشعات اسلام كه در واقع تضمين كننده اخلاق و فضيلت و پاسدار حرمت و حقوق انسان هاست از مرزهاي شبه جزيره عربستان هم عبور كرد و مقارن با حاكميت استبداد كليسايي در قرون وسطي (كه از قرن پنجم ميلادي آغاز گرديده بود و تا قرن پانزدهم بطول كشيد) لرزه بر اندام حاكمان زورگو و زياده طلب در محيط بين الملل آن روزگاران انداخت و از آن زمان تاكنون زورگويان و حاكمان سرمايه در داخل و بيرون از جغرافياي جهان اسلام، منطق و پيام اسلام را كه همانا مبارزه با زور و زياده خواهي ها و دعوت به حق، برابري و عدالت بود برنتافتند. سرفصل اصلي در طرح «براندازي اسلام» منزوي كردن احكام و آيين اين دين رحماني از صحنه اجتماع و سياست بود. با مدد از الهيات سكولار بر تز «جدايي دين از سياست» اصرار نمودند و القاء كردند كه دين اسلام و پيام مبعث چيزي جز غرقه شدن در فضاي عبادت و آنهم صرفاً، رعايت پاره اي از امور فردي و شخصي نيست. از سوي ديگر؛ تقريباً در تمامي دوره هاي بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) غير از دوران حاكميت حضرت امير(ع)، اسلام ناب از ميدان مديريت كلان جامعه به دور بود و با بدعت و تزريق خرافه به آموزه هاي اصيل اسلامي به دنبال آن بودند كه سيماي حقيقي اسلام «محمدص» را مات نمايند. قرن ها يكي بعد از ديگري مي آمد و چرخه روزگار چرخيد و چرخيد تا بار ديگر در ميان جاهليت مدرن كه به نام «حكومت مردم» و «دموكراسي»، بشريت را در غل و زنجير نفسانيت به اسيري گرفته بودند و طمع كرده بودند تا هويت روحاني و چيستي الهي انسان را با انگاره هاي فناپذير ماترياليستي و سكولاريستي به حاشيه برند، بعثتي ديگر در دل تاريخ رقم خورد و اين بار «انقلاب اسلامي» ولادت يافت تا مردي از تبار «نبي اكرم»(ص) پيام «اسلام ناب» را به جهانيان مخابره نمايد. الگوي حكومتي «جمهوري اسلامي» سقف ظلمت دنياي مدرن را شكافت، «طرحي نو» در انداخت و مولود مبعث- اسلام عزيز- را از حاشيه به متن آورد. طبيعي بود كه بار ديگر دشمنان اسلام كه از برچيده شدن بساط افزون طلبي هاي خود احساس خطر مي كردند و دوران باج خواهي و زورگويي خويش را پايان يافته مي ديدند، در جنگي تمام عيار به رويارويي با «جمهوري اسلامي» برخيزند. چرا كه با انقلاب اسلامي، بيداري اسلامي در جغرافياي جهان اسلام متبلور گشت و هژموني نظام سلطه و استكبار جهاني را به چالش كشيد. از آنجايي كه تز نخ نماشده «جدايي دين از سياست» با وقوع انقلاب اسلامي منسوخ شد دشمنان اسلام، به ايده كهنه قرائت هاي مختلف از دين روي آوردند و اسلام هاي آمريكايي، طالباني و... را به صحنه آوردند تا پيام اسلام ناب محمدي(ص) به گوش دل هاي آماده و فطرت هاي مستعد و تشنه نرسد. اما آنچه اكنون در قرن 21 به وضوح مشاهده مي شود، شكوفايي غنچه هاي بيداري اسلامي در قلمرو جهان اسلام و حتي فراتر از مرزهاي جغرافيايي كشورهاي اسلامي است. دشمنان اسلام از روزگاران مبعث و ولادت اسلام محمدي(ص) قوي تر گشته اند و با بهره گيري از قابليت هاي تكنولوژيك در عرصه هاي اقتصادي، سياسي، علمي و نظامي جولان مي دهند و با استفاده از رسانه ها و شبكه هاي بزرگ راديويي، تلويزيوني و همچنين حجم انبوهي از نشريات و مطبوعات تمام همت خود را به جلوگيري از پيام انقلاب اسلامي در عصر جديد متمركز نموده اند و از طرف ديگر بر گفتمان هاي «حقوق بشر»، «دموكراسي غربي» «جهاني شدن»، «صلح فراگير»،«مبارزه با تروريسم وخشونت» به گونه اي وارونه مي دمند و مانور مي دهند و در اين ميان به اذعان و اعتراف مقامات امنيتي و پژوهشگران نهادهاي اطلاعاتي غرب، صدها ميليارد دلار براي حمايت از پروژه براندازي انقلاب اسلامي هزينه شده است اما «ناكامي» ترجيع بند تمامي اقدامات و لطايف الحيل آنها در رويارويي با انقلاب اسلامي و به حاشيه راندن پيام اسلام ناب است. امروز جمهوري اسلامي، پرچمدار بيداري اسلامي در جهان اسلام است و نقاب از چهره دشمنان تابلودار اسلام به زير كشيده شده است و افكارعمومي دنيا از «دموكراسي» به ياد گوانتانامو و ابوغريب مي افتند، از «حقوق بشر» خاطره تلخ كشتار مردم غزه و فلسطين، عراق و افغانستان، به قتل رساندن «مروه الشربيني» محجبه مصري و دهها و صدها نمونه ديگر برايشان زنده مي شود؛ و مي دانند كه «جهاني شدن» اسم مستعار «غربي شدن» و به خواسته هاي زياده خواهانه آنها تن دادن است. امروز افكارعمومي دنيا با ملاحظه جنگ و كشتار و خونريزي، سياست هاي دوگانه مدعيان حقوق بشر و دموكراسي، تبعيض نژادي گسترده از سوي آنهايي كه داعيه حقوق شهروندي شان گوش فلك را كر كرده است، عدالتي كه به مقياس جهاني ذبح گرديده است، آزادي و برابري كه به يغما رفته است و... تشنه عدل و رستگاري اند. با انقلاب اسلامي و امروز پس از گذشت سه دهه از آن نداي پيامبر رحمت رساتر از هميشه به گوش مي رسد و دعوت اسلام كه دعوت به عقلانيت، عدالت و معنويت و خدايي شدن است با طنين بيشتري شنيده مي شود. ناكامي دشمنان اسلام انباشته گرديده و پرچم عزت و اقتدار اسلامي به اهتزاز درآمده است. اعتماد: غلبه حاشيه بر متن نماز جمعه «غلبه حاشيه بر متن نماز جمعه» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ اعتماد به قلم فرزانه روستايي است كه در آن مي‌خوانيد؛ ظاهراً از همان ابتدايي که اولين نهادهاي مدني براي اداره امور مردم يک سرزمين شکل گرفته، بحثي خودنمايي مي کند که شايد بتوان آن را زيربناي بسياري از چالش هاي سياسي دانست. بحث بر سر اينکه مردم اصل هستند يا حکومت، و نيز بحث بر سر اينکه مردم حکومت و سازمان آن به معناي اعم را به وجود آورده اند پس سرنوشت حکومت در دست آنان است يا اينکه حکومت مردم را به وجود آورده، پس مردم بايد تابع و مطيع آراي حاکمان و اداره کنندگان ملک باشند. توضيح جملات فوق اين است که اگر مردم و مسائل و مشکلات ادواري و بعضاً تکراري آنان نمي بود هيچ گاه واحدهاي حکومتي شکل نمي گرفت و به عبارتي، درصورتي که اراده انسان ها به عنوان صاحبان و مالکان و مدعيان روابط اجتماعي و اقتصادي بروز نمي يافت و پديده يي به نام مردم يا جمهور را شکل نمي داد، نه تنها مقوله هاي «حاکميت» و «حکومت» و «حاکم» شکل نمي گرفت، حتي ممکن بود جوامع هنوز دوران پارينه سنگي را مي آزمودند. بر اين مبنا، حضور فيزيکي و بيان اراده يي که جمهور مردم به آن اعتقاد دارند يا بر بي اعتقادي خود بر آن اصرار مي ورزند همان شالوده يي است که جنس حکومت از آن استواري مي گيرد.نمازهاي جمعه نيز به عنوان نهادي که به دليل صبغه غيرحکومتي داشتن، بيشتر طرف مومنان يا به تعبير جديد شهروندان است و مسائل و مشکلات آنان را در آخر هفته مورد بحث قرار مي دهد، ظاهراً بر اين مبنا استوار يافته که حکومت ها بيشتر در حاشيه قرار گيرند. به همين دليل است که خطيب جمعه مسائل و مشکلات مبتلابه مردم را مورد بحث قرار مي دهد يا حداقل مرور مي کند و با کلام خود به گونه يي سمت گيري مي کند که اصل بودن مردم و فرع بودن حکومت از آن منتج شود نه اصل بودن حاکميت و حکومت و فرع و تابع بودن مردم.اگر فلسفه شکل گيري نمازهاي جمعه به نوعي بيانگر ساده شده و تاييد همان اصول حقوق اساسي تقرير شده از سوي بشر است که توضيح مي دهد حکومت ها آمده اند تا مسائل مردم را حل کنند و مردم نيافريده شده اند تا حکومت چيزي براي گفتن و کاري براي کردن داشته باشد بنابراين بايد گفت نماز جمعه گذشته به دليل غلبه حاشيه هاي پررنگ بر متن آن يکي از ذاتي ترين نمازهاي جمعه يي بوده که تاکنون برپا شده و در صورتي که چنين تجربه يي تکرار شود چون نمايانگر برداشت خاصي از حق الناس بود يکي از پرثواب ترين نمازهايي است که تاکنون برپا شده است. حتي اگر جمعيت متحدالشکل و سازماندهي شده يي که مقابل تريبون را پر کرده بودند جايشان را با جمعيت ملتهب بيرون عوض مي کردند باز هم اين فضاي فرضي به آن فلسفه شکل گيري که نماز جمعه بر آن استوار شده نزديک تر مي شد. جمعيتي که بيرون از دانشگاه تهران حضور داشتند نه مخلوقات خالقي غير از خالق يکتا بودند و نه به لحاظ شعارها و فارسي صحبت کردن شان مردمي غير از مردم ايران بودند. حتي اگر جمعيت اضافه شرکت کننده در اين نماز جمعه نمازخوان نمي بودند، اراده آنان براي حضور در مکاني و زماني که نماز در آن شکل مي گيرد امر ميمون و مبارکي بوده که بايد از آن استقبال مي شد. استقبال به اين لحاظ که حتي اگر نمي دانسته اند، با رفتار خود همان را به نمايش گذاشته اند که نماز جمعه در نظام دين براي آن طراحي شده و به اجرا درمي آيد. هر نماز جمعه شرکت کننده بيشتر و شنونده بيشتري را به خود جلب کند به فلسفه برگزاري و شکل گيري نمازهاي جمعه نزديک تر شده و به ميزاني که توجه مردم را به مباحث خود جلب نکند و موضوعات آن دهان به دهان نگردد، به نمايش کم مايه يي از فلسفه شکل گيري اين نهاد اسلامي و شرقي تبديل مي شود. جناب آقاي هاشمي رفسنجاني خطيب محترم نماز جمعه پريروز برخلاف بسياري از موارد و حداقل برخلاف دو نماز جمعه يي که طي دو هفته گذشته برپا شد به مهم ترين موضوعاتي که مردم کوچه و بازار يا «ناس» پيرامون آن سخن مي گويند، پرداخت....؛ اينکه دچار بحراني هستيم که نمي توانيم در جست وجوي راه حلي براي آن نباشيم، اينکه انتخاباتي که برگزار شده دچار ابهاماتي است که طيف هايي از شهروندان حاضر نيستند آن را نديد بگيرند و کوتاه بيايند، اينکه اعتماد از مردم سلب شده و براي از دست رفتن اين سرمايه عظيم بايد کاري کرد و به عبارتي اداره امور کشور بدون تحصيل دوباره اين اعتماد بسيار هزينه بر و هزينه ساز است، اينکه هنوز راهکارهايي قانوني براي خروج از اين بحران وجود دارد قبل از اينکه خروجي هاي اين بحران به تونل هاي سربسته منتهي شود، اينکه چون يک جناح از مردم کشور بر سالم و بي شائبه بودن انتخابات اصرار دارند، ضرورتي ندارد مخالفان اين ديدگاه در زندان باشند، و نهايتاً اينکه شکاف هاي ايجاد شده پيرو اين انتخابات منجر به عزادار شدن خانواده هايي شده که بايد از آنان دلجويي کرد. پنج موردي که خطيب جمعه پريروز بر آن تاکيد کردند بيان همان مواردي است که حجم قابل توجه از چهل ميليوني که در انتخابات رياست جمهوري دهم شرکت کردند بر آن اصرار دارند و خواستار آن هستند تا حق شهروندي آنان براي اصلاح موارد يا حداقل ابهام هاي فوق مورد شناسايي يا احترام قرار گيرد. براساس همان مباني حقوقي که حاکميت و حکومت با اراده و راي مردم شکل مي گيرد، نهادهاي حکومتي نيز با پول و ماليات مردم سازمان مي يابند و نقش اجتماعي خود را بازي مي کنند. شايد يکي از مهم ترين حاشيه هاي نماز جمعه پريروز حکومتي برخورد کردن صدا و سيما در مورد پخش نماز جمعه به همان شکل و ترکيبي است که عملاً رخ داد. صدا و سيماي جمهوري اسلامي در حالي که بودجه آن با ماليات مستقيم شهروندان و نيز رديف هاي غيرمالياتي درآمدهاي ملي کشور اداره مي شود، به عنوان يک سازمان و نهاد جهت دار عمل کرد و پخش و نمايش اراده شهروندان - مومنان را به صورت گزينشي و مخدوش انجام داد. در صورتي که بودجه اين رسانه از نهادهاي غيردولتي تامين مي شد، صدا و سيما مجاز بود تا اخبار و صدا و سيماي واقعي نماز جمعه را به صورت گزينشي و متناسب با سليقه تامين کنندگان بودجه خصوصي خود عرضه کند. ولي اگر صدا و سيما متعلق به آحاد مردم ايران است و بودجه و حقوق خيل عظيم کارکنان آن از ماليات همان شهرونداني تامين مي شود که براي اولين بار سوت زدن را در نماز جمعه باب کردند، حاشيه و متن نماز جمعه به عنوان يک تحول و اتفاق مهم در جامعه ايران بايد به نمايش درمي آمد. چرا مردم شهرستان هاي دور و روستاها با حذف صداها و تصاوير و حتي بي نظمي هاي نماز جمعه پريروز نبايد در جريان تحولات مهم ترين نماز جمعه کشور در تهران قرار گيرند. بعيد مي دانم در هيچ بخشي از قوانين مربوط به اداره صدا و سيما به آن سازمان اجازه داده شده باشد تا جملاتي از سخنان خطيب نماز جمعه حذف شود يا صداها با کاربرد تکنيک هاي استوديوي به صورتي مورد تجزيه و ترکيب قرار گيرند که بخش هايي از صدا حذف شود. اگر پخش چند دقيقه يي حاشيه هاي نماز جمعه در پايان اخبار ساعت 30/22 جمعه شب مانعي ندارد پس پخش کامل و همزمان آن نيز بي مانع است. وقتي خطيب نماز جمعه با ادبيات کاملاً شفاف و صريح پيرامون يک اتفاق اجتماعي سخن مي گويد و براي خروج از بحران راهجويي مي کند، تصاوير و صداي همان اتفاق اجتماعي چرا بايد از پوشش هاي راديويي و تلويزيوني حذف شود. صدا و سيما با نحوه پخش صدا و سيماي نماز جمعه پريروز بيش از گذشته خود را سخنگو و رسانه يک طيف خاص معرفي کرد. اگر چنين است، يا بايد بودجه صدا و سيما از رديف بودجه هاي دولتي حذف شود و يک طيف خاص بايد ملزم به تامين بودجه اين صدا و سيماي بي طرف شود، يا اينکه به آناني که صدا و تصويرشان از صدا و سيما حذف شد بايد اجازه داد براي خود شبکه هاي تلويزيوني اختصاصي راه بيندازند. اگر به زعم خطيب نماز جمعه پريروز دچار بحران، ابهام، بي اعتمادي و شکاف هاي رو به گسترش و درمان ناپذير هستيم با اصلاح همين صدا و سيما مي توان درمان اين بحران، ابهام، بي اعتمادي مردم و پر کردن شکاف هاي عميق را آغاز کرد.  ابتكار: انحصار واردات کالا در دست چه کساني است؟  «انحصار واردات کالا در دست چه کساني است؟» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ ابتكار به قلم محسن مهديان است كه در آن مي‌خوانيد؛ فساد با انحصار همزاد است. انحصار ضد شفافيت است. انحصار سيال است و به سرعت منتقل مي شود. رد پاي انحصار بدون شک در قدرت است. نيروي محرکه انحصار در قدرت سياسي است. بنابراين براي مبارزه با انحصار نيازي نيست به دوردست نگاه کنيم. مبارزه با مافياي اقتصادي به پرونده سازي هم نيازي ندارد. افشاگري هم مشکلي را حل نمي کند. مافياي مدرن به اين سطح از عقلانيت ابزاري رسيده است که منافعش را در چارچوب نهادهاي قانوني دنبال کند. انحصار گر در اقتصاد متعارف يک فاسد شناخته نمي شود.بنابراين تاکيد بر مافيا يا مفسد اقتصادي تنها در زمين خوار و نزول خور وشايد در بهترين حالت رانت خوار باشد و انحصار گر در حاشيه امنيت ساختاري است. در مواردي جريان انحصار به ظاهر مدافع مبارزه با فساد مي شود والبته آدرس غلط مي دهد. بطور نمونه جريان سرمايه دار به قاعده الزامات اقتصاد نئوکلاسيکي تلاش مي کند تعرفه واردات کالا را با چانه زني در نهاد هاي سياستگذار کاهش دهد.ادعا اين است که قاچاق کاهش پيدا مي کند. اما موضوع اين است که که اصلاحات بخشي و تک متغيري تنها باعث جابجايي رانت مي شود.پيامد کاهش تعرفه، انتقال رانت از مافياي قاچاق به انحصار در واردات است. در همين راستا محمد شريعتمداري وزير بازرگاني دولت هشتم طي گفت وگو با يکي از روزنامه ها با اشاره صريح به مقاومت ها براي تغيير تعرفه گوشي تلفن همراه گفته بود: يک جريان پرقدرت در اقتصاد مدام به دولت فشار مي آورد که تعرفه گوشي تلفن همراه را افزايش ندهيم.وي در همين حال تصريح مي کند که قدرت اين جريان آنقدر بود که اجازه اين تغيير تعرفه را به وزارت بازرگاني ندهد. البته اين همسودي در رفتار تک بخشي و غير سيستمي مبارزه با فساد نهفته است. از آنجائي که جريان بازار در ايران، کاملا ضد مصرف کننده است، کاهش تعرفه به کاهش معنا دار قيمت در بازار منتهي نمي شود و نبود رقابت ميان کالاي وارداتي و داخلي باعث کاهش توليد و رونق بيشتر کالاي وارداتي مي شود. مختصرا رد پاي جريان انحصار را در واردات چند کالاي اساسي که در سالهاي گذشته بيشترين کاهش تعرفه را داشته اند دنبال مي کنيم.البته جريان انحصار براي افزايش سود خود مجموعه اي از سياست ها را دنبال مي کند و سياستهاي تعرفه اي تنها بخشي از آن است. خودرو-بر اساس آمارهاي گمرک ايران، ارزش کل خودروهاي وارداتي سال گذشته 967 ميليون دلار است که نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن 10 درصد افزايش نشان مي دهد.-مطابق گزارش گمرک دربخش خودرو، 10 واردکننده نزديک به 45 درصد واردات اين کالا را در دست دارند.  -45درصد ارزش کل واردات خودرو درسال 87 حدود 15.435 ميليون دلار است. که به اين ترتيب 10 وارد کننده فوق هر کدام به طور متوسط 5.43 ميليون دلار از ارزش واردات خودرو را در سال 87 را به خود اختصاص دادند. اگر فرض کنيم اين 10 نفر بطور مساوي در واردات خودرو سهم داشته باشند که ندارند -تنها يکي از آنها يک هفتم از کل واردات خودرو را در دست دارد-سهم هر نفر رقمي معادل 5.43 ميليون دلار مي شود که اگر اين رقم با دلار 1000 تومان تسعير شود به عدد 43 ميليارد و 500 ميليون تومان مي رسيم. در ادامه اگر هر فرد 30 درصد -معادل سود کف بازار-سود ببرد توانسته است طي يک سال 13ميليارد و 50ميليون تومان سود قطعي به جيب بزند.-چه کاري در اين کشور ماهانه بيش از يک ميليارد توامن سود دارد؟  شکر-بر اساس گزارش گمرک سال 87 حدود يک ميليون و 101 هزار تن شکر وراد کشور شده است که در مقايسه يا سال 86، 393 هزار تن رشد نشان مي دهد.-55 درصد واردات شکر در سال 87 در انحصار 15شخص حقيقي و حقوقي بوده است.اگر سهم واردکنندگان را مساوي در نظر بگيريم،هر فرد به طور متوسط 36000 تن شکر به کشور وارد کرده است.-آمار ها و اطلاعات نشان مي دهد، قيمت هر کيلوگرم شکر وارداتي به طور متوسط معادل 450 تومان و ميانگين قيمت خرده فروشي اين محصول در مدت ياد شده 650 تومان است. به اين ترتيب سود هر کيلو گرم شکر وارداتي به ازاي هر کيلو، 200 تومان مي شود.اگر از اين رقم 30 درصد آن هزينه توزيع، حمل و نقل و 20 درصد هم سود خرده فروشان باشد سود هر کيلوگرم شکر وارداتي 100 تومان مي شود.-هر وارد کننده به طور متوسط 3 ميليارد و 600 ميليون تومان و ماهانه بيش از 300 ميليون تومان سود برده است.اين سود قانوني است.سود 300 ميليون توماني واردکننده در حالي است که حقوق 300 هزار توماني کارگر کارخانه نيشکر چند ماه است به دليل ورشکستگي عقب افتاده است.  آهن-بر اساس گزارش گمرک در سال 1387 جمعا 9ميليون و 509هزار و 838 تن آهن آلات وارد کشور شده است.-مطابق گزارش هاي رسمي، 20 نفر 50 درصد واردات آهن آلات، چدن و فولاد را در سال 87 به خود اختصاص دادند. بنابراين هر يک از 20 واردکننده به طور متوسط 237 هزار تن از آهن آلات را وارد کشور کرده اند.-سود واردات آهن با توجه به گزارش هاي بورس کالا و همچنين اظهار نظر فعالان بازار حداقل 110 تومان در هر کيلو است. به اين ترتيب سود وارد کننده در سال به 2 ميليارد و 600 ميليون تومان مي رسد. موبايل-بر اساس آمارهاي منتشر شده از سوي مرکز آمار گمرک از ابتداي سال 87 تا انتهاي همان سال 400 هزار و 76 کيلو گرم گوشي با ارزش ريالي 615 ميليارد ريال به کشور وارد شده است.-10 واردکننده 70 درصد بازار واردات گوشي همراه را در سال87 را به خود اختصاص دادند. به اين ترتيب سهم هر وارد کننده به طور متوسط به 43 ميليارد ريال مي رسد.-به گفته رئيس اتحاديه فروشندگان لوازم صوتي، تصويري و گوشي تلفن همراه سود حاصل از خريد و فروش انواع گوشي تلفن همراه قاچاق در رده قيمت 200 هزار تومان بيش از 25درصد است.به اين ترتيب سود واردکننده گوشي، ساليانه 7.10 ميليارد ريال است. پارچه-سال گذشته  81 ميليون و 77 هزار و 875 کيلو پارچه به ارزش ريالي 200 ميليارد و 248 ميليون و 667 هزار و 873 تومان وارد کشور شده است.-55 درصد ارزش کل واردات پارچه در سال 87 در انحصار 10 شخصيت حقيقي و حقوقي بوده است.-به گزارش فعالان بازار سود حاصل از فروش پارچه وارداتي در بازار تهران بيش از 40 درصد است.به اين ترتيب هر وارد کننده ساليانه 2.4 ميليارد تومان از واردات پارچه سود مي برد.-چندي پيش يک خبرگزاري در گفت و گو با برخي کارگران که در پاي دستگاه هاي پارچه بافي مشغول کار بودند، نوشت: حقوق ماهيانه آنها بعد از 25 سال سابقه به 250 هزار تومان در ماه مي رسد که آن هم دو ماه عقب افتاده است. يک کارگر هم گفته است که بعد از 10 سال به صورت قراردادي و بدون پرداخت بيمه کار مي کند و ماهانه 190هزار تومان حقوق مي گيرد. صداي عدالت: نماز جمعه استثنايي ‏ «نماز جمعه استثنايي »عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ صداي عدالت به قلم مصطفي ايزدي است كه در آن مي‌خوانيد؛ نماز جمعه 26/4/88 که به امامت آقاي علي اکبر هاشمي رفسنجاني در دانشگاه تهران و خيابان هاي تهران و خيابان هاي اطراف آن برگزار شد، يکي از استثناهاي تاريخ سي ساله انقلاب اسلامي به شمار مي رود. مخالفان خطيب جمعه اين هفته ، چه بخواهند چه نخواهند، بايد بپذيرند که وي توانست در شرايطي خاص يکي از عظيم ترين اجتماعات مذهبي ايران را به نام خود ثبت کند. دلايل فراهم آمدن اين شرايط و نيز دلايل قدرت نمايي امام جمعه موقت تهران ، مقولات قابل بحثي است که اين نوشته براي بحث درباره آنها نمي نويسم ، بلکه مي خواهم آنچه را که در سي سال گذشته براي اولين بار در نماز جمعه تهران ، يعني مهمترين نماز جمعه کشور رخ داده است فهرست نمايم. راقم اين سطور از نزديک شاهد و شنونده رويداد مهم و تاريخي روز جمعه در مهمترين مرکز آموزشي کشور بود و لذا مسائلي را مي نويسد براي اولين بار ديده و شنيده است. 1- براي اولين بار جمعيتي به اين وسعت و با اين تعداد حيرت انگيز در نماز جمعه تهران گرد آمدند. هر چند آقاي هاشمي رفسنجاني اين نماز را با نمازهاي جمعه مرحوم آيت الله طالقاني در ماه هاي نخستين پيروزي انقلاب مقايسه کرد، اما کثرت جمعيت حاضر در اين هفته با کل جمعيت تهران در آن زمان قابل مقايسه است . 2- براي اولين بار همه ديدگاه ها و گروه هاي سياسي و فکري از تندترين عناصر راست تا تندترين افراد منتقد ، براي حضور در آئين عبادي سياسي جمعه و شنيدن سخنان خطيب آن زانو به زانوي هم نشستند و خطبه را شنيدند و نماز خواندند.‏ 3- براي اولين بار ، يک نماز جمعه در تهران پيش از برگزاري اش به جدالي رسانه اي تبديل شد. از چندين روز قبل از جمعه معهود ، محافظه کاران نشان داند که تحمل برگزاري چنين نمازي را ندارند. تندروهاي اين جناح در روزنامه ها و سايتهاي خود براي آن خط و نشان کشيدند . روزنامه کيهان براي اولين بار يک روز قبل از آن در پوشش خبرهاي واصله تهديد به برخورد کرده بود و شعارهاي مخالفين آقاي هاشمي را هم براي دوستان خود ديکته کرده بود همين روزنامه يک روز پس از جمعه تلخ کامي تندروهاي همفکر خود در عباراتي که تلاش مي کرد بين خطيب نماز جمعه و نظام مورد قبول خود فاصله بيندازد برملا کرد و نشان داد که مي توان از يک رويداد مهم با اعداد وارقام غلط و عبارات ساختگي هم خود را و دوستان را اقناع کرد و هم ناراحتي دروني خود را از آن بروز و اين جرايد نتوانستند عصبانيت خود را پنهان نمايند.‏ ‏4- براي اولين بار معترضان متدين و اصلاح طلبان متعهد که به دليل جهت دار بودن خطبه هاي جمعه ، چند سالي از آن فاصله داشتند خود را آماده حضور کرده و صف در صف به جماعت ايستادند.‏ 5- براي اولين بار اطراف محل برگزاري نماز جمعه فضاي امنيتي سنگيني داشت، به گونه اي که نيروي انتظامي ، بسيج لباس شخصي ها و ياوران آنها ، هم امنيت نمازگزاران را عهده دار بودند و هم براي اولين بار آماده شده بودند که در صورت تشکيل صفوف معترضين براي راهپيمايي اعتراضي پس از نماز جمعه مانع تحرکات معترضانه بشوند.‏ 6 - براي اولين بار با آغاز قرائت خطبه ها که به جاي دو رکعت نماز خوانده مي شود از طرف نيروي هاي حافظ امنيت گاز اشک آور شليک شد و چشم مستمعين خطبه ها در خيابان قدس (شرق دانشگاه تهران) را سوزاند . به گونه اي که جمعيت در حال عبادت مجبور شدند سجاده هاي خود را جمع کرده و دقايقي از شنيدن خطبه ها صرف نظر نمايند و پس از آنکه با آتش زدن روزنامه و کاغذهاي همراه خود آثار گاز اشک وار را خنثي کنند به شنيدن خطبه ها ادامه دهند لذا براي اولين بار در جمهوري اسلامي ايران فضاي نماز جمعه به گاز هاي اشک آور آلوده شد.‏ 7- براي اولين بار خطيب جمعه تهران به طور تلويحي از وجود زندانيان سياسي در ايران خبر داد و به طور صريح درخواست آزادي آنها را نمود. آزادي زندانيان سياسي که هنوز معلوم نيست جرم آنها چيست ، يکي از شروط بازگشت اعتماد متقابل دولت و ملت به جامعه اعلام شد.‏ 8- براي اولين بار يک امام جمعه که‏ رئيس مجلس خبرگان رهبري و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز هست تشخيص داد که دلجويي از خانواده هاي جانباختگان حوادث اخير و مصدومين راهپبمايي هاي اعتراضي در ايجاد اعتماد مردم نقش اساسي دارد.‏ 9- براي اولين بار خطيب جمعه نگران برخورد نيروهاي انتظامي و شبه انتظامي با نمازگزاران بود و لذا به مخاطبين خود گوشزد نمود که شعار هاي سنجيده و عرفي بدهند که بعد از نماز برايتان مشکلي پيش نيايد.‏ 10- براي اولين با خطيب مشهور و شناخته شده جمعه براي نشان دادن دلسوزي خود به نظام وانقلاب مجبور شد از خودش و سابقه فعاليتهاي سياسي و اجتماعي‏ خود تعريف نمايد اين شيوه بيان به منظور اعلام بي طرفي در موضوعات سياسي و جناح هاي موجود کشور اتخاذ شد.‏ 11- براي اولين بار آقاي هاشمي رفسنجاني از تريبون جمعه براي راضي نگه داشتن ناراضيان درون نظام بهره گرفت و توانست نقش خود را به عنوان فرد تقريبا قابل اتکا در حوالي قله حاکميت به خوبي بازي کند.‏ 12- براي اولين بار خطيب جمعه تهران بدون استفاده از سخنان ديگران و با تمسک به سخنان پيامبر عظيم الشان(ص) و ائمه معصومين (ع) به تببين ديدگاه هاي خود پرداخت و از اين نظر استقلال راي خود را در ذيل قدرت نشان داد.‏ 13- براي اولين بار در نماز جمعه تهران دو گروه مخالف و موافق امام جمعه له و عليه مواضع او شعار مي دادند و صحنه اين رويداد مهم را در تاريخ سياسي ، مذهبي تهران ثبت کردند. اين امر چند سال قبل در اصفهان نيز رخ داده بود. زماني که مخالفان آيت الله طاهري اصفهاني نماز جمعه را با شعار خود تضعيف کردند.‏ ‏14- براي اولين بار پس از انتخابات 22 خرداد کسي نتواست اعلام کند که تجمع معترضين به عملکرد ناظران و مجريان انتخابات غير قانوني است . با اين وجود براي اولين بار نيروهايي که براي امنيت آمده بودند با معترضين نمازگزار درگير شدند، شيشه تعدادي خودرو شکسته شد و بعضي ها دستگير شدند و بعضيها کتک خوردند.‏جمهوري اسلامي: بعثت و ضرورت بازسازي اخلاقي جامعه «بعثت و ضرورت بازسازي اخلاقي جامعه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد؛يكي از ضرورت هاي بزرگ در نگرش كلان به موضوع بازسازي و مهيا كردن همه زمينه هاي رشد و توسعه در ابعاد و جنبه هاي گوناگون ـ و نه در گرايشات يكسويه و فاقد جامعيت ـ « بازسازي اخلاقي جامعه » است. اصل بازسازي اخلاقي جامعه نشان مي دهد كه موضوع « اخلاق » برخلاف تفكرات سطحي كه اين اصل حياتي را در حصار مسائل اخلاق فردي به بند مي كشند و محدود مي نمايند داراي گستره اي است كه سراسر جامعه و كشور را دربرمي گيرد و در همه عرصه ها حضور دارد و در تمام تعاملات تاثير مي گذارد و هيچ قشر از اقشار جامعه و هيچ نقطه از حوزه فعاليت دولت و ملت را خالي از نفوذ وجود خود نمي گذارد. براي اثبات اين اصل مهم و حياتي هيچ استدلالي را مستحكم تر از اين نمي دانيم كه انگيزه بعثت رسول گرامي اسلام حضرت محمد(ص ) متجلي كردن اخلاق در سطح جامعه و كشور اسلامي است و هيچ پشتوانه فكري و نظري را همچون اين كلام گهربار آن حضرت نمي يابيم كه فرمود . « اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق »« من براي تتميم و تكميل مكارم اخلاق مبعوث شدم »آنچه امروز از بداخلاقي هاي گوناگون در جامعه مي گذرد : پديده جديد و نوظهوري نيست و همواره بوده و در آينده هم احتمال وجود آن بسيار است . آفات و آسيب هاي اين بداخلاقي ها نيز هميشه جامعه ما را رنج داده و بزرگان و ذخاير ارزشمند كشور را به شدت آزرده و خار در چشم و استخوان در گلو در غربتي دردناك فرو برده است .بداخلاقي هاي جامعه ما كه معمولا در مقاطع انتخابات شدت و فزوني مي گيرد نشانگر چند نكته است .اول آنكه فلسفه كلام جامع و ژرف پيامبر اسلام را كه انگيزه بعثت را تكميل مكارم اخلاق اعلام مي كنند درك نكرده ايم و نسبت به اين اصل بنيادي و ضرورت تحقق آن در سراسر جامعه و كشور قصور و غفلت ورزيده ايم . دوم آنكه اخلاق را با تمام اهميتي كه دارد و با همه نقش و آثار تحول زاي آن در اخلاق فردي خلاصه كرده ايم و حال آن كه هم برمبناي كلام رسول خدا(ص ) كه تتميم و تكميل مكارم اخلاقي را محدود در موضوع و جنبه اي خاص نمي كنند و بطور گسترده به اين ماموريت و رسالت اخلاقي تصريح دارند و هم براساس رهنمودهاي صريح و روشني كه در متون فرهنگ و معارف اسلامي نهفته است اخلاق داراي ابعاد و جلوه هاي متنوع و منطبق با صحنه هاي تلاش و فعاليت هاي گوناگون انسان مي باشد و از همين روست كه داراي ابعاد موضوعي مختلفي چون اخلاق فردي اخلاق اجتماعي اخلاق اقتصادي اخلاقي سياسي اخلاق خانواده اخلاق مطبوعاتي اخلاق مديريت اخلاق تعليم و تعلم اخلاق حكومتي يا اخلاق دولتمردان و كارگزاران و اخلاق رسانه اي مي باشد. سوم آنكه اخلاق در هيچيك از ابعاد و جلوه ها فقط با يافته هاي علمي و انباشته شدن مفاهيم و دانسته هاي فكري و نظري در خزانه ذهن تحقق نمي يابد زيرا اخلاق را جز رفتار و عمل دقيق و همه جانبه و در تمام صحنه ها و عرصه هاي تلاش و فعاليت و مديريت به تجلي ديني در نمي آورد و از همين روست كه ديده ايم و مي بينيم كساني را كه به تعبير حضرت امام خميني حتي علم توحيد را علم اخلاق را علم عرفان را به خوبي جمع آورده و به حافظه سپرده اند لكن چون خود را « تزكيه » نكرده اند براي جامعه انساني خطرناك و آسيب رسان گشته اند. شگفت انگيز اين كه فرهنگ و تفكر اسلامي به دليل پيوند گسست ناپذيري كه براي « علم » و « عمل » قائل است هر دانش آموخته اي را كه « دانا » نام مي گيرد به آن دليل كه دانسته هايش را با تزكيه به هم نياميخته و به رفتار و عمل در نياورده است « نادان » مي داند. و چهارم آنكه بداخلاقي هاي متجلي در عرصه فعاليت هاي سياسي يك عارضه سخت و بيماري مهلك است كه هم لايه هايي از مسئولان و هم اقشار و گروه هاي وسيعي از « ملت » به آن گرفتارند. منحصر كردن لايه هايي از متوليان امور و پرهيز از مطلق انديشي در اين باره و نيز محدود كردن اين بداخلاقي ها به اقشار و گروه هايي از ملت عين واقعيت است . با توجه به اين واقعيت انكارناپذير بازسازي اخلاقي جامعه و كشور را نمي توان در « شعار » و آن هم فقط محدود به گروه هايي خاص از ملت مورد توجه قرار داد و از كنار آن به سادگي و سهولت گذشت و همه چ�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 391]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن