واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نقش ملائک در اداره امور جهان
حتما این جمله را شما هم شنیدهاید که مردم در دعاهایشان این نکته را از خداوند طلب میکنند که «خدایا مرا نیازمند هیچ کس نکن!»در مورد این دعا ذکر توضیحاتی لازم مینماید:نظام هستی بنا به خواست خدای متعال بر اساس قانون اسباب و علل مادی و غیر مادی اداره میشود.یعنی خداوند از یک سو از ملائک و کارگزاران خود برای اداره امور جهان استفاده میکند و از سوی دیگر اراده خدا بر این تعلق گرفته که کارهای مردم نیز توسط همدیگر رفع و اصلاح شود. در باب اسباب غیر مادی به چند نمونه اشاره می کنیم: در قرآن صریحا به این نکته اشاره شده که خداوند جان انسان را توسط کارگزاران خود میگیرد: «حتی اذا جاء احدکم الموت توفته رسلنا(1)؛ وقتی مرگ یکی فرا رسد، فرستادگان ما جان آنها را میگیرند.» و یا در غزوه بدر که تعداد سپاه کفار، خیلی بیشتر از سپاه پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود؛ خداوند برای پیروز شدن سپاه مسلمین، ملائک را به یاری رساند. که ما به این اعمال امداد غیبی گوییم.در مورد امور مادی نیز اگر توجه کنیم دائم مشکلاتمان توسط دیگران حل میشود. یک نمونه بارز آن را در اینجا ذکر میکنیم که وقتی در وقت بیماری اینگونه نیست که دست بر روی دست گذاشته و منتظر بهبودی شویم بلکه باید به پزشک مراجعه کنیم و این تصور غلط است که؛ خداوند شفا دهنده است پس خود، بیماری را شفا میدهد. مانند جریان حضرت موسی(علیهالسلام) که در کتابهای روایی ذکر شده؛ ایشان بیمار بود و منتظر شفا گرفتن از ناحیه خداوند. چرا که بر اساس نگاه توحیدی، شفا و درمان از ناحیه خداوند است. پس برای بهبودی هیچ اقدامی نکرد. این نکته قابل ذکر است که رجوع به واسطهها و اسباب، با توکل و توحید هیچ منافاتی ندارد. و هیچ خللی در مقام ربوبیت خداوند ایجاد نمیکند. چرا که سنت خداوند این است که توسط اسباب و علل، امور جهان را هدایت میکند. در واقع انسان باید بین توکل و اسباب و علل را جمع کند و هر دو را توامان داشته باشد تا به نیازهایش برسد.چند روزی از بیماری وی گذشت و حضرت موسی(علیهالسلام) در انتظار درمان و شفا میماند. ولی از درمان و شفا خبری نشد پس به خداوند شکایت میبرد. خداوند به موسی(علیهالسلام) وحی میکند که اگر سالها بیمار بماند او را درمان نمیکند؛ زیرا برای هر دردی، درمانی و اسبابی قرار داده است. بنابر این برای درمان و شفا میبایست به اسباب آن رو آورد و خود را به واسطه آنها درمان کرد.این نکته قابل ذکر است که رجوع به واسطهها و اسباب، با توکل و توحید هیچ منافاتی ندارد. و هیچ خللی در مقام ربوبیت خداوند ایجاد نمیکند. چرا که سنت خداوند این است که توسط اسباب و علل، امور جهان را هدایت میکند. در واقع انسان باید بین توکل و اسباب و علل را جمع کند و هر دو را توامان داشته باشد تا به نیازهایش برسد.پس این مسئله قطعی است که ما برای رفع نیازهایمان، باید از اسباب و علل استفاده کنیم ولیکن رسول خدا(صلی الله علیه و آله) یک استثایی قرار داده است که:حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: در حال دعا گفتم: خدایا مرا نیازمند هیچ یک از بندگانت نکن .پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) این دعا را شنید و فرمود: یا علی! اینگونه دعا نکن، زیرا کسی نیست که محتاج مردم نباشد. گفتم: پس چگونه دعا کنم؟فرمود: بگو؛ خدایا! مرا نیازمند مردم بد نکن .پرسیدم: چه کسانی جزء مردم بد، به شمار میآیند؟فرمود: کسانی که وقتی به نعمتی میرسند، آن را از دیگران(نیازمندان) دریغ میکنند و چون خود محتاج شوند و با آنان بر خلاف انتظارشان رفتار شود، بر میآشوبند و مردم را سرزنش کنند.(2) پینوشتها:1- انعام، 61 .2- بحارالانوار، ج 93، ص 325 . گروه دین و اندیشه سایت تبیان نوشته مهری هدهدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 501]