تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820944526




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فرصت از‌دست‌رفته


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فرصت از‌دست‌رفته
عزت الله انتظامي
صرف‌نظر از «صعود» كه در كارنامه جيراني خيلي تك‌افتاده است و سينماي او به‌واقع سال‌ها بعد به‌شكل متداوم و البته بسيار متفاوتي آغاز شده است، كارنامه او را مي‌توان حاصل گرايش آشكاري به جذب مخاطب اما نه به شيوه‌هاي رايج در سينماي عامه‌پسندانه بدنه دانست. آثار جيراني نشان از عنايتي است كه او همواره به سينماي داستانگو به‌ويژه با پيروي از الگوهاي كلاسيك روايت دارد و به دور از پيچيدگي‌هاي روايي با زباني ساده اما با پرداخت سينمايي قابل‌قبول مي‌كوشد، ارتباطي گسترده با مخاطباني از طيف‌هاي گوناگون داشته باشد.ستاره مي‌شود با لحني كه كم‌وبيش رنگ‌و‌بويي نوستالژيك دارد، شرح روزگار پيري و ازكارافتادگي يك بازيگر فراموش‌شده و قديمي تئاتر است؛ بازيگري كه عمر و زندگي خود را در اين راه از دست رفته مي‌بيند. سه‌گانه ستاره‌ها را شايد بتوان استثنايي در اين ميان به‌حساب آورد. هرچند كه اين فيلم به‌لحاظ پرداخت سينمايي در ادامه همان سينمايي است كه جيراني هميشه دنبال كرده است اما اين ويژگي‌هاي مضموني است كه حساب اين سه‌گانه را از ديگر ساخته‌‌هاي او جدا مي‌سازد. درواقع اين‌بار جيراني با دور شدن از رويكردي كه اهميت بسيار براي جذب مخاطبان قائل است، مضموني شخصي را براي كار برگزيده است كه براي گروه كوچكي از مخاطبان كه سينما جزو دلمشغولي‌هاي آنها به‌حساب مي‌‌آيد مي‌تواند، داراي جذابيت باشد، به‌‌ويژه كساني كه با نوع نگاه و فضاهاي مورد تأكيد فيلمساز بتوانند ارتباط برقرار كنند يا كساني كه تجربه‌هاي مشترك و نزديك با آن را پشت سر گذاشته باشند.
امين حيايي
جيراني علاوه بر فيلمسازي پيشينه قابل‌اعتنايي نيز در زمينه نوشتار سينمايي دارد، خاصه در زمينه تحقيقات مرتبط با تاريخ سينماي ايران؛ تحقيقاتي كه در نوع خود نمونه‌هاي جالب‌توجهي به‌حساب مي‌آيند، چرا كه جيراني به‌جاي تاريخ‌نگاري صرف به زمينه‌هاي اجتماعي، سياسي و جريان‌هاي مختلف در سينماي ايران توجه كرده است.سه‌گانه ستاره‌ها را مي‌توان تا اندازه زيادي حاصل اين علاقه ديرينه در وجود جيراني دانست كه  سعي مي‌كند تا مسائل فرهنگي، سياسي و اجتماعي را كه ريشه در گذشته و حال سينما دارد، در فيلم‌هاي خود بازتاب دهد. درواقع ستاره‌ها پاسخي است به اين دغدغه ديرينه كه سعي دارد، واقعيت سينما را ، خوب يا بد در برابر مخاطب قرار دهد؛ هرچند كه جيراني بيشتر به جنبه‌هاي بي‌رحمانه سينما پرداخته است. جيراني در 2فيلم از اين سه‌گانه به‌نام‌هاي ستاره بود و ستاره مي‌شود، به‌سراغ آدم‌هايي حاشيه‌اي در اين سينما مي‌رود؛ آدم‌هايي كه پاسوز عشق به سينما شده‌اند و مناسبات بي‌رحمانه حاكم بر آن زندگي و سرنوشت آنها را تحت‌الشعاع خود قرار داده است؛ آدم‌هايي كه متأسفانه در طول تاريخ سينماي ايران تعدادشان كم نبوده و هر يك به‌نوعي قرباني آن شده‌اند.جيراني به هنگام ساخت، يكي از نسنجيده‌ترين تصميمات حرفه‌اي خود را گرفت و نتوانست در برابر وسوسه افزودن 3 فيلم به جاي يك فيلم در كارنامه‌اش فائق آيد، 3 فيلمي كه تصور مي‌شد در مجموع كاركرد بيشتري در گيشه نيز داشته باشند.چه كساني كه شيفته سراب شهرت، زندگي خود را به هرز داده‌اند يا آنها كه در حاشيه مانده‌اند و گرد فراموشي تمامي زندگي آنها را در برگرفته است و اين حكايتي است كه از ديرباز در سينما بوده و پس از اين نيز خواهد بود. بي‌شك در اين حوزه مي‌توان داستان‌هاي واقعي و جذابي را سراغ گرفت كه جيراني به‌واسطه احاطه و شناختي كه از تاريخ سينماي ايران و مناسبات پشت‌پرده آن داشته، به‌خوبي با آنها آشناست و در سه‌گانه ستاره‌ها نيز به فراخور مضاميني كه مورد استفاده قرار داده مي‌توان نشانه‌هايش را مشاهده كرد.
جيراني
درواقع همين بعد از مضمون سه‌گانه ستاره‌هاست كه مشكلاتي را براي جيراني هم در هنگام ساخت فيلم و به‌ويژه در زمان نمايش عمومي آنها به‌وجود آورده است، چرا كه نگاه جيراني درعين واقع‌گرايي بسيار تلخ مي‌نمايد و درواقع او دريچه‌اي مي‌گشايد به ‌روي مناسبات بي‌رحمانه‌اي كه در پشت صحنه سينما وجود دارد.ستاره مي‌شود با لحني كه كم‌وبيش رنگ‌و‌بويي نوستالژيك دارد، شرح روزگار پيري و ازكارافتادگي يك بازيگر فراموش‌شده و قديمي تئاتر است؛ بازيگري كه عمر و زندگي خود را در اين راه از دست رفته مي‌بيند. بازي در نقشي كوتاه كه لحظاتي تلخ و توأم با ناكامي را براي او به‌همراه مي‌آورد، او را با پيرزني روبه‌رو مي‌سازد كه عشق دوران جواني‌اش بوده و رؤياي كسب شهرت رابطه آنها را به جدايي كشانده و زن را در سراشيبي سقوطي قرار داده كه در سينما جز جايگاه يك سياهي‌لشكر كه با توهين و تحقير نقش‌هاي كوچكي را به‌دست مي‌آورد برايش چيز ديگري به‌همراه نداشته است و اين دقيقاً همان راهي است كه دختر پيرمرد نيز در آستانه تكرار آن است. به اين ترتيب جيراني نشان مي‌دهد كه چگونه روابط نادرست و سرمايه‌سالارانه حاكم بر سينما باعث مي‌شود نسل امروز همان تجربه نسل‌هاي پيش از خود را دوباره تكرار كند.جيراني با دور شدن از رويكردي كه اهميت بسيار براي جذب مخاطبان قائل است، مضموني شخصي را براي كار برگزيده است كه براي گروه كوچكي از مخاطبان كه سينما جزو دلمشغولي‌هاي آنها به‌حساب مي‌‌آيد مي‌تواند، داراي جذابيت باشد، به‌‌ويژه كساني كه با نوع نگاه و فضاهاي مورد تأكيد فيلمساز بتوانند ارتباط برقرار كنند يا كساني كه تجربه‌هاي مشترك و نزديك با آن را پشت سر گذاشته باشند. اما درست همين‌ايده كه نقطه قوت فيلم به لحاظ مضموني است به يكي از مشكلات آن براي نمايش عمومي بدل مي‌شود. اين در حالي است كه درزمان آماده شدن اين سه گانه شايعاتي پيرامون يك قسمت ديگر از فيلم (ستاره است) شكل گرفته بود. اما درست در زمان اكران ستاره مي‌شود همين فيلم جاي آن را گرفت و اكران ستاره مي‌شود ماند تا نزديك به 2 سال بعد كه در يكي از بدترين فصول اكران فيلم روي پرده رفته است. اين در حالي است كه فيلم به حذف و تعديلات محسوسي در مقايسه با نسخه به نمايش درآمده در جشنواره فيلم فجر دچار شده است؛ تغييراتي كه بي‌شك در راستاي كم كردن حساسيت‌ها و واكنش‌هايي است كه احتمالا فيلم مي‌توانست در پي داشته باشد. درست است كه با اين تدبير، مشكل نمايش فيلم حل شده است اما به لحاظ سينمايي ستاره مي‌شود لطمه‌هاي زيادي خورده است چرا كه در شكل فعلي يكي از ايده‌هايي كمرنگ و تقريبا محو شده است كه نه تنها از ايده‌هاي مضموني جذاب فيلم بوده،  بلكه تناسب درستي با ديگر عناصر روايي فيلم داشته و كامل كننده آنها بوده است. به اين شكل، ديگر عناصر روايي فيلم كه در ارتباط با هم و با يك وحدت دروني ايده مركزي فيلم را به مخاطب انتقال مي‌داده‌اند، تحت‌الشعاع اين تغييرات قرار گرفته و انسجام كلي آنها  نيز مخدوش شده است. در واقع آنچه بر تكرار تجربه‌اي واحد براي نسل‌هاي مختلف تاكيد داشته، حالا شكلي گنگ و مبهم به خود گرفته است. از سوي ديگر كمرنگ كردن اين ايده براي فيلمي كه به لحاظ مضموني چندان پروپيمان نيست، مشكلي دو چندان را به همراه دارد. چرا كه در اصل جيراني فيلمنامه سه گانه ستاره‌ها را به صورت يك فيلم اپيزدويك نوشته بود و قرار بر آن بود كه اين فيلمنامه‌ها مبناي ساخت 3 اپيزود كوتاه و در واقع 3 برش از مسائل پشت صحنه سينما با رويكردي واقع‌گرايانه و البته تلخ باشد. اما جيراني به هنگام ساخت، يكي از نسنجيده‌ترين تصميمات حرفه‌اي خود را گرفت و نتوانست در برابر وسوسه افزودن 3 فيلم به جاي يك فيلم در كارنامه‌اش فائق آيد، 3 فيلمي كه تصور مي‌شد در مجموع كاركرد بيشتري در گيشه نيز داشته باشند.
عزت الله انتظامي
اين در حالي بود كه به هزينه‌هاي فيلم نيز چندان افزوده نمي‌شد و تهيه‌كننده نيز به اين امر رضايت داشت. تا اينجاي كار شايد مشكلي وجود نداشته باشد اما مشكل زماني شروع مي‌شود كه جيراني به جاي بسط و گسترش دادن آن فيلمنامه‌ها و افزودن شاخ و برگ‌هايي كه با محور اصلي در ارتباط باشند، به آب بستن! در همان فيلمنامه‌ها پرداخته است. اين مسئله آشكارا به صورت صحنه‌هايي طولاني و كشدار و همچنين صحنه‌هاي زائد و اضافي نمود يافته است. به اين ترتيب جيراني فرصت بسيار خوبي را كه براي ثبت يكي از بهترين آثار كارنامه خود  در قالب يك فيلم اپيزوديك و شخصي داشته،  از دست داده است و به جاي آن سه گانه‌اي را به كارنامه خود افزوده است كه در مجموع فاقد آن ارزش سينمايي و تاثيرگذاري هستند كه اين فيلم‌ها در شكل كوتاه و اپيزوديك خود مي‌توانستند داشته باشند.آثاري كه به درستي اغلب آنها را به سختي و با اغماض آثار متوسطي ارزيابي كردند كه از ريتمي كند و كسل‌كننده رنج مي‌برند و با تماشاگر نيز نمي‌توانند ارتباط درستي برقرار سازند. چرا كه در اساس، اين فيلمنامه‌ها براساس طرح و الگويي بنا شده بود كه با زباني موجز مضمون مورد نظر را پيش روي مخاطب قرار دهند و حالا به روشني پيداست كه ظرف و مظروف  تناسبي با يكديگر  ندارند.فيلمنامه ستاره مي‌شود  برخلاف ديگر فيلم‌هاي جيراني براساس الگوهاي كلاسيك داستانگويي بنا نشده است. قصه در فيلم فراز و فرودي ندارد، آنچه مهم است، موقعيت‌هايي است كه در فيلم ترسيم مي‌شوند و در خلال آن شاهد يك حركت بطئي در فيلم هستيم؛ حركتي كه به پاياني باز و تاثيرگذار ختم مي‌شود و جالب اينكه پايان‌بندي فيلم نيز برخلاف عمده آثار جيراني كه اغلب از اين بابت لنگ مي‌زنند، بسيار خوب شكل گرفته است. جيراني در ستاره مي‌شود، در هيئت فيلمسازي است كه به جزئيات اهميت بسياري مي‌دهد و با آنها خوب كار مي‌كند،‌ هرچند كه كم بودن پتانسيل دستمايه فيلم باعث شده است كه جيراني براي طولاني كردن زمان فيلم دست روي جزئياتي بگذارد كه دركليت فيلم فاقد تاثيرگذاري لازم هستند، از اين‌رو فيلم آن نگاه جزئي نگرانه و توأم با ايجاز خود را از دست داده است.
عزت الله انتظامي
اما با اين وصف نمي‌ توان منكر پاره‌اي از ارزش‌ها شد كه فيلم‌هاي اين سه گانه به ويژه ستاره بود و ستاره است، از آن برخوردارند؛ به ويژه فضاسازي موفق فيلمساز كه به خوبي حال و هواي نوستالژيك و تلخ دستمايه فيلم‌ها را به مخاطب انتقال مي‌دهد. همچنين شخصيت‌پردازي موفق جيراني از آدم‌هايي كه تصويري زنده و به يادماندني از آنها ترسيم شده است. و اين يكي از آن ويژگي‌هايي است كه در پاره‌اي از آثار جيراني به ويژه  آنها كه با حال و هواي ذهني او نزديكي داشته و همدلي فيلمساز را به همراه داشته‌اند، نيز مي‌توان نمونه‌هايي از آنها را سراغ گرفت. براي نمونه شخصيت عادل در سالاد فصل را به خاطر بياوريد كه يكي از موفق‌ترين نمونه‌ها در اين زمينه به حساب مي‌آيد. سرانجام آنكه سه گانه ستاره‌ها را مي‌توان يكي از آن فرصت‌هاي بزرگ از دست رفته به حساب آورد. آنچه جيراني در اين سه گانه به ما عرضه مي‌كند، مي‌توانسته به شكل بهتري در همان فيلم اپيزوديك نيز ارائه كند و طولاني كردن بي‌مورد آن چيزي بر آنها نيفزوده است. منبع : همشهري تنظيم براي تبيان : مسعود رضا عجمي





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن