واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ره آورد مينوي
نويسنده ، مترجم ، محقق و استاد دانشگاه "مجتبي مينوي" که عمر خود را در راه کسب معلومات سازنده و خدمت به ميهنش سپري کرد. ذکر فعاليت هاي فرهنگي او فهرست بلند بالايي خواهد شد که از حوصله ي مطلبي مثل اين که تنها قصد معرفي کلي آثار او را دارد خارج است . اما کتاب هاي بسيار خوبي از جمله آنچه ماه منير مينوي -خواهر ايشان- با عنوان "مينوي بر گستره ادبيات فارسي " نگاشته اند ، پله بعدي در مطالعات محققان جوان خواهد بود. فعاليتهاي مينوي در عرصه?ي ميراث مکتوب را به طور کلي مي توان به سه دسته تقسيم نمود :تصحيح ميراث مکتوب : مينوي با دقتي موشکافانه کتب مهمي را از کنج تاريک کتابخانه?ها گلچين نموده و همت بر تصحيح آنها مي?گمارد ، البته گشاده دستي وي آنقدر مثال زدني و ارزشمند است که گاه نسخه?هايي را مشترکا به تصحيح مي رسانيد و گاه نسخه?هايي را که به مشقت بدست آورده بود به دست ديگر دوستان براي تصحيح مي?سپارد ، سه نکته?ي قابل توجه در تصحيحات مينوي وجود دارد که تصحيحات وي را در زمره?ي تصحيحات معتبر قرار مي?هد ، اول انتخاب نسخ معتبر ، دوم انتخاب روش علمي و انتقادي در تصحيح متون ، سوم دقت نظر در تنظيم عبارات و صفحه بندي و حروفچيني کتب زير حاصل تلاشهايي مينوي در اين عرصه است : 1. ديوان ناصر خسرو ، با همكاري دكتر مهدي محقّق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1353. 2. شاهنامه فردوسي ، با همكاري عباس اقبال آشتياني، تهران، بروخيم، ج1، 1313. 3. نوروزنامه : تأليف خيام نيشابوري، تهران، 1312. 4. ويس و رامين : سرودة فخرالدين اسعد گرگاني، تهران، بروخيم، 1314. 5. رساله در امر ماليات : تأليف خواجه نصيرالدين طوسي، با همكاري ولاديمير مينورسكي (مندرج در Bsoas 1940 م ـ 1321). 6. مصنّفات افضل الدين مرقي كاشاني، با همكاري يحيي مهدوي، انتشارات دانشگاه تهران، ج1، 1330، ج2، 1337. 7. عيون الحكمه : تأليف ابن سينا، تهران، دانشگاه تهران، 1333. 8. تحريمة القلم : از سنائي غزنوي (مندرج در فرهنگ ايران زمين، ج5، 1335) 9. السعادة و الاسعاد (چاپ عكسي از روي خط مينوي): تأليف ابوالحسن عامري، ويسبادن، 1336. 10. كليله و دمنه : ترجمه و انشاي نصرالله منشي، تهران، دانشگاه تهران، 1343. 11. سيرت جلال الدين مينكبرني : تأليف شهاب الدين محمد خرندزي، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1344. 12. تنسوق نامه يا طب اهل ختا: تأليف رشيدالدين فضل اللّه همداني، تهران، دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران، 1350. 13. وقفنامة ربع رشيدي (چاپ عكسي): تأليف رشيدالدين فضل الله همداني، با همكاري ايرج افشار، تهران، انجمن آثار ملي، 1350. 14. احوال و اقوال شيخ ابوالحسن خرقاني به ضميمة منتخب نورالعلوم، تهران، انجمن آثار ملي، 1354. 15. نامة تنسر : با همكاري محمد اسمعيل رضواني، تهران، خوارزمي، 1354. 16. اخلاق ناصري : تأليف خواجه نصيرالدين طوسي، با همكاري عليرضا حيدري، تهران، خوارزمي، 1356. 17. البلغه : تأليف اديب يعقوب كردي نيشابوري، با همكاري فيروز حريرچي، تهران، بنياد فرهنگ ايران، 135. 18. داستان سياووش از شاهنامه فردوسي، تهران، مؤسّسة مطالعات و تحقيقات فرهنگي، 1363. تهيه ميکروفيلم :
مينوي با بررسي نسخه هاي خطي کتابخانه هاي ترکيه ، موزه بريتانيا ، ديوان هند، دانشگاه کمبريج ، دانشگاه آکسفورد ، ادينبورگ و چستربيتي ، حدودا 15000 نسخه ي خطي را مورد مداقه قرار داد و از آن ميان عکس و ميکروفيلمهاي فراواني از آن نسخه?ها تهيه نموده و به ايران فرستاد که حاصل اين تلاش را مي?توان در فهرست ميکروفيلمهاي کتابخانه مرکزي دانشگاه ، کتابخانه ملي و کتابخانه?ي شخصي?اش نظارگر بود . در واقع مي توان گفت هسته?ي اوليه بخش ميکروفيلمهاي کتابخانه مرکزي دانشگاه تهران را که مجموعه?اي کم نظير مي?باشد ، ميکروفيلم هايي تشکيل داده اند که مينوي تهيه نموده بود . فهرست نگاري : استاد مينوي اقدام به فهرستنويسي نسخه هاي خطي ديگر کتابخانه هاي کشور انگليس و ترکيه نيز نموده اند که با کمال تأسف بيشتر اين فهارس تا اين لحظه به صورت مخطوط باقي مانده است . استاد ايرج افشار در باب دقت نظر مرحوم مينوي در برخورد با نسخه هاي خطي مي گويد : "در ايام اقامت مرحوم مينوي در انگليس، آربري پيشنهاد همکاري در تنظيم فهرست نسخه هاي خطي فارسي کتابخانه چستر بيتي را به مينوي مي دهد و حاصل اين همکاري سه جلد فهرست منتشر شده در سال 1959 ميلادي است،البته در اين کار اشخاصي چون بلوشه ، روبينسون ، و ويلکنسون نيز سهيم بوده اند . مينوي تنها به ديدن نسخه و تشخيص خوب بودن آنها اکتفا نکرد چون عالم بود و دوستدار راستين علم ، يک يک نسخ را به طريق علمي و با وسواس و دقت خاص خويش در مطالعه مي گرفت و نکته ها و دقايقي را که در هر يک تازه مي يافت به اسلوب صحيح عالمانه بر روي اوراق مستقل يادداشت مي کرد و بدين طريق مجموعه هاي کثير و متعدد يادداشت و نوشته و منقولات از نسخ ترکيه فراهم کرد که خود خزانه اي است از معرفت و تحقيق و دريايي است از اطلاعات عالي و مهم در زمينه مباحث ايران شناسي و معارف اسلامي و طبعا مکمل آنچه در دوران اقامت در انگلستان فراهم کرده بود . "مينوي سه بار به ترکيه سفر نموده است بار اول بين سالهاي 1318 - 1324 شمسي که رياست دبستان ايرانيان به وي واگذار شد و بار دوم در سال 1330 که براي شرکت در کنگره مستشرقين به استانبول رفت و بار سوم در سال 1334 شمسي تا سال 1340 شمسي که به سمت رايزن فرهنگي به ترکيه پاي گذاشت . استاد ايرج افشار در باب تجسس مينوي در کتابخانه هاي ترکيه مي گويد : " در کتابخانه هاي آن کشور سه شخص عالم بيش از هر کس ديگر از سر حوصله و تجسس به جستجوي علمي و دقيق پرداخته اند و آن سه نفر عبارتند از : هلموت ريتر آلماني ، احمد آتش ترک و استاد علامه بزرگوار و نادر المثال مجتبي مينوي ايراني که روانش شاد باد . "شايان توجه است که افراد ديگري چون حاجي خليفه ، اسماعيل پاشا ، احمد تيمور ، فؤاد سزگين ، رمضان ششن و در نهايت از ايرانيان مرحوم سيد عبدالعزيز طباطبائي و استاد توفيق سبحاني نيز از جمله ي بزرگاني بوده و هستند که در خزائن ترکيه به جستجو و بررسي نسخه هاي خطي پرداخته اند . برخي از نتايج سفرهاي مينوي و غور در کتابخانه ها در قالب مجموعه مقالاتي با عنوان " از خزائن ترکيه " در مجله دانشکده ادبيات دانشگاه تهران به چاپ رسيده که به قرار زير است . · از خزاين ترکيه . مجله دانشکده ادبيات تهران . سال 1335 ش ، ج 4 ، ش 2: 42-75 . · از خزاين ترکيه . مجله دانشکده ادبيات تهران . سال 1335 ش ، ج 4 ، ش 3 : 53-89 . · از خزاين ترکيه . مجله دانشکده ادبيات تهران . سال 1339 ش ، ج 7، ش 4 : 1-51 .
مينوي در مقالات متعدد خود در باب معرفي کتب مختلف به معرفي نسخه هاي خطي نفيسي که از آن کتابها ، مورد بررسي قرار داده بود مي پرداخت .مينوي با صبر و حوصله و عشق و علاقه?اي که در جستجوي نسخه هاي خطي مهم در کتابخانه هاي ترکيه به خرج داد توانست گنجينه هاي ارزشمندي از آثار قدما را از کنج تاريک کتابخانه هاي اين شهر بيرون کشيده و به دست اهل تحقيق برساند .استاد ايرج افشار از باب نمونه مي گويد : " مگر نه آنست که ترجمان البلاغة رادوياني و سندبادنامه سمرقندي و ورقه وگلشاه عيوقي و کليات سيف فرغاني که هرچهار از آثار ممتاز و مهم زبان فارسي است درين سي سال اخير از زواياي فراموش شده کتابخانه هاي ترکيه به دست آمده است " از يادداشت هاي مينوي: هر يک ار بزرگان عالم علم و سياست و هنر که در اين بيست ساله اخير در گذشته اند از وجودهاي نادري بوده است که ديگر نظير آنها در ايران يافت نخواهد شد . مرحوم مستوفي الممالک ، مرحوم مشير الدوله پيرنيا، مرحوم ذکا ء الملک غفاري ، مرحوم اديب پيشاوري و مرحوم قزويني و امثال آنان از بقاياي کهن عهدي بودند که چشمه فضل وشرف وهنرشان هنوز نخشکيده است و هنوز کساني يافت ميشود که بي توقع نفع مادي عمر خود را وقف تحصيل علم و معرفت و بسط واشاعه هنر وخدمت کردن و خير رساندن به نوع بنمايند. آن همت و آن کوشش و آن بلندي نظر و آن طرز تعليم و تربيت که موجب پيدايش چنين مردانست ، امروزه از کيميا و سيمرغ نايابتر شده است و اگر هنوز ظلمت همه جا را فرا نگرفته است به اين علت است که باز عده انگشت شماري از آن بزرگان و بزرگواران بر قرارند. واي بر ما اگر اين عده معدود نيز از ميان ما بروند...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 630]