واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: قدم زنان از کاخ شاه تا خانه مصدق علي مليحي «علاء همهاش نخستوزير ميشد! يك بار ميافتاد و دو مرتبه نخست وزير ميشد تا بالاخره وزير دربار شد كه در آن موقع فوت كرد.او خيلي باهوش بود.خيلي فرنگيمآب و خيلي تحصيل كرده...» اشرف پهلوي خواهر دوقلوي شاه، حسين علاء سياستمدار کهنه کار عصر پهلوي را اينچنين توصيف ميکند. حسين علاء اين فارغالتحصيل حقوق از دانشگاه لندن به راستي رکورد مقامات عالي در نيم قرن حکومت دودمان پهلوي در ايران را در دست دارد. آنچنان که از سخنان اشرف بر ميآيد حسين علاء يک «درباري وفادار»به پهلويها بود.او اگرچه در مجلس پنجم و در کنار دوست نزديکش محمد مصدق و چند نماينده ديگر مخالف سرسخت خلع احمد شاه قاجار از سلطنت و پادشاهي رضاشاه بود اما در سالهاي حکومت محمدرضا، وفاداري به او را در بيش از دو دهه حضور در سمتهايي همچون، نخست وزير، وزير دربار، وزير خارجه و سفير کبير در پاريس و واشنگتن به اثبات رساند.هم او بود که در سختترين روزهاي پهلويها و در دوراني که مصدق حقوق آشپزهاي دربار را نيز کنترل ميکرد در کنار شاه ايستاد و هم او بود که در بهار و تابستان 32 شاه جوان و سست اراده را به کودتا عليه مصدق ترغيب کرد و زمينه روي کار آمدن فضلالله زاهدي را با مشاورت آمريکاييها چيد. او اما از تبار زمينداران اشرافي بود که در حکومت پهلوي نقش عمده را در ساختار قدرت ايران به دست داشتند.نزديکي علاء به دربار چنان بود که پس از جدايي شاه از فوزيه شاهزاده مصري، ايران دختر علاء اصليترين کانديداي ازدواج با شاه بود که البته با مخالفت مادر و خواهران شاه اين ازدواج سر نگرفت. او در سالهاي حضور در وزارت دربار اما ميانه چندان خوبي با خاندان سلطنتي نداشت و در خفا و يا نزد دوستان نزديکش چون حسن تقيزاده به انتقاد از خاندان سلطنتي ميپرداخت.علاء تا يک دهه پس از کودتاي 28 مرداد نيز بر مسند قدرت ماند و تا سال 1343 که فوت کرد، دو سال نخست وزير و دو دوره وزير دربار شد. حسين علاء اما در جريان نهضت ملي شدن نفت و دوسال و دو ماه نخستوزيري دکتر مصدق بر ايران، نقشي بيبديل را ايفا کرد. او همان کسي بود که در اوج دوران قدرت مصدق و ضعف شاه، زماني که مصدق حاضر نبود به حضور «اعليحضرت همايوني»شرفياب شود تا محمدرضا بسان شاهان اروپايي تنها سلطنت کند و نه حکومت، هر روز ساعت 10 صبح با چمداني حاوي نامههاي مختلف، فاصله 300 قدمي کاخ مرمر تا خانه مصدق را پاي پياده طي ميکرد و در مقام وزير دربار به ديدار نخستوزير ميرفت. سپس برخي فرامين که بايد طبق قانون اساسي به امضاي شاه برسد يه علاء تحويل ميشد و او به امضا ميرساند و فرداي آن روز به مصدق تحويل ميداد. گاه مطالبي بود که علاء شفاها منتقل ميکرد و هم او بود که خواستههاي محدود شاه و خاندان سلطنتي را با اصرار از مصدق ميگرفت و تلاش ميکرد اين دوست صميمي و يار قديمي خود را از فشار بيش از اندازه بر شاه برحذر دارد و او را توصيه کند که در بحران نفت، موضعي نرمتر در قبال غرب اتخاذ کند.چه، او خود از موافقان به نخست وزيري رسيدن مصدق و از زمينه چينان اصلي بود. حسين علاء به دنبال ترور رزم آرا به دست فداييان اسلام از سوي شاه به کفالت نخستوزيري برگزيده شد.در اين روزها که کميسيون نفت به دنبال تصويب ماده واحده ملي شدن نفت بود، انگليسيها به دنبال مهرههايي همانند سيدضياء براي نخست وزيري بودند اما نمايندگان مجلس به علاء راي تمايل دادند. به گفته يروند ابراهاميان اين انتخاب به دو دليل صورت گرفت: حسين علاء که اشرافي لقب دار و وزير دربار بود مورد اعتماد زمينداران محافظهکار و ديپلماتي برجسته بود که به ضديت با انگلستان شهرت داشت.او وزيرانش را با مشورت مصدق انتخاب کرد، حکومت نظامي را ادامه نداد و به آيتالله کاشاني اجازه بازگشت به تهران را داد». او در مراحل ارائه و تصويب ملي شدن نفت در مجلس و در سنا هيچ اقدامي در مقابل آن انجام نداد که در شرايط آن روز نشان از موافقت او با ملي شدن نفت بود.نمايندگان سفارت انگليس در همان روزها يادداشتي به علاء تسليم کردند که مليکردن را در آن يادداشت نفي کرده ولي آمادگي شرکت را براي پرداخت حقالسهم سخاوتمندانهتري (بالاي 50-50)به ايران ابراز داشته بود. علاء ظاهرا قول داد که نامه مذکور را قبل از تصويب اصل ملي شدن تقديم مجلس کند ولي يا تعمدا نخواست – يا سرعت عمل نمايندگان مانع از طرح آن شد به هر صورت نتوانست به وعدهاي که داده بود، عمل کند. به دنبال مليشدن صنعت نفت، دولت انگلستان که از اين اتفاق شديدا ناراضي بود، واكنش بسيار تندى نشان داد و با پرداخت نکردن عيدي و اضافه کار کارکنان شرکت نفت نارضايتي شديد آنها را برانگيخت اوضاع به گونهاي شد که سنديکاهاي کارگري نزديک به حزب توده در خوزستان کارگران را تشويق به اعتصاب کردند.بهاين ترتيب آشوب خوزستان را فرا گرفت و در اين آشوبها چند تبعه انگلستان و تعدادي کارگر ايراني کشته شدند.اين اتفاقات دولت علاء را که از يک سو زير فشار مجلس و از سوي ديگر زير فشار انگلستان بود در وضعيت دشواري قرار داد. پنجم ارديبهشت ماه 1330 کميسيون نفت گزارش اقدامات خود را در باب اجراي ملي شدن صنعت نفت در 9 ماده تنظيم وبا سه فوريت تقديم مجلس شوراي ملي کرد. در همان جلسه هم دکتر مصدق تقاضا کرد که چون طرح سه فوريتي است خلاف معمول جلسات علني مجلس شورا همه روزه تشکيل بشودتا «طرح 9 مادهاي اجراي قانون ملي شدن» به تصويب برسد اما يک روز بعد حسين علاء نخست وزير که تا دير وقت پنجشنبه در جريان کار مجلس قرار داشت بدون اطلاع قبلي به مجلس يا وزرا در کاخ سلطنتي حضور يافت و استعفاي دولت را تسليم شاه کرد. علا معتقد بود چون قوه مقننه با تنظيم طرح 9 مادهاي (آنهم با خواست سه فوريت) عملا در کار قوه مجريه دخالت كرده وراه خدمتگزاري دولت را سد کرده مجالي براي بحث گفتوگو باقي نيست بهاين جهت دولت قادر به انجام وظيفه نميباشد. در اين ميان برخي معتقدند که انگلستان تلاش فراواني کرد تا سيد ضياءطباطبايي را روي کار آورده و از طريق او به يک معامله قابل قبول درخصوص نفت دست يابد.با اين وجود ترديدي نيست که حتي خود شاه هم در اين وضعيت با توجه به تصويب قانون ملي شدن نفت در سنا و امضاي آن توسط خودش از يک سو و هيجان فوق العاده مردمي براي اجراي اين قانون تمايلي به نخست وزيري سيدضياء نداشت.بهاين ترتيب حسين علاء در اين وضعيت، مصدق، دوست قديمي خود را ترغيب کرد تا نخست وزيري را با توجه به نظر مساعد شاه بپذيرد.يک روز بعد در جلسه مجلس مصدق به شکلي شگفتانگيز نخست وزيري را پذيرفت و شاه او را مامور تشکيل کابينه کرد. علاء دوباره به سمت وزارت دربار بازگشت و نقش رابط اصلي ميان دوست و همکار دوران جواني خود که اينک نخست وزير ايران بود را با شاه جوان به عهده گرفت. علاء در اين دوره اگرچه مورد وثوق اعضاي اصلي جبهه ملي بود اما فشارهاي شديد مصدق به دربار و تحقير مداوم شاه از يک سو، قدرت يافتن بيسابقه حزب توده از سوي ديگر و ناتواني ديپلماتيک مصدق و يارانش در حل بحران نفت و درافتادن با دنياي غرب و به خطر افتادن منافع طبقه اشراف و زمينداران که علاء پس از شاه ذي نفوذترين نماينده آنان در طبقه حاکم بود او را به لزوم برکناري مصدق و حل بحران نفت از طريق سازش متقاعد کرد. اواگرچه در خفا اما با قاطعيت تلاشهاي خود براي کنار زدن مصدق را آغاز کرد.تلاشهاي علاء اما در دوراني آغاز شده بود که مصدق پس از قيام 30 تير و رسيدن دوباره به نخست وزيري و وزارت جنگ هر آينه دوستان و موافقاني را از دست ميداد. شاه درهمين دوران و براي حل بحران نفت به توصيه علاء و از طريق خود او به مصدق پيام داد که ممکن است شخصي ديگر از جبهه ملي(مانند اللهيار صالح) بتواند به مصالحهاي با انگلستان برسد اما مصدق اين پيشنهاد را رد کرد. علاء اما از اين زمان تمامي تلاش خود را براي برانداختن مصدق به کار برد و در اين راه بي پروا به مذاکرات محرمانه با هندرسون سفير آمريکا در تهران نشست. به گزارش هندرسون، علا در ديداري در فروردين سال 1332 به سفير آمريکا ميگويد:«هفته گذشته گروهي از سياستمداران با وي(علا) تماس گرفته و اصرار داشتند تا وي به شاه بگويد که تعلل بيشتر در اقدام عليه مصدق ممکن است براي نجات ايران بسيار دير باشد. به عقيده علاء اکثر اين افراد معتقد بودند که تنها فردي که ميتواند جانشين مصدق باشد، تيمسار زاهدي است.زاهدي از حمايت رهبران سياسي مانند کاشاني، حائري زاده، بقايي و برادران ذوالفقاري و ساير محافظهکاران و ارتش برخوردار است.مکّي نيز ممکن است که از او پشتيباني نمايد...علاء به زاهدي گفته بود که وي اطمينان دارد که شاه مايل نيست اقدامي برخلاف قانون اساسي انجام دهد.شاه در يک کودتا شرکت نميکند» بهاين ترتيب حسين علاء وزير دربار شاه علنا در ديدار با سفير آمريکا احتمال توفيق يک کودتاي نظامي عليه مصدق را مورد بحث و بررسي قرار ميدهد.جبهه ملي که در اين ماهها متوجه شده بود که ستون اصلي ضديت با مصدق نه شخص شاه بلکه وزير کهنهکار دربار است از شاه درخواست برکناري او را داشت.علاء اما تا آخر بر سر کار ماند و شاهد سقوط مصدق در مرداد 32 و پيروزي کودتايي بود که به عقيده بسياري خودش از زمينه سازان و مجريان اصلي آن بود. حسين علاء اما به پاس اين تاجبخشي دوباره به شاه در سالهايي که محمدرضا پهلوي حکومت ميکرد و نه سلطنت، يا نخست وزير و يا وزير دربار بود.علاءدر تيرماه 43 در سن 80 سالگي در حالي از دنيا رفت که بيش از 60 سال در بالاترين پستهاي دولتي حضور داشت.مرگ علا البته بسياري از اسرار کودتاي مرداد 32 را با خود به زير خاک برد. منبع: اعتمادملی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]