واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: سرنشینان کشتی نظام و دوستی خاله خرسه! سیدضیاءالدین احتشام عصرایران - انقلاب که پیروز شد، امام خمینی (ره)، یکی از چهره های مطرح نهضت آزادی را به عنوان نخست وزیر دولت موقت منصوب کردند. این در حالی بود که با توجه به نفوذ بی نظیر امام در میان مردم و قلب های آنان، هر که از جانب ایشان به این سمت منصوب می شد، با اقبال عمومی مواجه می گشت. لذا امام می توانستند از حلقه نزدیکان خود، کسی را در آن سمت حساس و در آن مقطع حساس منصوب نمایند ولی ایشان، مهدی بازرگان را برگزیدند تا این پیام به جامعه و به جهان منتقل شود که دایره دوستان انقلاب، محدود به حلقه نزدیکان نیست و نظام نوخاسته - که کمتر از دو ماه بعد "جمهوری اسلامی" نام گرفت- علاوه بر همه مردم ایران طیف وسیعی از فعالان سیاسی از ملی گرایان نهضت آزادی تا روحانیون دانش آموخته قم و نجف را به عنوان یاران و دوستان خویش به رسمیت می شناسد و در صدد است که با حضور و مشارکت همه آنها، اداره شود و تعالی یابد. البته از حق نباید گذشت که برخی گروه ها، خود قدر این سعه صدر سیاسی را ندانستند و در حالی که می توانستند با بهره مندی از فضای سیاسی باز اول انقلاب در چرخه سیاست داخل باقی بمانند، با رویکردهای غیرمردمی راه خود را از نظام مردمی جدا کردند که از آن جمله می توان به سازمان مجاهدین خلق اشاره کرد که به اسم مردم، رودرروی مردم ایستادند و حتی به قتل مردم نیز دست آلود. با این حال انقلابیون امام محور و دولتمردان آن روزگار، هرگز در مسیر کاستن از دوستان نظام و انقلاب نبودند و در این رویکرد، حتی از دادن تریبون به کمونیست ها در صدا و سیما و مناظره با آنها نیز واهمه ای نداشتند کما اینکه نسل اول انقلاب مناظره های صریح و بی سانسور شهید بهشتی با کیانوری که از تلویزیون پخش می شد و میلیون ها نفر را به خود جذب می کرد را خوب به خاطر دارند. ترکیب مجالس و دولت های سالهای اول انقلاب نیز حاکی از حضور طیف های مختلف سیاسی و فکری در ساختار قدرت بود و نتیجه آن سیاست حکیمانه نیز حمایت بی نظیر مردم از نظام و انقلاب شان بود که منجر به مقاومت هشت ساله در جنگ تحمیلی شد والا اگر مردم احساس می کردند که حکومت، ملک طلق گروهی معدود است، هرگز جام و مال شان را فدای حفظ آن نمی کردند. ... اینک، سالها از آن روزگار می گذرد و جمهوری اسلامی، پس از سی سال تجربه و گذر از گردنه های صعب العبور تاریخ، مستحکم تر از قبل شده است. اما بسیاری از دوستان انقلاب و حتی آنانی که در جریان پیروزی آن جزو مبارزان و زندان رفته ها و شکنجه شده های رژیم طاغوت بوده اند، اینک از سوی جمعی دیگر از همین خانواده انقلاب، که سهم بیشتری از قدرت دارند، نه تنها از قدرت رسمی و حکومتی رانده شده اند که با انگ های مختلف مانند منافقین جدید، خوارج، مهره های بیگانه و ... نواخته می شوند. مردم، با حسرت و حیرت، می بینند نظامی که متعلق به همه شان است، از سوی طیف خاصی، "ملک خصوصی" قلمداد می شود و هر "دوست" ی که اعتراضی به این موضوع داشته باشد، بلادرنگ، "دشمن" نامیده می شود! این، وضعیت خطرناکی است چه آنکه وقتی یاران انقلاب به انواع تهمت ها و ناسزاها و نارواها، نه تنها از دایره دوستان اخراج که دشمن و عامل بیگانه و جاسوس و برانداز نامیده می شوند، چه انتظاری هست که مردم عادی و به ویژه جوانانی که به مقتضای سن شان، نه در جریان انقلاب حضور داشته اند و نه در جنگ بوده اند، غیرخودی قلمداد نشوند و با آنها همانند بیگانه ها برخورد نشود؟! این نکته ای است که مقام معظم رهبری نیز در 13 رجب امسال با صراحت تمام بدان پرداختند و تصریح داشتند حتی بروز اشتباه از سوی دوستان نیز مجوزی برای دشمن انگاری آنها نیست. در واقع تاکید ایشان بر روی این محور بوده است که نظام جمهوری اسلامی ایران، تاکنون متکی بر مردم بوده است و این، آفت بزرگی خواهد بود که از دایره دوستان نظام کاسته شود چه آنکه این امر، می تواند به پشتوانه مردمی آن ضربه بزند و به تعبیر محسن رضایی در بیانیه اخیرش، کشور را به سراشیبی سوق دهد. یک نظام مقتدر و عقل اندیش، همواره می کوشد بر دایره دوستان و همراهانش بیفزاید، معاند را به مخالف، مخالف را به موافق ، موافق را به دوست و دوست را به همراه و همیار تبدیل کند ولی متاسفانه شاهد آن هستیم که برخی تندروها، فارغ از راهبردهای نظام و صرفا بر مبنای برداشت های شخصی شان، روندی معکوس را در پیش گرفته اند و جالب اینجاست که مدعی اند این رویکرد را برای حفظ نظام پیشه کرده اند و این در حالی است که به آب انداختن سرنشینان کشتی نظام، نه تنها آن را سبکبال نمی کند بلکه در مواجهه با دزدان دریایی کم نیرو و ضعیف می سازد. آقایان فراموش نکنند که با برگزاری فلان انتخابات یا فائق آمدن بر فلان بحران، کار نظام به سرانجام نرسیده است بلکه جمهوری اسلامی، همچنان استمرار دارد و هزاران مشکل ریز و درشت در پیش است به ویژه آنکه دشمنانی در محیط بین الملل دارد که هر لحظه مترصد فرصتی هستند تا گزندی بدان برسانند. در چنین شرایطی معنای دیگر ترور شخصیت و تخریب چهره های نظام، فعالان سیاسی و حتی تخطئه معترضان این است که بسیاری از ظرفیت هایی که در آینده برای نظام قابل اتکا هستند و هر کدام می توانند مشکلی را در مقطعی حل کنند، از بین برده می شوند و نظام و کشور آسیب پذیر می گردند. البته هیچ کس منکر این نیست که اگر کسی جرمی مرتکب شده باشد حتما باید محاکمه شود و سابقه انقلابی گری یا خدمات گذشته اش نمی تواند دلیلی برای معافیت از مجازات عادلانه شود ولی اینکه به طور فله ای قاعده "هر که با من نیست، معاند و مزدور و ضد انقلاب و وطن فروش است"همه از دایره نظام رانده شوند ، نه تنها در راستای منافع ملی نیست بلکه انحرافی بزرگ از استانداردهای اصیل انقلاب اسلامی است، انقلابی که استقلال ، آزادی، جمهوریت و اسلامیت از بنیادی ترین شعارهایش بوده است و اینک نیز اگر کسی مدعی دوستی با آن است نباید اجازه انحراف از این مبانی بنیادی را به احدی بدهد و الا مثل آنانی که به اسم دفاع از نظام ، از دایره دوستان نظام می کاهند ، مثل حکایت ایرانی "دوستی خاله خرسه" خواهد بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]