تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):با احمق مشورت نکن و از دروغگو یارى مجو و به دوستى زمامداران اعتماد مکن.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812708830




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عصر ديکتاتورهاي عوام زده در امريکاي لاتين


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: عصر ديکتاتورهاي عوام زده در امريکاي لاتين محمدعلي فيروزآبادي منطقه مرزي ميان هندوراس و نيکاراگوئه داستاني دردناک و غم انگيز دارد. در دهه 80 شورشيان کونترا در اين منطقه شروع به پيشروي کردند تا براي تامين نظر امريکا دولت چپگراي ماناگوآ را ساقط کنند. و هنوز هم کشاورزان اين منطقه در گذرگاه مرزي «ال اسپينو» گاه به گاه با مين هاي برجاي مانده از آن دوران برخورد مي کنند. حال به نظر مي آيد بار ديگر جنگ بازگشته است. توريست ها و گردشگران درست در پشت حفاظ هاي مرزي نيکاراگوئه لوله تفنگ هاي سربازان جواني را شاهدند که وظيفه حفاظت از مرزهاي هندوراس را برعهده دارند. در جاده يي که به سوي «تگوسيکالپا» يعني پايتخت اين کشور کوچک امريکاي مرکزي مي رود، نيروهاي نظامي مستقر هستند. شب ها کسي نمي تواند از اين شهر خارج شود و شبکه هاي تلويزيوني خارجي نيز مسدود شده اند. در شهر کوچک «سن مارکوس دوکولون» کمتر کسي حاضر مي شود در مورد اين وضعيت سياسي تفسيري ارائه دهد. سه تن از ساکنان اين شهر که در يکي از ميادين در حال قدم زدن هستند يکصدا مي گويند؛ «ما از سياست چيزي نمي دانيم.» اما «مارکوس روخاس» معاون شهردار در حال ورود به ساختمان شهرداري نگاهي به اطرافش مي اندازد و سپس با صدايي آرام مي گويد؛ «ما خواهان بازگشت رئيس جمهور هستيم اما اکثر مردم اينجا از اين سربازان وحشت دارند.» هندوراس از 188 سال پيش که از استعمار اسپانيا خلاص شد و به استقلال رسيد تا به امروز بيش از يکصد کودتا را تجربه کرده است يعني تقريباً هر دو سال يک کودتا. در نيمه دوم قرن گذشته کشورهاي همسايه هندوراس نيز وضعيت نامطلوبي داشتند و منطقه امريکاي مرکزي در آن دوران به جبهه جنگ و مناقشه ميان مسکو و واشنگتن تبديل شده بود. اما با پايان يافتن جنگ سرد در 20 سال پيش آرامش نيز به اين منطقه بازگشت و اين وضعيت تا چند هفته پيش ادامه داشت يعني تا آن زمان که سربازان هندوراس رئيس جمهور اين کشور يعني «مانوئل زلايا» را ربودند و سپس در عملياتي مبهم و پيچيده او را به کاستاريکا فرستادند. اين کشور کوچک بار ديگر صحنه يک مناقشه ايدئولوژيک شده است؛ مناقشه يي که در اين اواخر و در گذشته تقريباً دور نيز در اين کشورها مشاهده مي شد. اما تفاوت مناقشه فعلي با گذشته در اين است که اين بار شوروي و امريکا براي نفوذ در اين منطقه رقابت نمي کنند بلکه اين رقابت در ميان ديکتاتورهاي امريکاي لاتين جريان دارد، به اين صورت که اين بار پوپوليست هاي چپ هستند که امتيازات طبقه اليت و نخبه و پرسابقه اين کشورها را تهديد مي کنند. اما اين نهاد هاي دموکراتيک و نوپاي امريکاي لاتين هستند که اولين قرباني اين جنگ قدرت به شمار مي آيند؛ نهادهايي چون پارلمان هاي استاني، کشوري، دولت ها و نهادهاي قضايي. بار ديگر شاهديم سايه جنگ سرد هنوز هم به شدت گسترده است و دوباره اين جبهه تبليغاتي است که سر برمي آورد. رئيس جمهور هندوراس خود مقدمات سقوطش را فراهم کرد و موجب به وجود آمدن اردوگاه کودتاچيان شد. چاوس الگويي ارائه داد که بر مبناي آن دوستان و همفکرانش در امريکا ياد مي گيرند چگونه مي توان پايه هاي قدرت خود را مستحکم کرد. بر پايه اين الگو آنها مي توانند با ايجاد مجمعي طبق قانون اساسي، مقدمات انتخاب دوباره خود را فراهم کنند. و جالب آنکه مانوئل زلايا رئيس جمهور هندوراس نيز دقيقاً چنين نقشه يي داشت. زلايا يا همان دامدار ثروتمند که معمولاً با آن کلاه مخصوص ظاهر مي شود، در واقع عضوي از اليت قديمي هندوراس بود که پس از رسيدن به مقام رياست جمهوري در چهار سال پيش به ناگاه احساس کرد قلبش براي مردم فقير و محروم مي تپد. «لوسيو کاردونا» تعميرکار 26 ساله يي که براي نمايندگي پپسي کولا در سن مارکوس دوکلون کار مي کند، مي گويد؛ «زلايا حداقل حقوق را افزايش داد و اين مساله طبيعتاً به مذاق ثروتمندان خوش نمي آمد.» زلايا در کشور خودش از حمايت زيادي برخوردار نبود و به همين خاطر دست ياري به سوي همتاي ونزوئلايي اش دراز کرد. «ويکتور بونيلا» يکي از مديران رده پايين هندوراس عقيده دارد؛ «در واقع او خودش را به چاوس تحميل کرد.» زلايا در اوايل ماه مارس حتي از سوي فيدل کاسترو در هاوانا مورد استقبال قرار گرفت يعني همان رهبري که مراد و الگوي رئيس جمهور ونزوئلا به حساب مي آيد. کاسترو در آن ديدار چنان از داشتن اين متحد جديد خوشحال بود که براي لحظاتي ابهت خود را فراموش کرد و کلاه ميهمان هندوراسي را بر سر گذاشت. مناقشه هندوراس در ماه ژوئن به اوج خود رسيد. در آن زمان زلايا اعلام کرد مردم را به يک همه پرسي فرا خواهد خواند تا اعلام کنند با تغيير قانون اساسي موافقت دارند يا نه. سپس طرح يک همه پرسي دوم را ارائه داد مبني بر اينکه آيا اصولاً نيازي به تشکيل مجمع براي تغيير قانون اساسي وجود دارد. اين کار در عمل به وي حق انتخاب دوباره را مي داد. اما موانع زيادي در اين راه وجود داشت؛ طبق قوانين هندوراس هرگونه تغييري در قانون اساسي تنها از طريق پارلمان ممکن است و علاوه برآن ديوان عالي کشور هم به رئيس جمهور در اين مورد اخطار داد. اما جناب رئيس جمهور هيچ اعتنايي به اين موارد نداشت. به اين ترتيب در 28 ژوئن سربازان به خانه وي حمله کردند و سپس او را در هواپيمايي سوار کردند و به کاستاريکا فرستادند. «روبرتو ميچلتي» يکي از مقامات ارشد هندوراس که در همان روز به عنوان جانشين زلايا سوگند ياد کرد، عقيده دارد؛ «عزل زلايا به هيچ عنوان کودتا نبود بلکه عملي کاملاً مطابق با قانون به شمار مي آيد.» اما چرا زلايا به دليل نقض قانون اساسي محاکمه نشود؟ «خوزه ميگوئل اينسولزا» دبيرکل سازمان کشورهاي امريکايي مي گويد؛ «اين يک کودتاي کلاسيک بود.» جامعه جهاني هم در مورد وقايع هندوراس چنين نظري دارد. سازمان ملل، سازمان کشورهاي امريکايي و پرزيدنت اوباما هم يکصدا خواهان بازگشت زلايا به قدرت شده اند. اينسولزا مي گويد؛ «نبايد اجازه دهيم کودتا تبديل به يک رويه شود.» اما احتمالاً ديگر براي اين کار خيلي دير شده است. پيروزي پوپوليست هاي چپ موجب شکاف هاي عميقي در امريکاي لاتين شده و آنها با تضعيف نهادهاي دموکراتيک خشم اپوزيسيون را برانگيخته اند. هوگو چاوس که خود در دهه 90 يک کودتا را طراحي کرد، دستور تعقيب مخالفان دولت و رسانه هاي منتقد را صادر مي کند و امروزه در ونزوئلا در عمل چيزي به نام تقسيم قوا وجود ندارد. در نيکاراگوئه هم که از سه سال پيش دوباره رهبر سابق انقلاب يعني «دانيل اورتگا» به قدرت رسيده است، ساندنيست هاي تحت امر وي اقدام به تغيير نتايج انتخابات محلي گذشته کردند. به همين خاطر واشنگتن و اتحاديه اروپا کمک هاي مالي به اين کشورها را قطع کرده اند. اما سازمان کشورهاي امريکايي در برابر اين رويدادهاي کشورهاي عضو سکوت کرده و حتي دولت هاي معتدلي چون برزيل و شيلي از هرگونه انتقادي خودداري مي کنند و با وجود آنکه اين کشورها از نفوذ بالايي در امريکاي لاتين برخوردار هستند، با توجه به قانون عدم مداخله در امور داخلي ديگران سکوت اختيار کرده اند. اما اين مساله در مورد کودتا در هندوراس صدق نمي کند. به همين خاطر چاوس و اورتگا به همراه رائول کاسترو به يکباره به عنوان مدافعان دموکراسي فرياد اعتراض سر داده اند. پس از رويدادهاي هندوراس نشست فوق العاده سران امريکاي لاتين در ماناگوآ برگزار شد و طي آن اعضا خواهان اعمال تحريم هاي اقتصادي و سياسي عليه هندوراس شدند و چاوس پا را از اين هم فراتر گذاشت و لاف زنانه سخن از عمليات نظامي عليه اين کشور به ميان آورد. حال مي توان به وضوح مشاهده کرد نهادهاي سياسي با توجه به تنش هاي قاره امريکا فرصتي براي رشد نداشته اند. مشکل قديمي بي عدالتي در توزيع درآمدها حتي بعد از بازگشت دموکراسي در سال هاي دهه هاي 80 و 90 هم به قوت خود باقي ماند و تنها در برخي از کشورهاي منطقه اين مشکل تا اندازه يي حل شد و در کشورهاي اخير اين پارلمان ها هستند که اعم از چپ و راست رهبران بزرگ طبقه فقير به حساب مي آيند. در بسياري از کشورهاي امريکاي لاتين از چندين دهه پيش پارلمان و دادگستري و دولت از سوي اقليت ثروتمند و پرنفوذ اداره شده اند و در عين حال احزاب سنتي اين کشورها به دليل ورشکستگي هاي مالي به محاق رفته اند. حاکم جديد هندوراس يعني ميچلتي هم يک تاجر ثروتمند است که از دو سال پيش نمايندگي پارلمان را برعهده دارد و در واقع نماينده همان طبقه ثروتمند به حساب مي آيد؛همان طبقه يي که دولت و کشور را ملک طلق خود مي داند. به اين ترتيب عوامفريبان براي تحريک مردم اين کشورها به جنگ طبقاتي، کار دشواري در پيش ندارند. با همه اين احوال قوانين اساسي اکثر کشورهاي امريکاي لاتين از ابزارهاي بازدارنده در مقابل اقتدارطلبي برخوردار هستند و در اين قوانين انتخاب دوباره روساي جمهور ممنوع شده است. «کارلوس منم» در آرژانتين و «فرناندو هنريکو کاردوسو» رئيس جمهور برزيل اولين روساي جمهوري بودند که در دهه 90 در راستاي ايجاد امکان براي انتخاب دوباره خود به تغيير قانون اساسي اقدام کردند. «آلوارو اوريبه» رئيس جمهور محافظه کار کلمبيا نيز گام در همين راه گذاشت و اکنون در فکر انتخاب سه باره خويش به اين مقام است. هوگو چاوس و پيروانش نيز با تغيير قانون اساسي در واقع سيستم سياسي را دگرگون مي کنند. آنها ساختارهاي قدرت موازي مي سازند؛ساختارهايي که حضور آنها در راس قدرت و دولت را تضمين کند. به عنوان مثال رئيس جمهور ونزوئلا دست به کار تشکيل گروه هاي شبه نظامي مي شود يا در نيکاراگوئه اين به اصطلاح شوراهاي خلقي و گروه هاي فشار هستند که جايگاه رئيس دولت را حفظ مي کنند. به اين ترتيب اکنون اين دو کشور در آستانه يک ديکتاتوري قرار دارند. از سوي ديگر مرتجع ترين نمايندگان اليت قديمي که به حاشيه رانده شده اند، با تکيه بر کهنه ترين و نخ نماترين الگو يعني با تکيه بر کودتا در مقابل هجوم اين ديکتاتورهاي چپ گرا واکنش نشان مي دهند. هفت سال پيش بازرگانان ثروتمند با همکاري افسران شورشي پرزيدنت چاوس را از قدرت خلع کردند و البته ايالات متحده امريکا هم در عمل از آنها حمايت کرد. اما کودتاگران ظاهراً ابعاد برخورداري چاوس از حمايت هاي سياسي را دست کم گرفته بودند و به اين ترتيب پس از سه روز جناب چاوس با پيروزمندي به قدرت بازگشت. «اوو مورالس» رئيس جمهور بوليوي ادعا مي کند محافل راستگرا درماه آوريل قصد ترور او را داشته اند که البته اين اقدام ناکام مانده است. کيفيت و چگونگي اين توطئه هنوز هم نامشخص مانده و البته هيچ مدرکي براي اثبات اين ادعاي مورالس ارائه نشده است. تنها يک حمله کننده احتمالي که ظاهراً توسط پليس مورد هدف گلوله قرار گرفته بود، در مقابل دوربين هاي تلويزيوني ظاهر شد و اعلام کرد به عنوان يک مزدور قصد داشته با «ديکتاتوري چپ» به نبرد بپردازد. شورشيان و براندازان در هندوراس نيز در محاسبات شان آشکارا مرتکب اشتباه شده اند. سازمان کشورهاي امريکايي که پيش از اين از سوي چاوس به عنوان پادوي ايالات متحده لقب گرفته بود، چند روز بعد از کودتا مهلت سه روزه يي را براي حاکمان جديد هندوراس تعيين و اعلام کرد اگر در اين مدت رئيس جمهور منتخب يعني زلايا بار ديگر قدرت را به دست نگيرد، هندوراس از اين سازمان اخراج خواهد شد. «کريستينا کرچنر» رئيس جمهور آرژانتين و ديگر همتايان وي نيز در اين مورد با دبيرکل سازمان همصدا شده و خواستار بازگشت زلايا به هندوراس شدند. البته زلايا به کشورش بازگشت اما پيش از پياده شدن از هواپيما بار ديگر مجبور به ترک هندوراس شد. با اين حال دولت هندوراس اکنون ديگر مي داند در صورت کوتاه نيامدن کودتاچيان چه چيزهايي در انتظار اين کشور خواهد بود. کشورهاي همسايه يعني نيکاراگوئه، السالوادور و گواتمالا به مدت 48 ساعت مرزهاي خود را به روي هندوراسي ها بستند و در عرض چند ساعت صف طويلي از کاميون هاي حامل بار در گذرگاه ال اسپينو در پشت مرز ماندند. محموله بيشتر اين کاميون ها گوشت و سبزيجات بود که در آن 48 ساعت فاسد و نابود شد. مارکوس روخاس معاون شهردار سن مارکوس دو کولون از کمبود فوري مواد غذايي و بنزين در اين کشور کوچک وحشت دارد؛ «ما تاوان وضعيتي را مي دهيم که کودتاچيان فراهم آورده اند.» منبع؛ اشپيگل 




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 193]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن