پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851512550
*«وقايع 28 مرداد 32» درگفتوگو با سليمينمين* برخي ميخواهند نقش بيگانه را در كودتاي 28 مرداد كمرنگ كنند
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: *«وقايع 28 مرداد 32» درگفتوگو با سليمينمين* برخي ميخواهند نقش بيگانه را در كودتاي 28 مرداد كمرنگ كنند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ
عباس سليمينمين گفت: جامعهي ايران از ابتداي دههي 20 به بعد به نحو ديگري اداره شد تا جايي كه يك ركن اساسي كودتاي 28 مرداد لمپنهايي بودند كه سالها در خدمت انگليس قرار داشتند و انگليس تجربه طولاني در به كارگيري آنها داشت حتي ميتوان گفت در جريانسازيهاي اجتماعي به ويژه در اوايل دههي 20 از اين نيروها استفاده زيادي به عمل آورد.
مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران در گفتوگو با خبرنگار تاريخ و انديشه ايسنا، اظهار كرد: انگليسيها در دوران رضاخان، ديكتاتوري متمركز و سياهي را حاكم كردند تا اينكه همه امور را از طريق او در ايران دنبال كنند و خودشان درگير همهي مسايل نشوند. در دوران قاجار انگليسيها به دليل اينكه حاكميت دستشان نبود، مجبور بودند خودشان در مسايل ايران حضور مستقيم داشته باشند و با عشاير ارتباط برقرار كنند. در مناطق مختلف كشور عواملي را براي خودشان بگمارند و اجيركنند براي اينكه امنيت لولهي نفتي انگليس تامين شود، خود مستقيما به قشقاييها پول ميدادند اما زماني كه يك فرد را مستقيما روي كار آوردند آن فرد همهي امور را بر اساس تمايلات انگليس بهصورت ديكتاتورمنشانه دنبال كرد. ملت ايران به شدت نسبت به رضاخان به فغان آمده بودند و جامعه ما جامعه در حد انفجار بود طبيعتا حضور نيروهاي متفقين در داخل كشور ميتوانست منجر به محاكمه رضاخان شود و خيلي از عملكردهاي ضد ايراني انگليسيها براي ملت ما روشن شود لذا قبل از اينكه رضاخان دست نيروهاي متفق بيفتد انگليسيها ترجيح دادند او را از كشور خارج كنند و فرزند او را روي كار بياورند.
وي افزود: بايد پرسيد آيا ديگر انگليسيها هيچ ساختاري براي كنترل ملت ايران به وجود نياوردند؟ رضاخان ديكتاتور ديگر نبود و محمدرضا پهلوي هم جواني بسيار بيعرضه و خوشگذران بود كه اصلا حكومتداري نميدانست و دنبال زن بارهگي و خوشگذارنيهاي خود بود.
انگليسيها بهجاي ديكتاتوري متمركز ديكتاتوري غيرمتمركز را دنبال كردند
سليمينمين گفت: انگليسيها بهجاي ديكتاتوري متمركز ديكتاتوري غيرمتمركز را دنبال كردند. در ابتداي دهه 20 و در طول دههي 20 انگليسيها توانستند جامعه ايران را از طريق گروههاي سركوب در كنترل داشته باشند. برادران رشيديان كه از عوامل برجسته انگليسي هستند يك گروه چماقدار داشت؛ رزمآرا و هژير هم يك گروه چماقدار داشتند و حتي خود انگليسيها به صورت مستقيم گروههايي را سازمان و سامان ميدادند كه در زمينه ايجاد خفقان غيرمتمركز ايفاي نقش ميكردند.
وي افزود: ناصر انقطاع كه عضو پان ايرانيست است و از روزنامهنگاران دوران پهلوي است، در كتابي به بررسي فعاليتها و تاريخچهي 50 سالهي پان ايرنيستها را در ايران مرور ميكند اما براي اينكه خود را تبرئه كند، ارتباطات خيلي از عناصر پان ايرنيست را با انگليس افشا ميكند. كشف چگونگي ادارهي ايران توسط انگليسيها در دههي 20 بسيار حائز اهميت است و به همين دليل جريان استقلالطلب مسلمان و استقلالطلب ملي به اين جمعبندي ميرسد كه نياز به يك بازوي مسلح دارد زيرا انگليسيها جريانات سركوب فراواني داشتند؛ آيتالله كاشاني به اين نتيجه ميرسد كه از توانمندي نواب استفاده كند و مصدق هم به اين نتيجه ميرسد و جلسات مشترك ميگذارند و از نواب درخواست ميكنند بعضي از عوامل سركوبگر انگليسي از صحنه حذف شوند، اين به شرايطي برميگردد كه انگليسيها به وجود آورده بودند.
مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران تاكيد كرد: مادامي كه نيروهاي طرفدار نهضت ملي چنين تركيبي داشتند، آيتالله كاشاني نيروهاي مذهبي را بسيج ميكرد و مصدق نيروهاي ملي و كارشناسان را جهت اجراي خواسته ملت سامان ميداد و نيروهاي مردمي عملياتي مثل جريان فدائيان اسلام را در اختيار داشتند؛ تركيب مناسبي داشتند كه اين تركيب به لحاظ كارشناسي و هم به لحاظ پشتوانه مردمي و نيروهاي عملياتي همهي نيازمنديهاي يك حركت اجتماعي را داشتند. كما اينكه وقتي در انتخابات، هژير اصلا نميگذارد يك عنصر مستقل وارد مجلس شود تنها از طريق پناه بردن به بازوي عملياتي است كه ميتوانند هژير را از صحنه حذف كنند و نمايندگان مستقل وارد مجلس شوند و ورود مصدق، آيتالله كاشاني و ديگران به مجلس باعث ميشود زمينههاي طرح ملي شدن صنعت نفت در مجلس مطرح شود.
وي گفت: از ابتداي دههي 30 فدائيان اسلام منزوي شدند و از فعاليت دست برداشتند و ناظر بودند؛ بعد از درگيريهايشان با مصدق اصلا وارد مسايل سياسي نشدند؛ آنها نسبت به آيتالله كاشاني و مصدق موضع گرفتند البته اين نقش بود كه عوامل بيگانه در ايجاد اختلاف بين سه ركن اساسي كه نهضت ملي شدن صنعت نفت را به وجود آورد ايفا كردند و اين سه ركن در هم شكست و مجددا انگليسيها توانستند جريان لمپينسم را فعال كنند. اين جريان در طول دههي 20 نقش اساسي در ايران داشت طرفداران نهضت ملي توانستند تدابيري بينديشند كه تا حد زيادي اين ابزار انگليس را ناكارآمد يا بعضا خنثي كنند.
عمده چاقوكشان در جامعه به نوعي به جريانات انگليسي وصل ميشدند
وي اضافه كرد: انگليسيها امروز خود را مدافع نظم و آرامش نشان ميدهند در حالي كه عمدهي چاقوكشان در جامعه به نوعي به جريانات انگليسي وصل ميشدند. رضاخان را عزل كرده بودند در حالي كه از نيروهاي خود بسياري كه هويتهاي رضاخاني داشتند براي خود گماشته بودند.
سليمينمين اضافه كرد: آنچه كه موجب شد در ابتداي دههي 30 مجددا ترفند و بازوي انگليسيها در استفاده از لمپنيسم بتواند كارآمدي داشته باشد تفرقهاي بود كه بين سه ركن ايجاد شد. در اين زمينه خاطرات شعبان جعفري بسيار گوياست؛ امروز عدهاي تلاش ميكنند كه بگويند خود ملت ايران زماني طرفدار نهضت ملي شدن صنعت نفت بودند اما در مقطعي نظرشان عوض شد و عليه نهضت ملي تظاهرات كردند. اين خلاف واقع است بعضيها عامدانه ميگويند ملت ايران ملتي است كه صبح زنده باد مصدق ميگويد و عصر فرياد مرگ بر مصدق برميآورد و ملت بيارزشي است در حالي كه در كودتاي 28 مرداد ملت ايران وارد نشدند؛ وقتي خود شعبان جعفري در اين مورد به صراحت حرف زده است چرا ما براي اينكه بيگانه را تبرئه كنيم وارد ميشويم و ميگوييم ملت ايران ملت قابل محاسبه نيست! آقاي شعبان جعفري در خاطرات خود ميگويد كه اولين بار چگونه توسط دربار اجير شده است تا يك جلسه را به هم بزند و آن زمان دربار دو هزار تومان به او داده است. جعفري به صراحت ميآورد كه چگونه اهداف سركوبگرانه را دنبال ميكرده است.
وي گفت: شعبان جعفري به دليل در خدمت دربار و انگليسيها بودن قبل از 28 مرداد دستگير ميشود و ميگويد روز 28 مرداد آجودان قيزي – به معني دخترپاسبان – مرا در زندان ديد و گفت ميخواهيم برنامهاي اجرا كنيم، پيامت چيست؟ شعبان جعفري ميآورد كه اين خانم فاحشه بود و هر كاري ميكرد به من گفت چه پيامي داريد، جعفري بر برنامهريزي براي بسيج كردن زنان فاحشه و چاقو كشان اذعان دارد.
شعبان جعفري اذعان دارد كه براي كودتا بسيج شده بودند
سليمينمين با مرور بخشهايي از كتاب خاطرات شعبان جعفري تصريح كرد: خاطرات شعبان جعفري اذعان دارد كه آنها براي كودتا بسيج شده بودند ضمن اينكه انگليسيها تشكلهاي مختلفي ايجاد كرده بودند و دار و دستههاي چاقوكش فراواني را سامان داده بودند كه اگر قبل از شكلگيري نهضت ملي جرات نميكردند لطمه بزنند به دليل وجود بازوي بسيجي مثل فدائيان اسلام بود آنها نيز افراد لوطيمنشي بودند كه به دليل سلامتشان در اختيار نيروهاي ملي و مذهبي قرار گرفته بودند.
لمپنهاي در اختيار انگليس يك ركن اساسي كودتاي28مرداد بودند
وي افزود: يك ركن اساسي كودتاي 28 مرداد لمپنهايي بودند كه سالها در خدمت انگليس قرار داشتند و انگليس تجربه طولاني در به كارگيري آنها داشتند. حتي ميتوان گفت در جريانسازيهاي اجتماعي بهويژه در اوايل دههي 20 از اين نيروها استفاده زيادي به عمل آورد.
سليمينمين گفت: مصدق در خاطرات خود آورده است براي اينكه از گزند رضاخان مصون بماند، سالها در روستا زندگي كرده است مبادا رضاخان نسبت به او نظر بدي پيدا كند؛ جامعه ايران در دوران رضاخان فاقد نهاد مدني بوده است و هر حركت جزئي و هر سخني در نطفه خفه ميشد. جامعهي ما داراي پتانسيل بالايي براي مقابله با تحقيري است كه سالها رضاخان براي مقابله با ملت ما روا داشت. جامعه ايران 16 سال سركوب بيسابقهاي را تحمل كرد و به جايي رسيد كه اطرافيان رضاخان هم از گزند او در امان نبودند؛ رضاخان احساس ميكرد همهي كساني كه روزي در خدمت او بودند و مقداري سواد بيشتري از رضاخان داشتند، مبادا چون شخصيتي دارند با انگليس ارتباط برقرار كنند براي همين همه را از دم تيغ گذراند.
وي افزود: ديكتاتوري بسيار فاجعهآميز بود فقط يكسري آدمهاي لمپن كه در قزاق با رضاخان همراه بودند تا پايان همراه او ماندند و رضاخان غير از قزاقها همه ياران نزديك باسوادش را به نوعي نابود كرد و فقط نيروهاي قزاق را در كنار خود نگه داشت.
وي بيان كرد: انگليسيها با عنوان دفاع از مليت و ايرانيت و دفاع از جامعه نهادها و گروههاي متعدد با نامهاي متفاوت ايجاد كردند. بعدها مليون به اين نتيجه رسيدند كه آنها هم بايد تشكلهايي ايجاد كنند و در نيمه دوم دهه 20 به بعد با تشكيل تشكلها و ايجاد تشكيلات توفيقاتي كسب كردند. جامعهي ما به تدريج و در انتهاي دههي 20 به اين جا رسيد كه بايد نهادهاي مدني شكل بگيرد و كمكم امكاني براي حضور ملت ما در فعاليتهاي سياسي به وجود آيد.
سليمينمين در تشريح علل رشد و نقشآفريني گروههاي لمپن در جامعه ايران در آن مقطع گفت: جامعه ايران جامعه در حال گذاري است و اين گذار به دليل ناكارآمدي رهبران نهضت قطعا تحقق پيدا نكرد؛ به دليل ضعفهايي كه آيتالله كاشاني و دكتر مصدق و فدائيان اسلام داشتند. درست است كه افراد سالم و پاكي بودند اما به لحاظ تشكيلات ضعفهايي داشتند و امكان نفوذ در آنها وجود داشت به راحتي فريب ميخوردند كما اينكه شمس قناتآبادي كه روحاني فاسدي بود به راحتي توانست در فدائيان اسلام نفوذ كند و بعد هم از طريق آنها به جرگهي اطرافيان آقاي كاشاني بپيوندد. او توانست با دربار و به ويژه با مادر شاه ارتباط تشكيلاتي ايجاد كنند و لطمه زيادي بزند؛ اين ضعفها و بيتجربگيها موجب شد ما نتوانيم از پتانسيل و خواسته ملت كه رسيدن به استقلال بود، استفاده درستي ببريم؛ فقدان نهادهاي مدني موجب شد مردم با تمام وجود براي پايان سلطه تحقيرآميز به صحنه آيند.
وي در ادامه گفتوگوي خود با ايسنا تاكيد كرد: مصدق در كتاب خاطرات خود ميگويد من هر موقع ياد آن دوران ميافتم، ناخودآگاه گريهام ميگيرد كه چگونه ثروت و دارايي ايران را به غارت ميبردند؛ اين براي ملت ايران تحقيرآميز بود كه سرمايه بسيار عظيمي داشته باشد اما هرگز كنترل آن به دستشان نباشد. حتي يك ايراني وابسته هم نظارتي بر پايانههاي خروجي نفت نداشت و دكتر مصدق ميگويد حتي انگليس لولههاي مخفيانهاي از ايران به طرف عراق كشيده بود كه بعدها كشف شد كه نفت به صورت دائمي از ايران خارج ميشده است.
سليمينمين با اشاره به وضعيت معيشتي مردم ايران در آن مقطع گفت: مردم ايران روي ثروت كلان زندگي ميكرد و در آن فقر و بدبختي زندگي ميكرد كه ميزان آن براي نسل حاضر قابل درك و فهم نيست. اين ملت به شدت احساس حقارت ميكرد كه چرا نميتواند بر اين ثروت خدادادي مسلط شود. ملت واقعا ميخواست به اين شرايط پايان دهد اما شرايطي در دهه 20 ايجاد شد كه بر سلطه مطلق انگليس به نوعي خدشه وارد شد. آمريكاييها وارد ايران شدند، وقتي روسها نيروهاي خود را وارد ايران كردند سهمخواهي را آغاز كردند و آمريكاييها هم سهم خواستند و در اين شرايط انگليسيها دچار يك مشكل جدي بودند، قطعا آنها نميخواستند از نفت ايران سهمي به روسها بدهند.
وي توضيح داد: انگليس حاضر بود با آمريكاييها به تفاهمي برسد اما با روسها به هيچ وجه حاضر نبود و براي اينكه بتواند روسها را از صحنه خارج كند، مقداري زمينه را براي اطلاعگيري مردم و آگاهي آنها نسبت به مسايل نفت باز كردند؛ البته آنها ميخواستند موضوع را به طرف روسها هدايت كنند كه روسها نتوانند هيچ امتيازي كسب كنند؛ مصدق وقتي كه سال 22 وارد مجلس شد بعد از شهريور 20 عليه درخواست روسيه براي سهيم شدن در نفت ايران صحبت ميكند، بلافاصله انگليسيها از او تجليل ميكنند و وقتي مصدق با افرادي در مجلس اختلافاتي پيدا ميكند، او را با تجليل به مجلس باز ميگردانند يعني به نوعي در ارتباط با مجلس از بيان تبعات امتياز دادن به بيگانه چشم فرو ميبندند و راضي شدند كه برخي اطلاعات ضد خودشان هم بيان شود تا احساسات مردم برانگيخته شود تا مانع بستن قرارداد روسيه با ايران شوند وگرنه آن قرارداد قطعا توسط روسها بر ملت ايران تحميل ميشد.
وحدت بهوجود آمده در جامعه توسط عوامل انگليسي شكسته شد
مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران تصريح كرد: جامعه ايران كاملا دست انگليسيها بود و افراد زيادي داشتند و تصور ميكردند ميتوانند جامعه ايران را كنترل كنند اما به دليل وحدتي كه در جامعه ما به وجود آمد شرايط از دست آنها خارج شد و مصالح خوبي عايد جامعه شد اما متاسفانه در نهايت اين وحدت توسط عوامل انگليسي شكسته شد؛ عوامل انگليسي مثل مظفر بقايي در اين قضيه نقش مهمي داشتند حتي عواملي از پان ايرانيست در ايجاد اختلاف نقش داشتند و توانستند شرايط را مجددا براي انگليسيها فراهم كنند تا زمينهي تحركات آنها را فراهم كنند.
برخي ميخواهند نقش بيگانه را در كودتاي 28 مرداد كمرنگ كنند
وي گفت: متاسفانه برخي ميخواهند نقش بيگانه را در كودتاي 28 مرداد كمرنگ كنند و بايد به انگيزه آنها دقت كرد. وقتي عوامل لمپن ارتباط با نيروهاي انگليسي را به صراحت مطرح كردهاند چرا ما ميخواهيم اين واقعيتها را انكار و نفي كنيم و همه مستندات را ناديده بگيريم. كساني كه اين گونه ميگويند يا خود در كودتا متهم هستند يا تلاش ميكنند غرب را تبرئه كنند؛ دخالت آمريكا و انگليس در ايران واقعيتي است كه اگر نسلها خوب آن را بفهمند موجب خواهد شد از اين منظر گزندي به جامعهي ما وارد نشود.
اگركاشاني ومصدق در كنار هم بودند جامعه ازعملكرد فواحش و چاقوكشان متاثرنميشد
مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران يادآورشد: اگربفهميد كه انگليسيها چگونه حاكميت ملي ايران را نقض كردند و دولت مصدق را كه ميرفت حاكميت ملي را به وجود آورد، سرنگون كردند و يكسري آدمهاي فاسدي را مجددا بر جامعه ما حاكم كردند، جهتگيري انگليس را به خوبي درك ميكنيم؛ اگر اين جهت را بفهميم هرگز شعارهاي انگليس را امروز باور نميكنيم. اگر چهرهي واقعي انگليس را در تاريخ ايران بررسي كنيم، هرگز دلسوزيهاي امروز آنها را در شعار باور نميكنيم. درست است كه بگوييم اگر مصدق اشتباه نميكرد قطعا زمينه كودتا براي بيگانه ايجاد نميشد اما اشتباه مصدق و كودتا بايد در جايگاه متفاوتي مورد بررسي قرار گيرد. اگر همچنان آيتالله كاشاني و دكتر مصدق و ساير نيروهاي مردمي دركنار هم بودند جامعهي ما متاثر از عملكرد فواحش و چاقوكشان نميشد. بله آقاي مصدق در روز قبل از 28 مرداد، دستورهايي داد كه خطا بود اما آن در جاي خود است، هرگز بررسي اشتباهات آقاي مصدق، كاشاني و فدائيان اسلام نبايد موجب شود كه ما دشمن را ناديده بگيريم.
وي افزود: اگر خاطرات آقاي صدر كه وزيركشور قبل از مصدق است را ببينيد، او از دعوت انگليسيها از او براي همكاري با آنها به صراحت ياد ميكند و يك سال قبل از كودتا در آن جلسه دعوت عنوان ميكنند كه ما ميخواهيم زاهدي را روي كار بياوريم اينها واقعيتهاي تاريخي است.
سليمينمين با اشاره به خاطرات سياسي منتشر شده دكتر جواد صدر ضمن مرور بخشهايي از اين كتاب تصريح كرد: صدر در اين كتاب مينويسد "شخصي به نام قزلباش، ميگفتند يك كارگر راهآهن البته ظاهرا كه به سپهبد زاهدي نزديك بود و وقت و بيوقت بدون انتظار به ديدن وزير ميرفت در ارتباط با كارهايش بعدا مراجعاتش به من زيادتر شد و در تابستان 1331 بود كه روزي به ديدارم آمد و گفت آيا موافقت خواهم كرد كه يكي از اعضاي سفارت انگلستان به ديدنم بيايد؟ دليلش را پرسيدم به همان ملاقات موكول كرد. با يك انگليسي ديگر و قزلباش در يك اتومبيل شخصي كهنه وارد منزلم شدند... صحبت در اوضاع عمومي ايران و امكانات بسيار كم بقاي دولت ايران بود كه يكي از جزييات آن احتمال عوض شدن دولت مصدق و جايگزين شدن يك دولت اعتدالي بود و اين احتمال را به نظر ملاقات كننده اصلي من ميبايست كسي ايجاد كند و آن كس افسر عالي رتبهاي باشد "مثل سپهبد زاهدي" اين اظهارات به قدر كافي روشن و اشاره به احتمال يك كودتا آن هم به وسيله سپهبد زاهدي ابهام نداشت... از اين ماجرا مدت كوتاهي گذشت و روابط سياسي ايران و انگلستان قطع و سفارت انگلستان نيز به كلي برچيده شد براي جبران دلسرديها و رفع خستگيهاي انباشته شده در چند ماه گذشته تصميم گرفتم از امكاني كه سازمان ملل متحد يكي دو ماه قبل از آن طي دعوتي براي مطالعه در حكومتهاي محلي فرانسه در اختيارم گذاشته بود استفاده كنم از اين رو پس از تهيه مقدمات اين ماموريت تحقيقاتي در اواخر شهريور 1331 رفتم به دفتر سازمان ملل در ژنو و در آنجا برنامه كار و اعتبار لازم در اختيارم قرار گرفت و بلافاصله به مركز كار خود در پاريس عزيمت كردم."
وي افزود: آنچه كه در ايران از ابتداي دهه 20 شكل گرفت اين بود كه انگليسيها بگويند ايران تهديدي از جناب روسهاست و بايد از ايرانيت در برابر اشغالگران روسي دفاع كنيم. در قالب دفاع از تماميت ارضي ايران بحث پان ايرانيست و مليت را مطرح ميكردند. اين آرمانسازي كاذب و جعلي تا حدي در عدهاي برو داشت تا آنها را دور هم جمع كند. سفارت انگليس در اين قضيه نقش بسيار جدي دارد؛ خانم لمبتون با پزشكپور - از سران پانايرانيست- ملاقات و با بسياري از گروهها ارتباط مستقيم برقرار ميكند. خانم لمبتون هم عامل سرويس اطلاعاتي انگليس و هم مسوول شاخه فرهنگي سفارت انگليس است.
وي گفت: اينكه انگليسيها چگونه توانستند از اين فضا استفاده كنند به شرايط يك جامعه خفقانزده برميگردد؛ وقتي جامعه ميخواهد از شرايط خفقان به شرايط عادي گذار كند اين جامعه متعادل نيست، به ويژه اينكه همچنان در زير سلطه بوده، ساختار حاكميت اصلي همچنان باشد اما ظاهر قضيه به اين شكل باشد كه جامعه آزاد است و تصميمات و عملكرد بر اساس تشخيص مصالح جامعه در حال انجام است؛ با مرور خاطرات مصدق ميتوان دريافت كه نقش انگليس در فعل و انفعالات جامعه پررنگ است و اين گونه نيست كه جامعه خودش انتخابگر باشد؛ رضاخان رفته بود اما ساختار همچنان باقي بود و نفوذ انگليسيها در كشور گسترده بود.
سليمي نمين در پايان افزود: بعد از 30سال اسناد آمريكا در ارتباط با كودتاي 28 مرداد منتشر شده است و در اين شرايط اگر الان بعضي بگويند كه كودتايي نبوده، كمال خدمترساني به بيگانه است و كاسه از آش داغتر شدهاند.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: حميده صفامنش
انتهاي پيام
دوشنبه 28 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-