تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836202011
حضرت علی اكبر عليه السلام
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حضرت علي اكبر عليه السلام
کنيه «علي اکبر» را «ابوالحسن» دانستهاند؛(1) ابوالحسن علي اکبر، در يازدهم ماه شعبان سال سي و سه هجري ولادت يافت. در حادثه کربلا حدود بيست و هفت سال داشت.(2) اين نقل با سخن «ابن ادريس» و نقل دانشمندان تاريخنگار و نسبشناس همخواني دارد. آنان گفتهاند: «علي بن الحسين عليه السلام در اوائل خلافت عثمان بن عفان به دنيا آمده و از جد بزرگوارش حضرت علي بن ابيطالب(عليه السلام) نقل حديث فرموده است.»(3) در بين علماي اهل نسب و تاريخ مشهور از وي با لقب اکبر و بزرگترين فرزند امام حسين (عليه السلام) گزارش نمودهاند.(4) ولي برخي علماي شيعه وي را کوچکتر از امام سجاد(عليه السلام) دانستهاند(5) که اين نظر توسط مرحوم تستري مورد نقد واقع شده است.(6)مادر آن بزرگوار را «ليلا» دانستهاند. پدر ليلا، «ابي مرّة» بوده که او خود پسر «عروة بن مسعود ثقفي» است. (7) «عروة بن مسعود» يکي از بزرگان در قومش بوده(8) و او را شبيهترين مردم به حضرت عيسي عليه السلام دانستهاند.(9) مادر ليلا، «ميمونة» دختر «ابيسفيان» پسر «حرب» پسر «اميّه» ميباشد.(10) از امام رضا(عليه السلام) نقل شده که علي اکبر، کنيزي را به همسري برگزيده بود.(11) ويژگيهاي علي اکبر(عليه السلام)به شهادت و اقرار امام حسين (عليه السلام)، علي اکبر (عليه السلام) آينه تمامنماي ظاهر و باطن رسول الله (صلي الله عليه و آله) بوده است.(12) بنابراين، او بسيار خوشچهره و خوش خُلق بوده است.(13)درباره دوران کودکي علي اکبر، روايتي نقل شده که گوياي اعجاز و کرامت و تربيت او در دامان حسين بن علي (عليهماالسلام) است. در کتاب «ضياء العالمين» از «زفير بن يحيي» و او از «کثير بن شاذان» گزارش کرده که گفت: «خودم شاهد بودم که علي اکبر در غير فصل مناسب، از پدر بزرگوارش انگور طلب کرد. ناگاه امام حسين(عليه السلام) با دست به کناره ديوار مسجد زد که انگور و موزي از آن خارج شد. پس فرزند خود را از آن خورانيده و فرمود: «ما عندالله لاوليائه اکثر؛ از آنچه نزد خداي تعالي است به اوليائش بيشتر ميرسد.»(14)«ابوالفرج اصفهاني» از مغيره نقل کرده که روزي معاويه از اطرافيان خود پرسيد: «به نظر شما چه کسي سزاوار خلافت است؟» اطرافيان در پاسخ گفتند: «خود شما.» او گفت: «نه، به اعتقاد من سزاوارترين کس بر خلافت علي بن الحسين است؛ هم او که آينهي جدش رسول خدا و داراي صفات ممتازي چون شجاعت بنيهاشم و سخاوت بنياميه، زيبايي چهره و فخر و فخامت ثقيف است.» آري، دشمني چون معاويه، علي اکبر را اينگونه وصف ميکند!(15) حق از ديدگاه علي اکبر عليه السلامابي مخنف از عقبة بن سَمْعان گزارش کرده، کاروان حسيني به «قصر بني مقاتل» رسيده بود، در آخر شب ناگاه امام جوانانش را فراخواند و فرمان حرکت داد. کاروان در شب آرام آرام سير ميکرد. زمزمه آرام امام در حالي که کلمات«انّا لله و انّا اليه راجعون و الحمدلله ربّ العالمين» را تکرار ميفرمود، به گوش ميرسيد. اين عبارت بيانگر واپسين روزهاي عمر امام بود. علي اکبر از آن حضرت علت انتخاب آن گفتار را سؤال کرد. گفت و گوي امام با او و پرسشهاي ديگر او چنين است: پسرم! مرا خواب ربود و چشمم گرم شد، ناگاه شنيدم سواري ميگويد: اين قوم حرکت مينمايد و مرگ، آنها را تعقيب ميکند، از اين گفتار فهميدم که مرگ ما فراخواهد رسيد. علي اکبر گفت: پدر جان! خداوند بر شما بدي نبيند، مگر ما بر حق نيستيم؟ امام فرمود: آري، به حق آن کسي که همه بندگان به سوي او باز ميگردند. با شنيدن اين کلام امام، علي اکبر گفت: اي پدر! در هنگامي که بر حق استوار باشيم از مرگ ابائي ندارم. امام در حق علي دعاي خير فرمود: خداوند بهترين اجر و پاداش فرزندي را از جانب پدر به فرزند خويش به تو عنايت فرمايد.»(16)
درسي که ميتوان گرفت: خواب اولياي الهي به سبب فراغت نفس از تمنيات و تمايلات دنيوي به حقيقت تعبير ميشود و راهگشاي آينده آنهاست. يا اين که به واقع اين حالت امام، خواب نبوده است. بلکه حالت مناميّه سالکان الي الله تعالي است که در حالت بيداري پرده از چشمان آنها زدوده ميشود و حقايق را آشکارا ميبينند.حقگرايي حضرت علي اکبر (عليه السلام)، پاسخگوي اين اشتباه فاحش دوران نومدرن است که امروزه گاه حق را برنميتابند و ميگويند: دوست نداريم! آري بيان علي اکبر، جست و جوي جدي براي يافتن حقيقت است. امام فرمود: آري ما بر حقيم و علي اکبر بيان داشت: پس از مرگ باکي نداريم، چون بر حق استواريم. حرکت علي اکبر(عليه السلام) به سوي ميداناز زيارات ناحيه مقدسه اينگونه برميآيد که «علي اکبر» (عليه السلام) نخستين ياور امام از اهل بيت رسالت است که عازم ميدان رزم شده است. چنانچه در آن زيارت اينگونه آمده است: «السلام عليک يا اوّل قتيلٍ، من نسل خير سليلٍ من سلالة ابراهيم(17)؛ سلام بر تو، اي اول کشته از نسل بهترين دودمان ابراهيم خليل.»علاوه بر زيارت ناحيه مقدسه، ابوالفرج اصفهاني نيز پس از ياران امام حسين(عليه السلام) اولين شهيد را علي اکبر (عليه السلام) دانسته است.(18)پس از ظهر بود که با شهادت ياران امام حسين (عليه السلام) علي اکبر با همگان وداع کرد. در اين هنگام اهل حرم و همه بستگان، دور تا دور او را گرفته ميگفتند: «اِرحَم غُربَتَنا لا طاقَةَ لَنا عَلي فِراقِکَ؛ به غربت ما رحم کنيد، ما تحمل و فراق و دوري تو را نداريم.» حضرت علي اکبر ميديد چگونه امام زمان او از هر طرف تحت فشار قرار گرفته است و دشمنان براي ريختن خون پاک او اجتماع کردهاند؛ بدين سبب به زنها و گفتههايشان چندان توجهي نداشت. آخرالامر به خدمت پدر بزرگوار رسيد و اجازه ميدان خواست و بر اسبي که «لاحق» ناميده ميشد و متعلق به امام بود سوار شد.(19) آن اسب را برخي «ذوالجناح» نيز ناميدهاند.(20) حمايت علي اکبر از امامدر روز عاشورا هنگامي که علي اکبر وارد ميدان کربلا شد. مردي فرياد برآورد: «اي علي! تو با اميرالمؤمنين (يزيد) نسبت خويشاوندي داري و ما قصد ملاحظه و مراعات حال خويشان او را داريم، اگر بخواهيد شما را امان ميدهيم.» آن حضرت در پاسخ فرمودند: «اِنَّ قَرابَةَ رَسولِ اللهِ اَحَقُّ اَنْ تُرعي(21)؛ مرآعات خويشاوندي رسول خدا به حقيقت نزديکتر است.» شعار حماسي علي اکبر عليه السلامپس از آن که علي اکبر (عليه السلام) اماننامه سپاه ابن سعد را با بياعتنايي رد کرد، حملات پي در پي خود به آن قوم را با اين شعار آغاز کرد:«انا علي بن الحسين بن عليّ نحن و بيت الله اولي بالنّبي تالله لايحکم فينا ابن الدّعي اضرب بالسّيف اُحامي عن ابي ضرب غلامٍ هاشميٍّ قرشي؛(22)من علي فرزند حسين، فرزند علي هستم، به خانه خدا (کعبه) قسم، ما به پيامبر سزاوارتريم؛ سوگند به خداوند اين زنازاده نميتواند بر ما حکم راند، با شمشير شما را ميکشم و از پدرم حمايت ميکنم؛ آن هم شمشير زدن نوجواني از تبار هاشم و قريش.» درسي که ميتوان گرفت در شعارهاي حماسي علي اکبر، نکاتي چند نهفته است:1. او نخست خود را معرفي فرموده است؛2. پيوند با پيامبر را بر خود اولي ديده تا پاسخي به امان آورندگان باشد؛3. آن حرامزاده (ابن زياد) را زشت شمرده است؛4. اعلام ميکند که هرگز تحت فرمان ابن زياد نخواهد رفت؛5. اعلام ميکند که با ابن زياد جنگ و جهاد خواهد کرد؛6. اعلام ميکند که از پدرش حمايت خواهد کرد؛7. فخر خود را انتساب به پيامبر، قبيله بنيهاشم و قريش دانسته تا حساب خود را از بنياميه جدا سازد.علي اکبر (عليهالسلام) پس از ديدار با امام، براي حمله دوم وارد رزمگاه شده و اينگونه شعار حماسي خود را فراخواند:«الحرب قد بانت لها الحقائق و ظهرت من بعدها مصادق والله ربّ العرش لا نفارق جموعکم او تغمد البوارق(23)؛در اين جنگ، حقايق و تعصبات جاهلي آشکارا شد، و پس از آن افراد صادق، شناخته شدند؛ به خدا - پروردگار عرش - سوگند، شما را رها نکنيم تا شمشيرها در نيام شوند.»
سخن امام حسين درباره حضرت علي اکبر(عليهماالسلام) امام حسين(عليه السلام) نظارهگر حماسهسازي علي اکبر بود که ناگاه منقلب شد و اشک از چشمان مبارکش سرازير شد.(24) امام فرياد برآورد: «يابن سعد، قطع الله رحمک کما قطعت رحمي و لم تحفظني في رسول الله (صلي الله عليه و آله)(25)؛ اي ابن سعد! خداوند نسل تو را قطع کند، همانگونه که تو نسل مرا قطع کردي و خويشاوندي مرا با رسول الله (صلي الله عليه و آله) مراعات نکردي، خداوند کسي را بر تو مسلط کند تا سرت را در بسترت از تن جدا سازد.»(26) سپس امام حسين(عليه السلام) محاسن شريفش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود: «اللهم اشهد علي هؤلاء فقد برز اليهم اشبه النّاس برسولک محمّد خَلقاً و خُلقاً و منطقاً(27)؛ پروردگارا! تو را بر اين قوم شاهد ميگيرم، در برابر اينها شخصي به رزم آمده که او شبيهترين مردم در خلقت ظاهري و اخلاق باطني و گفتار به رسول تو – محمد صلي الله عليه و آله – است.» ديگر اين که فرمود: «و کُنّا اِذا اشتقنا الي رُؤيةِ نَبيّکِ نَظرنا اِليهِ(28)؛ آري (پروردگارا) هرگاه ما شيفته ديار (جمال) پيامبر تو بويدم، به او (علي اکبر) نظر ميانداختيم.»همچنين امام فرمود: «خداوندا! برکات زمين را از آنها منع کن و بين آنها تفرقه بينداز، و آنها را سخت از هم جدا کن و در فرقههاي مختلف قرارشان ده،(29) هرگز واليان و سردمداران را از آنان خشنود مساز، در واقع آنها ما را دعوت کردند تا ياري کنند، سپس با ما دشمني کردند و به جنگ ما در آمدند.» سپس امام اين آيه را تلاوت کرد: «إنّ الله اصطفي آدم و نوحاً و آل إبراهيم و آل عمران علي العالمين . ذرّيّةً بعضها من بعضٍ والله سميعٌ عليمٌ(30)؛ خداوند، آدم، نوح، آل ابراهيم، و آل عمران را بر جهانيان برگزيد، نژادي را از ديگر نژاد، البته خداوند شنوا و عالم است.»(31) در سخن امام حسين(عليه السلام) تنها سيماي زيباي علي اکبر مورد توجه نيست؛ بلکه اخلاق و گفتار او که از همه شبيهتر به رسول گرامي بود، مدنظر است. سخن امام، نوعي شهادت به عصمت علي اکبر نيز هست. امتياز هر انساني بسته به کمالات ظاهري و باطني اوست. درجه پيشرفت انسان در رفتار، گفتار، منطق و اخلاق او معرف نزديک بودن او به خداي تعالي است. امام فرزند خود را شبيهترين خلق خدا به رسول خدا که والاترين مخلوق خداوند است، معرفي کرد. نخستين جهاد علي اکبر(عليه السلام)فرزند حسين در حمله نخست به سپاه دشمن گاه به جناح راست و گاه چپ و گاه به قلب سپاه کوفه حمله ميبرد. هيچ گروهي تاب مقاومتش را نداشت. گفتهاند در اين درگيري صد و بيست سوار را به خاک انداخت. ديگر تشنگي توان او را برده بود. براي تجديد قوا به سوي پدر بازگشت تا از ديدار آن حضرت بهرهاي گيرد و از تشنگي خود، پدر را با خبر سازد. امام به محض اطلاع از وضعيت علي، به گريه افتاد و فرمود: «زبانت را بياور و سپس زبان علي را مکيد [ممکن است كه امام با اين كار ميخواستند به فرزندش بفهماند که؛ علي جان لبهاي بابايت نيز خشکيده است و تشنه است] و سپس نگين انگشترش را به علي داد و فرمود: «اين نگين را بگير و در دهانت بگذار، اميدوارم به زودي جدت را ملاقات کني و آن حضرت شما را به کاسهاي سيراب خواهد فرمود که بعد از آن هرگز تشنگي نباشد.»(32)امام جاننثاري و گذشت علي در راه ولايت را بي پاداش ننهاد و زبان در دهان او نهاد. اين بدان سبب بود که علي از شيره جان مقام ولايت بنوشد تا از علم الهي آن ولي خدا بهرهمند شود؛ در گذشته پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) زبان در دهان امام علي عليه السلام نهاد و اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: «هزار باب علم بر من گشوده شد که از هر بابي، هزار باب ديگر را يکجا دريافت کردم»(33) ترديدي نيست که علم الهي(لدني) با علوم رسمي فرق دارد و راه دستيابي به آن بسته به خواست اولياي الهي است.
دومين جهاد علي اکبرعلي بن الحسين (عليه السلام) امام را زيارت کرد و با خوشحالي و خرسندي فراوان از بشارت امام به ملاقات با پيامبر، به ميدان بازگشت. در اين مرتبه نيز، علي با همان قوت اولين حمله با اهل کوفه پيکار کرد. گرد و غبار همه جا را فرا گرفته بود؛ مردم درمانده شده بودند. آيا علي مرتضي (عليه السلام) نيست که بار ديگر به ميدان رزم آمده است؟ تعداد کشتگان اهل کوفه لحظه به لحظه بيشتر ميشود. گويند در اين حمله «علي» حدود دويست نفر از اهل کوفه را به خاک انداخت.(34) با اين همه، اهل کوفه چندان رغبتي در قتل علي اکبر از خود نشان نميدادند.(35) شهادت علي اکبر عليه السلامهنگامي که علي اکبر با آن حملات شجاعانه بر دشمن ميتاخت، ناگاه چشم «مُرّةُ بن مُنقذ عبدي» به جناب علي افتاد؛ او گفت: «گناهان عرب به گردن من باشد اگر پدرش را به عزاي او ننشانم.»(36) ناگهان «مُرة بنُ مُنقذ بن نعمان عبدي» شمشيري بر فرق علي زد. علي از آن ضربه بي تاب شد. ديگران نيز بر او حملهور شدند و با شمشير او را قطعه قطعه کردند.(37)«علي» دست به يال اسب خويش انداخت تا از آن معرکه او را بيرون کشد.(38) آن قوم از هر طرف آن سلاله زهرا (عليهاالسلام) را زخمي ميزدند. هنوز رمقي در تن داشت که فرياد برداشت: «يا أبتاه! عليک منّي السّلام هذا جدي رسول الله يقرئک السلام و يقول: عجّل القدوم إلينا و شهق شهقةً فارق الدنيا(39)؛ اي پدر! سلام بر تو باد، اين جدم رسول خداست، او به جامي لبريز مرا سيراب کرد، او همي گويد: به سوي ما شتاب کن، و سپس نفسي کشيد و به ديدار باقي شتافت.» پس از شهادت علي اکبر پس از سلام علي بود که امام به بالين فرزند خود آمد. گفتهاند: «وَ اَنکبَ عليهِ و اَصفا خَدَّهُ عَلي خَدِّهِ؛ و خود را روي علي انداخت و گونه بر گونه فرزند نهاد.»(40) بدن قطعه قطعه شدهي علي، چنان امام را متأثر ساخت که آن قوم را نفرين کرد: «قتل الله قوماً قتلوک(41)؛ خداوند بکشد قومي که تو را کشت.» سپس فرمود: «يا بنيّ ما اجراهم علي الرّحمن و علي انتهاک حرمة الرّسول؛ اي پسرم! اينها نسبت به خدا چه گستاخ و بي شرماند و هتک حريم رسول خدا ميکنند.» در آن حال اشک از چشمان مبارک امام سرازير شد و فرمود: «علي الدّنيا بعدک العفا؛ پس از تو اي پسرم! افّ بر اين دنيا باد.»(42) و نيز فرمود: «يعزّ علي جدّک و ابيک ان تدعوهم فلا يجيبوک، تستغيث بهم فلا يغيثوک؛ بر جد و پدرت گران است که تو آنها را بخواني، ولي آنها تو را پاسخ نگويند، و به آنها پناه بري ولي پناهي ندهند.»(43) پاشيدن خون علي به آسمانسپس امام مشتي از خون پاک علي را بر گرفت و به طرف آسمان پاشيد. قطرهاي از آن روي زمين نريخت؛(44) در زيارت صحيح السندي که امام صادق (عليه السلام) به ابوحمزه ثمالي آموختهاند، اينگونه آمده است:بِابي انتَ و امّي من مذبوح و مقتولٍ من غير جرم، و بابي انت و امّي دمک المرتقي به الي حبيب الله، بالبي انت و امّي من مقدّمٍ بين يدي ابيک يحتسبک و يبکي عليک، محرقاً عليک قلبه، يرفع دمک بکفّه الي عنان السّماء لا ترجع منه قطرةٌ، و لا تسکن عليک من ابيک زفرةٌ(45)؛ پدر و مادرم فداي آن سر ببريده که بدون هيچ جرم و گناه کشته شد. پدر و مادرم فداي خون بالا رونده تو، به سوي حبيب خدا، پدر و مادرم به فداي تو، اي کسي که از پدرت پيشي گرفتي در حالي که او تو را به شمار آورد و بر تو بگريست. دل او به سبب مصيبت تو آتش گرفت و خونت را به آسمان ميپاشيد، به گونهاي که قطرهاي از آن بازنگشت، و آه پدرت بر مصيبت تو هرگز آرام نگرفت.
انتقال شهيد به خيمه شهدابراي انتقال بدن مطهر علي، امام جوانان اهل بيت را اينگونه امر فرمود: «اِحمِلوا اخاکم؛ برادرتان را حمل کنيد» آنها همه رفتند تا بدن مبارک علي را آورده، در برابر خيمههايي که محل رزم آنها بود بگذارند.(46)پس از آن بانوان خانه وحي از خيمهها بيرون دويدند و نظاره کردن که چگونه علي بر روي دست جوانان، در حالي که به خون آغشته بود، و بر اثر شمشير و نيزه قطعه قطعه شده بود، به سوي خيمهگاه حمل ميشود. همه با دلهاي سوخته و گيسوان افشان و نالههايي که تا ملکوت ميرفت به استقبال او آمده بودند. پيشاپيش همه عقيله بني هاشم زينب کبري (عليهاالسلام) قرار داشت. او فريادزنان و نالهکنان جلو آمده(47) فرياد ميزد: «يا اخاه! يا اخاه؛ واي برادرم! واي برادرم!» او آمد و خود را بر نعش علي انداخت. امام به سوي خواهر آمد، دست او را گرفت و به خيمهگاه روانه کرد و بعد از آن از خيمهگاه بيرون شده به جوانان اهل بيت فرمود: «احملوا اخاکم؛ برادرتان را حمل کنيد» جوانان علي را از قتلگاهش برداشتند و در برابر خيمهگاه بر زمين نهادند.(48)در زيارت ناحيه مقدسه قاتل حضرت علي اکبر، «مرّة بن منقذ بن نعمان عبدي ليثي» مورد لعن امام زمان(عج) قرار گرفته است. عبارت زيارت ناحيه اين است: «... حَکمَ اللهُ علي قاتِلکَ مُرّةِ بن مُنقِذِ بنِ نُعمان العبدي، لَعنهُ الله و أخزاهُ و مَن شَرَکَ في قَتلِکَ و کانَ عَليکَ ظَهيراً(49)؛ خدا خود حکم کند بر قاتل تو، مرة بن منقذ بن نعمان عبدي ليثي، او را خداوند لعنت کند و ذليلش سازد و هر که در کشتن شما شريک شد و ياور آنها بود، خداوند جهنم را به آنها بچشاند که چه بد جايگاهي است.»واي بر قومي که مورد لعن امام قرار گرفتهاند! زبان امام «لسان الله»، دست او «يدالله»، چشم او «عين الله»، گوش او «اذن الله»، و چهرهاش «وجه الله» است؛ در يک کلام، او آينه تمامنماي الهي و خواسته او همان خواسته خداوند، و نفرت او نفرت خداوند است؛ چرا که اراده و مشيت او عين اراده پروردگار است. اگر امام دوري قومي را از رحمت خداوند طلب کرد، به حقيقت آنها از رحمت او براي هميشه دور خواهند بود. پينوشتها:1. مقاتل الطالبين، ص 80 .2. مقتل الحسين مقرم، ص 318؛ ابن شهر آشوب «علي اکبر» را هجده و بيست و پنج سال نيز دانسته است. مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 109.3. ابصار العين، ص 49؛ کتاب السرائر، ج 1، ص 655 .4. تسمية من قتل مع الحسين عليه السلام، ش 8؛ طبقات ابن سعد، ج 5، ص 211؛ تاريخ الامم الملوک، ج 5، ص 446؛ انساب الاشراف، ج 3، ص 361 .5. الارشاد، ج 2، ص 114؛ رجال شيخ طوسي، ص 76 .6. قاموس الرجال، ج 7، ص 420 – 419 .7. الارشاد، ج 2، ص 106 .8. الاصابة في تمييز الصحابة، ج 4، ص 406 .9. اسدالغابة، ج 3، ص 529 .10. مقاتل الطالبين، ص 80 .11. اصول الکافي، ج 5، ص 361 .12. در آينده به بيان امام در اين زمينه به تفصيل خواهيم پرداخت.13. ابصار العين، ص 51 .14. ذخيرة الدارين، ص 259 .15. مقاتل الطالبيين، ص 80؛ ابصار العين، ص 49؛ منتهي الآمال، ج 1،ص 689 .16. تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 408 – 407؛ ابصارالعين، ص 51-50.17. اقبال الاعمال، ج 3، ص 73 .18. مقاتل الطالبين، ص 114 .19. مقتل الحسين مقرم، ص 320 .20. ابصار العين، ص 51؛ اللهوف، ص 49 .21. ترجمة الحسين ابن عساکر، ص 227 .22. مقتل الحسين مقرم، ص 321؛ الارشاد، ج 2، ص 106.23. مقتل الحسين خوارزمي، ج 2، ص 31.24. مثير الاحزان، ص 68 .25. ابصار العين، ص 51 .26. مقتل الحسين خوارزمي، ج 2، ص 30 .27. مثير الاحزان، ص 68 .28. مقتل الحسين خوارزمي، ج 2، ص30: اللهوف، ص 49 .29. واجعلهم طرايق قدداً .30. آل عمران، 33 و 34 .31. مقتل الحسين خوارزمي، ج 2، ص 30 .32. مقتل الحسين خوارزمي، ج 2، ص 31؛ همين عبارت با قدري اختلاف از سيد بن طاووس نقل شده است: «واغوثاه، قاتل يا بنيّ قليلاً واصبر. فما اسرع الملتقي بجدّک محمد صلي الله عليه وآله فيسقيک بکاسه الاوفي شربةً لا نظمؤ بعدها ابداً». اللهوف، ص 49.33. رسائل المرتضي، ج 1، ص 317؛ کتاب سليم بن قيس، ص 211؛ کتاب سليم بن قيس، ص 211؛ بحارالانوار، ج 14، ص 411. 34. مقتل الحسين مقرم، ص 323.35. الارشاد، ج 2، ص 106.36. الارشاد، ج 2، ص 106؛ تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 449.37. مقاتل الطالبيين، ص 115؛ الارشاد، ج 2، ص 106.38. ابصار العين، ص 52 .39. مقاتل الطالبين؛ ص 115؛ اللهوف، ص 49؛ بحارالانوارف ج 45، ص 44.40. اللهوف، ص 4.41. الارشاد، ج2، ص 106.42. مقاتل الطلبين؛ اللهوف، ص 49؛ الارشاد، ج 2، ص 106.43. مقتل الحسين مقرم، ص 324.44. مقتل الحسين مقرم، ص 324.45. کامل الزيارات، ص 416.46. الارشاد، ج 2، ص 107؛ تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 447.47. مقتل الحسين مقرم، ص 324.48. تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 447 - 446.49. اقبال الاعمال، ج 3، ص 74. برگرفته از كتاب ياران شيداي حسين بن علي عليهماالسلام، استاد مرتضي آقا تهراني.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 448]
صفحات پیشنهادی
حضرت علی اكبر عليه السلام
حضرت علی اكبر عليه السلام-حضرت علي اكبر عليه السلامکنيه «علي اکبر» را «ابوالحسن» دانستهاند؛(1) ابوالحسن علي اکبر، در يازدهم ماه شعبان سال سي و سه هجري ...
حضرت علی اكبر عليه السلام-حضرت علي اكبر عليه السلامکنيه «علي اکبر» را «ابوالحسن» دانستهاند؛(1) ابوالحسن علي اکبر، در يازدهم ماه شعبان سال سي و سه هجري ...
زیارت حضرت علی اكبر علیه السلام
زیارت حضرت علی اكبر علیه السلام-زیارت حضرت علی اكبر علیه السلام شیخ بزرگوار ... (5)مقبره حضرت علي اكبر عليه السلام در كربلاي معلي پايين پاي اباعبدالله ...
زیارت حضرت علی اكبر علیه السلام-زیارت حضرت علی اكبر علیه السلام شیخ بزرگوار ... (5)مقبره حضرت علي اكبر عليه السلام در كربلاي معلي پايين پاي اباعبدالله ...
ذكر شهادت حضرت على اصغر علیه السلام
ذكر شهادت حضرت على اصغر علیه السلام-ذكر شهادت حضرت على اصغر علیه السلامشد چو خرگاه امامت چون صدفخالى از درهاى دریاى شرفشاه ... حضرت علی اكبر عليه السلام .
ذكر شهادت حضرت على اصغر علیه السلام-ذكر شهادت حضرت على اصغر علیه السلامشد چو خرگاه امامت چون صدفخالى از درهاى دریاى شرفشاه ... حضرت علی اكبر عليه السلام .
زندگانی حضرت علی اکبر (ع)
زندگانی حضرت علی اکبر (ع) نويسنده: حسن نجفی حضرت علي اكبر (ع) فرزند ابي ... (5)مقبره حضرت علي اكبر عليه السلام در كربلاي معلي پايين پاي اباعبدالله ...
زندگانی حضرت علی اکبر (ع) نويسنده: حسن نجفی حضرت علي اكبر (ع) فرزند ابي ... (5)مقبره حضرت علي اكبر عليه السلام در كربلاي معلي پايين پاي اباعبدالله ...
حضرت علی اکبر علیه السلام
حضرت علی اکبر علیه السلام-حضرت علی اکبر علیه السلام این شعر از كتاب یك ... سیمای حضرت علی اکبر (ع) نويسنده:حسين شاهد خطيبي حضرت علي اكبر (علیه ... عليه السلام در كاروان خود حركت به سمت كربلا ميكرد، حالتي به حضرت(ع) به نام نوميه به .
حضرت علی اکبر علیه السلام-حضرت علی اکبر علیه السلام این شعر از كتاب یك ... سیمای حضرت علی اکبر (ع) نويسنده:حسين شاهد خطيبي حضرت علي اكبر (علیه ... عليه السلام در كاروان خود حركت به سمت كربلا ميكرد، حالتي به حضرت(ع) به نام نوميه به .
احداث اردوگاه ملی حضرت علی اكبر
احداث اردوگاه ملی حضرت علی اكبر-نهادها - گروه اجتماعي: با موافقت رئیسجمهوري، اردوگاه ملی حضرت علی ... سوال:با اختيار خودت از پادگان امام علي(عليهالسلام) بيرون آمدي؟
احداث اردوگاه ملی حضرت علی اكبر-نهادها - گروه اجتماعي: با موافقت رئیسجمهوري، اردوگاه ملی حضرت علی ... سوال:با اختيار خودت از پادگان امام علي(عليهالسلام) بيرون آمدي؟
سر پیامبر در دامان علی علیهماالسلام
سر پیامبر در دامان علی علیهماالسلام-سر پیامبر در دامان علی علیهماالسلامپیامبر خدا ... حضرت علی اكبر عليه السلام-حضرت علي اكبر عليه السلامکنيه «علي اکبر» را .
سر پیامبر در دامان علی علیهماالسلام-سر پیامبر در دامان علی علیهماالسلامپیامبر خدا ... حضرت علی اكبر عليه السلام-حضرت علي اكبر عليه السلامکنيه «علي اکبر» را .
حضرت قاسم علیه السلام
حضرت قاسم علیه السلام-حضرت قاسم علیه السلاماین شعر از كتاب یك ماه خون ... شهادت قاسم بن الحسن بن علی بن ابيطالب عليه السلام قاسم بن الحسين عليه السلام به ... شش جوان در كربلا به شهادت رسیدند كه یكی از آنها حضرت علی اكبر علیه السلام بود كه ...
حضرت قاسم علیه السلام-حضرت قاسم علیه السلاماین شعر از كتاب یك ماه خون ... شهادت قاسم بن الحسن بن علی بن ابيطالب عليه السلام قاسم بن الحسين عليه السلام به ... شش جوان در كربلا به شهادت رسیدند كه یكی از آنها حضرت علی اكبر علیه السلام بود كه ...
ذكر شهادت حضرت على اكبر علیه السلام
ذكر شهادت حضرت على اكبر علیه السلام-ذكر شهادت حضرت على اكبر علیه السلامدور چون بر آل پیغمبر رسیداولین جام بلا اكبر چشیداكبر آن آئینه رخسار جدهیجده ساله جوان سرو ... پژوهشى درباره نام، سن وكيفيّت شهادت طفل شيرخوار امام حسين(عليه السلام) .
ذكر شهادت حضرت على اكبر علیه السلام-ذكر شهادت حضرت على اكبر علیه السلامدور چون بر آل پیغمبر رسیداولین جام بلا اكبر چشیداكبر آن آئینه رخسار جدهیجده ساله جوان سرو ... پژوهشى درباره نام، سن وكيفيّت شهادت طفل شيرخوار امام حسين(عليه السلام) .
صفای حضرت هادی علیه السلام
صفای حضرت هادی علیه السلام-صفای حضرت هادی علیه السلامگرفته جان نفسم در ... حضرت امام باقر (عليه السلام) مى فرمايد : « ألا وَإنَّ فى أيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٌ اَلا فَتَعَرَّضُوا ... ( ع ) ، خیابان هفده شهریور ابتدای خیابان صفای شرقی ، حسینیه حضرت علی اكبر ( ع ) ...
صفای حضرت هادی علیه السلام-صفای حضرت هادی علیه السلامگرفته جان نفسم در ... حضرت امام باقر (عليه السلام) مى فرمايد : « ألا وَإنَّ فى أيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٌ اَلا فَتَعَرَّضُوا ... ( ع ) ، خیابان هفده شهریور ابتدای خیابان صفای شرقی ، حسینیه حضرت علی اكبر ( ع ) ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها