محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831127104
كار ما با ميرزا بنويسها راه ميافتاد
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: اين را سقراط ميگويد: «جامعهاي فرزانگي و سعادت مييابد كه خواندن، كار روزانهاش باشد.» پرانتز باز: نگوييد اين موضوع تكراري است. تا حالا چه‌قدر سرانه مطالعه بالا رفته؟ پس بايد تا رسيدن به نتيجه تكرار كنيم! اين هم يك نظريه علمي است كه استاد مباني ارتباط جمعي مي‌گفت: «پس از اختراع و تكميل دستگاه چاپ در قرن پانزدهم توسط گوتنبرگ آلماني، امكان تكثير نامحدود كتاب فراهم شد و بعد از مدتي روزنامه‌هاي كثيرالانتشار هم آمدند. 400 سال طول كشيد تا رسانه بعدي يعني راديو توسط ماركوني ايتاليايي اختراع شود و اين 400 سال، فرصت خوبي بود براي جا افتادن فرهنگ مطالعه ؛ و نتيجه اين شد كه با ورود راديو و پس از آن تلويزيون، همچنان فرهنگ مكتوب و نوشتاري جايگاه خود را از دست ندهد... اما صنعت گسترده چاپ ديرتر به ايران رسيد و برعكس راديو و تلويزيون با فاصله كمي پس از اختراع به ايران آمدند. پس آن فاصله زماني مناسب براي تثبيت فرهنگ مكتوب در جامعه ما فراهم نشد. رسانه‌هاي ديداري و شنيداري وقتي آمدند كه هنوز فرهنگ مطالعه در ايران جا نيفتاده بود... و ديگر هم جا نيفتاد.» پرانتز باز: حالا مي‌توانيم با اين بهانه تاريخي كنار بايستيم تا بقيه مردم دنيا، هم كتاب بخوانند هم روزنامه. نوجوان‌هايشان براي خريد كتاب صف بكشند و ما همان كتاب را كه به صورت فيلم و كارتون درآمده از تلويزيون يا دي‌وي‌دي ببينيم و لذت ببريم. شايد هم فكر كنيم كه آنها اين امكانات ما را ندارند كه كتاب مي‌خوانند! اين آمار است: تاريخ ارتباطات پر است از اختراع‌هايي كه رابطه مستقيم با زندگي فرهنگي مردم داشتند و هر كدام در زمان خود مهم‌ترين اتفاق بودند؛ مثل اختراع دستگاه چاپ كه حالا نوع ديجيتالي‌اش هم آمده تا سرعت چاپ كتاب و روزنامه و هر چه را مربوط به خواندن است بالا ببرد. هر چه‌قدر دلش مي‌خواهد سرعت بدهد. ما كه تازه پيشرفت و ترقي كرده‌ايم. اگر آمار درست باشد، «براساس آخرين مطالعه‌ها و بررسي‌هاي انجام شده از سوي نهاد كتابخانه‌هاي عمومي كشور، سرانه مطالعه در ايران هم‌اكنون 18 دقيقه در روز است.» اين آمار را محسن پرويز، معاون فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي داده است. پرانتز باز: البته اين آمار را كتاب‌خوان‌ها بالا برده‌اند، وگرنه خودمان كه مي‌دانيم از سال گذشته تا به حال سرانه مطالعه شخصي‌مان چه‌قدر بالا و پايين رفته است! و با توجه به اين مسئله گوتنبرگ آلماني و لورنس كاستر هلندي و چيني‌ها و بقيه زحمت بيخودي كشيدند چون كار ما با همان ميرزا بنويس‌هايي كه قبل از اختراع چاپ از روي كتاب‌ها مي‌نوشتند هم راه ميافتاد. اين را تاريخ ميگويد: در حفاري‌هاي سال 1842 ميلادي در نينوا پايتخت آشور در بين‌النهرين، كتابخانه آجري «سارا گون» پادشاه اين كشور كه هشت قرن پيش از ميلاد فرمانروايي مي‌كرد كشف شد. اين كتابخانه شامل هزاران قطعه آجر بود كه نوشته‌ها را روي آن حك كرده بودند. كتابخانه‌هاي تاريخي كم نيستند. پرانتز باز: خواندن كتاب زير نور شمع، آن هم از نوع لوح هاي گلي يا دست‌نويس‌هاي ريز را مجسم كنيم! بعد حالا هي بگوييم ديگر نظير ابن‌سينا، حافظ، سعدي، ابوريحان بيروني و... نداريم. اين را من مي‌پرسم: روزانه چه‌قدر مطالعه مي‌كنيد؟ چرا كتاب نمي‌خوانيد؟ فريد زماني، 16 ساله، دو روز در هفته كتاب مربوط به كامپيوتر مي‌خواند، آن هم چون كلاس كامپيوتر مي‌رود. حامد نوريان، 15 ساله هم ميگويد: «همين كتاب‌هاي درسي را مي‌خوانم. آن هم وقتي امتحان داشته باشم.» مهديه ناظمي، 14 ساله تعجب مي‌كند: «غير از درس؟ هيچي! بعضي از مجله‌هاي برادرم را گاهي مي‌خوانم.» سحر شيرازي، 16 ساله هم سالي يكي دو تا كتاب (رمان) از كتابخانه خواهر بزرگ‌ترش امانت مي‌گيرد و مي‌خواند. البته نوجوان‌هاي كتاب‌خوان و اهل مطالعه كم نيستند. ما آنهايي را انتخاب كرديم كه سرانه مطالعه را پايين آورده‌اند. بعد مي‌پرسم: چرا مطالعه‌تان اين‌قدر كم است؟ فريد: من كه مي‌خوانم. حامد: براي چي بايد كتاب بخوانم؟ دوست ندارم. مهديه: من نمي‌دانم چه كتابي بايد بخوانم. سحر: حوصله ندارم. بعداً مي‌خوانم. تابستان. اين را قدسي قاضي نور ميگويد: «ديروز و فردا دست يكي كردند/ ديروز با خاطرات گذشته/ فريبم داد/ فردا با وعده‌هاي دروغ جوابم كرد/ وقتي چشم گشودم / امروز رفته بود.» اين را روان‌شناس ميگويد: «اختصاص ساعت‌هاي بيكاري در روز به مطالعه كتاب‌هاي مختلف، نقش مؤثري در دست‌يابي به آرامش و تعادل روحي و پيش‌گيري از افسردگي دارد. با توجه به يكنواخت شدن زندگي افراد و عدم تنوع در برنامه روزمره آنها بيماري‌هاي مختلف روحي، رواني از جمله افسردگي، در جامعه زياد شده است.» ژاله فلاح در گفت‌وگو با ايسنا، با اشاره به اينكه ايجاد تنوع در برنامه روزانه و پرداختن به فعاليت‌هاي مختلف، حس مثبتي در فرد ايجاد مي‌كند، ميگويد:« اين امر از ايجاد روحيه ناكارآمدي در فرد جلوگيري مي‌كند و انرژي مثبت و رضايت‌بخشي به وي مي‌دهد.علاوه بر اين، باعث بالا رفتن سطح آگاهي و دانش افراد و به‌طور مستقيم موجب افزايش كيفيت زندگي افراد مي‌شود.» پرانتز باز: شروع كنيم؟ از امروز... منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها