محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843825880
لحظههاي جادويي در قلب جنگل
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: آلمان- «هاهاهاها! من جادوگر سیاه هستم!» این جمله آغاز داستانی است که «نیکولاس» برای دوستانش تعریف ميكند.بیست نوجوان دیگر دور آتش نشسته و به لباس سیاه جادوگری او خیره شده‌اند.این نوجوانها از شهرهای مختلف آلمان به جنگل «هرتس» آمده‌اند تا در یک اردوی چند روزه شركت كنند؛ قرار است آنها در اين اردو با طبیعت آشنا شوند و آن را بهتر کشف و درک کنند. منطقه جنگلی هرتس در ایالت «نیدرزاخزن» در شمال غرب آلمان قرار دارد و بهترین جای ممکن برای نزدیک‌شدن به طبیعت است. این‌جا حدود سیصد روز از سال، باران میبارد و شاید بتوان گفت که قلب سبز آلمان است؛ شايد براي همين هم نام آن را هرتس گذاشته‌اند، چون هرتس در زبان آلماني به معني قلب است. نیکولاس با لباس سیاهش همه را جادو ميكند و برای دوستانش خاطره‌اي فراموش نشدنی به جا مي‌گذارد نوجوانها تمام روز را با چکمههای لاستیکی‌شان در علفزارها و جنگل قدم میزنند و با شگفتیهای طبیعت آشنا میشوند. وقت و بیوقت باران میبارد، اما خیلی زود هم آفتاب میشود. این اردوی دسته جمعی هدف دیگری هم دارد: بازگویی قصهها و افسانههای قدیمی؛ قصه‌هایی درباره جادوگرها، اشباح و ... نیکولاس براي داستان‌گويي از دوستانش هم کمک گرفته است و قصه‌اش، در حقيقت قصه همه بچه‌هاست تماشای طلوع آفتاب از تجربههای جالب این سفر است طناب کشی با اسب؛ این اسبها تنه درخت‌هاي چند صد کیلوگرمی را میکشند، پس تعجبی ندارد که در مسابقه با بچه‌ها برنده شوند غروب، بعد از یک روز پر ماجرا، همه دور آتش جمع میشوند و هركدام از نوجوانها یک داستان تعریف میکند. آنها بیشتر اين داستانها را از مادرهایشان شنیدهاند، اما بعضی‌هايشان هم مثل نیکولاس، به کمک نیروی تخیلشان قصه می‌گویند. قصه نیکولاس درباره جنگل هرتس و جادوگری سیاه‌پوش است که میخواهد این جنگل را جادو و نابود کند. او برای این‌که همه را تحت تأثیر قرار دهد، لباس سیاه جادوگری میپوشد. شب که میشود نوجوانها برای خواب به چادرها میروند. خسته تر از آن‌اند که به قصه‌هایی که شنیدهاند فکر کنند. آنها خیلی زود به خواب میروند. منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها