واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: آمار دقيقي از ميزان فرسايش خاك در جنگلهاي شمال وجود ندارد ولي برخي از برآوردها حاكي از آن است كه سالانه در حدود پنج تن از هر هكتار از اين جنگلها بر اثر فرسايش از بين ميرود. اين در حالي است كه طبق آمار رسمي، ميانگين فرسايش خاك در كشور 60 تا 80 تن در هكتار در سال است و اين تفاوت، بهخوبي نقش موثر جنگل را در جلوگيري از فرسايش نشان ميدهد و ناديده گرفتن آن يكي از عوامل مهم بروز سيلهاي متعدد دهه اخير در شمال كشور است. در تعريف ساده، خاك مجموعهاي از ذرات و اجسام طبيعي است كه پوسته خارجي زمين را پوشانده و گياهاني در آن وجود دارد و يا قادر به روييدن در آن است. مقصود از فرسايش خاك نيز تغيير شكل و دگرگوني و جابهجايي خاك بر اثر باد و آب و فعاليتهاي انساني و نظاير آن است. بيشتر مواد غذايي لازم براي رشد گياهان در خاكِرو قرار دارد و هنگامي كه خاكِرو بر باد ميرود يا شسته ميشود، بخش عمدهاي از مواد غذايي از بين ميرود بنابراين با فرسايش خاك، سيلاب بيشتر و زمينهاي مجاور تهديد ميشود. توفيق احمدي عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد چالوس ميگويد: آن دسته از گونههاي گياهي كه ريشهدواني خوبي دارند، مقاومت خاك را در برابر فرسايش زياد ميكنند. وي در گفت و گو با ايرنا افزود : اين امر به ويژه در فرسايشهاي لغزشي (Landslide) بيشتر مشهود است؛ بهخصوص در جاهايي كه شيب تند دارند. احمدي اظهار داشت : گونههاي كم ارتفاع در مقايسه با گياهان مرتفع نظير درختان، خاك را در مقابل فرسايش بهتر حفظ ميكنند زيرا قطرات باران بعد از برخورد به برگ درخت، با هم تركيب و درشت ميشوند و برگاب حاصل به دليل قطر و وزن بيشتري كه دارد باعث تخريب بيشتر خاك و افزايش فرسايش پاشْماني (Splash Erosion) ميشود. اين استاديار خاكشناسي تاكيد كرد : تحقيقات و همچنين تجربيات نشان ميدهد كه اين حالت در گونههاي درختچهاي و علفي روي نميدهد و به همين دليل خاك را در برابر فرسايش بهتر حفظ ميكنند. احمدي ادامه داد: هر چقدر ماده آلي خاك بيشتر باشد، ساختمان آن بيشتر حالت اسفنجي پيدا ميكند و بهتر ميتواند آب را در خود نفوذ دهد و ذخيره كند. عضو هيات علمي دانشگاه آزاد واحد چالوس تصريح كرد : اگر خاك پوشش گياهي داشته باشد و لخت نباشد، حتي در صورتي كه مقدار باران بيشتر از ظرفيت نفوذ خاك باشد، آب اضافي بر روي خاك به صورت رَواناب جريان مييابد و در اغلب موارد فرسايش رخ نميدهد. وي خاطرنشان ميكند : در مدت چند ساعت پس از بارندگي، آب موجود در خاك بهتدريج و بر اثر نيروي گرانش به عمق پايينتر ميرود و خاك دوباره ظرفيت پذيرش آب پيدا ميكند. احمدي اضافه كرد : ولي اگر خاك لخت باشد، جويچهها به هم متصل ميشوند و ممكن است برشي ايجاد شود و چند سانتي متر از خاك را از بين ببرد و يا خاك دچار لغزش شود. كارشناسان ميگويند: طبق محاسباتي كه صورت گرفته است، به طور كلي براي تشكيل يك سانتيمتر خاك 500 تا 800 سال زمان لازم است. اگر فرض كنيم كه خاكي 25 سانتيمتر عمق داشته باشد پس اين ضخامت خاك در طي 20 هزار سال كار مداوم طبيعت به وجود آمده است. با از دست رفتن اين خاك بر اثر عوامل مخرب نظير سيل يا مداخلات انساني و غيره، در حقيقت زحمت چندين هزار ساله طبيعت هدر ميرود و تازه هزاران سال ديگر هم وقت لازم است تا شايد خاك از دست رفته جبران گردد. بنابراين جنگل ميتواند سنگينترين رگبارها را تحمل و از جاري شدن سيل بر سطح زمين و فرسايش خاك جلوگيري كند، بررسيها نشان ميدهد تخريب جنگل تا 80 درصد باعث تشديد سيلاب ميشود. پژوهشگر مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان مازندران ـ نوشهر گفت : چون اغلب جنگلهاي هيركاني در شمال ايران، كوهستاني است، شيب يك عامل مهم در مديريت حوزههاي آبخيز محسوب ميشود. يوسف گرجي بحري در گفت و گو با ايرنا افزود: موضوع ديگر اين است كه رشته كوه البرز در مقايسه با كوههاي اروپا جوانتر است و به همين دليل فرسايش در آن بيشتر رخ ميدهد. گرجي بحري ادامه مي دهد : تمركز فعاليتهاي جنگلداري و مرتعداري و اِسكان جمعيت در اين مناطق، بيشتر است و همين باعث تشديد فرسايش خاك ميشود. اين محقق توضيح داد: تراكم بالاي انسان و دام و عبور خطوط انتقال نيرو و جاده و تاسيسات و صنايع، همگي فرسايش خاك را به دنبال دارد. پژوهشگر مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان مازندران معتقد است : پايه فعاليت جنگلداري، خاك است و با توجه به شيب زياد جنگلهاي ما، به طور طبيعي جنگلداري و بهرهبرداري، بر روي خاك اثر ميگذارد. گرجي بحري تاكيد كرد : علت اينكه كارشناسان جنگل با قطع يكسره درختان مخالفاند همين است؛ در حالي كه جنگلهاي تايگا در روسيه و همچنين جنگلهاي سوزنيبرگ در كانادا در زمينهاي كمابيش هموار واقعاند و قطع يكسره جنگل در آن كشورها مشكل خاصي به وجود نميآورد. وي ميگويد : در جنگلداري به اين نتيجه رسيدهايم كه روش جنگلداري نزديك به طبيعت را اعمال كنيم تا كمترين آسيب به خاك جنگل برسد. گرجي بحري يادآور شد : هر چه شيب خاك جنگل بيشتر و سطح عرصه خالي زيادتر باشد، ميزان فرسايش خاك بيشتر است. وي ميگويد: حتي در شيب بالا، روش تك گزيني باعث فرسايش خاك نميشود ولي بايد به اين نكته توجه كرد كه فرسايش خاك به طور طبيعي نيز روي ميدهد. اين پژوهشگر بيان داشت : عمليات پرورش جنگل تاثير چنداني بر روي فرسايش خاك ندارد زيرا در آن، در حدود ده تا 15 درصدِ تاج پوشش باز ميشود و چون عمليات بعدي پنج سال بعد است، در اين مدت تاج پوشش دوباره بسته ميشود. گرجي بحري به ايرنا گفت : جادهسازي از فعاليتهايي است كه حتي اگر اصولي و فني انجام شود فرسايش خاك را به دنبال دارد زيرا جادهها اغلب عمود بر دامنه كوه ساخته ميشوند و سامان خروج آب را تغيير ميدهند. وي ادامه داد : با اين حال فعاليتهاي جنگلداري و عُمران و آباداني ناشي از آن، خسارات جادهسازي را جبران ميكند و منافعش بر زيانهايش ميچربد. پژوهشگر مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان مازندران درباره تاثير بهرهبرداري جنگل بر فرسايش خاك اظهار داشت : ماشينهاي بهرهبرداري، بر خاك تاثير تعين كنندهاي دارند. گرجي بحري تاكيد كرد : به همين دليل در مناطق پرشيب بهرهبرداري متوقف و ممنوع است ولي در مناطقي كه شيب مناسب داشته باشد ميتوانيم با روشهاي اصولي كشيدن چوب و استفاده از ماشينهاي مناسب، ميزان آسيب به خاك را به كمترين حد برسانيم. وي ميافزايد : بهرهبرداري خواه ناخواه آثار بدي بر خاك و اكوسيستم ميگذارد ولي اگر مناسب و فني باشد ضايعات حداقل است و بايد سعي شود كه وزن و قدرت ماشينهاي بهرهبرداري متناسب با وزن محمولات چوبي باشد تا سنگيني ماشينها باعث تخريب خاك نگردد. به گفته صاحبنظران از بين خواص فيزيكي خاك، قابليت نفوذ خاك و ثبات ساختماني خاك مهمترين عامل پيشگيري از فرسايش است. قابليت نفوذ خاك به عواملي مانند ثَبات ساختماني و بافت و نوع رس و عمق خاك و وجود لايههاي نفوذناپذير بستگي دارد. ثَبات ساختماني ذرات خاك سبب ميشود كه با وجود هَرزْرَوي سطح آب، فرسايش زيادي صورت نگيرد. شيب زياد باعث تسريع جريان آب ميشود و به همان نسبت ميزان فرسايش و هدررفت آب افزايش پيدا ميكند. طول شيب نيز اهميت دارد، چون هر قدر سطح شيب بيشتر باشد، بر مقدار سيلاب افزوده خواهد شد. در كل، جنگل و مرتع موثرترين عوامل محافظ خاك در مقابل فرسايش هستند. محسن نورشاد كارشناس خاك سازمان جنگلها و مراتع و آبخيزداري كشور گفت : فرسايش در جنگلهاي شمال اغلب از نوع آبي است. وي در گفت و گو با ايرنا افزود : ولي در گُليداغ در شرق استان گلستان و رودبار در استان گيلان، فرسايش بادي هم رخ ميدهد و تشكيلات زمين و خاك منطقه گرگان نيز محصول فرسايش بادي است. نورشاد تاكيد كرد : مقدار فرسايش طبيعي كم است و عوامل خاكزا آن را جبران ميكند و اگر اين طور نبود، حتي بدون مداخله انسان، تمام خاكها بر اثر فرسايش از بين ميرفت. اين كارشناس خاك ادامه داد: در جنگل، فرسايش آبي بسيار كمتر از زمينهاي غير جنگلي و حتي كمتر از مرتع است و در مرتع نيز فرسايش آبي كمتر از زمينهاي باير است. وي خاطرنشان كرد : گياهاني كه ريشهدواني سطحي دارند خاك را بهتر حفظ ميكنند و حفاظت خاكِ پهنبرگان نيز در مقايسه با سوزنيبرگان بيشتر است. كارشناس خاك سازمان جنگلها و مراتع تصريح كرد : البته پهنبرگان اين نقطه ضعف را دارند كه در پاييز، خزان ميكنند و نبود برگ باعث ميشود باران مستقيم به خاك برخورد كند و احتمال فرسايش بالا رود. نورشاد خواستار آن ميشود كه تحقيقي انجام گردد تا مشخص شود در شرايط يكسان، پهنبرگان خاك را بهتر حفظ ميكنند يا سوزنيبرگان. وي تاكيد ميكند: يك مشكل ديگري كه سوزنيبرگان براي خاك ايجاد ميكنند اين است كه به دليل توليد گياخاك اسيدي و خام، مواد آلي خاك كه يكي از عوامل چسباننده ذرات خاك است كم ميشود و در نتيجه پايداري خاك كاهش مييابد. نورشاد درباره ميزان فرسايش خاك در جنگلهاي شمال ميگويد: تحقيق مستقل و جامعي در اين زمينه انجام نشده است و اگر عددي گفته شود براي يك منطقه و حوزه خاص است و عموميت ندارد. بنا بر آمار رسمي، ميزان فرسايش خاك كشور در سال 1330 در حدود 500 ميليون تن و در سال 1380 در حدود دو ميليارد تن بود و پيشبيني ميشود در سال 1390 اين ميزان به 5/4 ميليارد تن برسد كه براي كاهش آن ضرورت دارد برنامههاي جامع آبخيزداري و حفظ جنگلها و مراتع و مديريت آب و خاك انجام شود. جنگل هاي شمال 9/1 ميليون هكتار وسعت دارد.ك/4 621/402
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3786]