محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832752068
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالهي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: واي اگر از پس امروز بود فردايي! «واي اگر از پس امروز بود فردايي!» عنوان يادداشت روز روزنامهي جام جم به قلم مهدي فضايلي است كه در ان ميخوانيد؛ كوران انتخابات است و شور و نشاط رقابت، هر روز پرحرارتتر از گذشته، انتخاباتي گرم و مشاركتي آگاهانه را نويد ميدهد. روندي كه نهايتا به تحكيم بيشتر نظام و يأس افزونتر مخالفان آن خواهد انجاميد؛ نتيجه هر چه كه باشد. اما اين شور و حال در هر صورت تمام خواهد شد و در نهايت يك نفر و نه بيشتر براساس راي مردم، «مسووليت» و نه «قدرت» رياست جمهوري را بر دوش خواهد كشيد. آيا ماجرا به همين جا ختم ميشود يا پس از امروز فردايي هست؟ پس واي اگر از پس امروز بود فردايي! روز گذشته در مراسم «همايش دوم خرداد» كه در حمايت يكي از كانديداها برگزار شد، همه نوع اهانتي به رئيسجمهور فعلي كشور شد. «دولت مردم فريب»، «ديكتاتور»، «آدم كوچولو» و «عامل تحقير ملت» از جمله تعابيري بود كه يا در سخنان سخنرانان اين مراسم يا در شعار حاضران با سوت و كف و خنده، نثار احمدينژاد شد؛ رئيس جمهوري كه حداقل تا 12 مرداد مسووليتش رسما ادامه دارد و در صورت پيروزي، 4 سال ديگر تمديد خواهد شد.نكته مهم اينكه، سخنران اصلي اين مراسم، حجتالاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمي بود، همانكه حاميانش او را «سياستمداري اخلاقي» ميدانند و پس از انصرافش از نامزدي، بعضي گفتند: «خاتمي اخلاق را به جامعه بازگرداند.» و همو كه در سفر انتخاباتياش در شيراز، جايگاه اخلاق را در جمهوري اسلامي در خطر دانست و گفت: «اگر اخلاق در ميان مسوولان و حاكمان جامعه تضعيف شود، به جامعه تسري ميكند و جامعه مدني در كنار جامعه اخلاقي معنا پيدا ميكند.» و چه زيبا «اخلاق» در اين همايش و صدها سخنراني و همايش و ميتينگ و نطق انتخاباتي ديگر كه اين روزها برگزار ميشود، رعايت شده و ميشود! خاتمي گاهي آنقدر اخلاقي بوده است كه مرگ را براي دشمنان اين نظام و اين ملت هم بر نميتابيد و شعار «زندهباد مخالف من» ميداد، ولي عجيب اينكه او در سخنان ديروزش، نه تذكري درباره بياخلاقيها داد و نه واكنشي نسبت به آنها نشان داد. براستي اين همه توهين و مخالفت و همنوا شدن با بيگانگان عليه «منتخب قانوني ملت» چه توجيهي دارد؟ اين نوشتار درپي دفاع از احمدينژاد به عنوان يك كانديداي رياست جمهوري نيست؛ دفاعي است از جايگاه حقوقي رئيسجمهور فعلي كشورمان. اعتراض من به نامزدهاي ديگر هم به عنوان رقبا نيست؛ اعتراضم به رفتاري زشت و بياخلاقي مفرط است. امري كه شيوعش، دامن همه را خواهد گرفت و اصلاحش، بسيار دشوار خواهد بود. اين رفتار، به فرهنگ عمومي جامعه آسيب ميرساند و مرزهاي اخلاق را منهدم ميكند. تلاش كنيم پس از فرونشستن گردوغبار و بازگشت آرامش و بيدار شدن دوباره وجدانها و مهمتر از همه فردايي كه خيلي زود خواهد رسيد، «شرمنده» و «سرافكنده» نباشيم و بكوشيم براي ساختن بنايي نو، بناهاي با ارزشتر را ويران نسازيم. اعتماد: کتمان حقيقت چرا؟ «کتمان حقيقت چرا؟»عنوان سرمقالهي روزنامهي اعتماد ملي به قلم عبدالکريم سروش است كه در آن ميخوانيد؛ قصه انقلاب فرهنگي قصه عبرت آموزي است. بعضي از رسانهها و دستگاههاي حکومتي، سالها است که براي فرو کوفتن يکي از ناقدان و ناراضيان، يعني سروش، ماجراي انقلاب فرهنگي راچنان ننگين وسنگين ودروغين کردهاند وجمعي بيخبر را چنان بازي دادهاند (کينهتوزان به جاي خود) که اکنون اين طناب برگردن خودشان پيچيده است. بهطوري که پيروان خط امام هم از آن برائت ميجويند و شرمسارانه نقش خود را درآن انکار ميکنند و از اطلاعرساني درست سر ميپيچند. آدمي در ميماند که اين پيروان وفادار، سهم رهبري فقيد انقلاب [...] را در انقلاب «[...]» فرهنگي چقدر برآورد ميکنند. درخبرها آمده بود که آقاي مهندس موسوي به دانشجويي که از نقش وي در انقلاب فرهنگي سوال کرده بود، چنين پاسخ داده بود که «من درآن هنگام نخست وزير نبودم و نقشي در انقلاب فرهنگي نداشتم و سندي در اين مورد وجود ندارد.» پاسخ به آن دانشجو، درحقيقت پاسخ به عبدالکريم سروش بود که درجواب دروغها و توهينها و تمسخرهاي يک نويسنده درمحفل حاميان مهندس موسوي، انگشت برنقش مهم ميرحسين موسوي درستاد انقلاب فرهنگي نهاده بود و از وي خواسته بود تا اين راز ساده را فاش کند و اطلاع درست و دقيق در اختيار پرسشگران قرار دهد. سروش حتي از گواهان اين امر يعني علي شريعتمداري، محمد خاتمي، احمد احمدي، صادق واعظزاده و رضا عارف نام برده بود که در دفتر نخستوزير حاضر ميشدند و در جلسات مکرر ستاد انقلاب فرهنگي به رياست ميرحسين موسوي شرکت ميکردند. آقاي موسوي اما به جاي گفتن اين حقيقت ساده، راه ناصوابي را برگزيد و پاسخ آن دانشجوي دلسوخته را چنان مبهم داد که کس نداند وي در آن ايام چه کاره بوده است. آقاي موسوي شما که همه افتخارتان پيروي از امام است، چرا؟ شما که خود منصوب امام بوديد و به فرمان او بر صدر جلسات مينشستيد چرا خبر درست و دقيقي از آن نميدهيد؟ آيا فردا هم اگر به کرسي رياستجمهوري بنشينيد، همينطور «حق دانستن» مردم را محترم ميشماريد؟ گفتهايد شما در انقلاب فرهنگي نقشي نداشتيد، که اينطور؛ ولي صورت مذاکرات شوراي انقلاب چيز ديگر ميگويد: اعضاي شورا به شدت از وضع ناآرام دانشگاهها ناراضي بودند. هاشميرفسنجاني گفت: «از طريق حضور تعدادي بچه مسلمان در تهران ميتوان جلو شلوغي دانشگاه را گرفت... از خشونت نميترسيم. امروز شروع شود بهتر از سه ماه ديگر است.» مهندس ميرحسين موسوي تنها کسي بود که «از ضرورت انقلاب فرهنگي ار طريق حضور تودهها در دانشگاه سخن گفت». و چنين بود که دانشجويان اينجا و آنجا ستادهايي تشکيل دادند و مشغول «انقلاب فرهنگي» شدند؛ يا به تعبير ميهمان مودب شما: «تقليد مضحک شناعت وسخافت.» (درتهران: شکوريراد، شمقدري و محمود احمدينژاد و هاشميثمره در شيراز: فلان و فلان...الخ) اين در انقلاب فرهنگي. اما در ستاد انقلاب فرهنگي چطور؟ آيا آنجا هم بينقش بوديد؟ «قربان تمکينت شوم. ميبين وسربالا مکن» من ميدانم که حاميان شما، ازجمله آقاي مسجد جامعي، در تشکيل آن جلسه و دعوت از آن نويسنده و تحريک او، خطاي سياسي واخلاقي بزرگي مرتکب شدند و «جاي خالي دروغ» را پر کردند و پويش انتخاباتي شما را به رنگ جفا آلودند. اما شستن آن رنگ با رنگ ديگر ميسر نيست. ازشما انتظار بزرگمنشي بيشتري ميرفت. يکي اينکه آن گفتار و کردار زشت را نکوهش و سرزنش کنيد و دوم اينکه شجاعانه از اقدام امامي که افتخار پيروي او را داريد [...] و نيز از نقش خود در انقلاب فرهنگي و ستاد انقلاب فرهنگي بيشرمندگي دفاع نماييد و چون يک فرد مطلع و مسوول، زواياي نهفته آن را آشکار سازيد و نشان دهيد که برنامهريزان و مجريان انقلاب فرهنگي چه کساني بودهاند و خود در گشودن پرونده مذاکرات شوراي انقلاب در اين خصوص پيش قدم شويد و همچنين تصريح کنيد که آييننامههاي «انقلابي» براي سانسور کتاب و غيره محصول شوراي عالي انقلاب فرهنگي کنوني است که شما هم عضو آن بودهايد و هستيد. طفره رفتن و سر زير برف کردن و جواب چند پهلو و سربالا دادن و کتمان حقيقت نمودن و به حمايت توهينکنندگان برخاستن و در قبال دروغگويان و درشتگويان سکوت پيشه کردن، شيوه صادقان و کريمان نيست.نقل هر جور که از خلق کريمت کردند قول صاحب غرضان است تو آنها نکنيدردمندان بلا زهر هلاهل دارندقصد اين قوم خطا باشد هان تا نکني رسالت: مظلوميت دولت نهم «مظلوميت دولت نهم»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛ آقاي محسن رضايي شنبه شب در برنامه تلويزيوني رودر رو با بينندگان ، ديدگاههاي خود را پيرامون مسائل انتخابات و اداره كشور مطرح كرد. وي در اين برنامه تصريح كرد: «ايران امروز قدرت اول منطقه و جزء 10 كشور اول دنياست.» پيش از اين وي گفته بود : «ادامه راه دولت نهم كشور را به سوي پرتگاه ميبرد» (آفتاب يزد 88/2/14)طبيعي است اين شيريني سخن در سيما با آن تلخي كه گفته بود.«نگران حركت به سوي پرتگاه هستم.» (اعتماد 88/2/14) نميخواند! حقيقت آن است اگر اعتراف ميشود كه جزء 10 كشور اول جهان هستيم و قدرت اول منطقه، بايد گفته شود چه شد به اين جايگاه رسيديم و سهم دولت نهم در اين مرتبت چيست؟ آقاي محسن رضايي، مهندس موسوي و نيز كروبي در نقد دولت نهم به گونهاي سخن ميگويند كه گويي به نوعي غفلت از اين جايگاه دچارند.دكتر محمود احمدينژاد طي چهار سال گذشته كوچه كوچه و خيابان به خيابانهاي شهرهاي ايران را رفته و با مردم اين مرز و بوم نشست و برخاست داشته و بيش از دو برابردولت گذشته به طور خستگيناپذير كار كرده و از نزديك صحت و اتقان عمل دستگاه اجرايي را ادراك و به تماشا ايستاده است. نميشود پذيرفت كه كشور با مجاهدت رئيس دولت نهم قدرت اول منطقه باشد و در عين حال در لبه پرتگاه نيز باشد! ايران جزء 10 كشور اول دنيا باشد اما تصوير اوضاع اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي كشور سياه باشد! نامزدها براي برقراري ارتباط با مردم در برنامههاي تلويزيوني به شعور مردم اهانت نكنند . نبايد مردمي را كه در سفرهاي استاني بويژه دور دوم سفرها به استقبال رئيس جمهور براي قدرداني از خدمات وي ميآيند متهم كرد كه پول گرفتهاند آمدهاند. اين اهانت سنگين و بهتاني بزرگ است.مردم 22 خرداد به پاي صندوقهاي راي خواهند آمد . نامزدهايي كه نقد عملكرد دولت را از همان زاويه كه راديوهاي بيگانه القا ميكنند ارائه ميدهند با واكنش مردم روبرو خواهند شد. مردم اين بيمهريها را برنميتابند و تنها راهي كه براي ابراز عقيده خود مييابند راي منفي به آن بيمهري روز 22 خرداد است .اين تنها كاري است كه ميتوانند در دفاع از مظلوميت دولت نهم انجام دهند. مردم برخي از نقدهاي رقبا عليه دولت را منصفانه نميدانند و معتقدند احمدينژاد با آنكه توانسته از خودش خوب دفاع كند و عملكردش محكمترين شاهد اوست، اما سخت مظلوم واقع شده است.ديروز مقام معظم رهبري مشفقانه فرمودند؛ نامزدهاي انتخاباتي هوشيار باشند تا مبادا براي دلخوشي دشمنان سخني برزبان بياورند. ابتكار: توده گريز و نخبه پسند « توده گريز و نخبه پسند» عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار به قلم محمدعلي وكيلي است كه در آن ميخوانيد؛در سر مقاله ديروز روزنامه ابتکار آورديم که بنا بر تحليل و ارزيابي مصاحبه تلويزيوني نامزدهاي رياست جمهوري را داريم و نوشتم که سعي حقير بر عدم دخالت انگيزه و تمايلات شخصي در تحليل خواهد بود و علت پردازش مذکور هم اينست که مصاحبه هاي تلويزيوني حکم برد و باخت را ايفا مي کند به همين دليل ارزش ارزيابي بالايي خواهد داشت.مطابق جدول برنامه نامزدها شنبه شب نوبت مصاحبه آقاي محسن رضايي بود آنچه در اين مصاحبه مشاهده شد تفاوتهايي با مصاحبه ميرحسين داشت شاه کليد مصاحبه آقاي رضايي انقلاب اقتصادي، تشکيل دولت ائتلافي و اداره اقتصادي کشور به صورت فدراتيو بود. آقاي محسن رضايي که از روي يادداشت ها برنامه را ارايه مي داد سعي کرد قامت يک نامزد «برنامه محور» را به نمايش بگذارد و تلاش کرد روشي علمي به مصاحبه دهد به همين دليل برخلاف ميرحسين که از جزئي به کلي نتيجه مي گرفت او از کلي به سراغ جزئيات آمد و اتفاقا مشکل ايشان هم همين بود. اثر بخشي تلويزيون روي توده مردم مي باشد توده مردم کمتر حوصله شنيدن برنامه هاي علمي، کلاسيک و مبنايي را دارند به همان ميزان که برنامه اي مورد توجه نخبگان قرار گيرد باعث بي رغبتي توده مردم مي باشد. بنابراين ارزيابي نگارنده از مجموع مصاحبه، حرکات و نحوه صحبت آقاي رضايي اين بود که اين صحبت و ادبيات در همايش علمي مربوط به نخبگان مي توانست مورد استقبال باشد و بر اين اساس از اين به بعد در محافل علمي از آقا محسن به عنوان نامزد «برنامه دار» به نيکي ياد خواهد شد اما تصور نمي کنم که اين مصاحبه توانسته باشد شانسي براي آقاي رضايي در بين توده مردم ايجاد کرده باشد محتواي صحبت ايشان حاوي انتقادات به مراتب تندتر از انتقادات ميرحسين موسوي به وضع موجود بود اما ادبيات احتياط آميز و محافظه کارانه ايشان مانع جذابيت صحبت بود. نکته ديگري که به شخص آقا محسن بر مي گردد اينست که اگرچه چهره آقا محسن يادآور هشت سال دفاع جانانه جوانان ايران زمين است و در حقيقت سينه او جعبه سياه جنگ هشت ساله مي باشد و به دليل اينکه او داراي توان مديريتي، هوش بالا و نگاه استراتژيک مي باشد انصاف اين بود که از توان ايشان بيش از اين استفاده مي شد اما از يک واقعيت هم نبايد فرار کرد و آن اينست که بعضي چهره ها از نظر روانشناسي اجتماعي چهره راي آور نيستند اگرچه ممکن است داراي کاريزماي علمي و برنامه اي باشند و شايد آقا محسن هم از اين تيپ شخصيت ها باشد. اشکال ديگر آقا محسن اينست که ايشان اکنون دومين بار است که خود را در اين ميدان مي آزمايد و براي اين آزمودن هم بسيار دير هنگام پا به ميدان گذاشته است و بدون طي مراحل مقدماتي و از درون لايه هاي اجتماعي تنها با اين تصور که در فرصت برنامه هاي تلويزيوني مي توان اقبال مردم را بدست آورد کمي ساده انگارانه خواهد بود اما همچنان بناي اين يادداشت پخش گرد ياس نيست بلکه بايد با ملاحظه مصاحبه ديگر رقبا سنجش قطعي را انجام داد. آفتاب يزد: آقاي رئيس جمهور خيلي زود فراموش كرديد! «آقاي رئيس جمهور خيلي زود فراموش كرديد!»عنوان سرمقالهي روزنامهي آفتاب يزد است كه در آن مي خوانيد؛رئيس دولت نهم و كانديداي دهـمـين دوره انتخابات رياست جمهوري، دو روز قبل در گفتگو با خبرنگاران داخلي، ضمن هشدار به رقبا و منتقدان دولت و تاكيد بر مـجـرمـانه بودن برخي اظهارات آنان، گفت: آنها دو خطا ميكنند، يكي اين كه كسي طبق قانون حق ندارد كسي را تخريب كند و طبق قانون، تخريب جرم است. اهانتهايي را كه وارد ميكنند نميتوانند اثبات كنند... او همچنين به سكوت دولت خود در چهار سال گذشته به خصوص سه ماهه اخير در برابر منتقدان اشاره كرد. البته او در بخش ديگري از سخنان خود به منتقدان هشدار داد كه پرونده آنها را افشا ميكند. اين اظهارات نشان داد كه ظاهراً آقاي رئيس جمهور، خيلي زود دچار فراموشي شده است و به ياد نميآورد كه جديترين تخريبها و اتهام افكنيها عليه افراد و دستگاههاي رسمي، در چه زماني آغاز شد و آغاز كننده، چه فرد يا افرادي بودند؟ الـبته شايد حاميان اين كانديداي رياست جمهوري بتوانند با استناد به برخي اظهارنظرها، به مظلومنمايي بپردازند و بخشي از آراي از دست رفته خود را بازيابي كنند اما آيا با اين كار، تغييري در واقعيات ايجاد ميشود؟ آيا احمدي نژاد و دوستان او ميتوانند تكذيب كنند كه از نخستين روزهاي فعاليت دولت نهم - و حتي قبل از آن - اتهام افكنيهاي سخاوتمندانه عليه رقباي اين دولت، آغاز شد؟ اگر كسي در ميان صفحات روزنامهها و در لابهلاي اخبار منتشر شده توسط مراكز خبري جستجو كند دهها و صدها نمونه پيدا ميكند كه نشان ميدهد آنچه باعث دلخوري امروز احمدينژاد شده است بسيار رقيقتر و لطيفتر از اتهاماتي است كه توسط او و يارانش، نسبت به انبوهي از عناصر سياسي ، اجرايي ، تقنيني و قضايي كشور بيان شده است. هنوز تركيب كابينه نخست احمدي نژاد تكميل نشده بود كه او براي معرفي فرهاد رهبر، به سازمان مديريت رفت. رئيس دولت نهم بدون آنكه براي اظهارنظر خود، محدوده زماني قائل شود گفت: در طول برنامهريزيهاي كشور، عدالت مغفول مانده است. يك روز بعد، احمدي نژاد در جمع علماي حوزه علميه قم اين ادعا را مطرح كرد كه برخي مسئولان، سد بزرگي در برابر اهداف انقلاب ايجاد ميكنند. حتي اينها بسياري از رسانهها را در اختيار خود قرار دادهاند. آنها استفاده از بيتالمال را نه تنها مال خود ميدانند بلكه آن را ترويج هم ميكنند. تنها يك روز پس از انعكاس اين سخنان در رسانهها، اظهارات رئيس دولت نهم در جمع دانشجويان منتشر شد كه در بخشي از آن آمده بود: در مجموعه تصميمگير نظام، برخي افراد هستند كه تمام ذهن و دل آنها به سمت آن سوي مرزها رفته و متأسفانه مدعي انقلابو امام نيز هستند. در آبانماه 84 كه برخي انتقادات ملايم نسبت به تـصـمـيم گـيـريهـاي اقتصادي دولت مطرح شد، احمدينژاد فرصت حضور در جمع ائمه جمعه را غنيمت شمرد و بدون آنكه بين منتقدان تفكيكي قائل شود گفت: شخصي كه در 15 هيئت مديره عضويت دارد و از هر كدام 2 ميليون تومان دريافت ميكند، طبيعي است كه عليه اين دولت حرف بزند. او پيش از آن، براي آنكه ناراحتي از عدم راي اعتماد مجلس به يار ديرينه خود - علي سعيدلو - را ابراز كند سخني گفته بود كه مفهومي جز متهم كردن اكثريت مجلس به تاثيرپذيري از تلاش باندهاي خاص نداشت: در وزارت نفت، داستانهاي فراواني وجود دارد و باندهايي هستند كه تلاش فراواني را سازمان دادند تا وزير نفت راي نياورد. اين سخنان، آنگاه مهفوم دقيقتري پيدا ميكرد كه در كنار ادعاي چند نمايندهحامي دولت در مجلس هفتم قرار ميگرفت. آنها پس از ناكامي سعيدلو در اخذ راي اعتماد، از تلاش مافياي نفتي براي جلوگيري از تصدي وزارت نفت توسط سعيدلو سخن گفته بودند. احمدي نژاد تا پايان سال 84 نيز اظهار نظرهاي مشابهي داشت. ا ما در سال 85 اين گونه ادعاها، هم به لحاظ تعداد دفعات گسترش يافت و هم از نظر گستره افراد مورد اتهام. 19 خرداد 85 او با اشاره به آنچه ويژه خواريها در دولتهاي گذشته ميناميد اين ادعا را مطرح كرد كه كشيده شدن خط مترو به كرج، به خاطر وجود منزل بعضي مسئولان در آن شـهـرسـتـان بـوده اسـت. احـمـدينـژاد، مـعمولاً در اظهارنظرهاي خود، نگاه ويژهاي به عملكرد دولتهاي قبل از خود داشت كه يكي به دولت توسعه اقتصادي مشهور بود و ديگري به دولت توسعه سياسي. او در زمستان 85 در جمع مردم خوزستان اظهار داشت: اگر روزي شرايط فراهم شود كه بتوانيم جنايتهاي اقتصادي برخي از اين افراد و گروهها را فاش كنيم مشخص خواهد شد كه با شعار توسعه، چه بلايي سر مردم ميآوردند. اندكي بعد از اين سخنراني، اكبر هاشمي رفسنجاني، مهدي كروبي، حسن روحاني و سيد محمد خاتمي تقريباً به صورت همزمان نگراني خود را از برخي تحولات در موضوع هستهاي ابراز داشتند. پاسخ احمدينژاد به اظهار نگرانيهاي داخلي نيز شنيدني بود: دشمنان با فضاسازي و استفاده از عناصر زبون، بلندگو به راه انداختهاند تا ملت ايران را نگران كنند. قطعاً كسي نميتواند بگويد كه مقصود رئيس جمهور از عناصر زبون، چهرههاي ناشناخته در كشور بودهاند زيرا آنها بلندگويي در اختيار ندارند كه بتوانند در مردم نگراني ايجاد كنند. تنها دو سال بعد از انتخاب احمدي نژاد به رياست جمهوري و در حالي كه از استقرار نظام جمهوري اسلامي، بيست و هشت سال و سه ماه ميگذشت، رئيس دولت نهم در يك سخنراني عمومي اظهار داشت: فردي 28-27 سال است كه در اين مملكت هميشه مسئول بوده است. اين فرد چطور فرصت كرده كار اقتصادي كند و چند صد ميليارد در كيسهاش است؟ آخر از كجا آورده است؟ البته احمدينژاد نامي از اين فرد نبرد اما برخلاف ليست مفسدان اقتصادي گمنام- كه احمدينژاد به توصيه دوستان شفيق از معرفي آنها خودداري كرده بود- شناسايي كسي كه تا آن زمان، 28-27 سال هميشه مسئوليت داشته، بسيار آسان بود و كسي نميتوانست ترديد كند كه او رقيب انتخاباتي سال 84 بوده است! در تابستان 86، يك سوژه اداري مورد توجه رسانهها قرار گرفت. اين سوژه، اعتراض همزمان دادستاني كل كشور و تعدادي از نمايندگان اصولگراي مجلس به تعلل وزارت بهداشت در تهيه دستگاههاي زباله سوز بيمارستاني بود. جنس پاسخ احمدي نژاد به اين اعتراضات هم، با بسياري از پاسخگوييها در دولت نهم تفاوتي نداشت. احمدي نژاد روز 18 تيرماه 86 در پاسخ به اعتراضات منسجم و مقامات قضايي و تقنيني اظهار داشت: جديداً مافيا حركت نويي را انجام ميدهد كه من يك مثال ميزنم. موضوع زبالههاي بيمارستاني را كه اخيراً مورد توجه رسانهها قرار گرفته، چند روز پيش با وزير بهداشت مطرح كردم. وزير بهداشت گفت: فردي يك زباله سوز وارد كرده و خواستار خريد آن توسط ما بوده كه ما در بررسي متوجه شديم اين زباله سوز، استاندارد نيست و نخريديم. حالا اين فرد در رسانهها فضاسازي ميكند. رئيسجمهور به خوبي مي دانست آنچه كه در رسانهها منعكس شده، چيزي نيست جز اظهارنظر مقامات رسمي قضايي و اعضاي كميسيون بهداشت مجلس اصولگرا! ضمن آنكه يك مقام دولتي - مدير كل سلامت سازمان مديريت - نيز با دستگاههاي قضايي و قانونگذاري همراهي كرده و تاكيد نموده بود كه: با وجود تخصيص 2 ميليارد و يكصد ميليون تومان اعتبار، هنوز وزارت بهداشت اقدامي براي تهيه دستگاههاي زباله سوز انجام نداده است. البته، اين اظهارات نه نخستين ادعاي غيرمستند عليه رسانهها بود و نه آخرين ادعا. رئيس دولت نهم هنگامي هم كه با حجم وسيع انتقادات غيرجناحي از زبان نمايندگان مجلس، ائمه جمعه و اقتصاددانان در خصوص گرانيهاي لجام گسيخته مواجه شد ديواري كوتاه تر از رسانهها پيدا نكرد و گفت: »رسانه هاي ملي و غيرملي به جو دروغ گراني دامن مي زنند. هر چه از عمر دولت نهم گذشت و رئيس اين دولت، نسبت به برخي پشتيبانيهاي حكومتي و رسانه اي از خود مطمئنتر شد برحجم ادعاها عليه افراد حقيقي و حقوقي افزود. تا جايي كه در ابتداي سال 87 او سخني را بر زبان آورد كه قبلاً توسط مشاورانش مطرح ميشد. احمدي نژاد تا اواخر سال 86 تلاش ميكرد كه برخي ديدگاههاي خود در مورد ساير قواي كشور را در قالب توصيه هاي ظاهراً دوستانه بيان كند. مثلاً او در آبان ماه 86 هنگامي كه با ابراز مخالفت جدي نمايندگان مجلس با ساختارشكني دولت نسبت به بودجهريزي ساليانه مواجه شد تلويحاً اين مخالفت را مرتبط با بعضي فشارهاي بيروني دانست و اظهار داشت: اميدوارم مجلس محترم اجازه ندهد فشار بعضي باندها، اين كار بزرگ را مخدوش كند. اما با فرارسيدن سال پاياني رياست جمهوري، او با صراحت بيشتر، شركاي حكومتي خود در مجلس و قوه قضائيه را مورد مهرورزي قرار داد. رئيس دولت نهم در بهار 1387 در جمع مردم قم اظهار داشت: برخي شبكههاي انحصار، قدرتمند هستند و حتي در مراجع تصميمگيري و قانونگذاري، آن چيزي را كه خودشان مي خواهند به تصويب ميرسانند. نمونههايي كه به آنها اشاره شد همگي از سخنان احمدينژاد استخراج شده است. دهها برابر اين نمونهها را ميتوان در ميان سخنان همكاران و ياران نزديك او يافت. كسي كه در سالهاي اول انقلاب كودكي بيش نبوده است سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در بيست سال قبل از دولت نهم را انفعالي ناميد، وزير خارجه دولت احمدينژاد به خود حق داد حاميان سهم 50 درصدي ايران در خزر را در رديف دشمنان كشور قرار دهد، يك مشاور او در برابر اعتراض مراجع تقليد به يك تصميم احمدي نژاد آنچنان برآشفته شد كه آنها را به » زدن گردن علما توسط امام زمان (عج ) يادآوري كرد، مشاور ديگر او، طرح مجلس براي استقلال بانك مركزي را »تلاش براي مخفي ماندن نام دو سه هزار نفر رانت خوار ناميد و يار ديگر او، اعتراض نمايندگان مجلس به گراني گوجه فرنگي را »نعرهخجالتا~ور« لقب داد و نفر دوم و سوم دولت احمدي نژاد هم مباني برنامه هاي دراز مدت كشور كه توسط عاليترين مراجع رسمي كشور تصويب و تاييد شده بود را خجالت آور دانستند. آيا ذكر نمونه هاي فوق كافي نيست كه نشان دهد برخلاف ادعاي رئيس جمهور، اولا شروع كننده و ادامه دهنده اهانت و اتهام افكني، دولتي ها بودهاند؟ ثانياً حجم و محتواي اتهام افكني دولتي ها عليه رقبا، به هيچ وجه با ادعايي كه رئيس جمهور در خصوص سخنان مجرمانه منتقدان دولت مطرح مي كند، قابل مقايسه نيست! رئيس جمهور كه از اهانت احتمالي به خود و همكارانش تا اين حد نگران شده است آيا مي تواند نشانهاي در اختيار مردم بگذارد تا مشخص شود از اهانت به ساحت مقدس پيامبر اعظم اسلام (ص) در يك آزمون رسمي دولتي و توهين به كلام الله مجيد - به تشخيص مراجع تقليد - در حضور معاون رئيسجمهور نيز عصباني شده و عصبانيت خود را در حضور خبرنگاران، بروز داده است؟ آيا عكس العمل هاي اخير، نشان نمي دهد كه برخي سكوت ها در برابر انتقادهاي پيشين، نه نشانه سعه صدر دولتي ها بلكه دليلي بر بي اعتنايي و عدم نگراني ايشان نسبت به تاثيرگذاري اين انتقادات در جامعه بوده است و هشدارهاي فعلي، متاثر از تاثير نگران كننده همين انتقادات برسرنوشت انتخابات!؟ سرمايه: شفاف سازي، مزاحمت نيست «شفاف سازي، مزاحمت نيست»عنوان سرمقالهي روزنامهي سرمايه به قلم بيژن رحيمي دانش است كه در آن ميخوانيد؛ روز گذشته در اقدامي نه چندان کم سابقه (در دولت نهم) وزير جهاد کشاورزي از سازمان مديريت و برنامه ريزي به عنوان «سازمان مزاحم پروژه هاي عمراني با تفکر آمريکايي» ياد کرد. اينکه اين سخنان با استناد به چه مدرک يا مدارکي عنوان مي شود حرفي جداست. اما بايد از وزير کشاورزي پرسيد که «مزاحمت» در نزد شما چه معنايي دارد؟ به ياد دارم که وزير کشاورزي دولت نهم در دولت هشتم مجري طرح خودکفايي گندم بود و پرسش من اين است که براي طرح خودکفايي گندم (که سرانجام ايران دوباره تبديل به بزرگ ترين واردکننده گندم شد) سازمان مديريت و برنامه ريزي چه کوتاهي و مزاحمتي ايجاد کرد. در آن زمان با وجود همه کاستي ها سعي شد بهترين امکانات در اختيار اين طرح براي به ثمر رسيدن خودکفايي قرار گيرد. سازمان مديريت و برنامه ريزي مهم ترين وظيفه اش نظارت بر اجراي قانون بود چراکه هر ساله حدود 5/2 تا چهار برابر امکانات موجود از دستگاه ها تقاضا مي کرد و سازمان مديريت ناچار بود که با توجه به اهميت و اولويت طرح ها با دستگاه هاي مورد نظر تعامل کرده و بودجه در اختيار آنها قرار دهد. بنابراين ناراضي بودن دستگاه ها چيز عجيبي نيست، اما بايد در نظر داشت که امکانات کشور و درآمدها محدود است و اجازه نمي داد تمام درخواست ها جواب داده شود و به همين خاطر است که مي گويند اقتصاد علم استفاده بهينه از منابع کمياب است. سازمان مديريت در وظيفه ذاتي خود به شکل نيروهاي پليس عمل مي کند و ناچار است که بر اجراي قانون و تخصيص بودجه ها نظارت کافي داشته باشد. اگر اجازه برداشت بيش از توان درآمدي کشور ايجاد مزاحمت براي پروژه هاست بايد پرسيد پس چطور مي توان تخصيص بهينه منابع به نقاط محروم براي توسعه و ايجاد عدالت را دنبال کرد. در ذات برنامه ريزي و بودجه ايجاد انضباط و حرکت به سمت جلوست و اگر زماني هر فردي قائل به اين موضوع نباشد، مسلم است که هر گونه حساب و کتاب و شفافيت در هزينه کردها را به صورت مزاحمت يا حتي مانع تلقي کنند. در مورد آمريکايي بودن سازمان مديريت و برنامه ريزي و طراحان برنامه چهارم و پايه گذاران آن بايد گفت که ايران افتخار دارد که از سال 1316 پايه وزارت اقتصاد را گذاشته و از سال 1321 نيز سازمان برنامه و بودجه شکل گرفته و اين هيچ ارتباطي با وجود آمريکايي ها در ايران ندارد و هيچ آمريکايي نيز در اين سازمان تاکنون کار نکرده است، ضمن اينکه سيستم اقتصادي آمريکا هيچ کجا نشاني از برنامه ريزي مانند برنامه ريزي و بودجه ريزي در ايران وجود ندارد و گفتن و تکرار اين حرف نيز از افراد و مسوولان دولتي جاي تعجب دارد. سازمان مديريت وظيفه داشت و دارد تا بر مبناي موجودي و درآمد کشور به تخصيص بهينه منابع بپردازد و جاي تاسف دارد پس از اين همه سال که در تمام دنيا به کار کارشناسي و وجود برنامه ريزي تاکيد دارند، براي انجام امور در کشور ما هنوز براي اين امر ارزشي قائل نيستند. دنياي اقتصاد: تبديل تهديد ركود به فرصت «تبديل تهديد ركود به فرصت»عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم محمود اسلاميان است كه در آن ميخوانيد؛رييس كل محترم بانك مركزي، ميزان بدهي معوقه بنگاههاي اقتصادي كشور را حدود 33ميليارد دلار اعلام كرده است؛ رقمي كه ميتواند براي هر شنوندهاي نگرانكننده باشد.از سوي ديگر، اكثر بنگاههاي توليدي و اقتصادي و طرحهاي نيمهتمام، مدعي مشكلات جدي نقدينگي هستند و اين مشكلات بعضا باعث تعطيلي تعدادي از واحدهاي صنعتي كشور شده است. با توجه به نگرش حاكم بر نهادهاي تصميمگير، بهجاي تحليل درست و دقيق مشكلات و ارائه راهحلهاي صريح و منطقي، برنامههايي با تمركز صنفي اعلام و پيگيري ميشود.طبيعي است كه چنين اقداماتي از آنجا كه ريشه در واقعيات حاكمبر مشكلات ندارد، راهبه جايي نخواهد برد و در اين موضوع خاص، شاهد افزايش دائم معوقههاي بانكي خواهيم بود. توجه به واقعيات ميتواند امكان حلمشكل را فراهم سازد. 1 - ركود بزرگ اقتصادي غرب خواسته يا ناخواسته، تاثيرات خود را بر اقتصاد كشور گذاشته است، زيرا از طريق واردات كالاهاي سرگردان ارزانقيمت، بازار ايران تحتتاثير قرار گرفته است. 2 - عدمفروش كالا و خدمات باعث انباشت موجودي شركتها شده و برنامه فروش اكثر واحدهاي توليدي با اختلال مواجه شده است. 3 - به علت كاهش شديد قيمت كالا و كاهش فروش، نظام مالي اكثر شركتها با مشكل مواجه شدهاست، به اين معني كه واحدهاي توليدي از دو جهت آسيب ديدهاند. از يكسو ميزان حجم فروش كاهش يافته است، از طرف ديگر به علت سقوط قيمتها، ميزان دريافتي نقصان جدي دارد. 4 - بدهي شركتها به بانكها عمدتا به خاطر وامهاي سرمايهاي يا سرمايه در گردش بوده است. به اين معني كه داراييهاي جاري و سرمايههاي شركتها، به شدت كاهش يافته است، در حالي كه بدهي بانكي ناشي از اين دو مقوله همچنان پابرجا است، به اين مفهوم كه تعادل بدهي و دارايي شركتها خارج از اراده مديران به هم خورده است و بنگاهها را در پرداخت بدهيها با مشكلات جدي مواجه كرده و علاوه بر آن به دليل جرائم سنگين ديركرد، رقم بدهيها به سرعت در حال افزايش است. با توجه به فاكتورهاي ذكر شده پيشنهادهاي ذيل ارائه ميشود.1 - به دليل به رسميت نشناختن ركود اقتصادي و عدم اجماع بخشهاي برنامهريز، امكان يك وحدت رويه فراهم نشده است. داشتن وحدت رويه، نيازمند وحدت فكر است. لازم است كارگروهي از طرف دولت محترم مسووليت ارزيابي سطح تاثير ركود بر اقتصاد كشور را بر عهده گرفته و متناسب با اين تاثير، بسته پيشنهادي را براي خروج از ركود اعلام نمايند. با توجه به چرخه منفي تعدادي از واحدهاي توليدي، نيازمند تسريع در روند تصميمگيري هستيم. 2 - اقدامات كشورهاي غربي در دنياي پيوسته اقتصادي بر بنگاهها تاثير خواهد داشت. اين اقدامات شامل كاهش هزينه تامين منابع، تزريق منابع مالي و اقدامات حفاظتي در مديريت واردات است. مجموعه اين اقدامات بنگاههاي رقيب را توانمندتر خواهد نمود. عدم حمايت ما از واحدهاي توليدي باعث رقابت نابرابر خواهد شد. استمهال برنامهريزي شده بدهي واحدهاي توليدي بر مبناي اشتغال يك ضرورت غيرقابل انكار است. 3 -با توجه به شرايط متناوب بنگاههاي توليدي، ضرورت دارد كارگروههاي استاني مسووليت بررسي موردي واحدها را بر عهده گرفته و با اختيارات لازم استمهال را مديريت كنند. 4 -با توجه به اينكه ركود حاصل شده در اقتصاد خارج از اراده مديران بوده است، برخورد قضايي نظام بانكي با بنگاههاي اقتصادي شامل توقيف اموال و ممنوعالخروج نمودن منطقي نبوده و نه تنها در كاهش ديون معوقه تاثيري ندارد، بلكه باعث سلب اعتماد خواهد شد. بنابراين انتظار ميرود مسوولين محترم بانك مركزي به موازات تبيين شرايط، اقدامات انجام شده قضايي را ملغي و فقط با تاييد كارگروههاي استاني چنين اقداماتي را پيگيري نمايند. اساس حركت در اين روند به خاطر حفظ اشتغال موجود بايد بر مبناي حمايت باشد. 5 -كاهش قيمت تجهيزات يك فرصت تاريخي براي صنايع كشور است تا خود را نوسازي كنند. يقينا اين وضعيت در 30سال آينده تكرار نخواهد شد. بنابراين امكان بازسازي وسيع صنعت كشور در اين شرايط وجود دارد. اميد است با درك درست شرايط و ارائه بسته حمايتي از كارآفريناني كه عمر خود را صرف خدمت به ميهن اسلامي نمودهاند، از فرصتهاي موجود در كنار تهديدات ذكر شده در جهت عمران و آبادي ميهن اسلامي استفاده شود. جمهوري اسلامي: فرصتي براي تثبيت پيروزي هاي مقاومت «فرصتي براي تثبيت پيروزي هاي مقاومت»عنوان سرمقاله روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛سفر جوزف بايدن معاون رئيس جمهور آمريكا به بيروت در آستانه انتخابات مجلس لبنان در كانون توجهات سياسي منطقه واقع شده است . بايدن در اين سفر و در جريان ديدارهاي فشرده اش سعي دارد مانع سقوط كامل جناح وابسته « 14 مارس » شود . او اميدوار است بتواند به جناح 14 مارس روحيه بدهد و ثابت كند واشنگتن براي حفظ وابستگان خود در قدرت حاضر است دست به هر كاري بزند. رسانه هاي مستقل بيروت از اين سفر جنجالي به عنوان نمادي از دخالت آشكار سياسي ـ تبليغاتي و حتي مالي آمريكا در امور داخلي لبنان ياد كرده اند و قويا از جناح 14 مارس خواسته اند در اين باره توضيح دهد و دلايل ارتباط پنهان و آشكار با واشنگتن را براي افكار عمومي روشن سازد. پيش از سفر « جوزف بايدن » هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا سعي داشت با حضور در بيروت به جناح حاكم 14 مارس اطمينان دهد كه واشنگتن با حمايت همه جانبه از آنها مانع سقوط اين جناح بدنام خواهد شد ولي با توجه به اينكه جناح 14 مارس فاقد پايگاه مردمي است و بخاطر خيانتهايش به مردم لبنان در جريان جنگ 33 روزه در پيشگاه ملت لبنان بي اعتبار شده است . از نكات قابل تامل دوره اوباما اينكه در مسائل كليدي و حساس دولت اوباما از عناصر مورد نظر جناح نومحاظه كاران بهره مي برد و همچنان به راهكارهاي اطرافيان سابق بوش متكي است . در اين زمينه هم جوزف بايدن از وجود « جفري فيلتمن » و برخي از ديپلماتهاي كار كشته در دوران وزارت « كانداليزا رايس » استفاده كرده و در واقع جناح نومحافظه كاران زمام سياستهاي خاورميانه اي واشنگتن بويژه در امور لبنان را در اختيار گرفته اند همان كساني كه عوامل بحران ساز و جنجال آفرين در لبنان شناخته شده اند و بدنامي آنها در صفحات رسانه هاي لبنان و منطقه نيز منعكس گرديده است . رسوائي و بي اعتباري جناح 14 مارس به حدي آشكار شده كه آمريكا مراتب حمايت خود را از اين گروه كتمان نمي كند و با ارائه كمكهاي آشكار و نهان سعي دارد كفه سياسي ـ تبليغاتي را به نفع آنها تغيير دهد ولي همين حمايتهاي واشنگتن مراتب سقوط سياسي جناح 14 مارس را تسريع كرده است . كاخ سفيد رسما اعلام كرده است كه معاون رئيس جمهور آمريكا در ديدار با « الياس المر » وزير دفاع لبنان حواله كمكهاي جديد واشنگتن را تحويل وي مي دهد تا براي ارتش لبنان هزينه شود ولي تمامي كمكهاي مشروط آمريكا عموما در جهت تقويت جناح 14 مارس و تجهيز آنها براي مقابله با جناح قدرتمند « 8 مارس » بكار گرفته مي شود . با اينهمه جناح 14 مارس نتوانسته از اين كمكها براي تقويت مواضع خود بهره اي ببرد و جايگاهي نزد افكار عمومي لبنان كسب نمايد. در همين حال چندين گروه جاسوسي رژيم صهيونيستي توسط نيروهاي مقاومت رديابي شناسائي و دستگير شده اند. اين دستگيري ها از يكطرف هشياري مقاومت و تسلط روزافزون اطلاعاتي آنرا نشان مي دهد و از سوي ديگر دست سران رژيم صهيونيستي و ارتجاع عرب در ماجراهاي پشت پرده را « رو » كرده است . صرفنظر از نقش و برنامه اي كه آمريكا و ارتجاع عرب براي مزدوران محلي خود تدارك ديده اند ورود آنها به صحنه در اين مقياس وسيع نشانگر وخامت اوضاع براي عوامل محلي آنها است و ابعاد نگراني واشنگتن و دربارهاي بي افتخار عرب را برملا مي كند. برخي گزارش ها نشان مي دهند بايدن حامل پيامي از جانب نتانياهو نخست وزير افراطي اسرائيل نيز هست كه بعنوان گامي در جهت تقويت جناح حاكم 14 مارس موضوع عقب نشيني صهيونيستها از برخي مناطق مرزي جنوب لبنان را مطرح ساخته است . دولت « فواد سينيوره » و حاميانش اميدوارند از اين اهرم سياسي ـ تبليغاتي به نفع جناح 14 مارس بهره گيري كنند ولي همه مي دانند كه حتي همين عقب نشيني صهيونيستها نيز از بركات مقاومت اسلامي و نشانه قدرت حزب الله است . چرا كه در غير اينصورت بسيار زودتر از اينها بايستي اين عقب نشيني ها صورت مي گرفت و اساسا وقتي جناح خائن سينيوره در خلال جنگ 33 روزه براي پيروزي صهيونيستها در تلاش بودند و به دشمن « گرا » مي دادند طبعا عقب نشيني رژيم صهيونيستي را نبايد به حساب آنها گذاشت . تحركات انفعالي آمريكا و مزدوران محلي واشنگتن از طرف مقاومت اسلامي با هشياري و افشاگري همراه بوده و سيدحسن نصرالله دبيركل قدرتمند حزب الله لبنان طي سخناني به مردم لبنان يادآور شده است كه با آگاهي خود به نبرد عليه فتنه انگيزي و طرحهاي دشمن بروند و با توطئه ها مقابله كنند. رهبر حزب الله لبنان « آگاهي » را بنيان و شرط اصلي شكل گيري مقاومت خوانده و آنرا « رمز اصلي پيروزي » معرفي كرده است .نصرالله در اين سخنراني به تبيين مواضع مقاومت پرداخت و « حقانيت » صداقت و استقامت مثال زدني عناصر مقاومت اسلامي در جنگ عليه اشغالگران و شناسائي مزدوران محلي آنها را بعنوان عوامل برتري جبهه حق ذكر نمود. شايد اين سئوال مطرح شود كه رهبران مقاومت با تبيين اين مسائل چه هدفي را دنبال مي كنند پاسخ اين سئوال روشن است و رهبران مقاومت اسلامي با ارائه تحليل هاي خود افكار عمومي را براي مقابله با جنگ رواني دشمن آماده مي كنند و با به تصوير كشيدن انفعال آنها نشان مي دهند كه پيروزي در اين جبهه نيز « حق طبيعي مقاومت » است . تا برگزاري انتخابات مجلس لبنان فاصله زيادي باقي نمانده است ولي از هم اكنون انتظار مي رود مردم لبنان در اين جهبه نيز دخالت هاي بيگانگان را خنثي و صحنه انتخابات را به فرصتي براي تثبيت پيروزيهاي مقاومت در جنگ 33 روزه تبديل كنند. مردم سالاري: کنفرانس خبري رئيس جمهور و چند پرسش «کنفرانس خبري رئيس جمهور و چند پرسش»عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم حميد رضا شکوهي است كه در آن ميخوانيد؛اشکال نشست هاي خبري رئيس جمهور و ساير دولتمردان اين است که امکان چالش در آن وجود ندارد. خبرنگاري، پرسشي مطرح مي کند و رئيس جمهور هر گونه که صلا ح بداند به آن پاسخ مي دهد و اگر آن پاسخ، قانع کننده هم نباشد، فرصتي براي پرسش مجدد وجود ندارد. شايد به همين دليل است که آقاي احمدي نژاد ترجيح مي دهد به جاي حضور در گفت وگوهاي اختصاصي با روزنامه ها، در نشست هاي خبري سخن بگويد يا صرفا با خبرنگاران صدا و سيما گفت و گو کند. نشست خبري اخير آقاي احمدي نژاد نيز فارغ از اين ايراد نبود. به هر حال نکاتي را در مورد اين جلسه خبري ذکر مي کنم. 1-خبرنگاري در مورد شعار کابينه 70 ميليوني و انتقاد اصولگرايان از احمدي نژاد در مورد عدم استفاده از اين ظرفيت سوال کرد و احمدي نژاد گفت: ما تعهدمان به 70 ميليون ملت ايران بوده و نه حزب، گروه يا دسته اي. طبيعتا آقاي احمدي نژاد مي دانند که در دور اول انتخابات رياست جمهوري نهم، تنها حدود 6 ميليون راي کسب کرده بودند و آراي کانديداهاي ديگري همچون کروبي هم چندان تفاوت معنا داري با احمدي نژاد نداشت و هاشمي هم آرايي بالا تر از رئيس جمهور فعلي کسب کرده بود. در دور دوم انتخابات هم آراي احمدي نژاد تنها 17 ميليون بود و هاشمي رفسنجاني 10 ميليون راي کسب کرد و بيش از 10 ميليون نفر از واجدان شرايط شرکت در انتخابات هم پاي صندوق ها حاضر نشده بودند. پس کابينه 70 ميليوني، تنها سهم حاميان احمدي نژاد نبود. آقاي احمدي نژاد به گونه اي در مورد تعهد به 70 ميليون ملت ايران سخن مي گويد که گويي همگي آنها به ايشان راي داده اند; در حالي که پرسش اصلي اين است که چرا حتي اصولگرايان حامي احمدي نژاد هم- از خوش چهره و افروغ گرفته تا پدر داماد ايشان- پس از مدت کوتاهي به انتقاد از کابينه هفتاد ميليوني پرداختند؟ آيا در اين کابينه 70 ميليوني، رقبا که هيچ، همفکران سابق هم جايگاهي نداشتند؟ 2-دلا يل رئيس جمهور براي توجيه مطلوب بودن وضعيت اقتصادي کشور هم در نوع خود جالب توجه است. ايشان بدون اشاره به اين که ايران داراي سومين نرخ بالا ي تورم در جهان است مي گويد تورم جهاني باعث افزايش تورم در ايران شده و البته بخشي از تورم را هم به سهميه بندي بنزين مرتبط مي دانند. اما نمي گويند چرا قبل از آغاز بحران مالي جهان روند صعودي نرخ تورم در ايران در زمان دولت نهم آغاز شد؟ حال، بگذريم از اين که برخي دولتمردان از تاثيرات کم بحران اقتصادي جهان بر ايران سخن مي گويند اما وقتي پاي موضوع تورم به ميان ميآيد، افزايش نرخ تورم را به بحران جهاني ارتباط مي دهند. 3-آقاي احمدي نژاد گفتند که دولت نهم، باکمترين هزينه بلکه هزينه نزديک به صفر، اهداف بلند سياست خارجي خود را محقق کرد. در اين زمينه فکر نمي کنم نيازي به تفسير و توجيه باشد چرا که وضعيت ايران در عرصه بين الملل، اظهر من الشمس است. اگر صدور سه قطعنامه شوراي امنيت در زمان دولت نهم برضد جمهوري اسلا مي ايران، افزايش ادعاهاي ارضي کشور هاي حاشيه خليج فارس به ويژه امارات، تنگ تر شدن حلقه تحريم هاي- البته ناعادلا نه- اقتصادي بر ضد کشور، باز داشت ديپلمات هاي ايراني در کشورهاي همسايه از جمله عراق و پاکستان براي ماه ها و ... هزينه نيست، پس هزينه چيست؟ اصلا مختصات يک ديپلماسي موفق از ديدگاه رئيس جمهور محترم کدام است؟ 4- آقاي احمدي نژاد در پاسخ به پرسشي در مورد تشکيل نشدن جلسات شوراي پول و اعتبار مي گويند: دليل اين مساله قانون است. اما نمي گويد که مجمع تشخيص مصلحت نظام راي به احياي شوراهاي منحل شده توسط دولت داده و همچنان اين شوراها تشکيل نمي شود. پس جايگاه مجمع تشخيص مصلحت نظام کجاست؟ 5- رئيس جمهور محترم در پاسخ به پرسشي در مورد برنامه هاي صدا و سيما درباره کانديداها گفت: دوستان در صدا و سيما گفتند بايد فعاليت هاي روزانه دولت را کمرنگ منتشر کنيم و من هم گفتم اشکالي ندارد. منظور آقاي احمدي نژاد از انعکاس کمرنگ فعاليت هاي دولت چيست؟ آيا پخش برنامه هاي تبليغاتي از سفرهاي رئيس جمهور و انعکاس برنامه هايي ويژه در مورد مقايسه دولت نهم با دولت هاي قبلي و پخش گفت وگوهاي گزينشي به معناي انعکاس کمرنگ فعاليت هاي دولت است؟ آيا اين انعکاس کمرنگ يعني فعاليت هاي تبليغي آقاي احمدي نژاد به بهترين نحو با پوشش تصويري وسيع از هواداران پخش شود و از برنامه هاي پرشور ساير کانديداها، تنها نمايي بسته از سخنران ارائه گردد؟ 6- اما يکي از نکات جالب اظهارات آقاي احمدي نژاد، بخشي بود که در مورد مافياي نفت صحبت کردند و گفتند که ما راه هاي دست اندازي به اين ثروت را قطع کرديم و قطع خواهيم کرد. رئيس جمهور در اين زمينه گفت در روز آخر تبليغات به مردم خواهم گفت که اگر مرا انتخاب کنند در مورد کساني که در درون سيستم حضور دارند و عليه آنها کار مي کنند توضيحاتي ارائه خواهم کرد. پرسش من اين است که چرا روز آخر تبليغات؟ تازه آن هم در صورتي که مردم اورا انتخاب کنند؟ اگر قرار بر ارائه توضيحات بود، چرا طي اين چهار سال ارائه نشد؟ آيا اين امکان وجود ندارد که باز هم دوستان شفيق رئيس جمهور از او بخواهند که اسامي را از جيبش خارج نکند؟ وقتي اين کار در اين چهار سال اول انجام نشده، چه تضميني براي اجراي آن در چهار سال دوم است؟ 7- آقاي احمدي نژاد در پاسخ به پرسشي در مورد توقيف روزنامه ياس نو گفته اند من شخصا مخالف توقيف روزنامه ها هستم و بعد هم بلا فاصله اضافه کرده اند در دولت قبل بيشترين توقيف اتفاق افتاد. قطعا رئيس جمهور محترم که به گفته خودشان سابقه شکايت از روزنامه سلام در دوران پيش از رياست جمهوري را هم در کارنامه خود دارند به ياد مي آورند که در دولت قبل، قوه قضائيه، روزنامه ها را توقيف مي کرد و در زمان دولت فعلي، وزارت ارشاد که زيرمجموعه دولت است. پس اين پرسش هم بي پاسخ مي ماند و به اين نکته ختم مي شود که ايران آزادترين کشور است. اما اي کاش در همين حد باقي مي ماند. چرا که رئيس جمهور پس از آنکه ايران را آزادترين کشور توصيف کر�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران- روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران- روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. * رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز ...
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. * رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز - vazeh.com :: واضح پايگاه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز آفتاب يزد«فرهنگ هفت رنگ!» عنوان يادداشت روز روزنامه آفتاب يزد به قلم مرتضي طلايي رئيس كميسيون فرهنگي، اجتماعي شوراي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز آفتاب يزد«فرهنگ هفت رنگ!» عنوان يادداشت روز روزنامه آفتاب يزد به قلم مرتضي طلايي رئيس كميسيون فرهنگي، اجتماعي شوراي ...
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز ...
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز ...
گزیده سرمقاله های روزنامه های صبح امروز
گزیده سرمقاله های روزنامه های صبح امروز آفرینش روزنامه آفرینش در سرمقاله امروز خود با عنوان زباله هاي بيمارستاني تهديدي براي سلامت شهروندان به قلم سيدحسين قوامي ...
گزیده سرمقاله های روزنامه های صبح امروز آفرینش روزنامه آفرینش در سرمقاله امروز خود با عنوان زباله هاي بيمارستاني تهديدي براي سلامت شهروندان به قلم سيدحسين قوامي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز - vazeh.com :: واضح پايگاه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز گزیده سرمقاله روزنامه های صبح امروز شنبه 14 اسفندماه به این شرح است. كيهان«صميمانه با سربازان گمنام امام زمان(عج)» عنوان يادداشت ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز گزیده سرمقاله روزنامه های صبح امروز شنبه 14 اسفندماه به این شرح است. كيهان«صميمانه با سربازان گمنام امام زمان(عج)» عنوان يادداشت ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز - vazeh.com :: واضح پايگاه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز جام جم «منشور حوزويان» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهندس عزتالله ضرغامي است كه در َآن ميخوانيد: سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز جام جم «منشور حوزويان» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهندس عزتالله ضرغامي است كه در َآن ميخوانيد: سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز كيهان «سگ بي گناه!» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن ميخوانيد؛اين لطيفه- كه در پي مي آيد- دو ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز كيهان «سگ بي گناه!» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن ميخوانيد؛اين لطيفه- كه در پي مي آيد- دو ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز - vazeh.com :: واضح پايگاه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز مردم سالاري«لزوم توجه به نبض اقتصادي کشور» عنوان يادداشت روز روزنامه مردم سالاري به قلم ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز مردم سالاري«لزوم توجه به نبض اقتصادي کشور» عنوان يادداشت روز روزنامه مردم سالاري به قلم ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها