تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):روزه امساك از خوردن وآشاميدن نيست بلكه روزه،خوددارى ازتمامى چيزهايى است كه خداوندسبحان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816864186




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جهان وارونه ورقه‌های فولادی +عکس


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: چقدر احساس ناآرامی و ناامنی می‌کنم! در هوا معلقم، زیر پاهایم خالی شده و چیزی نیست که به آن تکیه کنم، الآن پرت می‌شوم به فضای آبی و گود آن پایین... وای خدای من!دوباره به پاهایم نگاه می‌کنم. اما نه، انگار روی زمین قرار دارند، محکمِ محکم. سرم را بلند می‌کنم. آن بالا هم آسمان آبی سر جایش است، آرام و آرامش‌دهنده؛ مثل همیشه. هیچ چیز تغییر نکرده. با خیال راحت یک قدم به عقب برمی‌دارم، اما باز می بینم که دارم در آسمان راه می‌روم... نه، دیگر نمی‌توانم تحمل کنم!اینها همه زیر سر «آنیش کاپور» است، با این مجسمه غول‌پیکری که ساخته؛ این «انحنای حرفC». آن قدر بزرگ است که وقتی به آن نگاه می‌کنم، دیگر نمی‌توانم چیزهای دوروبرش را ببینم و فقط تصویر آنها را در سطح صیقلی مجسمه می‌بینم، آن هم وارونه. احساس می‌کنم در دنیای دیگری متولد شده‌ام؛ دنیای تازه‌ای که همه چیزش آشناست، اما متفاوت. انگار بار اول است که همه این چیزها را می‌بینم و به من احساس‌هایی می‌دهند که تا پیش از این تجربه نکرده بودم. از خودم می‌پرسم از کجا معلوم که دنیای واقعی این شکلی نباشد و دنیایی که من فکر می‌کنم واقعی است، تصویری نباشد از این دنیا؟ نکند حقیقت چیزها جور دیگری است، اما من آن‌قدر به ظاهرشان عادت کرده‌ام که درکشان نمی‌کنم؟ و... سؤال‌هایی که جواب دادنشان آسان نیست.می‌دانم که اینجا در پارک طبیعی «کِنسینگتُن» لندن، من تنها کسی نیستم که این معلق بودن را تجربه می‌کند. مجسمه اسب‌سوار برنزی هم با آن ماهیچه‌های قوی‌اش که سال‌ها سرجایش محکم و استوار ایستاده، احساس می‌کند که دارد از پشت می‌افتد، وقتی تصویرش را در مجسمه دیگری از کاپور می‌بیند: «آینه آسمان»؛ ‌دایره بزرگی که در مرکزش کمی گود شده و مثل یک آینه مقعر عمل می‌کند و کاپور آن را پشت مجسمه اسب‌سوار قرار داده. عقب‌عقب می روم و از آن دور می‌شوم، ‌اماچشم از آن بر نمی‌دارم: باز هم همان وارونگی،‌باز هم یک تجربه تازه: به زمین نگاه می‌کنم، سرم را بالا نمی‌کنم، اما فضای اسرارآمیز آسمان آن بالا را در دل زمین می‌بینم.به طرف شرق می‌روم. از دور و از لابه‌لای درخت‌ها، جسم درخشانی می‌بینم  شبیه مخروط، مخروطی صیقلی که تغییرشکل پیدا کرده: «نَه‌چیز(مخروط)»؛ چیزی که چیز نیست. از این فاصله تصویر مجسمه نظرم را جلب می‌کند که در خودش منعکس شده؛ تصویری مینیاتوری و خیلی کوچک. همین‌طور که نزدیک‌تر می‌روم، این تصویر محو می‌شود و به جایش تصویر یک انسان شکل می‌گیرد؛ انسانی که دارد به من نزدیک می‌شود. خوب که نگاه می‌کنم، می‌بینم تصویر خود من است؛ ‌منی که آن‌قدر با من فرق می‌کند که نمی‌شناسمش. در چهره دیگران هم که به مجسمه نزدیک می‌شوند، همین شگفتی را می‌بینم. آنها هم به تصویر بی‌اندازه باریک‌شده و وارونه خودشان در مجسمه نگاه می‌کنند!به راهم ادامه می‌دهم. از دور خورشید را می‌بینم که دارد در آب حوض بزرگ و گرد پارک غروب می‌کند... اما حالا که موقع غروب آفتاب نیست! این دایره بزرگ صیقلی چه‌قدر شبیه «آینه آسمان» است؛ اما اگر آن ماه بود، این‌یکی هم خورشید است: «آینه آسمان، قرمز». یک قوی زیبا روی آب شنا می‌کند. او ملکه استخر بزرگ است. با خودم فکر می‌کنم کاپور بی‌دلیل حوض را برای این مجسمه‌اش انتخاب نکرده و در آینه به دنبال تصویر قو می‌گردم. اما هیچ تصویری از او نمی‌بینم. آینه رو به ابرها دارد و تصویر آنها را در خودش منعکس کرده، با زمینه‌ای قرمزرنگ.تا اواخر اسفند که این چهار اثر در این پارک قرار دارند، هر روز طبیعت این‌جا تغییر می‌کند و این چهار مجسمه که بخشی از طبیعت این پارک شده‌اند، همراه با تغییرات آن جلوه‌های متفاوتی پیدا می‌کنند. دوست دارم همه این جلوه‌ها را تجربه کنم . راستش را بخواهی، اول از کاپور عصبانی بودم، به خاطر تجربه ناخوشایند معلق بودن. اما حالا از او تشکر می‌کنم، به‌خاطر درک تازه‌ای که به من داد. مجسمه‌های او خیلی ساده‌اند، ورقه‌های فولادی صیقلی که خم شده و شکل‌هایی ساده گرفته‌اند،  اما تأثیری که می‌گذارند به‌این سادگی نیست. حالا می‌دانم که می‌توانم همین دنیا را جور دیگری هم ببینم و جور دیگری بفهمم. و برای رسیدن به این «جوری دیگر» باید بتوانم سختی معلق بودن را هم تحمل کنم! از پارک بیرون می‌روم. 

جهان وارونه

«نه چیز (مخروط)»؛ این مجسمه تصویر کوچک خودش را در خودش منعکس می‌کند و تصویر چیزهای دیگر را وارونه

«آینه آسمان»؛ تابه‌حال چند نمونه از این مجسمه ساخته شده. قطر اولین نمونه آن شش متر و قطر یکی دیگر از نمونه‌های آن 675 /10 متر است، ‌یعنی بلندتر از یک ساختمان سه طبقهمنبع:





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 266]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن