تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين شما كسى است كه براى زنان خود بهتر باشد و من بهترين شما براى زن خود هستم....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826656856




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سینماگری که مخالف صدا درسینما بود + عکس


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: نخستین کارگردانی که ارزش صدای فیلم را کاملا دریافت« رنه کلر» بود. که ابتدا با فیلم ناطق مخالف و اصرار می ورزید براینکه عنصر تصویری فیلم باید حفظ شود و فیلم ناطق نباید به اصطلاح «تئاتر توی قوطی» باشد.

به گزارش آخرین نیوز به نقل از ایسکانیوز  «رنه کلر» فیلمساز برجسته اهل فرانسه در ۱۱نوامبر سال ۱۸۹۸در پاریس به دنیا آمد و در محله لزال بزرگ شد و در مدرسه‌های مونتانی و لویی کبیر تحصیل کرد و در طی جنگ جهانی اول، او به عنوان راننده آمبولانس خدمت می‌کرد. پس از جنگ، او به عنوان یک روزنامه نگار حرفه‌ای با نام مستعار «رنه دسپره» شروع به فعالیت نمود. وی همچنین اولین حضور خود در سینما را به عنوان یک بازیگر تجربه کرد و ضمنا دستیار ژاک دو بارونچلی و هنری دیامانت-برژه شد.در سال ۱۹۲۴ رنه کلر نخستین فیلمهای خود را ساخت: «آنتراکت»و «پاریس خفته » که هر دو به سرعت و پی در پی، مورد توجه واقع شدند.در طی جنگ جهانی دوم، او به هالیوود رفت و توسط دولت ویشی فرانسه از حق شهروندی خود در فرانسه محروم گردید. در سال ۱۹۵۳ به وی یک دکترای افتخاری از جانب دانشگاه کمبریج اعطا شد و همچنین در همین سال وی جایزه بزرگ سینمای فرانسه را دریافت نمود.وی در سال ۱۹۶۰ به عضویت در آکادمی فرانسه انتخاب گردید. رنه کلر تبدیل به مظهر و نشانهٔ سینمای فرانسه شده‌است و جوایز اعطا شده به فیلم‌ها توسط آکادمی فرانسه ، نام او را در بر دارد.رنه کلر فیلمسازی خود را، قبل از ظهور صدا در فیلمها آغاز نمود، و به همین دلیل گرچه او نقطه نظرات بسیار متناقضی در مورد کاربردهای صدا در فیلم داشت اما نهایتاً به خاطر حصول موفقیت‌های مالی در فیلم‌هایش ، ناچار به استفاده از صدا در این فیلم‌ها گردید. با این حال ، کلر به جای اینکه هم چون دیگر کارگردانان فرانسوی به ساخت فیلم‌هایی با ساختار تئاترگونه بپردازد، از صدا به منظور ارائهٔ روایتی جدید و هدایت کردن مخاطب به سمت واقعیتی متفاوت بهره می‌گرفت.شاید نخستین کارگردانی که ارزش صدای فیلم را کاملا دریافت، رنه کلر فرانسوی بود. کلر که ابتدا با فیلم ناطق مخالف بود، اصرار می ورزید براینکه تفوق عنصر تصویری فیلم باید محفوظ بماند و می گفت که فیلم ناطق نباید به اصطلاح خود او«تئاتر توی قوطی» باشد.این عقیده که در میان سینماگران آن زمان کمابیش انقلابی بود، در سه فیلم کمدی به طرز درخشانی اثبات شد و بزودی رنه کلر بیش از هر کارگردانی در جهان مورد تحسین و تقلید قرار گرفت. در فیلم های« زیر بامهای پاریس» به سال ۱۹۲۹ و«میلیون»به سال ۱۹۳۱ و «آزادی از آن ماست» به سال ۱۹۳۱ حداقل مکالمه را به کار برد و از موسیقی و آواز دسته جمعی و سر و صدا برای تکمیل و توضیح تصاویر استفاده کرد.کلر با به کار بردن صدای غیر منطبق با تصویر، یا به عبارت دیگر، صدایی که نه بر طبق بلکه بر ضد تصاویر به فیلم افزوده می شد، آزادی و روانی تازه ای برای هنر سینما به دست آورد. اگر شنیدن صدای بسته شدن در کافی باشد، نشان دادن در چه لزونی دارد؟ یا وقتی که ساعتی را می بینیم، شنیدن تک تک آن چه لازم است؟در فیلم «میلیون» نمای کوتاهی از ساعتی که روی بخاری قرار دارد دیده می شود. روی این ساعت که تزیینات فراوان دارد دو تا عروسک چینی شیپور به دهن دیده می شود. حاشیه صدای کلر در این لحظه از فیلم، صدای شیپور است.در فیلم«زیر بامهای پاریس» شبی نزدیک پشته خاک خط راه آهن، زد و خوردی در می گیرد. صحنه زد و خورد در تاریکی کمابیش ناپیداست، ولی شدت زد و خورد را غرش قطارها که از حاشیه صدا شنیده می شودو به تماشاگران تلقین می کند.فیلم بعدی اش «آزادی از آن ماست» حتی کار را به مسخره کردن مفهوم صدای منطبق با تصویر می رساند؛ بدین ترتیب که قهرمان داستان در پنجره قطار در حال آواز خواندن نشان می دهد و مرد قهرمان داستان از فاصله ای دور او را تماشا می کند. ناگهان صدا به هم می خورد، ونگ وونگی می کند و خاموش می شود. کلر چون موسیقی را بیش از هر چیزی دوست می داشت، فیلمهایش را هم چون صحنه های بالت در می آورد.تعقیب اسکناسهای پول که باد آنها را می برد در فیلم«آزادی از آن ما است» و مجلس آغاز و پایان «میلیون»، همه منطبق با آهنگهایی شاد و گیرا ساخته شده اند.فصلهایی در فیلمهای کلر دیده می شود که فقط با موسیقی به هم می پیوندند مانند حلقه اول فیلم« زیر بامهای پاریس» که یک آواز خوان تصنیفی که فیلم به نام آن خوانده می شود، را می خواند. دوربین در خیابان شهر راه می افتد و در خانه و مغازه ها سر می کشد. بدین ترتیب کلر قهرمان خود را معرفی می کند. در فیلمهای کلر بخش مهمی از ساختمان فیلم را تشکیل می دهند.کلر نشان داد که بسیاری از شیوه های فیلم صامت هنوز هم اعتبار خود را حفظ کرده اند . آنچه پرده سینما را زنده نگه می دارد تصاویر است، نه صدا. کلر این اصل را به طور غریــزی در سه فیلم اول خود دریافته بود و کاربرد دقیق آن در این فیلمها موجب شد که کلر طرفداران بسیاری پیدا کند.آثار کلر برای آن دسته از کسانی که در استودیو ها می کوشیدند تا سینما را از زندان« تئاتر توی قوطی» دربیاورند، بسیار با ارزش بود. آنها جسارت ساختن فیلمهایی نظیر فیلمهای کلر را نداشتند. ولی فیلمهای کلر کم کم به آنها جرات داد و نکات فنی بسیاری را به آنها آموخت.فیلمهای کلر مانند چراغهایی در راه سینماگران قرار گرفت که بعدها باعث تصحیح روش کاربرد صدا در سینما شد.درست است که کلر در نخستین فیلمهایش گرایشات شدیدی به سینمای صامت داشت ولی این تمایل او عکس العملی سالم بود در برابر تمایل شدید سایر سینماگران به استفاده بی قید و بند از حاشیه صدا.«رنه کلر» ابتدا در برابر سینمای ناطق موقعیتی مخالف برگزید؛ اما پس از آن که در لندن نخستین آثار سینمای ناطق را مشاهده کرد، دیدگاه های تغییر ناپذیر خود را تغییر داد.فیلم «زیر شیروانی های پاریس» درسال ۱۹۳۰ در حقیقت بیانیه هنری سینمای ناطق بر شیوه فیلم فراریان اثر «پودوفکین» به شمار می آید: گفت و گوها تا حداقل مورد نیاز کاهش داده شد و گاه نیز حالتی بدیهه گونه به خود گرفت: تصویر و صوت در رابطه ای کنتر پوان وار نسبت به هم قرار گرفتند؛ از سوی دیگر گفت و گوی خاموش دو نفر و به صورتی صامت از پشت شیشه ای مات مشاهده می گردید.«کلر» حقه های سینمایی را با ماجراهای بیشمار طنزآمیز فرعی و حالت های شاعرانه درهم آمیخت. شاه مایه فیلم، ترانه های آوازخوانان دوره گرد در میدان ها و کوچه پس کوچه هاست که دنیای ویژه آثار «کلر» را احاطه کرده اند؛ آکوردئون نواز کور، زوج خشن فیلم، پلیس و نگهبان راحت طلب تن پرور.«زیر شیروانی های پاریس» در نخستین نمایش رسمی اش در پاریس نتوانست موفقیتی به دست آورد. تغییر موضع «کلر» از فیلمهای خنده دار به فیلمهای عاشقانه و تجربیاتش با دنیای ناطق، تماشاگران را شگفت زده کرده بود، ولی نمایش این فیلم در برلین، کامیابی بزرگی نصیب «رنه کلر» کرد. این توفیق تأثیر خوبی نیز بر نمایش مجدد آن در فرانسه از خود برجای گذاشت.«کلر» با ساختن فیلم «میلیون» درسال ۱۹۳۱ بار دیگر به شیوه فیلم کلاه حصیری ایتالیایی بازگشت. سناریوی فیلم براساس یک کمدی موزیکال اثر «بر» و «گیلمو» نوشته شده بود و داستان ناپدید شدن یک بلیت بخت آزمایی را شرح می داد که به دنبال آن به هم ریختگی ها و آشفتگی های خنده آور و تعقیب و گریزهای بسیار پدید می آمد.«کلر» باطنز خود داستان عاشقانه بی ارزش نمایش را که در صحنه اپرا جریان دارد با برابر هم گذاشتن یک صحنه واقعی عاشقانه، به سخره می گیرد. در نهایت بلیت بخت آزمایی پیدا می شود و به صاحبش مسترد می گردد. فیلم در این میان برخی از شیوه های رفتار اجتماعی مردم را نیز مسخره می کند. فیلم میلیون باله پرتخیل و گرمی از انواع «تیپ ها» و موقعیت ها بود که گویا از واقعیت سرچشمه می گرفت، ولی در حقیقت فقط با عناصری از واقعیت، به بازی شادی می پرداخت.گرایش به نوعی طنز اجتماعی که در بیشتر آثار «رنه کلر» به صورتی نامرئی وجود دارد در فیلم «آزادی از آن ماست » به سال ۱۹۳۱ به گونه ای کاملا آشکار خودنمایی می کند، گرچه این می تواند مسأله اصلی نباشد.«کلر» به گفته خود در این دوران چپگرا به شمار می رفت. او می خواست فیلمی برضد سلطه گری مدرن ماشین و علیه «فکر مقدس بودن کار در صورتی که جالب و فردی نباشد» به وجود آورد.فیلم بر شالوده فکری بنیادی و در عین حال ساده بنا شده است: مشابهت کاری که زندانیان در زندان انجام می دهند، با کار روی تسمه نقاله مدرن بیرون زندان.فیلم «چهاردهم ژوئیه » درسال ۱۹۳۲ بار دیگر به محیط «مردم معمولی» پاریس بازگشت. قهرمانان این داستان یک دختر گل فروش و یک راننده سر آخر پس از آشفتگی های بسیار و دخالت های «دنیای زیرزمینی» موفق می شوند به هم دیگر برسند؛ فیلم آن طور که باید و شاید به پایه فیلم زیر شیروانی های پاریس نرسید.کار بعدی «کلر»، هجویه ای سیاسی بود به نام «آخرین میلیاردر» به سال ۱۹۳۴ در باره دیکتاتور یک سازمان اداری در شهری کوچک و تخیلی. ساختن این فیلم ابتدا برای مدتی به تعویق افتاد، زیرا به قدرت رسیدن «هیتلر» به عنوان موضوع یک فیلم «کلر»، برای موسسه «توبیس» بیش از اندازه تحمل ناپذیر می نمود. اما سرانجام وقتی این فیلم از سوی یک موسسه دیگر به نمایش درآمد. به سبب سرخوردگی از این شکست، «رنه کلر» پیشنهاد «الکساندر کردا» را برای ساختن سه فیلم در انگلیس پذیرفت.نخستین فیلم انگلیسی «کلر» با نام «روحی به غرب می رود » به سال ۱۹۳۵ که براساس داستان آقای تریسترام به غرب می رود اثر «اریک کئون»۵ ساخته شده، ماجرای طنزآمیز داستان ارواح است. فیلمی است درخشان همراه با عناصر «کلری » که با شوخ طبعی اسکاتلندی درآمیخته و «آمریکایی گری» را دست می اندازد.فیلم دومی که «کلر» برای «کوردا» پدید آورد فیلم «خبرها را قطع کن» به سال ۱۹۳۷ بود که کاملا رضایت بخش نبود و در نتیجه کارهای اولیه فیلمی برای کودکان به نام «هوای ناب» به سال ۱۹۳۹ به سبب آغاز جنگ جهانی دوم قطع گردند. «رنه کلر» در سال ۱۹۴۰ قراردادی را امضا کرد که او را به هالیوود فرا می خواند.در«شعله های نیواورلئان» به سال ۱۹۴۰ «مارلنه دیتریش» نقش کنتسی تقلبی را بازی می کند که می خواهد با یک بانکدار ازدواج کند، اما سر آخر همراه ملوانی به می سی سی پی می گریزد. این فیلم در آمریکا با استقبال چندانی مواجه نگردید.دو فیلم برجسته ای که «رنه کلر» در سال های جنگ جهانی در آمریکا ساخت یکی فیلم با «یک جادوگر ازدواج کردم » درسال ۱۹۴۲ و دیگری «فردا اتفاق افتاد» به سال ۱۹۴۳بود.و فیلم «بعد هیچ نمانده بود» درسال ۱۹۴۵ است جنایی که براساس یکی از داستان های «آگاتا کریستی» ساخته شده است که البته فیلمی است درخشان، اما چیزی بر آثار «رنه کلر» نمی افزاید.سرانجام رنه کلر در ۱۵ مارس سال ۱۹۸۱ درگذشت. ***فیلم‌شناسی پاریس خفته(۱۹۲۴)، آنتراکت(۱۹۲۴)، روح مولن روژ(۱۹۲۴)، سفر خیالی(۱۹۲۵)، طعمه باد(۱۹۲۶)، کلاه حصیری ایتالیایی(۱۹۲۷)، برج(۱۹۲۸)، دو کم رو(۱۹۲۸)، زیر بام‌های پاریس(۱۹۳۰)، میلیون(۱۹۳۱)،آزادی مال ماست(۱۹۳۱)،چهارده ژوئیه(۱۹۳۲)، آخرین میلیاردر(۱۹۳۴)، روح به غرب می‌رود(۱۹۳۵)،اخبار جعلی(۱۹۳۷)،هوای تازه(۱۹۳۹)،شعلهٔ نیواورلئان(۱۹۴۱)،برای همیشه و یک روز(۱۹۴۲)،من با یک جادوگر ازدواج کردم(۱۹۴۲)،فردا اتفاق افتاد(۱۹۴۳)،و بعد هیچ نمانده بود(۱۹۴۵) ،سکوت طلاست(۱۹۴۷)،زیبایی شیطان(۱۹۴۹)،گل‌های شب(۱۹۵۲) ،مانورهای بزرگ(۱۹۵۵)،پورت دلیلا(۱۹۵۷)،دختر فرانسوی و عشق(۱۹۶۰)، تمام طلای دنیا(۱۹۶۲)،چهار حقیقت(۱۹۶۲) و جشن‌های شاد(۱۹۶۵)





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 393]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن