واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: یک. مهناز افشار مهناز افشار، برای فیلم پوپک و مش ماشاء الله، 40 میلیون تومان ناقابل گرفته است. البته چون با تهیه کننده فیلم آشنا بوده، رفاقتی حساب کرده. لیلا حاتمی برای هر فیلم، بالای 50 میلیون می گیرد. الناز شاکردوست و مریلا زارعی هم به 40 میلیون قناعت می کنند. علی صادقی، که نسبت به دیگر بازیگران و ستاره های سینما، ستاره ای درجه دو حساب می شود، برای سکانسی سه روزه، تقاضای 40 میلیون کرده بود که البته با چانه زنی، رقم را پایین آورده اند. بهرام رادان و محمدرضا فروتن هم که کلاس شان بالا است و در فیلم های تجاری بازی نمی کنند. اگر هم راضی به بازی در این فیلم ها شوند، بین 70 تا 80 میلیون تومان می گیرند. برای حضور هدیه تهرانی در یک فیلم هم، علی سرتیپی، تهیه کننده، گفته که حاضر است صد میلیون تومان ناقابل پیشکش کند! احمد پورمخبر، همان پیرمرد شیرین زبان فیلم های تجاری و عامه پسند که کاملا اتفاقی بازیگر شده، برای هر فیلم 10 میلیون ناقابل دریافت می کند. و این وسط، ماجرای جناب محمدرضا گلزار که برای خودش یک جزیره خودمختار است و بحثی دیگر را می طلبد. البته جدا از این مبلغ هایی که به نقل از یکی از مجلات ایرانی نوشتیم، مساله دیگری هم مطرح است: تهیه کننده ها باید زنبیل بگذارند تا بازیگران، از فیلم هایی که در حال بازی در آن ها هستند، فارغ شده و بعد، سراغ فیلم های آن ها بیایند. دو. سال پیش بود که یک نویسنده و خبرنگار هم، یک دفعه در برنامه ای زنده و آن هم در شبکه اول سیمای ایران، گفت که می خواهد دستمزدهای ستارگان سینمای ایران را افشا کند. بعد اسم ستاره ها را هم تک به تک آورد و شروع کرد به گفتن رقمی که برای بازی در یک فیلم می گیرند. رضا استادی، نویسنده روزنامه جام جم و هم چنین مسئول روابط عمومی برخی از پروژه های تلویزیونی، بعد از این ماجرا سیبل انتقادات ستاره ها قرار گرفت و متهم شد به اینکه می خواهد خودش را مطرح کند. او، پیش از این به خاطر اختلافاتی هم که با فرج الله سلحشور داشت، کمی بر سر زبان ها افتاده بود. البته چند سال پیش، هفته نامه همشهری جوان هم دست به چنین کاری زده بود و با همکاری چند تن از منتقدان نامدار کشور، دستمزد ستارگان سینما را با آب و تاب افشا کرده بود. این هفته نامه هم با انتقاد ستاره ها روبه رو شده بود و البته این نقد معتبر که برخی از دستمزدها، چند میلیون بالا و پایین داشتند و دقیق نبودند. ماجرای تقاضای دستمزد بالا و اتحاد تهیه کنندگان علیه او را هم می توان به این لیست اضافه کرد. این اتفاق، البته بارها و در طی سال ها، افتاده است و نویسندگان و منتقدان و خبرنگاران، دست به افشاگری هایی زده بودند. سه. باز هم دستمزد ستاره های سینما؟ حرف زدن درباره دستمزدها، همیشه و همه جا جالب است، چون با پول و اسکناس سر و کار دارد. مخصوصا اگر این دستمزدها، بیشتر از حد معمول هم باشد، و مخصوصا اگر مربوط به ستاره ها و آدم معروف های سینما هم باشد. باور کنید ما هم دلمان نمی خواهد به پولی که دیگران می گیرند، سرک بکشیم. اما اتفاقاتی می افتد که نمی شود و نمی توان از کنارشان همین طوری عبور کرد. مهناز افشار، سوپراستار سینمای ایران، خانم مهناز افشار می خواهد زندگی کند، اما این چه زندگی ای است که با چهل میلیون تومان دریافتی از هر فیلم هم جمع و جور نمی شود؟ آیا شایستگی یک بازیگر، چنان است که برای سه روز بازی در یک فیلم، 90 میلیون مطالبه کند؟ اگر شایستگی یک بازیگر چنان باشد، پس درباره دکتر شفیعی کدکنی و محمدرضا حکیمی و ... باید چه باید گفت؟ لابد باید در حوزه فرهنگ و ادب قراردادهای میلیاردی با این بزرگان بست، نه؟ در یکی از تازه ترین مصاحبه هایش گفته که " ما بازیگران هر دستمزدی هم بگیریم، باور کنید یک سوم دستمزدهای بالیوود هم نیست. ولی چرا که نه؟ فیلمی می فروشد، تهیه کننده n تومان می گیرد، بعد می رود جشنواره و بعد وارد شبکه ویدئویی می شود، خب بازیگر هم حق زندگی دارد. به همین دلیل می گویم اگر بازیگر دستمزد خوبی بگیرد، مجبور نمی شود در هر فیلمی بازی کند. ولی اتفاق بد این جاست که در فیلم های خیلی معمولی، به تو دستمزد بالا می دهند. پس این فرصت را در اختیار آدم می گذارند و بعد هم اعتراض می کنند. خب اگر اعتراض دارید، چرا در فیلمهای معمولی پیشنهاد دستمزد بالا می دهید؟ من دستمزدی می گیرم که مبتنی بر واقعیت باشد..." چهار. فرق یک سوپراستار سینما با یک رفتگر شهرداری چیست؟ که یکی، میلیون ها تومان پول می گیرد و تازه، طلبکار هم می شود و دیگری، زیر 300 هزار تومان در ماه می گیرد و باید، یک خانواده را اداره کند! من هم می پذیرم که بعضی ها، ممکن است که چند سال از زندگی شان را ریسک کنند و بدون هیچ چشمداشتی، صرف هنرشان کنند. یک نفر، ریسک می کند، شب و روز کار می کند و خودش را به سطح بالایی از هنر و حرفه خودش می رساند؛ در حالی که دیگری ممکن است که این کارها را نکند و سرش به کار خودش باشد و روزمرگی کند. می گویند عدالت، به معنی پرداخت مساوی امکانات و امتیازها نیست، بلکه شایستگی فرد مهم تر است، این را هم قبول می کنم. اما کدام یک از ستارگان سینمای ایران، می توانند ادعا کنند که بیشتر و سخت تر از یک کارگر کوره پزخانه یک جوشکار و یک راننده تاکسی کار می کنند که در این گرمای کشنده، سرسختانه کار می کنند تا زندگی کنند؟ یا شایسته تر از این ها هستند؟ خانم مهناز افشار می خواهد زندگی کند، اما این چه زندگی ای است که با چهل میلیون تومان دریافتی از هر فیلم هم جمع و جور نمی شود؟ آیا شایستگی یک بازیگر، چنان است که برای سه روز بازی در یک فیلم، 90 میلیون مطالبه کند؟ اگر شایستگی یک بازیگر چنان باشد، پس درباره دکتر شفیعی کدکنی و محمدرضا حکیمی و ... باید چه باید گفت؟ لابد باید قراردادهای میلیاردی با این بزرگان حوزه فرهنگ و هنر و اندیشه و ادب بست، نه؟ پنج. می گویند که صنعت سینما است و این اتفاقات در آن، اجتناب ناپذیر. می گویند که روزگار ما، چنین اقتضا می کند و چاره ای جز این نیست. ما می گوییم که سقف شایستگی هایی این ستارگان، بسیار بسیار کمتر از مبلغی است که دارند دریافت می کنند. و اتفاقا معتقدیم که مشکلات سینمای امروز ما هم، به خاطر همین رقم های نجومی است. یک بازیگر، با رقم های بسیار پایین تر از این هم، می تواند زندگی خوبی برای خودش فراهم کند. بالاخره سینما هم، کارگزاران و فعالان زیادی دارد. رقم هایی که ستارگان سینما برای بازی در فیلم های کارگردانان می گیرند، تعادل این کارگزاران و فعالان را به هم می زند و همیشه، سایه ای از نارضایتی، در میان آن ها به چشم خواهد خورد. سینما، ستاره می خواهد و ستاره بودن هم، تعریف های خاص خودش را دارد. اما بدون شک، این ستاره بودن نیز، مرزها و محدودیت هایی دارد. قرار نیست به خاطر باز بودن در دیزی، حیای گربه های سینمای ایران هم به باد برود و هر چقدر که تیغ چانه زنی شان برید، قرارداد ببندند. آن وقت سینمای ما، می شود همین چیزی که داریم می بینیم؛ جغرافیایی از ابتذال کمی و کیفی که به کلیت آن، تصویری کاریکاتورگونه بخشیده است. نویسنده: عیسی محمدی- گروه هنری تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 241]